پاورپوینت کامل نظم سامان بخش و چالش کارآمدی قدرت و امنیت ۷۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظم سامان بخش و چالش کارآمدی قدرت و امنیت ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظم سامان بخش و چالش کارآمدی قدرت و امنیت ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نظم سامان بخش و چالش کارآمدی قدرت و امنیت ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

۶

قسمت دوم

۳ . عوامل تحول ساز در ساختارها و پویشهای ملت – دولت در نظم نوین .

در نظم نوین جهانی علل و عواملی باعث تغییر و تحول در ساختارها و پویشهای ملت – دولت شده است که می توان از روند رو به
رشد دموکراسی، پیدایش نهادها و سازمانهای غیر دولتی سیاسی و غیر سیاسی، انقلاب اطلاعات و ارتباطات و همچنین از
وابستگی و همبستگی متقابل بین کشورها نام برد .

الف . دموکراسی: اهمیت دادن به منزلت انسان تا بتواند توانایی های خود را به منصه ظهور برساند و مانند گذشته موجودی
منفعل نباشد، بلکه در کنار نهاد دولت به ایفای نقشهای سیاسی و غیر سیاسی بپردازد و قدرتی برابر با قدرت دولت پیدا کند، یکی
از عوامل مؤثر در شکل گیری روند دموکراسی در چند دهه اخیر بوده است، که باعث تحول و تغییر در ساختار دولتها شده است .
«کلا فلسفه وجودی انسان توانمند این است که قدرت تصرف در محیط را داشته باشد و بر خلاف تمام موجودات که مقهور شرایط
محیطی داخلی و خارجی هستند، انسانها ثابت کرده اند می توانند بشدت محیط خود را تغییر دهند .» (سیف زاده، همان، ص ۱۲۲)
بدین ترتیب توانمند شدن انسانها و انتقال قسمتی از قدرت از نهاد دولت به او، باعث ظهور سازمانها و نهادهای غیر دولتی شده
است که به نحوی در تصمیم گیری و سرنوشت کشورها مؤثر می باشد . مثلا شرکتهای چندملیتی از طریق فعالیت های اقتصادی
در کشورها می توانند در روند اعمال تصمیم گیری دولتها نفوذ و حتی دخالت کنند . می توان گفت دموکراسی یک روند غیر قابل
اجتنابی است که تقریبا تمام کشورهای جهان با آن روبرو هستند، به خصوص کشورهای جهان جنوب . «هر چند دموکراسی ها با
چالشهایی روبرو شده اند، مثل اقلیتهای قومی و مذهبی، بیکاری، رکود و بی ثباتی اقتصادی » (بیتهام – بویل، ۱۳۷۶، ص ۱۵ – ۱۴)
ولی دولتهای دموکرات باید با همکاری افراد متخصص به حل این مشکلات و چالشها بپردازند، تا روند دموکراسی در مسیری
درست و صحیح پیش رود . بدین ترتیب امروزه دموکراسی تنها راه برآوردن آرزوهای فردی و جمعی بشر است .

