پاورپوینت کامل بررسی سیاست خارجی در منظومه فکری حضرت امام ۹۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بررسی سیاست خارجی در منظومه فکری حضرت امام ۹۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بررسی سیاست خارجی در منظومه فکری حضرت امام ۹۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بررسی سیاست خارجی در منظومه فکری حضرت امام ۹۸ اسلاید در PowerPoint :

۱۵

شخصیت، اندیشه و مواضع امام خمینی هم با متفکران و هم با سیاستمداران به مفهوم متعارف آن به طور کامل، متفاوت است; به
همین دلیل نیز تبیین و توضیح آن پیچیده است . دلایل این امر را می توان این گونه برشمرد:

۱ . حضرت امام اندیشمند بزرگی است و مانند هر متفکر بزرگی، اندیشه ایشان دارای وجوه مختلفی است که قرائت های گوناگونی
را از آن متصور می کند و ورود امام به عالم سیاست، بر پیچیدگی آن افزوده است . در شکل گیری شخصیت امام، مبانی فقهی،
عرفانی، فلسفی، تاریخی و کلامی نیز مؤثر بوده است و همین امر پیچیدگی شخصیت ایشان را نشان می دهد . با توجه به این مسئله،
برای درک اندیشه و عمل امام از روش های مختلف فقهی، عرفانی – فلسفی و کلامی می توان بهره برد . البته برخی معتقدند که
امام، این مبانی مختلف را به وحدت رساندند و اندیشه و عمل ایشان مبتنی بر تلفیق و ترکیبی از این مبانی مختلف است .

۲ . از لحاظ عملی هم پس از تشکیل نظام جمهوری اسلامی، دو موضوع با یکدیگر درآمیخت: ضرورت تصمیم های مقطعی (که
لازمه حکومت است و گاه مستقل از اندیشه است) و ماهیت اندیشه آن حضرت (ثابتات) که لازمه اندیشه است . امتزاج این دو
موضوع بعد از انقلاب، به حدی است که گاه تشخیص آنها غیرممکن است . این امر نیز موجب پیچیدگی مضاعف اندیشه های
سیاسی ایشان می شود . گاهی بین برخی از دیدگاه ها و عمل ایشان نوعی تضاد مشاهده می شود و گاه بین برخی از اظهارات ایشان
نیز نوعی اختلاف به چشم می آید که تشخیص دیدگاه واقعی ایشان را دچار مشکل می سازد .

۳ . یکی از مسائل دیگر این است که قرائتی که از اندیشه ایشان می شود از لحاظ روشی مبتنی بر همان وحدت مبانی اندیشه های
حضرت امام نیست و مفسران مختلف هر کدام با توجه به حوزه کاری خود و با اتکا به یک روش خاص، سراغ فهم اندیشه امام
می روند و هنوز به وحدت روش در این زمینه نرسیده ایم و احیانا چنین وحدت روشی ممکن نیست . معمولا هم تفسیرها از
اندیشه های امام، دارای الزامات و اهداف سیاسی است و گروه های مختلف برای فراهم آوردن مؤیدات برای اندیشه ها و اقدامات
خود، به سراغ اندیشه های ایشان می روند .

در عین حال قرائتی که در حال حاضر از اندیشه های امام می شود، طبعا با قرائتی که بیست سال پیش می شد، متفاوت است; چون
اندیشه هنگام صدور، لوازم زمانی و مکانی خاصی دارد .

تفسیری که از یک اندیشه هنگام صدور آن می شود، با تفسیری که پس از گذشت بیست سال، از آن به عمل می آید، کاملا متفاوت
است . در مورد اندیشه های امام در باب سیاست خارجی این مشکلات به صورت مضاعفی وجود دارد; چون الزامات بین المللی هم
به آن افزوده می شود . بسیاری از تحولات در آراء و مواضع سیاسی حضرت امام که در ظاهر با ثابتات اندیشه ایشان همخوانی ندارد،
در واکنش به الزامات بین المللی بروز و ظهور یافته است . همچنین در این حوزه، ابهامات و دیدگاه های متعارض، بیش از سیاست
داخلی است . برای مثال حضرت امام در زمینه صدور انقلاب، ناسیونالیسم و امت گرایی، نوع نگرش به نظام بین الملل،
آرمان گرایی یا واقع گرایی، نوع و نحوه روابط با امریکا و دیگر کشورها، استقلال و عدم وابستگی، اولویت حفظ دارالاسلام یا ام القری،
اصل دعوت و یا پدیده جنگ تحمیلی، مواضع مختلفی دارد که بعضی مواقع جمع کردن آنها بسیار دشوار است . از همین رو است
که قرائت های مختلف ممکن می شود . در این گونه موارد درک مقاطع زمانی و مکانی صدور آراء و مواضع از اهمیت خاصی برخوردار
است و حتی می تواند تعیین کننده باشد .

