پاورپوینت کامل احساس خستگی از دست خودیها.. …. ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل احساس خستگی از دست خودیها.. …. ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل احساس خستگی از دست خودیها.. …. ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل احساس خستگی از دست خودیها.. …. ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
آفت درونی انقلاب اسلامی.
کارهای کمونیستها را می کنند به اسم اسلام. کارهای مارکسیستها را می کنند به اسم اسلام. حرفهای آنها را می زنند به اسم اسلام. و این نهضت از داخل دارد می پوسد. مثل یک خربزه ای که از بیرون شما آب به آن می دهید، به آن توجه می کنید، یک وقت که می خواهید بچینید می بینید از باطن خراب شده. شما در ظاهر هی خدمت کنید، هی چی بکنید، یک وقت ببینید که نهضت شما کرمزده است. از باطن خراب شده است. آنهایی که به اسم اسلام مشغول شده اند به تبلیغات، و به اسم اسلام مشغول شده اند به اعمال سر خودی؛ اینها کرمهایی هستند که باطن این نهضت را به فساد خواهند کشید. و من نمی دانم باید چه بکنیم. این یک قدرت مرکزی می خواهد. یک قدرت اجرایی می خواهد که این اشخاص هر جا یک شلوغی کردند، اینها را بگیرند و محاکمه شان کنند، و جزایی اگر دارند به آنها بدهند. سر خود همین طوری یک دسته ای، هرکس در هر جا، یک تفنگی داشته دست خودش گرفته، و به اسم «کمیته» و به اسم «پاسدار» و به اسم [بسیج ]، هر که هر چه دلش می خواهد، هر کاری دلش می خواهد می کند. با هر که بد است می ریزند منزلش [بازرسی ] می کنند. با هر که یک غرضی دارند می ریزند منزلش. خانه اش را [غارت ] می کنند. و این یک خطر بزرگی است که برای اسلام در زمان ما پیش آمده، و شاید خطرش بیشتر از خطری باشد که اسلام از رژیم سابق داشت. تمام ضوابط را به هم ریخته اند. هرچه ضابطه اسلامی باشد عمل به آن نمی شود. به اسم اسلام، اسلام را دارند از بین می برند. اشخاصی نفوذ کرده اند در همه جا. به اسم اسلام، اسلام را می پوسانند.
اسلام را می کوبند. .
خطر عالم متهتک و جاهل متنسک.
و باید آنهایی که به اسلام اعتقاد دارند به داد اسلام برسند. آنهایی که می خواهند اسلام در این مملکت حکومت کند باید به داد اسلام برسند. یک دسته جوان اند. مطلع نیستند از مسائل. جاهل متنسک (۱) از آنهایی است که پیغمبر فرموده است که: دو طایفه هستند که کمر مرا می شکنند: یکیشان عالم متهتک (۲) است، یکیشان جاهل متنسک است. جاهل مقدس مآب کمر پیغمبر را می شکند. جاهلی که نداند قانون اسلام چیست و پیش خود به اسم اسلام برود به خیال خودش خدمت می کند. این از آنهایی است که پیغمبر فرموده است که کمر مرا می شکند. «قَصَم ظهری الرجلان؛ عالم متهتک و جاهل متنسک (۳)» فکری بکنید شما آقایانی که در رأس سپاهیان واقع شده اید! آقایان دیگر هم که در رأس دادگاهها واقع شده اند، در رأس کمیته ها واقع شده اند، برای اسلام یک فکری بکنید! اگر بخواهید اینطور باشد چندی نمی گذرد که از این اسلام و از این نهضت و از این بساط، مردم روگردان می شوند. .
بی قانونی و هرج و مرج طلبی به نام اسلام.
چرا باید اینطور بشود. چرا باید ضوابط نباشد؟ اسلام ضوابط دارد. اسلام هرج و مرج نیست که هر که هر کاری بخواهد بکند. اسلام قوانین دارد. روی قوانین باید عمل بشود.
آنها نه قوانین اسلام را عمل می کنند. و نه قوانین دولت را عمل می کنند و هرچه، هر که هر کاری می خواهد می کند. هر که بدون اینکه اعتنایی بکنند، به رئوسشان اعتنایی بکنند، به رؤسایشان احترامی بکنند، احترامی به اسلام بکنند، بدون ضوابط، بدون
__________________________________________________
(۱)- عابد نادان.
(۲)- دانشمند بی پروا (بی آبرو).
(۳)- «پشت مرا دو طایفه شکستند: عالم رسوا و بی آبرو و عابد نادان».
جهت، اسباب این می شوند که مردم بگویند که معلوم می شود که قضیه قضیه اسلام نیست. قضیه قضیه کمونیستی است. حتی یکی از مراجع اینجا به من گفت مگر کمونیستی است حالا! باید اینطور ما باشیم. وضع پاسدارهایی که می گویید ما برای اسلام خدمت می کنیم، باید تحت تأثیر کمونیستها واقع بشوند و همان کارهایی که کمونیست می کنند، بکنند؟ نمی دانند اینها. .
می خواهند که اسلام را بشکنند در ایران، تا اینکه یک وقت خدای نخواسته با یک کودتایی اینجا برگردد به یک حالی بدتر از حال سابق. نمی دانند این را. علاقه ندارند واقعاً به اسلام. نمی توانم من بگویم که پاسبانی که دارد خدمت می کند و شب و روز خدمت می کند علاقه ندارد. علاقه دارد، ملتفت نیست که دارد چه می کند. یا دادگاهی که می خواهد خدمت بکند، علاقه هم دارد. یا کمیته ای که می خواهد خدمت بکند، علاقه دارد. لکن راه را درست نمی داند. ضوابط درست معلوم نشده پیششان. خیال می کنند هر که هر طوری دلش خواست عمل بکند. به مجرد اینکه انقلاب شد دیگر من هم باید پا بشوم هر کاری دلم می خواهد بکنم. انقلاب شده. یعنی انقلاب شده، از یک رژیم ظالم به یک رژیم عدالت. .
رژیم عدالت معنایش این نیست که هر که هر طوری دلش می خواهد عمل کند. یک قواعدی در اسلام باید باشد. باید قوانین اسلام باشد. نه بریزند مردم، زنها را، زن و بچه مردم را بیرون کنند از منزلشان. با اینکه من این را، شاید ده دفعه گفته باشم که بر فرض اینکه یک نفری جانی باشد، مستحق قتل باشد، تمام اموالش باید مصادره بشود. لکن زن و بچه اش که نباید گرسنه بمانند. خوب، به اندازه زن و بچه اش باید برایشان بگذارند.
مابقی اش را ببرند. مع ذلک کراراً برای من نوشته اند، گفته اند که فلانی بیخود اموالش را گرفته اند. حالا بیخودش را من نمی دانم. اما آمده اند فرش از زیر پای ما کشیده اند، و ما را از منزلمان بیرون کرده اند، و چه کرده اند، و ما مانده ایم همین طوری. آخر این را عقل می پسندد؟ شرع می پسندد؟ انسانیت می پسندد که ما یک همچه کاری سر مردم در آوریم.
صحیفه امام ج ۱۲ ۴۱۶ اختلافات و سوء عملکردها منشأ شکست جمهوری اسلامی.. …. ص: ۴۱۵
اختلافات و سوء عملکردها منشأ شکست جمهوری اسلامی.
در هر صورت آنکه موجب نگرانی است این است که جمهوری اسلامی شکست بخورد. ما قبلًا با طاغوت مقابل بودیم. طاغوت ما را شکست می داد؛ بسیار خوب، خیلی جاها طاغوت غلبه کرده است. حالا هم در عالم طاغوت باز غالب است؛ اما جمهوری اسلامی و جایی که ما ادعای این را داریم که این اسلام درش است، احکام اسلام در آن است، این بخواهد شکست بخورد به واسطه اشخاصی که خودی هستند، فرقی نیست مابین- فرض کنید- روحانیون همه سرتاسر مملکت، اگر روحانیین سرتاسر مملکت،- خدای ناخواسته- یک کاری بکنند که ضررش به جمهوری اسلامی باشد، دادگاههای همه مملکت اینها یک کاری بکنند که ضررش به جمهوری اسلامی برسد، و هکذا وزارتخانه ها و همه جا، اگر اینطور بشود آن وقت ما اسلام را به دست خودمان لطمه زده ایم. آنچه موجب نگرانی است این است که ما خودمان با فعالیت خودمان اسلام را به هم بزنیم. تا حالا داد می زدیم که جمهوری اسلامی، حالا که جمهوری اسلامی ارکانش همه تحقق پیدا کرده است، محتوایش را ما نتوانیم اسلامی بکنیم؛ علاوه بر این هی به همش بزنیم، هر کسی یک طرف بگیرد آن از آن ور بکشد، این از آن ور بکشد، هرکس هر وقت صحبت می کند به ضد آن دیگری صحبت بکند، آن یکی اگر صحبت می کند بر ضد آن دیگری صحبت بکند، این یک مملکت آشفته ای می شود. همه هم گناه را گردن آن دیگری می گذارند؛ نه، گناه گردن همه ما هست، همه ما مسئول هستیم پیش خدا؛
کلُّکمْ راعٍ وَ کلُّکمْ مَسْئول
__________________________________________________
(۱)- آقای محمدرضا مهدوی کنی، سرپرست وزارت کشور در کابینه شورای انقلاب.
(۱). همه مان باید مراعات بکنیم و «راع» بکنیم و همه ما مسئول هستیم از این کاری که می کنیم. نباید من بگویم که همه گناهها گردن یک کس دیگر است، آن هم بگوید که گردن آن یکی است. نخیر، باید همه مان اعتراف کنیم که رشید نیستیم، رشد نداریم. .
صحیفه امام ج ۱۴ ۲۱۱ خودخواهی منشأ همه گرفتاریها.. …. ص: ۲۱۱
خودخواهی منشأ همه گرفتاریها.
کاری بکنید که این پرده هایی که بین شما و بین خدای تبارک و تعالی است اینها کنار زده بشود. پرده بزرگ، خودتان هستید. انسان خودش حجاب است. تو خود حجاب خودی. فکر بکنید بخواهید اطمینان قلبی پیدا کنید. بخواهید آسایش داشته باشید؛ نه تزلزل و نگرانی. انسان در همین دنیا هم این نگرانیها در جهنم انسان را نگه می دارد. این نگرانیهایی که برای انسان است یک بابی از جهنم است. کوشش کنید این نگرانیها رفع بشود. رفع شدن نگرانیها به این نیست که یک پُست اگر دارید دو تا داشته باشید. نه، اضافه نگرانی است. کاری بکنید که این وحشتِ نَفْسی که در انسان هست، این نگرانی و این چیزهایی که دنبال این خودخواهیهاست، اینها رفع بشود. خودتان را از بین بردارید.
خودتان حجابید. اگر خودتان را از بین برداشتید، تمام نگرانیها تمام خواهد شد. همه این نگرانیها [که ] آدم خیال می کند من که دارم کوشش می کنم و می خواهم در این پست باشم، برای خدا می خواهم این کار را بکنم. این خیالاتی است که انسان می کند. انسان چون خودش را خیلی دوست دارد، خیال می کند که هر کاری که می کند خوب است، و هر کاری که می کند برای خداست. لکن اگر خودش را عرضه کند به یک کسی که خدا را می شناسد، آن وقت به او می فهماند که نه، کار تو برای خودت بوده. همه کارها برای خودت است. اگر رسیدی به آن جایی که این خود را کنار بگذاری و کار بکنی، آن کار برای خود نیست. قهراً وقتی خود نباشد، دیگر نزاع هم نیست، دعوا هم نیست. انبیا باهم نزاع نداشتند. همه انبیا اگر جمع بشوند در یک جایی باهم هیچ اختلافی ندارند؛ برای اینکه وجهه وجهه واحد است و خودْ کنار رفته است؛ دیگر خودی در کار نیست:
آفتهای اختلاف.
من آنی که به شما عرض می کنم، امروز اختلاف بین شما جوانها اسباب این می شود که آن مطلب اصلی که همه ما داریم و اساس مملکت است، توجّه بهشان نکنید؛ به یک چیزهای دیگری که مربوط به مملکت نیست توجّه کنید و آنها اساس را از دست شما بگیرند. اگر آنها اساس را گرفتند، نه شما و نه آن طرف را مجال دیگر نخواهند داد. الآن وقت اختلاف نیست؛ اختلاف سر هیچ! هرکس بخواهد ایجاد اختلاف بکند، توجه داشته باشید یا آدمی است که روی نقشه، آن هم نقشه ای که خارجیها دستش داده اند، عمل دارد می کند و یا آدمی است که جاهل است. شما جوانها توجه بکنید؛ دیگر امروز، روزی نیست که ما بریزیم به جان هم و دیگران استفاده را ببرند. این مسائل فرعی را که کتاب این چی دارد، کتاب این چی کرده است، اینها را حالا بگذارید، بعدها صحبت می شود. الآن صحبتش را نکنید؛ الآن مشغول بشوید به اینکه [اگر] اشکال دارید به قانون اساسی، بنویسید؛ طرح دارید، بنویسید؛ تا وقت نگذشته، بدهید. برای بعد هم دنبال این باشید یک اشخاص خوب و صحیحی پیدا بکنید، معرفی بکنید، تعیین بشوند؛ تا اقلًاّ قانون اساسی- که موافق مصلحت ملت هست، موافق مصلحت اسلام است- درست بشود. دنبالش هم آن مسائل دیگر حل بشود. بعدش اینکه کی بهتر است، کی بدتر! آن، وقتش وسیع است؛ الآن وقت این کار نیست؛ وقت آن کار است الآن. به هیچ کاری خودتان را متوجّه نکنید. به همان کاری که الآن وقتش است توجّه کنید. ان شاء اللَّه خداوند همه شما را موفّق کند.
منافقین از زبان قرآن.
در سوره دوم، سوره «منافقین» را ذکر می فرماید، و کیفیت منافقین را؛ که اینها پیش تو اظهار دیانت می کنند، اظهار اسلام می کنند، لکن دروغ می گویند! اینها مسْلم نیستند. اینها منافق هستند، و منافقین را هم به بدترین وجه ذکر می فرماید که مردم آنها را بشناسند. ما قبلًا تذکرات دادیم برای اینکه منافقین را از غیرمنافقین، مردم تشخیص بدهند. به مجرد اینکه کسی گفت من مسْلم هستم و به مجرد اینکه کسی گفت من جمهوری اسلامی را قبول دارم، این نمی شود باور کرد باید اعمال آنها را دید. باید دید اینها در این جمهوری اسلامی چه تعهداتی دارند؛ چه کاری کردند برای مملکت خودشان؛ چه فکری دارند. اینهایی که اظهار اسلام می کنند لکن مردم را در بلاد ایران مردم را به آتش می کشند، خرمنهای مردم را به آتش می کشند، جوانهای ما را در اطراف می کشند، در کردستان عزیز، آنقدر از جوانهای ما را و از خود کردها را کشتند، و اینها در عین حال می گویند ما مسْلم هستیم، قرآن می فرماید که شماها منافق هستید، شماها مسْلم نیستید، شمایی که قولتان غیرعملتان است، حرفتان غیرواقعیتتان است، شما مسْلم نیستید، شما منافق هستید؛ شما می خواهید مردم را گول بزنید. شمایی که الآن در کردستان دست به خرابی زده اید و مع ذلک می گویید ما سنی هستیم و اهل سنت هستیم، شما اگر اهل سنت هستید، به حسب فتوای علمای بزرگ اهل سنت، واجب است اطاعت کنید از اولی الامر. اولی الامر امروز دولتِ ما و ما هستیم. بر شما واجب است به حکم اسلام، که تبعیت کنید؛ و به حکم قرآن، به حسب رأی علمای خودتان، به حسب رأی مشایخ خودتان. شما اگر چنانچه مسْلم هستید، چرا تبعیت از قرآن نمی کنید؟ چرا به حسب آنطوری که علمای شما استفاده [کرده اند] از آیه شریفه أطیعوا اللَّه و أطیعوا الرسول و اولی الأمر منکم (۱) اطاعت نمی کنید؟ شما در صورت مسلمان هستید، در ظاهر اظهار اسلام می کنید؛ به حسب واقع مسلم نیستید. .
__________________________________________________
(۱)- بخشی از آیه ۵۹ سوره نساء.
مردم کرد ما، کردستان عزیز ما، جوانهای کرد ما، این میزان در دستشان باشد که منافق را از غیرمنافق بشناسند. آنهایی که اظهار اسلام می کنند و مسلمین را به آتش می کشند، آنهایی که اظهار اسلام می کنند و مردم را به زحمت می اندازند، مردم را به مضیقه می اندازند، آنهایی که اظهار اسلام می کنند و بیمارستان را آتش می زنند و مجروحها را سر می برند، اینها را بشناسید، اینها مسْلم نیستند، اینها منافق هستند، اینها اظهار اسلام امروز می کنند برای اغفال شما؛ اغفال نشوید! توجه بکنید که اینها چه مردمی هستند. .
مخالفین جمهوری اسلامی، منافق هستند.
آنهایی که در مقابل حکومت طاغوت که جمهوری اسلام به همت مسلمین برپا شد، و [اینها] رأی ندادند بر جمهوری اسلام و همان طاغوت را خواستند، رأی به جمهوری اسلامی ندادن یعنی ما طاغوت می خواهیم، اینها منافق هستند، اینها مسْلم نیستند، مسْلم باید به جمهوری اسلام رأی بدهد؛ مسْلم باید حکومت عدل اسلامی را بپذیرد. آنهایی که تحریم کردند رأی دادن بر جمهوری اسلامی را، منافق هستند؛ مسْلم نیستند. آنهایی که صندوقها را آتش زدند، آنهایی که مانع شدند از اینکه مردم رأی بدهند، آنها مسْلم نیستند و ما با آنها عمل خواهیم کرد به طوری که با غیرمسلمین عمل می کنیم، با منافقین عمل می کنیم و آنها را سرکوب می کنیم. .
ما تاکنون برای اینکه به مردم عالَم بفهمانیم و بفهمند مردم که ما با چه اشخاصی مقابله داریم، ما آزادی دادیم به آنها، آزادی مطلق که در ظرف این چند ماه قریب دویست حزب و گروه و مطبوعات زیاد و مجلات و روزنامه ها منتشر شد! و هیچکس جلوگیری نکرد. در عین حالی که به همه مقدسات ما توهین کردید، در عین حالی که با حکومت آنطور رفتار کردید و با اسلام آنطور رفتار کردید در مطبوعاتتان، مع ذلک به شما تعرض نشد. تا آنکه فتنه را دیدیم و فهمیدیم شما فتنه گر هستید، شما منافقینی هستید.
که می خواهید فتنه بکنید، منافقینی هستید که توطئه کردید بر ضداسلام، توطئه کردید بر ضد کشور، توطئه کردید بر ضد ملت؛ شما اشخاصی هستید که با سرحَدَّات و با خارج روابط دارید- رفت و آمد شما [تحت ] کنترل است. اطلاع به مادادند که رفت و آمد دارید شما با اشخاصی که در رژیم سابق بودند؛ با اشخاصی که می خواهند مملکت ما باز به حال اول برگردد- بعد از اینکه توطئه شما ثابت شد، و مردم فهمیدند شما چه اشخاصی هستید، دیگر نمی توانیم اجازه بدهیم آزادانه هر کاری می خواهید بکنید، شما را سرکوب خواهیم کرد!.
من به ملت عزیز کردستان، من به مردم بزرگ کردستان هشدار می دهم که توجه داشته باشند به اعمال اینها، مطالعه کنند در حال اینها. من به جوانهای عزیز کردستان هشدار می دهم که اسلام پناهگاه همه ماست. اسلام برای شما همه چیز را فراهم می کند، و اینها تابع اجانب هستند. و در حزب اینها اگر وارد شدید، بیرون بیایید و به اینها اتصال پیدا نکنید. من از آنها می خواهم که این سران بسیار خبیث و این سران خائن را خودشان بگیرند و تحویل بدهند. .
