پاورپوینت کامل تاثیر خلسه رسانه ها در ایستارهای افکار عمومی ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تاثیر خلسه رسانه ها در ایستارهای افکار عمومی ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تاثیر خلسه رسانه ها در ایستارهای افکار عمومی ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تاثیر خلسه رسانه ها در ایستارهای افکار عمومی ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
۹
بنگاه های عمده خبری تحت تاثیر منافع اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی خود و تحت رهنمودهای کشورهای متبوع
سیاستمداران پشت پرده به ملل تحت آماج، نحوه رفتار، نگرش و تصمیم گیری های خاصی را تحمیل می کنند، بدون این که آن ها
دقیقا بدانند که چرا این گونه رفتار می کنند . برای مثال شبکه تلویزیونی سی . ان . ان به منظور ایجاد کینه و نفرت عمومی علیه
طالبان و گروه «اسامه بن لادن » همسو با سایر شبکه های دیگر در ایالات متحده تلاش زیادی به عمل آورد . آن ها پیش از شروع
جنگ با پخش صحنه های رقت انگیز و خشن از عملکرد طالبان، به تبلیغات منفی و تخریبی پرداختند و پس از آن که افکار عمومی
را به اندازه کافی برای جنگ آماده کردند، حملات نظامی بر ضد طالبان با شدت هرچه تمام تر آغاز شد .
بیان گردید که در فرایند هیپنوتیزم، با عنایت به عوامل شخصی نظیر انگیزش و نگرش سوژه و عوامل موقعیتی نظیر نحوه بیان و
ارایه تلقینات از سوی هیپنوتیزم، و نیز ترکیب درست عوامل مذکور، هیپنوتیزم کننده در هشیاری فرد یک حالت القای
هیپنوتیکی ایجاد می کند . حال سؤالی که مطرح می شود، آن است که چگونه عملکرد بنگاه های عمده خبری جهان (۴ بنگاه
خبرگزاری آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، فرانس پرس و رویتر) که منجر به ایجاد حالتی موسوم به خلسه رسانه ای می شود، در
لایه های ذهنی ملل جهان و بالاخص مردم جهان سوم رسوخ می کند؟
در پاسخ به سؤال مذکور که بدنه نوشته حاضر را شکل می دهد، می توان به عوامل مختلفی اشاره کرد که بر فرایند خلسه رسانه ای
کمک شایان توجهی می کنند; استعمارگران از مدت ها پیش با استثمار کشورهای جهان سوم و ضعیف و وابسته نگه داشتن آن ها
در اذهان ملل این کشورها طرز فکری را رسوخ داده اند، مبنی بر این که، جهان سومی ها اصولا افرادی عقب مانده و ضعیف هستند
. آن ها باید برای پیشرفت تلاش نمایند; یعنی باید الگوی خود را از کشورهای پیشرفته انتخاب نمایند، زیرا هر چه مربوط به غرب و
ملل غربی است تمدن، پیشرفته و برتری است; به عبارتی با تمهیداتی یک ذهنیت منفی از کشورهای جهان سوم و بر عکس یک
ذهنیت مثبت و مترقی از کشورهای غربی در اذهان ملل جهان شکلی داده اند . آن ها در کنار تبلیغات خود برای ایجاد ذهنیت های
خاص، پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی خود را به کمک می گیرند . از طرفی نیز طبیعی است که انعکاس اخبار مربوط به
پیشرفت های علمی و تکنولوژیکی در کشورهای غربی، به طرز فکرهای ذکر شده جامه عمل بپوشاند، زیرا همان طور که در یک
روستا افراد زیادی الگوی خود را از نخبه و برتر خود انتخاب می نمایند، افراد جهان سوم و کشورها هم به طور طبیعی نگاهشان به
کشورهایی است که در ابعاد مختلف پیشرفته تر هستند . چنین نگاه و تمایلی اعتبار بخشی رسانه های عمده خبری غرب را در
پی دارد . رسانه های غربی هم با استفاده از تکنولوژی غرب و توجه به نوع گیرندگان پیام، دست به بمباران اطلاعاتی می زنند تا با
استفاده از فرایند خلسه رسانه ای از هنر ترغیب به منظور تاثیر بر نگرشی های جامعه گیرندگان پیام خود سود ببرند . طی این
فرایند آن ها کاری می کنند که قدرت استدلال منطقی را از مخاطبین خود سلب کرده و بدون احساس کمترین تعارضی آنها را در
راستای اهداف خاص خود قرار دهند .