با وجود پیچیدگی های فوق، بازسازی منسجم اندیشه امام و ارائه منظومه فکری ایشان یک ضرورت اساسی است . تنها در این
صورت است که اندیشه امام می تواند معیاری برای نقد و بررسی دیدگاه های دیگر و مواضع سیاسی باشد; در غیر این صورت
اندیشه امام برای تایید هر دیدگاه دیگری می تواند مورد بهره برداری قرار گیرد که در واقع حتی می تواند به استفاده ابزاری از
اندیشه امام هم منتهی شود . در این نوشته کوتاه سعی خواهد شد که نظریه امام درباره سیاست خارجی، به صورت منسجمی
مورد تبیین واقع شود .

×××××

در مورد سیاست خارجی دوره امام از چند منظر می توان بحث کرد . از یک زاویه می توان مبانی سیاست خارجی جمهوری اسلامی
ایران را از دیدگاه امام مورد بررسی قرار داد و از منظری دیگر می توان عملکرد و اقدامات سیاست خارجی را مطالعه کرد و از
منظری سوم می توان به بررسی تطبیقی اندیشه و مبانی با عمل پرداخت .

الف . مبانی سیاست خارجی از دیدگاه امام

در مورد مبانی سیاست خارجی از دیدگاه امام، با چند مسئله اصلی مواجه هستیم: رویارویی آرمان گرایی و واقع گرایی در اندیشه
امام، اندیشه معطوف به تکلیف و فارغ از نتیجه و اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام .

در مورد تقابل آرمان گرایی و واقع گرایی، می توان دو وجه را در نظر گرفت: وجه اول تعقیب اهداف دور از دسترس بر اساس
آرمان گرایی و توجه به واقعیت ها براساس واقع گرایی است و وجه دوم آن اخلاق محوری در ایده آلیسم و آرمان گرایی و
قدرت محوری و نفی اخلاق در رئالیسم است . حال بر حسب توضیح فوق، امام و اندیشه ایشان را در کدام قالب می توان مطالعه
کرد . باید گفت که در مورد اخلاق محوری در روابط بین الملل، بی تردید امام یک آرمان گرای بزرگ است و هرگز اخلاق را در
مصالحه با قدرت، قربانی نمی کند و به دنبال اخلاقی کردن سیاست در داخل و روابط میان ملت ها است . البته این بدین معنا
نیست که امام بالکل از عنصر قدرت غافل و به آن بی توجه است، بلکه به شدت به روابط قدرت در عرصه بین المللی حساس بود .
علاوه بر این براساس مبانی فلسفی و عرفانی امام، قدرت فی نفسه شر نیست، بلکه جلوه جمال و پرتو جلال الهی است . با این حال
ایشان در عرصه سیاست، اعم از داخلی و خارجی به دنبال پیوند اخلاق و سیاست بودند و بی گمان در این زمینه پیشرو آرمان گرایان
هستند .

اما در مورد وجه دیگر رویارویی آرمان گرایی با واقع گرایی در اندیشه امام چه می توان گفت؟ در این زمینه می توان به سه روایت
اشاره کرد: برخی امام را آرمان گرا تلقی می کنند که بی توجه به واقعیت های داخلی و بین المللی به دنبال دستیابی به اهداف دور از
دسترس و ایده آلیستی بودند; برخی امام را در حوزه واقع گرایی مطالعه می کنند که همواره در تصمیمات سیاسی خود پس از
انقلاب اسلامی با نظر به واقعیت ها عمل کرده است . برخی هم امام را آرمان گرایی واقع بین قلمداد می کنند که به دنبال پیوند
میان آرمان و واقعیت بوده است .

برخی صرفا با تاکید بر عملکرد و تصمیمات امام در سیاست خارجی، معتقدند که امام رویکردی واقع گرایانه به سیاست خارجی
داشته است . این گروه فارغ از اندیشه های امام به برخی اقدامات ایشان از جمله پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان استناد کرده،
معتقدند که امام در تصمیمات سیاسی خود به واقعیت های داخلی بین المللی، اولویت بسیاری می دادند .

دسته دوم با استناد به اندیشه های امام و برخی اقدامات ایشان در عرصه بین المللی که بدون توجه به ساختار قدرت در نظام
بین الملل صورت می گرفت، معتقدند که اندیشه امام به طور کامل در قالب آرمان گرایی قابل مطالعه است . این گروه با استناد به
آن جمله معروف حضرت امام که «ما مکلف به وظیفه هستیم نه به نتیجه » رویکرد حضرت امام را به روابط بین الملل، بر حسب
تکلیف گرایی صرف مورد مطالعه قرار می دهند و اعتقاد دارند که امام تمامی مرزبندی های مرسوم در روابط بین الملل و نظام
بین المللی را زیر پا گذاشته، صرفا به آرمان های خود می اندیشید .

