پاورپوینت کامل بازخوانی دفاع مقدس در فضای ملی و بین المللی ۴۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل بازخوانی دفاع مقدس در فضای ملی و بین المللی ۴۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل بازخوانی دفاع مقدس در فضای ملی و بین المللی ۴۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل بازخوانی دفاع مقدس در فضای ملی و بین المللی ۴۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۰

اشاره

آنچه پیش رو دارید، گفت وگویی است با دکتر محمود رضا امینی، از فعالان عرصه دفاع مقدس که سال ها مسئولیت های مختلفی،
در رده فرماندهی خطوط عملیاتی داشته و پس از آن نیز به عنوان فرمانده سپاه در کردستان، گیلان و مازندران و نیز به عنوان
مشاور شهید صیاد شیرازی در فرماندهی کل ارتش، ایفای مسئولیت نموده است .

پدیده جنگ در انقلاب ما چه تاثیری بر تاریخ اجتماعی ما داشت و تاریخ اجتماعی ما با توجه به این پدیده، چه فرایندی را طی
کرده است؟ این سؤال برای شما از چه ابعادی حائز اهمیت است؟

جنگ پدیده ای تاریخ ساز بود که ماسوای نبرد در جبهه ها، هنجاری را پدیدار نمود و در قالب آن، فرهنگی را به جامعه معرفی کرد .
آنچه باید به آن پرداخته شود، نمایان گر همان هنجارها و همان فرهنگ است که زیبایی های آن می توانست، بر اصالتی به نام اسلام
و شعوری به نام شعور ملی یا شهامتی به نام شهامت جوانان ایرانی متکی باشد . اصالت حرکت نظامی ما به جنگ افزار و سخت افزار
تکیه نداشت، بلکه به نرم افزاری اتکا داشت که جوان خیابانی بدون محتوا را انگیره مند و هنجارمند کرد، تا از تمام فضای ذهنی
خود بگذرد و به عنوان یک عنصر پیشرو، گوی سبقت را از همه برباید و به جایی برسد که رهبر انقلاب بخواهد بر دستهایش بوسه
بزند .

آنچه که شما تحت عنوان نرم افزار مطرح فرمودید، اکنون به چه سرنوشتی دچار شده است؟

این نرم افزار، اکنون دچار فراموشی و در حقیقت دچار بی مهری شده است .

پیش از آن که به دلایل فراموشی بپردازیم، در همان زمان این نرم افزار چه تحولی را در اجتماع پدید آورد؟

پدران به فرزندان، اشراف به تهیدستان و طبقه ثروت زده و رفاه طلب به دیگران توجه کردند و همه به نوعی به ایثار و گذشت تن
دادند . تحولی که به حق فقط پیامبران باید آن را به وجود می آوردند . فرهنگ جبهه، فقط فرهنگ جنگیدن و مبارزه نبود، فرهنگ
محبت، ایمان و روحیه سرور بود . اتفاقا شادی و نشاط بود که اکنون مغفول مانده و جنگ به معنی خشونت و غم ادراک می شود .

در رفتارهای عادی نیز شما در جبهه رزمنده ای را سراغ نداشتید که اهل بی منطق بودن، بی علم بودن و بی دقتی باشد یا
رفتارهای استاتیکی و خشونت طلبانه داشته باشد . تنها سبقتی که رزمنده از دیگران می گرفت، سبقت در خیرات و پیشرفت بود;
در حقیقت ما در سطح جبهه ها تمامیت اسلام را شاهد بودیم .

به سؤال قبلی باز می گردیم; این فرهنگ در شرایط فعلی کجاست؟

در شرایط موجود این فرهنگ فراموش شده و مورد بی مهری قرار گرفته است، و چون در گردش نسل ها، انتقال به صورت دقیق و
ظریف اتفاق نیفتاده، نسل جدید تبیین و ترسیمی از جنگ، جبهه و فرهنگ آن ندارد .

به نظر شما، آیا حاملان این فرهنگ، یعنی بچه های جبهه، این جریان را به درستی انتقال دادند؟ به عبارت دیگر، ممکن است
جامعه مدعی شود که ما چنین فرهنگی را در جامعه ندیدیم، یا اینکه ما فقط خشونت و رفتارهای خشن آنها را در جامعه مشاهده
کردیم . شاید آنها هم تا اندازه ای توجیه داشته باشند که وقتی از جنگ به جامعه بازگشتند، با هویت دوگانه ای مواجه شدند و … ؟

این طبیعی است که وقتی عده ای از یک فضا به فضای دیگر بروند و مغایرت هایی هم ببیند و هیچ منطق توجیه کننده ای هم
وجود نداشته باشد، در یک وضعیت پارادوکسیکالی قرار می گیرند، به عبارتی، فضای جامعه بستر لازم را برای حضور اینها فراهم
نکرد و استقبال منطقی به عمل نیاورد . از طرفی هم، علیرغم تمایل آنها برای حضور در ساختارهای جدید، فضا به آنها اجازه مانور
نمی داد و طبیعتا رفتارهای عصبی و انفعالی را در پی داشت .

