پاورپوینت کامل «رسانه سالاری » و افکار عمومی جهانی ۵۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل «رسانه سالاری » و افکار عمومی جهانی ۵۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل «رسانه سالاری » و افکار عمومی جهانی ۵۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل «رسانه سالاری » و افکار عمومی جهانی ۵۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۶

کلیات

پیشرفت های تکنولوژیک در تمدن کنونی، شیوه های جدیدی برای گردش اطلاعات در جامعه و حتی جوامع مختلف ایجاد کرده
است که شکل ابتدایی آن «اطلاع رسانی » نامیده می شود . اما در ورای اطلاع رسانی که مقوله ای ارزشمند در جوامع انسانی است،
«انتقال خواسته ها» از سوی قدرت های صاحب تکنولوژی ارتباطی صورت گرفته است .

ساخت و پردازش افکار عمومی و آماده سازی فضای عمومی برای اقدامات سیاسی با هدف «مشروعیت بخشی » ، مسئله ای است که
در «دهکده جهانی » بارها و بارها روی داده است و صاحبان قدرت و سیاستگذاران عرصه های داخلی و خارجی، برای توجیهات
سیاسی، اقتصادی و اجتماعی از این ابزار استفاده کرده اند .

نمونه روشن «رسانه سالاری » در مناسبات قدرت جهانی، جنگ آمریکا – عراق بود; آمریکا برای توجیه افکار عمومی خود و سپس
افکار عمومی جهان، دست به تبلیغات جهانی علیه رژیم حاکم بر عراق زد تا بتواند با بهره گیری از سیستم رسانه ای و ارتباطات
جهانی، افکار عمومی جهان را اقناع کند که جنگ با عراق «مشروع » است .

در بحران های مشابه نیز، آمریکایی ها بدون تردید از این روش استفاده خواهند کرد; مسئله ایران و کره شمالی از مسائل
استراتژیک و مهمی است که در دایره ارتباطات یکسویه و اطلاع رسانی هدفمند آنان قرار خواهد گرفت .

با این همه، چگونه تکنولوژی ارتباطی در خدمت قدرت سیاسی قرار گرفته است؟ چگونه ملاحظات سخت افزاری در روابط
بین الملل به روابط نرم افزاری در عرصه جهانی تبدیل شده است؟ چگونه قدرت های برتر توانسته اند، با بهره گیری از وسایل
ارتباطی، نقش مؤثرتری در روابط بین المللی ایفا کنند، و بالاخره ارتباطات و وسایل اطلاع رسانی که می توانست در خدمت
«گفت وگوی تمدن ها» قرار گیرد، چگونه دستاویزی برای استیلا و هژمونی یک «گفتمان » در جهان شده است؟

تکنولوژی ارتباطی در جهان معاصر

دانشمندان علوم ارتباطی، تعریفات و تحقیقات گوناگونی برای «ارتباطات » ارائه کرده اند که امکان یافتن تعریفی جامع در این واژه
را به این تحقیقات واگذار می کنیم، اما آنچه از میان تحقیقات می توان یافت، این است که «ارتباطات » یک جنبه «دو جانبه » دارد که
از طرفی کسی یا گروهی «انتقال دهنده » تلقی می شوند و گروه یا شخص دیگر «گیرنده پیام » محسوب می شوند . «پیام » نیز چیزی
است که میان دو طرف ارتباطی انتقال می یابد . اما مسئله این است که انتقال دهنده کیست؟ پیام چیست؟ و بالاخره این پیام
برای چه کسی منتقل می شود و چه تاثیری می تواند در او داشته باشد؟

در این قالب است که می توان به تعریفی که توسط برخی محققان ارتباطات ارائه شده است، اشاره کرد:

«ارتباطات، تنها بیان آشکار و انتقال پیام ها نیست … مفهوم ارتباطات تمامی فرایندهایی را که مردم از طریق آنها بر یک دیگر تاثیر
می گذارند، در بر می گیرد …» . این تعریف بر این فرضیه استوار است که تمامی کنش ها و رویدادها، همین که توسط انسان درک
می شوند، جنبه ارتباطی دارند . افزون بر این، از آنجاکه این ادراکات اطلاعات فرد را تغییر می دهند، بنابراین بر او تاثیر می گذارند .
(۱)

از این رو در ورای ارتباطات فردی، گروهی، ملی و حتی بین المللی، تلاش برای «تاثیرگذاری » رفتاری نهفته است تا رفتارها و
کردارهای گروهی دیگر را مناسب با خواست و هدف گروه تاثیرگذار تنظیم نماید .

ارتباطات یک پدیده انسانی محسوب می شود که توسط زبان، فرهنگ، تکنولوژی و … اعمال می گردد . این مؤلفه های انسانی و
تکنولوژیک، در نظام های ارزشی انسانی ریشه دارند و توانسته اند بر مباحث تاریخی در پژوهش های ارتباطی به طور عام، و بر
«ارتباطات و توسعه » به طور خاص تاثیرگذار باشند; از این رو دیگر نمی توان «ارتباطات » را تنها عمل مخابره پیام ها یا تبادل
اطلاعات، آرا و افکار تلقی کرد .

