پاورپوینت کامل نظام آموزشی و نظام فکری جامعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل نظام آموزشی و نظام فکری جامعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نظام آموزشی و نظام فکری جامعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل نظام آموزشی و نظام فکری جامعه ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۱

تدریس دروس جدیدی چون حقوق و گفت وگوی تمدن ها در مدارس، امروزه موضوع بحث بسیاری از محافل آموزشی جامعه را
تشکیل داده است . از سوی دیگر، میل فراگیر نظام آموزشی ایران به حفظ جزوه و دانش محض موجب شده خلاقیت و ابتکار در
دانش آموزان مجال برون نیابد . در واقع قدرت تخیل و تفکر نقادانه، در نظام «نمره ای » آموزشی جایی ندارد و رقابت تنگاتنگ برای
شرکت در دانشگاه، روند منطقی تحصیل و فرآیند کسب دانش را در مدارس و آموزشگاه ها زیر سؤال برده است .

«دکتر حسن شریفی » مدیر کل پشتیبانی امور برنامه ریزی و پژوهشی، چنین رویکردهایی را در عدم توجه مسئولان و برنامه ریزان
جامعه نسبت به کشف استعدادهای بالقوه جامعه می داند و معتقد است که هدف همه دروس باید در جهت بارور کردن خلاقیت و
ذهنیت فراگیران دانش باشد .

وی در گفت وگویی با پگاه حوزه تاکید می کند که صرف نمره و معدل نباید ملاک ارزیابی نظام تحصیلی قرار گیرد، بلکه باید
پارامترهای گسترده دیگری هم در این نتیجه گرایی دخیل شود .

وی با اشاره به راهکارهای عملی، تنها راه حل ممکن را نهادینه کردن بسیاری از همین راهکارها می داند .

مدتی است در نظام آموزشی، از تدریس واحدهای درسی، چون حقوق و گفت وگوی تمدن ها سخن به میان آمده است . سؤال این
است که آیا این موضوعات می تواند گامی در جهت قانونمند کردن جامعه باشد، یا اینکه تدریس این دروس تنها معضلی به
معضلات آموزشی ما اضافه خواهد کرد؟

آنچه امروز بیش از هر موضوع دیگری باید مورد توجه نظام آموزشی قرار گیرد، تقویت مباحثی است که می تواند تا اندازه ای
مسائل ذهنی فراگیران را روشن کند و آنها را متوجه مسائلی کند که در آینده به وجود می آید . نظام آموزشی ما باید دروسی را که
به نظام مند کردن جامعه و تقویت قدرت استدلال دانش آموزان کمک می کند در سلسله دروس مدارس جای دهد; و چنین
فرهنگ سازی و برنامه ریزی عمیقی باید از مدارس ابتدایی آغاز شود که این مسئله فوق العاده حائز اهمیت است; برای مثال یکی از
معضلات نظام آموزشی ما فقدان دروس تحقیقی و پژوهشی در مدارس است . حتی دانشجوی دانشگاه ها هم، آنطور که باید با
فرهنگ پژوهش آشنا نیست و اشکال کار در همان دروس مدارس او است که او را با چنین فرهنگی آشنا نکرده است .

دانش آموز جامعه ما غیر از حفظ کردن دروس باید با نحوه به کارگیری آنها در جامعه، تولید علم، تحلیل و تحقیق نیز آشنا شود،
اگر این روند از پایه اصلاح نشود، در سطوح بالاتر که مدیران جامعه هستند نیز تاثیر خواهد گذاشت، لذا تدریس دروسی چون
حقوق و گفت وگوی تمدن ها که به قدرت فکر، بینش و استدلال دانش آموزان کمک می کند تا جامعه را قانونمندتر و نظام مندتر
اداره کند و می تواند بسیار مفید باشد .

ولی شما می دانید که علیرغم جذابیت هایی که بحث گفت وگوی تمدن ها ایجاد کرده بود، بسیاری از صاحب نظران معتقدند که
گفت وگوی تمدن ها پس از ۱۱ سپتامبر به بن بست رسیده است; به نظر شما با توجه به چنین فضایی، آیا تدریس چنین دروسی در
مدارس ضرورت دارد؟

همه تحولات اجتماعی ناشی از تحول فکری است، با نگاهی به دوره های مختلف می بینید که وقتی نظام کمونیستی روی کار آمد،
یک تحول سیاسی اجتماعی بزرگ بود، البته من به خوب یا بد بودن آن کاری ندارم و هدف من قضاوت ارزشی بر روی نظام
خاصی نیست، منظور من این است که یک نظام فکری قوی باید اتفاق بیفتد تا منشا تحول بزرگی شود; یعنی اگر نظام فکری
شکل بگیرد، پیامد آن تحولی به وجود خواهد آمد; به طور مثال، اگر نظام فکری ما بر این اساس شکل بگیرد که قرار است متحول
شویم و پیشرفت کنیم، در آن صورت تمام اجزای حکومتی و اجتماعی در آن جهت حرکت خواهند کرد و تحول اجتماعی عمیقی رخ
خواهد داد .