جوانهای ما اغفال نشوند. اینها یک مشتی اراذل هستند ویک مشتی اشخاص منافق هستند که خدای تبارک و تعالی به اسم «منافقین» اینها را ذکر می فرماید و اوصافشان را در کتاب ذکر می کند. .
صحیفه امام ج ۹ ۴۲۶ حکومت اسلامی، حکومت قانون است.. …. ص: ۴۲۵
حکومت اسلامی، حکومت قانون است.
در اسلام قانون است، همه تابع قانون اند و قانون هم قانون خداست. قانونی است که از روی عدالت الهی پیدا شده است. قانونی است که قرآن است؛ قرآن کریم است، و سنت رسول اکرم است. همه تابع او هستیم و همه باید روی آن میزان عمل بکنیم. فرقی مابین اشخاص نیست در قانون اسلام. فرقی مابین گروهها نیست. با اینکه پیغمبر اکرم عرب بوده است و با عرب صحبت می فرموده است، می فرماید که هیچ عربی بر عجم شرافت ندارد؛ و هیچ عجمی هم بر عرب شرافت ندارد. شرافت به تقواست. شرافت به این است که تبعیت از اسلام، هرکس بیشتر تبعیت از اسلام کرد، بیشتر شرافت دارد و هرکس کمتر، شرافتش کم است، ولو اینکه بسته به رسول اکرم باشد. حضرت (۲)) ۰۸۱ (سلام اللَّه علیه- از قراری که نقل شده است، آن آخری که در معرض موتشان بوده است، جمع کردند عده ای را دور خودشان از عشیره خودشان گفتند که شما فردای قیامت نیایید بگویید که من مثلًا پسر حضرت صادق بودم، من برادر او بودم، من زن او بودم. نخیر، اینها نیست در کار، عمل در کار است. باید همه با عملتان پیش خدا بروید. ما همه باید با اعمالمان پیش خدا برویم؛ نه اینکه حَسَبی در کار باشد، نه اینکه نَسَبی در کار باشد. این حرفها مطرح نیست در اسلام. در اسلام یک قانون است و آن قانون الهی حکمفرما یک چیز است، و آن «حکم خدا»، همه اجرای آن حکم را می کنند. پیغمبر مجری احکام خداست. امام مجری احکام خداست. دولت اسلامی مجری احکام خداست. خودشان چیزی ندارند از خودشان. همه اجرای دستورهای خدای تبارک و تعالی را می کنند و من امیدوارم که آن آرزویی که ما داریم و آن تقاضایی که ما از خدای تبارک و تعالی داریم ما را موفق کند به اینکه بتوانیم آن کاری را که خدا از ما خواسته است انجام بدهیم و آن خدمتی را که باید به همه اجزای ملت، همه افراد ملت، بتوانیم بکنیم، خداوند توفیق بدهد که ما این کار را انجام بدهیم- ان شاء اللَّه.
__________________________________________________
(۱)- نهج البلاغه، خطبه ۲۷..
(۲)- این ماجرا از امام پنجم حضرت باقر- علیه السلام- نقل شده است. أعلام الدین، دیلمی، ص ۱۴۳.
تعریف دشمن، تکذیب نظام است.
و ما هم نباید توقع داشته باشیم که اینها برای ما خوب بگویند، اگر خوب بگویند، معلوم می شود ما خیانتکاریم! آن روزی که من آن وقتها می گفتم که نمی فهمد این دستگاه؛ (۳) برای سقوط من این است که آنها شروع کنند به تعریف کردن! آنها هر روز فحاشی می کنند؛ این غلط است. هر چه فحاشی بکنید این مردم می گویند که این، مخالف اینهاست. اگر شروع کرده بودند به تعریف کردن، چه کردن و احترام کردن و اینها، ما کم کم تمام می شد کارمان! اگر چنانچه امریکا از ما تعریف کند و روزنامه های امریکا از ما تعریف کنند، آن وقت است که باید مردم بگویند این چه است قضیه؟ یک قضیه ای است که دارند تعریف می کنند! البته باید از ما تکذیب کنند، از شما هم باید تکذیب کنند،. و جمهوری اسلام را هم باید تکذیب بکنند. .
__________________________________________________
(۱)- اوریانا فالاچی، خبرنگار ایتالیایی..
(۲)- دستور دهنده..
(۳)- رژیم پهلوی.
صحیفه امام ج ۹ ۵۲۹ دیکتاتوری؛ خلاف مسیر و رأی ملت.. …. ص: ۵۲۸
دیکتاتوری؛ خلاف مسیر و رأی ملت.
دیکتاتوری این است که برخلاف مسیر ملت، برخلاف رأی ملت، یک چیزی را به زور گردن ملت بگذارند. شما می خواهید این مطلب را به زور گردن ملت بگذارید که نه، شما این مثلًا راجع به ولایت فقیه را کنار بگذارید! ما قطع نظر از این می کنیم که دولت
صحیفه امام، ج ۹، ص: ۵۲۹
ما دولت اسلامی است؛- خداست، خدا این کار را کرده- ما آمدیم چندین درجه پایین. و ما مطابق میل آقایان رفتار کردیم، زیادتر، برای اینکه ما یکدفعه یک مجلس درست کردیم با آرای مردم که بیایند بگویند کجایش این آرای زور بوده است؟ کجا فشار آورده اند؟ یک نظامی را گذاشته اند آنجا که تو باید اینطوری رأی بدهی؟ یا یک صندوقی را بردند و خلافش کرده اند؟ بیایند بگویند هر جا هست باطلش می کنند آقایان. اینکه یکدفعه آرای عمومی به این هم اکتفا نشده؛ ثانیاً هم آقایان، با اینکه منتخب خود مردم هستند، این را گفتند مورد تصدیق ماست، ثالثاً به آرای همه مردم این کجایش اشکال دارد که آقایان اینقدر سوز و گداز می کنند؟ جز این است که همان رگِ خلاف اسلامی است که اینها را وادار می کند به اینها! گاهی ملتفت نیستند به آن؛ گاهی هم ملتفت هستند به آن. مسئله اینطوری است. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۵۹ برخلاف مسیر اسلام و ملت حرکت نکنید.. …. ص: ۵۸
برخلاف مسیر اسلام و ملت حرکت نکنید.
شما از اسلام نترسید، از فقیه نترسید؛ از ولایت فقیه نترسید. شما هم مسیر همین ملت را طی کنید و با ملت باشید، حساب خودتان را از ملت جدا نکنید؛ ننشینید پیش خودتان طرح بریزید و پیش خودتان برنامه درست کنید. شما باید دنبال ملت باشید. باید هوادار ملت باشید. شما اینقدر اشکال به برنامه های اسلامی نکنید. شمایی که از اسلام هستید لکن از اسلام درست اطلاع ندارید، مُسْلِم هستید لکن از احکام اسلام درست مطلع نیستید، شیعه هستید لکن از احکام ائمه- علیهم السلام- درست مطلع نیستید؛ اینقدر کارشکنی نکنید. ملت رأی داده است به جمهوری اسلامی، همه باید تبعیت کنید؛ اگر تبعیت نکنید محو خواهید شد. برخلاف مسیر ملت، برخلاف مسیر اسلام، راهی را پیش نگیرید، گمان نکنید که آن طرحی را که اسلام داده است موجب نابودی اسلام می شود. این منطق، منطق آدم ناآگاه است. .
نگویید ما ولایت فقیه را قبول داریم، لکن با ولایت فقیه اسلام تباه می شود! این معنایش تکذیب ائمه است؛ تکذیب اسلام است و شما مْن حَیثُ لَایشْعُر (۱) این حرف را می زنید. بیایید دنبال ملت که همه با هم به جمهوری اسلامی رأی داده اند و در مقابل آنها یک عده، یک عده بسیار معدود، یک از صد، یک و نیم از صد، با اینکه همه قوای خودشان را جمع کردند رأی خلاف دادند. شما تبعیت بکنید از اکثریت قریب به اتفاق ملت، تبعیت بکنید از اسلام، تبعیت بکنید از قرآن کریم، تبعیت بکنید از پیغمبر اسلام، مخالفت نکنید اینقدر. از مجلس خبرگان کناره گیری نکنید. این کناره گیری از ملت است؛ کناره گیری از اسلام است. کارشکنی نکنید برای مجلس خبرگان، که این برخلاف مسیر ملت است؛ برخلاف مسیر اسلام است. خودتان را پیش ملت مفتضح نکنید. باید از شما کار صحیح انجام بگیرد؛ وقتی ملت شما را برخلاف مسیر خود دانست طرد می کند. آگاهانه عمل کنید، آگاهانه حرف بزنید، آگاهانه رأی بدهید، بدون توجه، بدون ادراک، بدون فهم؛ رأی ندهید. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۷۰ اغتشاشات داخل کشور به دست بیگانگان.. …. ص: ۶۸
اغتشاشات داخل کشور به دست بیگانگان.
آنها دست برنمی دارند از ایران، نه از طرف شرقیها و نه از طرف غربیها، و با هرکوششی که دارند می خواهند نگذارند که این مملکت سر و سامان پیدا بکند. همه شلوغیهایی که الآن درست می کنند با دست آنها دارد درست می شود، همه جا آشفتگیهایی که پیدا می شود با دست آنها درست می شود و پیدا می شود که نگذارند یک آرامشی بشود و یک سامانی پیدا کند مملکت. شما ملاحظه کردید که قبل از اینکه شاه برود و بعد هم وارث خبیثش (۱) برود، فعالیت زیاد در این بود که نگه دارند او را، نرود، بعد از اینکه حالا او رفت و تمام شد، فعالیت زیاد بود که جمهوری اسلامی درست نشود. از جمهوری اسلامی اینها می ترسیدند، نه از جمهوریش؛ از اسلامش. آنهایی که قلمهایشان یا تابع آنها بود یا از باب اینکه خودشان توجه نداشتند و غربزده شده بودند، شروع کردند نوشتن به اینکه دیگر اسلام را می خواهد چه کند؟ همان جمهوری باشد؛ جمهوری دمکراتیک باشد؛ آخرش هم دیگر راضی شده بودند به اینکه جمهوری اسلامی دمکراتیک باشد. اینها از اسلام می ترسند و از رژیم اسلامی می ترسند، حالا که ضربه خورده اند از اسلام؛ یعنی رژیم را مسلمانها با کلمه اسلام از بین بردند، دیگرانی که حالا آمده اند و سرِ این سُفره می خواهند بنشینند اینها دخالت نداشتند. آنهایی که دخالت داشتند همین مستضعفین بودند که در خیابان و در بازار و زن و مردشان ریختند و جلوی تانک و توپ و مسلسل، اینها رفتند و کار را انجام دادند. حالا انجام گرفت، یکدفعه ما دیدیم از اروپا و امریکا و از گوشه و کنار خود مملکت، کسانی که آن وقت طرفدار بودند حالا شدند انقلابی و شدند مخالف رژیم. و هر جا شد هرکس می آید اینجا می گوید ما در سالهای سابق مخالف رژیم بودیم و ما چیزها دیدیم. و- خیال می کند که من از کره مریخ آمده ام و نمی دانم، هیچ اطلاع ندارم که اینها چه بوده اند-! حالا یک وقتی بود که همه شاهنشاهی بودند، همه «چه فرمان ایزد چه فرمان شاه» بود، آن وقت که باد به بیرق او می خورد اینها زیر آن بیرق سینه می زدند؛ حالا که آن بیرق خوابیده است و یک بیرق اسلامی بلند شده است و امیدوارم که این بیرق و این پرچم باقی باشد، حالا آمده اند زیر این پرچم سینه می زنند! منتها بعضیشان شیطنت هم دارند، زیر این پرچم برخلاف پرچم عمل می کنند. بعضیها همان استفاده می خواهند، آنها ضررشان کمتر است. آنهایی که همین می خواهند که یک بهره ای داشته باشند، آنها ضررشان کمتر است. خوب، بهره شان هم می برند، اما ضرر کم دارند. اما یک دسته ای هستند که اینها یا مُعوَج اند و ادراکشان ناقص است؛ و یا اینکه نه، ادراکاتشان هم خوب است و از روی نقشه کار می کنند و دیگران به آنها گفته اند این کارها را باید بکنید و می کنند. اینها البته خطرناک اند.
__________________________________________________
(۱)- شاپور بختیار.
(۱)- آقای شهاب الدین اشراقی، داماد امام خمینی..
(۲)- حسن نزیه، اولین مدیرعامل و رئیس هیأت مدیره شرکت ملی نفت ایران، پس از پیروزی انقلاب، منصوب شده از سوی آقای بازرگان نخست وزیر دولت موقت نماینده کارکنان صنعت نفت درباره فعالیتهای وی شکایات مبسوطی رابا امام مطرح کرده است.
صحیفه امام ج ۱۰ ۱۵۷ لزوم محاکمه خائنین به مصالح مسلمین.. …. ص: ۱۵۶
لزوم محاکمه خائنین به مصالح مسلمین.
البته ما هیچ نظر سوئی به هیچ کس نداریم. ما می خواهیم که مسائل ایران روی جهات اسلامی و روی مصالح کشورمان اداره بشود. مملکت یک مملکت اسلامی [است ]؛ با حفظ مصالح مسلمین، مملکت اداره بشود. کسی بتواند اداره کند هر جا را، او حرفی نیست که باشد. و چنانچه در اداره کردن، نقصی دارد، یا خدای نخواسته خیانتی کرده است، آن هم چنانچه دلیلی داشت بر آن، محاکمه می شود و محکمه حکم می کند. و شماها متوجه باشید و خاطر جمع باشید که این طور نیست که ما نادیده بگیریم شرکت نفت را و زحمات شما را. دنبال این تحقیقاتی که آقای اشراقی کرده اند- و اینها ان شاء اللَّه به دولت و مقامات آنجاها گزارش داده می شود، و باز گزارش تامّش به من نرسیده است- چنانچه دیدیم که یک خیانتی در کار بوده است، یا یک کارهای خلافی، برخلاف مصلحت مملکت، برخلاف مصلحت اسلام بوده است، البته دادگاه هست و جدّاً محاکمه می شود و به جزای خودش می رسد. شما مطمئن باشید راجع به این معنا که هیچ اغماضی برای کسانی که خلاف می کنند، هیچ اغماضی نمی شود، باید رسیدگی بشود. چنانچه او هم حرفی دارد، برود در محکمه بزند. شماها هم چنانچه مطالبی دارید، یکی را تعیین کنید که بهتر مطالب را می تواند بگوید، در محکمه برود و مسائل را طرح بکند. .
و اگر خدای نخواسته یک خلافی شده است و خلاف دیانتی شده است، یک خلاف مصلحت اسلام و مسلمین شده است، در شرکت نفت یک توطئه هایی مثلًا هست چنانچه گفته می شود- آنها باید رسیدگی بشود. و پس از رسیدگی، هرکس و هر مقامی باشد- نزیه که یک آدم عادی است، قابل ذکر نیست- هرکس در هر مقامی باشد، اگر خیانت کرده باشد، به محاکمه کشیده می شود و به جزای خودش می رسد. و اگر بی گناهیش هم ثابت شد، رها می شود. .
ان شاء اللَّه که موفق و مؤید باشید. مطمئن باشید کار الآن مال خودتان است. مملکت مال خودتان است. زحمتی که می کشید برای ملت خودتان [است ]، مثل سابق نیست که دیگران بِبَرند بخورند. و من امیدوارم که به زودی این گرفتاریهایی که هست- البته مشکل است ان شاء اللَّه رفع خواهد شد. ان شاء اللَّه خداوند همه شما را تأیید کند و موفق باشید. من دعاگوی همه تان، و خدمتگزار همه ملت و شماها هستم. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۲۲۲ بطلان وکالت نماینده مخالف با جمهوری اسلامی.. …. ص: ۲۲۱
بطلان وکالت نماینده مخالف با جمهوری اسلامی.
چشم هایتان را باز کنید! اهل خبره چشمشان را باز کنند. کسانی که با ولایت فقیه مخالفت می کنند برخلاف این چیزی که ملت آنها را تعیین کرده است عمل می کنند، وکالت ندارند در این امر. من اولی که مجلس بنا بود تأسیس بشود، و پیش بینی این امور را می کردم. اعلام کردم که مردم جمهوری اسلامی می خواهند، جمهوری غربی را [نمی خواهند] جمهوری کمونیستی نمی خواهند مردم. مردم، جمهوری اسلامی می خواهند. مردم شما را وکیل کردند که جمهوری اسلامی درست کنید. کسی که مخالفت کند با احکام اسلام، مخالف با جمهوری اسلامی است؛ مخالف با رأی موکلین هست، آنها شما را وکیل نکردند برای این امر. همه تان هم اگر چنانچه یک چیزی بگویید که برخلاف مصالح اسلام باشد، وکیل نیستید؛ حرفتان قبول نیست، مقبول نیست. ما به دیوار می زنیم آن حرفی را که برخلاف مصالح اسلام باشد. آن قدری که شما اختیار دارید در این مجلس، این است که جمهوری اسلامی را بر طبق موازین اسلامی پیاده کنید. البته راجع به امور اداری اش و اینها نظر دادن هیچ مانعی ندارد. نظر دادن مانعی ندارد؛ اما اشکالتراشی و این حرفها را به مردم القا کردن که اگر چنانچه فقاهت در کار بیاید و فقیه باشد، اگر چنانچه ولایت فقیه باشد، یک بساطی لازم می آید و یک بساط دیگری. .
__________________________________________________
(۱)- دنباله.
صحیفه امام ج ۱۰ ۲۷۵ نفی هرج و مرج در انقلاب.. …. ص: ۲۷۵
نفی هرج و مرج در انقلاب.
حالا که ما انقلاب کردیم باید هرج و مرجی باشیم؟! خوب، انقلاب کردیم؛ انقلاب که نباید هرج و مرج باشد. انقلاب روی موازین اسلام باید باشد. نباید ما یک کلمه «انقلاب» بگذاریم و هر کاری دلمان می خواهد بکنیم بگوییم که انقلابی است! انقلابی یعنی چه؟ مگر اسلام عوض می شود در انقلاب؟! اسلام همان اسلام است. شما یک قدرت طاغوتی را کنار گذاشتید؛ حالا اسلام را می خواهید پیاده بکنید، احکام اسلام را می خواهید پیاده بکنید؛ باید با تمام احتیاطات لازم، با تمام دقتهای لازم، در این امور بررسی بشود یکوقت یک بیگناهی خدای نخواسته، روی یک مقاصدی که یک کسی ممکن است داشته باشد بیاید تهمت به او بزند، خدای نخواسته یک آدم بیگناهی چی بشود. و امروز هم همین طور که ملاحظه می کنید روز تهمت است! من نمی دانم چه جور شده است که هر که به هرکس دلش می خواهد هر چی می گوید! نمی داند که تهمت زدن به مؤمن جزایش چه هست پیش خدا. نمی داند غیبت کردن از مؤمن چی هست. نمی داند که هتک حرمت مؤمن، هتک حرمت اللَّه است، اینها را نمی دانند. هر که هر چه دلش می خواهد، حالا به هرکس، نه به یک نفر، نه به دو نفر، به اشخاص متقی تهمت می زنند! خوب، البته یک دسته هم هستند که می خواهند تهمت بزنند. اینها از یک اشخاصی ترس دارند، خوف دارند. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۳۱۰ ناتوانی مخالفان در منحرف نمودن نهضت.. …. ص: ۳۰۹
خطر تشکل اهل باطل.
من باید از آقایان تشکر کنم که تشریف آورده اند و از نزدیک با هم ملاقات می کنیم، و مسائلی که داریم طرح می کنیم. شما فرمودید، و من هم بعض عرایض را عرض می کنم. .
