پاورپوینت کامل انتقاداتی بر لیبرال دموکراسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل انتقاداتی بر لیبرال دموکراسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۲۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل انتقاداتی بر لیبرال دموکراسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل انتقاداتی بر لیبرال دموکراسی ۱۲۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۶
دموکراسی در وسیع ترین تعریف، یعنی شیوه زندگی جمعی که در آن همگان برای مشارکت های اجتماعی، آزادانه از فرصت های
مساوی برخوردار هستند . اما در حوزه سیاسی، دموکراسی; تنها بر فراهم آوری فرصت برای مشارکت آزادانه شهروندان در
تصمیم سازی سیاسی تاکید دارد; در این معنا دموکراسی فقط شیوه زندگی سیاسی را به تصویر می کشد، یا شکلی از جامعه
سیاسی که ارزش ها نسبی هستند، را به نمایش می گذارد . چنین دموکراسی ای بر برابری انسان ها، قانون، حاکمیت مردم، و تاکید
بر حقوق طبیعی، مدنی و سیاسی انسانی استوار است . (۱)
نخستین زادگاه دموکراسی، البته در شکل محدود آن، به یونان (دموکراسی مستقیم) (۲) و روم باستان (ابعادی از دموکراسی)
بازمی گردد . نگرش جدیدتر به دموکراسی، در رنسانس و تحولات فکری و اجتماعی پس از آن ریشه دارد; از این رو، ظهور اندیشه
ضرورت مشروط بودن در انگلستان (انقلاب ۱۰۶۷/۱۶۸۸) و پیدایش ایده لزوم برقراری قرارداد اجتماعی در امریکا (انقلاب
۱۱۵۵/۱۷۷۶)، در شکل گیری دموکراسی های جدید مؤثر افتاد .
البته انقلاب (۱۱۶۷/۱۷۸۹) فرانسه، با نهادینه سازی شعارهای اساسی دموکراسی (آزادی، برادری و برابری)، دموکراسی نوین را
تثبیت کرد; با این وصف، تا اوایل قرن بیستم، اصول دموکراسی، چون اعطای حق رای به زنان، در برخی از کشورهای غربی به اجرا
در نیامد . به علاوه، سهم اندیشمندان غربی در ظهور و بروز دموکراسی بسیار زیاد است که نقش جان لاک (۳) (۱۷۰۴ – ۱۶۳۲)،
مونتسکیو (۴) (۱۷۵۵ – ۱۶۸۹) و ژان ژاک روسو (۵) (۱۷۷۸ – ۱۷۱۲) از دیگران بیشتر است; از آن جهت که با طرح حقوق طبیعی، (۶)
بر خلاف این عقیده مسیحی که برای انسان در مقابل خداوند تکالیفی قائل است، انسان را صاحب حقوق و فاقد تکالیف الهی
برشمردند .
البته به استثنای جنبش اصلاح دینی، انقلاب های دموکراتیک و اندیشمندان غربی، شکل گیری سرمایه داری، پیدایی جامعه
صنعتی و … نیز در تکوین و استقرار دموکراسی نقش مؤثری داشتند . (۷)
دموکراسی دو گونه است; نوعی از دموکراسی که بر آزادی فردی، انتخابی بودن همه مناصب، مشارکت عموم در سیاست، صائب
بودن افکار عمومی، فضیلت مدنی، مصلحت عمومی، صدای مردم، صدای خدا، اشتباه ناپذیری رای اکثریت، مراجعه به آرای
عمومی، و حکومت اکثریت تاکید می کند، «دموکراسی حداکثری » یا «کلاسیک » یا «آرمان گرایانه » نامیده می شود .
در مقابل، واقع گرایان از احتمال پیدایش استبداد اکثریت، سرکوب جمعی اقلیت ها، ایجاد حکومت خودکامه به نام اراده عمومی و
از میان رفتن قید و بندهای قانونی نگران هستند، و برای رفع این نگرانی ها، از حقوق فردی، نقش آگاهی در تعدیل حکومت
اکثریت و ایده خطرناک بودن قدرت دفاع می کنند .