«شیوه های تبلیغی رسانه ها درفرایند هیپنوتیزم سازی »
ریچارد پتی و جان کاسیپو (richard petty and john cacioppo) براین باورند که پیام های ترغیبی از دو روش سود
می برند:
۱ . روش مرکزی (centralroute)
۲ . روش پیرامونی . (peripheralroute)
در روش مرکزی برای ترغیب مخاطبین براستدلالات و مباحثات روشن و صریح در خصوص موضوع مورد بحث تاکید می شود . از
این وضعیت به هنگام حادثه های مهم مانند جنگ منطقه ای استفاده می شود، زیرا کشور برتر سعی می کند، رسانه های حاشیه ای را
متاثر سازد . در صورتی که در شیوه پیرامونی بر عواملی ورای استدلالات و مباحثات منطقی، و برخصوصیاتی نظیر ویژگی های
پیام دهنده و بافت پیام تاکید می شود، این وضعیت برای بستر سازی قبل از جنگ در کشورهای جهان سوم مؤثر است . با این همه
اگر با افرادی مطلع سروکار داشته باشیم و یا به ارایه اطلاعات درست واقعی بپردازیم، در آن صورت روش مرکزی سودمند است،
ولی بر عکس برای ارایه اطلاعات پردازش شده و نیز زمانی که مخاطبین از موضوع مورد بحث آگاه نباشند و یا از قدرت استدلالی
پایینی برخوردار باشند، روش پیرامونی گزینه مناسب تری است، زیرا این روش مبتنی بر جاذبه های هیجانی، نور، رنگ، صدا،
موسیقی و . . . . می باشد . بر این اساس، به نظر می رسد که روش ترجیعی قدرت های برتر جهت تاثیر گذاری بر افکار عمومی، چه
در داخل و چه در خارج از مرزهای خود، روش پیرامونی باشد، زیرا:
۱ . از آنجایی که روش مرکزی مبتنی برمنطق و استدلال است، زمانی بیشترین تاثیر را دارد که اولا گیرندگان پیام نسبت به
موضوع پیام شناخت و آگاهی داشته باشند و ثانیا از هوش خوبی برخوردار باشند . باتوجه به این که اولا تمام گیرندگان پیام
سبت به رخدادهای اطراف خود آگاهی و شناخت ندارند و چه بسا این آگاهی توسط رسانه های خبری عمده جهان به آن ها ارایه
می شود . علاوه بر این، لزوما همه مخاطبین دارای بهره هوشی بالاتر از متوسط نبوده و طیفی از گروه های هوشی مختلف را
تشکیل می دهند . لذا روش پیرامونی درچنین وضعیتی، به خصوص برای ملل جهان سوم، گزینه مناسب تری است .
۲ . هرچند رسانه های عمده خبر پراکنی در ارایه اطلاعات و ترغیب، از مباحثات استدلالی نیز سود می جویند اما به اطلاعات و
داده های خود شدیدا رنگ و لعاب هیجانی زده، و جاذبه های هیجانی به کار گرفته شده، خود مباحثات استدلالی ارایه شده از
سوی آن ها را تحت الشعاع خود قرار می دهند . برای مثال درقضیه طالبان بیشترین حجم تبلیغاتی برای بزرگ جلوه دادن بیش از
حد «اسامه بن لادن » به عنوان یک تروریست که از منابع قدرت مالی خوبی هم برخودار است، به کار برده شد . او به عنوان طراح
عملیات ضربه پذیری امریکا در برج های دو قلو معرفی گردید; یعنی شدیدا برشخصیت وی رنگ ولعاب هیجانی افزوده شد . به
طوری که عده ای در غرب عکس های او را بر پیراهن های خود نقش زدند .
