پاورپوینت کامل جهانی شدن و خروج از تاریخ ۸۴ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل جهانی شدن و خروج از تاریخ ۸۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل جهانی شدن و خروج از تاریخ ۸۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل جهانی شدن و خروج از تاریخ ۸۴ اسلاید در PowerPoint :

۱۰

احمد رهدار

«قسمت چهارم »

۵ . ابعاد

پدیده جهانی شدن را از زوایا و ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اطلاعاتی می توان بررسی کرد . البته هیچ یک از این
وجوه، نمی تواند بدون ملاحظه سایر وجوه و به طور مستقل مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد . به همین علت، هنگام تبیین و
توضیح هر یک از این وجوه، ناگزیر به سایر وجوه نیز اشاره خواهیم کرد .

۱- ۵ . جهانی شدن اقتصاد

جهانی شدن اقتصاد مستلزم امور ذیل است:

۱- ۵- ۱ . خارج شدن رقابت سرمایه از محدوده جغرافیایی کشور و یا کشورهایی خاص و قرار گرفتن آن در مدار فرامرزی جهانی;

در چنین شرایطی، حدود و مرزهای جغرافیایی در فعالیت اقتصادی از قبیل تجارت، سرمایه گذاری، تولید و نقل و انتقالات مالی،
کمترین نقش را خواهند داشت . (۱) ارتباط سرمایه و کالا بدون توجه به مرز دولت – ملت ها، برقرار می شود و به گفته اقتصاددان
معروف، دانی کواح، به تدریج اقتصاد بی وزن (۲) به وجود می آید . (۳)

لازمه «خارج شدن رقابت سرمایه از محدوده جغرافیایی کشور و یا کشورهایی خاص و قرار گرفتن آن در مدار فرامرزی جهانی » ،
این است که کم و کیف تولید سرمایه از سویی، فارغ از قید و شرطهای تحمیلی کشورها و خارج از کنترل آنها باشد، و از سوی دیگر،
روند انحصاری به خود گیرد; به طوری که صاحبان سرمایه نخستین، روز به روز سرمایه دارتر شوند و در مقابل، امکان کسب
سرمایه برای کسانی که فاقد آن هستند، روز به روز سخت تر و دشوارتر شود . این به معنای حاکمیت یافتن ایدئولوژی اقتصادی
صاحبان سرمایه های بزرگ بر همه جهان است .

۱- ۵- ۲ . افزایش تعامل میان ملت ها;

زیرا با جهانی شدن اقتصاد، مسایل اقتصادی از قبیل تورم، تقاضا، مصرف و . . . نیز جهانی خواهد شد و از این رو، هرگونه تغییر در
شرایط اقتصادی، تاثیری در مقیاس جهانی خواهد داشت و به همین علت، بهبود وضع اقتصادی نیز تابع شرایط جهانی خواهد بود
که این امر، منجر به ایجاد وابستگی متقابل هرچه بیشتر ملت ها می گردد . در این صورت، با توجه به کم رنگ شدن مرزهای
جغرافیایی از سویی و کاهش نقش دولت ها در روند رشد و تولید سرمایه، از سوی دیگر، ملت ها خود مستقیما در تعامل با یکدیگر
قرار خواهند گرفت .

۱- ۵- ۳ . یکسان شدن انسان ها;

وقتی یک شرکت فراملیتی واقع در سوییس برای انسان های آفریقایی، همان وسیله را تولید می کند که برای انسان های آسیایی و
آمریکایی، معنای این امر، آن است که انسان آفریقایی به همان چیزی نیاز دارد که انسان آسیایی و آمریکایی نیاز دارد; زیرا انسان ها
همواره چیزی را می سازند که بدان نیاز دارند . به طور حتم، انسان هایی که نیازهای واحدی دارند، فکر واحدی هم دارند . بر این
اساس، ملاحظه می شود که چگونه این جنبه از جهانی شدن اقتصاد با جهانی شدن فرهنگ گره می خورد .