ب . انقلاب اطلاعات و ارتباطات: نظم جدید، باعث تحول در ساختارها و پویشهای ملت – دولت شده است . نیل ریمر معتقد است:
همانطوری که تحولات سیاسی، جهان را تحت تاثیر قرار می دهد، انقلاب اطلاعات و ارتباطات نقش کلیدی و حساس در حوادث
جهانی دارد . استفاده از فاکس، شبکه های جهانی کامپیوتر، پخش ماهواره و کامپیوتر شخصی، شیوه زندگی را دگرگون کرده است .
(نیل ریمر، ۱۹۸۹، ص ۷۷) که باعث تحول در ساختار دولت نیز شده است . در واقع می توان گفت تکنولوژی هایی نظیر ماهواره
پخش مستقیم و سنجش از راه دور، حاکمیت ملی کشورها را زیر سؤال برده است . بدین صورت که ماهواره پخش مستقیم،
قسمتی از فضای کیهانی کشور مورد نظر را اشغال کرده و بدون در نظر گرفتن مرزها و قوانین این کشور، سیگنالهایی را در اختیار
گیرنده های زمینی قرار می دهد و این در حالی است که حکومت ها نمی توانند هیچ کنترلی بر روی این امواج نامریی داشته باشند .
به گفته پرفسور مولانا: «یکی از مسائلی که مایه نگرانی آینده کنترل فضای کیهانی است، دو اصل رقابت آمیز اقتدار ملی و جریان
آزاد اطلاعات است که در کانون این مسئله قرار دارد . (مولانا، ۱۳۷۱، ص ۱۰۳) بدین ترتیب ماهواره پخش مستقیم، فرهنگ کشورها
را زیر سؤال می برد و حاکمیت کشورها را که زمانی رسوخ ناپذیر بود، نقض می کند و به چالش می طلبد . همچنین در مورد جریان
آزاد اطلاعات، می توان گفت که سیگنالهای ماهواره ای پخش مستقیم ویژه کشورهای توسعه نیافته، به علت عدم رقابت با
کشورهای پیشرفته، تبدیل به یک جریان یک سویه اطلاعات شده است که با اصل جریان آزاد اطلاعات در تقابل می باشد، این
معضلی است که کشورهای جهان جنوب با آن روبرو هستند . این کشورها به دلیل اینکه دارای امکانات ارتباطی محدود می باشند،
نمی توانند به کسب زیاد اطلاعات بپردازند و در واقع کمترین اطلاعات را در این دنیای اطلاعات و تکنولوژی دارند . کشورهای
صنعتی نظیر آمریکا، کانادا، اروپا و ژاپن به دلیل این که بیشترین اطلاعات جهان را در اختیار دارند، قدرت بیشتری کسب کرده اند
. در واقع «مباحث اطلاعاتی بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، حیطه اقتصاد و اطلاعات را در برگرفته است; چرا که
توزیع جهانی وسایل تولید و توزیع اطلاعات شدیدا غیر عادلانه است .» (معتمدنژاد، ۱۳۷۰) بدین ترتیب که یکی از دلایل پافشاری
جهان جنوب برای ایجاد نظام اطلاعاتی، برطرف کردن این نابرابری بوده است . در همین راستا، یونسکو فعالیتهایی را داشته
است . در اجلاسیه بیست و یکم، قطعنامه مهمی راجع به ایجاد نظم نوین جهانی اطلاعاتی و ارتباطی صادر گردید . البته در
سالهای اخیر پیشرفتهایی در این زمینه شده است . در مورد ماهواره های سنجش از راه می توان گفت که تکنیک این ماهواره ها
توسط کمیته استفاده مسالمت آمیز از فضای کیهانی، تعریف شده است که عبارت است از «سیستمی از شیوه ها که برای تعیین
ماهیت و یا تعیین موقعیت اجسام بر زمین و پدیده های موجود بر آن، زیر و ماورای زمین، توسط سنجنده های مستقر در هوا و
فضا، مورد استفاده قرار گیرد .» (مولانا، همان، ۱۳۵۰) این نوع ماهواره ها با تصویربرداری از منابع نهفته در زیر زمین از قبیل
چاههای نفتی، معادن، . . . و کسب اطلاعات از این منابع، بدون کسب مجوز از کشور مورد نظر، به نوعی حاکمیت ملی دولت ها را
زیر سؤال می برد . در مجموع این تکنولوژیها باعث محدودیت قدرت دولت در نظم نوین شده است و بدین صورت در امنیت
دولت ها دخالت کرده و امنیت کشورها را به خطر می اندازد . امنیت که زمانی فقط از طریق ابزارهای نظامی قابل حصول بود،
امروزه به دلیل چند لایه شدن آن، از طریق اطلاعات و فن آوری به دست می آید .

ج . وابستگی و همبستگی متقابل بین دولتها: بعد از جنگ جهانی دوم، روابط مالی و تجاری، بعد جهانی به خود می گیرد و دولتها
با موضوع بین المللی شدن اقتصاد روبرو گردیدند . با رشد سریع ارتباطات و تکنولوژی، بازارهای جهانی مالی چنان به یکدیگر
وابسته شده اند که دولتها منافعشان را از طریق بلوکها و اتحادیه های منطقه ای و بین المللی به دست می آورند . کوهن وفای معتقد
است که «کاهش هزینه های ارتباطات، تعداد بازیگران شرکت کننده و ارتباط وابستگی متقابل پیچیده را نیز افزایش داده است .»
(کوهن ونای، ۱۳۷۹، ص ۳۸۳) کوهن ونای همچنین معتقد است که «وابستگی متقابل اقتصادی گسترده بر وابستگی متقابل
محیطی و اجتماعی تاثیر می گذارد و آگاهی از این روابط به نوبه خود، بر ارتباطات اقتصادی اثر می گذارد .» (همان، ۳۷۹)

می توان گفت وابستگی متقابل بین دولتها باعث شده است که دولتها جنگ و خونریزی را برای به دست آوردن منافعشان کنار
بگذارند; چون برای برطرف کردن نیازهایشان و حل مشکلات مشترکشان، باید در فضای آرام و صلح طلبانه و به دور از خشونت با
یکدیگر ارتباط داشته باشند . بدین ترتیب کوهن ونای هم معتقد است که از سال ۱۹۸۹ قدرت نظامی و بعد جهانی بودن آن
کمرنگ شده است و مسائل اقتصادی، اجتماعی و محیطی جهان شمول شده اند و اهمیتی بیشتر نسبت به جهان شمولی نظامی
دارد .

