پاورپوینت کامل نسبیت و ارزش های جاودانه ۳۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نسبیت و ارزش های جاودانه ۳۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۳۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نسبیت و ارزش های جاودانه ۳۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل نسبیت و ارزش های جاودانه ۳۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۷

با توجه به پراکندگی فرهنگ ها، آداب و رسوم، شناخت دقیق ارزش های جهانی امری دشوار است; مشکل مفهوم مقیاس (Scale) برای ارزش های جهانی، تنها ناشی از این نیست که پدیده های غیرمادی را نمی توان به طور کامل سنجید، بلکه از
پیچیدگی زندگی هم ناشی می شود . دو فرد را در نظر بگیریم که در زمان های مختلف، مقاصد یکسان داشته باشند و اعمال یکسان
انجام دهند; آیا عمل آنها، از نظر ارزش، مساوی است؟ خیر، زیرا ممکن است، نیت آنها متفاوت باشد . در این صورت، ملاک ارزش
واحد آنها نقض می شود و یا کسی امروز عملی را انجام می دهد و ممکن است کس دیگری فردا آن را تکرار کند; این دو نیز یکسان
نیست، زیرا اوضاع و احوالی که اعمال در آنها انجام می گیرد، متفاوت است .

با پذیرش این رویکرد که ارزش های جهانی تا حدودی نسبی است، باید بگوییم که ملاک های ثابت و جاودانه ای نیز برای شناخت
ارزش ها وجود دارد . اگر قائل به عدم نظم و نسبی بودن محض ارزش ها باشیم، نمی توانیم هیچ گونه شناخت و تعریفی از ارزش ها
ارائه دهیم و بالاخره نمی توانیم هیچ حکمتی را در زندگی تصور کنیم .

مسلما در طول تاریخ، مردان حکیمی بوده اند که بر اساس اجماع و اتفاق نظر مبتنی بر تشخیص های شهودی مردم، ارزش های
ثابتی را فراروی مردم ترسیم کرده اند; همه معلمان بزرگ اخلاق جهان، کسانی چون بودا، کنفوسیوس، پیامبران بنی اسرائیل،
عیسی مسیح و به ویژه حضرت محمد (ص)، به مسئله میزان ارزش ها توجه داشته اند . نگرش های آنان، محلی و منطقه ای نبوده
است . ایشان درباره ارزش های زندگی انسان نکته هایی گفته اند که برای همه انسان ها، در هر فرهنگ و اقلیمی صادق است . وقتی
بودا می گوید: «ترک نفس، تنها وسیله رهایی از هوی و هوس است » ، تنها برای فرهنگ بودایی و اهالی هندوچین اعتبار ندارد، بلکه
برای همه فرهنگ ها و در همه جا معتبر است .

وقتی از شناخت ارزش ها سخن می گوییم، منظور ما ارزش های کلی حاکم بر جهان است، نه ارزش های جزیی و فردی . ارزش های
جزئی فقط درباره یک شخص یا به صورت کلی تر یک جامعه صادق است; برای مثال ممکن است به کسی بگوییم: «برای شما تجرد
بهتر از ازدواج است » . این ارزش، صرف نظر از درست یا غلط بودن آن، جزئی است و نمی توانیم آن را به کل جهان تعمیم دهیم و
بگوییم «تجرد برای بشریت، بهتر از ازدواج است » . ارزش های کلی به ما می گوید که در زندگی انسان به طور کلی، چه چیزهایی
بهتر یا بدتر است و یا چه چیزهایی خوب و چه چیزهایی خوب تر است همچنین، چه چیزهایی بد و چه چیزهایی بدتر است .

ارزش های افلاطونی

افلاطون، فیلسوف و متفکر بزرگ یونان باستان، در کتاب هشتم و نهم جمهوری، ارزش های کلی حاکم بر جهان را به پنج دسته
تقسیم کرده که عبارت است از: حکمت، افتخار، ثروت، لذت، و میل حسی بسیار شدید . به عقیده افلاطون ما تا اندازه زیادی
می توانیم افراد و تمدن ها را با این مقیاس ها، تقویم و ارزشیابی کنیم که در چه مرحله ای از مراحل مراتب ارزشی قرار دارند . با
رهیافت به این نکته که فرد یا جامعه، کدامیک از ارزش های پنجگانه را برترین مرتبه قرار می دهد، ارزش واقعی آنها را طبقه بندی
کرده و درباره آنها داوری می کنیم . با این توضیح، اکنون به شرح هرکدام از پنج ارزش مذکور می پردازیم و در پایان با نظر اسلام
تطبیق می دهیم .

حکمت ; (Wisdow) از نظر افلاطون حکمت و معرفت، برترین ارزش انسانی و جوامع بشری است و عالمان و فیلسوفان برترین
نوع آدم ها هستند . از این دیدگاه، آتن در زمان افلاطون به سبب آنکه ارزش های حاکم بر آن فکری بود، رفیع ترین جامعه بود .
حکمت و معرفتی که افلاطون به عنوان بدترین ارزش زندگی از آن یاد می کند، معرفت برای نفس حکمت است، نه وسیله ای در
خدمت مقاصد دیگر . حکمت مطلوب افلاطون، حکمتی است که خون زندگی بخش دانشگاه ها و مجامع علمی و انگیزه غالب
جهت کشفیات علمی باشد . هیچ تمدنی از تمدن های باستان، مانند یونان، ارزش علم را برترین ارزش انسانی ندانسته است . در
تمدن قدیم هند، معرفت فقط برای مقاصد عملی و رستگاری فردی دنبال می شد . چینی ها، هر چند اهل علم را اکرام می کردند،
اما ظاهرا برای مقاصد اجتماعی بوده است . البته بعدها تمدن اسلامی، بر باور یونانیان صحه گذاشت و دانش را درصدر ارزش ها
نشاند .

قرآن، کتاب آسمانی مسلمانان با فعل امر «اقرا» آغاز می شود که بیانگر ماهیت معرفتی این آیین آسمانی است . امام کاظم (ع) در
روایتی می فرمایند: «کار یک عالم و دانشمند که به کسی دانش بیاموزد، از کار صد عابد بافضیلت تر است، زیرا عابد فقط به فکر
نجات جان خویش است، اما غایت همت عالم، نجات جان خویش و بندگان دیگر است » . (۱) آموزگار عشق و اخلاق سعدی شیرازی،
شاید با الهام از این حدیث است که می گوید:

صاحبدلی به مدرسه آمد زخانقاه

بشکست عهد صحبت اهل طریق را

گفتم میان عابد و عالم چه فرق بود

تا اختیار کردی از آن این فریق را

گفت آن گلیم خویش به در می برد زموج

وین جهد می کند که بگیرد غریق را (۲)

پرفسور مونتت (Montet) می گوید: «اسلام دینی است اساسا علمی و عقلانی، عقلانی به معنی وسیع کلمه … . عقلانیت اسلام، از
نظر محتوی و تاریخ، هر دو است . تعریف عقلانی و عقلانیت، به عنوان نظامی که عقاید دینی را بر اصول مورد تایید عقل و مبانی
علمی استوار می نماید، دقیقا براسلام صادق است » . (۳) اسلام در سال های آغاز گسترش، هر سرزمینی را که فتح می کرد، ابتدا به
آموزش و علم آموزی اهالی آن مبادرت می کرد . روپل (Ruppell) گزارش می دهد که در ح