۱- ۵- ۴ . ایجاد نظام های منطقه ای جدید;

«نمونه ای از این نظام منطقه ای، مثلث رشد (۴) است که آمیزه ای از ابتکار دولت ها و فعالیت های کارفرمایان خصوصی است . سه
نقطه جوهور (۵) در مالزی، جزایر ریو (۶) در اندونزی و دولت – شهر (۷) در سنگاپور، زوایای این مثلث اند . جوهور عرضه کننده زمین
و نیروی کار نیمه ماهر، ریو عرضه کننده زمین و نیروی کار ارزان قیمت، و سنگاپور عرضه کننده سرمایه انسانی با کیفیت بالا و
زیربنای اقتصادی توسعه یافته است . این مثلث رشد، پایگاه تولیدی گسترده ای به وجود آورده است که در کل، مورد توجه
شرکت های چندملیتی سرمایه گذار است » . (۸)

هلال شکوفایی (۹) نمونه دیگری از نظام اقتصادی منطقه ای است که شامل کشورهای کره، ژاپن، چین، تایوان، ویتنام، لائوس،
کامبوج و شش کشور عضو آ . سه . آن است . (۱۰)

با تحقق جهانی شدن اقتصاد، بازاری جهانی به وجود می آید که «متشکل از بازارهای ملی متصل به هم نیست; در واقع به هیچ
عنوان از مکان های جغرافیایی تشکیل نیافته است . این بازار، شبکه ای است که از طریق سامانه های اطلاعاتی الکترونیکی به هم
پیوند خورده و وجود بیش از دویست هزار مونیتور (نمایشگر) الکترونیکی را در اتاق های تجاری سراسر جهان که متصل به هم
هستند، ضروری می سازد . . .» این شبکه به نوبه خود، به شکل فزاینده ای به یک مکان قدرت و اقتدار مالی در جهان تبدیل شده
است که می تواند به کشورهایی که سیاست های مورد نظر آن را دنبال می کنند، پاداش داده و کشورهایی را که سیاست های ناپایدار
را دنبال می کنند، هدایت نماید» . (۱۱)

۲- ۵ . جهانی شدن فرهنگ

یکی از مقولات جهانی شدن، جهانی شدن فرهنگی است . این مقوله که به نظر می رسد تحقق کامل آن، بعیدتر از سایر جنبه های
جهانی شدن است، در صورت تحقق، وابستگی افراد را به مکان و زمان (تاریخ) قطع می کند و در نتیجه می تواند به عنوان یکی از
منفی ترین وجوه جهانی شدن مطرح شود . اگرچه که به ظاهر، جهانی شدن در زمینه های اقتصاد و یا سیاست مطرح است، لکن
غرض اصلی جهانی شدن، یکسانی فرهنگی است . البته نه به عنوان یک هدف، بلکه به مثابه ابزاری که در خدمت سرمایه داری
جهانی قرار می گیرد . سرمایه داری جهانی، برای ادامه بقا و حیات خویش، نیازمند مصرف جوامع و یا بهتر بگوییم یکسانی و
افزایش مصرف است . برای پاسخ گویی به این نیاز، «فرهنگ مصرف » و یا به طور کلی «فرهنگ » جوامع باید تغییر کند و در همین
جهت است که ارزش ها باید دگرگون شوند . به عبارت دیگر اصول و ارزش های ملی و فرهنگی و بومی، باید جای خود را به
ارزش هایی بدهند که فروش تولیدات سرمایه داری جهانی را نه تنها تضمین و تایید که آن را لازمه حیات انسان و علامت رشد و
توسعه و پیشرفت تلقی نمایند . بنابراین به جای فرهنگ جهانی و یا جهانی شدن فرهنگ، می توان از سلطه فرهنگی سخن گفت .
وقتی می توان بحث فرهنگ جهانی را به عنوان یک حقیقت و خواست انسانی مطرح کرد که فرهنگ های مختلف در تعامل و
گفت وگو و مراوده و تبادل نظر با یکدیگر، خویش را تصفیه نموده، به سمت کمالی سیر نمایند که در واقع تمایل به سمت معنای
حقیقی و واحد پذیرفته همه فرهنگ ها است; در حالی که امروزه برای تضمین مصرف، اصول فرهنگی واحدی بدون تبادل نظر و
تعامل و مراوده تبلیغ می شود . (۱۲)

