پاورپوینت کامل حاشیه نگاری بر نظریه سازی در پروتستانیسم اسلامی ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل حاشیه نگاری بر نظریه سازی در پروتستانیسم اسلامی ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حاشیه نگاری بر نظریه سازی در پروتستانیسم اسلامی ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل حاشیه نگاری بر نظریه سازی در پروتستانیسم اسلامی ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۶

توضیح:

سخنان هاشم آغاجری درهمدان پیامدهای گوناگون را در کشور برانگیخت، جدای از جنجال سیاسی، که پس از آن سخنان و نیز
پس از صدور حکم قضایی رخ داد، مباحثی که او در آن سخنرانی ایراد کرد گفت وگوهای تفصیلی را بر می تابد .

این نشریه، در فرصتی بدان پرداخت (شماره های ۶۳، ۶۴) و اینک این مقاله کوتاه صرفا به طرح نکاتی کوتاه در حاشیه سخنان وی
بسنده می کند تا پاره ای از کاستی های درونی آن را بازگوید .

۱ . وی نخست به اهتمام دکتر شریعتی به فرهنگ، آگاهی و خودآگاهی، اشاره کرده است .

اگر کار فرهنگی به جای سیاسی کاری و سیاست بازی محور می شد، گامی در مسیر اصلاح حقیقی بود . اگر به عنوان مثال دیدگاه
دکتر شریعتی در بحث چهار زندان از کتاب انسان و اسلام که هوای نفس را مهم ترین زندان انسان دانسته، مدنظر قرار می گرفت،
اکنون شاهد این همه افراط و تفریط (از قبیل آنچه در سخنرانی آقاجری پیش آمد و پس از آن رخ داد) نبودیم .

۲ . آقاجری به بروز بحران و دوگانگی در قرن ۱۹ میان سنت و تجدد در ایران تصریح کرده است .

میان سنت و مدرنیته مرز قاطع تاریخی کشیدن، سنت را یکسره محکوم و مدرنیسم را حاکم کردن، مبتنی بر نگاه نادرست به
ماهیت و فطرت انسان است . . . این بررسی مجال بس گسترده تری می طلبد . اما در اینجا بیان یک نکته ضروری است و آن اینکه،
اگر مدرنیته سخنی منطقی گفت و سنت نیز بدان پاسخی درست دهد، دوگانگی پیش نمی آید; تضاد و بحران نتیجه خودباختگی
است . بیان این نکته نیز فوق العاده مهم است که کسی چون دکتر شریعتی بر طبقه «انتلکتوئل » قرون اخیر به شدت تاخته و از
دستاوردها و چهره های پست مدرنیسم تجلیل کرده است . (۱)

۳ . او گفته است: چون شریعتی به یک پروژه فرهنگی اعتقاد داشت و در جامعه ایران، اساسی ترین هسته فرهنگ، مذهب بود، او به
پروژه پروتستانیسم اسلامی رسید .

۱/۳ . در اهمیت مذهب و نقش محوری اش تردیدی نیست، لیکن باید دید ملاک انحطاط دین چیست و صرف اتهام بدان کافی
نیست .

۲/۳ . قیاس کردن اسلام به مسیحیت، با این وصف که سند اصلی اسلام، یعنی قرآن، کاملا مصون از تحریف باقی مانده، به کلی دور
از انصاف است .

۳/۳ . در روزگار مدرن، نیاز به دین تازه یا اصلاح دین نیست; زیرا ماهیت انسان عوض نشده و دین نیز در ذاتش نارسا نیست .

۴/۳ . مقاومت غیرضروری بخشی از جامعه در مقابل پدیده های مدرن، گسترده نبوده و ناشی از بدبینی ابتدایی نسبت به مدرنیته
در واکنش به افراطهای مدرنیسم است .

۵/۳ . تمام دستاوردهای مدرنیته بدون استثنا پذیرفتنی نیست; فساد و افراطهایش نیازمند نقد جدی است .

۶/۳ . انحطاط در جامعه دینی، غیر انحطاط دین است . در نتیجه اصلاح فرهنگ عامیانه نیز مقوله ای دیگر و جدا از دین است .

۴ . بخش دیگر سخن آقاجری تشریح پروتستانیسم مسیحی در قرون ۱۵ و ۱۶ و بازگویی علل آن است . یکی از مهم ترین آنها، گناه
ذاتی انسان در بینش مسیحیت است .

