پاورپوینت کامل پایان شب سیه ۲۵ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پایان شب سیه ۲۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۲۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پایان شب سیه ۲۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پایان شب سیه ۲۵ اسلاید در PowerPoint :

۴

محمد علی فروغی (ذکاء الملک) مرد خلاق، فرهیخته و همه کاره عصر رضاخان بود; کارکشته سیاست که در بحران ها و
سراشیبی ها کارها را سامان می داد و کشتی طوفان زده پهلوی را سکانداری می کرد .

اسدی، تولیت آستان قدس رضوی که با فروغی نسبت خانوادگی داشت، دارای فرزندی بود که در ماجرای مسجد گوهرشاد
مغضوب پادشاه خودکامه شده و حبس شد . اسدی، برای نجات جان فرزند خود، دست به دامان مرد قدرتمند دربار، یعنی نخست
وزیر فروغی شد و طی نامه ای محرمانه از وی مساعدت نمود . فروغی که از سیرت بی رحمانه پادشاه به خوبی آگاه بود، در نامه ای
محرمانه تر و موجز، در قالب یک بیت شعر، پاسخ اسدی و در ضمن ناتوانی خود از حل مسئله ارسال کرد:

در کف شیر نر خونخواره ای

جز تسلیم و رضا کو چاره ای؟

از بد حادثه، نامه نخست وزیر به دست مفتشین شاه افتاد و در نهایت رضاشاه از چند و چون ماجرا مطلع گردید; از آن پس فروغی،
به این دلیل و دلایل دیگر، از کار برکنار شد و عزلت را برگزید تا تحقیقات ادبی خود را کامل کند . و تنها شان و شوکت علمی و
منزلت اجتماعی و خانوادگی مانع از اعدام او شد . اما روزگار غدار همیشه به کام دیکتاتور نبود و فرجام دیگری را برای او رقم زد .

با پیشرفت متفقین درخاک ایران، دوران افول رضاخان نیز فرا رسید; سلطان جبار به تکاپو افتاد و به اجبار، به صورت مقطعی،
چهره ای تقریبا مردمی به خود گرفت و برای نجات سلطنت و حتی جان خود، رجال قوم را فراخواند; حتی بزرگانی که زمانی به
آنها بی مهری کرده بود، نظیر فروغی، لیکن فروغی ماجرای نامه و اسدی را از یاد نبرده بود و آن بیت معروف را که قبلا برای اسدی
نوشته بود، در کاغذی نوشت و با پیکی برای پادشاه مضمحل و کم سواد فرستاد . واضح است که این بار منظور فروغی از
«خونخواره » ، سرانی مثل روزولت، استالین و چرچیل بودند; شعر همان بود، اما با مصادیق دیگر .

حکایت فوق یادآور صدام است; مرد افسانه ای عرب که خود را به غلط سردار قادسیه معروفی می کرد . پل برمر، حاکم نظامی
امریکا در عراق، با غرور و نخوت در مقابل خبرنگاران می گوید: ; [We Got Him] یعنی «ما او را گرفتیم » و این جمله کوتاه با
سرعت شگفت آوری به تیتر اول روزنامه های دنیا تبدیل می شود . دوربین های تلویزیونی جهان نیز به سمت او می روند، تا چهره
شکست خورده او را با هیبتی ژولیده به نمایش بگذارند; مردی که هیچ گاه نتوانست از «تبار بزرگان » باشد!

صدام مفلوک که در گذشته تندیس دیکتاتورهایی مانند استالین و هیتلر را در کاخ های خود نصب می کرد، بدون کوچک ترین
مقاومتی اجازه داد تا یک نظامی امریکایی دهانش را مانند یک اسب – اما نانجیب – باز کند و برای تعیین هویت قطعی او نمونه
بگیرد . بدتر از آن اینکه از روی حقارت، برای اطمینان از عدم وجود بیماری پوستی با دستکش موهای او را جست وجو کند .

ماجرای دستگیری او بیشتر به یک کابوس و رؤیا شباهت دارد . مردی که هیجده قصر را در بستر فقر گسترده مردم بدبخت عراق
در بغداد و تکریت بنا کرد، در کنار یکی از آن قصرهای آلوده به خون، در عمق سه متری، در حالی که دو اسلحه ۴۷ – A K و یک
تپانچه در کنارش بود، به راحتی خفت اسارت را می پذیرد! !

می گویند مادر صدام، در دوران بارداری وی، تصمیم گرفت او را سقط کند و پیر زنی یهودی مانع این کار شد . کودک به دنیا آمد;
از کودکی آثار شرارت و تندخویی در وجودش پیدا بود و به قول بیهقی «زعارتی در طبعش موکد بود» . در دوران تحصیل دستش به
خون یکی از همکلاسی هایش آلوده شد . در جوانی به یک نظامی قلدر و فرصت طلب تبدیل شد . در میانسالی وارد حزب منحوس
بعث شد و با حمایت مادی و معنوی قدرت های بیگانه، به خصوص روس ها، پله های ترقی را طی کرد و بالاخره دولت حسن البکر را
کنار زد و بسیاری از اعضای آن را اعدام کرد و به زور «رییس جمهور» شد .

پس از تثبیت