پاورپوینت کامل سراب دایی یوسف ۳۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل سراب دایی یوسف ۳۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل سراب دایی یوسف ۳۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل سراب دایی یوسف ۳۵ اسلاید در PowerPoint :

۳۰

چه بسا امروز جوانانی در ایران زندگی می کنند که احزاب و تفکرات وابسته به آمریکا، برای آنان تصویری شیرین و پر از شور و رفاه
و رهایی و ثروت از زندگی آمریکایی ترسیم کرده اند .

توپخانه تبلیغی آمریکا شب و روز با وسوسه های طلایی، با سکس و آزادی های جنسی و وعده رهایی از هر گونه کنترل و نظارت و
یک زندگی مرفه، چشم این جوانان را خیره می کند; بدون آنکه بگوید چه چیز گرانبهایی از آنان می رباید .

شاید جوانان ایرانی در آغاز سال ۸۲ خیلی بخت یار بوده اند که بافته های بیست ساله غربگرایان پنبه شد و خود شاهد فاجعه سلطه
بودند تا آنان ضمن انزجار از استبداد موحش صدام که دست پرورده نظام های سلطه شرقی و غربی بود، از روش ددمنشانه سلطه
آمریکایی هم با خبر شوند . هر چند بی آبرویی اخلاقی و سیاسی آمریکا در جهان بخش زیادی از جوانان ما را فعلا واکسینه کرده،
ولی به هر حال دشمن از کارخانه رؤیا آفرینی و فریبکاری دست بر نمی دارد . به ویژه فساد داخلی همدست ماهوی دشمن، عامل
دلزدگی جوانان می تواند باشد . پس مدام تصحیح و اصلاح درونی خود و معرفت آموزی درباره روش های سلطه ایدئولوژیک، لازم
است .

اخیرا اثری در ایران منتشر شده که نوعی از رؤیابافی را نشان می دهد . آنان که در ورطه شوروی سابق فرو افتادند، مشاهده کردند
که آواز دهل شنیدن از دور خوش است . این نمونه چون مشابه همین رؤیابافی درباره آمریکاست، می تواند درس آموز باشد; هر
چند دلایل انحطاط شوروی با آنچه در امریکا اتفاق می افتد، علی رغم ذات همانند، می تواند متفاوت باشد .

«خانه دایی یوسف » نوشته اتابک فتح الله زاده، به کوشش علی دهباشی و نشر قطره منتشر شده است . کتابی که شبیه رمانی
هولناک است . داستانی که در واقع «حکایتی است از حوادثی بسیار نزدیک به زمان ما» . دایی یوسف همان طور که نویسنده
می گوید، در واقع نام مستعار کشور شوروی و رهبرش استالین است که مامن معتقدان کمونیسم به شمار می رفت . کشوری که از
دور برای جوانان فریب خورده، همچون یک ارض موعود تصویر شده بود .

نویسنده کتاب، از افراد قدیمی جریان کمونیسم در ایران است . قبل از انقلاب در خانه های تیمی می زیسته و سپس در جریان
حوادث انقلاب و پس از آن فعالیت مخفی سیاسی می کرده است . در طی ماجراهای سیاسی و حوادثی که پیش آمد، برای گریز از
دستگیری، از مرز می گذرد و دوره ای دیگر از زندگی او آغاز می شود; دوره ای که با هولناک ترین تجربیات انسانی عجین شده است .

او در این کتاب با نگاهی واقع بینانه به زندگی سیاسی خود و سازمان فداییان نگاه می کند و تصویری بسیار فجیع از زندگی فاجعه
بار نسلی از مهاجرین ایرانی در شوروی به دست می دهد . بدون تردید این بخش از کتاب، از قوی ترین و در عین حال از
تکان دهنده ترین بخش های خاطرات فتح الله زاده است .

کتاب فتح الله زاده از فصل «دایی یوسف » شروع می شود . در این فصل، پرده از فریبی تلخ برگرفته می شود که ریشه ورطه و گردابی
است که چپ های ایران پس از انقلاب اسلامی در آن در غلتیدند (توده ای ها و فداییان جوان) . آن فریب، تصویری روشن از همسایه
شمالی ما بود که توده ای ها و فرقه چی ها به جوانان ارائه می دادند، و آنان را به دام کشور کمونیستی می کشاندند و سپس به دام
افتادگان در کمال حیرت از شکنجه گاه مخوفی سر برمی آوردند که پشت درهای آهنین رازهای آن مخفی می ماند . نویسنده از
همان آغاز به این حقیقت اشاره می کند . «وقتی شرایط مبارزه برای توده ای ها و فرقه چی ها در آذربایجان سخت می شد، سراغ دایی
یوسف را می گرفتند . دایی یوسف در واقع اسم مستعار کشور شوروی و رهبرش استالین بود که حلال همه مشکلات به حساب
می آمد، و دارو و درمان تمام دردها را برای همه خلق های جهان با خود داشت! درموقع شکست و تعقیب و در به دری، همسایگی
شوروی از نظر آنها سعادتی بود و می توانستند با کمال میل نزد دایی یوسف به مهمانی بروند، اما از سالخوردگان و مردم عادی
شنیده می شد جوانی که به روسیه برود، دیگر بر نمی گردد . حقیقتا هم چنین بود . چنان که بعد از حکومت فرعونی استالین، از
سرنوشت صدها هزار نفر ایرانی که به علل و انگیزه های متفاوت به مهاجرت روسیه رفتند، دیگر سراغی و نشانی به دست نیامد .

آن بخش از توده ای ها و فرقه چی هایی که درایران مانده بودند، همچنان به دوستان و آشنایانی که به شوروی مهاجرت کردند،
حسادت می ورزیدند و به قول معروف: مرده ها خیال می کردند که زنده ها مشغول خوردن حلوا هستند . شگفت انگیزتر، این که ما
نیز که خود را متعلق به نسل چریک های فدایی خلق و از تبار دیگری می دانستیم و شعار «مرگ هست و بازگشت نیست » این آقایان
را به باد مسخره می گرفتیم . با گردش روزگار و سر رسیدن انقلاب و ساده لوحانه به تور حزب توده افتادن . . . سرانجام به روزگار
تلخ شکست و تعقیب و در به دری به همین سرنوشت حزب توده و فرقه دموکرات تن دردادیم . دیگر ایام هارت و پورت پایان یافته و
نوبت خود ما رسیده بود و خانه دایی یوسف به ما چشمک می زد .

×××

نویسنده پس ازاین، از وقایعی تکان دهنده و از مهاجرت فداییان به شوروی پرده بر می دارد . اما در این میان نکته جذاب،
پرده پوشی خیانت آمیزی است که همواره مهاجران قبلی از خود نشان داده اند . از همان لحظه ورود مخفی فتح الله زاده به خاک
شوروی او متوجه می شود تصاویر و رؤیاهایی که برای او از شوروی ساخته ان