پاورپوینت کامل شرق; نمودار شدگی بدون نمودار کنندگی ۶۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شرق; نمودار شدگی بدون نمودار کنندگی ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شرق; نمودار شدگی بدون نمودار کنندگی ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شرق; نمودار شدگی بدون نمودار کنندگی ۶۱ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
ادوارد سعید متفکر مسیحی و فلسطینی تبار که از چشم انداز دوستانش، «پدیده ای در دنیای اندیشه » و آگاهی انتقادی و از منظر
مخالفان «پروفسور ترور» (۱) نام برده می شد، در نوامبر ۱۹۳۵ در اورشلیم به دنیا آمد و بعد از جریانات و حوادثی پر پیچ و خم از
مهاجرت گرفته تا ستیز و چالش های فکری در قلمرو اندیشه های فلسفی و سیاسی و تا نظریه پردازی در «نقد اروپا محوری » و
رمزگشایی از مقولاتی مثل شرق و غرب، امپریالیسم و نقد ادبی، سرانجام در سن ۶۸ سالگی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۳ از دنیا رفت . این
نوشته شمه ای از زندگی و افت و خیزهای فکری او را بازگو می کند .
زندگی و مهاجرت
ادوارد سعید در خانواده مسیحی، پدری نیمه مرفه و مادری ناصری در اورشلیم زاده شد . بعد از هفت سال در سرزمین پدری،
به خاطر وضعیت بحرانی فلسطین به مصر مهاجرت می کرد و در کالج ویکتوریای قاهره، کار علمی – پژوهشی را در برنامه ای
انگلیسی آغاز می نمود; اما از آنجا که این برنامه ها از مجرایی استعماری و سبک و سیاقی انگلیسی عرضه می شد، به مذاق او
خوش نیامد و به همراه خانواده به آمریکا مهاجرت کرد . در آنجا در مدرسه ای شبانه روزی ادامه تحصیل می دهد و برای تکمیل
تحصیلات در دانشگاه پرینستون زبان انگلیسی و تاریخی می خواند . ادبیات تطبیقی را در دانشگاه هاروارد بر می گزیند و پایان نامه
دکتری خود را درباره جوزف کنراد، نویسنده لهستانی در باب پدیدار شناختی و کارهای ادبی می نویسد . این انتخاب برای سعید،
به خاطر آن بود که کنراد تا حدودی مذاق ضد امپریالیستی داشت و همین رویکرد باعث شد ذهنیت و گرایش ادوارد سعید را در
آینده رقم بزند . علاوه بر این انتخاب کنراد برای او از آن جهت مهم بود که متفکری سیار و جهان دیده بود و در موضوعی مثل
«هویت » و مسئله زندگی کار کرده بود . همین مبنا و گرایش، سعید را بآ دنیای ادبیات آشنا کرد و تا پایان عمر دغدغه او را که از
نظر وی «روزهای طلایی و فرصتی برای آموختن » بود، سمت و سو بخشید .
سال های تحصیل و تدریس در دانشگاه های آمریکا و به طور خاص دانشگاه کلمبیا، بینش سعید را در گردونه ای از چالش ها و
ستیزها قرار داد و از او شخصیتی بومی گرای غربی و تحصیل کرده ای غربی و فعال سیاسی و منتقدی در عرصه ادبیات که همگی
ریشه در شیوه های سنتی و محافظه کارانه داشت، شکل داد . او موسیقی را در کنار تاملات و تحقیقات فلسفی – سیاسی لازم
می دانست و لذا درس پیانو خواند که حاصل آن کنسرت هایی با نوازندگی پیانو در آمریکا بود و در کنار آن مقالاتی در باب موسیقی
نوشت و همین درهم شدگی و چالش های نظری در صورت های ادبی، ملی و جهانی افکار او را در بافتی فراسوی وضع موجود به
تقابل با تضاد شرق و غرب و آراء در این خصوص وادار نمود که در این میان از میراث گذشته متفکران قبل از خود سود می برد و با
تاثیرپذیری از آنها، به آرای خاص خود چشم می دوزد . اما باید دید که چه کسانی زیر ساخت فکری ادوارد سعید را در پروژه مهم
شرق شناسی، تشکیل داده است و قبل از پرداختن به این موضوع به پایه و محور فکری او نظر می افکنیم .