۳ . حتی در صورتی که به ارایه اطلاعات واقعی پرداخته شود، با استفاده از هنر دستکاری اطلاعات که توسط شگردهای خاصی
صورت می گیرند، اخبار واقعی در هاله ای از ابهام قرار گرفته و در نهایت آن نیات درونی بنگاه های عمده خبری به منصه ظهور
می رسد . برای مثال ابتدا با بزرگ نمایی بن لادن توجه جوانان غربی به وی جلب شد، سپس با استفاده از تصاویر وی بر پیراهنشان
دست به فروش تبلیغاتی زدند . در نهایت هم وی را به عنوان تروریست مورد خشم و نفرت افکار عمومی غرب قرار دادند تا ضربه
پذیری امنیتی خود را توجیه نمایند .
با توجه به استدلالات مذکور، می تون عملکرد رسانه های خبری غرب برای دامن زدن به خلسه رسانه ای را از طریق روش پیرامونی
در ترغیب توجیه نمود . از آن جا که در تبلیغات عناصر پیام دهنده، پیام، گیرنده پیام و نفوذ اجتماعی حضور دارند، در بررسی
عملکرد بنگاه های عمده خبر پراکنی دنیا که کارکرد آن ها بیشتر به پیام های ترغیبی و نفوذی معطوف شده، می توان فرایند خلسه
رسانه ای را باعنایت به روش پیرامونی در تبلیغات و بر اساس عناصر مذکور در امر تبلیغ به صورت زیر مورد کنکاش قرار داد:
الف . منبع پیام :(source)
براساس دیدگاه پیرامونی در تبلیغات، برای این که پیام دهنده (منبع پیام) نفوذ و تاثیر بیشتری بر جامعه مخاطبین خود داشته
باشد، باید دارای مشخصاتی همانند: اعتبار (credibility) ، جذابیت (attractoin) و شباهت (somlarity) باشد . منظور
از اعتبار این است که منبع – در مقاله حاضر بنگاه های عمده خبری – چه قدر کفایت و تخصص داشته وتا چه اندازه اطلاعات و
داده های ارایه شده از سوی آن قابل اعتماد باشد .
و صداقت (trustworfhiness) یا رو
راستی وی بستگی دارد . رسانه های خبری عمده جهان به منظور ارایه چهره معتبر از خود، در ارایه اطلاعات به عنوان ناظر
بی طرف وارد صحنه می شوند . آن ها چنین وانمود می کنند که هدفی جز ارایه واقعیت ها ندارند، و در این میان از تاکتیک های
دستکاری اطلاعات به نحوی سود می جویند که به مخاطبین پیام این گونه القا شود که واقعا بی طرف بوده و پیام های آن ها تلاشی
آشکار برای ترغیب نیست; برای مثال رادیو بی . بی . سی گاهی در ارایه اطلاعات آن قدر اطلاعات واقعی را ارایه می دهد که حتی
رسانه های کشورهایی که این اتفاقات در آن روی داده، به همان میزان به ارایه اطلاعات جزئی در آن زمینه خاص قادر نیستند، اما
در پوشش و لابه لای اطلاعات واقعی شروع به ارایه اطلاعات پردازش شده در جهت تامین اهداف نهایی خود می کنند; یعنی در
این گیرودار ارایه اطلاعات، درنهایت میزان اطلاعات نادرست بر اطلاعات درست سنگینی می کند، در حقیقت از تبلیغات پیچشی
سود می جوید . تبلیغات پیچشی برخلاف تبلیغات خطی در هر واحد زمان جهت های متغیر و متفاوتی را طی می نماید، لکن کل
حرکت آن در یک دوره زمانی در یک راستا قرار می گیرد و آن القای اطلاعات و داده های غیر واقعی به گیرندگان پیام است .(زورق،
۱۳۶۸ . ص ۷۹).
علاوه بر این بنگاه های خبری عمده به منظور ارایه تحلیل ها و تفاسیر خود، علاوه بر استفاده از تبلیغات پیچشی، از افراد صاحب
نظر ومتخصص سود می جویند تا ذهنیت احاطه بر حوادث ریز و درشت را در مخاطبین ایجاد کنند و به آن ها بفهمانند که به
اندازه کافی معتبر هستند . چون استفاده از صاحب نظران، یعنی استفاده از اعتبار .