من می دانم که شما آقایان و سایر اهل علم همیشه از اول- از اول نهضت- تا حالا در این نهضت شرکت داشتید؛ و مردم را شماها واداشتید به عمل، و از این به بعد هم امید به شماست. و امیدوارم که از این به بعد هم موفق باشید برای خدمت به اسلام. چیزی که الآن هست، تشکلی که اهل باطل دارند با هم پیدا می کنند. کسانی که سابق با هم متفرق بودند و در این مدتها کنار بودند، دخالت نداشتند در این نهضت، نشسته بودند کنار، منتظر فرصت بودند، و حالا فرصت به دستشان آمده است؛ قلمهایشان آزاد شده است و گفتارشان آزاد شده است؛ مجالسشان آزاد شده است. متفرقات اهل باطل با هم دارند مجتمع می شوند؛ و مجتمعات اهل حق دارند خدای نخواسته از هم متفرق می شوند. .
هراس دشمنان از اسلام.
ما باید آن اشخاصی که، گروههایی که در مسیر اسلام نیستند، در مسیر نهضت اسلامی نیستند، در مسیر ملت نیستند، آنها را از مقالاتشان، از گفتارشان، از کردارشان، بشناسیم. و شما که بحمداللَّه زمام امت اسلامی در دستتان هست، روحانیون که زمامدار امور اسلامی هستند، وفادار به نهضت هستند، متعهد هستند آنها را به مردم. .. مردم را توجه بدهند به این تشکلها؛ تشکلهایی که مشغول اند شیاطین در آنها و مجالس درست می کنند و حرفها می زنند. اینها از یک مطلب می ترسند، و آن اسلام است. مخالفین ما از اسلام می ترسند. هرچه وابسته به اسلام است، اینها اگر از آنها انتقاد می کنند، آن نقطه اصلی که آنها می خواهند حمله کنند خود اسلام است. .
همان طوری که در زمان این پدر و پسر خبیث (۱)، از اسلام چون خارجیها می ترسیدند، اینها را وادار کردند که با اسلام مخالفت کنند، لکن در پوشش اینکه با روحانیت مخالفت کنند؛ با منبر مخالفت کنند؛ با محراب مخالفت کنند؛ مجالس را قَدَغَن کنند. در این پوششها، اسلام نقطه نظر بود. برای اینکه آنها از شما اگر بترسند، برای اینکه شما کارمند اسلام هستید؛ شما طرفدار اسلام هستید. از این جهت، مخالفتشان با شما مخالفت با اسلام است. .
همانندی قلمهای زهرآگین با سرنیزه های سابق.
تشکلات آنها الآن همان نحوی که در سابق بوده است، و آنها با قُلدری عمل می کردند، حالا اینها با تشکل و با قلمهای زهرآگین و صحبتهای انحرافی مشغول شده اند. آنها سابق با سرنیزه اهل علم را، اهل تقوا را، مؤمنین را می کوبیدند؛ با سرنیزه مجالسِ وعظ و خطابه را، مجالس عزاداری بر شهدا را، می کوبیدند؛ اینها با قلم. قلم اینها همان سرنیزه سابق است، آن سرنیزه به صورت قلم درآمده. ساواک به منزله، به صورت یک گروههای دیگر درآمده؛ و مقصد همان مقصد است، باید بیدار بشود ملت ما. .
مخالفت با اسلام در قالب مخالفت با ولایت فقیه.
به صورتهای مختلف با اسلام مخالفت می کنند. در مجلس خبرگان به مجرد اینکه صحبت ولایت فقیه شد، شروع کردند به مخالفت. حتی در آخر این اخیراً، در همین دو روز- سه روز پیش از این، در یکی از مجالسشان این منحرفین، اینهایی که از اسلام هیچ اطلاع ندارند، اینهایی که مخالف با اسلام هستند، در مجلسشان گفتند که این مجلس خبرگان باید منحل بشود! و دیگران هم دست زدند برای آن یا تظاهر کردند. اینها از مجلس خبرگان می ترسند، برای اینکه مجلس خبرگان می خواهند ولایت فقیه را اثبات کنند. مجلس خبرگان می خواهند تصویب کنند آن چیزی را که خدای تبارک و تعالی فرموده است، و اینها از او می ترسند. اینها خیال می کنند که اگر چنانچه ولایت فقیه پیش بیاید، قضیه قُلدری پیش می آید و دیکتاتوری پیش می آید. در صورتی که در اسلام این حرفها نیست. خیر، اینها حرف می زنند. .
اینکه می گویند که دیکتاتوری پیش می آید، نه این است که ندانند اینطور نیست؛ لکن اینها از اسلام متنفرند. اینها باید بفهمند این را که تا این محراب و منبر هست و تا این خطابه خوانها و این اسلام و مسلمین و این بازار اسلام و این جوانان مسلمان هستند، نمی توانند کاری بکنند. اینها باید بفهمند این را که در خدمت رژیم سابق یا در خدمت اربابهای رژیم سابق دارند کار می کنند. اگر فهمیده هستند، از روی فهم می کنند، خائن هستند. و اگر چنانچه از روی بی اطلاعی و جهالت است، جاهل هستند. .
__________________________________________________
(۱)- رضاخان و پسرش محمدرضا پهلوی.
ولایت فقیه در راستای ولایت رسول اللَّه (ص).
قضیه ولایت فقیه یک چیزی نیست که مجلس خبرگان ایجاد کرده باشد. ولایت فقیه یک چیزی است که خدای تبارک و تعالی درست کرده است. همان ولایت رسول اللَّه هست. و اینها از ولایت رسول اللَّه هم می ترسند! شما بدانید که اگر امام زمان- سلام اللَّه علیه- حالا بیاید، باز این قلمها مخالف اند با او. و آنها هم بدانند که قلمهای آنها نمی تواند مسیر ملت ما را منحرف کند. آنها باید بفهمند اینکه ملت ما بیدار شده است، و مسائلی که شما طرح می کنید ملت می فهمد، متوجه می شود، دست و پا نزنید! خودتان را به ملت ملحق کنید. بیایید در آغوش ملت. قلمهای شما از تفنگهای آن دمکراتها به اسلام بیشتر ضرر دارد. نطقهای شما به اسلام ضررش بیشتر از آن توپهایی است که آنها به جوانان ما می بندند و تفنگهایی که آنها می بندند؛ ضررش به اسلام بیشتر است، برای اینکه آنجا دشمن معلوم است، و شما به صورتهای مخفی به میدان می آیید. قلمهای شما از سرنیزه های رضاخان بدتر است برای اسلام! و شما مضرتر هستید از رضاشاه و محمدرضا برای اسلام، برای اینکه آنها معلوم بود مخالف هستند و مردم می شناختند آنها را، مخالفت می کردند با آنها، مقاومت می کردند؛ شما در پوشش اسلام، در پوشش طرفداری از خلق مسلمان، برخلاف اسلام دارید عمل می کنید. .
ناتوانی مخالفان در منحرف نمودن نهضت.
ملت شما را می شناسد، و شما نمی توانید این نهضتی را که به دست ملت بپاشده است و این نهضتی را که با خون جوانهای ما و با آن همه زجر و با آن همه زحمت و با آن همه کارهایی که انجام دادند آنها، و مقاومت کردند اینها، این نهضت را به اینجا رساندند، شما نمی توانید، کوچکتر از آن هستید، که این نهضت را منحرف کنید، بیخود کوشش نکنید! اگر همه ملت مجتمع شدند که ما نمی خواهیم مجلس خبرگان را، خوب آنها گفته اند خودشان هم می توانند برگردند، اما شما چکاره هستید؟ شما چند نفر آدم، که یکیتان می گوید و باقیتان هم دست می زند! این همان هایی است که در زمان رضاخان هم، در زمان محمدرضاخان هم، یکی می گفت و باقی دست می زدند. شماها نمی توانید در مقابل ملت بایستید، شما رأی نداشتید. هیچیک از شما وارد نشده است در این مجلس خبرگان. اگر وارد شده هم، یکی دو تای منحرف وارد شده است که کاری از او نمی آید. از این جهت است که شما وحشتتان برداشته است. مگر شما می توانید که مجلس خبرگانی که ملت با آن آراء زیاد این مجلس را درست کرده با یک کلمه ای که شما بگویید «ما می گوییم که منحل باشد» مگر با این حرفها شما می توانید، مگر شما قابل آدم هستید! اگر چنانچه ولایت فقیه بشود، دیگر همه قدرتها دست فقیه می آید! پس بنابراین عزا باید بگیرید! اینها اگر همه قدرتها دست رئیس جمهور مثلًا کذایی بیاید، هیچ حرفی ندارند، همه قدرتها دست رئیس جمهور باشد، اگر همه قدرتها دست یک نخست وزیر مثلًا منحرفی بیاید، آن هم حرفی به آن ندارند. اما اگر قدرت، نه آن قدرتی که قدرت شیطانی است، آنی که نظارت بر امور مملکت است که نبادا معوج بشود […] باز هم با رأی ملت. باز هم رأی ملت است که آن اشخاص را یا آن هیأتهایی را که مثلًا می خواهند درست بکنند، با رأی ملت درست می شود، با اکثریت. شماها در اقلیت هستید. نشسته اید آنجا با قلم می خواهید حکومت کنید بر اکثریت! شماها قُلدر هستید. او با سرنیزه حکومت می کرد؛ شما با قلم می خواهید حکومت کنید. و سرنیزه او شکست؛ قلم شما هم می شکند. بیدار باشید آقایان و بیدار باشند ملت ما که این منحرفها در کنار نشسته اند و با هم دارند مجتمع می شوند، و می خواهند ملت ما را منحرف کنند، و نهضت ما را اینها خیال دارند سرکوب کنند، ولکن بدانید که نمی توانند. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۳۴۴ عدم هراس از تبلیغات سوء دشمن.. …. ص: ۳۴۳
عدم هراس از تبلیغات سوء دشمن.
توجه داشته باشید که این قدرتی که داشتید حفظ بکنید. وحدت کلمه را حفظ بکنید. با هم باشید. گرفتاریهایی که بعد از هر انقلاب هست خیلی به نظر نیاورید. بعد از هر انقلاب البته گرفتاریهای زیادی هست. خصوصاً یک انقلابی که وارث یک مملکتی
صحیفه امام، ج ۱۰، ص: ۳۴۴
است که پنجاه سال کوبیدند آن مملکت را؛ همه چیزش را از بین بردند. شما وارث یک همچو مملکتی هستید. بعد از هر انقلابی یک بیماری در ملت پیدا می شود. و بحمداللَّه- این انقلاب ما از همه انقلابهایی که تاکنون اتفاق افتاده است پاکتر و صافتر [بوده ] و باید این را انقلاب «سفید» اسمش را گذاشت. و من امیدوارم که چون انقلاب اسلامی بوده است و برای اسلام بوده است و با فریاد «اللَّه اکبر» این انقلاب به پیروزی رسید، خدای تبارک و تعالی با ما باشد. و ان شاء اللَّه هست. خدای تبارک و تعالی پشتیبان شما و پشتیبان ما، پشتیبان ملتهای اسلامی، پشتیبان ملت ایران باشد. همه با هم به پیش بروید، و گرفتاریها را ان شاء اللَّه رفع کنید. قدرتمند باشید. .
هیچ از این حرفهایی که زده می شود و از این قلمفرساییهایی که می شود و از این چیزهایی که مثلًا در بعض مکتوبات گفته می شود، که ایران حالا شلوغ شده و چه طور است، خصوصاً چیزهای خارجی، هیچ از اینها نترسید، هیچ خبری نیست. قدرت دست خودتان است، و مملکت هم دست خودتان است. این چهار نفری هم که مَفْسَده می کنند، اینها هم به قبرستان فرستاده می شوند. شما ان شاء اللَّه باقی هستید، و باقی بمانید ان شاء اللَّه. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۳۷۸ اظهار تأسف از حرکتهای نابخردانه.. …. ص: ۳۷۶
اظهار تأسف از حرکتهای نابخردانه.
من متأسفم واقعاً که می بینم یک اشخاصی که ممکن است به درد یک مملکتی بخورند، دارند یک کارهایی می کنند که اگر چنانچه ان شاء اللَّه این نهضت پیش ببرد و پیش می برد- مطمئن باشید که شماها پیروز هستید. مُتکل (۱) به خدا چون هستید، خداوند با شماست. .
من متأسفم که اگر این مملکت آنطوری که ما می خواهیم پیش ببرد، آن وقت اینها را دیگر به درد ما باید بگوییم نمی خورند، برای اینکه کسی که در بین انقلاب با انقلاب مخالفت می کند، کسی که در بین انقلاب شروع می کند چیزهایی را گفتن که در امریکا عمال صهیونیسم می گوید- اینها نیستند، من نمی گویم اینها عمال او هستند، نفهم هستند بعضیشان! همان حرفهایی که آنجا می زنند اینها می زنند- خوب، وقتی این انقلاب به آخر رسید، دیگر جای شما را نمی گذارند در این مملکت باشد. و ما میل داریم شما کار بکنید توی این مملکت، چرا خودتان را در بین ملت ضایع می کنید؟ چرا خودتان را از ملت جدا می کنید؟ چرا یک نهضتی که تا این اندازه جلو رفته است شما کاری می کنید که خدای نخواسته این توقف بکند، یا یک قدری دیرتر به مقصد برسد؟ به مقصد می رسد، لکن ممکن است که حرفهای شما دیرتر اینها را به مقصد برساند. چرا هر روز یک کاری می کنید که جوانهای غافل از شما متأثر بشوند و بروند در دانشگاه، و نمی دانم بروند در خیابانها و آن کارها را بکنند که خلاف مسیر ملت است؟ آخر فکری بکنید شما. بنشینید همه تان با هم جلسه کنید، فکر بکنید، هی ننشینید و بنویسید؛ و برخلاف مسیر ملت هم بنویسید. .
من همین امروز یک روزنامه مُعوَجی (۲) که پیش من آمد دیدم، سرتاسر دیشب یک قدرش را نگاه کردم، البته حالش را هم نداشتم بخوانم. سرتاسر یک روزنامه ای، با اینکه خودش را مثلًا می گوید که ما با خلق کذا هستیم، سرتاسرش همه اش چیزهایی است که برخلاف مسیر ملت است. آخر چرا باید اینطور باشد؟ چرا شمایی که مدعی هستید که ما با ملت موافقیم، مدعی هستید که ما خدمت برای ملت می کنیم، چرا باید روزنامه شما. اینطور تحریک آمیز باشد؟ چرا روزنامه شما باید اینطور باشد که جوانهای ما را منحرف کند؟ یک قدر فکر بکنید، یک قدر توجه بکنید، به خود بیایید. من از شما، از قُمیها، همیشه متشکر بودم، و حالا هم متشکرم. و برای شما و برای همه ملت دعا می کنم. خداوند ان شاء اللَّه شما را حفظ کند. همه ما را در پناه امام زمان- سلام اللَّه علیه- حفظ کند؛ و خدمتگزار به این مملکت قرار بدهد. همه را تأیید کند ان شاء اللَّه. .
__________________________________________________
(۱)- توکل کننده، اعتماد کننده..
(۲)- منحرف، کج.
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۰۸ مخالفت با اسلام منشأ مخالفت گروهکها و غرب باوران.. …. ص: ۴۰۸
مخالفت با اسلام منشأ مخالفت گروهکها و غرب باوران.
در هر صورت، ما الآن گرفتار یک مشت اشخاص مختلف السلیقه و مختلف العقیده ای که همه در این معنا که نخواهند این مملکت به سر و سامان برسد شریک اند. در عقاید مختلف اند، بعض گروههاشان با بعض گروههای دیگر دشمن هم هستند، لکن در یک چیز موافق اند، و آن اینکه مخالفت با اسلام! مخالفت با آن چیزی که همه ملت ما به آن رأی دادند، در این اینها موافق اند؛ یعنی در باطل خودشان اتفاق دارند. شماها در حق خودتان مجتمع باشید، این باطلها نمی توانند کاری بکنند. شماها توجه داشته باشید که اسلام برای شما، برای ما، برای همه، برای همه بشر مفید است. اسلام یک طرحی است که برای مستضعفین بیشتر از دیگران مفید است؛ و برای همه مفید است. از اسلام نترسید، و نترسانید مردم را. شماهایی که قلم دستتان می گیرید و هر چه دلتان می خواهد می نویسید یا هر چه دلتان می خواهد صحبت می کنید، شماها از اسلام بی اطلاع هستید. شما یک کلمه اسلامی شنیدید، گاهی هم یک کتابی خواندید که نویسنده اش هم از اسلام اطلاع صحیحی نداشته است، بدون اطلاع از اسلام، بدون اطلاع از فلسفه احکام اسلام، شماها سمپاشی می کنید. و معلوم هم نیست که واقعاً مقصدتان این باشد که یک کار صحیحی انجام بدهید، منتها اشتباه می کنید. نخیر، من خیلی احتمال می دهم که بسیاری از اینها- نه همه- بسیاری از اینها اشخاصی باشند که حالا که دیدند آن رژیم به هم خورده است و آن منافعی که آنها در آن رژیم می بردند، و آن قدر فاصله ای که مابین آنها و مابین مردم بوده است در طرح اسلامی آن طور نمی تواند مطرح باشد، اینها حالا به دست و پا افتادند بلکه نگذارند این نهضت پیش برود. شما ملاحظه کردید که قدم بقدم مخالفت کردند. آن روز که نهضت بود، همین در تهران و در سایر جاها، هِی مخالفتها بود و دست و پا می زدند به اینکه- همین داخلیها، خارجیها، [وقتی ] که سر جایش بود- شاه را نگه دارند. وقتی که شاه رفت، دست و پا می زدند به اینکه بختیار را نگه دارند. توی خیابانها راه می افتادند و «قانون اساسی» می گفتند. قانون اساسی معنایش حفظ شاهنشاهی است. و آنها قانون اساسی را برای شاهنشاهیش می خواستند، نه برای سایر مسائلش.
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۰۹ مخالفت با اسلام منشأ مخالفت گروهکها و غرب باوران.. …. ص: ۴۰۸
در رفراندمش باز مخالفت می کردند. در مجلس خبرگانش، در انتخاباتش، باز مخالفت می کردند. حالا هم با مجلس خبرگان مخالفت می کنند. بعد هم با مجلس شورا مخالفت خواهند کرد. بعد هم با رئیس جمهوری مخالفت خواهند کرد. این مخالفتها همین طور سلسله مراتب محفوظ است! برای اینکه با اساس مخالف اند. چون با اساس مخالف اند، اینها فروع آن اساس است، با آن مخالفت می کنند. لکن باید بدانند که این دست و پا زدنها دیگر فایده ندارد. ما هیچ وقت از این دست و پا زدنهای شما نمی ترسیم. ما می دانیم که دیگر کاری از شما نمی آید. یک نویسندگی از شما برمی آید و یک گفتن از شما برمی آید. خوب، هر چه می خواهید بنویسید و هر چه می خواهید بگویید! لکن شما بیدار بشوید. شما بفهمید که باید در مسیر این راه بروید. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۱۱ ولایت فقیه؛ دیکتاتوری نیست.. …. ص: ۴۱۰
همگامی با ملت.