از دیدگاه اسلام، منطق کتاب مقدس و گناه ذاتی انسان، به کلی مردود است و در نتیجه تمام نتایجی که نامبرده گرفته و اسلام و
روحانیت را بسان مسیحیت دانسته و محکوم کرده، باطل است .

۵ . وی به موضع تحقیرآمیز مسیحیت در برابر طبیعت، کار و تلاش، عقل و سودمندی علم نیز توجه کرده است .

در این امور نیز موضع اسلام، با موضع مسیحیت کاملا تفاوت دارد و نگاهی برابر به هر دو دین داشتن، ستمی نابخشودنی بر اسلام،
به حساب می آید . . .

۶ . نامبرده به نقل از «کانون » ، تز خودکشیشی در مسیحیت را یادآوری کرده و خودش بر ایده «اسلام منهای روحانیت » ، پای
فشرده است .

با توجه به عدم تحریف اسلام، برخلاف مسیحیت تحریف شده، جدا کردن عالمان دین از آن دیدگاهی نادرست است . وجود آنان
برای تبیین و تفسیر دین و نشر علوم اسلامی، ضرورت کامل دارد . جالب است بدانیم روحانیتی که دکتر شریعتی نیز از آن حمایت
کرده و حضرت امام (ره) را نماد آن دانسته است (۲) ، اکنون مورد تهاجم شدید آقاجری است!

۷ . وی از نهضت امانیسم به عنوان پدیده ای مقدم بر پروتستانیسم در غرب یاد کرده است .

او در تفسیر امانیسم دچار تناقض گویی شده . یک بار آن را به ارزشمند بودن انسان و بار دیگر به کامل تر بودن انسان تفسیر کرده
است که دومی صحیح است; یعنی اصالت انسان و چنین پدیده ای چنانکه بعدا خواهم گفت با اسلام تباین دارد .

۸ . او می گوید: عناصر اصلی دین و علایم مسلمانی عبارتنداز: انگشتر در انگشت خاصی از دست چپ; تکیه بر سنت ها; به عنوان
مثال آثار علامه مجلسی به یادگار مانده از سیصد – چهارصد سال قبل محور قرار گیرد و . . . در حالی که سنت ها ربطی به اسلام
ندارند و شریعتی نیز در این زمینه از تجربه امانیسم و پروتستانیسم بهره گرفته است .

۱/۸ . سنن و مستحبات در اسلام جایگاه ویژه ای دارند و خدشه به آنها مانند سایر احکام تکلیفی، روا نیست .

۲/۸ . شخصیت فرزانه علامه مجلسی را باید در لابلای آثار علمی ایشان، مانند «مرآه العقول » یافت; نه اینکه بر آثار فارسی که به
حسب مقتضیات زمان نوشته شده است، انگشت نهاد .

۳/۸ . بهتر نیست در روزگار ما آثار بزرگانی چون مرحوم استاد شهید مطهری ملاک داوری قرار گیرد؟ درباره تجربه و آثار شریعتی
بعدا سخن می گویم .

۹ . اظهار می دارد: فهم عالمان پیشین، ربطی به اسلام ندارد .

۱/۹ . فهم امروزی ها و دگراندیشان چطور؟ !

۲/۹ . آنچه اهمیت دارد فهم روشمند و منطقی است که در هر روزگاری ارزشمند است .

۱۰ . بخش دیگر در سخنرانی نامبرده، تفکیک اسلام ذاتی از اسلام تاریخی است .

۱/۱۰ . لازمه این رویکرد، نسبی شدن حقیقت و عصری شدن دین و در نتیجه سست شدن مبانی اعتقادی و بروز ناهنجاری های
رفتاری است .

۲/۱۰ . پیامد دیگر این سخن، اصالت یافتن اسلام عصری و تاریخی و بی ارزشی اسلام ذاتی است; زیرا اسلام تاریخی بسان سکه رایج
هر زمان، رواج و رونق دارد، نه اسلام ذاتی .

