پاورپوینت کامل نوزایی علمی در کهن ترین دانشگاه سنتی ۴۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نوزایی علمی در کهن ترین دانشگاه سنتی ۴۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نوزایی علمی در کهن ترین دانشگاه سنتی ۴۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نوزایی علمی در کهن ترین دانشگاه سنتی ۴۳ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

اشاره:

آنچه فراروی خوانندگان عزیز قرار دارد، بخش دوم از مطلبی است که هفته پیش، بخش نخست آن را مطالعه کرده اید . نویسنده
در این بخش به عمده ترین تحولات آموزشی در الازهر و خروج آن از شکل دانشگاهی نسبت به دانشگاهی جدید و مشتمل بر
دانشکده های مختلف پزشکی، کشاورزی، مهندسی و . . . می پردازد و چنین ارزیابی می کند که این تحولات نتوانسته است روحی
همساز با زمانه در آن بدمد .

الازهر نهادی رسمی است و به رغم تحولات ساختاری که در آن – همانند هر نهاد اسلامی دیگری در طی قرون گذشته – رخ داده و
می دهد، اما تا حد زیادی در درون وضعیت فرهنگی – معنوی ثابت خود باقی مانده است . الازهر نماد ارتدکس (پاک دینی/راست
اندیش) اسلامی است . البته به کارگیری این اصطلاح با همه دشواری ای که قبول آن در ضمن درون مایه ای اسلامی دارد، ناگزیر
است . اما تغییرات و تحولات در درون نهاد ارتدکس اسلامی، غالبا بر اثر فشار متراکمی پدید می آید که از خارج هسته آن و به طور
پیوسته شکل می گیرد . زمانی که این فشار به اندازه معینی رسید، آن هسته درونی به بازپیرایی خود یا خوداصلاحی اقدام می کند .
فشار دیگری که بر چنین نهادهایی وارد می آید، از نوع فشارهای حکومتی است که گاه رویکردی درست دارد و گاه خطا، اما در هر
حال تاثیر آن نوع از فشاری را که در این جا از آن سخن می گویم، ندارد; یعنی همان فشاری که به نوعی خوداصلاحی مجدد یا
بازسازی هسته داخلی و عوامل فرهنگی و معنوی درونی می انجامد . این نوع از فشار را به طور مثال می توان در تاثیر پیاپی
اشخاصی مانند غزالی و ابن تیمیه و وهابیان – تحت تاثیرنوگرایی اسلامی – مشاهده کرد .

نوسازی الازهر به دست شماری از علما در قرن نوزدهم که برجسته ترین آنها شیخ محمد عبده است، انجام شد . به نظر می رسد که
تاثیرات عبده بیشتر در زمینه تنظیم مجدد نظام آموزشی و شکل دهی تازه به نظام امتحانات و وارد کردن مواد درسی جدید در
کنار ارتقای عمومی افکار در درون و بیرون الازهر متمرکز بوده است تا در محتوای علوم اسلامی، مانند الهیات و فلسفه . درست
است که محمد عبده بحثی گیرا و رسا در زمینه الهیات – یعنی رساله التوحید – را عرضه کرد (کتابی که بحث درباره بسیاری از
نظریات علم کلام سنی مربوط به دوران میانه را از طریق تاکیداتی امروزین و احیای دوباره عقلانیت اعتزالی، در مسایلی مانند
آزادی اراده انسانی مجددا وارد صحنه کرد . به رغم این که چنین کاری خوب و در حد زمانی خود کافی به نظر می آید) اما محمد
عبده اساسا عالمی سنتی بود و توصیف او به عنوان عالمی با تربیت (فرهنگ) جدید، دشوار است . پس از وی مناسبت هایی پیش
آمد و در لابه لای آن مناسبت ها کسانی توانستند سنگ هایی درون مرداب بیندازند و لرزه هایی را ایجاد کنند که تا حدی توانست به
موج تبدیل شود; بگذریم از این که انقلابی پدید نیاورد .

عبدالمتعال الصعیدی در کتابش «تاریخ الاصلاح فی الازهر» نشان می دهد که آموزشی که در الازهر پی گرفته می شد، ناتوان از
تربیت مجتهدان یا علمایی بود که قدرت و رغبت نواندیشی را در ابعاد گوناگون اسلام داشته باشند . چنین نظری از دید من کاملا
درست است .

