پاورپوینت کامل کیفرخواستی علیه خود ۳۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کیفرخواستی علیه خود ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کیفرخواستی علیه خود ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کیفرخواستی علیه خود ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

۲۹

عیب ما این است که نمی دانیم چه می خواهیم و چه می کنیم، و حسن مدیریت غرب آن است که می داند چه می خواهد و چه
می کند . اگر آنها فیلمی می سازند که در آن چهره منفوری از مبارزان فلسطینی، همچون تروریست های خشن ارائه می دهند و اگر
از مسلمانان همچون خطر حاد تصویر می پردازند و اگر به نفی نیروهای غیبی و متافیزیکی اقدام می کنند و در عوض در
فیلم هایشان اثبات گرایی و علم تجربی و عقلانیت مدرن مادی اندیش را راه نجات وامی نمایانند و یا کودکانشان را تهاجمی و
خشونت گرا بار می آورند و فیلم هایشان روح تجاوزکاری را به آنها آموزش می دهد، همه و همه با سیاست سلطه جویی جهانی یک
نظم زورگو، تناسب دارد .

بدون آن که نیاز به دستورالعمل سیا (CIA) و اف . بی . آی و دخالت نیروهای اطلاعاتی و امنیتی باشد، سیستم به گونه ای سامان
گرفته که هر فیلمساز، ضمن بیان دیدگاه شخصی خود، همان آرمان و خواست نظام و سیاست رسمی را بازمی تاباند . برای همین
بیهوده نیست که وقتی ۱۱ سپتامبر پیش می آید، انبوه فیلم های مناسب بر پرده ظاهر می شود، تا دیدگاه رسمی را ابلاغ کند . اگر
در بخشی از این کنش، هدایت های پنهان نهادهایی که تحت سیاست گذاری غیرمستقیم نهادهای رسمی عمل می کنند، قابل افشاء
باشد، بدون تردید در قسمت اعظم واکنش ها، دیدگاه های فردی خود هنرمند امریکایی یا انتلکتوئل حامی نظم موجود، عمل
هدایت را به فرجام می رساند . در حوزه تاثیر بر ذهنیت کودکان هم کمابیش چنین است . آنها می دانند چه می کنند; ما نمی دانیم!

چندی پیش با یک امریکایی دیداری داشتم . در واقع قرار بود که یک مقاله سینمایی پیرامون برخورد قدرت رسمی امریکا با
سینمای ایران، بنویسم و در «فیلم کامنت » منتشر شود . فکر می کردم یک نثر انگلیسی نازیبا و ضعیف به حرف ها و ایده هایم صدمه
وارد می کند . پس ترجیح دادم، مقاله را به فارسی بنگارم و یک ادیب انگلیسی زبان که فارسی را خوب می داند، آن را ترجمه کند .
دوستی گفت آقای جیمز کلارک یک امریکایی دوستدار ایران است که با بنیاد دهخدا همکاری می کند، و فرد معتمدی است .
بالاخره او را دیدم . مرد اهل مطالعه و منصفی به نظرم رسید . و گفت وگوی ما از سینما به سیاست کشید . از او پرسیدم، غالبا
می گویند مردم امریکا از حکومت امریکا جدا هستند، اما در بدترین دوران سیاست های تجاوزکارانه، یعنی همین دوران بوش پسر،
آنها نه تنها جمهوریخواهان و بازها را مورد حمایت قرار می دهند، بلکه بدتر از آن کنگره را هم به دست همین جناح می سپارند .
واقعا چه خبر است؟ زمانی امریکایی ها در مقابل سیاست استعماری روس و انگلیس بودند . آیا تفاوتی بین لینکلن و بوش وجود
ندارد و آیا این تفاوت نشان تحول زیربنایی در موجودیت زندگی امریکایی و افق های آن نیست؟ و آیا خود افکار عمومی
یاست سلطه و زور را در خاورمیانه و علیه مسلمانان تایید نمی کند؟ و اگر برای جایگزینی دشمن دوران جنگ سرد پس از فروپاشی
شوروی، مسلمانان انتخاب شده اند، خود سیاست امریکایی، پدیدآورنده نمونه های خشنی چون القاعده برای توجیه افکار
عمومی اش نبوده؟ پس چرا مردم امریکا اعتراض نمی کنند و به یاد نمی آورند آقای بن لادن شریک بوش پدر، بوده است؟ چرا اجازه
می دهند که دروغ ها بر آنها غلبه کند و آنها از این دروغ ها استقبال می کنند؟

در برابر همه این سخنان او از من پرسید: تو هرگز امریکا بوده ای؟ پاسخ دادم: نه . گفت پس برایت خیلی مشکل است مکانیزمی را
کشف کنی که منجر به نوع نگاه مردم امریکا به باقی جهان می شود . برای امریکایی ها همه جهان یعنی امریکا . آنان حتی درباره
دیگر نقاط دنیا نمی اندیشند و اطلاعات ساده ای هم از آن ندارند . این گونه که در ایران مدام درباره امریکا صحبت می شود، در
امریکا یک هزارم آن درباره بقیه دنیا حرف نمی زنند . در نتیجه به چشم امریکایی ها، حکومتشان برای استقرار آزادی، سرکوب
تروریسم و عوامل مخرب است که بی جهت دست به اقدامات برون مرزی نمی زند . و اگر در جایی مثل بالکان پا پس بکشد، همه دنیا
به او اعتراض می کنند که چرا وظیفه اش را درست انجام نمی دهد . از او پرسیدم حتی در بالکان، وقوع آن همه جنایت، یک
سیاست امریکایی نبود؟ تا وانمود سازد هر جا امریکا حضور نداشته باشد، کشتار و وحشیگری رشد می کند؟

در ادامه این گفت وگوها بود که بحث به تربیت ذهنی امریکایی کشید و ذهنیتی که در لابلای کارتون ها و فیلم های کودکان و
برنامه های تلویزیونی مورد بحث قرار گرفت . آری دیدگاه بسته امریکایی و پشتیبانی مردم امریکا از سیاست های مزورانه
امپریالیستی، از کودکی شکل می گیرد و اگر بخشی از آن، محصول موقعیت تاریخی ابرقدرت بودن است، بخشی دیگر از آن
محصول تربیت معنوی و رویش دیدگاهی است که در آن خود برتربینی و تجاوز و توهم دفاع از آزادی مردم جهان و مدل زندگی
امریکایی و فرهنگ امریکایی، آموزش داده می شود . آنها می دانند چه می کنند و ما نمی دانیم .

× × ×

منظور از «آنها می دانند چه می کنند و ما نمی دانیم » در حوزه سینمای کودک و تربیت کودکانمان، هرگز آن نیست که باید برخورد
عکس العملی داشته باشیم و شروع کنیم به تقلید از آنان . اگر چنین روشی در زمان محمدرضا پهلوی، قابل فهم بود، پس از انقلابی
که کانون آن استقلال، تربیت معنوی آزادمنشانه و رشد بر اساس ارزش های وحیانی است، اصلا پذیرفتنی نیست . بویژه آن که اگر
سیاست امریکایی در همه زمینه ها و از جمله تربیت کودکان، فواید کوتاه مدتی برای آنان به ارمغان آورده باشد، خود موجد
بحران های مرگبار است که دیر یا زود گر