پاورپوینت کامل مانیفستی علیه مبناگرایی کلاسیک و طبیعت گرایی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل مانیفستی علیه مبناگرایی کلاسیک و طبیعت گرایی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۰۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مانیفستی علیه مبناگرایی کلاسیک و طبیعت گرایی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل مانیفستی علیه مبناگرایی کلاسیک و طبیعت گرایی ۱۰۵ اسلاید در PowerPoint :
۲۰
طرفداران فلسفه مبتنی بر تجربه و فیلسوفان تجربه باور، همواره متفکران دین باور را شماتت می کرده اند که چون دستشان از
استدلال خالی است، مدعیات نامستدل و کم مایه خویش را با زبانی مبهم و سرشار از استعاره و تمثیل بیان می کنند تا سخن
خویش را استوار بنمایانند .
در برابر این انتقاد و روند متحد تجربه باوران، گروهی از فیلسوفان دینی پا به عرصه فلسفه گذاشته و کوشیده اند آرا و دیدگاه های
خود را با زبانی روشن و حتی المقدور خالی از ابهام بیان کنند و در واقع با یک تیر دو نشان بزنند: اولا در جهت نیل به وضوح زبانی
حرکت کنند و ثانیا از گزند انتقادهای زبانی مصون بمانند .
این دسته از فیلسوفان دینی را باید در بین معتقدان و ملتزمان به مشرب فلسفه تحلیلی جستجو کرده و در میان فیلسوفان فلسفه
تحلیلی قرار داد . فیلسوفانی که منطق صوری را مناسب ترین ابزار برای تحلیل مسائل فلسفی تشخیص داده و به نحوی گسترده از
تکنیک های آن استفاده می کنند . ارائه تعریف دقیق برای هر اصطلاح تازه، تفکیک فقرات یک برهان در قالب عبارت های شماره دار
و بررسی نمونه های نقض، از جمله این تکنیک ها به شمار می آیند .
به لحاظ تاریخی، فلسفه تحلیلی در دامان تجربه باوری انگلوساکسون متولد شد و پرورش یافت . با توجه به همین سابقه تاریخی
می توان دریافت که چرا فیلسوفان دین تحلیلی مشرب کوشیده اند برای نشان دادن معقولیت اعتقادات دین، نوعی معرفت شناسی
تجربه باور پدید آورند که اصطلاحا معرفت شناسی اصلاح شده (Epistemology Reformed) خوانده می شود .
فیلسوفان قائل به این نوع معرفت شناسی کوشیده اند تا نشان دهند که تجربه های دینی بنیانی استوار برای باورهای دینی فراهم
می آورند و آنها را معقول و موجه می سازند .
روزهای پایانی مهرماه، محافل علمی و دانشگاهی تهران شاهد حضور یکی از بنیانگذاران و بسط دهندگان این نوع معرفت شناسی
اصلاح شده بود که در طی چند سخنرانی و دیدار علمی با دانشگاهیان و حوزویان عقاید و آرای خود را در این زمینه و موضوعاتی
مانند پلورالیسم دینی و نقد طبیعت گرایی و طبیعت باوران عرضه کرد . پروفسور الوین پلنتینگا (Alvin Plantinga) که یکی
از فیلسوفان دینی پرنفوذ و بحث برانگیز در نیمه دوم قرن بیستم بوده است، در سال ۱۹۳۲ در امریکا متولد شد و در سال ۱۹۵۸
(۲۶ سالگی) دکترای فلسفه خود را از دانشگاه بیل دریافت کرد و پس از آن در بسیاری از دانشگاه های معتبر امریکا همچون
هاروارد، ucla ، شیکاگو، میشیگان، بوستون و نوتردام به تدریس و تحقیق پرداخت .
او همچنین نویسنده ای پرکار و خلاق بوده و تاکنون بیش از ده کتاب و یکصد مقاله از او منتشر شده است . تعداد ده جلد کتاب
نیز در معرفی، تحلیل و نقد دیدگاه های وی انتشار یافته است .
«پلنتینگا» در قلمرو فلسفه دینی، آرای متنوعی عرضه کرده که از جمله آنها پاسخی قوی به مسئله منطقی شر و دفاع از انحصار
گرایی دین است .
