پاورپوینت کامل معظل دگردیسی و خلا تئوریک در سیاست خارجی آمریکا ۹۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل معظل دگردیسی و خلا تئوریک در سیاست خارجی آمریکا ۹۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معظل دگردیسی و خلا تئوریک در سیاست خارجی آمریکا ۹۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل معظل دگردیسی و خلا تئوریک در سیاست خارجی آمریکا ۹۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۲
ساموئیل هانتینگتون، مدیر مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد، نظریه برخورد تمدن ها را، پارادایم تفسیر کننده روابط
بین المللی پس از جنگ سرد خوانده است . مقاله او که برای نخستین بار در فصلنامه «فارین افیرز» شماره تابستان ۱۹۹۳ به چاپ
رسید، با واکنش های گسترده ای از سوی محافل آکادمیک رو برو گردید . وی در مقاله خود هفت یا هشت تمدن اصلی (اسلامی،
کنفوسیوسی، غربی، هندو، اسلاو، ارتدکس، آمریکای لاتین و احتمالا آفریقایی) را برشمرده، پیش بینی می کند که برخوردها و
جنگ های آینده در امتداد خطوط گسل بین تمدن ها روی خواهد داد . هانتینگتون فرضیه خود را چنین مطرح می کند:
اصولا نقطه اصلی برخورد در این جهان نو، نه رنگ ایدئولوژیکی دارد و نه بوی اقتصادی . شکاف های عمیق میان افراد بشر و به
اصطلاح «نقطه جوش » برخوردها، دارای ماهیت فرهنگی خواهد بود و بس . دولت – ملت نیرومندترین بازیگران در عرصه جهانی
باقی خواهند ماند، لیکن درگیری های اصلی در صحنه سیاست جهانی، میان ملت ها و گروه های با تمدن های مختلف روی خواهد
داد . (۱)
نظریه برخورد تمدن ها، آنگونه که نظریه پرداز آن می گوید، پارادایم علمی جدیدی است برای تحلیل مسایل بین المللی که به
عنوان جایگزین و بدیل مناسبی برای پارادایم جنگ سرد، ارایه گردیده است . در دوران جنگ سرد به گفته هانتینگتون، دنیا به سه
جهان اول، دوم و سوم تقسیم می شد و برخوردها بین دو بلوک شرق و غرب با ماهیت و رنگ ایدئولوژیک صورت می گرفت . این
تقسیم بندی دیگر موضوعیت ندارد . اکنون اگر کشورها را نه بر حسب نظام سیاسی یا اقتصادی یا سطح توسعه اقتصادی، بلکه به
لحاظ فرهنگی و تمدنی گروه بندی کنیم، کار مفیدی انجام داده ایم . (۲)
از آنجایی که نظریه برخورد تمدن ها از سوی صاحب نظران مسایل سیاسی و بین المللی با نقد اشکالات جدی رو برو گردید،
نظریه پرداز وی، در توضیحات بعدی، ضمن دفاع از این نظریه، تلاش نمود که با ارایه توضیحات تکمیلی، نظریه برخورد تمدن ها را
آلترناتیوی مناسب برای پارادایم جنگ سرد معرفی کند . نویسنده در مقاله ای با عنوان; «اگر تمدن نیست پس چیست؟» (۳) به یک
نکته متدلوژیک اشاره می کند و با استناد به گفته مشهور توماس کوهن در کتاب «ساختار انقلاب عملی » می گوید:
ممکن است پارادایم برخورد تمدن ها نتواند و یا نتوانسته باشد کلیه مسایل سیاسی و تحولات بین المللی را تحلیل کند، اما کشف
چند مورد خلاف نمی تواند یک تئوری و پارادایم تحلیلی را بی اعتبار سازد; زیرا به قول توماس کوهن «برای اینکه یک تئوری به
عنوان یک پارادایم پذیرفته شود، باید در مقایسه با دیگر پارادایم ها بهتر به نظر برسد . البته لازم نیست و هرگز هم نمی تواند تمام
واقعیت هایی را که با آن مواجه می شود، تبیین کند» (۴)
به نظر هانتینگتون مقاله برخورد تمدن ها، تلاشی است برای تشریح عناصر تشکیل دهنده پارادایم جهان بعد از جنگ سرد .
