پاورپوینت کامل تعامل ادیان ۵۹ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل تعامل ادیان ۵۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تعامل ادیان ۵۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل تعامل ادیان ۵۹ اسلاید در PowerPoint :

۹

مصاحبه با حجت الاسلام دکتر مصطفی بروجردی

سفیر جمهوری اسلامی ایران در واتیکان

با تشکر از پذیرش گفت وگو، حضرت عالی به عنوان سفیر ایران در واتیکان روابط اسلام و مسیحیت را در گذشته تاریخی و حال
حاضر چگونه ارزیابی می کنید؟

روابط میان اسلام و مسیحیت سیر یکسانی نداشته است; همانطور که می دانید ۵۷۰ سال پس از میلاد مسیح، پیامبر گرامی اسلام
متولد شدند و تولد اسلام در ۶۱۰ میلادی، یعنی ۶ قرن پس از تولد مسیحیت بود . به طور طبیعی مسیحیت و مسیحیان زمان
پیامبر اکرم (ص)، آمادگی پذیرش اسلام را نداشتند; یعنی پیروان هر دینی از آنجا که فقط خود را بر حق می دانند و دیگران را بر
باطل، هیچ آمادگی ای برای پذیرش اسلام نداشتند; از این رو همانگونه که تولد مسیحیت، در میان یهودیان به عنوان یک کفر
تلقی شد، تولد اسلام هم در آن مقطع، برای آنها چنین برداشتی در برداشت . کلیسا شعار بسیار مهمی را مطرح می کند که آن
شعار این است; «بیرون از کلیسا راه نجات وجود ندارد» . طبیعتا ما که بیرون از کلیسا هستیم، به اصطلاح راه نجات نداریم . این
شعار اصلی کلیسا در طول تاریخ بوده است ; در واقع این شعار، نه تنها با اسلام تعارض دارد، بلکه با سایر ادیان دیگر هم در تعارض
است; البته اخیرا عده ای از این شعار تفسیر خاصی ارائه می دهند که شاید در صحبت های آینده به آن اشاره کنیم .

به هر حال وقتی اسلام متولد شد، مسیحیت با یک رقیب تازه نفس، پر تلاش و پرتوان روبرو شد که همان طور که مسیحیت داعیه
جهانی داشت، این دین نیز داعیه جهانی دارد . گسترش سریع اسلام در حوزه های سنتی مسیحیت آن زمان، هراسی در دل
مسیحیت و رهبران آن ایجاد کرد . رهبران مسیحیت دیدند، اسلام در مهد تولد مسیح (که فلسطین است)، جای گرفته و در
کشورهایی که در آن زمان در حوزه آسیای صغیر و قسطنطنیه و جاهای مختلفی که به هر حال حوزه سنتی مسیحیت شناخته
می شد جای خودش را باز کرده است .

رشد و گسترش سریع اسلام یکی از نقاط بسیار مهم تاریخ است; همه متفکرانی که در مورد مسائل تاریخی تحقیق می کنند در
مورد این مسئله دچار شگفتی شدند و به پدیده تحلیل عوامل این رشد پرداختند که این جا مجال بحث از آن مسائل نیست .

به هر حال، نگاه مسیحیت به اسلام، از ابتدا به عنوان یک رقیب تازه نفس، پرتوان و پرتلاش که حرف هایی جذاب برای جهان دارد،
بوده است .

این نگاه در نتیجه رقابت میان این دو دین ایجاد شده است; از یک طرف مسیحیان حاضر نبودند که نفوذشان را از حوزه های
حت سیطره خود را از دست بدهند و از طرف دیگر، اسلام همچنان گسترش می یافت; شمال آفریقا، بخشی از جاهایی که مسیحیان
همیشه در آن فعال بودند، مانند سوریه و شامات، تقریبا از دست مسیحیت بیرون رفت و اسلام تا اسپانیا پیش رفت و حتی به رم
رسید .