او در سفر اخیر خود به تهران به تبیین و توضیح این رای و نظر خود پرداخت که: فرد دیندار مطمئن است که اعتقاد به وجود خدا
از سنخ اعتقاداتی است که پذیرش آن برای او عقلا موجه است . اگر فرد دیندار پذیرش اعتقاد به وجود خدا را منوط به پذیرش
اعتقاداتی دیگر نیابد، در این صورت، او اعتقاد به وجود خدا را اعتقادی «پایه » محسوب خواهد کرد .
پلنتینگا گفت که غالب دینداران چنین نظری دارند و در پی آن، این سؤال را مطرح کرد که اساسا چرا این چنین نظری نداشته
باشند؟ و اینکه این رای چه اشکالی دارد؟ آیا دلیلی هست که اعتقاد به وجود خداوند، نتواند اعتقادی واقعا پایه باشد؟ اگر این
اعتقاد واقعا پایه باشد، در آن صورت لازم نیست که دینداران برای موجه کردن اعتقاداتشان به وجود خداوند، قرینه یا برهانی اقامه
کنند . در حالی که غالب فیلسوفان متاله و نیز غالب متالهانی که مذاق فلسفی داشته اند، در این نکته متفق القول بوده اند که اعتقاد
به وجود خداوند، باید متکی به قرائن و براهین باشد .
به نظر این دسته از متفکران که اصطلاحا قرینه گرایان (Evldentialists) خوانده می شوند، هیچ دینی مقبول نیست مگر آنکه
معقول باشد و معقول نیست مگر آنکه توسط قرائن غیر دینی تایید شود . اما افرادی چون «پلنتینگا» این اعتقاد را نقد و رد کرده،
معتقدند که اعتقادات دینی می توانند کاملا معقول و موجه باشند حتی اگر هیچ قرینه ای مؤید آنها نباشد .
او و همفکرانش نقد قرینه گرایی را با نقد بنیان انگاری حداکثری آغاز می کنند; زیرا معتقدند که فیلسوفان قرینه گرا به
بنیان انگاری حداکثری، که اعتقادات را به دو دسته اعتقادات مستنتج و اعتقادات پایه تقسیم می کند، باور دارند .
«پلنتینگا» بسط این نظریه را در نقد بنیان انگاری حداکثری، طی سخنرانی در انجمن حکمت و فلسفه تحت عنوان «جواز و
معرفت شناسی اصلاح شده » پی گرفت که البته مترجم سخنانش آن را «مبناگرایی کلاسیک » ترجمه کرد .
او توضیح داد که از دیدگاه معرفت شناسی مبنا گرایانه کلاسیک، شخص در حیات معرفتی خویش به سه دسته از گزاره ها بیشتر
نباید معتقد باشد: گزاره های بدیهی، گزاره های مرتبط به حیات ذهنی فرد و نهایتا گزاره هایی که این دو دسته گزاره ها بینه کافی
برایشان فراهم آورده است . این رهیافت که از زمان دکارت و لاک تا همین اواخر به عنوان رهیافت پذیرفته شده و مقبول ارتدوکس
جا افتاده بود، معتقد است که اگر ما اثبات کنیم خدایی وجود دارد، در آن صورت باید دلایل و مبانی خوبی برای آن داشته باشیم و
تا زمانی که چنین دلایل و بنیان های موجهی تولید نشده، ما هیچ دلیلی برای چنین باوری نداریم و در چنین شرایطی، تنها
رویکرد معقول و عقلانی یک جور انکار خدا یا یک جور لاادری بودن می تواند باشد .
این رهیافت می گوید که بدون داشتن دلایل خوب و مناسب درباره وجود خدا، شخص وظیفه ندارد که به خدا باور داشته باشد و
تنها در صورتی این وظیفه برای فرد متصور است که دلایل خوب و غنی داشته باشد . بر اساس این رهیافت، باور به خدا متکی به
یک باور یا گزاره دقیق پایه ای نیست، و بنابراین باید برای قبول خدا استدلال عرضه کرد .
