پاورپوینت کامل معرفت شناسی اسلامی در تطبیق با نظام های معرفتی دیگر ۷۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل معرفت شناسی اسلامی در تطبیق با نظام های معرفتی دیگر ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل معرفت شناسی اسلامی در تطبیق با نظام های معرفتی دیگر ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل معرفت شناسی اسلامی در تطبیق با نظام های معرفتی دیگر ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

۳۵

علوم انسانی در غرب پیشرفت های بزرگی داشته است که از آن جمله می توان به پیشرفت های شگفت انگیز در روان شناسی،
جامعه شناسی، انسان شناسی و فلسفه علم اشاره کرد . با توجه به تلاقی علم اصول با محورهای این علوم در بسیاری از نقاط، به نظر
شما میزان امکان به کارگیری داده های این علوم در بازسازی میراث اسلامی چقدر است؟

زمانی که از علوم انسانی و اجتماعی و چگونگی استفاده ی از آنها در زمینه ی علوم نقلی اسلامی سخن می گوییم، چاره ای جز
معرفت فلسفه ی این علوم در غرب، و محیط پیدایی این علوم و الگوهای معرفتی و دید کلی ای که خاستگاه این علوم است، نداریم .
در عین حال باید به همین ابعاد در میراث نقلی خود نیز، معرفت بیابیم، تا بتوانیم نقاط تلاقی و جدایی نظام معرفتی توحیدی و
نظام معرفتی دیگران را بشناسیم .

معارف اجتماعی و انسانی ای که از «نگرش کلی » اروپایی برآمده است، معارفی محدود است و آفاق آن به لحاظ ارزش ها، معانی و
مدرکات، منحصر به محسوسات و چارچوب زمانی و مکانی مشخصی است که به انجام های قطعی راه می برد و شبکه ای از
ارزش های معاند و معارض با دیدگاه معرفتی اسلامی را بنیاد می نهد . یکی از ارزش هایی که «نظریه ی اجتماعی غربی » مطرح
کرده، اصل «چالش و نزاع » است . چالش و نزاع در نظام معرفتی غربی، اموری عارضی نیستند، بلکه دو عنصر اساسی در این نظام
اند . هر گاه چالش و نزاعی نباشد که بحران موجود را پنهان نگه دارد، پویایی مطلوب – در نگاه آنان – برای ایجاد «کنش تمدنی » یا
ایجاد «تجدد و تنوع » در آن وجود نخواهد داشت . زمانی که اتحاد جماهیر شوروی سقوط کرد، باید بی درنگ دشمن جایگزینی
فراهم می شد تا در صورت لزوم جنگ سرد یا گرمی علیه او به راه اندازند . از این رو خطر موهومی به نام «دشمن اسلامی » ساختند
و پرداختند . حتی کار به جایی رسید که برخی از مسلمانان هم فریب این دشمن تراشی را خوردند و گمان کردند که اکنون
مسلمانان خطر حقیقی ای هستند که غرب را تهدید می کند و برای این توهم، فلسفه بافی ها کردند، در حالی که حقیقت امر این
است که همه ی این توهمات پیش از هر چیز، به فلسفه ی «چالش و نزاع » موجود در نظام معرفتی غربی بر می گردد .

ارزش های دیگری نیز در نظام معرفتی غربی مطرح است، مانند «تسلط و سیطره » ، «بازدارندگی » ، «مشروعیت بین المللی » که
همگی ارزش هایی ثابت در «نظام معرفتی غربی » هستند و پس از عصر «روشنگری » برآمدند و در قرن نوزدهم رشد و نمود یافتند .

«اصول فقه » و دیگر علوم و معارف اسلامی از نظریه ی معرفتی ای سر برآوردند که به «وحی الاهی » به عنوان منبع مهم معرفتی –
در کنار طبیعت – ایمان دارد . این نظریه ی معرفتی، دو قرائت – وحی و طبیعت (جهان) – را جمع کرده است، اما نظریه ی
معرفتی ای که خاستگاه معارف اجتماعی غرب است، وحی را نوعی سحر و شعبده بازی و افسانه های ملت ها می داند و نه بیش از
این .

عملیات انتقادی ای که دانش مندان غرب در قرن هیجدهم – و از جمله کانت و هیوم – به راه انداختند، ریشه ی شک و تردید را در
همه ی معارف غیر تجربی دوانده است و از عملیات تفکیک و تشکیک و رد هیوم جز منطق و ریاضیات جان سالم به در نبرده است;
زیرا این دو با حقایق و وقایع تعاملی ندارد و تنها با نشانه های منطقی بین حقایق تعامل دارد .