همچون هر پارادایم دیگر، پارادایم تمدن ها در خصوص بسیاری از مسایل، پاسخگو نیست . . . . اما همان گونه که آقای کوهن نشان
می دهد، وجود وقایع ناهمخوان، یک پارادایم را منسوخ نمی کند . پارادایم تنها وقتی از کار می افتد که پارادایم دیگری جایگزین آن
گردد; به گونه ای که بتواند وقایع مهم بیشتری را با استدلال هایی به سادگی پارادایم اول، یا حتی ساده تر تفسیر و تحلیل کند . (۵)
در جای دیگر، هانتینگتون ارایه هر نوع پارادایم بدیل را انکار کرده و از فقدان پارادایم جایگزین، ضرورت توجه به نظریه برخورد
تمدن ها را – به عنوان پارادایم تحلیلی – نتیجه می گیرد . می گوید: «یک پارادایم تمدنی بسیاری از سردرگمی های عمیق بعد از
جنگ سرد را تحلیل و تبیین می کند . از این رو توجه بسیاری را به خود جلب نمود . . . . آیا پارادایم دیگر وجود دارد که بهتر از
پارادایم تمدنی عمل کند؟ اگر پارادایم تمدن ها وجود نداشته باشد، پس چه چیزی دیگر را می توان جایگزین آن ساخت . . . .
نقدهای مطرح شده هیچ کدام جایگزین معتبر دیگری را ارایه نمی دهد .» (۶)
مهم ترین نکات نظریه برخورد تمدن ها را در گزاره های زیر می توان تلخیص کرد:
۱ . نظام بین الملل دارای ماهیت تعارضی است و ستیز و برخورد دایمی میان تمدن ها ادامه خواهد داشت;
۲ . هر چند دولت – ملت ها همچنان دارای اهمیت خواهد بود، اما بازیگران اصلی، تمدن ها هستند;
۳ . ماهیت برخورد تمدن ها بر خلاف گذشته نه سیاسی و اقتصادی است، بلکه در حوزه فرهنگ و تمدنی می گنجد;
۴ . قطب بندی نظام بین الملل بر اساس تمدن های موجود استوار است و بدین ترتیب نظام حاکم بر روابط بین المللی، نظام چند
قطبی خواهد بود . (۷)
تحلیل مسایل آینده جهانی و نظریه برخورد تمدن ها
هانتینگتون آینده روابط بین الملل را در چارچوب برخورد تمدن ها پیش بینی می کند . به نظر او مهم ترین درگیری های آینده، در
امتداد خطوط گسل فرهنگی که این تمدن ها را از هم جدا می سازد، رخ خواهد داد . وی دلایل و علل این درگیری و برخورد را در
محورهای زیر توضیح می دهد:
۱ . وجود اختلاف تمدن ها یک واقعیت عینی است که تجربیات تاریخی آن را تایید می کند . به نظر هانتینگتون در طول تاریخ،
اختلاف های موجود میان تمدن ها موجب بروز طولانی ترین و خشن ترین درگیری ها بوده است . (۸)
۲ . تحولات معاصر و فرایند ارتباطات، موجب هوشیاری و آگاهی ملل و جوامع را نسبت به فرهنگ و تمدن ها، فراهم آورده است .
این خودآگاهی و هوشیاری به درک بهتر جوامع به وجوه مختلف بین تمدن ها و همچنین اشتراک موجود کمک می کند .
هانتینگتون از این مقدمه به اینجا می رسد که «خودآگاهی تمدنی به اختلاف ها و دشمنی هایی که ریشه عمیق تاریخی دارند، یا
چنین پنداشته می شوند، دامن می زند .» (۹)
۳ . روند نوسازی اقتصادی و تحولات اجتماعی، نوعی سرگشتگی فرهنگی را به همراه دارد که مهم ترین جلوه آن، تضعیف
هویت های ملی و بومی است . برای پر کردن این بحران، هویت جنبش های بنیادگرای مذهبی وارد عرصه اجتماع می شود . این
جریان به دلیل سرگشتگی روانی، عکس العمل رفتاری انسان را غیر عقلانی می سازد . (۱۰)
۴ . تعامل جوامع غیر غربی با تمدن و فرهنگ غربی با تغییر روابط اجتماعی همراه بود و این تغییر روابط زمینه نوعی برخورد را
فراهم خواهد آورد . به نظر هانتینگتون گسترش و ترویج شیوه زندگی و عادات غربی و به ویژه در میان توده های مردم، در درون
جوامع غیر غربی به تعارض می انجامد . (۱۱)
۵ . واقعیت تفاوت ها و اختلافات فرهنگی را نمی توان نادیده گرفت و این اختلافات دشوارتر از مسایل اقتصادی مورد مصالحه قرار
گرفته، حل و فصل می شود . (۱۲)
۶ . اصرار غرب برای ترویج ارزش های دموکراسی و لیبرالیسم به عنوان ارزش های جهانی و حفظ برتری و پیشبرد منافع اقتصادی
