پاورپوینت کامل پروژه ناتمام مدرنیته ۵۲ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل پروژه ناتمام مدرنیته ۵۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پروژه ناتمام مدرنیته ۵۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل پروژه ناتمام مدرنیته ۵۲ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
مقدمه
یکی از مهم ترین بحران هایی که امروزه دامن گیر مدرنیته شده است، مسئله بحران هویت، اخلاق و رفتار انسانی است; به عبارت
دیگر، از جمله مسائل اصلی مدرنیته، مسئله از خود بیگانگی در اخلاق است; هر چند عنوان از خود بیگانگی و بحران هویت، مانند
هر واژه و اصطلاح علوم انسانی، به اشکال مختلف تعریف شده و هر متفکر براساس جهان بینی خاص خود با تکیه بر تصور خاصی
که از انسان دارد، این واژه را متناسب با آن تصور و انتظار خاص تعریف و تفسیر کرده است .
اگر در غرب و دوران مدرنیته، فرض رشد نیهیلیسم و بحران های اخلاقی ای که به وجود می آورد را بپذیریم، باید گفت که اگر بشر
بر اثر این نحوه نگاه و رفتار، خود را نابود نکند و بتواند این دوران را پشت سر بگذارد، شاید نظام اخلاقی دیگری پیدا شود که
جهانگیر باشد .
یکی از مفاهیم مهمی که مدرنیته با خود به همراه آورده، مفهوم بشریت (Humanite) است; پیش از آن، مفهوم انسان و
انسانیت به حوزه های فرهنگی، قومی محدود بود; یعنی هر قوم و قبیله ای فرهنگ خود را مصداق انسانیت می دید و بقیه انسان ها
را از این مصداق بیرون می دانست; برای مثال، دنیای مسیحی خود را مصداق کامل مفهوم انسانیت و تنها مخاطب خداوند
می دید، چرا که مسیحی بود . جهان های فرهنگی دیگر نیز این گونه هستند . امروزه یکی از مشکلات تاریخ جدید غرب این است
که معنای اخلاق در آنها گم شده است .
همه فیلسوفان غربی در پی نوشتن اخلاق بودند; دکارت می خواست کتاب اخلاق بنویسد و ننوشت . حتی اسپینوزا اسم کتاب
مابعد الطبیعه خود را اخلاق گذاشت و سودای تدوین اخلاق او را رها نمی کرد، چنانکه این سودا دکارت را نیز رها نکرده بود . البته
کانت که در زمره بزرگ ترین فیلسوفان دنیای غرب است، کتاب اخلاق نوشت . وی در کتاب «نقد عقل عملی » ، در واقع ایده آل بشر
متجدد و بشر ایده ال تجدد را وصف نموده است . پس از کانت، کسانی که کتب اخلاقی نوشتند، نسبتا زیاد بودند، اما هیچ یک از
آنها چیزی که از حد کتاب کانت فراتر برود، ننوشتند و این از عمق محتوای کتب ایشان آشکار است . البته پیروان سن توما یا
تومیست ها و بعضی از فیلسوفان اخلاق، کانت را نقد کرده اند .
بنابراین، در غرب یک کتاب اساسی اخلاق وجود دارد که آن هم متضمن وصف بشر ایده آل مدرن است; این همان کتاب کانت
است که مقدمه طرح «روان مطلق » هگل شد . آنچه می توان به صراحت بیان کرد، این است که با دائرمدار شدن آدمی، مرجع
اخلاق نیز آن چنان که در کانت هم دیده می شود، باید بشر باشد، ولی از سوی دیگر، مراجع و میزان خیر عین خیر است و بشر را
نمی توان عین خیر دانست . در حقیقت مشکل اخلاق غرب در اومانیزم و سوبژکتیویته است; یعنی وقتی بشر میزان خوب و بد، و
درست و نادرست می شود، مشکل به وجود می آید .
بنابراین قول، اخلاق در تاریخ غرب، همچنان دستخوش بحران بوده است . شاید در بحران به آینده بشر توجه شده باشد، اما هنوز
نمی توان گفت که در آینده، اخلاق چه خواهد شد؟
امروزه پست مدرن و حتی مدرنیته، در وصف بشر متجدد و اخلاق جدید، بیشتر نظر منفی دارند . اصولا نظر پست مدرن نظر
منفی است، زیرا این تفکر نقد تفکر و تاریخ غربی است . قهرا آنها اخلاق غربی را نیز وقتی تفسیر می کنند که آن را به اصولی که در
تاریخ غرب وجود دارد، بر می گردانند . وقتی کسی مانند میشل فوکو، زندان، حبس و بیمارستان را نشانه قدرت، و وسیله ای برای
اعمال قدرت می بیند، همه چیز در نظر او به آن باطن، یعنی قدرت باز می گردد .
بنابراین، در نگاه پست مدرن، هیچ طرح مثبت و نگاه صحیحی پیرامون اخلاق وجود ندارد; برای مثال «ریچارد رورتی » (۱) در
سودای آن است که حساب چیزهای مورد علاقه خود را از چیزهایی که سست و متزلزل به نظر می آید، جدا کند; وی با توجه به
اینکه بنیادهای فلسفی عالم جدید سست شده است، دموکراسی را از آن بنیاد جدا می کند .
