پاورپوینت کامل مصاحبه با آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم ۶۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مصاحبه با آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم ۶۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مصاحبه با آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم ۶۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل مصاحبه با آیت الله شهید سید محمد باقر حکیم ۶۳ اسلاید در PowerPoint :

۸

اشاره ویاد

شهید آیت الله سید محمد باقر حکیم فرزند مرجع عالیقدر شیعی آیت الله العظمی سید محسن حکیم (قدس سره) در ۱۳۵۸ ه .
ق در نجف اشرف دیده به جهان گشود و در حوزه دیرین و پرآوازه آن شهر، آموزه های علمی و دینی را فرا گرفت . به ویژه از محضر
آیت الله شهید سید محمد باقر صدر استفاده وافر برد و از یاران خاص آن متفکر شهید شد . از او ده ها اثر علمی – دینی نشر یافته
است .

شهید سید محمد باقر حکیم در مبارزه با رژیم سفاک بعثی تلاش فراوان داشت و از پرچمداران رایت جهاد با آن دستگاه خودکامه
بود . از خاندان وی (آل حکیم) حدود ۹۰ نفر به دست رژیم حاکم عراق به شهادت رسیدند . او پس از سقوط صدام، در میان
استقبال پرشور، به کشور محنت زده عراق بازگشت و کانون توجه مردم آن دیار شد .

قبل از مراجعت، نشریه پگاه در مصاحبه اختصاصی با وی، خاطرات جهادی او و نیز دیدگاه هایش در مورد مبارزات مردم آن
سرزمین را بازخوانی داشته است . اینک در یادمان خاطره آن مجاهد اندیشمند و نیز پاس داشت ایام عطرآگین حضورش در میان
ما ایرانیان، این مصاحبه را مجددا ملاحظه می کنید .

«پگاه »

با سپاس از وقتی که در اختیار ما گذاشتید، به عنوان نخستین سؤال، دوست داریم از نهضت علمای عراق پس از سقوط نظام
سلطنتی و جزئیات این حرکت و چگونگی آغاز فعالیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی علمای شیعه در نجف و دیگر شهرهای بزرگ
عراق مطالبی را برای ما بیان بفرمائید .

این موضوع ابعاد و زوایای فراوانی دارد که من فقط به عناوین این ابعاد اشاره می کنم . البته می توان این موضوع را با کمک اسناد
موجود و یافتن شرح و تفصیل آن ها در برخی نوشته ها، پی گیری کرد . عنوان نخست در این موضوع، وضع سیاسی تازه ای است که
در آن شرایط و اوضاع به وجود آمد، و تغییر نظام سلطنتی به نظام جمهوری، یکی از نتایج آن بود . پس از جنگ جهانی اول، جهان
عرب و اسلام، به سوی کسب آزادی و استقلال گام برمی داشت . در این اوضاع که از جمله آنها می توان به حوادث مهمی به وقوع
پیوست حرکت مصدق و جنبش ملی شدن صنعت نفت در ایران و هم چنین سقوط نظام پادشاهی و روی کار آمدن نظام جمهوری
و ملی شدن کانال سوئز در مصر اشاره کرد . در مناطق دیگر جهان نیز شاهد چنین حرکت هایی بودیم . حرکتی از این نوع را در
استقلال پاکستان از هند و برپایی نظام جمهوری اسلامی در پاکستان هم مشاهده کردیم . همه این حوادث برمنطقه و نیز بر عراق
تاثیرگذار بود .

عامل مهم دیگر در این دوره، ظهور مرجعیت «امام حکیم (ره)» بود . پس از جنگ جهانی اول و انقلاب دهه بیست عراق، حوادثی
پیش آمد که در نتیجه آن علما و مراجع عراق به انزوا و دست کشیدن از فعالیت روی آوردند . وضعیت سرکوب حاکم بر عراق شبیه
وضعی بود که رضاخان در ایران برای علما و مراجع به وجود آورده بود . در این مرحله، ظهور مرجعیت امام حکیم با خصوصیات و
شخصیت برجسته ایشان، تاثیر جدی ای در بیداری علما داشت . وی انسانی آگاه، با سابقه مشارکت در جهاد علیه انگلیس (در جنگ
عراق و سقوط دولت عثمانی) بود . وی پس از این نیز در درگیری های میان جنبش مشروطه خواهان و استبدادطلبان مشارکت
داشت و ایشان علاوه بر اشتغال به کار فقهی، حوزوی و مسئله مرجعیت، به امور سیاسی و اجتماعی نیز اهتمامی تام داشتند .