گذر از تبارشناسی میشل فوکو به شرق شناسی
ادوارد سعید، پارادایم میشل فوکوی فرانسوی (۱۹۸۴ – ۱۹۲۶) را در باستان شناسی معرفت (۲) ، برای طرح پروژه شرق شناسی خود
مناسب و ایده آل تشخیص داد (۳) و همچون فوکو با نگرشی ناظر و بیرونی به عرصه علوم اجتماعی و نظام معرفت شناختی
می نگریست . سعید در آنجا که می بیند فوکو خصلت منفرد و پراکنده رخدادهای تاریخی را در نظر دارد و فراتر از تعبیرها و
ساختارهای هرمنوتیک به تقابل پدیدارها و تفسیر آنها می پردازد، الگوی او را در شرق شناسی خود بر می گزیند . به نظر بسیاری از
شارحان، دغدغه اصلی فوکو را می توان در بحث از پیدایش عقلانیت های خاص و پراکنده ای در حوزه های گوناگون جامعه به دست
آورد . تحلیل اصلی او در باب ساختارهای فکری و اندیشه ای مبتنی بر روابط قدرت و دانشی است که از طریق آنها، انسان ها به
سوژه تبدیل شده اند . او به تحلیل روندهایی علاقه مند است که به مدد آنها عقلانیت ساخته می شود و بر سوژه انسانی اعمال
می گردد تا آن را به موضوع اشکال مختلف دانش تبدیل کند . از نگاه او علوم انسانی و اجتماعی، خود جزئی از فرایند اعمال قدرت و
روابط اعمال سلطه بر انسان هستند و پرسش اصلی او این است که چگونه اشکال مختلف گفتمان علمی به عنوان نظامی از روابط
قدرت ایجاد می شوند .
نکته موردنظر در اندیشه فوکو این است که با مطالعه تبارشناسانه علوم انسانی به این نتیجه می رسد که این علوم توانسته است
تعریفی تازه و مثبت از «خود» یا نفس به دست دهد که با تلقی تاریخی مسیحیت «از ترک نفس » به طور کلی تفاوت داشته باشد . به
عقیده او علوم انسانی این «خود» تازه را از راه نهادن آن در برابر «دیگری » به وجود آورد و به عبارت دیگر، خودشناسی از طریق
شناسایی دیگری حاصل می شود و کل پروژه فوکو در باب زیست شناسی، پزشکی، روان پزشکی و کیفرشناسی از همین رهیافت
تفسیر می شود .
از نظر فوکو، اساس علم و تکنولوژی جایی است که انسان یک «دیگری » را در مقام خود دیده است و از طریق گفتمان ( (Discoure توانسته است درون خویش را کشف کند و به دنبال این بود که «دیگری » چگونه در من منفرد و در «ما» ی جمع ناپدید
می شود . از این رو نخستین اثر فوکو (جنون و تمدن: تاریخ دیوانگی در عصر عقل، ۱۹۶۱) متضمن بسیاری از دغدغه های فکری
اوست . او در این کتاب گفتمان روان پزشکانه تحلیل می کند و نشان می دهد که چگونه مفهوم دیوانگر از رفتار نامتعارف در قرون
وسطا به رفتار شرم آور در قرن شانزدهم و سرانجام به رفتار تحمل ناکردنی در قرن هیجدهم تغییر یافت . به هر حال مسئله قدرت
– دانش و مثلث قدرت، حق و حقیقت در عصر مدرن، محور تبارشناسی فوکو را تشکیل می دهد و از میان چهار تکنولوژی، تولید،
نهادها، قدرت و تکنولوژی خود برتری را از آن تکنولوژی «خود» می داند . او معتقد بود که فهم تبارشناسی دانش بدون درک
پیوندهای میان دانش و قدرت ممکن نیست .
