پاورپوینت کامل عبرت های انقلاب مشروطه ۹۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل عبرت های انقلاب مشروطه ۹۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل عبرت های انقلاب مشروطه ۹۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل عبرت های انقلاب مشروطه ۹۵ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
عبرت سوم: عدم تغییر اساسی نخبگان
داشتن مبانی مشروعیتی قوی از طرف یک نظام سیاسی، موجب اطاعت بیشتر مردم از آن حکومت و تثبیت پایه های آن نظام
می شود .
اندیشه «فره ایزدی » در ایران، کهن ترین اندیشه ای بود که پایه های مشروعیت نظام را فراهم می ساخت . این اندیشه قدرت مطلق
را به شخص پادشاه تفویض می کرد . با چنین اختیارات گسترده ای بود که شاه تمام ظلم ها و تعدیات، هتک جان و مال و نوامیس
شهروندان را توجیه می نمود . مردم هم بر اساس این فکر و اندیشه از پادشاه خود اطاعت می کردند تا آن که آن قدر فشار بی
عدالتی ها در ایران زیاد شد که مردم با رغبت به ندای عدالت طلبانه اسلام پاسخ مثبت دادند . در دوره ایران بعد از اسلام نیز عدالت
جایگاه خود را کسب نکرد، و استبداد همچنان در ایران تداوم یافت . برخی متفکران و اندیشمندان اسلامی نیز در تقویت این
ساختار نقش مهمی ایفا کردند; افرادی مثل فخرالدین رازی که بد گفتن به پادشاه ظالم را حرام می دانست; چرا که به نظر او هر
چند پادشاه ظالم باشد، خیری که از او حاصل می شود، بیشتر از شری است که از فقدان او حاصل می گردد . یا نجم الدین رازی،
سلطنت را جانشین خداوند و نتیجه پیامبری می دانست و به نظر او سلطنت از پیامبری هم برتر بود . حتی خواجه نظام الملک در
نزدیک کردن بین فرهنگ فره ایزدی و پادشاهان نالایق سلجوقی کوشید .
در چنین جامعه ای قطعا دولت برخاسته از جامعه نبود، بلکه برتر از جامعه بود . همه حقوق را در اختیار داشت، و طبق نظر خود
هر میزان از آن را به هر کسی که می خواست، می داد . قانونی هم وجود نداشت و اوامر دولت استبدادی که خودسرانه صادر می شد،
در حکم قانون بود، و هرگاه هم می خواست، آن را در راستای منافع خودش تغییر می داد . این یک نمای کلی از سیاست و حکومت
در ایران تا دوران مشروطه بود . در جریان مشروطه خواهی این اندیشه به چالش کشیده شد و مشروعیت مدنی مطرح شد; یعنی
مبنای اطاعت، توافق و رضایت گردید، اما حامیان اندیشه سنتی در مقابل این اندیشه مقاومت کردند . در اندیشه سیاسی جدید
نخبگان، باید به آرای مردم، آزادی گروه ها، قانون و احزاب سیاسی احترام گذاشت; اما در طول دوران مشروطه، فرهنگ سیاسی
سنتی بر فرهنگ سیاسی جدید غلبه یافت و نخبگان سیاسی تلاش کردند که با حربه های مختلف از توزیع قدرت سیاسی بین
گروه ها جلوگیری نمایند . بر اساس فرهنگ سیاسی جدید، شاه باید مجلس را محترم می شمرد و در چارچوب قانون اساسی به
فعالیت می پرداخت، اما غلبه فرهنگ سیاسی سنتی بر نخبگان و شاید عدم نفوذ فرهنگ سیاسی جدید در اندیشه نخبگان،
باعث شد تا محمد علی شاه مجلس را با کمک روس ها به توپ ببندد . در انقلاب مشروطه روحانیون بر ضد سلاطین وقت و
استبداد و مفاسد آن ها و درباریانشان و همچنین در مقابل نفوذ اجنبی ها قیام کردند . اما پس از پیروزی انقلاب، میان آن ها
اختلاف افتاد . استبداد با بهره گیری از این اختلاف و با تمسک قرار دادن رای شیخ فضل الله در خصوص مشروطه، به نام دفاع از
دین اسلام، مجلس را به توپ بست .
نخبگان سیاسی حاکم بر ایران در دوره مشروطه، تحت تاثیر فرهنگ سیاسی سنتی و تحت تاثیر پدرسالاری های خانواده های
ایرانی، اطاعت محض و بی چون و چرا را از توده مردم می خواستند . آن ها خواستار رابطه مرید و مرادی بودند . هیات حاکمه به
جای ترویج فرهنگ عقلانیت و تفکر در میان مردم، آن ها را به فرهنگ کاریزمایی و عاطفی رهنمون می ساخت . نخبگان سیاسی
ایران همچنین تحت تاثیر فرهنگ سیاسی سنتی به آرای مردم، احترامی نمی گذاشتند و به یک معنا در انتخابات دست می بردند .