لابد از تاریخ جنگ های صلیبی خبر دارید . این جنگ ها از نظر زمانی مدت بسیار زیادی طول کشید; یکی از نقاط مهم روابط
اسلام و مسیحیت همین برهه از تاریخ است . در این مقطع، روابط بسیار خصمانه بود . پس از مدتی این روابط به گونه ای شد که به
هر حال این دو دین کاری به کار هم نداشتند و از همدیگر دلخوش هم نبودند . در این زمان سایه سنگین جنگ های صلیبی،
همچنان بر روح روابط این دو دین حکومت می کند، چون در این جنگ ها تعداد زیادی از دو طرف کشته شدند و خسارت های
زیادی به بار آمد .

پس از آن، مسیحیان برای حفظ هویت خود، اقدام جالبی انجام دادند و نسبت به دین اسلام به تامل و تحقیق دقیق پرداختند; از
این رو در قرن ۱۲ و ۱۳ میلادی، مشاهده می کنید که آنها نهضتی را آغاز می کنند تا در واقع اسلام را بشناسند; آثار اسلامی را در
بخش های مختلف، از فلسفه تا کلام اسلامی و … ترجمه می کنند و علوم مختلف در جهان اسلام را فرا می گیرند تا بفهمند که با چه
منطقی می توانند با مسلمانان روبرو شوند .

ورود استعمار به کشورهای اسلامی ضربه ای است بر روابط دو جانبه اسلام و مسیحیت، زیرا بسیاری از این استعمارگران برای
گسترش نفوذ خود از پوشش مسیحیت استفاده می کردند . در واقع عقبه فرهنگی استعمارگران، مسیحیان بودند و تلاش بسیار
زیادی کردند . این مسئله نیز بر روابط اسلام و مسیحیت خدشه ای سنگین وارد کرد .

اما در قرن ۲۰ اتفاقات بسیار مهمی در دنیا اتفاق افتاد . زیرا در دنیا پدیده ای رخ داد که به طور کلی دین را به چالش کشاند . پدیده
مارکسیسم با هر چیزی که عنوان دین داشت مخالف بود . پدیده مارکسیسم معتقد بود که دین افیون توده ها است . میان اسلام،
مسیحیت، یهودیت و هندوئیسم تفاوت قائل نبود; مارکسیسم در تحلیل خود، به این نتیجه رسیده بود که به طور کلی دین عامل
افیون توده ها است و این بود که در حوزه اروپای شرقی و شوروی، به همان میزان که مسیحیان سرکوب شدند، مسلمانان هم
سرکوب شدند; در روسیه می بینیم که هم کلیساها تعطیل شد و هم مساجد .

گفتگوی ادیان در مسیحیت، با چه تحلیل و ابعادی در حال اجراست؟

در حدود ۴۰ سال پیش اجلاس بسیار مهمی با عنوان «شورای واتیکان ۲» در واتیکان برگزار شد که این اجلاس سه سال به طول
انجامید، در این سه سال ۲۰۰۰ نخبه مسیحی ایده های خود را مطرح کردند . کار این شورا این بود که برنامه های کلیسا را برای
هزاره سوم (که ما اکنون تازه وارد آن شده ایم) آماده کنند .

یکی از مصوبات شورای واتیکان ۲ این بود که ما باید با ادیان دیگر به گفت وگو بنشینیم . این همان چیزی است که که عرض شد،
تفسیر آن شعار به گونه ای خاص انجام می گیرد .