به واکنش تلافی جویانه دیگر تمدن ها می انجامد . دیگر تمدن ها برای حفظ هویت خود ناگزیرند که با استفاده از نقاط مشترک
فرهنگی، تمدنی و مذهبی در این جهت بکوشند . (۱۳)
با عنایت به این نکته، وی تقابل غرب و اسلام را بسیار شدیدتر از گذشته پیش بینی می کند; زیرا «کاهش تقابل نظامی غرب و اسلام
که طی قرن ها تداوم داشته، بعید به نظر می رسد . این تقابل می تواند تلخ تر شود .» (۱۴)
به قول توماس کوهن، هر تئوری یا نظریه علمی زمانی می تواند مورد توجه قرار گیرد که تئوری های پیشین در تحلیل مسایل و
پیش بینی آینده ناتوان جلوه نماید . بر این اساس، با آشکار شدن ضعف و ناتوانی پارادایم واقع گرایی حاکم بر دوره جنگ سرد در
قبال تحلیل مسایل بین المللی دهه ۸۰ و ۹۰، اعتبار این نظریه با شک و تردید رو برو گردید . دیگر در پایان دهه ۸۰ پارادایم جنگ
سرد و نظریه برخورد تمدن ها مبادرت نمود . وی در این زمینه می گوید: مدت چهل سال بود که دانش پژوهان و سیاستمداران
روابط بین الملل، مسایل جهانی را بر حسب یک تصور ساده، اما خیلی مفید، یعنی پارادایم جنگ سرد، مورد تفکر و عمل قرار
می دادند . در پارادایم جنگ سرد، جهان به دو گروه تقسیم می شد: گروهی به رهبری آمریکا و گروه دیگر به رهبری شوروی و هر دو
با هم معارضه گسترده ایدئولوژیک، سیاسی، اقتصادی و گاهی نظامی داشتند . . . . . حوادث سال های ۱۹۸۹ – ۱۹۹۳ پارادایم جنگ
سرد را به بایگانی تاریخ اندیشه سپرده است . بدیهی است به الگوی تازه ای نیاز است و این الگو به نظر ما تنظیم نقشه جهان بر
اساس تمدن های موجود است . (۱۵)
به نظر این محقق، بسیاری از تحولات بین المللی بر اساس الگوی تمدنی قابل تحلیل و مطالعه است . وی در نوشتار بعدی خود به
مواردی از تحولات بین المللی اشاره می کند که با چارچوب نظریه تمدنی قابل پیش بینی بوده است . هانتینگتون از موارد زیر به
عنوان شواهد تاریخی و عینی یاد می کند . تجزیه اتحاد شوروی و یوگسلاوی و جنگ هایی که در قلمرو این دو کشور در جریان است،
رشد بنیادگرایی دینی در سراسر جهان، درگیری های روسیه، ترکیه و مکزیک بر سر مسئله هویت، تشدید جنگ های تجاری آمریکا
و ژاپن، مقاومت کشورهای اسلامی در برابر فشارهای غرب بر لیبی، تلاش کشورهای اسلامی – کنفوسیوسی برای دستیابی به
سلاح های اتمی، ادامه نقش چین به عنوان یک قدرت بزرگ، ائتلاف رژیم های دموکراتیک جدید با کشورهای خاص و رقابت
تسلیحاتی فزاینده در شرق آسیا . (۱۶)
به علاوه نویسنده برخی دیگر از اتفاقات جهانی ۱۹۹۳ را مطرح می کند که با چارچوب تحلیلی نظریه برخورد تمدن ها سازگاری
دارد . (۱۷)
بنابراین همان گونه که خود این محقق اشاره می کند، خلا تئوریکی ناشی از ناتوانی پارادایم جنگ سرد، یکی از زمینه ها و بسترهای
نظری – تئوری تمدنی محسوب می گردد . اما به نظر می رسد این تنها بخشی از واقعیت است و بخش دیگر آن که از نظر نویسنده
دور مانده و یا نخواسته ابراز دارد، به سیاست خارجی آمریکا مربوط می گردد; هر چند در گفته های هانتینگتون نیز به صورت
ضمنی مورد اشاره قرار می گیرد . سیاست خارجی آمریکا که در دوره جنگ سرد بر یک تصویر غیریت سازی و دشمن تراشی استوار
بود و بیشتر تصمیمات آن بر محوریت ستیز با کمونیسم و دفاع در برابر خطرات وحشتناک بلوک شرق استوار بود، با چالش جدی
مواجه شد . بنابراین خلا دوم با نگرش دشمن تراشی و غیریت سازی در سیاست خارجی آمریکا، گره می خورد . این خلا زمانی اهمیت
جدی خود را باز می یابد که نقش تفکر دشمن سازی را در پویایی سیاست خارجی، مشروعیت رژیم سیاسی و جلب افکار عمومی و
حمایت مردمی از این سیاست خارجی، مورد توجه قرار دهیم .