پلنتینگا گفت که مهم ترین انتقاد نسبت به وجود خدا آن موضعی است که می گوید باور به خدا قابل قبول نیست; چون هیچ
استدلال موجهی که متکی به بینه کافی باشد، وجود ندارد . او سپس از راسل فیلسوف مشهور نقل قول کرد که در برابر این سؤال
که اگر در روز جزا تو را در محضر خدا حاضر کنند و بگویند که چرا به وجود خداوند باور نداشتی، پاسخ داد: «به خدا می گویم که
خدایا تو یک بینه کافی برای خودت فراهم نکرده بودی .»
وی سپس به تبیین موضع و دیدگاه خود در برخورد با این رهیافت پرداخته و با اشاره به اینکه معرفت شناسی اصلاح شده کارش را
با این سؤال بنیادی آغاز می کند که آیا فرض اساسی معرفت شناسی مبناگرایانه کلاسیک درست است یا خیر، بحث خود را اینگونه
ادامه داد: چرا تنها شرط باور به خدا، داشتن یک سلسله براهین خوب است؟ آیا راه دیگری برای قبول خدا نیست؟ آیا حضرت
موسی که بدون هیچ استدلال و تنها با مشاهده آتش ایمان آورد برخلاف وظیفه معرفت شناسی اش عمل کرد؟
آیا نمی شود یک فرد هم به وظیفه معرفت شناسانه اش عمل کند و به خدا باور داشته باشد و در عین حال استدلال و برهان
مستدلی هم عرضه نکند؟
«پلنتینگا» در مقام پاسخ به این سؤالات و اشکالات، باور به وجود اذهان دیگر را مطرح کرد و گفت: افرادی مثل ما می اندیشند،
احساس دارند، با ما مفاهمه می کنند و ما به وجود آنها باور داریم; اما هیچ نوع استدلال از آن سنخ که معرفت شناسان کلاسیک از
ما انتظار دارند، نمی توان درباره آنها ارائه کرد; همانگونه که درباره اشیا و جهان خارج هم هیچ استدلال قدرتمندی از آن سنخ که
دکارت و لاک و معرفت شناسان مبناگرا از ما انتظار دارند، نمی توانیم ارائه دهیم .
او سال ها پیش نیز کتابی در همین زمینه تحت عنوان «خدا و اذهان دیگر» نوشته و در آن به این نکته تاکید کرده است که باورهای
بسیاری به جز باور به خدا وجود دارد که ما برای هیچ کدام از آنها استدلال مجسم نداریم، اما به آن باور داریم .
علاوه بر این بنیان انگاری حداکثری یا مبناگرایی کلاسیک با مشکلات دیگری هم روبرو می باشد . اولا دیدگاه آنها ناسازگاری
درونی دارد; یعنی اگر بنیان انگاری حداکثری یا مبناگرایی کلاسیک را بر خودش اطلاق کنیم، خود را نقض می کند . به عبارت
دیگر اعتقاد محوری این رهیافت نه بدیهی است، نه خطاناپذیر و نه از گزاره های بدیهی یا خطاناپذیر استنتاج شده است . به این
ترتیب اگر این رهیافت صحیح هم باشد، پذیرش آن صحیح و معقول نیست . ثانیا اگر این رهیافت صحیح باشد، ما در بسیاری از
مواردی که فکر می کنیم چیزی می دانیم، در اشتباه هستیم . مثلا ما معتقدیم که اعیان فیزیکی مستقل از ادراکات ما وجود دارد;
اما اگر رهیافت فوق را بپذیریم، باید از این اعتقاد دست بشوییم . لذا همین امر نشان می دهد که در مبناگرایی کلاسیک چیزی
کاملا نادرست وجود دارد . و بر همین اساس پلنتینگا و فیلسوفان معرفت شناسی اصلاح شده این رهیافت را مردود می دانند . البته
اصل آن را رد نمی کنند و همانند آنها به تمایز میان اعتقادات پایه و مستنتج قائل هستند; اما در عین حال می پذیرند که اعتقادات
واقعا پایه ای وجود دارد که اگر بناست سایر اعتقاداتمان عقلا موجه باشند، می بایستی از آن اعتقادات واقعا پایه، استنتاج شده باشند
. بنابراین صرفا معیار بسیار سخت گیرانه ای را که مبناگرایان کلاسیک برای اعتقادات واقعا پایه ارائه می کنند، رد می کنند و
نمی پذیرند .