یعنی در مقطع مشروطه، علی رغم نفوذ اندیشه های جدید در افکار ایرانیان، نخبگان سیاسی ایران هنوز هم عادت نکرده بودند که
باید به آرای مردم احترام گذاشت . مثلا در انتخابات مجلس پنجم، رضاخان با کمک و فشار ارتش و حکومت های نظامی، تعدادی
از دست نشاندگان خود را از مجلس بیرون آورد . در واقع مجلس پنجم که مجلس خلع قاجاریه نام گرفت، با دخالت بسیار زیاد
سردار سپه در راستای اجرای سیاست جمهوری خواهی در مجلس، مخدوش شد . مرحوم ملک الشعرای بهار در این زمینه
می نویسد: «مجلس چهارم یکی از مجالس خوب ایران بود; انتخابات مجلس چهارم ظرف سه چهار سال تکمیل شد و قسمت
عمده اش در دوره زمامداری وثوق الدوله جریان یافت و شک نداریم در تمام مدت مورد نظر دولت و اولیای امور در انتخابات
دخالت داشته است، اما اگر بخواهیم حقیقت را گفته باشیم باید اذعان نماییم، این معنی در مجلس اول، دوم، سوم و سایر ادوار نیز
معمول بوده است .» (۱) در خصوص تمایل دولتمردان ایران به مطلقه شدن قدرت، همین بس که پس از تعطیلی مجلس دوم به
خاطر اولتیماتوم روس ها، ناصرالملک انتخابات را تا سه سال تجدید نکرد . بد نیست در خصوص بی قانونی و عدم احترام نخبگان
سیاسی به قانون هم به یک جمله از بهار اشاره نماییم، او می نویسد: «در مجلس چهارم روزی مرحوم حاج آقا شیرازی، نطق داغی
ایراد کرد مبنی بر این که باید رئیس الوزراءهایی که در ایام فترت خلاف قانون اساسی کارهایی کرده اند، محاکمه شوند .
مشیرالدوله بی نهایت ناراحت شد و ضمن انتقاداتی از مجلس گفت: من قانون اساسی را برای مجلس می خواهم نه مملکت را برای
قانون اساسی و هرگاه پای صلاح مملکت در میان باشد، من قانون اساسی را زیر پا لگد می کنم .» (۲) به دلیل همین خوی
قدرت طلبی، بسیاری از درباریان بدون آن که اعتقادی به مشروطه داشته باشند، خود را در بین آزادی خواهان قرار دادند و رشته
کشورداری را به دست گرفتند . با حرکت مجاهدین در تبریز و پیروزی آن ها در مرحله نخست جنگ و مقاومت، آنها در صدد بر
آمدند با مشروطه خواهان پیوند بخورند . افرادی مثل آصف الدوله و خانواده قوام الملک در شیراز، انجمن ایالتی بر پا کردند .
سیف الدوله حاکم خوزستان و شیخ خزعل، مواضع مشروطه خواهی نشان دادند . سعدوالدوله از اعضای باغ شاه به میانجی گری
شاه و آزادی خواهان برخاست .
هنگامی که تهران به دست نیروهای مشروطه خواه افتاد، بسیاری از وزیران و اعضای کمیسیون فوق العاده، از ملازمان باغ شاه
بودند و بسیاری از حکومت گران پیشین در ادارات دولتی دیده می شدند . تعدادی از آن ها در مجلس بودند و کم کم رشته کارها را
به دست گرفتند . ناصرالملک نائب السلطنه، سپهدار تنکابنی رئیس الوزراء، فرمانفرما وزیر عدلیه، در نخستین دولت پس از فتح
تهران، مخبرالسلطنه والی آذربایجان، عین الدوله وزیر داخله در دولت مستوفی الممالک، علاء السلطنه، مشیرالدوله، موتمن
الملک و مستوفی الممالک از این قماش بودند . تهران به دست آزادی خواهانی چون ستارخان، فتح شد، ولی حکومت به دست
دیگران افتاد و میوه ها را دیگران چیدند . انسجام اجتماعی حکومت گران و حمایت دول روس و انگلیس در تداوم نقش آنها تاثیر
مهمی داشت . به طور کلی در مشروطیت ایران، تغییر گروه حکومت گر ناچیز بود، ترتیب گروه حاکم در مجالس اول و دوم تغییر
بنیادی نیافت . گروه حکومت گر در راس امور اجرایی باقی مانده و طبقه حاکم متشکل از اشراف، اعیان و زمین داران بزرگ،
قدرت سیاسی را همچنان حفظ کرد . (۳) بنابراین عادت کردن نخبگان سیاسی ایران به شیوه های استبدادی حکومت و نفوذ ضد
انقلاب و فرصت طلب در حرکت مشروطه، در شکست آن نقش مهمی داشت .
