پاورپوینت کامل راستی تو چندمین آسمان بودی ۳۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل راستی تو چندمین آسمان بودی ۳۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل راستی تو چندمین آسمان بودی ۳۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل راستی تو چندمین آسمان بودی ۳۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۸
نه گریستم، نه یخ زدم . فقط مردم (از بی تو حفره ای شکل می گرفت)
شاعران در این زمان ها فرا می رسند و می دانند چه بسرایند
من نمی دانم .
پیش از شروع این شرع نمی دانستم
اکنون نمی دانم
در پایان شعر هم نخواهم دانست
(از پیش می گوید، هر بار می گوید، هزار بار می گوید در هر سطح اشکهایش که مه است می گوید: من هیچ نمی دانم)
اما زنگ تو بود زده شد
و در هر حال بدیهی است آن چشمان یک طور
دیگرت
چو بر شبستان نجف آسمان
چه بر نجف شبستان آسمان
دیگر باید پیوسته باشد به چشمان خدایت
بدیهی است دستانت دو جدا شده باشند
تا یکسر بپیوندند
و باور می کنم انگشتانت را
که انگشتری عقیق داشت .
به یغمایش برده اند؟
چرا بپرسم نامش چیست قاتل:
هیتلر؟
رومل؟
هوبر؟
برمر؟
بلر؟
بریا؟
بوش؟
سنان؟
شمر؟
حرمله؟
ابن ملجم؟
صدام؟
خلیفه عباسی؟
رجوی؟
متوکل؟
شارون؟
بن لادن؟
و نام دیگرش چیست؟
؟
(و این شعری برای نماندن است در زمین، این شعر برای آن است که ردی در جهان به جا ننهد، با تو پرپر شود و پر گیرد)
حالا
شانه ات را کجا بجویم
می خواهم در همین جای شعرم
سر بر شانه هایت بگذارم
شانه هایی که سراسر به خدا بخشیده ای
گویی هیچ از تو این جایی نبود – شعرها چنین سروده می شوند .
توبی کجا، یکسرمحو او شدی
یعنی دستانت کو دراین شعر نداریم
یعنی پاهایت کو نداریم
همه چیز همان گونه پیش رفته است که باید .
زین پس پرچمی سرخ است، چرخ می زند
در دست دسته های بی نام عاشورا
دستانی که انگشت به انگشت نثار کرده ای
و دو همراه باوفا بودند در سلوک فنا
پاهایی که ترا اینک به آسمان می برند
(و این همان نام دیگر مشیت است . همان خمش زمان است) .
حالا قلبت را می خواهم
تا در آن بنشینم
این چشم های دلنشین
چشم هایت را می خواهم
که دوقلب بینا بودند، دیدگانت را به من ببخش، ای دیده ور
(اما نیز قلبت را و چشمهایت را به خدا بخشیده ای
دستانت و پاهایت را به خدا بخشیده ای)
پیش از این اینت و سپست را به خدا بخشیده ای)
و دیگر دو جهان در تو می نشیند و
ته نشین تو می شود دو جهان
راستی نام قاتلت چه بود؟
؟
این روح چه سبکبار
برفراز زمینی از زخم ها چرخ می زند
این پرنده
گوشت و استخوانی از راز و یک عشق دارد
و تابان است بر
ابر جسم
بر
غبار حسد
و تبخیر خون
باری
دیگر ما از بریم
شما را از دور می شناسیم
کلمه هاتان آب است در مرداد و آتش است در بهمن
حمدتان تابستان است
مهرتان جزیره مرجان سرخ است
بهم می پیوندد و ایمن گاهی فراهم می آرد برای سرگشتگی
کشتی ها به توفان هستید
آبی می زنید و
نمی مانید در برهوت نمی مانید (دنیا خشکسار است، شما ابری در گذر) شاعران چنین می گویند .
اما فاش کن نام قاتل تو چیست؟
دل ندارم به قطعه های تو نزدیک شوم
به قطعه قطعه های تو من دل ندارم
غریب بودی غریبه هستی
تو در شور می نواختی
به ماهور خطبه می خواندی
به لحن عراقی
از افشاری به افشانی رفتی
حالا در دستی چشمانت را داری
(دستانی که تمامش را پیشاپیش پیش فرستاده است)
در دستی پاره دلت را، کلماتت را، شنوایی ات را
که اینک یکایک زبان بی زمان شده اند
عرب و عجم به یکسو نهاده اند
زبان آسما ن شده اند
و این سرشت تو بود، سرنوشت تو بود
نام قاتل تو؟
آیا ماه از بی تو کم شد؟
یا نابهنگام برای همیشه در زادروز بدر
ترا به ماه، به ماه ماهان به ماه تمام افزودند؟
ای بازمانده ای که بازماندی و می دانستی که
نمی مانی و اینچنین ماندی
نام قاتلت، نام قاتلت چیست؟
همه جای جهان یک جور است
جلادان و نادانایی های کوتوله
بر تخت می نشینند
فرمان روایان، فرمان دهان، فرمان فرمایان
قصابان آدمیان با هم جهان را می خواند
اما معصومان شکنجه می بینند، به حبس می افتند
تکه تکه می شوند
و ادامه معصومان، و ادامه ادامه معصومان
و شکافندگان دانش ها و دانایان شکاف
این سان از تاریکی رخت بر می بندند
گاه مسموم
گاه مقتول
و همیشه ناب، ناب
تابستانی بی ناب
سلامستان سرمستان و خوشاب
و تو چه یک بهشت، صلح بودی و چه دو جهان صبر!
و نام قاتل تو اما ؟
امید آیا
ققنوس است یا فروردین
که از خاکستر و اسفند فرا می روید؟
حال یک جای خالی دیگر پر شد و در دل زمین
و برای همیشه در زمین جایی خالی ماند
و این سیاره هنوز همین سان سیر می کند:
حکیم کنار حکیم کنار حکیم کنار حکیم
حکیم کنار حکیم کنار حکیم کنار حکیم
حکیم کنار حکیم کنار حکیم کنار حکیم
آه این ردیف گورها تا خدا ادامه دارد
پاورپوینت کامل راستی تو چندمین آسمان بودی ۳۰ اسلاید در PowerPoint؟
تو چندین آسمان هستی
ای فرزند پدری که به دنیا نیامده از زهدان رخشان به آسمان پیوست
و سرنوشت بازماندگانش مدام رفتن شد
بی تردید آینه مان اولین همان اولینی تو
آقای من، محمد باقر
متبرک باد روزی که زاده شد او
و زادروزی که بازگشتی تو
چه بقیع، چه نجف
تو نیز در دل همان یکه جای داری
و بگو نام، بگو ؟
آری
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 