پاورپوینت کامل بازخوانی منافع ملی در ادبیات جهانی شدن ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بازخوانی منافع ملی در ادبیات جهانی شدن ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازخوانی منافع ملی در ادبیات جهانی شدن ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بازخوانی منافع ملی در ادبیات جهانی شدن ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۸

رابطه منافع ملی با جهانی شدن، از مسایل مطرح زمانه ماست . این رابطه را از ابعاد مختلف می توان به تحلیل گرفت; اما در این
میان دو بعد عمده که به نوعی دو گونه سطح تحلیل را پیشنهاد می دهد، از اهمیت جدی برخوردار است . از منظر سیاست داخلی
و به ویژه نگاه جامعه شناختی در کنار هم قرار دادن دو مفهوم منافع ملی و جهانی شدن، نوعی تناقض و ناسازگاری را در اذهان
متبادر می سازد; زیرا منافع ملی علی رغم اختلاف نظر مفهومی و محتوایی در یک نقطه به اجماع می رسد و آن این که به هرحال
منافع ملی در حوزه ملی، Local تعریف می شود . از طرف دیگر جهانی شدن دارای ماهیت فراملی و Global می باشد .
به صورت منطقی در کنار هم قرار دادن و جمع میان مقوله ملی و محلی و مسئله عام جهانی، تناقض نما و پارادوکسیکال جلوه
می نماید .

رابطه به ظاهر ناسازگار این دو مقوله را، از منظر سیاست بین الملل نیز می توان تحلیل کرد; زیرا جهانی شدن با تضعیف حاکمیت
و مرزهای ملی و در نهایت محدودیت حیطه حاکمیت و دولت ملی، منافع ملی را به عنوان یک مقوله اساسی که در چارچوب های
ملی تعریف می گردد، با چالش روبرو می سازد . از دیر زمان پژوهشگران سیاست بین الملل منافع ملی را به عنوان مفهوم کلیدی
مطرح نموده اند; به گونه ای که برخی از آن به عنوان ستاره راهنمای سیاست خارجی نام برده اند . از سوی دیگر مقوله جهانی شدن
با فرو ریختن مرز سنتی و تمایز کلاسیک داخلی و خارجی عملا این مفهوم را نیز با تحول جدی روبرو می سازد . هرچند پژوهش
مبسوط این مسئله، نیازمند فرصت وافی است، اما در این جا در حد طرح موضوع به این پرسش خواهیم پرداخت که «جهانی شدن
چگونه منافع ملی را تحت تاثیر می گذارد؟ و در درون گفتمان جهانی شدن، چگونه می توان از منافع ملی صحبت کرد؟»

مفهوم منافع ملی و تحولات آن

به صورت رسمی در قرون ۱۶ و ۱۷ از مفهوم Nationalintrest صحبت به میان آمد . در این مقطع منافع ملی، عمدتا با اراده
شاهانه منافع خانواده سلطنتی به کار گرفته می شد . به صورت رسمی این مفهوم پس از انقلاب ملی آمریکا در ۱۷۷۶ و فرانسه در
۱۷۸۹ وارد ادبیات سیاسی گردید . به گفته لرد پالمرستون نخست وزیر انگلستان در ۱۸۶۵، «ما متحد ابدی نداریم، بلکه منافع ملی
برای ما امر ابدی و وظیفه ما پیروی از آن است .» این سخن، برای نخستین بار از اهیمت این مفهوم حکایت نمود .

از لحاظ نظری مفهوم منافع ملی را اول بار چارلز بید، وارد متون تخصصی روابط بین الملل نمود . وی در کتاب اندیشه منافع ملی;
مطالعه تحلیلی در سیاست خارجی آمریکا، منافع ملی را تبلور و جلوه خارجی منافع عمومی در داخل می داند .

