پاورپوینت کامل سامرا هنوز دلتنگ شماست ۲۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سامرا هنوز دلتنگ شماست ۲۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سامرا هنوز دلتنگ شماست ۲۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سامرا هنوز دلتنگ شماست ۲۶ اسلاید در PowerPoint :

مدینه بود و حضور سیزده ساله تو در آن؛

سپس تو و سایه ولایت پدر و زندگی ده ساله در سامرا.

اکنون قریب شش سال از شهادت پدر و امامت تو در بین شیعیان سامرا می گذرد.

دوران ولایت تو، در اوج قدرت ظاهری بنی عباس سپری می شود؛ خلفای بلندپروازی که تو را سه سال در زندان خود نگه داشتند؛ تا به خیال خام خود، جلوی انتشار نور خدا را بگیرند!

زمین تنها ۲۹ بهار، تجربه حضور تو را داشت و بشریت، تنها شش سال استحقاق آن را در خود ایجاد کرد که تو امام یازدهمش باشی و در همین فرصت اندک، تفسیری از کلام خداوند و احکام و مسائل دین را در میان شیعیانت به یادگار می گذاری که تا ابدیت، راهگشای اندیشه های حقیقت جویان، باقی خواهد ماند.

صدای اعتراف یعقوب بن اسحاق کندی، فیلسوف بزرگ عرب در مناظره با تو، همچنان در گوش تاریخ طنین دارد؛ آن هنگام که رو به حاضران و غایبان تاریخ، شکست خود را در بحث علمی با تو پذیرفت و کتابی را که در رد قرآن نوشته بود، سوزاند. او نه فقط کتاب خود را، بلکه گذشته کفرآمیز خویش را آتش زد؛ تا در سایه ولایت تو جایگاهی بیابد.

سال هاست که خلفای عباسی چون معتز و مهتدی، در تلاش برآمده اند تا تو را که خاری در چشمشان هستی، از سر راه مطامع و بلندپروازی های خود بردارند. آنان هرتلاشی را برای نابودی تو به کار گرفته اند، به یاری خدایت، بی نتیجه مانده است.

حالا اما نوبت به معتمد رسیده است؛ در شرایطی که شاهد افزایش نفوذ و محبوبیت تو در دل جامعه است و ناظر توجه روز افزون مردم به تو. معتمد بیش از پیش، وحشت زده و نگران است؛ چرا که دارد به چشم خود می بیند که زندان و اختناق، نه تنها از عظمت تو نزد مردم نمی کاهد، بلکه محبوبیت تو را نیز بیشتر می کند و تنها یک راه برایش باقی می ماند؛ این که به شیوه دیرینه خود، یعنی به شهادت رساندن، روی بیاورد؛ در حالی که شش سال بیشتر از امامت تو بر مردم سپری نشده است.

امروز، یعنی هشتمین روز ربیع الاول سال ۲۶۰ق. چند روزی از بیماری و رنج عمیقت می گذرد. زهر معتمد، در خونت نفوذ کرده، مجرب ترین پزشکان را به بالینت می فرستد؛ تا مردم شاهد باشند که در درمان تو کوتاهی نکرده، زیرا سهم مردم از تماشا، همین قدر است. آنها چه می دانستند که دلیل بیماری تو، زهری است که او به تو داده است! آری، قرار است مردم سامرا به این باور برسند که خلیفه عباسی، تمام تلاش خود را برای نجات امام یازدهم از مرگ، انجام داده، اما خواست خدا، چیز دیگری بوده است!

خبر شهادت تو در عنفوان جوانی، همه جا را فرا گرفته است. همه می آیند تا غربت و مظلومیت بی پایان، تو را مویه کنند؛

به امید نجات بخشی که دامنه امامت تو را بر سر زمین، خواهد گستراند.

امام یازدهم علیه السلام در بستر بیماری، ابوالادیان نامه رسان ویژه خود را به سوی خویش خوانده، می فرماید: این نامه ها را به مداین برسان. پس از پانزده روز، وقتی به سامره رسیدی، صدای گریه و شیون از خانه من خواهی شنید. در آن موقع، مشغول غسل دادن من خواهند بود.

ابوالادیان می پرسد: ای سید من! هرگاه این واقعه دردناک روی دهد، امامت با کیست؟

امام، نه رو به او، بلکه در پاسخ ابهام جهانیان می فرماید: هر کس جواب نامه مرا از تو طلب کند… همان کسی که بر من نماز گزارد، هر کس بگوید در همیان چه چیز است، او امام شماست.

پانزده روز می گذرد. ابوالادیان به خانه امام رسیده، صدای شیون و گریه بلند است.

داخل خانه امام، چشمش به جعفر کذاب، برادر امام علیه السلام می افتد؛ در حالی که شیعیان به او تسلیت گفته، امامتش را تهنیت می گویند.

بدن امام کفن پوش شده و آماده نماز گزاردن است. خادمی، جعفر کذاب را برای نماز بر جنازه، دعوت می کند.

جعفر به نماز ایستاده، اما به ناگاه طفلی گندمگون و پیچیده موی و گشاده دندان، مانند پاره ماه بیرون آمده، ردای جعفر را می کشد و می گوید: عمو! من به نماز سزاوارترم.

رنگ جعفر دگرگون شده، بی اختیار عقب می ایستد. طفل بر جنازه پدر نماز گزارده، او را در جوار امام علی النقی علیه السلام به آغوش خاک می سپارد.

بعد رو به اب