جهانی شدن فرهنگ در دنیای معاصر در واقع به عنوان ابزاری برای تقویت جهانی شدن اقتصاد و سیاست تلقی می شود که البته
سیاست نیز به نحوی در خدمت اقتصاد (شرکت ها فراملیتی) می باشد، و از طرف دیگر این عقیده نیز وجود دارد که با گسترش
جهانی شدن سیاست و اقتصاد، جهانی شدن فرهنگ نیز به وقوع خواهد پیوست . ظاهرا سه مقوله اقتصاد و سیاست و ایدئولوژی
به هم مرتبط شده و سایر علوم و زمینه ها در خدمت اینها قرار گرفته اند . ولی آن قدر وزنه اقتصاد در جهان مادی گرا و دنیاگرای
معاصر، سنگین است که امروزه به جای ژئوپولیتیک، ژئواکونومیک مطرح است، و همه زمینه های دیگر باید به نوعی در خدمت
اقتصاد قرار گیرند . (۱۳)

جهانی شدن فرهنگ، یعنی به وجود آمدن یک فرهنگ فراگیر، برای همه ملت های جهان که متفاوت با همه فرهنگ های محلی،
ملی و قاره ای است و در آن ارزش ها، هنجارها، روش ها و همه شاخصه های فرهنگی، برای همه مردم جهان یکسان است . این
فرهنگ، در عین حال، شبکه ای پیچیده از کنش های متقابل فرهنگی، اقتصادی و سیاسی است که به کمک رسانه های فوق مدرن،
پیچیدگی آن شدت می یابد و عناصر آن به شکل غیرقابل حذفی، تثبیت و تحکیم می شوند .

رسانه های فرامدرن با بمباران اطلاعاتی خود، هر پیام و فکری را می توانند به راحتی القا کنند و نیز به راحتی می توانند هر ابزار و
وسیله ای را که صاحبان سرمایه معرفی بکنند، در زندگی بینندگان خود به طور تحمیلی وارد کنند . به همین علت است که
فرهنگ سازان عصر جهانی شدن، مطمئنا صاحبان ابررسانه های فرامدرن نیز خواهند بود .

در مقابل، برخی مردم شناسان – و از جمله نستوره گارسیا کانکلینی مردم شناس آرژانتینی – معتقدند: «روند جهانی شدن
فرهنگ به معنای به فراموشی سپردن فرهنگ های بومی، منطقه ای و ملی نیست . فراسرزمینی شدن فرهنگ ها در واقع به موازات
سرزمینی شدن دگرباره آنها به شکل جریان های فرهنگی است که از رسانه های منطقه ای چون رادیو و تلویزیون بهره می گیرند تا
ویژگی های بومی را برجسته نمایند .» (۱۴) صاحبان این دیدگاه از این نکته غفلت کرده اند که فرهنگ های بومی، ملی و منطقه ای در
صورتی می توانند امکان بروز و ظهور داشته باشند که ابزار لازم را برای کم رنگ کردن فرهنگ ابررسانه ای جهانی که همه امکانات
را به طور انحصاری در اختیار خود دارد، داشته باشند . تجربه چند دهه اخیر تحولات جهانی، چنین اتفاقی را دور از واقعیت ها
نشان می دهد . چه اینکه امروزه به زحمت می توان فرهنگ اصیل محلی، ملی و منطقه ای را پیدا کرد که از فرهنگ حاکم جهانی
تاثیر نگرفته باشد .

۳- ۵ . جهانی شدن سیاست

سیاست، فن اداره و مدیریت جامعه است و اداره و مدیریت جامعه، نمی تواند بریده از فرهنگ و اقتصاد حاکم بر آن جامعه باشد . به
عبارت دیگر، ایدئولوژی خرد سیاسی (۱۵) که مبین خط و مشی سیاسی یک جامعه است، نمی تواند بریده از ایدئولوژی عام و کلان
جامعه باشد که دربردارنده مجموعه باید و نبایدهای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است . بر این اساس، می توان به این نتیجه رسید
که مدیران سیاسی جامعه جهانی فردا، همان مدیران اقتصادی و فرهنگی خواهند بود . از این رو، فرضیه تفکیک ابعاد قدرت فردای
جامعه جهانی، بدین صورت که هر یک از قطب های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی را عده ای خاص و در جهتی خاص – که لازم
نیست هماهنگ با سایر قطب ها باشد – هدایت می کنند، فرضیه ای مردود خواهد بود; زیرا قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی
جهان فردا، با فرض شبکه ای بودن و سیستماتیک بودن آن – آن گونه که امانوئل کاستلز نیز بدان اعتراف می کند – ممکن نخواهد
بود که خاستگاه های متکثر داشته باشد و بلکه لزوما باید از یک منبع – که البته این منبع واحد می تواند جمع کثیری (نه متکثری)
را دربر بگیرد – هدایت شود . خانم سرکسیا ساین – جامعه شناس دانشگاه شیکاگو که از سرشناس ترین محققان پدیده
جهانی سازی است – در این باره می نویسد:

