پاورپوینت کامل اسلامی سازی معرفت در حوزه اقتصاد ۶۱ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل اسلامی سازی معرفت در حوزه اقتصاد ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل اسلامی سازی معرفت در حوزه اقتصاد ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل اسلامی سازی معرفت در حوزه اقتصاد ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۸

اشاره

«مرکز جهانی اندیشه اسلامی » (المعهد العالمی للفکر الاسلامی) که مرکز آن در ایالت ویرجینیای امریکا است و طرح
اسلامی سازی معرفت را در دستور کار خود قرار داده است، ضمن اهتمام به رویکرد اسلامی به معارف و علوم، محور اقتصاد را نیز
مورد توجه ویژه قرار داده و نشست هایی را در این محور با حضور برخی متفکران و اقتصاددانان مسلمان برگزار کرده است که در
ذیل به گزارشی از یافته های علمی و فکری یکی از این جلسات اشاره می شود . نویسنده این گزارش دکتر عبدالله جاد از همکاران
«المعهد العالمی للفکر الاسلامی » است .

×××××

دعوت به پاورپوینت کامل اسلامی سازی معرفت در حوزه اقتصاد ۶۱ اسلاید در PowerPoint، با افسانه های معرفتی ای رویارو است که غیبت مسلمانان از عرصه رقابت تمدنی،
زمینه ساز آن بوده و این وضع مجال مناسبی را برای مطالعات غربی فراهم ساخته، تا ادعای مطلق بودن و جهان گیر بودن نظریات
خود را مطرح سازند .

با دقت نظر در نوشته های مربوط به اندیشه اقتصادی، نظریه اقتصادی و فرضیه های اولیه آن، به روشنی آشکار می شود که «علم
اقتصاد» ، آنگونه که این مطالعات معرفی می کنند، صرفا زاییده تجربه غربی و در نتیجه، محکوم به شرایط محیطی است که آن را
تولید کرده است; بنابراین، چنین نظریاتی ممکن است در محیط زایش و پیدایش خود، درست، شایسته و کارآمد باشند، اما
ضرورتا برای محیطهای دیگر شایسته نباشند; چنانکه اساسا امکان ندارد که تجربه غربی مبنای ارزیابی دیگر تمدن ها قرار بگیرد;
برای مثال، این ایده که «کمیابی » ناشی از نیازهای نامتناهی انسان، مقارن با درآمدهای محدود است، یکی از ایده های اولیه علم
اقتصاد شمرده می شود . این فرضیه یکی از آثار غلبه بعد مادی بر بعد معنوی در تمدن غربی است، در حالی که برخی از تمدن های
دیگر بر علو شان انسان نسبت به برخی نیازهای وی تاکید دارد; اگرچه این نیازها محدود باشد و ساختن نیازهای جدید، بر خلاف
آنچه که در غرب جریان دارد، تقاضاهای تازه نمی آفریند .

امروزه در مطالعات اندیشه اقتصادی که مبنای نظریه اقتصادی محسوب می شود، گرایش به تمرکز پیرامون شخصیت غربی
مشاهده می شود، به گونه ای که تقسیم مراحل تکامل اندیشه اقتصادی، صرفا بازتاب مراحل تکامل اندیشه اقتصادی در غرب است
و هیچ نشانه ای از سهم متفکران دیگر تمدن ها در این مطالعات مشاهده نمی شود .

اما افسانه دوم، ادعای واقع گرایی و علمی بودن مطالعات اقتصادی غربی است; این مطالعات مدعی بی طرفی و تهی بودن از
ارزش ها هستند، در حالی که ارزش ها در دل این مطالعات نهفته اند; هر چند می کوشند تا با استفاده از ابزارهای تحلیلی ریاضی که
انتزاعی و منطقی هستند، این وضعیت را مخفی نگه دارند; اما این مطالعات در مواردی مانند سرمایه گذاری و مصرف، بر فرضیات
و مفروضات ارزشی استوار هستند .

بنابراین تصریح به ارزش ها در اقتصاد اسلامی موجب می شود که در نهایت اقتصاد اسلامی نسبت به مطالعات اقتصادی غربی که
غالبا وحدت پدیده اجتماعی را نادیده می گیرند، به علمی بودن نزدیک تر باشد .