در نقد دموکراسی آرمان گرایانه می توان گفت که جوهره آن، نه حکومت اکثریت، بلکه رقابت چندین گروه برگزیده سیاسی است;
در این دیدگاه، دموکراسی تنها روشی برای انتخاب حکام و اخذ تصمیم است، نه مجموعه ای از ارزش های دموکراتیک . واقع گرایان
می گویند: اگر چه آزادی، آگاهی، حق انتخاب فردی و حکومت اکثریت مطلوب است، اما تحقق آن غیر ممکن است . (۸)
دموکراسی قدیم و جدید، و یا دموکراسی مستقیم و غیر مستقیم بر اصولی تکیه دارد که در طول تاریخ برای ایجاد دولت
دموکراتیک شکل گرفته است . جوهره این اصول را در اصالت فرد، قانون گرایی، مردم سالاری و تاکید بر حقوق طبیعی، مدنی و
سیاسی می توان یافت . به علاوه لیبرالیسم، پراگماتیسم، نسبی گرایی، قرارداد اجتماعی، اصل رضایت، اصل برابری، حکومت
جمهوری، تفکیک قوا، حقوق مدنی، پارلمانتاریسم و … نیز از اصول و مبانی فکری و فلسفی دموکراسی دیروز، و لیبرال دموکراسی
امروز را می سازد . (۹)
× × ×
و (Liber آزادی) مشتق شده است . برخلاف معنای لغوی، لیبرالیسم پیچیده تر از آن است که به آسانی تعریف شود، ولی با تسامح،
می توان لیبرالیسم را مشتمل بر مجموعه روش، نگرش و سیاست هایی دانست که هدف عمده آن ها، فراهم آوردن یا حفظ آزادی
فردی تا حد مقدور و میسور، در برابر سلطه یا تسلط دولت یا هر مؤسسه دیگر است; یعنی انگیزه اساسی لیبرالیسم، پدیدآوری
آزادی هر چه بیشتر برای فرد انسانی است .
پس لیبرالیسم اولا، بر شالوده فردگرایی قرار دارد; در واقع لیبرالیسم زاییده جنبش ها و گرایش های انسان محورانه رنسانس (۱۰) به
بعد است . ثانیا، با هر مانع آزادی فردی دشمنی می ورزند . (۱۱)
اندیشه های لیبرالی در یونان باستان ریشه دارد، اما لیبرالیسم به مفهوم امروزین ، بر بسترهای دینی، سیاسی، اقتصادی، و فکری
جدیدتر قرار دارد; از جمله ۱ . آنتونی آربلاستر، لیبرالیسم را محصول جنبش اصلاح دینی، پروتستانیسم (۱۲) و ضد استبداد
خودسرانه کلیسا در قرن ۱۶ میلادی می دارند . ۲ . روشنگری قرن ۱۷ میلادی، عقل و تحقیق علمی را جایگزین وحی و دین کرد، و
نیز تفسیر این جهانی از آموزه ها و انگارهای پروتستان و یا پروتستان گرایی منهای خدا را در جامعه نهادینه ساخت . ۳ . مبارزه با
خودکامگی و استبداد سیاسی دولت های مطلقه و قیام علیه نظام اشرافی و فئودالی در دوره مشروطه خواهی قرن ۱۸ میلادی
غرب هم، بر قوام اندیشه لیبرالیسم تاثیر گذاشت; به علاوه، نقش زمینه های فکری و فلسفی اندیشمندانی چون مارتین لوتر (قرن
۱۶)، جان لاک (قرن ۱۷) و ژاک روسو (قرن ۱۸) را نباید نادیده گرفت . (۱۳)
بر پایه این بسترها، لیبرالیسم در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و دینی به چشم می آید . در عرصه اقتصاد، لیبرالیسم
یعنی حفظ آزادی اقتصادی، دفاع از مالکیت خصوصی، ترویج بازار آزاد; لیبرالیسم در این معنا، هم سنگ با سرمایه داری و یا
کاپتیالیسم است . آربلاستر در این باره می نویسد: لیبرالیسم، هم دوش با سرمایه داری غربی، نشو و نما کرده است .