عامل دیگر در نفوذ رسوخ و رسانه های مذکور عبارت است از به کارگیری جاذبه های هیجانی در کنار ارایه اطلاعات پردازش شده
است . استفاده از گویندگانی جذاب به همراه استفاده از موسیقی ، آهنگ ها، تصاویر و سایه روشن ها سبب می شود که گیرندگان
پیام مجذوب دنیای خبری آن ها شده و از طریق افزایش قدرت تلقین پذیری مسحور القائات آن ها گردند و به برداشت مثبتی از
آن برسند . همراه شدن اطلاعات ارایه شده با جاذبه های هیجانی به تدریج مخاطبین را به صورت کلاسیک شرطی نموده و این
امر سبب می شود که نگرش مثبت نسبت به زمینه های جاذبه های هیجانی به اطلاعات و در نهایت به بنگاه های سخن پراکنی
منتقل شوند . همایندهای مکرر جاذبه های هیجانی با اطلاعات پردازش شده، سبب تضعیف قدرت تجزیه و تحلیل درخصوص
اطلاعات ارایه شده می شود و مخاطبین را مطیع و مسحور خویش می سازد .
سومین عاملی که منجر به افزایش اعتبار بنگاه های خبر پراکنی عمده جهان می شود، ایجاد زمینه های تشابه میان دیدگاه های
رسانه های مذکور و مخاطبین خود است . گردانندگان رسانه های مذکور با دستاویز قرار دادن زمینه های فرهنگی، اقتصادی،
اجتماعی و سیاسی مشابه، در صدد ایجاد حس نزدیکی و همانندی میان خود و ملل تحت آماج هستند تا این حس نزدیکی و تشابه
به علاقمندی و احساس نوعی یکسان نگری منجر شود . در برخی مواقع حتی دیده شده که با تمسک به تشابهات و نکات اشتراک،
بر مسایلی تاکید می شود که فرامرزی بوده و در محدوده جغرافیایی خاصی نمی گنجد . این گونه القائات که در ابتدا بر نقاط
اشتراک و هماهنگی تاکید دارد، زمانی که آمادگی های ذهنی و هماهنگی شناختی را در ملل تحت آماج خود ایجاد کرد، از آن به
بعد باعنایت به مکانیسم همانند سازی (Identification) به راحتی امکان نفوذ می یابند . نمونه بارز این ترفند را می توان در
برنامه هایی که از سوی بنگاه های عمده خبری برای کشورهای خاصی ارسال می شوند، پی گیری کرد، برای مثال آن ها از آهنگ ها،
موسیقی ها و گویندگانی با زبان و لهجه کشور مورد نظر، برای القای حس تشابه استفاده می کنند که به تدریج مخاطبین، با
مشاهده تشابهات ظاهری، از نظر فکری نیز درصدد همانند سازی با آن ها بر می آیند .
ب . پیام :(message)
آنچه در عملکرد بنگاه های عمده خبری مشهود است، عمدتا به رستگاری در پیام ها و اطلاعات محدود می شود . امروزه هنر
دستکاری اطلاعات و نحوه آرایش آن به عنوان یکی از اهرم های اصلی قدرت و نفوذ محسوب می شود . باعنایت به محتوای پیام
ارایه شده است که مواردی مثل سانسور، تخریب، برجسته سازی، حذف و اطلاعات پردازش شده معنی و مفهوم می یابند . هنگام
ارایه پیام های ترغیبی ، برنامه ریزان خبری طوری القاء می کنند که اخبار مورد نظر برای گیرنده آن جنبه ضروری دارد و این
اخبار (البته اخبار پردازش شده) با نیازهای مادی و ذهنی انسان ها مرتبط است، و زمینه ای ایجاد می شود که آن ها به دنبال خبر
باشند، یا به عبارتی، دچار عطش خبر باشند . زمانی که عطش خبری در گیرندگان پیام ایجاد شد، در آن صورت در قالب رفع این
نیاز کاذب و در لفافه اطلاعات و داده های ارایه شده، اخبار پردازش شده به نحو مطلوبی وارد محیط فکر انسان ها شده و درنهایت
تاثیر مورد نظر را برجای می گذارد .
بنگاه های عمده خبری جهت مسحور نمودن اذهان و ایجاد خلسه رسانه ای و برای ارایه و القای بی طرفی و افزایش اعتبار
رجعیت خود، اغلب از مباحثات دو طرفه) – (
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 