تحول در مفهوم منافع ملی از منظر روش شناختی و متدلوژیک تحت سه نگرش: کلی نگرانه که منافع ملی کشورها را به طور
همسان تابع ساختار قدرت بین المللی می داند، جزئی نگرانه که منافع ملی را در ارجحیت های ذهنی تصمیم گیرندگان نظام
سیاسی متبلور می بیند، و گرایش پیوستگی دو سطح خرد و کلان، قرار داد .

منافع ملی از دیدگاه واقع گرایان

مورگنتا در نظریه موازنه قوا مفهوم منافع ملی را محور اصلی مباحث خود قرار داد . وی منافع ملی را مفهوم کلیدی و واقعیت
عینی جهت شناخت فکر و اقدام سیاستگذاران معرفی نمود . در نظریه او منافع ملی، معیار همیشگی است که با آن می توان
اقدامات سیاسی را ارزیابی کرد . (۱) وی در تعریف منافع ملی می گوید: منافع ملی بر حسب قدرت، تعریف می شود .

در تقسیم بندی منافع ملی، مورگنتا از منافع مشترک و متضاد، اولیه و ثانویه، عام و خاص، حیاتی و غیر حیاتی، نام می برد .

به عقیده رابینسون در چارچوب مباحث مورگنتا از مفاهیم ملی تقسیمات منافع ملی بر اساس سه معیار اولیت و ثانویت استمرار و
تغییر و عمومیت و خصوصیت، طبقه بندی می گردد . مورگنتا در چارچوب رئالیسم از تعارض منافع ملی دولت ها یاد می کند;
هرچند مکملیت برخی از منافع را نیز مد نظر قرار می دهد .

در کنار مورگنتا که منافع ملی را با قدرت پیوند می زند، عده ای از واقع گرایان، منافع ملی را از منظر امنیت، برمی رسند . به عقیده
شومان، امنیت هدف اولیه سیاست خارجی کشورهاست و اگر کشوری نتواند این هدف را تامین کند، نمی تواند به سایر اهداف
خود، نظیر رفاه اقتصادی شهروندان مبادرت نماید . بنابراین در این تلقی حفظ موجودیت و بقا، مؤلفه اصلی منافع ملی است .

کاپلان نیز با دید انتقادی به تعریف منافع ملی از سوی واقع گرایان می نگرد . وی می گوید اگر تاکید بر محتوای قدرت و در
هت حفظ صیانت ذات باشد، منافع ملی چیزی جز این مفاهیم نیست; اما اگر آن را شامل اهداف خواسته های کل افراد جامعه
بدانیم، در این صورت مفهوم مبهم و گیج کننده ای خواهد بود .

کراسنر (۲) هم صدا با کاپلان، ابهام مفهوم منافع ملی را مورد تاکید دارد . به نظر وی منافع ملی از طریق جمع آوری استقرایی
مجموعه آماج های مبتنی بر هدف های عمومی اجتماع که در طول زمان پایدارند و رده بندی منسجمی از تقدم هایی که برای
توجیه کار منافع ملی دارند، به دست می آید . (۳)

منافع ملی از دیدگاه ذهنی گرایان

بر عکس واقع گرایان، ذهنی گرایان منافع ملی را با تصمیمات اقتدارآمیز تصمیم گیرندگان اصلی هر کشور نسبت به تعیین نیازها و
خواسته های آن کشور، مساوی می دانند . بنابراین در این نگرش منافع ملی واقعیت عینی ندارد . در این تلقی منافع ملی همان
چیزی است که ملت یعنی تصمیم گیرندگان آن انتخاب می کنند .

ماکس وبر نیز در این چارچوب منافع ملی را بنا بر مقتضیات هرکشور متفاوت می بیند . در نظر او کشور غارتگر، رفاه گرا،
مشروطه یا کشور فرهنگی، هرکدام دارای منافع ملی متفاوتی هستند .

کراسنر ذهنی گرایان را به دو دسته تقسیم می نماید: (۴)

۱ . مارکسیست ها که بیش تر منافع ملی را با اقدامات رهبران مساوی می دانند;

۲ . لیبرال ها که بیش تر به ارجحیت های گروه های اجتماعی اهمیت می دهند .