در عرصه امور فرهنگی، لیبرالیسم از آزادی هایی چون «آزادی اندیشه و بیان » جانبداری می کند . لیبرالیسم سیاسی از آزادی و
حقوق فرد در مقابل نهادهای سیاسی دم می زند و سرانجام، لیبرالیسم دینی که در پی نهادینه سازی تساهل، اباحی گری و
انعطاف پذیری اخلاقی است . (۱۴)
لیبرالیسم بر این اصول تکیه دارد: برابری در حقوق، نفی امتیازات موروثی، طرد اشرافیت، انسان گرایی، فردگرایی، عقل مداری،
عقل بسندگی، عقلانیت علمی، تجربه گرایی، اصالت علم، سنت ستیزی، تجددگرایی، پلورالیسم (۱۵) معرفتی، تکثر در منابع معرفتی،
پیشرفت باوری، اعتقاد به خودمختاری انسان، عقیده به نیک نهادی و عقلانی بودن او و … . از این رو، لیبرالیسم ضد وحدت گرایی،
انحصارمداری، مرجعیت باوری، اقتدارگرایی، جبرباوری، نخبه گرایی، ارتجاع و جمع گرایی است .
این مبانی و مبادی، آزادی، رقابت، پاسخ گویی دولت، مشارکت سیاسی، دموکراسی پارلمانی، دولت حداقلی (محدود سازی دخالت
دولت)، سکولاریزاسیون (۱۶) (بی طرفی ایدئولوژیک دولت)، تساهل، تسامح و نفی خشونت در رفتار فردی و اجتماعی و مبارزه با
هر گونه استبداد را برای لیبرالیسم به ارمغان آورده است; البته جوهره لیبرالیسم آزادی است، و اصول دیگر آن بر دایره آزادی
می چرخد، و برای تامین آن وضع شده اند . (۱۷)
سه گونه از لیبرالیسم تکوین یافته است;
۱ . لیبرالیسم کلاسیک که در عرصه اقتصاد با آرای «آدام اسمیت » (۱۸) و در عرصه های دیگر، با آرای «جان لاک » شناخته می شود .
لیبرالیسم کلاسیک اقتصادی بر سه فرض استوار است:
الف . انسان ها موجوداتی خودخواه هستند .
ب . انسان خودخواه تنها به دنبال تامین منافع خود است .
ج . انسان طالب منافع را باید برای ارضای خودخواهی هایش آزاد گذاشت، تا با حداقل نظارت یا محدودیت، مجالی برای
کوشش هایش بیابد .
نهادینه سازی پوزیتویسم، (۲۰) ابداع نظریه تفکیک قوا، و طرح نظریه تسامح، به ظهور
و بروز لیبرالیسم کمک کرد . ۲ . لیبرال دموکراسی که کوششی برای محدود سازی آزادی مطلقی است که لیبرالیسم کلاسیک به
انسان داده است . ۳ . و نئولیبرالیسم که آن هم برای ایجاد زمینه های انعطاف پذیری در برخی آرای اقتصادی و اجتماعی، به
منظور نجات لیبرالیسم از گرداب ها، تناقض ها و تنش های نظری و عملی تلاش می کند . (۲۱)
لیبرال دموکراسی; دنیای غرب، دموکراسی رایج سده های قبل از قرن ۱۷ و لیبرالیسم کلاسیک قرن ۱۸ را پشت سر گذاشته، و در
اواخر قرن ۱۹ پا به عصر و عرصه لیبرال دموکراسی نهاده است، و در دهه آخرین قرن ۲۰، با افول دولت های لیبرالی و رفاهی، به
نئولیبرالیسم رسیده است، اما با کمال شگفتی، نویسندگان:
یکم . معنای صریحی از لیبرال دموکراسی یا دموکراسی لیبرال ارایه نکرده اند; لوین نیز تایید می کند که هیچ تعریف جامعی از
لیبرال دموکراسی وجود ندارد . از این رو، وی در کتاب طرح و نقد نظریه لیبرال دموکراسی، به جای ارایه تعریفی از لیبرال
دموکراسی، کوشیده است مشخصه های نظام های لیبرال دموکراسی را تبیین کند، شاید به این جهت که نظریه لیبرال دموکراسی
را تلاشی تعارض آمیز، برای امتزاج مواضع لیبرالیستی و دموکراتیک در هیات یک نظریه واحد می داند . (۲۲)
دوم . اغلب تفاوتی میان لیبرال دموکراسی و یا دموکراسی لیبرال قائل نشده اند; از جمله در فرهنگ سیاسی، (۲۳ Liberal Democracy) هم به لیبرال دموکراسی و هم به دموکراسی لیبرال ترجمه شده، و معنای واحدی از آن صورت گرفته است، و
آن این که دموکراسی لیبرال شکلی از دموکراسی غیرمستقیم یا دموکراسی بر اساس نمایندگی است که اعتقاد به حقوق طبیعی و
مدنی انسان، برابری حقوق سیاسی و قضایی همه شهروندان، از مشخصه های اصلی آن به شمار می رود .