دنیاتان هم در مسیر این ملت است، اگر شما دنیاتان هم بخواهید اداره بشود. یک سیلی راه افتاده، برخلاف مسیر این سیل هلاکت می آورد. شما بخواهید برخلاف مسیر این ملت- که مسیر اسلام است- برخلاف مسیر این سیل خروشانی که این سلسله خبیثه را و آن رژیم فاسد شاهنشاهی را در هم کوبید، شما چهار نفر بخواهید مقاومت کنید و مقابلش بایستید، شما را این سیل می برد! برای دنیای خودتان، اگر اهل دنیا هستید، برای دنیای خودتان فکر بکنید. این قدر مخالفت نکنید با ملتی که جوانهایش را و همه چیزش را در راه این نهضت داده و در راه اسلام داده، و شماها هیچ کاره بودید. اگر مخالفت هم نمی کردید، کاری به این کارها نداشتید. نشسته بودید توی منازل خودتان و کاخهای خودتان و مشغول تَعُّیش خودتان بودید. حالا آمدید و باز مخالفت با این ملت می کنید، این صلاح خودتان نیست، صلاح دنیاتان نیست، صلاح دینتان نیست. بیایید با این سیل، همراه بشوید تا اینکه بتوانیم ما این نهضت را تامّ و تمام به آخر برسانیم. و به زودی ان شاء اللَّه. گر چه مخالفتهای شما اسباب این نمی شود که این سیل خروشان وقوف کند، لکن برای ما یک عیبی است که بگویند این اشخاصی که مثلًا دارای کذا و علم کذا و کذا هستند اینها با ملت خودشان مخالفت دارند می کنند. .
مخالفت مدعیان دمکراسی با حکومت مردم.
این اشخاصی که مدّعی این هستند که باید دمکراسی باشد، و آن حرفهایی که می زنند، همین اشخاص با حکومت ملت دارند مخالفت می کنند؛ با همین ملتی که نود و هشت و بیشتر درصد را رأی داشتند، با اینها دارند مخالفت می کنند؛ با همین مجلس خبرگانی که با آراء آن طور، تعیین شدند حالا اینها دارند باز مخالفت می کنند. .
ولایت فقیه؛ دیکتاتوری نیست.
اینها اصلًا اطلاعی ندارند که قضیه ولایت فقیه چی هست. اصلًا از ولایت فقیه سر درنمی آورند که اصلًا چه هست! در عین حالی که سر درنمی آورند، می نشینند می گویند اگر بنا باشد که ولایت فقیه بشود دیکتاتوری می شود، کذا می شود! مگر امیرالمؤمنین که ولی امور مردم بود- دیکتاتور بود؟ مگر خود پیغمبر که ولایت داشت دیکتاتور بود؟ مگر بگویند ولایت برای پیغمبر هم نیست؛ پیغمبر هم مثل سایر مردم! و از اینها بعید نیست این را بگویند. لکن جرأت نمی کنند بگویند. دیکتاتوری کدام است؟ در اسلام همچو چیزی مطرح نیست. اسلام دیکتاتور را محکوم می کند. اسلام یک نفر فقیه را اگر بخواهد دیکتاتوری بکند از ولایت ساقطش می کند. چه طور دیکتاتوری می گویید می کند اسلام، و این حرفها را می زنید؟ اگر می دانید و می گویید، چرا باید در مخالف مسیر ملت سیر بکنید و این مسائل را بگویید؟ اگر نمی دانید، چرا انسان ندانسته یک حرفی را بزند؟ همین بیخود بدون اینکه بفهمد چی هست مسئله، بیاید یک همچو مسائلی را بگوید. .
ان شاء اللَّه من امیدوارم که ما همه با هم، آنهایی که از پانزده خرداد جوان دادند و سرپرست خودشان را از دست دادند، و آنهایی که الآن مشغول فعالیت هستند، همه با هم این مقصد را طی بکنیم، و به آن نقطه آخر فیروزی برسیم. خداوند همه تان را حفظ بکند. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۵۲ تبلیغات دشمن در مأیوس نمودن ملت.. …. ص: ۴۵۱
تبلیغات دشمن در مأیوس نمودن ملت.
الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملت ما را مأیوس کند. اشکالاتی می تراشند و نقل می کنند و می نویسند و می گویند؛ همه اش برای این است که روح یأس در شما، در جوانهای ما، در قشرهای ملت ما ایجاد کنند. اگر روح یأس پیدا بشود در یک جامعه ای، آن جامعه سست می شود و اگر سست شد، نمی تواند به پیروزی برسد. آنها هم چون به حسب شناخت روانشناسی خودشان به اینجا رسیده اند که باید این ملت را مأیوس کرد، هر چه بشود، هی می گویند هیچ نشد. همین که تبلیغات و بوقهای تبلیغاتی شان درصدد این است که بگویند خوب، انقلاب شد و هیچ کاری نشد. این برای این است که شما را از این انقلاب مأیوس کنند. این یک مطلبی است که شیاطین، الهام به اینها کرده که این ملتی که با عزم راسخ خودش یک همچو قدرت بزرگی را شکست، در صورتی که هیچ در دستش نبود و با ایمان راسخ خودش و اجتماع و وحدت کلمه این سد را شکست. آنها یک همچو قدرتی از کشور ما و جوانهای ما دیدند و این خوف درشان پیدا شد که اگر این طور پیش برود، دیگر امکان ندارد که آنها بتوانند باز آن چپاولگری خودشان را اعاده بدهند، پس چه بکنند؟ از طریقهای مختلف شروع کردند به سمپاشی. هر جا توانستند عملًا هم خرابکاری کردند، مثل کردستان، خوزستان، اینجاها عملًا هم مشغول به فساد و مَفْسَده شدند. چنانچه می دانید اخیراً هم جنایت بزرگی کردند و عده ای از سربازها به شهادت رساندند و همین طور باز جنایت دومی را که اشاره کردید که مرحوم آقای قاضی طباطبایی- رحمه اللَّه- که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها این طور اشخاص را یکی یکی ترور می کنند و منظور این است که مأیوس کنند شما را. آنجا هم که عملًا دست به کار نمی توانند بشوند، شروع می کنند با تبلیغات. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۶۲ مدعیان اسلام.. …. ص: ۴۶۱
مدعیان اسلام.
یک دسته ای از اینها که حالا شما می بینید که اظهار اسلام می کنند، و شاید از شما هم بیشتر اظهار اسلام می کنند، از این سنخ جمعیت هستند که اسلام را اگر هم بخواهند، نه آن اسلامی است که پیغمبر اکرم فرموده است. یک چیز دیگری. وارونه اش می خواهند بکنند به یک صورت دیگری درآورند او را. همه چیزش را می خواهند وارونه بکنند. در بین این افراد خیلی هستند که بسیار اسم اسلام را می برند و بسیار هم دلسوزی برای اسلام می کنند، اما اگر دلسوزی بکنند برای آن اسلام خودشان؛ نه برای آن اسلام ما. و بعضی دیگر هم هستند که اصلًا نه، اعتقادی به اسلام هم ندارند، چنانچه به این انقلاب هم اعتقادی نداشتند، ولی حالا صد در صد اسلامی شدند و انقلابی. حالا شما نمی توانید یک کسی را پیدا کنید که بگوید من انقلابی نیستم! همه هم می گویند ما از اول بودیم! الآن همه اینهایی که می آیند، می گویند ما حبسها رفتیم، چه کردیم؛ مخالفتها کردیم در زمان طاغوت. حالا دیگر اسم آن رژیم پیش آنها هم «طاغوت» شده است! در صورتی که در دلشان این نیست. اینها الآن از اسلام می ترسند. سخت هم می ترسند. در صورتی که اسلام برای همه خوب است. لکن اینها وحشتشان زده است. البته برای خیانتکار اسلام هم خوب نیست. هیچ دین توحیدی برای خیانتکاری خوب نیست. اسلام مخالف با خیانتهاست؛ مخالف با جنایتهاست. مخالف با این است که جوانهای ما را به تباهی بکشند به اسم اسلام، یا به اسم ترقی و تعالی. و این مملکت ما را به آن طور که دیدید کشاندند به اسم «تمدن بزرگ». اینها هم که می گویند اسلام، نظیر آن «تمدن بزرگ» آن مردک است که با اسم تمدن بزرگ مملکت ما را به اینجا رسانید که الآن همه جمع شدند و نمی توانند اصلاحش کنند! اینها همه با اسم اسلام می خواهند بکلی اسلام را کنار بگذارند، و یک چیز مادی جای او بگذارند که همه چیزش مادی باشد. به اسم اسلام ترویج مادیت را می کنند اینها، بعضیشان. ما باید یک اسلامی که برای همه خوب است، این اسلامی که هم معنویات دارد و هم مادیات دارد، معنویاتش بالاترین معنویات است، مادیاتش هم سالم ترین مادیات […] بیایند در همین راه، با ما. همراه با این مسلمانها؛ همراه با این جوانها؛ همراه با این روحانیین عزیزی که همه چیزشان را الآن گذاشتند برای همین کار. این آقایان کار دارند. شما این آقایان خیال می کنید که از بیکاری آمده اند توی کمیته. کمیته کار این آقایان نیست. ولکن، می بینند یک وقتی است که باید رفت؛ وظیفه است. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۶۷ آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی.. …. ص: ۴۶۶
آزادی، استقلال و جمهوری اسلامی.
این فریادها چه بود؟! این بود؛ «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی»، الآن دست شماست. چطور این خانه خرابها می گویند چیزی گیر ما نیامده. اینهایی که می خواهند شما را باز مأیوس کنند، سست کنند، اینها می گویند چیزی نشده، مگر ملت چه می خواست که بشود. شما هیچ وقت فریاد کردید که نان می خواهیم؟ فریاد کردید منزل می خواهیم؟ کی همچو فریادی؟ همه تان با هم جمع شدید، زن و مرد، بچه و بزرگ فریاد کردید: «آزادی، استقلال، جمهوری اسلامی». همانی که ملت ما می خواست دستش آمد. چطور اینها می گویند که جمهوری اسلامی، انقلاب شد چیزی دست ما نیامد. مگر انقلاب برای چه شده بود؟ انقلاب برای این سه تا مقصد، سه تا مطلب بود که اساس مطالب است. آقا، شما آزادی را کم چیزی فرض می کنید؟ از بالاترین نعمتهایی که در عالَم هست؛ آزادی انسان است. انسان، حاضر است همه چیزش را فدای آزادی خودش بکند. این حبس سی و پنج میلیونی شکست و شما آزاد شدید. انقلاب شما کاری ازش نیامد؟ اینها این طور تحقیر می کنند ملت ما را. این نویسنده های ما این طور تحقیر می کنند ملت را که ملت انقلاب کرد چیزی گیرش نیامد. ملت هرچه خواست گیرش آمد. ملت گندم نمی خواست. آن هم گیرش می آید. اما هیچ کس فریاد کرد که ما گندم می خواهیم؟ فریاد کرد که ما خانه می خواهیم؟ ما اجاره خانه می خواهیم؟ ما منفعت می خواهیم؟ اینها اصلًا مطرح نبود پیش ملت ما. ملت ما هر چیزی که خواست به تمام عیار، گیرش آمده، البته جمهوری اسلامی آمده است، لکن خوب، باید محتوایش هم بتدریج گیر بیاید. هیچ از این صحبتهایی که این گوینده ها می کنند، از این مقالاتی که این نویسنده ها می نویسند و از این شبنامه هایی که این چپیها منتشر می کنند، هر روز منتشر می شود. هفت، هشت تایش پیش من آمد. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۷۵ هشدار به توطئه گران.. …. ص: ۴۷۵
لزوم پرهیز از تفرقه و انتقادهای بی جا.
ای دوستان من، ای برادران من! از تفرقه بپرهیزید. و همان طور که امروز، روزِ پیوند روحانی و دانشگاهی و دانشجویان است، ادامه بدهید به این پیوند. و روشنفکران و نویسندگان، تمام قشرها به این دو پیوندِ عزیز بپیوندند. شما دیدید با پیوند قشرهای مختلف اعجاز بزرگ تاریخ را ایجاد کردید و آن شکست همه ابرقدرتها بود. امروز آنها از کار ننشسته و مشغول توطئه هستند. شما را به روی هم باز می دارند، وا می دارند و از اجتماع باز می دارند. هر قشر شما با قشر دیگر تفرقه افکنی می کنند. آنها بین اقشار تفرقه افکنی می کنند. کمک نکنید به این تفرقه افکنیها، که این، کمک به دشمنان کشور است، به دشمنان اسلام است. .
انتقاد اینقدر نکنید بدون جهت، بهانه گیری نکنید بدون جهت که این به نفع دشمنان ماست. هر روز نگویید انقلاب شد و هیچ نشد. این خیانت به ملت است. ملت همه چیز داد و بزرگترین چیز را به دست آورد و آن آزادی و کوتاهی دست دشمنان. و برای همین فریاد می کرد و این را به دست آورد. نگویید چیزی نشد؛ شد و معجزه شد. آنهایی که می گویند نشد، برای تضعیف روحیه ملت است. برای سست کردن اراده ملت است. این دانسته یا ندانسته خدمت به استعمار است. این دانسته یا ندانسته خدمت به رژیم منحط شاهنشاهی است. کارهای بزرگی شد، کارهای معجزه آسا؛ شکست طاغوت، شکست ابرقدرتها. امروز مملکت ما مستقل است. احدی در او تصرف نمی تواند بکند. و اجازه نمی دهیم که چپ و راست در این مملکت دخالتی بکند. اجازه نمی دهیم که ذخایر ما را به چپاول ببرند. از این چیز بهتر چه می خواستید از یک انقلاب؟ همان که ملت می خواست؛ آزادی را می خواست، حاصل است. همه الآن آزاد نشسته اید و در همه جا آزاد مجتمع هستند. و در پنج سال پیش، هیچ نمی توانستید یک همچو اجتماعی را ایجاد کنید. آزادید، این چیزی بود که ملت می خواست و شد. مستقلید، هیچ قدرتی به شما نمی تواند حکومت کند، مستقلید. و این مطلبی است که شد. این چیزی است که می خواست ملت وَ شد. رژیم را ساقط کردید و جمهوری اسلامی را ایجاد کردید. و این امری است که شد. این سه مطلب را ملت ما می خواست و هر سه مطلب شد. .
ای کوتاه فهمان! ای خیانتگران! اینقدر تزویر نکنید که چه شد. همان که ملت می خواست شد. ملت ما برای شکم قیام نکرده بود. ملت ما برای این امور منحط قیام نکرده بود. ملت ما برای آنچه قیام کرده بود، شد. چطور می گویید نشد؟ و از این به بعد هم تمام خواستهای دست دوم ملت انجام خواهد گرفت. و نه قدرتهای خارجی و نه توطئه های داخلی و نه قلمها و نه گفتارها نمی تواند جلوگیری کند از این سیل خروشان. برادران من! بدانید که این مسائلی که طرح می کنند و این اشکالاتی که می تراشند همه برای تضعیف شماست. همه برای این است که شما را مأیوس کنند. می خواهند شما را از اسلام مأیوس کنند. آنهایی که منافع خودشان را از دست داده اند- یا در خطر می بینند- می خواهند شما را مأیوس کنند. می خواهند شما را از قدرت خودتان مأیوس کنند تا سست بشوید و آنها به مقاصد خودشان برسند. لکن باید بدانند که نه ملت ما دیگر سست خواهد شد و نه شما دیگر به مقاصدتان می رسید. .
هشدار به توطئه گران.
این اشخاصی که طرفداری می کنند از قدرتهای بزرگ، ولو به واسطه تضعیف ملت، اینها هستند که فرانسه شان آنطور است که بختیار را پناه داده است، و جوانان ما را به حبس کشیده. و امریکایشان آن است که آن جُرْثُومه فساد (۱) را در پناه خودش دارد حفظ می کند. اگر دست برندارند از این شیطنتها، اگر او بختیار را بخواهد حفظ بکند و او محمدرضای مخلوع را، ما با آنها به طور دیگر معامله می کنیم. ما نخواهیم گذاشت که توطئه های آنها به ثمر برسد. و ما به وضع دیگر با آنها معامله خواهیم کرد. ملت ما برای همه چیز حاضر است. توطئه ها را می شکنیم و این جُرْثُومه های فساد را یا اصلاح می کنیم و یا طرد. ای ملت عزیز! قوی باش که پشتیبان تو خداست، با اراده مصمَّم به پیش برو که نگهدار تو خداست. تو برای خدا و برای جمهوری اسلامی قیام کردی. قویدل باش که پیروز خواهی شد. خداوند ان شاء اللَّه شما جوانها را برای ما حفظ کند. همه طبقات را برای ما حفظ کند. .
__________________________________________________
(۱)- محمدرضا پهلوی.
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۷۶ تحمل تهمتها.. …. ص: ۴۷۶
تحمل تهمتها.
چاره نیست که ما تحمل کنیم برچسب ارتجاع را. ما ارتجاعی هستیم که دست خائنان را از مملکت قطع کردیم. و ما ارتجاعیون آزادی را به مملکت برگرداندیم. و ما ارتجاعیون استقلال را به مملکت خودمان برگرداندیم. و ما ارتجاعیون دزدها را که بر ذخایر ما سلطه داشتند، از مملکت خودمان خارج کردیم. و ما ارتجاعیون آزادی به همه قشرها دادیم. و بعد از اینکه معلوم شد، از بعضی دادگاهها به واسطه توطئه ای که شده بود، نگذاشتند توطئه را انجام بدهند. ما باید تحمل کنیم این مسائل را، و باید هم از همینهایی که در ایران هستند و به اسم روشنفکر یا به اسم نویسنده و امثال ذلک هستند و خرابکار هستند، این برچسبها را قبول کنیم. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۸۱ تلاش دشمن در ایجاد هرج و مرج.. …. ص: ۴۷۹
تلاش دشمن در ایجاد هرج و مرج.
شما خیال نکنید که حالایی که انقلاب شده، پس ما هر کاری دلمان می خواهد بکنیم. ضد انقلابها جزء شماها می شوند، شما هم نمی شناسید آنها را، تحریک هم می کنند. می ریزید، می شکنید و یک مملکت را این طوری نمایش می دهید که اینجا هرج و مرج است. این مملکت هرج و مرجی است، هرکس هر کاری دلش می خواهد بکند. هرکس هم هر خانه ای را می خواهد بگیرد و هر هتلی را هم می خواهد بگیرد؛ اینها صحیح نیست. اینها را من نصیحت می کنم به شما که متوجه باشید که کاری نکنید که دنیا به ما بگویند یک دسته وحشی جمع شدند در شهرها و در ایران و هر کاری هر کسی دلش می خواهد بکند. نه موازین قانونی هست، نه موازین شرعی هست، نه رجوع به دادگاهها هست، نه رسیدگی هست، هر که، هرکس را تشخیص داد به اینکه فرض کنید که ناباب است، بدون اینکه مراجعه به مواردش بکند، خودش برود عمل بکند. یک همچو چیزی حکومت جنگل است. کاری نکنید که ایران را متهم کنند به اینکه حکومت جنگل دارند. حکومت وحشیگری دارند. .
باید شما الآن همه جهات را حفظ کنید و بیشتر آداب اسلامی را باید حفظ بکنید. آداب اسلامی این است که، هر کسی موظف بداند خودش را به اینکه حفظ حدود و ثغور را بکند، نه اینکه هرکس هر کاری، هر کمیته ای دلش می خواهد هر کاری بکند. از او بپرسند چرا؟ می گوید انقلاب است. هر پاسداری هر کاری دلش می خواهد بکند، از او بپرسند، می گوید انقلاب است. هر جوانی هر کاری می خواهد بکند، می گوید انقلاب است. معنایش این است که اصلًا انقلاب- آن هم، انقلاب اسلامی- هرج و مرج است. انقلاب اسلامی، حکومت جنگل است. این غلط است، باید موازین داشته باشد. روی موازینش. همان طوری که دیدید، مال بسیاری از این اشخاصی که ثابت شده است که اینها اموالشان، اموال غیرمشروع بوده است، مصادره شده است و به بیت المال برگشته است، آنجا هم همین طور است. اگر چنانچه شما اطلاعاتی دارید به اینکه این آدم مال مردم را مصادره کرده، باید بروید بگویید و [تلاش ] بکنید تا ثابت بشود روی موازین نبوده است. و اینها البته یک مسئله دیگر هم هست و آن است که حساب اینها کشیده خواهد شد؛ ولی با یک صبر، با یک حوصله. حساب این سرمایه دارهایی که بزرگ اند و معلوم است که این سرمایه دارها روی مشروعیت به این زیادی نمی شوند، اینها را حسابشان را می کشند و آن مقداری را که غیرمشروع است، ازشان مصادره می کنند. اما نه معنایش این است که شما بگویید که حالایی که بنا شد چه باشد، پس تا یک هتلی ما دیدیم از یک کسی است، بریزیم و بگیریمش، دیگر هیچ موازین نداشته باشد. باید موازین داشته باشد، نه اینکه هر کسی هر کاری دلش می خواهد بکند، و هرکس هر جور عمل بکند و اسمش هم این است که انقلاب است. .