۳/۱۰ . اگر گذشته گرایی، تقلید و عصری اندیشی بد است، چرا انسان قرن ۲۱ به پروتستانیسم قرون ۱۵ و ۱۶ برگردد؟

۴/۱۰ . این دیدگاه همان هیستوریسمی است که دکتر شریعتی با آن مخالفت ورزیده است . (۳)

۱۱ . بنا به نقل آقاجری توصیه شریعتی به جوانان مراجعه مستقیم و بی واسطه به قرآن است . فضای فکری زمان شریعتی و ترس
جوانان از مراجعه به قرآن و احساس نیاز به ملا در این مورد باید لحاظ شود . آن وقت گفته می شد که فهم قرآن صد و یک علم و
تخصص نیاز دارد . اما شریعتی آن «تابوها» را شکست . او گفت اگر «متد» داشته باشید، بهتر از بسیاری روحانیون می توانید قرآن را
بفهمید . او تجربه کرد و دقیقا درست هم بود . اگر دانشجو با متد علمی سراغ قرآن برود، چیزهایی را درک می کند که آقایی که یک
خروار علوم قدیمه هم می داند، هیچ گاه آنها را درک نخواهد کرد . فهم مستقیم قرآن به گمان روحانیت جرم بزرگی است، چون
دکان آنها تخته می شود . اگر مردم خودشان قرآن را بفهمند، خودشان ازدواج کنند، بدون خطبه طولانی و مخارج نافی، مقعدی و
دهانی، بدون نیاز به یک طبقه، کار روحانیت تخته می شود . ما در صدر اسلام امام جماعت حرفه ای نداشته ایم . کی گفته یک
آخوند باید امام جماعت باشد؟ در عزا، عروسی و تولد، نیازی به آخوند نیست . طبقه آخوند، نظام کلیسایی و سلسله مراتب
حجت الاسلام و . . . باید نفی شود و تشکیلات مرجعیت موازی نیز باید درهم ادغام شوند .

۱/۱۱ . مراجعه به قرآن، تفسیر و فهم آن، نیاز به مجموعه ای از علوم دارد که نیاز مفسر به آنها در جای خود به اثبات رسیده . حتی
فهم سطحی و ساده قرآن نیز آسان نیست و به روش نیاز دارد; لیکن آن روش چنانکه می آید، علمی و تجربی نیست .

۲/۱۱ . توجه داریم که جلو فهم کسی گرفته نمی شود، اما از آنجا که احتمال خطا در هر فهمی هست، باید معیاری برای سنجش و
جلوگیری از خطا باشد و آن نیز «منطق » است .

۳/۱۱ . به راستی چه دلیلی هست تا براساس آن علوم ابزاری برای فهم قرآن نفی شوند؟

۴/۱۱ . مراد از تجربه دکتر شریعتی چیست؟ اگر مراد، برداشت های سطحی وماتریالیستی گروه های التقاطی مانند منافقان،
امتی ها، فرقانی ها، آرمان مستضعفین و . . . باشد که چنین برداشت هایی فاصله زیادی با قرآن و اسلام داشت و در عمل نیز نتایج
ناگواری به بار آورد . اگر مراد چیز دیگری است، خوب بود آقاجری آن تجربه درست و مثبت را شرح می داد .

۵/۱۱ . اگر مراد از متد علمی، فهم قرآن به کمک علوم ابزاری باشد، که شریعتی آن را ابداع نکرده و اگر مراد متد علمی تجربی باشد،
مربوط به علوم تجربی است نه قرآن; زیرا علوم تجربی مبتنی بر فرضیه و آزمون اند، اما قرآن کتاب علمی نیست تا در آن قالب
بگنجد . قرآن زبان و شیوه ویژه خویش را دارد و حتی آشکارا خود را در قالب استدلال قیاسی منطقی نیز محصور نکرده است .
البته بحث اعجاز علمی قرآن جداست و پذیرش آن، بدین معنا که حقایق علمی و اسرار آفرینش از زبان خالق هستی با رویکرد
هدایتگری تراوش کرده، لزوما به مفهوم وجود متد علمی در قرآن نیست و چنانکه می بینیم، داده های علمی قرآن، مانند اطلاعات
سایر علوم شناخته شده با محاسبه و فرمول همراه نیست .

۶/۱۱ . فروکاستن روحانیت به طبقه ای استعمارگر و تاجر پیشه با واقعیت های عینی، تاریخی و نظری مربوط به این قشر سازگاری
ندارد .(البته استثناها و ضعف هایی که در هر قشری هم امکان بروز دارد، قابل تعمیم به همه اعضای یک مجموعه نیست) . مقایسه
روحانیت شیعه با روحانیت سنی هم نادرست است . (۴) چه رسد به روحان