پاورپوینت کامل گفت و گو با سردار رشید ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفت و گو با سردار رشید ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفت و گو با سردار رشید ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل گفت و گو با سردار رشید ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

مقدمه

هشت سال دفاع مقدس، بی تردید آزمونی بزرگ برای اثبات قدرت ایمان، حقانیت و پایداری پیروز ملت ایران است . روزهای
حساس و سرنوشت ساز دفاع مقدس ملت مسلمان ایران، سرشار از حماسه آفرینی ها و سلحشوری های بهترین و دلاورترین فرزندان
این امت است . در این دفاع مقدس بی تردید تمامی آحاد ملت شرکت داشتند و بسیاری از آنان که حماسه های تاریخی آفریدند،
گاهی به دلیل فروتنی و پرهیز از بازگو کردن آن حماسه ها اغلب ناگفته مانده است و حقیقتا جا دارد آنان که با تاریخ سروکار دارند،
حکایت ناگفته خود را برای ثبت در تاریخ بنویسند و داستان قهرمانی هایشان را در سالیان متمادی به سایر اسطوره های دیرپا سینه
به سینه نقل کنند تا فداکاری های شورانگیز یک ملت در دفاع از آرمان های ملی خود، هرگز به دست فراموشی سپرده نشود .

به نظر شما زمینه ها و دلایل اساسی آغاز جنگ عراق علیه ایران چه بود؟

از روزی که دولت ایران تشکیل شد، اختلافاتی بین دو کشور وجود داشت . حتی رژیم پهلوی ایران برای به رسمیت شناختن عراق
جدید، به دلیل برخی اختلاف های مرزی، ابا داشت; اما انگلیسی ها اصرار داشتند که ایران عراق را به رسمیت بشناسد و انگلیس
هم مشکلات مرزی را حل کند و ایران نیز بر این اساس، عراق را به رسمیت شناخت; اما انگلیس به قول خود عمل نکرد . در تمام
مدت حاکمیت صدام تا زمان سقوط و حتی قبل از آن – به غیر از یک دوره – با عراق اختلاف مرزی داشتیم . بنابراین بحث اختلاف
مرزی، بحثی نبود که پس از پیروزی انقلاب به وجود بیاید . بلکه محدودیت هایی که عراق داشت و اهمیتی که خلیج فارس برای
عراق ایجاد می کرد، تنگناهایی برای عراق ایجاد کرده بود و عراق سعی می کرد از این تنگنا بیرون بیاید . در قرارداد ۱۹۷۵
(موافقت نامه الجزایر) عراقی ها مجبور شدند تن به آن قرارداد بدهند .

موقعیت داخلی عراق و جنگ های داخل، آن کشور را مجبور کردند این قرارداد را بپذیرد; اما همان موقع می گوید که ما چهار،
نج سال دیگر دوباره دست به کار می شویم . اساسا آنچه در قصه عراق اتفاق افتاد، سابقه ای طولانی دارد .

امیدواریم در دوره جدید عراق این مشکل حل شود، اما در چندین سال گذشته، حل نشده است . غیر از این مسئله، ما یک بحث
عربی – غیر عربی هم داریم که این هم فقط به دوران انقلاب باز نمی گردد، بلکه به قبل از انقلاب باز می گردد . در خاطرات یکی از
دیپلمات های ما در عراق آمده است که در یک جلسه ای که سفیران کشورهای مختلف بوده اند، و زمانی که روابط ایران با مصر و
عربستان بسیار خوب بود، در آن جلسه سفیران عربی به ما گفتند: فکر نکنید ما از عراق دلخوشی نداریم و روابط ما با شما حسنه
است; اگر همین امروز بین شما درگیری اتفاق بیفتد پشت عراق خواهیم بود . پس پتانسیل عربی – غیر عربی یک پتانسیل قوی
است که عراق را ملزم کرده در کنار انگیزه های تاریخی و ژئوپلتیک حوادثی را علیه ایران ایجاد کند .

البته اگر اتفاقی هم می خواست بیفتد، بدون اتکا و هماهنگی های لازم صورت نمی گرفت و آغاز و پایان آن قابل پیش بینی بود .
تحولی مهمی که در منطقه اتفاق افتاد، خروج ایران از چتر حمایتی آمریکا و حتی مقابله ایران با امریکا بود که اوج آن تسخیر لانه
جاسوسی و واقعه طبس است . همچنین اوضاع داخلی کشور بحرانی بود و به همین دلیل عراق فکر می کرد می تواند در این اوضاع
و احوال از ایران امتیازی بگیرد . البته عراق هم به خاطر اینکه جنگ را آغاز کند، برای اینکه بتواند از حداکثر حمایت ها برخوردار
باشد، نیاز به هماهنگی هایی هم داشته است که قطعا آنها را انجام داده است .

