پاورپوینت کامل آموزه های دینی با رویکرد عرفانی – معنوی ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل آموزه های دینی با رویکرد عرفانی – معنوی ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل آموزه های دینی با رویکرد عرفانی – معنوی ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل آموزه های دینی با رویکرد عرفانی – معنوی ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
۱۴
در قرآن کریم بیش از سیصد آیه می توان یافت که جنبه ی عرفانی دارد . در این آیات رابطه ای بسیار نزدیک، صمیمی و مستقیم
میان خدا و بنده از یک سو، و بنده با خدا از سوی دیگر، برقرار شده است . انسان با قرائت و تدبیر در این آیات، خود را در محضر او،
و او را حاضر در لحظه لحظه های زندگی خود می بیند . گویا که او، هم اینک پیش روی من و در کنار من است . به این آیات توجه
کنید:
«و نحن اقرب الیه منکم و لکن لا تبصرون » (واقعه/۸۵) یعنی: «و ما از شما به او نزدیک تریم; ولی نمی بینید .»
«… فاستغفروه ثم توبوا الیه ان ربی قریب مجیب » (هود/۶۱) یعنی: «… از او آمرزش بطلبید، سپس به سوی او بازگردید، که
پروردگارم (به بندگان خود) نزدیک و اجابت کننده ی (خواسته های آن ها) است .»
«… لا تقنطوا من رحمه الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا …» (زمر/۵۳) یعنی: «… از رحمت خداوند نومید نشوید که خدا همه ی
گناهان را می آمرزد .» و شاید از تمام آیات جالب تر، دو آیه ی ذیل باشد، یکی این آیه که می فرماید: «… و اعلمو ان الله یحول بین المرء
و قلبه …» (انفال/۲۴) یعنی: «… و بدانید که خداوند میان انسان و قلب او حایل می شود … .»
خصوصا با توجه به این نکته که اگر چیزی میان دو طرف حائل خود و انسان بخواهد به طرف دیگر دسترسی پیدا کند، ناچار باید
از حائل گذر کند; لذا می توان گفت که عبور از خود به خود ممکن نیست، مگر بعد از گذر از او; یعنی هر توجهی به خویشتن،
نخست توجه به اوست و سپس توجه به خود . به تعبیری دیگر، خداشناسی یا مقدم بر خودشناسی است یا عین آن .
و آیه ی دوم این که فرمود: «واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی و لیؤمنوا بی لعلهم
یرشدون » (بقره/۱۸۶) یعنی: «و هنگامی که بندگان من، از تو درباره ی من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعاکننده را به
هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه بیابند .» خصوصا با توجه به این
نکته که خداوند در قرآن معمولا از خود با زبان غایبانه; یعنی ضمیر «هو» (او) یاد می کند و در پاره ای موارد هم به صورت جمع با
ضمیر «نحن و انا» (ما) تنها در اندکی از موارد است که خداوند به خود می گوید «من » . اما در آیه ی اخیر، حضرت حق هفت مرتبه
گفته است: من . و به همین دلیل است که این آیه در قرآن منحصر به فرد می باشد و حتما می دانیم که شان نزول آن نیز ماه مبارک
رمضان است .
به هرحال، این گونه آیات در انسان حالت نزدیکی و آشتی ایجاد می کند، وسائط را از میان برداشته و انسان را به وصال نزدیک تر
می کند:
قرب نه بالا و پستی جستن است
قرب حق از حبس هستی رستن است
کارگاه قرب حق در نیستی است
غره هستی چه داند نیست چیست
افزایش محبت، اثر دیگر این دسته از آیات است . حب از حبه به معنای دانه است; چنان که دانه از زمین می روید و ریشه در خاک
دارد، حب حق هم ریشه در نهاد و بن مایه ی وجود آدمی دارد . به تعبیری، انسان در عمیق ترین لایه های وجودی خود با او آشنا
بوده به او عشق می ورزد . حب، آتشی است که در دل، هرچه را جز مراد می سوزاند و انسان را واله و شیفته و مست وصال می کند .
صبر و قرار را از انسان ستانده، امید و شوق به ارمغان می آورد . هیبت، بست و انس، دیگر پیامدهای تامل در این گونه آیات است:
مجرما بنگر کرمهای خدا
که تو را می خواند آن سو که بیا
پس مشو نومید، خود را شاد کن
پیش آن فریادرس فریاد کن
حسن خلق است و امید حق تو را
که تو را گوید به هر دم برتر را
از قرآن که بگذریم، در سنت هم مضامین عرفانی و عاشقانه فراوان یافت می شود . کافی است که انسان مناجات شعبانیه، دعای
کمیل، مناجات خمس عشر، دعای ابوحمزه و نیز ادعیه ی صحیفه ی سجادیه را مرور کند . مضامین بلند و والای نهج البلاغه هم
جایگاهی ویژه دارد . این همه دلالت بر این نکته دارد که قرآن و اهل بیت ( علیهم السلام) درصدد بوده اند تا به جز راه عقل و
استدلال، راهی دیگر که نزدیک تر است به روی انسان بگشایند و با زبان و ابزاری دیگر دین را معرفی کنند . و در حقیقت بعد عرفانی
و عاشقانه ی دین را برملا سازند و به جز عقل، میان دل و او، ارتباطی ویژه و مستقیم، رودررو و بدون حجاب برقرار کنند .