موضوع مهم دیگر، هجوم فرهنگی – فکری مخالفان بود که برجسته ترین نشانه آن سوسیالیسم علمی – مارکسیستی بود . احزاب
کمونیست در جهان عرب، به ویژه در عراق، به شکل گسترده ای فعالیت داشتند; احساس خطری که علما از این ناحیه می کردند و
ترس از تاثیر این تفکر بر ابعاد فکری و فرهنگی جوامع اسلامی نقش عمده ای در ورود علما به عرصه سیاسی و فرهنگی داشت .
عوامل دیگری نیز وجود داشت، اما عواملی که محرک های اصلی این جنبش محسوب می شود، این چند عامل است:

عامل اول، مرجعیت دینی; به همین دلیل مرجعیت دینی به عنوان چارچوب فعالیت های سیاسی و اجتماعی مطرح شد و حتی
احزاب و سازمان های اسلامی نیز دنباله رو مرجعیت دینی بودند، در حالی که می بایست خود آنها دارای چارچوب فعالیت سیاسی –
اجتماعی می بودند .

عامل دوم، بسیج امت برای ورود به عرصه سیاسی – اجتماعی بود . حتی مردم نیز به دلیل حوادث سرکوب گرانه گذشته، منزوی
شده بودند و از فعالیت سیاسی – اجتماعی دست شسته بودند و فعالیت اجتماعی تنها منحصر در نخبگان بود . نظر امام حکیم این
بود که باید مردم را برای فعالیت سیاسی – اجتماعی بسیج نمود و خود وی نیز گردهمایی های بزرگی را در برخی از مناطق عراق
مانند نجف، کربلا، سامرا، بصره، دیوانیه و دیگر مناطق ترتیب می داد که به طور سالانه برگزار می شد و صدها هزار نفر از عموم
مردم عراق در آن شرکت می کردند . وی هیئت های حسینی را نیز به فرصتی برای فعالیت دینی، اسلامی، سیاسی و اجتماعی
تبدیل کرد . امام حکیم روابط صمیمانه و گسترده ای را با گروه های مؤثر مانند عشایر عراقی که نقش مهمی در حرکت ها داشتند،
برقرار کرد . هم چنین وی با تحصیل کردگان، کارمندان ادارات و نیروهای ارتش که بخش وسیعی از آنان را شیعیان تشکیل
می دادند، رابطه برقرار کرده بود .

به طور حتم آیت الله العظمی حکیم برای پیش برد طرح های خود به یک سری نیروهای آموزش دیده و هماهنگ نیاز داشت تا در
مقابل تهاجمات فرهنگی و فکری ایستادگی کنند، زیرا این کار به ایجاد آمادگی و آگاهی های لازم نیازمند بود .

این موضوع سومی است که من قصد داشتم بیان کنم . موضوع نخست، تشخیص چارچوب بود که همان مرجعیت دینی بود .
موضوع دوم بسیج مردم به عنوان نیروی قابل اتکا در جنبش سیاسی است و موضوع سوم ایجاد آگاهی فرهنگی – سیاسی در متن
امت بود . در این زمینه امام حکیم (ره) چند کار بسیار مهم انجام داد; نخستین کار، جذب عناصر تازه، به ویژه جوانان، به
حوزه های علمیه بود . زمانی که ایشان مرجعیت دینی را عهده دار شدند، شمار طلاب عراقی از صد نفر فراتر نمی رفت که در دوره
مرجعیت ایشان به یک هزار و پانصد نفر رسید . بیشتر این طلبه ها از جوانانی بودند که از نقاط مختلف عراق به حوزه های علمیه
هجرت کردند .

برنامه دوم ایشان، تاسیس کتابخانه های فرهنگی در نقاط مختلف عراق بود، به گونه ای که شمار شعبه های کتابخانه مرکزی آیت
الله حکیم به بیش از هفتاد کتابخانه در سراسر عراق می رسید . این کتابخانه ها مرکز تجمع جوانان عراق بود که جلسات و
میزگردهای خود را در آن ها برگزار می کردند .

