پاورپوینت کامل فصل کوچ باغبان ۲۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فصل کوچ باغبان ۲۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فصل کوچ باغبان ۲۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فصل کوچ باغبان ۲۳ اسلاید در PowerPoint :
دردهایش همه با رفتن پدر شروع شد؛ از همان روزی که ملک الموت درب خانه رسول حق صلی الله علیه وآله را کوبید و اجازه خواست تا برای همیشه او را به معراج ببرد.
فاطمه علیهاالسلام که برای پدرش مادری کرده بود، تاب این دوری را نداشت. پدر، بلند بلند می گریست و دستان پرمهر ام ابیها، اشک هایش را کنار می زد؛ اما نبی خدا باز هم می گریست و خوب می دانست باغبان که نباشد، آفت ها چه بی رحمانه به باغ و گل هایش حمله می کنند. می گفت: فاطمه ام را می بینم که چه بلاهایی بر سرش می آورند و او پدر پدر می گوید؛ اما هیچ کس یاری اش نمی کند.
شنیدن این حرف ها زهرای مرضیه علیهاالسلام را اندوهگین نمی کرد؛ اما دل تنگی پدر، سیل اشک هایش را فرو می ریخت. فرشته مرگ را که می دید، باور می کرد که زمان فراق رسیده، اما در باورش نمی گنجید بودن بدون پدر را. دستان نوازش گر پدر، اشک هایش را کنار زد و به او وعده داد که او اولین مسافر بعد از وی باشد و پیش از همه به پدر ملحق شود. لب های فاطمه به خنده گشوده شد و گویی سنگینی بار فراق، کم شد.
لحظاتی بعد، جبرئیل زیر باران اشک های فاطمه علیهاالسلام، جان نبی صلی الله علیه وآله را ستاند و فاطمه تنها به امید وصال پدر زنده ماند. پدر که رفت، حس کرد قلبش درد می کند از نگاه های پرکینه و سینه اش تیر می کشد از غم غربت علی علیه السلام، نفس هایش به شماره افتادند از آلودگی نفس ها و دنیا با تمام بزرگی اش، تنگ بدون حضور پدر تنگ شد.
خانه غم های بانو
روز به روز لاغرتر وضعیف تر می شد. چشمانش هماره داغدار دوری پدر بود و دلش سوخته آتش فراق. پژمرده و پریشان شده بود و روز وشب می گریست.
گریه اش روز و شب نمی شناخت. همان ها که شب تا صبح برایشان دعا می کرد، از گریه هایش شکوه می کردند و او باز هم تا سحر دعایشان می کرد.
مردم بی وفای مدینه، بزرگانشان را نزد امام علی علیه السلام فرستادند؛ تا از گریه های همسرش گله کنند؛ گفتند: گریه هایش خواب و آسایشمان را برهم زده، ساکتش کن؛ تا آرامشمان برگردد.
امام علی علیه السلام بیرون ازمدینه، درقبرستان بقیع، سایبانی زد؛ تا گریه های بانوی مظلوم مدینه حبس شوند در خانه غم ها؛ در بیت الاحزان.
صبح ها، حسن و حسین علیهماالسلام، مادر را به بقیع می بردند و خودشان میان قبرستان قدم می زدند؛ تا ما در در خانه غم هایش، اشک بریزد و صدایش آرامش مردم مدینه را بر هم نزند؛ همان ها که رسولشان، عترت را در میانشان به امانت سپرده بود و چه خوب امانت داری کردند!
غروب که می شد امام علی علیه السلام در تاریکی شب عترت را به خانه برمی گرداند. و این عادت تمام روز های بعد از رسول الله بود.
اشک های بارانی
هشت روز از پرواز پدر می گذشت؛ روزهایی سخت و طاقت فرسا. نیمه های شب از خانه بیرون دوید و صدای گریه اش همسایه ها را سراسیمه به کوچه کشاند.
زن ها دوره اش کردند و یاری اش دادند؛ تا خود را به قبر پدر برساند. خودش را که روی خاک قبر انداخت و صدایش به ناله بلند شد.
اذان نیمه کاره
دلش برای پدر تنگ شده بود و وقتی شنید که بلال برای زیارت قبر رسول الله صلی الله علیه وآله به مدینه آمده، حسن و حسین علیهماالسلام را به دنبالش فرستاد؛ تا از او بخواهند که یک بار اذان بگوید. اذان گوی رسول، نوه های نبی را به سینه چسباند؛ تا باز هم عطر محمدی مشامش را پر کند و بعد بر بام مسجد پیامبر صلی الله علیه وآله رفت وبه یاد روزهای حیات نبی، دوباره اذان گفت:
الله اکبر….
اشهدان لا اله الا الله….
اشهدان محمدا رسول الله….
نام پد
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 