انقلاب اسلامی؛ معنایش این است که متحول شده است یک مملکت طاغوتی که هر کس می خواست ظلم بکند می کرد به اتّکال سرنیزه می کرد؛ مبدَّل شده است به یک مملکت اسلامی که روی موازین اسلامی عمل می شود. موازین اسلامی این است که اگر فرض کنید یک کسی جرمی کرده است، خودش نمی تواند برود آن جرم را عوض کند، باید برود به محکمه. محکمه عرض حال بدهد، اثبات بکند، وقتی که ثابت شد، کار را بکند. یا فرض کنید که یک مالی را غیرمشروع می داند از کسی، یا طلبی از کسی دارد، مال غیرمشروعی دست کسی هست، باید برود به محکمه عرض بکند به اینکه مسئله این طوری است و این آدم اموالش چطور است، آنها تحقیق بکنند، محاکم هم تحقیق بکنند، اگر چنانچه اموالشان چه هست مصادره بکنند. .
این یک عرضی است که می کنم که اگر شما بخواهید مملکتتان یک مملکت استقلال داشته باشد، آزادی در آن باشد، مملکت، یک مملکت اسلامی باشد، اول چیزی که بر همه ما لازم است، این است که از هرج و مرج جلوگیری بکنیم. نباید هرکس صبح از خواب بلند شد، هر کاری دلش بخواهد بکند؛ این معنایش این است که اصلًا حدّ و مرزی برای هیچ چیز نیست و این غلط است و باید از این جلوگیری بشود. و خود جوانها و خود اشخاصی که متعهد به اسلام هستند، اینها باید جلوگیری بکنند از این معانی. و شما بدانید که یک اشخاصی که با اسم اسلام توی شما وارد می شوند، با اسم تعهد به انقلاب به شما وارد می شوند، آنها می خواهند نگذارند این انقلاب به ثمر برسد، یک کارهایی را انجام می دهند، یک درگیریها را درست می کنند، یک تظاهرات درست می کنند- عرض می کنم- مدارس را به هم می زنند، همه جهات را به هم می زنند، برای اینکه مقصد خودشان که عبارت از این است که ارجاع بشود باز همان مسائل اول، آن عمل بشود. شماها با یک هوشیاری، با توجه باید این کار را بکنید. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۹۱ دروغ پراکنی و شایعه سازیهای دشمنان.. …. ص: ۴۹۰
دروغ پراکنی و شایعه سازیهای دشمنان.
و مهم توطئه ها این دروغ پراکنیهایی که، شایعه سازیهایی که الآن متعارف است. شایعه های زیاد برای تضعیف روحیه ملت. فرض کنید که چند تا دزد در یک جایی چند نفر را می کشند. یک وقت می بینیم که خبر می رسد که صد نفر را کجا کشتند، بیست و پنج نفر را سر بریدند. در خبر دومش چهار صد نفر آنها که بودند کشتند، و حال آنکه اینها نبوده است. اینها می خواهند شایعه درست کنند برای تضعیف. «تمام پاسگاهها از بین رفت، تمام چه شد» همه اش برای این است که یک شیطنتی بکنند و تضعیف کنند روحیه شما را، روحیه ما را. .
از جمله حرفهایی که هی زده می شود و هی پراکنده می شود از اطراف که «یک انقلابی شده است، اما چیزی نشده است، فقط یک انقلابی شده است و از فُرم شاهنشاهی به فُرم آخوندی برگشته است، اصلًا چیزی نشد.» این یک مطلبی است که من دیروز هم باز گفته ام. حالا هم عرض می کنم که آنکه ملت می خواسته، همه آن شده است. چه ملت می خواست؟ ملت آن فریاد که می کرد چه می گفت؟ نمی گفت که آزادی و استقلال و جمهوری اسلامی؟ کدام یکیش نشده است؟ الآن آزادی هست به طوری که من و شما می توانیم اینجا بنشینیم صحبت کنیم. پنج سال پیش از این می توانستیم؟ هیچ که استقلال هست. الآن این بساطی که امریکا درآورده است و این هیاهویی که این شیطان بزرگ فریاد می زند و شیاطین را دور خودش جمع می کند، این برای این است که دستش کوتاه شده است. دستش از ذخایر ما؛ از منافعی که در اینجا داشت کوتاه شده است. و ترس این را دارد که دیگر تا آخر این کوتاهی باشد، از این جهت توطئه می کند. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۹۳ توطئه های زیرزمینی و پنهان.. …. ص: ۴۹۳
توطئه های زیرزمینی و پنهان.
امروز روزی نیست که ما بنشینیم و نگاه کنیم. امروز، حال از آن وقتی که محمدرضا بود یک قدری عمیق تر است، بدتر است. آن وقت معلوم بود که این خائن ایستاده در مقابل ملت، ملت هم می شناخت او را و مقابل ایستاده بود. امروز خیانتهای زیرزمینی است. یک توطئه های زیرزمینی است که توطئه های زیرزمینی در همین سفارتخانه ها که هست دارد درست می شود، که مهمش و عمده اش مالِ شیطان بزرگ است که امریکا باشد. و نمی شود بنشینید و آنها توطئه شان را بکنند. یک وقت ما بفهمیم که از بین رفت یک مملکتی، و با حرفهای نامربوطِ دمکراسی و امثال ذلک ما را اغفال کنند که مملکت دمکراسی است، و هر کسی حق دارد در اینجا بماند، هر که حق دارد توطئه بکند. این حرفهای نامربوط را باید کنار گذاشت. و ملت ما همان طوری که تا حالا پیش آمده، از اینجا به بعد هم باید پیش برود و قطع کند دست اینها را. و چنانچه اینها آدم نشوند و شاه را که خزاین ما را برده است و در بانکها مقادیر بسیار زیادی- که ما حالا شاید بعضی از آن را مطّلع باشیم- در بانکها سپرده است و همه مال ملت است، تا این را برنگرداند، و اگر این را برنگردانند، ما طوری دیگری با آنها رفتار می کنیم. با انگلستان هم طوری دیگر رفتار می کنیم. آنها خیال نکنند که ما هم همین طور نشسته ایم گوش می کنیم که هر غلطی اینها می خواهند بکنند. نخیر، اینطور نیست. مسئله باز انقلاب است. یک انقلابِ زیادتر از انقلاب اول خواهد شد. باید سر جای خودشان بنشینند و این خائن را او برگرداند. و آن خائن؛ بختیار خائن را هم او برگرداند. نه اینکه بختیار خائن را ببرند آنجا و بنشیند و توطئه کند و افراد دور خودش جمع کند و- عرض بکنم- روزنامه بنویسد و اطلاعات درست کند، و جوانهای ما را دولت انگلستان توقیف کند و بگیرد، برای خاطر اینکه تظاهر بر ضد شاه یا بر ضد بختیار کرده اند. اگر دست برندارند از اینها و این جانیها را تحویل ندهند، یا لااقل بیرون نکنند از مملکت خودشان، ما تکلیف دیگری داریم و عمل می کنیم به آن تکلیف. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۴۹۴ احساس ضعف ننمودن در برابر توطئه ها.. …. ص: ۴۹۴
احساس ضعف ننمودن در برابر توطئه ها.
باید با قدرت پیش برویم. اگر اظهار ضعف، اگر احساس این را بکنند که ما ضعیف شدیم، اگر این تضعیفهایی که این نویسنده های بی انصاف ما از این ملت می کنند، احساس بکنند اینها که این نوشته ها در ما تأثیر کرده است، این احساس را اگر بکنند، جَری خواهند شد و حمله خواهند کرد. کارهای خودشان را بدتر خواهند کرد. احساس ضعف در خودتان نکنید. هر چه این نویسنده ها بنویسند که «چیزی نشده است و این مملکت به همان حال سابق هست» و همان طور در یک نوشته ای که من پریروز دیدم نوشته است که «در رژیم سابق سیاسیون در بند بودند، در حبس بودند، حالا هم سیاسیون در حبس اند، این فرقی نکرده با آنها، در رژیم سابق آن اختناق و کذا بود، حالا هم همان طور است.» خوب، این برای این است که روحیه را تضعیف کند. حالا ما حساب می کنیم این را. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۵۱۵ سوء استفاده توطئه گران از احساسات جوانان.. …. ص: ۵۱۵
سوء استفاده توطئه گران از احساسات جوانان.
از مشکلاتی که ما مواجه هستیم، همین استفاده توطئه گرها از احساسات جوانهاست. این توطئه گرها که دیدند شکست خورده اند و نمی توانند با ملت ما به مبارزه برخیزند، برای اینکه ملت ما یکپارچه در مقابل آن قدرتهای بزرگ ایستاد و پیش برد، حالا درصدد این برآمدند که از این احساسات پاک جوانهای ما استفاده هایی به نفع خودشان بکنند، و جوانهای ما غافل از این هستند. .
از جمله استفاده هایی که اینها می خواهند بکنند این است که: «این تحولی که حاصل شد، این انقلابی که شد، این هم چیزی نشد.» این را در سطح کشور- با تبلیغاتی که آنها دارند- دارند منتشر می کنند. و مقصد آنها این است که جوانهای ما را از آن راهی که رفتند مأیوس کنند. جوانهای ما هم مع الأسف با تمام احساسات پاکی که دارند- که امید ما به آنهاست- نمی نشینند حساب بکنند که روی حساب با آنها صحبت بکنند. اینها می گویند که «انقلاب شد و هیچ نشد» خوب، جوابشان را شما جوانها می گویید که «آن اصولی که اصلِ مقصد ملت بود، چه بود، تا ببینیم آن شده است یا نشده است؟» آن اصول را ما باید از یک قدم، چند قدم برگردیم [عقب ]. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۵۱۹ امریکا، دشمن شماره یک ملت ایران.. …. ص: ۵۱۹
امریکا، دشمن شماره یک ملت ایران.
این اشخاصی که هی «فدایی خلق» خودشان را معرفی می کنند، من که در این چیزهایی که برای پشتیبانی از این جوانها بود که آنجا را گرفتند، به گوش من نخورد که اینها پشتیبانی کرده باشند. اگر اینها امریکایی نیستند، چطور پشتیبانی نکردند از اینها؟ اگر اینها مال شوروی هستند و خودشان، یا خیر، ملی هستند، آدمی که ملی است، با امریکا خوب دشمن است؛ همان طوری که همه ملت ما دشمن اند. همان طور که ملت همه ما دشمن شماره اول خودش را امروز امریکا می داند. برای اینکه دشمن شماره اول (۱)) ۴۰۲ (برده است امریکا نگه داشته است. آن وقت هم که آن بود، دشمن شماره یک ما آنها بودند. اینها اذناب آنها بودند. اینها کسانی بودند که مأموریت داشتند برای وطنشان؛ یعنی مأموریت داشتند که این وطن را نگذارند یک قدم جلو برود. مایی که و شمایی که و ملت ما که دشمن شماره یکش را امریکا می داند، و حالا هم که جوانها رفتند آنجا را گرفتند، دیدند که مرکز توطئه بوده آنجا، به گوش من نخورد که از این «فدائیان خلق» یک پشتیبانی از اینها شده باشد. از سایر گروهها به گوشم خورد. حالا شاید بوده، الآن من نشنیده باشم و لیکن شاید شماها شنیده باشید، به گوش من نخورد. اگر اینها یک چیزی برخلاف دولت بود، یا برخلاف اسلام بود، یک قضیه ای واقع شده بود، اینها حالا می دیدید که چقدر دامن به آن می زدند. یکی از نقشه ها همین است که همینها- همین الآن در آن منزل من موجود است، یعنی تقریباً می آورند برای من اینها را از طریقهایی-.
صحیفه امام ج ۱۰ ۵۲۶ آثار مترقی ولایت فقیه.. …. ص: ۵۲۵
آثار مترقی ولایت فقیه.
ملت ما اگر بخواهند سردی بکنند، یکی از اموری که توطئه در آن هست این است که راجع به این قانون اساسی مردم را سرد کنند. از آنها بپرسید، خوب این قانون اساسی که شما می گویید که قانونی است ارتجاعی، کدام یکی از این موادش ارتجاعی است؟ اولی که دست رویش می گذارند، دست می گذارند، روی ولایت فقیه. اول، دست آنجا می گذارند، برای اینکه این یک طرح اسلامی است و آنها از اسلام می ترسند. آنها اسلام را ارتجاع می دانند. آنها جرأت نمی کنند کلمه اسلام [را] بگویند ارتجاعی است. می گویند که اینها می خواهند ما را به هزار و چهار صد سال پیش برگردانند. این همان تعبیر دیگر است، منتها کلمه اسلام را نمی گویند. .
آن قدر به ولایت فقیه، اثرِ مترقی بار است که در سایر این موادی که شما ملاحظه می کنید، معلوم نیست مثل آنجا باشد. یک نفر آدمی که همه جهات اخلاقیش و دیانتیش و ملی بودنش و علم و عملش ثابت است پیش ملت، و خود ملت این را تعیین می کنند، این نظارت می کند بر اینکه مبادا خیانت بشود. همان رئیس جمهوری که ملت خودشان تعیین می کنند و ان شاء اللَّه دیگر از این به بعد امین تعیین می کنند، لکن مع ذلک برای محکم کاری یک فقیهی که عمرش را صرف در اسلام کرده است و عمرش را برای اسلام خدمت کرده، می گذارند ببینند این چه می کند؛ مبادا یک وقت خلاف بکند، رئیس جمهوری آتی ما خلاف نمی کند، لکن محکم کاری شده که نگذارند این خلاف بکند. رؤسای ارتش ما و ژاندارمری ما و این رؤسای درجه اول، دیگر از این به بعد اشخاصی نیستند که خیانت بکنند، لکن محکم کاری شده است که همین فقیه را ناظر قرار بدهند. و هکذا آن موارد حساس را نظارت می کند فقیه و تصرف می کند فقیه. و این از اموری است که مترقی ترین موادی است که در قانون اساسی اینها [تصویب ] کردند. و اینها دشمن ترین مواد، پیششان این است. .
صحیفه امام ج ۱۰ ۵۲۹ قلمهای وابسته به امریکا.. …. ص: ۵۲۸
قلمهای وابسته به امریکا.
بیدار بشوند ملت. و بیدار بشوند جوانهای ما. توجه داشته باشند به اینکه امریکا با سرنیزه نمی آید به میدان شما. با قلم می آید به میدان شما. با قوای انتظامی نمی آید به اینجا. با آن اشخاصی که دارد و دارد این امور را می گرداند به دست آنها، با آنها می آید به میدان ما. اینها را باید توجه به آن داشته باشید. آلت دست واقع نشوید. هی سردتان بکند که هیچی نشد. همه چیز شده است. شما این چیز را چطور کم حساب می کنید که یک قدرت شیطانی که پشت سرش همه قدرتها بودند، نه فقط قدرتهای ابرقدرت، قدرتهای دست دوم هم پشت سرش بودند. شما شکستید او را. از این بالاتر چه می خواهید؟ شما در دنیا یک آبرویی پیدا کردید. یک عظمتی الآن در دنیا پیدا کردید که کسی ندارد. این را از بین نبرید برای خاطر اینکه مثلًا فرض کنید فلان جا اسفالتش کم است- با اینکه مشغول اند به همه کارها- چرا اسفالت نشده. مگر شما خون بچه هایتان را دادید که اسفالت عوضش بگیرید؟ مگر شما عوض می خواستید برای این کار؟ اسفالت می خواستید مگر شما؟ شما برای خدا کار کردید و برای خدا کسی [که ] کار می کند از اسفالت بالاتر است، از همه چیز بالاتر است. ننشینید و هِی بگویید، هِی هر روز بیایید اینجا شکایت از امور بکنید، این شکایتها را بگذارید برای بعد، حالا ما بین راهیم. باید این قدرت را بشکنیم تا آخر. باید این توطئه را خفه کنیم. و این توطئه هاست که شماها را وادار می کند که هی بیایید بگویید که هیچی نشده، هیچی نشده، هیچ فلان جا نشده. ببینید اینها چه می گویند، چه شده، اینهاست که شده. خدا ان شاء اللَّه شما را حفظ کند. همه تان را حفظ کند. ان شاء اللَّه خدا این جوانهای ما، این جوانهای ما که مشغول بودند از اول تا حالا و فداکاری کردند برای ما، برای اسلام نگه دارد اینها را. من دعاگوی اینها هستم. من خدمتگزار اینها هستم. من اگر می توانستم می رفتم، من هم مثل آنها خدمت می کردم، لکن خوب من یک پیرمردی هستم اینجا نشستم، جز یک زبان الْکن چیزی ندارم. خداوند همه شما را حفظ کند و موفقتان کند در امور. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۲۳ ممانعت ولایت فقیه از ایجاد دیکتاتوری.. …. ص: ۲۲
ممانعت ولایت فقیه از ایجاد دیکتاتوری.
مع الأسف اشخاصی که اطلاع ندارند بر وضعیت برنامه های اسلام، گمان می کنند که اگر چنانچه «ولایت فقیه» در قانون اساسی بگذرد، این اسباب دیکتاتوری می شود. در صورتی که ولایت فقیه هست که جلو دیکتاتوری را می گیرد. اگر ولایت فقیه نباشد، دیکتاتوری می شود. آن که جلو می گیرد از اینکه رئیس جمهور دیکتاتوری نکند، آن که جلو می گیرد از اینکه رئیس ارتش دیکتاتوری نکند، رئیس ژاندارمری دیکتاتوری نکند، رئیس شهربانی دیکتاتوری نکند، نخست وزیر دیکتاتوری نکند؛ آن فقیه است.
آن فقیهی که برای امّت تعیین شده است، و امام امّت قرار داده شده است، آن است که می خواهد این دیکتاتوریها را بشکند و همه را به زیر بِیرَق اسلام و حکومت قانون بیاورد. اسلام، حکومتش حکومت قانون است؛ یعنی قانون الهی، قانون قرآن و سُنَّت است. و حکومت، حکومتِ تابع قانون است؛ یعنی خود پیغمبر هم تابع قانون، خود امیرالمؤمنین هم تابع قانون، تخلّف از قانون یک قدم نمی کردند و نمی توانستند بکنند.
خدای تبارک و تعالی می فرماید که اگر چنانچه یک تخلُّفی بکنی، یک چیزی را به من نسبت بدهی، تو را اخذ می کنم، و وَتینَت (۱) را قطع می کنم. اسلام دیکتاتوری ندارد، اسلام همه اش روی قوانین است. و آن کسانی که پاسدار اسلام اند، اگر بخواهند دیکتاتوری کنند، از پاسداری ساقط می شوند به حسب حکم اسلام. نترسانند مردم را از این قانون اساسی که تصویب کردند عده کثیر، عده ای از علمای اسلام و دانشمندان.
شماها را اغفال نکنند به اینکه بگویند که این قانون دمکراسی نیست! اینها، اسلام را هم دمکراسی نمی دانند! شما را اغفال نکنند اینها. این قانون اساسی برای چند هفته، یک هفته، دو هفته، سه هفته دیگر به آرای عمومی گذاشته می شود. شما را سرد نکنند از اینکه نروید رأی بدهید. بروید رأی بدهید! بعد می خوانند برای شما قانون را، منتشر می کنند، مختارید در رأی دادن، می خواهید قبول می کنید، می خواهید رد می کنید. اگر رد کردید، باز درستتر نوشته می شود. و اگر قبول کردید، رأی بدهید به آن. بی تفاوت نباشید نسبت به آن چیزی که سرنوشتِ شما به او بسته است، اسلامِ شما به او بسته است، کشورِ شما به او بسته است. امروز آن چیزی که باید مطرح بشود، این مسائل اوّلی است؛ مسئله قانون اساسی است، مسئله رئیس جمهور است، مسئله شوراست، مجلس شوراست. باید شما این مطلب را توجه به آن داشته باشید. منحرف از این به هیچ وجه نشوید. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۳۵ تبعیت از آراء ملت.. …. ص: ۳۴
تبعیت از آراء ملت.