در حالی که مطالعات اقتصادی در غرب، به ارزش ها به عنوان یکی از عناصر نظام اقتصادی می نگرد، در نظام اقتصادی اسلام،
ارزش ها ستون خیمه این نظام به شمار می آیند . در این جا لازم است مفهوم نظام اقتصادی را از دو مفهوم دیگر که با آن تداخل
دارند، تمییز دهیم و آن دو مفهوم یکی «اقتصاد» و دیگری «فعالیت اقتصادی » است .

نظام اقتصادی دو عنصر اساسی دارد که یکی ساختار اقتصادی یا مجموعه واحدهای تولیدکننده و مصرف کننده عناصر تولید
است و دیگری سازمان روابط بین عناصر تولید . اما مهم ترین عنصر تمایز بخش نظام اقتصادی، نقش مهمی است که ارزش ها در
نظام اقتصادی ایفا می کنند; ارزش ها، اهداف جامعه را معین و رفتاری را که پذیرش آن برای تحقق آن اهداف شایسته است،
مشخص می کنند . پس از تحقق آن رفتار، نوبت حکم و قضاوت درباره آن، چه سلبی و چه ایجابی، و نیز نوبت ارزیابی آن ارزش ها به
لحاظ سودمندی علمی و سپس تعدیل آن حتی دست شستن از آن، در صورت اثبات این که این ارزش ها کمکی به تحقق اهداف
مادی مطلوب نمی کنند، است .

اما درباره نظام های اقتصادی موجود در کشورهای اسلامی، باید گفت که صفت اسلامی این کشورها، ضرورتا بر نظام های
اقتصادی آنها صدق نمی کند; نظام های اقتصادی این کشورها برآیند شماری از مؤلفه ها است که در راس آنها تجربه استعمار قرار
دارد . تاثیر تجربه استعماری بر نظام های اقتصادی کشورهای اسلامی، تنها به پیوند دادن اقتصاد این کشورها با اقتصاد کشورهای
استعمارگر منحصر نشد، بلکه تاثیر خطرناک تر آن، جایگزین سازی قوانین و رفتارهای وارداتی استعماری به جای قوانین و
رفتارهای سنتی بود . این وضعیت در وابستگی فکری به غرب که حتی پس از پایان دوره های استعمار نیز تداوم دارد، بازتاب داشته
است . پس از دوره استعمار نیز، متفکران اقتصادی کشورهای اسلامی در بند اندیشه های اقتصادی غربی ای هستند که به آنان
عرضه می شود; هر چند این اندیشه ها با شرایط بومی ایشان ناسازگار است و موجب تضییع وقت و نیروی آنها می گردد . این
وابستگی فکری سبب شد تا بندهای وابستگی اقتصادی با وام ها و بدهی های سنگین، زیر لوای توسعه، سخت تر و پیچیده تر شود .
پس از مؤلفه های تجربه استعماری و وابستگی مؤلفه سوم، تاثیر ارزش ها و تمدن اسلامی است که رو به کاهش نهاد و در اثر اوضاع
تیره کشورهای اسلامی در آخر صف قرار گرفته است .

اگر نظام اقتصادی اسلام بر یک سری قوانین و رفتارها استوار است، قطعا توفیق و کامیابی اقتصاد اسلامی، بر کامیابی در تغییر
رفتارها مبتنی است . وابستگی به غرب، اساسا وابستگی فکری و رفتاری است و رفتارهای غرب گرا، زمینه ساز استعمار و وابستگی
است .

بنابراین نقش ارزش ها در بازسازی نظام اقتصادی کشورهای اسلامی نقشی برجسته و حیاتی است، زیرا ارزش ها عنصر حاکم بر
اقتصاد اسلامی و چارچوب پیونددهنده عناصر و مقومات اقتصاد اسلامی (از تولید گرفته تا مصرف و توزیع و روابط خارجی)
هستند; بنابراین، ترویج و نشر این ارزش ها، بخشی از کلیت دعوت اسلامی است و مروجان ارزش های اقتصادی اسلام، باید کسانی
باشند که با افکار روشن و دل های مؤمن و بهره گیری از حکمت و تاکید بر مؤلفه ها و رفتارهای اساسی نظام اقتصادی اسلام،
حکمت قوانین اسلام در مسائل مختلف اقتصادی، مانند زکات و میانه روی و ممنوعیت آن را بیابند . در اقتصادهای غیراسلامی نیز
بسیاری از راه حل های مشکلات اقتصادی، دارای ریشه های اسلامی است و قطعا راه حل های اسلامی، واقع بینانه تر و فراگیرتر است .