پلنتینگا در ادامه سخنان خود، معرفت شناسی مبناگرایی کلاسیک را قیدآور و بسیار محدود کننده خواند و افزود: در بررسی
موضع و دیدگاه معرفت شناسی کلاسیک توجه من به این نکته جلب و معطوف گشت که باور به خدا در زمره باورهای پایه ای است
و باوری است که به نحو صحیح قابل توجیه و موجه شدن است . او سپس به دو نکته محوری در دیدگاه معرفت شناسی اصلاح شده،
اشاره کرد: اول اینکه باور به خدا یک گزاره صحیح مبنایی و پایه ای است، و دوم اینکه موجه سازی وظیفه ای ساده و تکلیف است;
یعنی به سادگی می توان باورهایی را عرضه کرد که موجه هستند .
موجه سازی امری است که وظیفه معرفت شناسی فرد اقتضا می کند که آن را انجام دهد; اما اگر باوری برای فرد کاملا بدیهی جلوه
کرد، پذیرفتن آن چگونه می تواند خلاف انجام وظیفه اش باشد؟ قبول باوری که فقط برای فردی بدیهی جلوه می کند، در چارچوب
عمل به تکلیف معرفت شناسانه جا می گیرد .
به تعبیر پلنتینگا این موجه سازی به مفهوم مجاز بودن برای پذیرش یک گزاره به عنوان گزاره ای منطقی است . به همین جهت
عنوان سخنرانی خود را نیز «جواز و معرفت شناسی اصلاح شده » انتخاب کرده بود . به سخن دیگر او مفهوم جواز را که معرفتی تازه
است، به جای مفهوم موجه سازی افلاطونی مطرح کرده و درباره آن گفت: جواز آن چیزی است که یک باور صادق را به معرفت
تبدیل کند; یعنی باور صادق موجه . فرد می تواند باور صادق داشته باشد، اما معرفت نداشته باشد . اما اگر جواز به باور صادق
اضافه شود، معرفت حاصل می شود . قدما نیز می گفتند به باور صادق، نالج یا همان دانایی باید اضافه شود، اما او نالج یا دانایی را کنار
می گذارد و می گوید که باید جواز به آن اضافه شود تا معرفت حاصل شود . وی سپس در باب شرایط و مقتضیات مفهوم جواز گفت:
علاوه بر این که قوای ادراکی فرد برای مفهوم جواز باید به نحو صحیح کار کند، این قوای ادراکی باید در یک شرایط محیطی
مناسب کار کند و النهایه باورهایی که بوسیله قوای ادراکی به طور صحیح و در شرایط مساعد کار می کند، باید به سمت دستیابی
به حقیقت جهت گیری شده باشند .
او در ادامه به زیگموند فروید اشاره کرد که مدعی بود باور به خدا معطوف به حقیقت نیست; بلکه باوری است که بر مبنای نوعی
تخیل و رؤیای شیرین به وجود آمده است; زیرا ما در جهان و عالمی قرار گرفته ایم که بسیار سرد و بی رحم و خشن است و به هیچ
وجه طوری تنظیم نشده که ما را به همان گونه ای که خودمان علاقه مندیم مراقبت و پرستاری کند . لذا این شرایط برای ما درد و
رنج و بیماری و در نهایت مرگ را به همراه دارد و اگر به این شرایط با چشم باز نگاه کنیم حالت افسردگی شدید و یا بی تفاوتی کامل
برایمان پیدا می شود و برای پرهیز از این داستان، ما در ضمیر ناخودآگاهمان مفهوم یک خدای مهربان را خلق کردیم که پدر
ماست و از ما مراقبت می کند . بنابراین جهان سرد و خشک پیرامون ما را برای مان قابل قبول و موجه می سازد .
وی اضافه کرد که این باور از آنجا که جواز معرفتی ندارد، باور مجاز نیست . چه این باور معطوف به وجود حقیقت نیست و صرفا
معطوف به این است که این جهان خشن و بی رحم را برای انسان قابل قبول تر کند .