اما گروه سوم معتقدند که با نگاهی به سیره عملی امام خمینی (ره) می توان تلفیقی از آرمان گرایی و واقع بینی را در رویکرد امام
به سیاست مشاهده کرد . براساس این دیدگاه، آنچه از تدبر در اقوال و اعمال امام برمی آید، آن است که ایشان آرمان گرایی واقع بین
بود و حتی در مواردی که به ظاهر حاکی از آرمان گرایی یا واقع گرایی ایشان است، صبغه هایی از هر دو رویکرد ملاحظه می شود . در
درون این دیدگاه نیز می توان دو دیدگاه جزئی را ملاحظه کرد .

براساس دیدگاه اول امام، به صورت توامان آرمان گرایی و واقع گرایی را در دیدگاه ها و تصمیمات خود اعمال می کرد و در واقع
تلفیقی از این دو رویکرد مبنایی اندیشه و عمل امام بود، ولی بر حسب دیدگاه دوم، امام آرمان خواه بودند و این آرمان خواهی، نه
تنها در تقابل با واقع گرایی قرار نداشت، بلکه واقع گرایی را جهت دار می کرد .

به طور کلی در مورد آرمان گرایی و واقع گرایی و رویکرد امام می توان گفت که امام اصولا از لحاظ فکری آرمان گرا بودند و این
آرمان خواهی فقط محدود به سیاست خارجی نبود; کمااینکه انگیزه امام از انقلاب، آرمان خواهانه بود . با این حال امام آرمان گرایی
واقع بین بودند که در سال های دهه اول انقلاب اسلامی، عمل ایشان بیشتر جنبه آرمان گرایانه داشت و هر چه به سال های آخر عمر
پر برکت ایشان نزدیک می شویم، واقع گرایی در عمل صبغه بیشتر و برجسته تری پیدا می کند . بنابراین می توان گفت که حضرت
امام در اندیشه های سیاسی خود، آرمان گرا باقی ماند، ولی در آرا و مواضع سیاسی خود در اواخر عمر خود، به واقع گرایی نزدیک
شد و وجه آن رعایت مصالح جامعه اسلامی و فراهم شدن شرایط برای تحقق آرمان ها بود .

در عین حال امام با وجود تاکید بر مؤلفه های آرمانی و اخلاقی در سیاست خارجی، بر مؤلفه های عقلانی و واقع گرایانه هم تاکید
می کردند . ایشان ضمن آن که، مردم و زمامداران حکومت اسلامی را به هوشیاری و درایت فرا می خواندند، آنان را از انحراف
اخلاقی نیز برحذر می داشتند . به دنبال امتزاج عقل گرایی و اخلاق گرایی (به عنوان دو پایه عمده سیاست خارجی) بودند و
این گونه نبود که به بهانه اخلاق گرایی اصول عقلانی را در سیاست خارجی نادیده بگیرند .

از همین جهت است که در عین آرمان گرایی به تامین منافع ملی نیز اهمیت می دهد و این را در مقاطع مختلف نشان داده است;
چه زمانی که بر ضرورت حفظ ام القراء تاکید می کنند و چه زمانی که بر اولویت دفاع از مرزهای ایران نسبت به سایر کشورها تاکید
می داشتند . از همین رو از دید امام، بخشی از وظیفه نظام اسلامی در سیاست خارجی، تعقیب منافع ملی است که البته باز هم با
تاکید بر ضرورت رعایت توامان اخلاق و عقلانیت است، ولی به هر حال منافع ملی اهمیت خاصی در اندیشه ایشان دارد .

به هر حال از این منظر آرمان گرایی نه تنها در تقابل با واقع گرایی قرار نمی گیرد، بلکه واقع گرایی را جهت دار می کند و به دنبال
اخلاقی کردن قدرت است و گفتمان مسلط (عدم امکان اخلاقی شدن سیاست، حداقل سیاست بین المللی) را به چالش فرا
می خواند .