و آقای پاپ این را بدانند که مسئله، مسئله ای نیست که من بتوانم بالشخصه (۱) حل کنم. ما بنای بر این نداریم که یک تحمیلی به ملتمان بکنیم. و اسلام به ما اجازه نداده است که دیکتاتوری بکنیم. ما تابع آرای ملت هستیم. ملت ما هرطور رأی داد ما هم از آنها تبعیت می کنیم. ما حق نداریم. خدای تبارک و تعالی به ما حق نداده است، پیغمبر اسلام به ما حق نداده است که ما به ملتمان یک چیزی را تحمیل بکنیم. بله ممکن است گاهی وقتها ما یک تقاضایی از آنها بکنیم؛ تقاضای متواضعانه، تقاضایی که خادم یک ملت از ملت می کند. لکن اساس این است که، مسئله دست من و امثال من نیست و دست ملت است. و ملت پشتیبانی از این کار را اعلام کرده است. به طوری که اگر اطلاع داشته باشید، رادیوها که اعلام می کردند، کلیاتش را که اعلام می کردند، انسان را خسته می کردند از اعلامهای متعددی که بود. .
__________________________________________________
(۱)- شخصاً.
در هر صورت مسئله ای که ما می خواهیم، یک مسئله انسانی است. یک مسئله ای است که بشردوستی اقتضای این معنا را می کند. ملت ما به اعتبار اینکه مسلم است، بشردوست است، و شما هم به اعتبار اینکه ملت مسیح هستید، باید تبعیت از مسیح بکنید، و بشردوست باشید به آن طوری که حضرت مسیح بود. و حس بشردوستی است که ملت ما را وادار می کند که جنایات ایشان رسیدگی بشود. رسیدگی بشود که معلوم بشود که کی در دنیا ایشان را وادار به این جنایات کرده است. مردم دنیا بفهمند دشمن بشر کی است. و کی ایشان را وادار کرده است به اینکه تمام وقت خودش را صرف کند برای ظلم کردن به ما و برای جنایتکاری، و برای بردن ذخایر ما، تا ملتها، مردم عبرت بگیرند. بنابراین آقای پاپ چه حکم می کند؟.
صحیفه امام ج ۱۱ ۶۷ خطر التقاط و بیراهه پویی.. …. ص: ۶۷
خطر فساد درونی.
از این جهت وظیفه هر کسی که در هر جا مشغول خدمتی است، در رأس همه خدمتها این است که موازین اسلامی را حفظ بکنند. اگر بنا شد که مثلًا پاسدار اسلامی موازین اسلام را حفظ نکند، مثل این است که روحانی اسلامی موازین اسلام را حفظ نکند.
همانطوری که اگر روحانی اسلام موازین اسلامی را حفظ نکند، به اسلام صدمه وارد می شود. این هم وقتی الآن شده است، جزء دستگاه اسلام، جزء بنگاه اسلام، اگر بنا باشد که یک وقت خدای نخواسته صدای مردم درآید از اینها، بگویند که اینها مثل سابق بودند، آنها هم که غرض دارند، همین مسائل را در مطبوعات خارجی و در بوقهاشان بلند کنند که اینها دارند چه می کنند، و چه می کنند و حاصل مسائل، مسائل کمونیستی است، نه مسائل اسلامی. آن وقت آنها هم بگویند که اسلام هم همین است، فرقی ندارد.
یک دسته هم که خودشان را به اسم اسلامشناس جا زدند، اینها هم همین مسائل را به اسم اسلام درست بکنند. این یک پوسیدگی است که، از باطن برای نهضت پیدا می شود که شما هرچه ظاهرش را خیلی پر سر و صدا درست بکنید، تزیین کنید، یک وقت مطلع می شوید که، از باطنش پوسید و از بین رفت. همانطور که گفتم مثل یک خربزه می ماند که، خیلی هم به آن خدمت بکنید، خیلی هم کارهایش را درست بکنید، لکن در باطنش یک کرمی است که، کرم دارد خرابش می کند. بعد هم خربزه را باز می کنید، می بینید خربزه کرم زده است. کاری نباید بکنند [اسلام لکه دار شود] همه قشرهایی که الآن مشغول خدمت اند؛ قشر روحانی که مشغول خدمت است، و مثلًا دادگاهها و اینها، قشر پاسدارها، قشر نظامیها، ارتشیها، اینهایی که همه الآن در خدمت اسلام و برای اسلام مشغول اند، اینها کاری نکنند که ما به دست خودمان اسلام را از پا درآوریم. اسلام را در نظر خارج و داخل جوری جلوه بدهیم که برخلاف آنی است که هست. عدالت نباشد تو کار، موازین در کار نباشد. یک برنامه اسلامی در کار نباشد. هرج و مرج و هر که هر کاری دلش می خواهد بکند. .
خطر التقاط و بیراهه پویی.
آنکه من به حسب کلی باید بگویم به همه، و تنبه بدهم این است که نباید در هر امری قدرت نمایی بشود. باید همه قشرهایی که مشغول برای خدمتند و خودشان هم می گویند برای اسلام است، باید گوششان به این باشد که اسلام چی می گوید، ما هم تبع آن باشیم.
اما من چه می فهمم و از اسلام خودم این را می خواهم بفهمم، این میزان نیست. هر مسئله ای، هر مطلبی، کارشناس لازم دارد. اگر یک مریضی بگوید که من چه کار دارم به نسخه، من خودم می خواهم خودم را معالجه کنم، این می میرد. مریضی که بخواهد خودسر، خودش خودش را علاج کند، این منتهی به مردنش گاهی می شود. اگر بنا باشد که به کارشناسهای اسلام ما کاری نداشته باشیم، آنهایی که می دانند به قواعد اسلام چه جور باید عمل کرد، و چه جور باید، آنها را ما کار نداشته باشیم، خودمان هرچه به نظرمان رسید، یا فرض کنید آنهایی که از خارج الهام می گیرند، و از کمونیستها و از مارکسیستها الهام می گیرند، آنها هم نفوذ کنند در بین ما، و هر طوری که آنها می خواهند عمل کنند، ما یک وقت بفهمیم که اسلام را می خواهند با مارکسیستی منطبق کنند، خوب، این است که خطر برای اسلام دارد. این خطر را باید همه تان توجه کنید به آن. و با جدیت این خطر را رفعش کنید. شکست از دشمن اهمیتی ندارد پیش من. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۶۸ خطری عظیم تر از خطر امریکا.. …. ص: ۶۸
خطری عظیم تر از خطر امریکا.
اگر امریکا بریزد و ما را از بین ببرد، به نظرم خیلی چیزی نیست. البته عظیم است، اما از آن عظیمتر شکست در مکتب است. ما مکتبی که داریم، یک جوری عمل به آن بکنیم، یک جوری نمایشش بدهیم که در خارج قلمها و قدمها هم به آن باد بزنند. و هیاهو درست بکنند و مکتب ما را شکست بدهند که ما نتوانستیم، یا مکتب اسلام هم همین است که آنها می گویند. خوب، الآن یک دسته ای هستند که این طور تأویل و تفسیر می کنند، و اسلام را می خواهند بدنام کنند. اینها نمی دانند آن چیزی [را] که نمی دانند اینها دارند می گویند آن، این است که در اروپا شکست خورده، آن مسئله، و تفاله ای که در اروپا کنارش ریختند، در خارج کنارش ریختند، اینها آمدند حالا در ایران و در ممالک اسلامی می خواهند یک سر و صورتی به آن بدهند. حال آن که، نمی دانند این را. اینها چون مطلع از اسلام و از برنامه های اسلام و از وضع اسلام نیستند، خودسر هر کدام هر کار دلشان می خواهد بکند. .
از هر کدام بپرسی که چی است، می گوید، خوب ما انقلاب کردیم. خیال می کنند انقلاب کردیم یعنی می خواهیم هرج و مرج باشد. انقلاب که هرج و مرج نیست. البته لازمه هر انقلابی یک مفاسدی هست. اما آنهایی که متعهد هستند و علاقه مند هستند به این انقلاب و اعتقادشان این است که ما منقلب کردیم یک رژیم ظالم را به یک رژیم عادل، باید همه قشرها روی موازین عدل اسلامی رفتار کنند. و هر کسی خودش سرخود نباشد که هرچه دلش بخواهد بکند. .
حالا من به عده ای که حالا آمده بودند و از رؤسای پاسدارها بودند، اینجا بودند، به آنها گفتم که بروند در تهران و با آن آقایانی که آنجا هستند یک جلسه ای قرار بدهند، و مشورتی بکنند، و یک راهی درست کنند که همه جا روی یک موازین عقلایی و موازین اسلامی عمل بشود. و چنانچه این طور عمل بشود، من امیدوارم که ان شاء اللَّه پیروز بشویم و. .. همه کارهامان اصلاح بشود. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۱۷۷ اختلاف افکنی، از گناهان کبیره.. …. ص: ۱۷۶
اختلاف افکنی، از گناهان کبیره.
و من امروز به همه ملت، به همه طوایف، به همه گروهها عرض می کنم که امروز شما مخالفتان امریکاست، مخالفتان دولتهای بزرگ است. امروز مملکت شما مقابل با یک همچو قدرتهایی است. شما اگر اسلام را قبول دارید، خوب مملکت اسلامی را هم باید قبول داشته باشید، و اسلام در خطر است. و اگر ملی هستید، خوب ملت شما در خطر است؛ کشور شما در خطر است. امروز بیایید باز تظاهر کنید و این او را بزند او او را بزند، و این طور مسائل واقع بشود، نه امری است که عقل او را قبول بکند. برخلاف موازین عقلی است و برخلاف شرع است بلااشکال. و از گناهان کبیره است که معلوم نیست که اگر کسی الآن اسلام را صدمه بزند اصلًا قابل این باشد که توبه اش هم حتی قبول بشود. باید اشخاص روشن، اشخاص صحیح، این ریشه هایی که می خواهند این کارها را بکنند، این فسادها را ایجاد بکنند، غائله می خواهند درست بکنند، اینها را نصیحت کنند. به اینها بگویند که آخر شما مسلمان هستید. چرا مسلمان باید با اسلام مخالفت کند. شما نمی دانید که دارید با اسلام مخالفت می کنید. شما نمی دانید که الآن با مملکت اسلام دارید مخالفت می کنید. شما نمی دانید که اگر اختلاف بین خود ما واقع بشود نتیجه اش را امریکا می برد و دولتهای بزرگ. شما نمی فهمید این را. یا می فهمید و تعمد دارید. ملت حالا باید موازین دستش باشد، هرکس می خواهد باشد، کسانی که امروز غائله ایجاد می کنند، اختلاف ایجاد می کنند، این کسان را بشناسند که اینها عملشان صحیح نیست. و به اسم فلان آقا یک غائله ایجاد می کنند، به اسم فلان شخص یک غائله ایجاد می کنند.
اینها نه مورد نظر فلان آقا و فلان انسان است. اینها یک اشخاصی هستند می خواهند غائله ایجاد کنند. و این غائله هم به نفع امریکا تمام می شود. به ضرر اسلام تمام می شود.
مخالف شرع اسلام است. از گناهان بسیار بزرگ است. امروز این اختلافات را از آن دست بردارند. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۱۹۲ چماق علیه قانون.. …. ص: ۱۹۱
چماق علیه قانون.
و عجیب این است که اشخاصی که مدعی این هستند که روی اساس آزادی، روی اساس دمکراسی عمل می کنند، و هیچ دمکراسی بالاتر از این عملی که ما انجام دادیم که دو مرتبه به آرای عمومی قرار داده شده است نیست، مع ذلک حالا متوسل به چماق شده اند. و با چماق می خواهند قانون اساسی را نقض کنند و قانون اساسی را تغییر بدهند.
غافل از اینکه ملت همان ملت اند و مردم همان مردم اند و ایمان مردم همان ایمان مردم است. اگر صد دفعه این قانون اساسی را بخواهند اصلاح بکنند، نمایندگان ملت باز نمایندگانی هستند که علاقه به اسلام دارند. علاقه به کشور خودشان دارند. و همینطوری که این قانون را اینها تصویب کردند آنها تصویب می کنند. و اگر صد دفعه به رفراندم بگذارند، مردم همان مردم هستند. مسلمانها همان مسلمانها هستند. علاقه مردم به کشور، و اسلام همان علاقه است. و باز همان را رأی خواهند داد. و اینها بیخود دست و پا می کنند و شلوغکاری می کنند. و این آشوبی که الآن در آذربایجان بپا کردند این هم با دست عمال امریکا دارد انجام می گیرد. و مردم شریف آذربایجان بدانند که عمال امریکا هستند که الآن دست در کار هستند و وادار می کنند مردم را به این آشوبها و به اینکه یک وقت منجر به برادرکشی بشود. آشوبی هم که در قم انجام شد باز به دست همانها بود. و آنها بودند که می خواستند نگذارند قانون اساسی تصویب بشود. و حالا هم با قانون اساسی مخالفند. مخالفت (۱) با قانون اساسی مخالفت (۲) با اسلام هست. و شما بیدار باشید. .
قیام بر ضد حکومت اسلام، خلاف ضروری اسلام است. خلاف اسلام است بالضروره. حکومت الآن حکومت اسلامی است. قیام کردن برخلاف حکومت اسلامی، جزایش جزای بزرگی است. این را نمی شود بگوییم که یک ملا عقیده اش این است که باید برخلاف حکومت اسلامی قیام کرد. همچو چیزی محال است، که یک ملایی بگوید؛ یک ملایی عقیده داشته باشد به این معنا که برخلاف اسلام باید عمل کرد؛ باید شکست اسلام را. اینها نسبت می دهند به بعضی از مراجع این مسائل را. دروغ است این حرفها. هرگز نخواهند گفت. قیام بر ضدِ حکومت اسلامی در حکم کفر است. بالاتر از همه معاصی است. همان بود که معاویه قیام می کرد، حضرت امیر قتلش را واجب می دانست. قیام بر ضد حکومت اسلامی یک چیز آسانی نیست. و اینها الآن قیام کرده اند بر ضد حکومت اسلامی. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۲۰۳ دعوت به سازش و آرامش.. …. ص: ۲۰۳
دعوت به سازش و آرامش.
در هر صورت من امیدوارم که سر عقل بیایند همه و از این مفسده ها دست بردارند. و همه علمای بلاد، اینها را نصیحت کنند. مراجع اینجا، مراجع جاهای دیگر، علمای بلاد اینها را نصیحت کنند که دست از این کارهای خلاف بردارند، بر ضد حکومت اسلامی قیام نکنند. خیال نکنند که نمی شود آنها را دفع کرد. ما نمی خواهیم، ما نمی خواهیم که برادرکشی در ایران بشود. چنانکه در کردستان هم نخواستیم و نمی خواهیم و دلمان می خواهد که با آرامش و با صحت درست بشود. .
در هر صورت یکی از وظایف رادیو تلویزیون این است که مسائل را آنطوری که هست، پخش بکنند، اختیار را دست اشخاصی که می خواهند مسائل را کج و معوج عرضه بکنند، اختیار را دست آنها نباید آقایان بدهند و باید درست توجه کنند. و رادیو تلویزیون سرتاسر مملکت را همچو کنند که همه اش محتوا؛ محتوای اسلامی، موافق مصالح کشور، موافق مصالح اسلام. امروزی که ما با یک همچو قدرت بزرگی مواجه هستیم، و آنها پی توطئه ها می گردند، از خارج، از داخل، حالا مبادا یک وقت ملت ما غفلت از این دشمن عظیم بکند. از این دشمن شیطان بکند. و مشغول بشود به این کارهایی که در یک وقت فرصت هم می شود این کارها را بکنید. در یک همچو موقعیتی که ما هستیم هر ندایی که برخلاف پیدا بشود، هر ندایی که موجب تضعیف بشود، این ندا از کفر است. و این ندا از زندقه است. و باید ملت ما توجه به آن داشته باشد. خداوند همه شما را موفق کند که حالا که این دستگاه در شورای شما هست، به خوبی انجام وظیفه بدهید. و همه برنامه هاتان را رسیدگی کنید که از چیزهایی که برخلاف اسلام است، برخلاف مصالح اسلام است اجتناب بشود. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۲۱۳ اهداف غائله آفرینان.. …. ص: ۲۱۲
اهداف غائله آفرینان.
باید همه قشرهای ملت بیدار بشوند. متوجه باشند که گول این اشخاصی که فریاد می زنند که ما طرفدار خلق هستیم، و ما «فدایی خلق» هستیم، و آن اشخاصی که رفتند و تلویزیون تبریز را گرفته بودند، و ادارات دولتی را گرفته بودند، اینها اشخاصی هستند که می خواهند شما را، ملت را از آن مقصد اصلی بازدارند از آن مطلبی که ما الآن می خواهیم امریکا را در تمام دنیا، رؤسای جمهوری امریکا را در تمام دنیا، آن کارهایی را که کردند، فاش بکنیم. این یک مطلبی است که برای آنها بسیار ناگوار است. و ناچارند که [دایماً] قشرها را وادارند در مقابل هم. و بریزند به جان هم و بازی درست کنند. غائله درست کنند تا اینکه مجال ندهند به اینکه آن کار انجام بگیرد. و ما باید هوشیار باشیم.
__________________________________________________
(۱)- آقای سید کاظم شریعتمداری.
ملت ما باید هوشیار باشد، توجه داشته باشد، که امروز کار ما مشکلتر است از آن روزی که ما مواجه بودیم با محمدرضا. آن روز که ما مواجه بودیم با محمدرضا، همه ملت دشمن خودشان را فریاد می زدند که نه. آنهایی هم که دوست بودند با او آن وقت نمی توانستند اظهار بکنند، اما امروز ما مواجهیم با یک اشخاصی که اینها داخل هستند. از خود ملت می گویند هستیم. و برخلاف مسیر ملت دارند حرکت می کنند و تحریکات می کنند. ما از تحریکاتشان مطلعیم. ما امروز کارمان مشکل است، از این باب که ما از یک طرف مواجهیم با امریکا، و می خواهیم حساب آن را بکشیم که [با] ملت ما چه کرده است. تا حالا یک طرف امریکا ایجاد کرده است یک دستجاتی را برای اینکه نگذارند آن کار بشود. همه مقصد این است که نگذارند این دادگاهی که ما از تمام ملتها می خواهیم در اینجا تشکیل بدهیم و بررسی کنیم که در این چندین سال چه کرده است با این ملت و این ملت چه دیده است از او و خزائن این ملت کجا رفته است، در جیب کی رفته است، تمام این حرفها برای این است که نگذارند این عمل بشود. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۳۱۶ پاورپوینت کامل احساس خستگی از دست خودیها.. …. ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint ص: ۳۱۶
احساس خستگی از دست خودیها.
باید چه بکنیم آقا! خوب فکری بنشینید بکنید. بیایید تهران جمع بشوید همه تان.
سران قوم بنشینید. فرض کنید، شما در رأس پاسداران هستید شما آقایان. آنها هم که در رأس کمیته هستند. آنها هم که در رأس چیزهای دیگر هستند. بنشینند با هم شور کنید.صحبت کنید. یک ضوابط درست کنید. ضوابط را منتشر کنید. قوه اجراییه داشته باشید.