خالد محمد خالد در کتابش «من هنا نبدا» همین سخن را با تعبیراتی خشن تر بیان می کند .

با این حال هیچ کدام از این نوشته ها نتوانست مقامات الازهر را به تغییر محتوایی آموزش اسلامی اش وادار کند . پیدا کردن اسباب
این وضعیت کار دشواری نیست . حقیقت این است که الازهر آخرین دژ اندیشه دوران میانه اسلام – البته با چاشنی تعدیل های
جدید – به شمار می آید و کسانی که الازهر را مورد انتقاد قرار می دهند، وجود وضعیت معینی را که سنگینی قرن ها جمود را در
درون خود دارد، نقطه عزیمت قرار می دهند . آنچه نسبت به الازهر صادق است، نسبت به سنت های رسوخ یافته و قدیمی مرتبط با
همه ادیان صادق است و اگر من در این جا تنها سخن از الازهر نسبت به وضعیت اسلام به میان می آورم، تنها از آن رو است که
الازهر نه تنها به گونه ای برجسته نماینده سنت های قدیمی رسوخ یافته و جامد است، بلکه نماینده سنت هایی شدیدا متراکم نیز
می باشد .

اکنون، روشن است که هر کس بخواهد مانند چنین نهادی را براساس حال و وضع کنونی اش نقد کند، چنین کاری را اولا باید با
قبول ضمنی سنت های قوی آن – که در طی قرن ها رشد یافته و بالیده است – و ثانیا با پذیرش پیشنهاد و سفارش برخی
تعدیل های کم تاثیر، انجام می دهد .

نگاه های نوسازانه نسبت به الازهر در حد دوره کنونی متوقف نمی شود و به نقطه آغاز شکل گیری علوم اسلامی و مرکزی، مانند
شریعت و الهیات سرایت می یابد . چنین فعالیت هایی در چارچوب الازهر امکان تحقق نمی یابد و حتی الازهر نمی تواند مرکزی
برای چنین فعالیت هایی باشد . کار جدید و جدی در زمینه پیشرفته سازی و نوسازی سنت های الازهر، جز در خارج از نهاد رسمی
امکان تحقق ندارد . زمانی که چنین کاری انجام شد و رشد کرد و به نتایج حساسی رسید، قطعا در آن زمان، نهاد الازهر با آن
دمساز می شود و این دمسازی هر چند کند، اما قطعی است . حقیقت این است که الازهر در این دوران، یاد گرفته است که چگونه
باید با نداهای اصلاح طلبانه هم نوا شد; اما به مقتضای نهادی رسمی بودن، همواره پویایی خاص خود را دارد .

پیش تر به اصلاحاتی که تا صدور نظام نامه های سال ۱۹۳۰ و ۱۹۳۹ در الازهر رخ داد و در طی آن سه دانشکده در آن ایجاد شد، یعنی
دانشکده های الهیات و شریعت و ادبیات عرب، اشاره کردیم . اما تحولات و دگرگونی های ریشه دارتر که از آن زمان به بعد اتفاق
افتاد، مربوط به سال های دهه شصت است . در سال ۱۹۶۱ م آیین نامه ای صادر شد که حکم به ایجاد دانشکده پزشکی و مدرسه
عالی کشاورزی و مدرسه عالی مهندسی، به عنوان بخش هایی از الازهر می کرد . حقیقت این است که ناتوانی طلاب الازهر در
سازگاری و ایجاد رابطه با محصولات نظام آموزش عمومی، اقدام به چنین تحول اساسی ای را تحمیل کرد . آنگاه دانشکده های
یادشده، اقدام به رفع این مشکل کردند . منفعت محسوس دیگری که این تحول داشت، سربرآوردن گروهی از متخصصان – مانند
پزشکان و مهندسان و مهندسان کشاورزی – بود که به لطف راه اندازی این دانشکده ها، علاوه بر تخصص در رشته خود، مجهز به
معارف اسلامی عمیق بودند که آنان را از دیگر دانش آموختگان نظام آموزش عمومی، متمایز می کرد . این اقدام بی تردید،
پیشرفتی بسیار مهم بود و از نگره ای دینی می بایست به نتایجی ملموس و تاثیراتی عمیق در حوزه زندگی اجتماعی در مصر
بینجامد . یکی از جلوه های این تاثیر بر تحولات اجتماعی، ورود پرستاران به رشته های درسی مربوط به بیمارستان ها بود که
عملیات جد

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.