به این ترتیب، ایجاد تقارب میان تولیدات این نظام معرفتی و تولیدات نظام معرفتی اسلامی، کار پیچیده و خطرناک، و نیازمند
منتقدان پر اطلاعی است . هم اکنون سازمان یونسکو، نظام معرفتی غربی را مبنا قرار داده است و از این رو تعریفی را که برای
«معرفت » برگزیده، «هرگونه دانسته ی قابل حس و تجربه » است . بنابراین تعریف، هر آنچه حس و تجربه نپذیرد، از دایره ی علم و
معرفت خارج است . امت ما در مراحل مختلف تاریخی اش، تداخل با نظام های معرفتی دیگر را پذیرفته و در سطوح متفاوت با آن
داد و ستد داشته و سود و زیان دیده است . ارزیابی نتایج به دست آمده در این زمینه، نیازمند مطالعات و پژوهش های عمیقی است،
چنان که غرب نیز از ما اقتباس کرده و با نظام معرفتی ما تداخل داشته است .

اما آنچه که امروزه نیازمند آن هستیم، کشف «روش مندی قرآن کریم » در تطبیق نظام های معرفتی دیگر و اشراف بر آن است .
قرآن مجید کتاب های [آسمانی] پیشین را تصدیق کرده است; یعنی آنها را احضار و نقد و تصفیه کرده و سپس در ضمن نظام
معرفتی توحیدی و الگوی معرفتی اسلامی گنجانده است . قرآن کتاب های پیشین را تصدیق کرده و بر آن اشراف و احاطه یافته و
از آن فرا رفته است . این کاری است که شایسته است، عالمان و متفکران مسلمان انجام دهند .

پروژه ی «معرفت شناسی اسلامی » در مبناپردازی برای اجتهادی معاصر و پاسخ گو به نیازهای جدید زندگی، چه نقشی می تواند
داشته باشد؟

پروژه ی «معرفت شناسی اسلامی » در اصل پروژه ای تجدیدگرا و در عین حال اجتهادی است . از آن رو تجدیدگرا است که قرائتی
جدید را از میراث اسلامی ارایه می دهد و به این وسیله می کوشد تا به اصولی که از آن برآمده، باز گردد و میزان اتصال خود را به
خاستگاه ها و منابع تکوین اولیه اش و نیز میزان انفصال خود را از آن باز شناسد . در چارچوب کشف عوامل اتصال و انفصال بین
میراث و منابع آن، کار بازنگری انتقادی از این میراث انجام می شود . حرف آخر در این کار را منابع (خاستگاه میراث)، مقاصد و
کلیات و غایات آن می زنند . با این کار امور نسبی موجود در میراث بازشناخته و رابطه ی آن با امور مطلق روشن می شود، به
گونه ای که امور خاص و مشخص و زمان مند از امور عام و فراگیر متمایز می شود . هم چنین دوره های ایستایی و گسست در میراث
رصد می شود و تلاش می شود تا اسباب حقیقی آن بازشناخته شود . این اقدامات برای پشت سرگذاردن دوره های ایستایی و
گسست و تحقق بخشیدن به پیوست بین عناصر میراث و دوره های بنا و تشکل آن انجام می شود . با انجام این کارها ما و آیندگان
خواهیم توانست، بخش کارآمد و شایسته ی میراث را به صورتی روش مند و نه گزینشی و کورکورانه، مبنا قرار دهیم . گام های این
روش را یک بار دیگر به اختصار باز می گویم:

۱ . بازخوانی انتقادی میراث و قرائت معرفتی آن .

۲ . پیراستن الگوهای معرفتی آن بر اساس اصول – که کتاب قرآن به عنوان خاستگاه تصور، عقیده و احکام است و سنت نبوی به
عنوان منبع روشنگر و الزام آور .

۳ . تحقق ارتباط و پیوست با این میراث و پشت سر نهادن دوره های گسست از آن، پس از درک فراگیر آن .

۴ . تمییز نهادن بین امور ثابت و متغیر با هدف روشن شدن اموری که استصحاب بردارند از امور موضعی (مقطعی) و خاص، و
کنار نهادن امور خاص و موضعی از میراث و فرا رفتن از آن پس از درک فراگیر آن و درس گرفتن از آن .

نسبت به علوم اجتماعی و انسانی معاصر هم که از دل نگرش غربی به جهان و انسان و زندگی برآمده و این علوم را ابزار تفسیر همه
چیز قرار داده، باید چنین عملیاتی انجام شود، اما در چارچوب این نگرش غربی که این علوم و معارف را بر اساس الگوهای معرفتی
و روش های مبتنی بر سکولاریسم، بنیاد نهاده است . «معرفت شناسی اسلامی » می کوشد تا این معرفت انسانی و اجتماعی را از خود
باختگی نسبت به روش های غربی نجات دهد . البته خود باختگی با نگرش سالم و مناسب به جهان و هستی و زندگی و ربط دادن
آنها با الگوهای معرفتی دیگر که گاه به لحاظ تفسیری مفید و از جهت کنش انتقادی پذیرفته است، تفاوت دارد .