عبرت چهارم: ضرورت رعایت اصول و قواعد کثرت گرایی
احزاب سیاسی از متن یک جامعه بر می خیزند و غالبا ویژگی های عمومی جامعه خود را دارا هستند . احزابی نیز که در ایران به
وجود آمدند، در همان فضای فرهنگی حاکم بر جامعه رشد کرده بودند و بسیاری از ویژگی های آن فرهنگ در سرلوحه رفتار آن ها
قرار گرفته بود . مصطفی فاتح در یک ارزیابی کلی از خصوصیات ایرانیان در کتاب «پنجاه سال نفت » مدعی است: «میهن و ملک و
دین برای آن ها پشیزی ارزش ندارد، معبود و مقصود آن ها سیم و زر است، و هر کسی که مقاصد پلید آن ها را تامین نماید، بنده وار
به خدمتش می ایستند، و دروغ و تقلب و ریاکاری آنان مایه زندگی و محصول بدفهمی آن ها از مکتب است .» بدون آن که بخواهیم
نظر فاتح را به طور کامل بپذیریم یا رد کنیم، باید اذعان نماییم که برخی از ویژگی های ایرانیان را بیان نموده است که این
ویژگی ها در قالب احزاب سیاسی نیز خود را نشان می دهد . در حالی که اساس کار حزب «جمع گرایی و ملی گرایی » است، احزاب
سیاسی در ایران خود محوری و خودخواهی را پیشه خود قرار داده بودند .
بهار در کتاب خود می نویسد: «کار ضعف صنوف سیاسی به جایی رسیده که جمع کثیری از سیاسیون عالی مقام در تقرب به سردار
سپه بر یکدیگر پیشی جسته و در این مسابقه خانمان سوز شرکت می کردند .» (۴)
یا مثلا تشکیل حزب تجدد در مجلس پنجم در راستای استقرار مشروطیت نبود، بلکه درست در جهت مخالف آن، یعنی استقرار
جمهوری رضاخان بود . اگر جمهوریت با مخالفت افرادی چون مدرس مواجه نمی شد و به وجود می آمد، نهایتا هم شکل سلطنتی
به خود می گرفت . عمر احزاب و گروه های سیاسی پایان یافته بود و همان می شد که نهایتا شد . پس در این جا مشخص است که
احزاب سیاسی بیش از این که به منافع حزبی و ملی بیندیشند، در فکر نزدیک شدن به کانون های قدرت برای ارتزاق سیاسی اند .
از ویژگی های منفی دیگری که احزاب سیاسی در این دوره دارا بودند، عدم تساهل و تسامح سیاسی و سعه صدر در این گروه ها
است . تساهل و تسامح یا سعه صدر یکی از ویژگی های مثبتی است که وجود آن خصیصه در یک فرد یا در اعضای یک گروه، توان
بردباری و شکیبایی آن شخص یا گروه را نسبت به چیزهایی که بدان ها گرایش های منفی دارد، بالا می برد . خشونت وجه غالب در
مناسبات اجتماعی و سیاسی ایرانیان بوده است; در حالی که در نزاع های سیاسی فقط باید از ابزار مندرج در قانون استفاده کرد و
نه فراتر از آن . احزاب سیاسی این دوره تلقی خاصی از مبارزه در ذهن داشتند که مبتنی بر اصل ستیز بود . احزاب سیاسی به جای
رقابت با یکدیگر به جنگ با یکدیگر می پرداختند، به یکدیگر تهمت می زدند و همدیگر را متهم می کردند و احیانا از تهمت های
دینی و تکفیر نیز کوتاهی نمی کردند .
بهار در این خصوص می نویسد: «ضدیت و دشمنی بین این دو حزب از آغاز فتح تهران بروز کرد و کار به کشت و کشتار هم رسید .