راه دیگر باز گرداندن اقتصاد اسلامی به عرصه زندگی، روش الگویی است; به عبارت دیگر اقناع عملی دیگران از راه ارائه طرح های
اقتصادی اسلامی که نشان دهنده رفتار آرمانی اسلام است; البته این کار به معنای در افتادن در دام شعارزدگی نیست .

امروزه جهان آماده پذیرش اقتصاد اسلامی است . درست است که نظام سرمایه داری قدرت بالای خود را برای همسازی با شرایط
کنونی اثبات کرده است، اما فساد و تباهی مبانی ای که سرمایه داری بر آنها استوار است، مانند فردگرایی افراطی و خودخواهی
نفرت برانگیز به دعوی مصلحت فردی، کار را به جایی رسانده که رقابت میان مردم در سایه اصل تنازع بقا، به معنای دریدن گلوی
یکدیگر شده است . مادیت تمدن غربی آن را به سمت فروپاشی می برد و روشن ترین دلیل آن هم رواج ربا در میان غربی ها، به رغم
اثبات آثار ویرانگر آن است .

نظام اقتصادی اسلام به لحاظ مبانی، خاستگاه ها، اهداف و مقاصد آن، به روشنی متمایز و برجسته است . این برجستگی را در
بررسی دیدگاه اسلام درباره توسعه که به عنوان هدف نهایی هر نظام اقتصادی مطرح است، می توان دریافت . با تحلیل مفهوم
توسعه، نه تنها برجستگی انگاره اسلام نسبت به انسان و نقش او در زندگی آشکار می شود، بلکه انگاره های کلی و جانبداری های
ارزشی نهفته در نظریات غربی را بر ملا می سازد . شاید یکی از مشکلات عمده اقتصاد اسلامی این است که برخی نظریه پردازان آن،
با پس زمینه های فکری ریشه دار در اندیشه های اقتصادی غربی وارد عرصه نظریه پردازی می شوند . این گروه از فرضیه های
اقتصادی غربی تاثیر گرفته اند و در نتیجه تعامل اینان با اندیشه غربی به چیدن میوه ها – مانند ایده ها و نظریات – منحصر می شود
و به مرحله پیش از نظریه یا پیش فرض ها و مفروض ها و الگوهای راهنمای اندیشه اقتصادی غربی توجهی ندارند .

مفهوم توسعه، در پاسخ به اوضاع معینی که پس از جنگ جهانی دوم پدید آمده، به وجود آمد و برای جذب دولت های برخوردار از
رشد اقتصادی ظهور یافت . اردوگاه سوسیالیست مفهوم «ترقی » (پیشرفت) را در مقابل این مفهوم مطرح کرد .

در این اوضاع، نظریات متعددی در باب سازوکار توسعه کشورهای توسعه یافته مطرح است . این نظریات، هر چند، ممکن است
در چارچوب تجربه تاریخی محیط پیدایش خود و پیش فرض های مبنایی برگرفته از واقعیات و شرایط حاکم بر آن محیطها
رست باشند، اما درباره دیگر کشورها و به طور مشخص کشورهای اسلامی درست در نمی آیند . برای مثال درباره نظریاتی که بر
تقویت بخش صنعت متکی است، می توان گفت که بخش صنعت، ضرورتا پایه توسعه محسوب نمی شود و اعتقاد به ضرورت
سرمایه گذاری های کلان، آن هم در سایه ضعف ذخایر داخلی، بسیاری از کشورها را وارد دور گیج کننده وام ها کرده است .

یکی از مهم ترین عیوب نظریات غربی توسعه، نادیده گرفتن عوامل غیر مادی است . آنچه به این اشکال دامن می زند، روشی است
که در اقتص

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.