نگرش غربی بسیاری از پدیده های منفی را به بار آورده که حیات معاصر ما از آن رنج می برد . برجسته ترین این پدیده ها، تفکیک
امور شکل دهنده ی جهان بینی و چارچوب ساز و روش ساز، با عجز از ترکیب این امور است . از این رو دوره ی «نوگرایی » (مدرنیسم)
شاهد روند تفکیک گسترده ای بود که شامل جهان و زندگی و دین و تاریخ و طبیعت می شد . و پیش از آن که بتواند چیزی را از این
امور تفکیک یافته با هم ترکیب کند، به سرعت وارد مرحله ی «فرانوگرایی » (پست مدرنیسم) شد تا دامنه ی این تفکیک، خود انسان
را هم در بر گیرد . زمانی هم که به فکر ترکیب افتادند، همه چیز را از هم گسیخته و غیر قابل ترکیب یافتند . مثلا دین – که حافظه
تاریخی به دلیل انحراف کلیسا، احساس ناخوشی نسبت به آن داشت – [در مرحله ی تفکیک] در خدمت الگوی سکولار قرار گرفت –
در نتیجه، اگر قرار بود «دین » مورد اطاعت قرار گیرد، باید به خدمت منافع مردم در می آمد، به عنوان مثال هم جنس بازان
می توانستند از داشتن کلیساهای ویژه و روحانیانی از سنخ خودشان بهره مند شوند; زیرا دین به استخدام وضع موجود زندگی – و
نه هدایت و رهبری و ارشاد آن – در آمده بود . گسیختگی و تفکیک طبیعت و تبدیل اجزای آن به ابزارهای حمایت از انحراف نیز به
انجام رسیده بود . در نتیجه فرد هم جنس باز، «منحرف » به شمار نمی آمد، بلکه انسانی شمرده می شد که با ژن هایی و ریشه هایی
که سازنده ی شکل و شخصیت او هستند; هماهنگی دارد و اگر قرار باشد که روند زندگی و رفتارش را تغییر دهیم، باید در ترکیب
ژن های او دخالت کنیم، وگرنه او در انجام هر کاری به حکم این شیطان نهفته در وجودش (ژن) مجبور است! !

تفکیک تاریخ هم به این ترتیب بود که رویدادهای تاریخی به انگیزه های غریزی یا نیازهای اقتصادی تفسیر شد و از وقایع تاریخی
هر آنچه که قابل اثبات با روش های استنادی جدید – مانند کشف آثار یا اسناد و یا جسدهایی که آن را اثبات کند – نباشد، نادیده
گرفته شد!

آن گاه نوبت به تفکیک خود انسان رسید، که در مفهوم سکولار، چیزی جز مجموعه ای از مواد شیمیایی به هم پیوسته برای
شکل گیری این موجود نیست، و مفهوم خانواده و جماعت و امت همگی افکاری سیال و متغیر هستند که می توان ساختار بندی و
تعریف دوباره ای از آن – متناسب با نقش های در نظر گرفته شده اش در چارچوب «الگوی معرفتی سکولار» ارایه داد .

جهان اسلام هم تافته ی جدا بافته ای از دیگر ملت ها نیست . الگوی سکولار، سیطره ی خود را بر همه ی گوشه و کنار جهان و از
جمله بر جهان اسلام گسترده است، هر چند جهان اسلام بقایایی از ایمان و اسلام و عبادت ها و ارزش ها و سنت هایش را حفظ کرده
است، اما از بحران گسست بین سنت و تجدد و گسست بین میراث و نوگرایی رنج می برد، اما در غالب حوزه ها و میدان ها، الگوی
سکولار رایج، پیروز بوده است .

«معرفت شناسی اسلامی » می کوشد تا الگویی به عنوان جایگزین «الگوی سکولار» ارایه کند، اما این کار تحقق نخواهد یافت مگر این
که الگوی جایگزین، رقیبی قدرت مند و کار آمد و مشروع، و دارای توان تفسیری مطلوب باشد و در نهاد آن علاوه بر توان نقد و
تفکیک، قدرت ترکیب و بازسازی و زایش معرفتی و تصحیح روش مند نیز وجود داشته باشد .

«معرفت شناسی اسلامی » در چنین چارچوبی، روندی اجتهادی و نوآورانه می نماید; زیرا در مسیر الگویی پیشین حرکت نمی کند;
چرا که تجارب ا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.