جوزف فرانکل در تعریف منافع ملی، دو مفهوم شکوه و دامنه را استخدام می کند . به نظر او مفهوم نخست به اهمیت، برجستگی،
فوریت و شدت یک وضعیت خاص نظر دارد، و مفهوم دوم به میزان گستردگی حوزه منافع ملی اشاره دارد . وی با استفاده از این
چارچوب، منافع ملی پس از جنگ جهانی دوم و قبل از آن را متفاوت می بیند . حوزه منافع ملی پس از جنگ جهانی دوم از حوزه
سیاسی – استراتژیک به عناصر اقتصادی – روانشناختی و ایدئولوژیک منتقل شد . (۵)

چیستی منافع ملی

همان گونه که اشاره شد، در مورد تعریف منافع ملی، دیدگاه های مختلفی وجود دارد; بدین شرح:

۱ . منافع ملی هویت و هدف مشترک گروه های سیاسی – اجتماعی است .

۲ . منافع ملی، الگوی عملی، سیاست یا مجموعه ای از اعمالی است که افراد فکر می کنند شانس آنان را برای نیل به آنچه
می خواهند، افزایش می دهد .

۳ . منافع ملی چیزی است که برای افراد جامعه مطلوب بوده، افراد به دنبال آن هستند .

۴ . منافع ملی صرفا یک خواست ساده نیست، بلکه ترکیبی از یک خواست ساده و تایید اخلاقی و قانونی آن می باشد .

از مجموع تعاریف فوق این نکته قابل استخراج می باشد که: منافع ملی حاصل جمع منافع جزئی و پراکنده افراد جامعه است . این
منافع در سطح سیستم و به شکل نیازهای سیاسی ظاهر می شوند و در درون آن با یک دیگر به ستیز و رقابت می پردازند .

نقد مفهوم منافع ملی

گفته شد که مفهوم منافع ملی، دارای ابهام جدی است . به همین دلیل انتقادات چندی بر آن وارد گردیده است . جیمز روزنا
ضمن اذعان بر سودمندی این مفهوم در تحلیل مسایل بین المللی، ناکافی بودن آن را برای تبیین مسایل بین المللی مورد اشاره
قرار می دهد . وی در نقد منافع ملی به چند نکته مهم اشاره می کند، از جمله این که:

۱ . منافع ملی با داشتن قید «ملی » روشن نمی کند که اشاره به منافع کدام گروه دارد؟

۲ . مشکل دیگر این مفهوم آن است که این نکته را توضیح نمی دهد که با استفاده از چه معیارهایی می توان وجود منافع را در یک
سیاستگذاری مشخص کرد .

۳ . مفهوم منافع ملی، روندی را برای تجمع منافع پراکنده و جزئی در قالب منافع عام در اختیار نمی گذارد . (۶)

در حالی که اشکالات جیمز روزنا عمدتا اشکال های مفهومی بر منافع ملی است، عده ای از پژوهشگران به برخی اشکالات ماهوی
این مفهوم اشاره می کنند . از این زاویه منافع ملی با اشکالات زیر همراه است:

۱ . غیر دموکراتیک بودن مفهوم منافع ملی . به دلیل ابهام مفهوم این واژه به عنوان یک معیار در سیاستگذاری، با سوءاستفاده
گروه های حاکم و ذی نفع همراه است . معمولا منافع شخصی و گروهی در پوشش منافع ملی مطرح می گردد .

۲ . منافع ملی مفهوم غیر عقلانی است . بر خلاف اشکال نخست که انگیزه های بازیگران سیاسی را مورد سؤال قرار می دهد، این
نقد ناظر به ظرفیت بازیگران است و عقلانی بودن تمام سیاست های آن ها را مورد تردید قرارمی دهد . به عبارت دیگر فرض منافع
ملی انتخاب عقلانی سیاستگذاران است; در حالی که در اغلب موارد بازیگران نمی توانند پیامدهای یک تصمیم را پیش بینی نمایند .
حتی اگر تصمیم گیرندگان از فرصت زمانی بیش تری برخوردار باشند، بازهم به دلیل محدودیت بینش و درک بشر، عقلانیت
کامل امکان پذیر نخواهد بود .