کشورهای صنعتی چگونه پیشرفت کردند و صنعتی شدند؟ در ابتدا یک نظام فکری و استراتژی قوی مطرح شد، سپس آن را
پذیرفتند و عزم ملی برای اجرای آن فراهم شد، تا اینکه چنین تحول عظیمی در این کشورها رخ داد .

در هر حال، درسی چون گفت وگوی تمدن ها می تواند مسیر درست و منطقی مذاکره را باز کند و نظام فکری جدیدی را به وجود
بیاورد که در نهایت موجب تحول اجتماعی شود، به شرط آنکه در تمام ارکان جامعه و فرهنگ، چنین مذاکره ای رواج یابد; چرا که
نمی توان انتظار داشت که همه تحولات را یک کانون به وجود بیاورد . نظام فکری ای که خلق می شود، باید به همه اجزای جامعه
تسری یابد . من شخصا معتقدم که راه درست مذاکره و گفت وگو شکست نمی خورد ممکن است در یک مقطع این روند کند شود،
ولی نمی تواند متوقف شود . واقعه ۱۱ سپتامبر نیز ممکن است منطق گفت وگوی تمدن ها را برای مدتی با موانعی روبه رو کند، ولی
آن را متوقف نمی کند . اتفاقا هنگامی که چنین وقایعی در عالم اتفاق می افتد، تنها از طریق مذاکره و گفت وگو است که می توان در
برابر وقایع بعدی مقاومت کرد و حتی مانع بروز آن شد . از این رو به عقیده من، تدریس چنین واحدی در مدارس ضروری است .

مسئله دیگری که امروزه مطرح است، نمره گرایی به عنوان روال معمول است که اکنون در نظام آموزشی ما نهادینه شده و به
همین دلیل اصل کیفیت و تحقیق در نظام آموزشی ما محلی از اعراب ندارد و ارزشیابی کلی مبنای قضاوت در پیشرفت تحصیلی
است; چه راهکاری را می توان اعمال کرد که این نتیجه گرایی جای خود را به پژوهش گرایی و تحقیق مداری در نظام آموزشی کشور
بدهد؟

سؤال بسیار خوبی است; آموزش باید در راستای رفع همه نیازهای اجتماعی باشد نه وسیله ای برای کسب نمره و نتیجه . چندی
پیش من در یک جشن فارغ التحصیلی دانش آموزان ابتدایی در استرالیا شرکت کرده بودم، این موضوع برای من بی نهایت جالب
بود که در یک کلاس ابتدایی با ۲۴ دانش آموز، در پایان سال ۱۴ نفر از آنها، یعنی ۵۰ درصد مورد تشویق قرار گرفتند; یکی به علت
موفقیت در ریاضیات، دیگری در علوم، بعدی در جغرافیا و یک نفر هم به علت داشتن ارتباطات خوب و قوی با دیگران تشویق شد;
بدین معنا که هر یک از دانش آموزان براساس توانایی ها و قابلیت های متنوعی که داشتند، مورد تشویق قرار گرفتند و نمره تنها
وسیله ای برای معرفی و نشان دادن انواع قابلیت ها و توانایی ها بود . بنابراین همه معیارها در یک قالب طبقه بندی نمی شود تا همه
فقط براساس همان قالب سنجیده شوند، در حالی که اشتباه نظام آموزشی ما این است که همه را در یک قالب می ریزند و براساس
همان می سنجند .

به نظر می رسد که ضعف ارزشیابی بسیار فراتر از آن است که فکر می کنیم . حداقل تغییری که در نظام ارزشیابی می توان ایجاد
کرد، تنوع بخشی به متغیرهای موجود برای تشویق است; تحلیل شما از این مسئله چیست؟

به اعتقاد من، نمره معدل نمی تواند تعیین کننده باشد . ما باید علاوه بر توانایی های مواد آموزشی، بسیاری از پارامترهای دیگر را
هم دخیل کنیم . در عین تشویق باید بسیاری از پارامترهای توانایی عملی را نیز مورد توجه قرار دهیم .

نظام آموزشی استرالیا در کلاس های هفتم و هشتم به بعد، دانش آموزان را برای دروس مختلف و کارهای عملی، براساس
توانایی هایشان به چند قسمت تقسیم می کند تا هر یک از آنها، بنا به قابلیت ها و پتانسیل های خود، مسیری را که احساس می کنند
بهتر می توانند در آن پیشرفت کنند، انتخاب نمایند . به عبارتی نظام آموزشی آنها، استعدادهای ذاتی را کشف می کند و این کشف
از راه نمره و معدل امکان پذیر نیست . باید متغیرهای دیگری هم در این مسئله دخالت کنند . نظام آموزشی ما باید زیر ساخت
ملاک ارزشیابی خود را تغییر دهد و تنها با توجه به تمامی استعدادهای فراگیران، اعم از ذهنی و عملی است که می توان امیدوار
بود که چنین فضایی شکسته شود .

تبعات نتیجه گرایی و نمره گرایی چیست؟ آیا از این حیث هم اثرات

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.