دنیای سیاست باید شیوه ای واحد و منسجم برای اعمال کنترل بر کنسرسیوم های جهانی ابداع کند و برای مسؤولیت پذیر
ساختن کنسرسیوم های عظیم، باید از اهرم سیاست استفاده کرد و یک دولت جهانی ایجاد شود . (۱۶)

البته واضح است که این دولت جهانی ای که خانم ساین، برای اعمال سیاست جهانی آن را پیشنهاد می کند، خود ایدئولوژی
اقتصادی و فرهنگی نیز دارد و نمی تواند ایدئولوژی سیاسی خود را کاملا بریده از ایدئولوژی اقتصادی و فرهنگی خود تدوین کند .

علت این امر – همان گونه که الوین گولدنر (۱۷) جامعه شناس آمریکایی بر این باور است – این است که نظریه های اجتماعی،
نمی توانند خالی از ارزش ها و بدون فرضیات کلی هنجاری (۱۸) تحقق یابند; زیرا یک جامعه شناس، وقتی «جهان اجتماعی » را با
روش تجربی (پوزیتیویسم) مطالعه علمی، و قوانین حاکم بر جامعه را کشف می کند، فرضیات کلی (ایدئولوژی کلی حاکم) روند
کار او را سمت و سوی خاصی می بخشد; زیرا در بستر ایدئولوژی حاکم، نظریه های خاصی در حوزه اجتماع، تولید می شوند که به
ارزش ها، هنجارهای اجتماعی و گرایشات، احساسات و امیال اجتماعی خاصی می انجامد . گولدنر تاثیر فرضیات را بر نظریه های
اجتماعی، این گونه بیان می کند:

فرضیات کلی در واقع «سرمایه » ذهنی هستند که نظریه پرداز به ارث برده است . به این معنا که این گرایش ها قبل از دانشمند
شدن یعنی در ضمن فعالیت علمی نیز از آنها استفاده می کند . به طوری که این طرز فکر می تواند با دانش تکنیکی او آمیزش پیدا
کند . با این که فرضیات کلی خصلت شبه نظری (تئوریکی) دارند، اما می توانند یک نظریه را قابل پذیرش ساخته، به آن نیرو و
وسعت بخشند و زمینه گسترش آن را از نظر تکنیکی فراهم آورند . (۱۹)

سیاست نیز نمی تواند از این قاعده استثنا باشد . به همین علت ناگزیر از یک ایدئولوژی عام و کلان که حاکم بر آن است، تاثیر
می پذیرد .

۴- ۵ . جهانی شدن اطلاعات

الوین تافلر که از عصر جهانی شدن با عنوان موج سوم یاد می کند، در کتابی به همین عنوان و نیز در کتاب به سوی تمدن جدید،
به نقش کلیدی و مؤثر اطلاعات و دانایی در این عصر اشاره می کند . وی معتقد است که در اقتصاد موج سوم، بنگاه ها، سیستم های
«اطلاعات بر» (۲۰) (۲۱) و اغلب روباتی (۲۲) تولید را نصب می کنند که قادر به ساخت انواع محصولات ارزان و بی پایان هستند; یعنی با
چرخش به سمت تکنولوژی های انعطاف پذیر (۲۳) هوشمند، تنوع و گوناگونی را اشاعه می دهند و اقتصاد همگون موج دوم را به
اقتصاد ناهمگون موج سوم، تبدیل می کنند; به طوری که امروزه صادرات جهانی خدمات و «مالکیت فکری » (۲۴) با مجموع صادرات
مواد غذایی و مواد سوختی برابری می کند .

در نظام موج سوم، دو عنصر اطلاعات و زمان با این ویژگی که لزوما باید خصلت جهانی هم داشته باشند، نق

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.