در این حالت، ارتباطات فرایندی است که روابط انسانی و اجتماعی در آن رخ می دهند، حفظ و دگرگون می شوند و یا حتی از
طریق دریافت مفاهیم، علائم، نمادها و زبان به پایان می رسند . ارتباطات چیزی نیست که میان دو شخص، یا بیشتر از دو شخص و
یا اشیا واقع شود، ارتباطات بخش غیر قابل تفکیک مجموعه ای است که از انسان ها و اشیا تشکیل شده است . (۲)

در تمدن کنونی که تلاش برای هژمونی تمدن غرب، در همه عرصه های اجتماعی، علمی، فرهنگی و البته سیاسی و اقتصادی به
یک رهیافت و رویکرد مشترک برای مغرب زمینان تبدیل شده است، نقش ارتباطات برجسته می نماید . ارتباطات نه تنها موجب
برجسته تر شدن «ویژگی های تمدنی » یک تمدن خاص شده است، بلکه موجب شده است که ویژگی ها و خصوصیات سایر تمدن ها
از دریچه یک تمدن مسلط و برتر مورد بررسی و اطلاع رسانی قرار گیرد .

برجسته سازی مفاهیمی چون حقوق بشر، آزادی، صلح، برابری زن و مرد و … که در همه تمدن ها با ویژگی های خاص خود از قبل
بوده است، امروزه به مدد تکنولوژی ارتباطی صورت گرفته است .

تکنولوژی ارتباطی، خود در روابطی پیچیده با «قدرت سیاسی » ، محصول خواست ها و استراتژی های قدرت بوده است . قدرت
تلاش کرده است تا از تکنولوژی ارتباطی برای اجرای اهداف و برنامه های داخلی و خارجی خود بهره جوید . تعیین محتوای
پیام های ارتباطی که در قالب و بعضا در پشت پیام های اطلاع رسانی قرار گرفته است، براساس خواست قدرت جهانی تعبیر و
تفسیر شده است و این خواست جهانی قدرت، نه تنها در اقتصاد و سیاست خلاصه نشده است، بلکه در سطح پیچیده تری
حوزه های اجتماعی و فرهنگی را نیز شامل می شود; از این رو استراتژی ارتباطی غرب، نه تنها در خدمت توسعه سیاسی –
اقتصادی به کار گرفته شده است، بلکه برای برجسته سازی و استیلای فرهنگی – اجتماعی تمدن غرب نیز به کار رفته است .

تکنولوژی ارتباطی در جهان معاصر معطوف به قدرت است . با بهره گیری از مدل تحلیل گفتمانی فوکو و با گسترش این الگو در
عرصه روابط بین المللی و جهانی، در می یابیم که قدرت نه تنها در عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و … جامعه در حال
گسترش بوده است و تلاش کرده با ایجاد شبکه ای از «نظارت » همه عرصه های فردی و اجتماعی شهروندان و افراد جامعه خود را
تحت تاثیر قرار دهد والگو و نحوه «رفتار» جامعه را براساس سلسله مراتب پیچیده قدرت تعریف نماید، بلکه در عرصه جهانی و
روابط بین المللی نیز به همین گونه عمل شده است . همچنین قدرت در عرصه جهانی تلاش کرده است، با استیلا و هژمونی
سیاسی – اقتصادی و فرهنگی، بر «رفتار سیاسی » دیگر کشورها مؤثر باشد و به گونه ای عمل کرده است که «خواست » خود را
«خواست » دیگر کشورها تعریف و تبیین نموده است و کشورهای معطوف به قدرت های بزرگ نیز در درون این روابط پیچیده
قدرت عمل نموده اند .

فرایند تاثیرگذاری بر روابط دیگر کشورها از طریق رسانه های همگانی تسهیل شده است; به این معنا که دولت های برتر برای
تحمیل خواست ها و اهداف خود بر دیگر کشورها، از طریق «برجسته سازی » ، «بحران سازی » و «بزرگ نمودن » پدیده های موجود
در دیگر کشورها، تلاش می کنند تا از طریق حمایت یا عدم حمایت از این پدیده ها، آن را در درون روابط پیچیده قدرت در عرصه
بین المللی در آورند و سپس از طریق رسانه های همگانی و غول های ارتباطی جهانی که معمولا به تکنولوژی های ماهواره ای،
اینترنتی و … مجهز هستند، بر رفتار سایر کشورها تاثیر بگذارند .

اگر قدرت را همانگونه که برخی از دانشمندان علوم سیاسی تعریف نموده اند، «تاثیر بر رفتار دیگری علی رغم میل خود او» بدانیم،
آنگاه در می یابیم که رسانه های ارتباطی در جهان کنونی چگونه توانسته اند، بر رفتار دیگران، علی رغم خواست و میل خودشان
تاثیر گذار باشند .

البته بدیهی است که رسانه های ارتباطی جهان، خود معطوف و در برخی موارد، ابزار قدرت های بزرگ ورای آنها بوده اند .
دست اندرکاران امر ارتباطات بر این باورند که اگر حادثه ای در گوشه ای از جهان روی دهد، ولی هیچ پوشش خبری بر روی آن
اعما