با این توضیح اجمالی ادوارد سعید شرق شناسی را بر مدلی از تبارشناسی فوکو بنا می کند و معتقد است که شرق و غرب
ساختارهایی هستند که در ارتباط با نحوه گوناگون استفاده از قدرت ابداع شده است . برای سعید، شرق یک «دیگر بودی » برای
تمدن غرب بوده است و از این نظر مانند فوکو به چگونگی باز نمود (۴) علاقه نشان می داد; یعنی آنکه یک «دیگری » چگونه ساخته
می شود . برای او شرق، یک مجموعه مکانی و فرهنگی ناآشناست که توانست در طول قرن ها توجه اروپاییان را به خود مشغول کند
و در میان آنها ترس ها و هیجاناتی را به وجود آورد . (۵) از این منظر یکی از پارادایم های مهم و اصلی او تعبیر تبارشناسانه فوکو در
شرق شناسی است .
سعید عقیده دارد که چگونه اروپاییان در دوران پس از عصر روشنگری نخست «شرق » را به گونه ای «نوشتاری » تصاحب کردند و
بالاتر آنکه تمامی جامعه ها هویت خویش را از طریق قرار گرفتن در کنار دیگری یک بیگانه، یک خارجی، یا یک دشمن – کسب
می کنند . شاید همین نگاه ساختارمند به طیف فرهنگ های سیاسی و فکری جهان، این ادعای او را تایید کند که شیوه
دوگانه سازی «ما» و «آنها» و یا «من » و «تو» بخش مهمی در هر نظام سازمان یافته سیاسی باشد . به نظر او این تصاحب از طریق یک
گفتمان «تفاوت » که مصداق تام شرق شناسی است، امکان پذیر می یابد . به نظر وی شرق شناسی یک رشته مهم و منسجم علمی
است که فرهنگ اروپایی در خلال دوران پس از عصر روشنگری توانست به وسیله آن «شرق » را از حیث سیاسی، جامعه شناسی،
نظامی، ایدئولوژی، علمی و تخیلی اداره کند و حتی به وجود آورد . به گفته او، شرق شناسی به عنوان مجموعه ای از دانش و نظام
باز نمود، توانست شرق را همچون «دیگری تمدنی » خاموش اروپا تصویر کند . خطی که برای جدا کردن شرق و غرب در جایی میان
یونان و ترکیه کنونی کشیده شد، بیش از آنکه یک واقعیت طبیعی باشد یک اختراع «جغرافیای خیالی » اروپایی بود . (۶) او عنوان
می کند که باید این گفته مهم ویکو (۷) را جدی بگیریم که گفته است: این انسان ها هستند که تاریخ خود را می سازند و آنچه
می توانند بدانند دقیقا همان چیزی است که خود ساخته اند و این امر را به حیطه جغرافیا نیز بسط می دهند . محل ها، منطقه ها و
بخش های جغرافیایی و فرهنگی – چه رسد به موجودیت های تاریخی – ساخته انسان است . بنابراین درست مثل خود «شرق و
غرب » هم یک ایده است که برای خود تاریخچه و سنت فکری تصویری و زبانی دارد که به آن در غرب و برای غرب حضور و
اقعیت بخشیده است . بدین ترتیب، این دو واقعیت و یا هستی تاریخی، پشتوانه و تا حدی انعکاس دهنده یکدیگرند . (۸)
در اینجا غرب، شرق را به مثابه یک دیگری به عنوان ابژه در برابر خود دیده است، جایی که خصوصا در قرن هیجدهم با ظهور
عصر خودگرایی و نوعی اومانیسم در عصر روشنگری جهان اسلام را همچون مظهر همه چیزهایی قلمداد نمودند که به تازگی اروپا
آن را پشت سرگذاشته بود; یعنی استیلای تام مذهب، خودکامگی سیاسی، رکود فرهنگی و جهل علمی . از این زمان به بعد شرق
اسلامی به کابوس جمعی اروپائیان مبدل شد و ادوارد سعید استدلال می کند که رابطه میان شرق شناسان و شرق عمدتا با
رهیافتی تاویل گرایانه و هرمنوتیکال (۹) بود . محققا
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 