۴ . متحول شدن ماهیت قدرت در نظم نوین جهانی

در فرآیند جهانی شدن و ظهور نظم جدید، شاهد تحول در ماهیت قدرت هستیم . همان طوری که در نظم وستفالی (مدرن)
قدرت از طریق ابزار نظامی و جنگ به دست می آمد، در نظم جدید، ابزار تحصیل قدرت تغییر کرده و امروزه دولتها قدرتشان را
از طریق پیشرفتهای اقتصادی و دانش فنی کسب می کنند .

از گذشته های دور، اندیشمندان و صاحب نظران سیاسی به بحث درباره نظریه قدرت پرداخته اند، که از بحث انگیزترین بخش های
فلسفه سیاست به شمار می آید . در طول زندگی بشر، قدرت در تمام سطوح زندگی انسانها دیده شده است; قدرتی که در خانواده
توسط شوهر بر همسر، پدر بر فرزند دیده می شد، قدرتی که در جامعه توسط امرا و فرمانروایان بر افراد یک جامعه اعمال می شد و
قدرتی که اسقفان کلیسا بر مردم روا می داشتند . از قدرت تعاریف زیادی توسط اندیشمندان سیاسی از جمله هالیستی تافلر . . .
شده است . هالستی «قدرت را به مثابه دانایی کلی یک دولت در کنترل بر رفتار دیگران تعریف می کند و آن را به صورت زیر نمایش
می دهد که خط ممتد در آن نشان دهنده اعمال گوناگون است .» (هالستی، ۱۳۷۲، ص ۲۳۷) در تعریفی که هالستی از قدرت ارائه
می دهد، در واقع به رغم نگارنده یک رابطه وستفالیائی بین دولت الف و دولت ب برقرار است . قدرت در دستان دولت الف قرار
دارد و بر دولت ب اعمال می کند . پس قدرت عبارت است تاثیر الف بر ب .

تافلر واژه قدرت را به «توان بسیج و استفاده از خشونت، ثروت، دانایی، یا بسیاری دیگر از مشتقات آنهابرای برانگیختن دیگران به
راههایی که فکر می کنیم نیازها و تمایلات ما را ارضا خواهند کرد» تعریف می کند . او معتقد است زمانی دولتها از طریق زور و
خشونت اعمال قدرت می کردند . مثلا در دوران جنگ سرد، دو ابر قدرت آمریکا و شوروی هر کدام سعی می کردند بر تواناییها و
قابلیتهای نظامی خود بیافزایند، تا بتوانند قدرت خود را نسبت به رقیب افزایش دهند و زمانی دولتها، قدرت خود را از طریق
پیشرفتهای اقتصادی به دست می آورند . در واقع از دید تافلر، به هدف افزایش فعالیتهای اقتصادی دولت تغییر و تحول زیادی در
نظام بین الملل پدید آمده است . «شرکتها همان طور که مشغول یکپارچه سازی تولید و توزیع خود به فراسوی مرزهای ملی
هستند، بنگاههای خارجی را در اختیار می گیرند و نیروی مغزی اطراف جهان را جذب می نمایند . . . اما این قدرت را از بانکهای
مرکزی می گیرد، در کشورها انتقال می دهد و زیر پای ملت – دولت را خالی می کند . . . ثروت مثل خشونت در حال جابه جایی
است .» (تافلر، ۱۳۷۰، ص ۷۳۱) وی همچنین معتقد است که امروزه بشر در دوران انباشت اطلاعات زندگی می کند که از آن به
انقلاب اطلاعات (موج سوم) یاد می کند و ادامه می دهد که اطلاعات و دانش کشورها میزان قدرتمند بودن آنها را مشخص
می کند و هر کشوری که بیشترین اطلاعات را داشته باشد، قدرتمندترین کشورهاست . بدین ترتیب تافلر معتقد به تحول و جابه
جائی در ماهیت قدرت است; از خشونت به ثروت و از ثروت به اطلاعات . البته انتقادهایی هم به او وارد شده است . مثلا کتاب
بحثی آنامتومیکال در جابه جایی قدرت به نقد اندیشه های تافلر می پردازد . نویسنده این کتاب می نویسد: تافلر معتقد است
جامعه ای فردا صاحب قدرت است که دارای بیشترین نیروی مغزی و فکری باشد . نویسنده ادامه می دهد که این بحث را خیلی
پیشتر از تافلر، روشن تر و اساسی تر مطرح کرده اند مثلا افلاطون معتقد بود که حکومت کنندگان در جامعه باید از لحاظ نیروی
مغزی و فکری نیرومندترین افراد باش