در خصوص اقدامات سیاسی و دیپلماتیک که مانع از آغاز جنگ بشود، آیا قصوری صورت گرفته بود؟

وقتی که یک سیستم عوض می شود، تا وقتی سیستم جدید استقرار پیدا کند، خیلی زمان می برد . واقعا شرایط زمان آغاز جنگ،
شرایطی نبود که بتوانیم ضمانت عادی و دیپلماتیک داشته باشیم . ضمن آنکه هنوز ما خودمان را پیدا نکرده بودیم تا بتوانیم از
فعالیت دیپلماتیک بهره ببریم . ضمن آنکه دنیا هم نمی دانست که با ما چگونه باید حرف بزند و منتظر مانده بود که بفهمد با ما
چگونه حرف بزند . تقریبا این راه تا پاییز ۶۳ هم برای ما و هم برای دنیا ناشناخته بود . البته ما در عین حال دیپلماتیک ترین عناصر
را در راس سیاست خارجی گذاشتیم . اولین وزیر خارجه ما دبیر کل جبهه ملی دکتر سجادی، بعد ابراهیم یزدی و … در این شرایط
آشناترین افراد با سیاست خارجی را مطرح کردیم . اما آنها نتوانستند کاری کنند; چون کشور سیستم خودش را پیدا نکرده بود و
دنیا قبل از اینکه ما را بشناسد، جنگ شد و گونه ای دیگر رقم خورد .

عراقی ها ادعاهایی داشتند که مثلا ما تا قبل از شهریور ۵۹، بیش از ۴۰۰ نامه به استانداری خوزستان فرستادیم، اما ایران به آنها
جواب نداد .

اینها مسایل قابل طرحی است که وزارت خارجه باید به آنها پاسخ دهد، اما در کتابی که از سوی وزارت خارجه منتشر شد، آمده
است که عراقی ها از فروردین ۵۶ شروع به کارشکنی کردند و نامه نگاری رژیم وقت ایران را برای رفع مشکلات مرزی و میله گذاری
مرزها بی پاسخ گذاشتند و از همان موقع کارشکنی را شروع کردند و شهریور ۵۹ به دو منطقه مرزی حمله کردند . تا به قرارداد
الجزایر عمل نکنند .

به نظر می رسد تا کنون جواب قاطع و روشنی به آن داده نشده است و گاه در برخی نشریات پیرامون آن شبهاتی طرح می شود و
مسئله ادامه جنگ پس از فتح خرمشهر و ورود قوای ایران به خاک عراق است .

هر حادثه تاریخی که زمانی از آن گذشته باشد، اگر با یک اشراف نگاه و نقد و بررسی کنیم، باید عوامل و شرایط تاثیرگذار آن زمان
را در سه سطح در نظر بگیرید: مردم، رهبری و مسئولین و قشر واسط . در سطح مردم، ادامه جنگ مشکل عادی بود; به
هت شناختی که از رژیم عراق داشتند و مشکلات را مربوط به زمان انقلاب نمی دانستند .

حتی افکار عمومی تا حذف صدام موافق جنگ بود . اتفاقا در پذیرش قطعنامه یکی از مسایلی که امام (ره) به جام زهر تشبیه
کردند، همین خواست افکار عمومی بود . آن گونه که برای ما نقل شده است، در دو جلسه گفت وگو می شود که در جلسه اول
مسئولان نظامی نبودند، اما در جلسه دوم حضور داشتند . در جلسه اول مسئولین سیاسی کشور استقلال کرده اند که ما در این
جنگ خسارت دیده ایم و باید از عراق غرامت بگیریم و چون امکان گرفتن این همه غرامت نیست، باید جنگ را ادامه دهیم . این
حرف معقولی بوده است، اما امام این دلیل را کافی نمی داند . این مسئله مهمی است که چرا امام این دلیل معقول و قابل پسند در
همه سطوح را کافی نمی داند .

به نظر من – البته قطعی نمی گویم – امام واکنش های عبور از مرز را خیلی سنگین می دانسته است . اما نظامیان که می آیند
استدلال دیگری می آورند و آن اینکه، آبادان کنار اروند است و عراق هم آن طرف اروند است و بین نیروهای ایران و نیروهای عراق
یک رودخانه بیشتر فاصله نیست . اگر بگوییم این آب مانع حرکت زمینی است، اما برای توپخانه که مانع نیست . از آن سو، از بصره
تا خرمشهر راهی نیست . درست است که ما خرمشهر را آزاد کرده ایم، اما این شهر و آبادان امنیت ندارد .

اتفاقا درست هم می گفتند، عراق از فردای فتح خرمشهر، این شهر و نیز آبادان را به طور مداوم مورد حمله قرار داده بود و تا زمانی
که نیروهای ایرانی از مرز عبور کرده اند، به این دو شهر تجاوز می کرده است . امام این استدلال را می پذیرد .

اما تحلیل امام این بوده است که این حادثه سنگین است . پس به تصمیم گیرندگان هشدار می دهد حالا که با ادامه جنگ موافق
هستید، باید تا آخر بایستیم . اما چرا؟ چون منظور امام این بوده است که نظامیان استرا

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.