آن مقداری که شما باید برای حفظ آبروی اسلام زحمت بکشید در کردستان آن قدر مهم نیست. کردستان را از ما همه بگیرند مهم نیست. اما آنی که مهم است این است، آنی که مهم است این معناست که اسلام را از دست ما بگیرند. ما اسلام را می خواهیم، و الّا نه کرد از اسلام بیرون است و نه ترک از اسلام بیرون است، و نه هیچ وقت آنها میل دارند که بیرون بروند. اما مسئله این است که باید همه جا قوانین اسلام باشد. اگر بنا باشد که هر جا آدم برود می بیند که [دائماً] مردم دارند شکایت می کنند. زن و بچه مردم می آیند گریه می کنند. می آیند [التماس ] می کنند. من هم خسته دارم می شوم. خدا می داند که من در آن رژیم سابق هیچ وقت از هیچ چیز خسته نمی شدم، هر فشاری می آوردند بر من خسته نمی شدم، حالا دارم از خودمان خسته می شوم. آخر چرا باید اینطور باشد. یک فکری بکنید. اگر دیر بجنبید اسلام را در خطر تضییع و رفتن آبرویش قرار داده اید. مسئولیم همه ما. هر کاری از من برآید می کنم. هر کاری هم از شما [می آید] باید بکنید، هر کدام از آقایان باید بکنند. هر کار هم از شورای انقلاب است باید بکنند. هر فردی که بر خلاف موازین اسلام دارد عمل می کند بزنند توی سرش. بیرونش کنند. هر فردی که دارد دعوت به کمونیستی می کند به خیال خودش که برای خدمت به اسلام، خوب بیرونش کنند از آن محل. اینکه معنی ندارد که ما بنشینیم و هر که هر کاری دلش می خواهد بکند، و هر که هر غلطی می خواهد بکند، و ما هم بنشینیم همین طور تماشاگر مسئله باشیم. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۴۳۵ نقشه فاسد کردن انقلاب از درون.. …. ص: ۴۳۴
نقشه فاسد کردن انقلاب از درون.
حریفهای ما که کارکشته و کار کرده و مطالعه کرده هستند، اینها مطالعه کردند که باید در این وقتی که یک همچو انقلابی با دست خود ملت پیش آمده است، کودتا نبوده است که اختیارش را بشود یک کسی بگیرد، و آن تحت نفوذ دیگری باشد، با دست همین ملت بوده است، و یک ملت را نمی شود مهار کرد، باید چه بکنند، تا اینکه این انقلاب را نگذارند به ثمر برسد. باید خود انقلاب را از باطن داخل خودش فاسد کنند. .
فعالیت الآن در این جهت است که می خواهند که این انقلاب را در خودش ایجاد نفاق و اختلاف کنند و مدفونش کنند، و پس از اینکه خود انقلاب مدفون شد، بیایند و یک نفری که خودشان تعیین می کنند، یک کودتایی، یک بساطی درست کنند و همان مسائل سابق را پیش بیاورند. ملت ما باید این مطلب را لااقل که یک مطلب واضحی است فراموش نکند، که قدرت بزرگی که منافع داشته است در ایران، مطامع داشته است در ایران، منافع نفت داشته است در ایران و منافع سوق الجیشی داشته در ایران [در کمین نشسته است ]. ایران یک مرکزی است که حساس است برای ابرقدرتها. یک همچو کشوری که ملت، زن و مردش، بچه و بزرگش قیام کردند و با خواست خدا و وحدت کلمه پیش بردند، اینها حالا برای ضربه ای که خوردند، منافع از دستشان رفته است، نمی توانند در این محل دیگر آنطور توطئه هایی که پیشتر می کردند، در زمان رژیم سابق که اینجا را محل از برای آن چیزهایی که می خواستند خودشان، پایگاههایی که می خواستند خودشان قرار بدهند حالا دیگر برایشان نمی شود. اینها درصدد برآمدند که از باطن خود این نهضت، و انقلاب یک پوسیدگی ایجاد کنند. .
صحیفه امام ج ۱۱ ۴۴۶ پیام به ملت ایران(بسیج عمومی برای مبارزه با بیسوادی).. …. ص: ۴۴۶
دوستان غافل و دشمنان عاقل.
اینها می خواهند که ما را کرم زده کنند و به دنیا ارائه بکنند که اینها یک خربزه کرمو هستند، اینها به درد نمی خورند. به دنیا ارائه کنند که اینها رشد سیاسی ندارند. ایران یک مملکتی هست که هرج و مرج است. طبقه پایین به بالا اصلًا اعتنا ندارد. سرباز به آن درجه دار اعتنا ندارد. درجه دار هم به افسر اعتنا ندارد. یک همچو کشوری است که قوای انتظامی اش انسجامش را از دست داده. یک همچو کشوری است که اداراتش کار نمی کنند. کم کار می کنند. یک همچو مملکتی است که همه به جان هم افتادند. وقتی یک مملکتی همه به جان هم بیفتند، هر قشری بخواهد دیگری را بکوبد، هر طایفه ای برای خودش بکشد و دیگری را از بین ببرد، یک همچو مملکتی در خارج منعکس می شود که این اینطوری قابل بقا نیست، باید یک کاری کرد که با دلسوزی هم بیایند جلو، که باید، باید این نظم ایجاد بشود. اینها محتاج به قَیمند. دشمنهای ما دنبال این مسئله هستند و دوستان ما غافل از این. .
بیدار کنید مردم را! به مردم بفهمانید، مسئله را بگویید. خواهرها به خواهرها بگویند، به برادرها بگویند. برادرها به خواهرها بگویند. به برادرها بگویند. مسئله این است. امروز مصیبت ما این است. امروز که می خواهند این مملکت را معرفی کنند به اینکه اینها قابل اینکه آزاد باشند، قابلیت را ندارند. من این را قبلًا هم گفته بودم، آقای کارتر در پاریس که ما بودیم و این اواخری که در ایران دیگر خیلی پیشرفت می کردند، در یکی از فرمایشاتشان فرمودند که اینها بهشان زیادی آزادی داده شده! این یک حرف موذیانه بود که می خواست بگوید اینها قابل این نیستند که آزاد بشوند. اینها باید اختناق برایشان باشد. حق می داد به شاه که باید شاه اینها را مهار کند! اگر این مهار را بردارد به هم می ریزد. این حرفی بود که آن وقت می زد. همین تعقیب دارد می شود. عملًا تعقیب می شود. همین معنا را می خواهند در دنیا منعکس کنند که یک کشوری هست که اساسی اصلًا ندارد. قانون ندارد این کشور. هرکس به هرکس تعدی کند یک دادگاهی نیست جلویش را بگیرد. سرباز از بالاتری، از درجه دار، درجه دار از افسر، افسر از بالاتر اطاعت نمی کند. هرج و مرج است. مردم از دولتشان اطاعت نمی کنند. ادارات از رئیس اداره شان اطاعت نمی کنند. یک مملکت اینطوری قَیم می خواهد. خودشان نمی توانند اداره کنند خودشان را. این برنامه ای است که برای ما به حسب احتمال و شواهد ریخته شده است و ما از آن غافل هستیم. .
اینهایی که می آیند در هر جا ناراحتیها را به گوش ما می خوانند، اینها غافلند از اینکه الآن ما آن ناراحتی بزرگ را باید علاج کنیم. یک مریضی که مبتلا به سرطان است اگر طبیب بالای سرش بیاید و برود سراغ اینکه دستش یک قدری زبر است این را علاج کنیم، این طبیب، این را به کشتن می دهد، این باید سرطان را علاج کند. یک مملکتی که الآن غده های سرطانی در آن هست ما باید فکر این باشیم که این غده سرطانی را بیرون بکشیم. اگر دنبال این برویم که حقوقمان چقدر است، در اداره درجه ما چیست، در نمی دانم- ارتش ما در چه درجه ای واقع هستیم و هکذا، و مثل آن طبیبی است که سرطاندار را برداشته و این زبری دست را دارد معالجه می کند. آن سرطان کار خودش را می کند، دیگر نه دستی بماند و نه زبری دستی. این سرطانی که الآن در ایران ما هست و آن غده ای است که ولیده (۱) آن غده بزرگهاست و برای آن غده بزرگ اینها کار می کنند.
صحیفه امام ج ۱۱ ۵۱۳ مرتجع کیست؟.. …. ص: ۵۱۲
مرتجع کیست؟.
هرچه در راه اسلام بدهیم و هرچه در راه خدا بدهیم و هرچه در راه قرآن بدهیم فخر ماست، افتخار ماست، راه حق است. بگذار باطلها هرچه می خواهند بگویند. بگذار باطلها شما را مرتجع بدانند. بگذار آنهایی که می خواهند برای دیگران زحمت بکشند، از ملت خودشان غافل اند، از کشور خودشان غافل اند، پشت کردند به ملت و کشور و برای شرق و غرب زحمت می کشند، بگذار آنها، کسانی [را] که در کشور خودشان و برای خودشان و برای استقلال خودشان زحمت می کشند، مرتجع بدانند. دنیا باید قضاوت (۲) کند و در این امر توجه کند و نظر بدهد که آیا ملتی که دشمنها را، دشمنهای کشور را، جنایتکارها را، خیانتکارها را از صحنه بیرون رانده است و می خواهد آزادی برای خودش به دست بیاورد، می خواهد استقلال برای خودش به دست بیاورد، این ملت مرتجع است، یا آنهایی که الآن هم که جنایتکارها بیرون هستند و رفتند، برای آنها کار می کنند، برای آنها در مدارس می روند و تبلیغات سوء می کنند، برای خارجیها آنها زحمت می کشند. آیا آنهایی که استقلال ملت ما را می خواهند سلب کنند، آزادی کشور ما و ملت ما را می خواهند از دستش بگیرند، آنها مرتجع هستند، یا آنهایی که می خواهند از زیر بار ظلم خارج بشوند و مستقل باشند؟ آیا کسی که می خواهد پیوسته به شرق و غرب نباشد و با مشت محکم در مقابل شرق و غرب ایستاد و ملت خودش را نجات داد این مرتجع است، یا آن که از اول تا حالا به اسم اینکه برای خلق می خواهد فدا باشد برای وابسته نبودن انقلاب به اشخاص.
دشمن خلق فداکاری می کند. به طرف چپ می کشد، به طرف راست می کشد؟.
__________________________________________________
(۱)- جمع مشقت.
(۲)- اصل: حکومت.
از قراری که گفته اند آقایان از مناطق مختلفه تشریف آورده اند و من از همه آقایان و همه مناطقی که آقایان از آنجا آمده اند، تشکر می کنم و سلامت همه را از خدای تبارک و تعالی خواهانم. من شخصاً یک گرفتاری خاصی دارم و آن این است که اگر من هر روز صحبت بکنم یا روزی دو مرتبه صحبت بکنم، اطبا می آیند و به من اشکال می کنند و جمع می شوند که شما صحبت زیاد نکنید. و اگر دو- سه روز صحبت نکنم، رادیوهای خارجی می گویند که فلان چه شده و چه شده و حاصل [اینکه ] می رود همین دو- سه روزه و همین چند وقت و اینها. و من یک مثلی یادم آمد و آن این است که یک بچه ای دعا می کرد که معلمش بمیرد، معلم مرد. پدر، این را برد به یک مکتبخانه دیگر- به اصطلاح سابق-. باز دعا کرد معلم بمیرد، مرد. باز پدر او را برد به یک جای دیگر؛ مکتب دیگر. به این پسر گفتند که دعا کن پدرت بمیرد والّا این معلم بمیرد یک معلم دیگر هم هست. حالا این خارجیها و آنهایی که تبع خارجیها هستند باید دعا کنند که این سلاح «اللَّه اکبر» از ملت ما گرفته بشود و این دعا هم مستجاب نیست و الّا من نباشم باز خود ملت هست. ملت ما امروز متوقف نیست نهضتشان و پیشبردشان به اینکه من باشم یا زید باشد یا عمرو باشد. ملت ما امروز راه را پیدا کردند و می دانند چه بکنند و با همین راهی که پیدا کردند و همین ترتیبی که تاکنون پیش آمده اند به پیش می روند و اینطور نیست که اگر من نباشم چه خواهد شد. بیخود اینها در رادیوهایشان نگویند این مسائل را؛ برای اینکه، این مسائل در ملت ما تأثیری ندارد و اینها خودشان راه را پیدا کردند و همان راه را خواهند رفت و به پیروزی نهایی ان شاء اللَّه خواهند رسید. و همه ارگانهای دولتی ما تحقق پیدا کرد و بزودی تمام پیدا خواهد کرد. و ان شاء اللَّه تعالی ملت ما گرفتار اینطور مسائلی که مثلًا اقتصادشان چه باشد، چه شان چه باشد نیستند. آنها دنبال اسلام هستند و همان طوری که الآن شعار دادید شما آقایان- و چه شعار خوبی بود- ما اللَّه اکبر سلاحمان است. کسی که اللَّه اکبر سلاحش است، کسی که خدای تبارک و تعالی پشتیبان او هست، این دیگر احتیاج به این ندارد که یک نفر آدم باشد یا نباشد. بود و نبود یک نفر آدم هیچ تأثیری در این نهضت اسلامی ملت ما ندارد. .
صحیفه امام ج ۱۴ ۵۷ شیوه تبلیغات غرب بر علیه ما.. …. ص: ۵۴
شیوه تبلیغات غرب بر علیه ما.
شما می دانید که این انقلاب بهترین انقلابها و بزرگترین انقلابها بوده است از حیث محتوا؛ محتوای این انقلاب. اسلام و اخلاق اسلامی و اخلاق انسانی و تربیت انسانها بر موازین انسانیت بوده است؛ بنابراین است که به واسطه این انقلاب متحول بشوند انسانهایی که در رژیم سابق به آن وضع بودند به یک انسانهایی که در صدر اسلام و در رکاب رسول اکرم مشغول فداکاری یا ترویج احکام بودند، لکن ما این متاع خودمان را نتوانستیم عرضه کنیم. آنها باطل خودشان را عرضه کردند به دنیا به صورت حق و متاعهای فاسد خودشان را به دنیا عرضه کرده اند به صورت متاع خوب؛ و متاع خوب ما را عرضه کردند به دنیا به صورت مُوحِش! شما چند نفر فاسد را در اینجا به دادگاهها سپردید و دادگاهها آن ها را که سالهای طولانی به این ملت ستم کرده بودند و بعضیها کشتار کرده بودند و بعضیها دستور کشتار داده بودند و انحرافات مذهبی بعضی داشتند، بعد از محاکمه آنها را اعدام کردند؛ و این بوقهای تبلیغاتی خارج، دانسته به اینکه مسائل درونی ما چیست، مشغول تبلیغات و اینکه در ایران آدمکشی رواج دارد، آدمکشی می شود! نه اینکه آنها ندانند این آدمهایی که در اینجا کشته شدند آدم نبودند؛ سبع بودند، جنایتکار بودند؛ آنها می دانند که مأمورهای خودشان چه اشخاصی بودند، و برای خاطر همان خواسته ها بوده است که آنها را به کار واداشتند؛ لکن وقتی که پای تبلیغات می آید، ایران را یک کشور جنایتکار، به صورت یک کشور جنایتکار، وحشی، غیر متمدن و امثال ذلک در خارج نمایش می دهند. متاع خودشان را خوب نشان می دهند.
مَثَلش همین نطق صدام است در کنفرانس طائف که هشتاد دقیقه- از قراری که گفتند- نطق کرده است و سرپوش روی جنایات خودش گذاشته است، و خودش را یک دلسوز به ملت عراق و عرب نمایش داده و مظلومانه دولت خودش را معرفی کرده است؛ و افرادی هم که در آنجا بودند یک جمعیشان که وابسته به همانجا هستند که صدام هم وابسته است، آنها هم تأیید مطالب او را کردند؛ این همه جنایاتی که این شخص بر کشور ما و بر ملت و بر بچه های ما و پیرزنها و جوانهای ما کرده است به صورت یک کار مترقی، یک کاری که برای اسلام، برای عرب فایده داشته است! و ما مع الأسف نتوانستیم که متاع خوبی که داریم، متاعی که در هیچ کشوری نیست، با تمام کمبودهایی که این کشور دارد و تمام آشفتگیهایی که در اطراف این کشور به دست ضدانقلابیین و منحرفین انجام می گیرد، و با تمام اموری که بر خلاف مقررات اسلامی به دست بعضی منحرفین انجام می گیرد و به گردن جمهوری اسلامی می گذارند، ما نتوانستیم که این متاع را به دنیا معرفی کنیم که ما چرا انقلاب کردیم؛ ملت ما چرا انقلاب کرد و چرا رژیم سابق را کنار گذاشت؛ و چه می خواهد، مقصد ملت ما چه هست، در راه چه هست، می خواهد چه بکند ملت. .
اگر بگذارند مُفْسِدهای خارج و داخل، چهره های فاسد که بر ضدِّ انقلاب کوشش می کنند، اگر بگذارند این ملت یک فرصتی پیدا بکند، این جمهوری یک فرصتی پیدا بکند، آنکه ملت می خواهد، می خواهد که عدل اسلامی را در ایران زنده کند، بعد از آنکه در طول تاریخ نبوده است در ایران آن عدالت. با اسم اسلام گاهی آن ظلمها و آن جورها؛ و با اسم آزادی و با اسم «آزادزنان و آزادمردان» آن فضاحتها را درآوردند و با بانوان ما آن کردند که مغول با دشمنان خودش. ما نتوانستیم به دنیا، به اشخاصی که اطلاع از ایران و وضع ایران ندارند یا کم دارند، نتوانستیم به آنجا ارائه بدهیم که ما چه می کردیم، و چه می خواهیم. مع الأسف در داخل کشور خودمان نیز یک عده ای که یا منحرف هستند یا جاهل، در صدد این هستند که این انقلاب را یک انقلاب فاسد معرفی کنند. حتی بعضی از اشخاصی که توقع نبود که این کلمه را بگویند گفته اند که زمان شاه بهتر از حالا بود! بعض اشخاص متدین، لکن غافل از وقایع. [از] بی توجّهی به وقایعی که واقع شده است و چیزهایی که در رژیم سابق رایج بوده، همین که چند نفر فاسد رفته شکایت کرده پیش مثلًا فلان آقا که به من ظلم شده است، به من چه شده است، آن آقا فرموده است که رژیم سابق بهتر از حالا بود! البته بی توجه به مسائل، نه با غرض. .
ما چنانچه دیر بِجُنبیم، در همین داخل کشور [از] همانهایی که قلمها را به دست گرفتند تا اینکه این انقلاب را، دانسته یا ندانسته مشوَّه کنند، خواهیم به یک امر بزرگی مواجه شد. و اینکه در بین ملت ما هم که شاهد مسائل بودند باز شایع کنند که زمان رژیم سابق بهتر از حالا بود. این برای ضعف تبلیغات ما و قوّه تبلیغات آنهاست. آنها در تبلیغاتشان اتکا دارند به قدرتهای بزرگ و بودجه هایی که از آنجا برایشان می آید، و ما حق خودمان را بررسی کردیم و تبلیغ نکردیم. آنها مشغول تبلیغ به ضد ما هستند؛ به ضد جمهوری اسلامی هستند. گاهی با اسم اسلام به ضد جمهوری قلمفرسایی می کنند یا صحبت می کنند. گاهی هم مستقیماً بدون اسم اسلام از این جمهوری انتقاد می کنند؛ و هر روز در کوچه و بازار بین مردم شایع می کنند. ما نتوانستیم- و باید بگویم ما عرضه این معنا را نداشتیم- که تبلیغاتمان حتی در داخل کشور یک تبلیغات دامنه داری باشد. فضلًا که در خارج کشور باید بگوییم که انقلاب خودش پیش رفته؛ نه ما پیش بردیم. آن طوری که ملتهای اسلامی خارج اطلاع پیدا کردند بر وقایع اینجا نه این بوده است که ما یک تبلیغاتی داشتیم و آنها را با تبلیغات خودمان آن طور عاشق این انقلاب کردیم؛ این انقلاب خودش کأنَّه منعکس شده در آنجا؛ و آنها که بی غرض بودند، بی مرض بودند، فهمیده اند تا حدودی که شماها چه می خواهید، ملت ما چه می خواهد. و دیدند خواست ملت ما همان خواستی است که همه ملت ها دارند؛ هم ملتهای مستضعف جهان و هم ملتهای مُسْلِم جهان. نه این است که ما توانستیم تبلیغ بکنیم. ما نشستیم که حق، خودش پیش برود! تکلیف خودمان را نتوانستیم ادا بکنیم. چنانچه این گروههایی که حالا به فکر افتادیم، آقایان به فکر افتادند که به خارج بفرستند همان دنبال انقلاب، اول انقلاب، این گروهها را فرستاده بودند، ما وضعمان در خارج این طور نبود. حتی پیش دولتهای خارجی که غرض دارند نمی توانستند آن طوری که می خواهند تبلیغ کنند. اگر ما راجع به همین جسارت عراق و حمله عراق تبلیغات کرده بودیم و فرستاده بودیم به اطراف دنیا که این جانور چه می کند با این انسانها این عشّاق اسلام، وضع ما این طور نبود که دولتها بتوانند بگویند که این ملت کذاست. این برای این است که ما نتوانستیم این کار را بکنیم.