۳ . مفهوم منافع ملی منسوخ و کهنه است . این اشکال، بر ناکافی بودن این مفهوم برای تحلیل مسایل پیچیده معاصر تاکید دارد .
در این تلقی مفهوم منافع ملی متناسب با خواست ملل قدیم عنوان می گردد و از پاسخگویی به مسایل جدید قاصر است .

۴ . منافع ملی، مفهوم انحصار گرایانه دارد .

منافع ملی حتی در صورت وضوح، تنها می تواند اقدامات سیاسی سیاستگذاران را در حوزه ملی توجیه نماید . بنابراین منافع ملی
یک توجیه ظاهری و سطحی برای سیاست خارجی کشورها است; در حالی که آن چه در چارچوب مرزهای جغرافیایی به عنوان
مصلحت و منافع ملی تلقی می گردد، تنها ناظر به مصالح و منافع عده ای از افراد است و احتمالا با مصالح و خواست اکثریت بشر
تعارض دارد . منافع ملی هرچند در تفسیر موسع و عام نگر خویش، منافع اولیه سایر ملل را در نظر می گیرد، در مجموع به دلیل
انکار وجود جامعه جهانی و نادیده انگاشتن منافع سایر جوامع، انحصار گرایانه است . (۷)

عناصر و مؤلفه های منافع ملی

همچنان که آمد، منافع ملی، هرچند به عنوان یک مفهوم کلیدی و تعیین کننده در سیاست بین الملل با ابهامات مفهومی و ماهوی
جدی همراه است، اما همچنان اهمیت خود را به عنوان یکی از معیارهای اساسی در جهت گیری خارجی کشورها حفظ نموده است .

امروزه همچنان در تحلیل مسایل بین المللی و تجزیه و تحلیل سیاست خارجی کشورها مفهوم منافع ملی، کاربرد مهمی دارد . به
عنوان نمونه در اهداف سیاست خارجی کشورها، تعیین و تعریف اهداف منافع ملی، یکی از مؤلفه های اساسی محسوب می گردد . (۸)
اهداف ملی از عناصر زیر تشکیل می گردد: منافع ملی، تهدیدات، فرصت ها و ظرفیت ملی . بنابراین در این جا منافع ملی را با
عناصر و مؤلفه های زیر مورد تعریف و شناسایی قرار می دهیم . صرف نظر از اختلافات موجود در تعریف این مفهوم، این نکته مورد
اجماع نسبی قرار دارد که منافع ملی با مؤلفه های سه گانه زیر تعریف می شود: (۹)

۱ . حفظ موجودیت و بقای ملی (National survivel) بنابراین حفظ و تحصیل حاکمیت و استقلال ملی که با قدرت، اقتدار و
اعمال قانونی آن همراه است، از مؤلفه های اساسی منافع ملی است .

۲ . ارزش های حیاتی (corevalues) و بنیادین جامعه .

۳ . چشم انداز اقتصادی (Economic Prespective) ، شامل توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی .

بنابراین منافع ملی عبارت است از هدف های اساسی و تعیین کننده سیاست خارجی که راهنمای تصمیم گیرندگان سیاست خارجی
است . این مفهوم، حیاتی ترین نیازهای یک دولت را در بر می گیرد و مشتمل بر حفظ و بقا، استقلال (اعم از فیزیکی و فرهنگی)
تمامیت ارضی، امنیت و رفاه اقتصادی است .