تکلیف گرایی از دیدگاه امام نیز با توجه به این مسئله قابل درک است . یکی از اصول مهمی که امام در سیاست داخلی و خارجی بر
آن تاکید می کرد، تکلیف گرایی فارغ از نتیجه بود که شاید در نگاه اول غیر قابل درک باشد . ولی عملکرد امام و تحلیل آن می تواند
تا حد زیادی این موضوع را تبیین کند . سؤال این است که آیا در هر شرایط و در هر زمینه ای، تکلیف فارغ از سود و زیان آن مورد
توجه است . به نظر می رسد که براساس عملکرد امام، نمی توان به این سؤال پاسخ مثبتی داد . امام در زمینه حفظ اسلام و
جلوگیری از هرگونه تعرض به ارزش های آن، به تکلیف اسلامی فارغ از هر نتیجه و سود و زیانی عمل می کرد، ولی در کلیه
زمینه های سیاست خارجی این گونه نبودند . مورد سلمان رشدی و فتوای امام بر قتل ایشان، بیانگر همین مسئله است . این اقدام
با اینکه در اواخر عمر ایشان صورت گرفت و از لحاظ زمانی متاخر بر اقداماتی بود که به نظر می رسید در آنها به اصل نتیجه و سود
و زیان توجه شده (مانند پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل و پایان جنگ)، ولی فارغ از تمام جهت گیری ها و قطب بندی های
بین المللی و با علم به آثار جهانی مترتب بر آن، فتوای مذکور را صادر کرد که می توان گفت صرفا عملی بر حسب تکلیف بود .

این فتوا نشان داد که در جایی که هویت و کیان اسلام در معرض تهدید است و ارزش های اساسی آن مورد تحقیر واقع شده، محل
تامل در باب سود و زیان یک فعل نیست; ولی پذیرش قطعنامه و پایان جنگ هم نشان می دهد که امام همیشه فارغ از سود و زیان
و نتیجه; تصمیم نمی گرفتند . در واقع عملکرد خود حضرت امام نشان می دهد که این کلام در مقامی مصداق دارد که عمل واقعا از
جنس تکلیف، آن هم یک تکلیف بزرگ و حیاتی است و کیان و موجودیت کل مسلمانان به آن بستگی دارد .

ب . اصول سیاست خارجی از دیدگاه امام

موضوع دیگر در زمینه سیاست خارجی از دیدگاه امام، اصول سیاست خارجی است .

اصول سیاست خارجی، معیارهای ثابت برای برنامه ریزی و اقدام در سیاست خارجی است که روابط خارجی کشور را هدفدار کرده،
تمامی توان و امکانات یک کشور را جهت تحقق آن اصول به کار می گیرد .

سؤال این است که امام چه موضوعاتی را جزء اصول سیاست خارجی اسلامی و جمهوری اسلامی ایران و جزء ذات آن می پندارند و
این اصول بر چه مبنایی استوارند و در مواجهه با واقعیت، تا چه حدی دچار تحول و انعطاف پذیری می شوند؟

با تامل در اندیشه سیاسی امام، می توان به این نتیجه رسید که ایشان بر سه اصل مهم در سیاست خارجی تاکید می کردند که
عبارت بودند از اصل نفی سبیل، اصل دعوت و حفظ دارالاسلام که از مبانی فقهی و اسلامی نشات گرفته اند و بسیاری از
جهت گیری ها و هدایت های ایشان در سیاست خارجی، مبتنی بر یکی از اصول فوق یا ترکیبی از آنها بوده است .

اصل نفی سبیل اصلی قرآنی است که از نظر امام، اهمیت فوق العاده ای دارد و سیاست نه شرقی و نه غربی که از امهات اهداف
سیاست خارجی امام بود، از آن نشات گرفته بود . امام با سلطه بیگانگان بر کیان اسلامی به شدت به مخالفت برخاسته و در واقع
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی در ایران، مبارزه و براندازی سلطه بیگانگان در ایران بود .

رویکرد امام نسبت به نظام بین الملل و جهت گیری هجومی و مبارزه جویانه ای که به آن داشتند، ناشی از اعتقاد به این اصل حیاتی
بود . البته از نظر امام حیطه شمول اصل نفی سبیل، محدود به ایران نیست، بلکه ایشان سلطه هر قدرتی را بر شئون سیاسی،
فرهنگی و اقتصادی مسلمین نفی می کند . منشا این اعتقاد به اصل دیگر ایشان، یعنی حفظ دارالاسلام باز می گردد . از این نظر،
مصالح امت اسلامی از دیدگاه امام اولویت دارد و مصالح ملت ایران هم به عنوان جزئی از امت اسلامی در چارچوب مصالح اسلامی
مورد نظر است . حمایت های ایشان از ملت فلسطین و مبارزه سرسختانه ایشان با اسرائیل، در راستای یکی از اصول عمده
یاست خارجی امام بود .

برقراری ارتباط میان این دو مقوله، البته تذکر این نکته ضروری است که برقراری ارتباط و سازگاری میان این دو مقوله، یعنی
مصالح اسلامی و مصالح ملی و استنتاج یک منطق روشن از اندیشه و عمل امام بسیار پیچیده است، ولی تفکیک نظر و عمل در
این زمینه می تواند مؤثر باشد . بدین معنا که از لحاظ نظری ظرف تفکر ایشان، امت اسلامی است; ولی از لحاظ عملی، از آنجا که
حفظ ام القری اهمیت حیاتی برا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.