همان صدام معروف، گروههایی را در همه کشورهای اسلامی و بسیاری از کشورهای خارج از اسلام فرستاد و به ضد ما تبلیغات کردند؛ و این جنگ تحمیلی خلاف اسلام و خلاف انسانیت را آنها عکس نمایش دادند، گفتند: ایران اوّل شروع کرد! در صورتی که همه اشخاصی که اطلاع دارند یا گوش به رسانه های گروهی خارج هم دادند این معنا را می دانند، آنها هم اعلام کردند که بی خبر آنها حمله کردند به ما. اینکه آنها جرأت این معنا را دارند و با کمال بی حیایی این مسئله را طرح می کنند، برای این است که ما متاع خودمان را تبلیغ نکردیم، و تجاوزات دیگران را بر خودمان تبلیغ نکردیم. و آنها به خیال اینکه بسیاری غافل از این معنا هستند، شروع کردند تبلیغ کردن و ما را معرفی کردن که اول آنها به ما حمله کردند، و ما حق خودمان را، دفاع از خودمان می خواهیم بکنیم! اینها برای ضعف تبلیغات ماست. و قدرت آنها بر دروغ گفتن؛ و ضعف ما در راست گفتن. .
صحیفه امام ج ۱۴ ۵۸ دفاع از جمهوری اسلامی در برابر تبلیغات سوء.. …. ص: ۵۷
دفاع از جمهوری اسلامی در برابر تبلیغات سوء.
این کاری که الآن آقایان شروع کردند، و خداوند به آنها توفیق پایانش را بدهد، این کاری است که کاش در اول انقلاب می شد و ما به این زحمتها دچار نمی شدیم. و ایکاش اشخاصی که در داخل هستند، از نویسندگان، از گویندگان، توجه به این معنا می کردند که کمک به تبلیغات خارجی نکنند، کمک به جنایات دیگران نکنند، این قلمها را یک مقدار متوقف کنند برای اسلام، برای خدا، برای کشور اسلام، برای ملت اسلامی. .
این قلمها را یک قدری متوقف کنند. هِی دعوت نکنند مردم را که بیایید فحش بدهید! خودشان کم است برای فحش دادن، دعوت می کنند از این و آن که بیایید، یا اللَّه! بیایید مبارزه کنید با جمهوری اسلامی. بیایید فحش بدهید به جمهوری اسلامی! بیایید بگویید جمهوری اسلامی اصلًا اسلامی نیست! بیایید بگویید که این ارگانهایی که در ایران هستند همه شان خلاف اسلام اند. اینها یک قدری توجه داشته باشند به مسئولیتهایی که به عهده شان است، توجه داشته باشند. این متاع خوب را آن طور مشوَّه نکنند. نه اینکه ما نمی دانیم که الآن ما گرفتاریهایی داریم و اشخاص فاسدی هستند که در همه ارگانها نفوذ کردند، در همه کمیته ها، در همه دادگاهها، در همه جاهای دیگر نفوذ کردند و برای خاطر مشوه کردن این جمهوری کارهای خلاف می کنند؛ این معنا معلوم است که کارهای خلافی می شود؛ لکن کارهای خوبی که شده است شما چرا نمی بینید؟ همان دیروز در مجلس، یکی از آقایان می شمرد مراکز فساد را، از روی حسابی که با اطلاع- از قراری که خودش گفت- کرده است. این همه مراکز فساد که از بین رفته است، این همه خدمتی که به این ملت شده است، این همه خدمت که به اسلام شده است، اینها را چشم می پوشند از آن، یا اگر بخواهند بر خلافش می گویند؛ و اگر یک کارهایی به واسطه دیگران شده است، به واسطه اشخاص فاسد شده است، این را به حساب اسلام می آورند و به حساب جمهوری اسلامی؛ یک قدر تأمل کنند. توجه کنند که شما مکلفید که از این جمهوری اسلامی دفاع کنید. اگر دفاع نکنید، این جمهوری اسلامی با تبلیغات خارج دامنه دار و تبلیغات داخل دامنه دار [صدمه خواهد دید]. باز شما هم که خودتان را از این ملت می دانید، مسلمان هستید، متعهد هستید، لکن عقده هایی تو کار است، توجه به این عقده ها نکنید. شما که از اسلام بدی ندیدید، می خواهید که اسلام در ایران تحقق پیدا بکند، کمک کنید به تحقق اسلام در ایران؛ نه کمک کنید بر جلوه دادن کوچکها و فسادهای کوچک به طور بزرگ، و جمهوری اسلامی را در نظر دنیا معکوس نشان بدهید. .
صحیفه امام ج ۱۴ ۹۴ ویژگی ها و مفاسد دیکتاتوری.. …. ص: ۹۲
ویژگی ها و مفاسد دیکتاتوری.
شما که از الآن می خواهید ان شاء اللَّه در نظامْ رو به توانایی بروید و رو به قدرت بروید این جهت را باید خیلی توجه کنید که آیا دارید وقتی که قدرت پیدا می کنید، وقتی رئیس یک فوج می شوید، رئیس یک پادگان می شوید، در خودتان توجه کنید که می خواهید هدایت کنید پرسنل خودتان را؛ یا می خواهید تحمیل کنید ولو باطل باشد. یک مطلبی را که می گویید چنانچه خطایش را فهمیدید، حاضرید به اینکه بگویید من خطا کردم، اشتباه کردم؛ یا همان خطا را می خواهید تا آخر به پیش ببرید. .
از مفاسدی که دیکتاتوری دارد و دیکتاتور مبتلا به آن هست این است که یک مطلبی را که القا می کند، بعدش نمی تواند، قدرت ندارد بر خودش که این مطلبی که القاکرده است اگر خلاف مصلحت است، اگر خلاف مصالح، فرض کنید، کشور خودش هم هست، خلاف مصلحت ارتش هم هست، نمی تواند که از قولش برگردد؛ می گوید: گفتم، و باید بشود! این بزرگترین دیکتاتوریهاست که انسان به آن مبتلا هست که «چیزی که گفتم باید بشود» ولو اینکه یک کشور به تباهی کشیده بشود. این دیکتاتوری هیتلر و امثال اینها از این قماش دیکتاتوری بود که وقتی مثلًا مشاهده این معنا را می کند که خطا کرده است و نباید این طور حمله را به مثلًا شوروی بکند، این را اظهار نمی کند؛ عقیده اش این است که «باید این کار بشود» «گفتم و باید بکنم». دیدید که این شخص که گفت «باید بشود» آن طور به مذلت کشیده شد. .
شماها که ان شاء اللَّه بعدها یک چهره های فعّالی برای این مملکت می شوید و یک چهره های اسلامی برای این مملکت می شوید بدانید که این چیزهایی که در نفس خودتان هست، این اوصافی که در نفس خودتان هست، اگر مهار نکنید یک وقت یک
دیکتاتور از کار در می آیید. این طور نباشد که آن قدر خودتان را ببینید که هرچه می گویید همان درست است؛ و آن قدر خودبین باشید که اگر نادرستی را فهمیدید هم، حاضر به تسلیم نباشید. .
انسان کامل آن است که اگر فهمید که حرفش حق است با برهان اظهار کند ومطالبش را برهانی بفهماند. اینکه در قرآن کریم دارد که لا إِکراهَ فِی الدِّینِ (۱) برای اینکه تحمیل عقاید نمی شود کرد. امکان ندارد که همین طوری یک کسی تحمیل عقاید بکند. این باید با یک توطئه هایی [باشد] که بد را به دیگران به عنوان خوب جلوه بدهد. یا اینکه اگر انسان باشد و اگر تربیت شده باشد با برهان آن مطلبی را که دارد به مردم بفهماند. تحمیل نباشد. آگاه کند مردم را بر اینکه راه این است، نه اینکه تحمیل کند به مردم که باید از این راه بروید. شما توجه به این معنا داشته باشید که چنانچه ان شاء اللَّه رئیس و فرماندار شدید، این خوی را که در انسان هست این خوی را از خودتان زایل کنید. و از الآن توجه به این معنا داشته باشید که مبادا مبتلا به این خودخواهی عظیم باشید که منشأ دیکتاتوری و منشأ همه مفاسد است. اگر یک چیزی را دیدید که واقعاً خلاف کردید، اعتراف کنید.
این اعتراف، شما را در نظر ملتها بزرگ می کند؛ نه اینکه اعتراف به خطا شما را کوچک می کند. پایبند بودن به خطا، انسان را خیلی منحط می کند. انسان یک حرفی زده است و خطا گفته است؛ بعد که دید خطا گفته است، اگر پایبند به این خطا باشد و دنبال این باشد که این خطای خودش را به کرسی بنشاند، این همان دیکتاتوری بسیار فاسد است ولودر صورت غیردیکتاتوری باشد، لکن دیکتاتوری است. و این می رسد به آنجایی که انسان را هیتلر از کار در می آورد، رضاخان از کار در می آورد. .
__________________________________________________
(۱)- سوره بقره، آیه ۲۵۶: «در دین هیچ اجباری نیست».
شما که در مدارس نظام تحصیل می کنید باید این مسائل را، این مطلب را توجه داشته باشید که مبادا تحصیلات شما همه اش برای این باشد که خودتان را برسانید به مقامی برای این باشد که آن مقام وسیله برای رشد ملت، برای استقلال ملت، برای آزادی ملت، برای حفظ حدود و ثغور ملت باشد. نه اینکه مقصد این باشد که من برسم به فرماندهی وملت هرچه می خواهد بشود. دیکتاتورها این صفت را دارند که می خواهند خودشان برسند به یک قدرت بزرگ ولو اینکه یک ملت تباه بشود، ولو اینکه یک ارتش از بین برود. شما باید توجه کنید که این صفت دیکتاتوری در شما رشد نکند، ان شاء اللَّه از اول هم نباشد. لکن اگر خدای نخواسته یک وقتی بود؛ رشد نکند که دیکتاتوری بدترین صفاتی است که انسان را منحط می کند از انسانیت و کشور را به تباهی می کشد. .
خداوند ان شاء اللَّه همه شما قوای مسلّح را با هم منسجم کند بیشتر از حالا. و شما را با ملت منسجم کند بیشتر از حالا که با انسجام و با وحدت کلمه و با وحدت مقصد که همان مقصد الهی است، ودر مقصد الهی هم استقلال کشور است و هم آزادی افراد است وهم همه آمالی است که انسانها دارند [به نتیجه می رسیم ]. ان شاء اللَّه شما همه با هم و ملت ما- زن و مرد، بزرگ و کوچک- با هم منسجم باشند تا اینکه این کشور را به آنجایی که خدای تبارک و تعالی می خواهد برسانند. .
– و السلام علیکم و رحمه اللَّه و برکاته.
صحیفه امام ج ۱۴ ۲۲۱ پیام به مردم و مسئولین در آغاز سال نو(سیزده تذکر).. …. ص: ۲۱۵
اکنون که نقشه های شوم دشمنان خارجی و داخلی اسلام و مسلمین با بیداری و وفاداری ملت و دولت باطل گردید و توطئه هایشان برای اختلاف بین دولتمردان- که در نتیجه اختلاف بین قشرهای ملت می شد- با هوشیاری ملت عزیز خنثی شد، از راه شایعه افکنی و تبلیغات بی پایه که به خیال خامشان موجب دلسردی و بی تفاوتی ملت سلحشور اسلامی گردد مشغول به فعالیت مذبوحانه شدند که به گمان باطل خود ملت را از صحنه خارج و اسلام و مسلمین را به پرتگاه هلاکت بکشند و راه را برای اربابان ستمگر خویش صاف نمایند. بر ملت هوشیار و عزیز است که به شایعات و قلمهای مسموم که مع الأسف گاهی به دست دوستان جاهل نیز می باشد اعتنا نکنند و اسلام عزیز را که از دسترنج زحمتهای طاقت فرسای پیامبر اسلام- صلی اللَّه علیه و آله- و اصحاب کبارش به ما رسیده است با بیهوده گویی مشتی توطئه گر و جاهل از دست ندهند. .
۱۲- به متفکران و روشنفکران و قلمداران- چه به اسلام وفادار و چه به کشور و میهن علاقه مند و چه به شرف و ارزش انسانی پایبند می باشند و چه در فاجعه آوارگان بی سرپرست و راندگان از منازل و شهرها و روستاهای خود بی تفاوت نیستند و احساس رنج می کنند- تذکر می دهم که مخالفت بعضی از شما با حکومت اسلامی برای شما نفعی ندارد و شما از آن بهره ای نخواهید برد، و جز با تعویق پیروزی نهایی و ادامه جنگ، کشور و ملت خود را به خرابی و هلاکت می کشانید و راهی برای دشمنان ایران و اسلام باز می کنید نتیجه ای نخواهید برد. پس به خود آیید و در این جهاد مقدس با ملت همفکر و هم قدم باشید تا پیروزی به دست آید و شما از شرف پیروزی نیز بهره مند شوید و مردانگی را در حمایت از ملت و ستمکشان بدانید.
۱۳- امید است امسال سال حکومت قانون باشد. در اسلام همه کس حتی پیامبر عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه وآله- در مقابل قانون، بی امتیاز در یک صف هستند و احکام قرآن و اسلام بر همه جاری است، و شرف و ارزش انسانها در تبعیت از قانون است که همان تقواست و متخلف از قانون مجرم و قابل تعقیب است. و بر دستگاههای قضایی است که از متعدیان به جان و شرف و مال بندگان خدا دفاع کنند و آنان را به سزای خود بنشانند. و من برای چندمین بار اعلام می کنم که هر گروه و شخصی- اگرچه از بستگان و اقربای اینجانب باشند- خود مسئول اعمال و اقوال خود هستند و اگر خدای نخواسته تخلف از احکام اسلام کردند، دستگاه قضایی موظف است آنان را مورد تعقیب قرار دهد، و هرکس و هر دستگاه، چه قضات شرع و چه دادگاهها و چه غیر اینها، هرکس تعدیات خود را به اسم من و یا به انتساب به من اجرا کنند مجرم و مفتری (۱) است. و اخیراً درود بی پایان خود را تقدیم مجاهدان اسلام و شهدای راه حق و معلولان و آوارگان جنگزده می نمایم و رحمت واسعه خداوند را برای همگان از پیشگاه مقدس پروردگار مسئلت می نمایم، و از درگاه مقدسش تقاضا می نمایم که این سال جدید را بر همه مسلمین و مستضعفین جهان و بر ملت عزیزمان مبارک گرداند، و این سال را سال پیروزی اسلام قرار دهد. والسلام علی عباداللَّه الصالحین. .
– روح اللَّه الموسوی الخمینی.
__________________________________________________
(۱)- افترا زننده، مرتکب تهمت و افترا.
صحیفه امام ج ۱۴ ۳۳۱ هشدار به فریب خوردگان و توطئه گران.. …. ص: ۳۳۰
هشدار به فریب خوردگان و توطئه گران.
آنهایی که گمان کردند که می توانند در این کشور باز شیطنتهایی بکنند و گروه کارگر و کشاورز را به تباهی بکشند و آماده کنند برای باز وارد شدن اجانب در این کشور اشتباه می کنند آنها بر خطا هستند و با ادعای اینکه ما طرفدار این قشرها و خلقها هستیم- در عین حالی که جوانان عزیز ما از هر طبقه در جبهه هستند و مشغول فداکاری هستند و صاحب منصبان عزیز ما در این چند روز چند نفرشان شهید شدند- اینها در شهرها فساد می کنند و توطئه می کنند. اینها اشتباه می کنند. اینها اگر به ملت برگردند برای خودشان هم صلاح است و اگر ادامه به این امر بدهند، یک روز است که پشیمانی دیگر سودی ندارد و آن روزی است که به ملت تکلیف شود، تکلیف شرعی- الهی، به مقابله با اینها و تکلیف آخری نسبت به اینها تعیین شود. من صلاح همه قشرهایی که بازی خورده اند، از ابرقدرتها بازی خورده اند، از تفاله های رژیم سابق بازی خورده اند، از بعضی بازیگرانی که می خواهند با بازیگری خودشان برگردانند این مملکت به حال اول، مصلحت آنها را این می دانم که توجه داشته باشند که این مسئله ای است نشدنی. کشور ما امروز سرتاسر، زن و مرد و بچه و بزرگ، در راه اسلام اند و برای استقلال کشور خودشان و برای عزت خودشان و برای ارزش انسانی خودشان کوشش دارند. شمایید که سد راه آزادی و استقلال می خواهید بشوید و شما چیزی نیستید که بتوانید در مقابل این موج خروشان انسانهای برپا خاسته مقاومت کنید. پس، صلاح شما و صلاح ملت شما و صلاح همه این است که اسلحه ها را زمین بگذارید و این شیطنتها را دست بردارید و به آغوش ملت برگردید و مثل سایر برادران ما همراه با آنها به زندگی خودتان ادامه بدهید. این زندگی که شما الآن دارید، زندگی شرافتمندانه نیست. زندگی است که برای هواهای نفسانی دیگران شما خودتان را به باد فنا می دهید. برای ارضای خاطر آن تفاله های رژیم سابق و آن منحرفین از اسلام، شما برای ارضای آنها، جوانانتان را از دست می دهید. بیدار باشید که نیاید آن روزی که ملت ما تکلیفشان معلوم بشود که با شماها چه بکنند. .
از خداوند تبارک و تعالی سلامت و سعادت این ملت اسلامی و عظمت این کارگران مجاهد فی سبیل اللَّه و آن کشاورزان مجاهد را می خواهم. خداوند به شما قدرت بدهد.
خداوند بازوان شما را هرچه بیشتر قوی کند و اراده های شما را مصمم کند تا در مقابل همه قدرتهای عالم، مقابل همه ابرقدرتها بایستید و کشور خودتان را حفظ کنید. .
صحیفه امام ج ۱۴ ۳۶۹ تدریجی بودن فساد و تباهی.. …. ص: ۳۶۸
تدریجی بودن فساد و تباهی.
مهم در همه افراد، و خصوصاً شما آقایان که در مجلس هستید، و مجلس مبدأ همه چیزهایی است که در کشور واقع می شود، مهم این است که در مقام بیان مسائل ورد مسائل، انتقاد و تکذیب، به آنجا نرسد که قوه عقلیه کنار، و با قوه غضبیه انسان وارد میدان بشود. اگر یک کسی هم فرض کنید از زبانش یک مطلبی بر خلاف شما صادر شد، شما بروید و مطلب را منطقی صحبت کنید، با داد و فریاد و- خدای نخواسته- حرف زشت زدن کار درست نمی شود. جز اینکه اگر- خدای نخواسته- این امور تکرار بشود
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 