در نظریه هانتینگتون دشمن فرضی غرب، اسلام و بنیادگرایی دینی است که جایگزین کمونیسم می گردد . دقیقا در این راستا
است که نظریه تمدنی، رویارویی غرب و تمدن اسلامی را بیش از سایر تمدن ها مورد توجه قرار داده و بزرگنمایی می کند . می گوید:
درگیری در امتداد خط گسل بین تمدن های غربی و اسلامی در طول هزار و سیصد سال جریان داشته است . . . . کاهش تقابل
غرب و اسلام که طی قرن ها تداوم داشته، بعید به نظر می رسد که این تقابل در آینده می تواند تلخ تر شود . (۱۸)
این نکته که این بار سیاست خارجی آمریکا ناچار است به بزرگنمایی بنیاد گرایی اسلامی پرداخته، اسلام را به عنوان خطر بزرگ
جایگزین کمونیزم سازد، ناشی از ضرورت نگرش دشمن تراشی در سیاست خارجی آمریکا است که به طور ضمنی در نوشته های
هانتینگتون بازتاب می یابد . نویسنده فرانسوی در کتابی با عنوان «امپراطوری و بربرهای جدید» پرده از راز رویارویی غرب با شرق
(اسلام) برداشته، می نویسد: «اینک که دشمن دیرینه غرب یعنی امپراطوری شوروی فروپاشیده است، رویارویی با چه دشمنی
می تواند غرب را از زوال برهاند؟ بربرهای جدید; جنوب .» (۱۹)
بنابراین رویارویی غرب و شرق یک مبارزه سیاسی است که غرب بانی آن بوده است . غرب سعی دارد با تحریک احساسات
مسلمانان، این رویارویی را به صورت تقابل دو تمدن جلوه دهد و برای قبولاندن نظر خود، از قراین تاریخی و جنگ های صلیبی نیز
استفاده می کند . (۲۰)
دو نکته اساسی در بررسی زمینه های نظری تئوری هانتینگتون قابل توجه است: خلاء تئوریکی ناشی از ناتوانی پارادایم جنگ
سرد و تئوری رئالیسم برای تحلیل مسایل بین المللی و ناکامی این رهیافت در پیش بینی تحولات دهه ۹۰ و فروپاشی شوروی و دوم
ضرورت دشمن تراشی در سیاست خارجی آمریکا و مطرح نمودن جایگزین مناسب به جای کمونیزم .
یکی از صاحب نظران مسایل سیاسی در این زمینه می گوید: «دو عامل در ساخت و شهرت این نظریه مؤثر بوده اند: یکی خلا
مفهومی در علوم روابط بین الملل و دلتنگی متخصصان برای پارادایم ساده ای نظیر تضاد بلوک های سیاسی شرق و غرب و دیگر
بیگانه هراسی عوامانه که در پی برافتادن تندیس ترسناک کمونیسم سرخ مترسک دشمنی سبز و زرد را در اتحاد تمدن های
اسلامی و کنفوسیوسی، به جان می خرد .» (۲۱)
پارادایم واقع گرایی و برخورد تمدن ها
هر چند نظریه تمدنی هانتینگتون رگه هایی از واقع گرایی را با خود حمل می کند، اما نظریه پرداز تلاش می کند تا نوعی جدایی
میان دیدگاه خود و واقع گرایی دراندازد . اما به نظر می رسد نگرش حاکم بر این دیدگاه و برخی مفروضات آن به نوعی باز خوانی
پارادایم واقع گرایی است .
نظریه برخورد تمدن ها نشان از تفسیر بدبینانه سرشت انسان و ماهیت روابط بین المللی دارد . در رویکرد واقع گرایانه هانتینگتون
برخورد در کلیه سطوح نقش اساسی دارد . بنابراین درگیری های اصلی در صحنه سیاست جهانی میان ملت ها و گروههای با
تمدن های مختلف روی خواهد داد و در سطح خرد، گروه های نزدیک به هم در امتداد خطوط گسل میان تمدن ها، اغلب با توسل
به خشونت برای کنترل خاک و مهار یک دیگر به نزاع می پردازد . (۲۲)
تلقی هانتینگتون در چارچوب اندیشه هابزی از استمرار تعارض و برخورد میان تمدن ها حکایت می کند و این جدال در آینده
نزدیکی با سیطره کامل یک تمدن خاص پایان نخواهد یافت . در آینده ای قابل پیش بینی، هیچ تمدن جهانگیری وجود نخواهد
داشت، بلکه دنیایی خواهد بود با تمدن های گوناگون که هر یک ناگزیر است هم زیستی ب
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 