بالاخره سید عبدالله بهبهانی را کشتند و گفته شد که مجاهدین دمکرات او را کشتند .» (۵)
احزاب سیاسی باید در جهت مشارکت های سیاسی مسالمت آمیز تلاش نموده، مبارزه سیاسی را از حالت قهرآمیز خارج سازند . در
حالی که رویاروی یکدیگر می ایستادند و همدیگر را به باد فحش و ناسزا می گرفتند . احزاب سیاسی به جای مبارزه سیاسی صحیح
به برخوردهای حذفی و خشونت بار با یکدیگر می پرداختند . احزاب سیاسی تحت تاثیر عوامل مختلف به جای طرح تقاضاهای
خود، دسته دیگر و حزب دیگر را محکوم و تکفیر نموده و قادر به تحمل یکدیگر نبودند . نمونه عینی چنین رفتاری را می توان به
هنگام بحث روی اعتبارنامه آقای شیبانی از اعضای حزب تجدد مشاهده کرد . به دنبال این امر یکی از اعضای حزب تجدد به
صورت مدرس سیلی زد که عمامه اش افتاد . بهار در این خصوص می نویسد: «این حرکت زشت بود . اکثریت نباید جلو نطق اقلیت را
بگیرند . دیگر این که ناطق اقلیت را بزنند; چه اقلیتی متکی به احساسات و عواطف تند است، اما اکثریت متکی به فکر و تعقل و
استدلال و بردباری است .» (۶) روزنامه بهار در شماره ۲۱ خود در صفحه ۳۵۱ در این مورد چنین نوشت: «ما منتظریم ریاست محترم
مجلس تحقیقات کامل نموده، تشخیص بدهند که منبع این سیاهکاری ها کجاست؟ آیا اقلیت را باید از طریق فحش، بنده و مطیع
ساخت؟ آیا قوه اکثریت که امروز در تمام عالم اولین قوه است باید در ایران به وسیله هتاکی و فحاشی و تهدید و افترا ابراز شود .»
بهار پس از بیان وقایع مجلس چهارم و چگونگی شکل گیری احزاب در این دوره می نویسد: «در این جا باید اقرار کرد که فاصله بین
یک نهضت مرتجعانه و اصلاح طلبی بسیار قلیل می نمود و استعداد قسمتی از افراد اکثریت برای قبول حیله «فاناتیزم » و استعمال
این سلاح قدیمی بر ضد حریف خیلی شدت داشت و سهل ترین وسیله برای خرد کردن حریف بود . اما مرحوم مدرس – اعلی ا . . .
مقامه – که جزء سردستگان حزب اصلاح طلب قرار داشت، اهل این حرف ها نبود و وسعت مشرب او در سیاست او را از طبقه
فاناتیک به طور کلی جدا ساخته بود .» (۷)
حرکت های انفعالی یکی از آفت های گروه ها و احزاب سیاسی است . احزاب سیاسی دوره مشروطه از این ویژگی برخوردار بودند .
به طور مثال حزب اعتدالیون بر اساس یک حرکت انفعالی و در واکنش به تشکیل حزب عامیون و عقاید آن ها شکل گرفت . در
خصوص حزب عامیون نیز این که با آغاز مشروطیت در ایران دست کوچکی به نام اجتماعیون عامیون به رهبری حیدرخان عمو
اغلی عضو حزب سوسیال دمکرات روسیه در ایران به وجود آمد . ایدئولوژی و مرام نامه این حزب بر اساس حزب همت که شعبه
مسلمان های حزب سوسیال دمکرات بود، تدوین و سعی شده بود که این مرام نامه با وضع ایران تطبیق شود . ولی چهارچوب آن
عملا دست نخورده باقی ماند . در واقع اکثر مرام نامه و نظام نامه های احزاب این دوره ترجمه است، و گاهی هم به علت عدم
معادل سازی مناسب، عبارات نارساست . عبارت هایی همچون وزارت ارتزاق از این دسته هستند .
جانبداری برخی از احزاب از قدرت های خارجی نیز این توهم را در اذهان به وجود می آورد که آن ها از خارج از کشور برنامه
می گیرند . در یک چنین فضایی، تئوری توطئه به آسانی رشد می کرد . بر اساس نگرش توطئه ای، هیچ رویدادی در صحنه بین
الملل غیر مترقبه و تصادفی نیست و بیگانگان تعزیه گردان حوادث سیاسی هستند . در چنین فضایی به سختی می توان از تساهل
حرفی به میان آورد و تفاوت ها، اکثرا سطحی و غیر منصفانه می شود . بهار در کتاب خود می نویسد: «جراید دمکرات از انقلاب
لنین بسیار تمجید کردند و به دوستی آن دولت امیدوار بودند . مامورین دولت انگلیس روی خوش به ما نشان دادند، مخالفین هم
از بس ما را به هواداری انگلیس منسوب ساخته و از این راه خواسته بودند ما را منفور سازند، وسیله ای به دست داده بودند که با
دولت انگلیس کنار آییم و کشور خود را از شر دولت های بی عرضه و عوام فریب نجات بخشیم . ولی چه می توان کرد با ملتی که به
منفی بافی بیشتر راغب است تا به کار کردن و تصمیم گرفتن و مردانه با یک عقیده روشن پیش رفتن .» (۸)
یکی از ویژگی های اساسی احزاب سیاسی به عنوان یکی از ارکان جامعه مدنی، ایجاد پل ارتباطی بین توده ها و حکومت می باشد .
در واقع احزاب باید زمینه
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 