اقدام سوم ایشان تاسیس مؤسسات فرهنگی مانند مدارس نظام مند و دانشکده ها; مانند دانشکده اصول دین و دانشکده فقه و …
بود . دانشگاه کوفه را نیز ایشان تاسیس کرد که بعدها بعثی ها آن را مصادره کردند .

اقدام چهارم ایشان انتشار کتاب و مطبوعات بود; مجموعه ای از مطبوعات فرهنگی مانند جمله النجف، مجله الاضراء، مجله
الایمان و … از دوره مرجعیت ایشان برجای مانده است . بسیاری از کتاب های اسلامی نیز برای گسترش فرهنگ اسلامی منتشر
شد . بسیاری از این کتاب ها به شکل سلسله جزوات چاپ و توزیع می شد .

این خط فرهنگی که ایشان ایجاد کرده بودند، آثار مهمی برجای گذاشت . امام حکیم سعی کرد تا اسلام را به عنوان نظامی
اعتقادی و نظامی اجتماعی در جامعه مطرح کند، به گونه ای که بتواند مشکلات اجتماعی ای را که انسان ها با آن روبه رو می شوند،
حل کند .

موضوع پنجمی که می توان بدان اشاره کرد، ایستادگی ایشان در برابر استبداد، ظلم و فساد موجود در جامعه بود . استبداد، فساد
و ظلم از مسائل عمده ای بود که ایشان به طور مستقیم به مبارزه با آن برخاستند; برای مثال ایشان از کردهای شمال عراق با آن
که شیعه نبودند و از نظر مذهبی با ایشان ارتباط نداشتند، دفاع می کرد، زیرا آنان در معرض کشتار، آوارگی و مظلومیت قرار
گرفته بودند . ایشان با طائفه گرایی و تعصب های مذهبی مقابله می کردند و مسئله فساد موجود در ادارات و دستگاه های دولتی و
جامعه را با قدرت پی گیری می نمودند و در مناسبت های مختلف از آن سخن به میان می آوردند . از این رو سیمای مرجعیت،
سیمایی اصلاح گرا و استبدادستیز گردید . اصل مهم دیگری که فراموش کردم که آن را زودتر بیان کنم، مسائل عام امت اسلام و در
راس آن مسئله فلسطین است . برای نخستین بار در زمان امام حکیم (ره) مرجعیت دینی فتوایی درباره جهاد برای آزادسازی
فلسطین و در تایید عملیات شهادت طلبانه صادر کرد . ایشان مصرف اموال شرعی و زکات برای کمک به فلسطینی ها را جایز
شمرد و زمانی که حادثه آتش سوزی در مسجدالاقصی اتفاق افتاد، بیانیه ای در این باره صادر کرد . زمانی که شاه ایران قصد داشت
اسراییل را – هر چند به شکل جزئی – به رسمیت بشناسد، ایشان موضع گرفتند که در این باره نامه هایی بین ایشان و شیخ الازهر
مبادله شده . در مورد رهایی ملت های اسلامی از یوغ استعمار نیز اهتمام جدی ای داشتند . ایشان خواهان استقلال ملت های
مسلمان و رهایی آنان از سلطه استعمار غرب و شرق بودند و با هر دو اردوگاه حاکم بر جهان، یعنی شرق و غرب مبارزه می کردند .

علمای ایرانی ساکن در عراق در این جریان چه نقشی داشتند؟

چنان که اشاره کردم، اهتمام امام حکیم تنها منحصر به عراق و ارتقای سطح حوزه های علمیه آن نبود . حوزه های علمیه در زمان
ایشان رشدی جدی داشت و سطوح محروم و مستضعف حوزه علمیه نیز ارتقا یافت . برای مثال تعداد افغانی های حوزه که
شمارشان از صد و بیست نفر فراتر نمی رفت، در زمان ایشان به بیش از دو هزار رسید . پاکستانی ها که شمارشان در حوزه به بیش از
پانزده نفر نمی رسید، به سیصد نفر رسید . تعداد لبنانی ها که تنها چند نفر را در حوزه داشتند، از چهارصد تن فراتر رفت . در
منطقه خلیج و بحرین نیز که شمار طلبه های آن از عدد انگشتان دست فراتر نمی رفت، حوزه بزرگی تشکیل شد . امام حکیم توجه
جدی ای به این طبقات و مناطق محروم داشتند . اما ایرانی ها که بحم

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.