عارفان از این اندوخته ی گران بها، نیک بهره جسته اند و سعی بر آن داشته اند تا از این مایه های اولیه توشه برگرفته و آن را به شکل
یک جریان یا نهضت، به سطح جامعه کشانند و اسلام عرفانی و عرفان اسلامی را تحقق عینی بخشند . آنان در این جهت کوشش ها
کرده و مصیبت ها کشیده اند . عرفان، با تصوف و تصوف با زهدگروی دینی، که آن را اصحاب صفه و امیر مؤمنان (ع) و امام صادق
(ع) و در مراحل بعد، حسن بصری (۲۲ – ۱۱۰ ه . ق) بنیان نهادند، به صحنه آمد . «مکتب زهد» در قرن دوم به دست اول بانوی
صوفی; یعنی رابعه ی عدویه (م ۱۳۵ یا ۱۸۵ ه . ق) به «مکتب محبت و عشق » بدل شد .
جریان عمل گروی عرفانی و صوفی مآبی اجتماعی از قرون متوالی و در هر عصر و زمانی از ویژگی های خاصی برخوردار بود . از
نکات مهم آن است که صوفیه علی رغم آن که با استدلال و عقل رابطه ی خوبی نداشتند; اما بر اثر جدال ها، مناظرات علمی،
نزاع های فرقه ای و مخالفت های روزافزون، اندک اندک رو به استدلالی کردن آرا و نظریات خود آوردند . «قوت القلوب » از ابوطالب
مکی در قرن چهار، «اللمع » از ابونصر سراج طوسی در قرن چهار، «اسرار التوحید» درباره ی حالات ابوسعید در قرن پنج، «کشف
المحجوب » اثر ابواسحاق هجویری در قرن پنج، «الرساله القشیریه » از ابوالقاسم قشیری در قرن پنج، «منازل السائرین » اثر خواجه
عبدالله انصاری در قرن پنج، «تمهیدات » از عین القضاه همدانی در قرن شش، «شرح شطحیات » اثر روزبهان بقلی در قرن شش،
«مرصاد العباد» نوشته ی شیخ نجم الدین رازی در قرن هفت و «عوارف المعارف » از شهاب الدین سهروردی در قرن هفت، همه و همه
گوشه هایی از جریان تدوین، تبویب و به نظم کشیدن و ضابطه مند کردن تصوف و عرفان اسلامی است . این حرکت علمی در قرن
هفتم به دست عارف نامی و شهیر، محی الدین بن عربی (م ۶۳۸ ه . ق) به اوج خود رسید و تصوف کاملا مبانی عملی و نظری یافت و
از این طریق جایگاهی ثابت و بلند در میان علوم اسلامی پیدا کرد . البته عرفان دو حوزه دارد; عملی و نظری . صوفیان و عرفا در
هر دو حوزه به تنظیم و تنسیق پرداختند . «منازل السائرین » بهترین نمونه ی عرفان عملی و «فصوص الحکم » و «مقدمه ی قیصری »
بهترین مثال عرفان نظری است .
آنچه در رابطه با موضوع بحث حاضر مطمح نظر می باشد، این است که تاریخ عرفان و نیز خاستگاه آن; یعنی آیات و روایات نشان
از آن دارد که مضامین عرفانی به دو گونه آموزش داده شده و به نسل بعدی انتقال یافته است: غیررسمی یا غیرکلاسیک و رسمی یا
کلاسیک . در شیوه ی نخست، عارفان برنامه هایی از قبیل: محفل ذکر، آیین اربعین، ریاضات مشروع، جلسات وعظ و درس که
هریک شرحی مستقل دارد داشتند . هریک از این سرفصل ها خود راهی برای آموزش دین و یا لااقل آموزش بخشی از دین بود .
شیوه ی رسمی نیز به دو صورت انجام می شد . آنان از یک سو اندیشه های ناب عرفانی، قرآنی و اسلامی را به شکل آثار و کتب
عرضه می داشتند که بخشی از آنها را پیش تر گفتیم . البته باید گفت: آثار عرفانی هم گاه به صورت تذکره ها، مثل تذکره ی عطار;
زمانی به شکل نثرهای زیبا و دلنشین، نظیر رسائل خواجه عبدالله انصاری; در پاره ای موارد در قالب مباحث تخصصی، مانند
فصول و فتوحات; و گاهی هم با زبان حکایات و مثال ها، نظیر منطق الطیر عرضه می شد .
شیوه ی رسمی به صورت دیگری هم از سوی عارفان عرضه می شد و آن ادبیات عرفانی است . مهم ترین بخش ادب پارسی، ادب
عرفانی است . اگر عارفانه ها را از ادبیات ایران زمین برداریم، چیز مهمی از آن بر جای نخواهد ماند . اگر از ادبیات ایران حلاج،
سنایی غزنوی، باباطاهر، مولوی، سعدی و حافظ را برداریم، چه چیزی باقی خواهد ماند . عارفان به دلایلی
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 