تمام این بحران هویت و از خودبیگانگی که حاصل عدم تبیین صحیح رفتارهای انسانی در جامعه غربی است، حاصل نگاه انسان
محوری و حاکمیت لیبرالیزم بر اندیشه های آنها است .
مدرنیته یا نسبیت گرایی مادی
بنابراین، اساسی ترین نقدی که بر تمدن امروز وارد است، نقد تنزل منزلت انسان و غروب اخلاق و معنویت در مدرنیته است و
موضوع بحث این نوشتار را در بر می گیرد .
مدرنیته دارای یک دستگاه تولید، یک دستگاه توزیع و یک دستگاه مصرف است .
«نظام مفاهیم » یا نظام تولید در مدرنتیه
دستگاه تولید در مدرنیته «نظام مفاهیم » است که آن هم عمدتا براساس روش علوم می چرخد . روش علوم در مدرنیته حسی
است و پیش فرض ها و راندمان را نیز حسی لحاظ می کند، لذا مدرنیته با قوانین عالم محسوس سروکار دارد .
بر این اساس، مفاهیم آن نیز مفاهیمی کاربردی است که کارآمدی آن مفاهیم هر چند در یک منطق منسجم قابل تعریف عرضه
نمی شود، لکن دارای طبقه بندی منطقی نسبی و دارای تاثیرگذاری و تاثیرپذیری از یکدیگر هستند; برای مثال علوم پایه نسبت به
علوم تجربی، نسبت به علوم انسانی که طرح مسائل و حل آنها را به عهده دارد، نقش فروع اعتقادت را ایفا می کند .
بنابراین، علوم انسانی نسبت به علوم تجربی در جایگاه تبعی قرار می گیرد; یعنی اگر ما علوم پایه را متناظر با اصل قرار دهیم، علوم
انسانی متناظر با علوم تجربی، کاربرد فروع در مسائل، یعنی در جزئیات را دارد; یعنی در علوم تجربی، انسان دقیقا مادی تعریف
شده و می گوییم که انسان موجودی است که به فلان مقدارکالری نیاز دارد که این مقدار کالری، اگر در محیط جذب، دفع و رشد
سلولی مناسب در ارتباط با سایر مولکول ها قرار گیرد، جذب می شود، و اگر در چنین تعادلی قرار نگیرد; یعنی ناهنجاری باشد،
جذب نشده و به درد کلیه، معده و … مبتلا می شود; یعنی شیمی حیاتی، حیات را به عنوان حیات قابل کنترل مادی می شناسد .
پیدایش معنویت، هوش و حافظه، و تقویت و تضعیف آنها و به طور کلی تعصبات و … را کاملا مادی تعریف می کند و در نهایت برای
آن نیز قاعده و قاعده مندی طرح کرده و به بخش علوم انسانی ارائه می دهد .
مهم تر از همه، کارهایی که انجام می دهد این است که برای محاسبه حرکت خود دهه هایی را تعیین می کنند و پس از یک مقطع
لازم می بینند که برای امور متعدد داد و ستد، بازار مصرف، بازار تولید و … نظام آموزشی واحدی را که شامل یک طبقه بندی و
مرتبه بندی اطلاعات درست می کنند; یعنی می گویند باید نظام مفاهیم ما معلوم باشد تا براساس آن بدانیم که در هر مرحله، چه
نحو ترکیبی از چه نوع اطلاعاتی، لازم است انجام گیرد و چه موقع به آن اطلاعات عمومی و چه موقع اطلاعات کارشناسی و چه
موقع اطلاعات تخصصی گفته شود .
حال این نظام مفاهیم که طبقه بندی عمومی آنها انجام پذیرفته، مورد پذیرش جهانی قرار گرفته است، به نحوی که اگر کسی
درس بخواند و صاحب مدرک دیپلم یا فوق دیپلم، لیسانس یا فوق لیسانس، و کارشناسی ارشد یا دکترا شود، در هر جای دنیا
مدرک و مرتبه تحصیلی او مورد پذیرش است .
از طرف دیگر، به وسیله شاخصه های خاص، مؤسسات آموزشی جهانی ارزش گذاری می شود که براساس آن مشخص می شود که
شخص در کدام دانشگاه و در کدام کشور درس خوانده و چه علوم و فنونی را دیده، همه این شاخصه ها به صورت رسمی ثبت شده
است، بطوری که اکنون برای عموم مراکز عملی جهان قابل تعریف است که فردی از فلان دانشگاه و در فلان سطح، از چه مقدار
کارآمدی و توانایی برخوردار است؟ همه این موضوعات، «نظام مفاهیم » یا نظام تولید در مدرنیته را در بر می گیرد .
«ساختارهای اجتماعی » یا نظام توزیع در مدرنیته
نظام توزیع در مدرنیته «ساختارهای اجتماعی » است; بدین معنی که میان انسان ها بر طبق مرتبه ای که اطلاع یافته اند، منصب
واگذار شده و توزیع اختیار می شود; یعنی به آنها حق تصمیم سازی و تصمیم گیری داده می شود و از این طریق، هماهنگی
ارتباطات انسانی را به عهده می گیرند . نظام توزیع، سرپرست و عهده دار نظام روابط انسانی در عینیت است; یعنی رفتار انسان ها
در شئون مخت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 