یگانه دانستن لیبرال دموکراسی و دموکراسی لیبرال در کتاب، «لیبرالیسم » اثر مهدی براتعلی پور، (۲۴) «فرهنگ واژه ها» ، اثر
عبدالرسول بیات و دیگران، (۲۵) «بنیادهای علم سیاست » ، اثر عبدالرحمن عالم (۲۶) و … نیز مورد تاکید قرار گرفته است; با این
وصف، از مطالب پراکنده منابع عدیده، می توان دریافت که لیبرال دموکراسی، نه دموکراسی است و نه لیبرالیسم، بلکه لیبرال
دموکراسی ترکیبی از برخی از ویژگی های دموکراسی و لیبرالیسم را به تنهایی در خود دارد، و در عین حال تفاوت هایی میان نظام
لیبرال دموکراسی و دموکراسی و لیبرالیسم به چشم می خورد; از جمله اینکه دموکراسی جمع گراست، بر خلاف آن، لیبرالیسم به
تصمیم گیری، خیر و اصالت فردی اهمیت می دهد; یعنی دموکراسی بر عمومی بودن قلمرو افراد، لیبرالیسم بر خصوصی بودن آن
و لیبرال دموکراسی به قلمرو تحدید شده تاکید دارد، ولی لیبرال دموکراسی، دموکراسی را تا جایی مطلوب می داند که به آزادی
فردی لطمه ای وارد نسازد .
بنابراین، دموکراسی در نقطه مقابل لیبرالیسم، به تقدم منافع فردی بر منافع جمعی می اندیشد . البته لیبرال دموکراسی
می کوشد، منافع فردی و جمعی را زیر یک سقف گرد آورد; با این وصف، میل به اکثریت در آن بیش از اقلیت گرایی است . (۲۷)
دموکراسی یک نظام حکومتی و لیبرالیسم یک نظام فکری است . لیبرال دموکراسی، دموکراسی را یک روش برای تصمیم گیری
در چارچوب ارزش های لیبرالیسم تلقی می کند، از این رو، دموکراسی بر نوعی ایده آلیسم (۲۸) استوار است .
لیبرالیسم در پی دست نایافتنی بودن دموکراسی یا مشارکت مستقیم و همه جانبه مردم در سرنوشت خویش، به رئالیسم روی
آورده است که به مشارکت غیرمستقیم مردم در اداره سیاسی ایمان باور دارد . لیبرال دموکراسی در تلاش است، ایده آلیسم
دموکراسی و رئالیسم (۲۹) لیبرال را در هم بیامیزد و نوعی نظام سیاسی مستقیم و غیرمستقیم را ارایه دهد . (۳۰)
دولت در دموکراسی خیر مطلق، و در لیبرالیسم شر لازم یا شر ضروری است، زیرا باید از جنگ همه علیه هم ممانعت به عمل آورد .