او سپس این سؤال را طرح کرد که آیا باور به خدا جواز دارد؟ و گفت: فروید می گوید که باور به خدا جواز ندارد . ولی ما درباره
وجود خدا باورهایی داریم که این باورها با استدلال حاصل نشده، اما به لحاظ معرفتی باورهایی مجاز هستند . باور به خداباوری
مجاز است; چه خدایی باشد و چه نباشد . در مغرب زمین باورها از نوعی است که فروید مطرح کرده و گفته است که ما نمی دانیم
آیا موجودی به نام خدا وجود دارد یا خیر; اما می دانیم که باور به وجود خدا باوری غیر مجاز است . این گونه باورها مبنی بر آنکه
باور به خدا جواز ندارد، نمی تواند خود را اثبات کند . بنابراین باور به وجود خدا با فرض وجود او باوری جوازدار و از ملاک
عرفت بودن برخوردار است و بحث باور به خدا به بحث وجود او موکول می شود . به هر حال پلنتینگا در سخنان خود چنین
نتیجه گیری کرد که ما با تکیه بر اعتقاد دینی هم می توانیم معرفت پیدا کنیم و هر کس متناسب با دینی که در آن متولد می شود،
نوعی جواز عقلانی به دست می آورد . او ضمن آنکه با تعدد حقایق موافق نبود، بر این اعتقاد بود که خودش در مسیحیت جواز
بیشتری یافته است . با این حال بر این نکته هم اشاره کرد که نجات از طریق ادیان دیگر نیز ممکن است . این فیلسوف امریکایی
فرصت بعد خود را به نقد ناتورالیسم و ردیه علیه اصالت طبیعت در دانشگاه تربیت مدرس اختصاص داد که با اقبال و توجه
علاقه مندان مواجه شد .
او سخنانش را با اشاره به کتاب معروف دانیل دیز به نام «عقاید خطرناک داروین » این گونه آغاز کرد: طبیعت گرایی به باور من
مکتبی است خردگریز و بنابراین پوچ و غیر قابل اعتماد . می خواهم براساس نظریه تطور و تکامل داروین بحثم را آغاز کنم و زمینه
آن را بر حسب نظریه انتخاب طبیعی و نیز نظریه موتاسیون (جهش) ادامه دهم . من نمی دانم که نظریه داروین در ایران تا چه
حد محبوبیت و عمومیت دارد، اما در ایالات متحده و به طور کل غرب، دارای اشتهار و محبوبیت زیادی است . طبیعت گرایی با
نظریه تطور، همنوا و هم صدا و بسیار هماهنگ است; ولی من می خواهم استدلال کنم که این نظریه به هیچ وجه با هم هماهنگی
ندارند; بلکه همواره در حال تنش و چالش هستند .
او با این مقدمه که حاکی از عدم اطلاع وی از جایگاه نظریه داروین در ایران می باشد، بحث را آغاز کرد و در ادامه گفت:
توانایی های شناختی از نقطه نظر توحید کاملا طبیعی به نظر می رسد و بر حسب نظریه توحید، خداوند ما را به شکل و هیات
خودش آفرید . بنابراین ما واجد صفات او هستیم و به او شباهت داریم و در چارچوب اصول توحیدی، وقتی بر اساس توانایی های
شناختی خودمان تکیه کنیم، به هر حال این توانایی ها قابلیت اعتماد برای ما ایجاد می کند . اما طرفداران نظریه اصالت طبیعت
فکر می کنند که قدرت شناختی ما ناشی از جریان تطوری است که میلیون ها سال طول کشیده تا به مرحله فعلی برسد .
معمولا در نظریه تطور اصل بر این است که انسان در جریان میلیون ها سال تکامل و انتخاب طبیعی و سیر ژنتیک و سایر
فراگردهای کور باعث شده است که تغییراتی به طور تصادفی در جهش های ژنتیک پدید بیاید که این جریان ها و فراگردها شدیدا
کور هستند و به هیچ وجه نمی توانند به غایت خاصی معطوف شوند . کما اینکه نمی توانند منجر به تعقل شوند . «پلنتینگا» اشاره
کرد که «ریچارد داکینز» زیست شناس برجسته در
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 