با توجه به برداشت ها و تفاسیر متفاوتی که عینی گرایان و ذهنی گرایان ارایه دادند، به نظر می رسد در بررسی این مفهوم لازم
ست سنتزی از دو رهیافت عینی و ذهنی مورد توجه قرار گیرد . از طرف دیگر برای تمیز منافع واقعی از منافع ادعایی، لازم است
که این منافع را با توجه به ساختار و کارکردهای نظام سیاسی مورد تحلیل قرار دهیم; زیرا ویژگی های ساختاری و شیوه کار نظام
به گونه ای است که می تواند با اتخاذ تصمیمات و سیاستگذاری ها، منافع ملی را تبیین کند . در این چارچوب از یک سو رابطه
منطقی حکومت کنندگان و حکومت شوندگان مورد توجه است . از طرف دیگر، ترکیب و مختصات نخبگان سیاسی .
حکومت کنندگان تا چه اندازه ارزش ها و هنجارهای مردم را مورد توجه دارند؟ تا چه اندازه این گروه، از مردم نمایندگی می نمایند
و در مجموع تا چه اندازه نظام سیاسی داده ها و input های برگرفته از جامعه را به صورت ستاره های تبدیل شده (output)
در آورده و چه کانال هایی برای تبدیل خواست ها به تصمیم ها وجود دارد؟ (۱۰)

بر اساس پرسش های فوق، توانمندی نظام سیاسی در تلفیق، ترکیب و استخراج داده ها و تبدیل آن به تصمیم سیاسی مورد توجه
است و می توان منافع ملی را برآورد کرد . در درون این چارچوب می توان درک کرد که آیا آنچه تحت عنوان منافع ملی به کار گرفته
می شود، منافع همگانی است، یا منافع جمعی خاص؟

با عنایت به توانمندی نظام سیاسی است که به صورت نسبی، منافع ملی در نظام های دموکراتیک به خواست ها و علایق توده ها
بیش تر می اندیشد تا در یک نظام بسته و توسعه نیافته . (۱۱)

به هرحال، علی رغم ابهام جدی در مفهوم منافع ملی، این مفهوم همچنان برای توصیف، تشریح و ارزیابی منابع یا کارایی
یاست خارجی ملت ها، به کار می رود، و همچنان به عنوان ابزار عمل و اقدام برای توجیه، اعلان یا پیشنهاد سیاست ها مورد استفاده
قرار می گیرد . تصمیم گیرندگان سیاسی از آن برای مشروعیت رفتار سیاست خارجی خود بهره می گیرند و تحلیل گران سیاسی به
عنوان ابزار تحلیلی برای ارزیابی سیاستگذاری خارجی از آن سود می جویند . بنابراین همانگونه که جیمز روزنا اذعان می کند، در
حالی که منافع ملی به عنوان مفهوم تحلیلی، آینده درخشانی ندارد، اما استفاده از آن در سیاست به صورت مرجعی که نیازمند
تحلیل است، برای مدت طولانی ادامه خواهد یافت . (۱۲)

از طرف دیگر بحث از منافع ملی کشورها به دلیل ابهام مفهومی و سوء استفاده از آن، نیازمند آن است که ابتدا این مفهوم را با
عنایت به شاخص ها و مؤلفه های سه گانه مذکور مورد توجه قرار دهیم و از سوی دیگر تعامل نظام سیاسی و منافع ملی با توجه به
کارکردها و ساختار نظام سیاسی، می تواند تصویر نسبتا روشنی را از این مفهوم ابهام آلود ارایه نماید . در درون چنین چارچوبی
می توان منافع گروهی و طبقاتی را از منافع عمومی بازیافت .

به نظر می رسد که طرح هریک از مؤلفه های سه گانه یاد شده، در چنین چارچوبی درک نسبتا واقع بینانه و روشنی را از این مفهوم
ارایه خواهد داد . به عنوان مثال اگر ارزش های حیاتی جامعه را یکی از مؤلفه های اساسی منافع ملی بدانیم، در این حالت درجه
سازگاری و وفاق میان تلقیات و نگرش نخبگان با آنچه عموم شهروندان آن را ارزش حیاتی می خوانند، در آزمودن جنبه عمومیت و
همگانی منافع، می تواند مفید باشد . هرچند سیاستگذاری های خارجی در ورای مفهوم کلان

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.