در لیبرال دموکراسی، دولت نه خیر است و نه شر، بلکه وجود حداقلی از دولت برای تامین رفاه عمومی (دولت رفاه) اجتناب ناپذیر
است . (۳۱) از این رو به عقیده لوین، دولت تنها راه عملی فهم امتزاج یا امتناع لیبرالیسم و دموکراسی است; به بیان دیگر، در
دموکراسی دولت مکلف به دفاع از فردی و گسترش جامعه مدنی است، در لیبرالیسم دولت به جز حراست از حقوق فردی و جامعه
مدنی مسئولیتی ندارد، در حالی که در دولت رفاهی لیبرال دموکراسی، دولت موظف است برای شهروندان ایمنی و رفاه فراهم
کند .
حاصل سخن آن که لیبرال دموکراسی، نه تنها به آزادی دموکراسی و رفاه لیبرالیستی، بلکه به ترکیب و ارایه توام رفاه و آزادی
می اندیشد . (۳۲)
لیبرالیسم دموکراسی در بوته نقد
انتقاد از دموکراسی به دوره دموکراسی های مستقیم و به یونان باستان بازمی گردد; افلاطون (۳۳) و ارسطو، (۳۴) به عنوان پیشگامان
منتقد دموکراسی، آن را به دلیل اصالت دادن به حاکمیت مردم نفی می کردند، و بر این باور بودند که مردم باید برای حاکمیت بر
خویش تربیت شوند، در حالی که دموکراسی از تربیت سیاسی مردم ناتوان است .
مسیحیت اصیل و اسلام راستین نیز بر حاکمیت انسان عادل و عالم و نه هر انسانی، بر مقدرات مردم تاکید ورزیدند . البته
میراث خواران دروغین مسیحیت و اسلام، آن دو را از مسیر علم و عدل دور ساختند .
مارکس و انگلس (۳۵) هم در نیمه دوم قرن نوزدهم و پیروان آن ها در شوروی قرن بیستم به انتقاد از دموکراسی در لیبرالیسم
کلاسیک و لیبرال دموکراسی پرداختند (۳۶) ، و به جای آن، دموکراسی توده ای (۳۷) یا در واقع حاکم سازی طبقه کارگر را به عنوان
عالی ترین نماد یک حکومت مردمی معرفی کردند .
پس از آن، پست مدرنیسم هم (۳۸) اعتراضی به دستاوردهای عصر روشنگری، از جمله: دموکراسی، لیبرالیسم کلاسیک، لیبرال
دموکراسی تلقی شده است . دانیل بل، جامعه شناس معاصر آمریکایی، دوره فرانوگرایی یا پست مدرنیسم را دوره عصیان علیه
فرهنگ نوگرایی، سیاست دموکراتیک، اقتصاد سرمایه و ارزش های مذهبی می داند . (۳۹)
لیبرال دموکراسی در دوره ای که از آن به حرکت به سوی نظم نوین جهانی نام می برند، با چالش های افزون تری مواجه است; به
بیان مفصل تر، نظم نوین جهانی دهه ۱۹۸۰ و جهانی شدن دهه ۱۹۹۰ به بعد، بر اندیشه لیبرال دموکراسی استوار است; اندیشه ای
که رژیمی بر پایه خود فرمانی مردم و حقوق برابر شهروندی قرار دارد .
پیشرفت ظاهری و مادی لیبرال دموکراسی که دوتوکویل (۴۰) ، یک قرن پیش آن را پیش بینی کرده بود، عده ای را به این باور
رسانده که بشر غربی در عرصه اندیشه و نظام سیاسی به تکامل عقلی و بلوغ فکری یا پایان تاریخ دست یافته است، لذا می تواند این
موهبت را از طریق ابزارهای قهرآمیز و غیر آن، به جوامع غیر غربی منتقل سازد، و شاید از این رو فوکویاما می گوید: «انسان امروز،
هیچ راه حلی جز پذیریش لیبرال دموکراسی ندارد» .