البته این کلیت جامعه نبود; ما بسیاری از تحولات فرهنگی و هنری و حتی همین بحث هسته ای را که اکنون جهان را به چالش
کشیده، از آبشخور اینها داریم; حوادثی که هم به خلاقیت نیاز دارد و هم به شجاعت .

منظور من این بود که ما ۲ بستر داریم; بستر ذهنی وبستر عینی; بستر ذهنی ما ادبیاتی دارد که در فیلم، داستان، شعر و رمان
تولید می شود، ولی آن بستر عینی که بتواند این فرهنگ را در جامعه بازتولید کند و مردم بتوانند آن را لمس بکنند، آیا این بستر
وجود داشت و آیا مردم توانستند این فرهنگ را لمس کنند؟

من هم قبول دارم که دوستان ما ساز و کار لازم برای تبیین و انتقال این فرهنگ را فراهم نکردند، اما از طرفی هم ساختارهای
موظف نیز نتوانسته اند به صورت شایسته به این مهم بپردازند . بسیج، بنیاد شهید، بنیاد جانبازان و … که یا مواجه با کمبودها
هستند و به انفعال افتاده اند یا دچار روز مرگی شده اند .

این انفعال، در عین اینکه تجربه ها هروز بیشتر شده و بودجه و حوزه مسئولیت تعریف شده و مشخص است، از کجا نشات می گیرد؟

از کمبودها و نبود صحنه مانور و احساس عدم اثربخشی; ضمن اینکه نیازهای جدیدی هم مطرح است و اگر با یک همت ملی به
این بسترها توجه شود، فضای مانور برای آنها بیشتر فراهم می شود، ولی اگر یک گروه بسیجی با هر تفکر مثبت، ببیند که به اندازه
یک حزب سیاسی امکان مانور ندارد و در اولین و آخرین حرکت خود متهم به خشونت می شود و به صورت طبیعی دچار انفعال
می گردد .

ممکن است شناخت نسبت به بسترهای اجتماعی و درک رئالیستی از جامعه وجود نداشته است تا با آن شکاف موجود میان
ارگان های آنها و واقعیت جامعه، به صورت درست برخورد نکردند . آیا اگر این بستر را درست می شناختند، باز ممکن بود راه به
خشونت ببرند؟

میزان شناخت آنها سهم مهمی در این مسئله دارد، ولی تمام سهم نیست . من قبول دارم که ساختارهای پشتیبانی هم
نتوانسته اند، این پل را برقرار کنند و پشت جبهه را با اعتماد رها کردند، و این اعتماد آنها به این ساختارها نیز نکته قابل
ملاحظه ای است; یعنی گفتند ما رفتیم برای شما، ولی کسی نگفت برگشتید برای ما .

یعنی منظور شما این است که تولید یا بازتولید این فرهنگ در جامعه، بیشتر از آن که محصول نقش خود باشد، متاثر از
گفتمان های حاکم بر جامعه بود؟

بله، دقیقا اینها گفتمان هایی نبود که در فضای دفاع مقدس به وجود آمده باشد .

اساسا شما آیا تحول در گفتمان ها را می پذیرید یا خیر؟ اگر نخواهید این مسئله را بپذیرید، باید به این مسئله معتقد شویم که
همان گفتمان آغازین انقلاب در دوره های بعد (چه جنگ و چه پس از جنگ) می باید ادامه داشته باشد، حتی امروز؟!

ما اینها را در یک راستا می بینیم; ما آن را دو گفتمان نمی دانیم . من به قابلیت تغییرپذیری معتقد هستم، ولی وقتی می گوییم ما
اکنون جوانان شجاع و ایثارگر می خواهیم، منظور این نیست که برای جنگ می خواهیم . الآن دیگر جنگی وجود ندارد، ما اکنون
آنها را برای دفاع و نوامیس خود می خواهیم . ولی آیا گفتمان ها همین را خواستند؟ مثلا امام پس از جنگ، از همه رزمندگان برای
حضور در سازندگی دعوت کردند . آیا ساختارها هم همین را خواستند یا به دلایلی تکنوکرات ها عملا گوی سبقت را از آنها ربودند .

اینجا دیگر باید در مؤلفه های این گفتمان ها و مؤلفه های موجود در آن فرهنگ مورد نظر، دقیق شویم که آیا این مؤلفه ها
می توانستند در کنار هم دیگر قرار بگیرند و همسازی داشته باشند و اگر می توانستند چرا قرار نگرفتند؟

یقینا می توانستند، ولی به هزینه های خاص خود نیاز داشت .

هزینه ها هم بحث خود را دارد . همین گفتمان ها هم هزینه هایی داشتند و می خواستند آنها را تامین کنند; اگر از یک زاویه
مشخص تر به این مؤلفه ها نگاه کنیم . مثلا از زاویه سنت و مدرنیسم، هم قابل تبیین است که در آنجا حاکمیت م

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.