اما در این غوغا، صدای مخالفت های قومی، ملی و به ویژه مذهبی علیه لیبرال دموکراسی به آسمان بلند است; بنابراین، به خلاف
اندیشه سازان پایان تاریخ، برخی ناظران، عصر ما را عصر پایان سیاست مبتنی بر قدرت، در سیمای برخورد سهمگین میان مرکز و
پیرامون (۴۱) می دانند، زیرا لیبرال دموکراسی که تا سطح نظم نوین جهانی و جهانی شدن ارتقاء یافته، از انصاف، عدالت و … بی
بهره است . احتمالا به همین دلیل، فوکویاما در یک عقب نشینی آشکار می گوید: «در کوتاه مدت چشم انداز خوبی پیش روی اشاعه
جهانی لیبرال دموکراسی نیست، ولی در دراز مدت، دلیلی وجود ندارد که توسعه جهانی شدن لیبرال دموکراسی متوقف شود؟!» (۴۲)
پیش بینی فوکویاما تحقق نمی یابد، چون نظام لیبرال دموکراسی با چالش های فراوانی روبرو است; از جمله اینکه:
۱ . فردگرایی افراطی; یکی از ممیزه های نظام های لیبرال دموکراسی از سایر نظام ها، فردگرایی افراطی است . منظور از فرد
گرایی افراطی یا اتمی آن است که مردان و زنانی که در جامعه زندگی می کنند، در شرایط عادی، مستقل از یک دیگر و مجزای از
جامعه هستند; در نتیجه هر گونه تماس این اتم ها به هیچ وجه از ماهیت اجزا یا از سرشت این افراد برنمی خیزد، بلکه انواع
مناسبات اجتماعی و روابط انسانی تابع مقاصد و منافع فردی است، و از این جهت، مناسبات و روابط، معنا و مفهوم ابزاری می یابند،
و نهادهای سیاسی، سازمان های اقتصادی و مؤسسه های فرهنگی به میزانی موجه و مشروع هستند که منافع افراد را برآورده
سازند . تامین منافع فردی هم تنها در پرتو آزادی صورت می گیرد; بنابراین، اعمالی که آزادی را تحدید و یا تهدید می کنند، غیر
عمدی است، و نیز به آن جهت که مانع آزادی عمل افراد برای دست یابی به خواسته هایشان می شوند، مردود و مطرود هستند . در
نقد فردگرایی می توان گفت که در شرایط عادی هم زیست جمعی انسان ها، نه تنها از منافع مادی، بلکه گاه از منافع معنوی و روحی
و در نتیجه، از ماهیت انسانی انسان ها بر می خیزد; پس موجه بودن مؤسسات اجتماعی، فقط در گرو تامین منافع دنیوی نیست که
نیازمند منشا مشروعیت دنیایی باشد . همچنین، در نیل به منافع، همیشه مؤسسات اجتماعی و نیز آزادی تسریع بخش نیستند،
بلکه گاه گمراه کننده هستند . (۴۳)
۲ . بی معنایی منافع عمومی; در لیبرال دموکراسی، منافع عمومی دربرگیرنده همه آن چیزهایی است که قواعد دموکراتیک
انتخاب جمعی تولید می کند و یا برمی گزیند . گاه لیبرال دموکرات ها، منافع عمومی را با سخن و تعریف روسو، از منافع اجتماعی
برابر می نهند، بنابراین در نقد آن می گویند: نظام لیبرال دموکراسی تلقی خاصی از منافع یا تعلقات عمومی دارد که خواسته ها و
آرزوهای غیر معقول را نیز در بر می گیرد . هدف نظام لیبرال دموکراسی تامین بیشترین منافع است و قواعد دموکراتیک انتخاب
جمعی، ابزاری برای نیل به این منافع هستند . ولی لوین، مفهوم منافع عمومی را ابهام آمیز می داند و بر این باور است در گفتمان
لیبرال دموکراسی، منظور از کلمه عمومی، هر کس (منافع جامعه) است، نه همه کس (منافع همگان)، درست به همان نحو که واژه
عموم (عمومی) با جامعه (جمعی) تفاوت دارد . افزون بر آن، مفهوم منافع یا تعلقات، برداشتی از عقل عملی است که آن هم صرفا
ابزاری است یا اینکه آن عقل برده عواطف است . (۴۴)
۳ . رهایی نه آزادی; لوین از ارایه تعریف آزادی مورد نظر نظریه های لیبرال دموکراسی ابا دارد; از این رو، مستقیم به سراغ تحلیل
مفهوم آزادی لیبرال دموکراسی نمی رود، چون معتقد است، آزادی حتی توسط لیبرال دموکرات ها، به صور مختلف تعریف شده
است و با این وصف می کوشد، مخرج مشترک تعاریف آزادی لیبرال دموکرات ها را عرضه کند، و آن اینکه در نظریه لیبرال
دموکراسی، آزادی یعنی عدم وجود محدودیت اجباری در دسترسی به هدف ها .
پس در این نظریه، بهترین تعریف از آزادی، به حال خود واگذاشتن افراد به صورت تحدید ناشده، در نیل به هدف ها است . اما
واقعیت آن است که دست یابی به بیشترین منافع فردی، همواره در گرو برخورداری بیشتر از آزادی نیست، (۴۵) همان گونه که در
جامعه بدون دولت یا در وضع طبیعی (۴۶) ، به علت وفور هرج و مرج یا فراوانی آزادی، رسیدن به اهداف غیر ممکن است، یا لااقل به
کندی حرکت لاک پشتی صورت می گیرد، بنابراین به نفع افراد است که در تعقیب اهداف شان، خود و دیگران را تحت
محدودیت هایی قرار دهند .
۴ . ناهمسانی تئوریک; همسازی و امتزاج لیبرالیسم در دموکراسی، در هیات یک نظریه واحد سیاسی، مسئله دار و دست نیافتنی
است; بنابراین، نظریه لیبرال دموکراسی با این پرسش مواجه است که آیا مواضع لیبرالیستی می تواند با مواضع دموکراتیک در یک
نظریه منسجم سیاسی همزیستی نمایند و دور هم گرد آیند؟ پاسخ لیبرال دموکراسی به این سؤال، اغماض و چشم پوشی از
مؤلفه های دموکراتیک به نفع مؤلفه های لیبرالیستی است، ولی لیبرال دموکرات ها روشن نمی کنند که مؤلفه های لیبرالیستی
کدامند؟
اما اگر بنا باشد که در نظریه لیبرال دموکراسی، عناصر دموکراتیک و لیبرالیستی در کنار هم قرار گیرند، و یا از مؤلفه های
لیبرالیستی در مقابل عناصر دموکراتیک حفاظت نمایند، و یا لیبرالیسم و دموکراسی بافته های همدیگر را رشته و هم دیگر را
نقض نکنند، باید فاکتورهای لیبرالیستی را به روشنی مشخص و معین نمایند، و حتی به تحدید گستره هر یک از آن دو بپردازند .
عدم تحدید گستره آن دو، دفاع از لیبرال دموکراسی و مشروعیت بخشی به آن را با دشواری مواجه می کند . (۴۷)
۵ . فقدان معیار تفکیک; نظریه لیبرال دموکراسی قائل به تفکیک میان حیطه خصوصی و عمومی است . اما آیا تمایز میان گستره
خصوصی و عمومی امکان پذیر است؟ در پاسخ به این سؤال، «جان استوارت میل » ، (۴۸) به عنوان نظریه پرداز معروف لیبرال
دموکراسی، فعالیت ها و رفتارهایی که مضر به حال دیگران نباشد را ممیزه حیطه های عمومی از خصوصی می داند، ولی این معیار
آن قدر مبهم است که در نظر و عمل نمی تواند قلمرو خصوصی را از قلمرو عمومی منفک نماید و حیطه اختیارات مداخله دولت در
حوزه زندگی افراد را مشخص سازد .
البته جان استوارت میل در مقابل ضرری که افراد به خود وارد می کنند، ساکت و صامت است; از این رو، معلوم نیست که کدام
رفتار دولت و ملت در عرصه های عمومی و خصوصی مجاز و کدام یک غیر مجاز است؟ به علاوه، اگر ملاک و معیار انفکاک در حوزه
عمومی و خصوصی، به عهده افراد سپرده شود، طبیعی خواهد بود که ملاک های متفاوتی عرضه گردد، و نوعی هرج و مرج بر
زندگی اجتماعی سایه افکند . (۴۹)
۶ . حقیرسازی انسان; نظریه لیبرال دموکراسی تلقی ویژه ای از
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 