از آن زمان، این تشکیلات با عنوان دیالوگ میان ادیان راه اندازی شد . مسیحیت از این طریق سعی می کند، ادیان مختلف و از
جمله اسلام را بشناسد . آنها بر روی نام اسلام تاکید کردند و به هر حال اسلام را به عنوان یک دین توحیدی معرفی نمودند و
گفتند که نقاط مشترکی میان ما و آنها وجود دارد . البته تصریح کردند که ما برای گفت وگو با اسلام مشکلات زیادی داریم، ولی
این مصوبه موجب شد که خط مشی کلیسا برای هزاره سوم، این گونه طراحی شود که ما نیازمند تعامل با اسلام هستیم و این را
واقعا احساس می کنند و برنامه هایی برای آن طراحی کردند و نهادی برای این امر تاسیس کردند; اکنون ۴۰ سال است که این
گفت وگو میان اسلام و مسیحت وجود دارد .

به صورت اجمالی چالش هایی را که اکنون پس از یازده سپتامبر میان اسلام و مسیحیت وجود دارد توضیح دهید .

تا پیش از یازده سپتامبر، دنیا واقعا به گونه دیگری بود; به هر حال جنگ سرد و روابط دو ابرقدرت که تا دهه ۹۰، به عنوان شرق و
غرب شناخته می شدند، موجب شده بود که دو طرف نسبت به هم در عین اینکه احساس تهدید می کردند، اما مکانیسم ها به
گونه ای طراحی شده بود که جنگی اتفاق نیفتد; فروپاشی شوروی و ادامه حضور شوروی در افغانستان وسیاست هایی که امریکا
برای حمایت از هر کسی که به نحوی به شوروی ضربه بزند، موجب پیدایش تشکیلاتی شده بود که نیروهای افراطی جهان اسلام
حمایت می کرد . در واقع اگر بخواهم صریح سخن بگوییم، القاعده که بعدها به عنوان تهدید برای غرب مطرح شد، دست پرورده
امریکا بود; با این تحلیل که اینها کسانی هستند که با کمونیسم می جنگند; بنابراین ما هم به آنها کمک اطلاعاتی، امنیتی و احیانا
مالی می کنیم تا در مقابل دشمن مشترک یعنی شوروی موفق شوند . چیزی که دست پرورده غرب بود، به این شکل باقی نماند،
این ماری است که آنها در آستین خود پروریدند و وقتی توانست خود را بازیابی کند، در نقاط مختلف دنیا به حامیان اصلی خود
ضربه های مهلکی وارد کرد .

پس از این اتفاق، آنها بلافاصله به این نتیجه رسیدند که باید این مسئله را به نحوی سامان بدهند . البته پیش از حادثه یازده
سپتامبر، اگر به یاد داشته باشید، چند حادثه دگر هم اتفاق افتاده بود; از جمله سفارت امریکا در کنیا منفجر شده بود و … . به این
ترتیب آنها به این نتیجه رسیدند که با وجود این افراد که بعدها از مسائل اطلاعاتی غرب هم تا حدودی اطلاع کافی یافتند و از
نظر مالی هم مشکلی ندارند، دیگر نمی توان دنیا را اداره کرد . حادثه یازده سپتامبر، حادثه بسیار پیچیده ای بود; یعنی ما
نمی توانیم بگوییم که ابعاد قضیه را می فهمیم; آیا واقعا این کار القاعده بود؟ این مسئله هنوز در هیچ جا ثابت نشده است . بعضی
معتقدند که دستگاه های امنیتی به این نتیجه رسیدند که این کار القاعده است; البته القاعده هم آن را تکذیب نکرده است، بلکه آن
را به عنوان موفقیت خودش مطرح کرده است . ما نمی دانیم که ظرفیت واقعی القاعده چقدر بوده است ; آیا واقعا امکان تحقق
چنین عملیات پیچیده ای در قلب امریکا از سوی جریانی به نام القاعده وجود دارد؟ به هر حال این اتفاق یک تهدید بسیار اساسی را
در قلب کشوری که خود را مهد امنیت دنیا و متولی امر دنیا می دانست، رخ داد . صرفنظر از تاثیرات اقتصادی و سیاسی بسیار
سنگینی که این مسئله برای امریکا داشت، به لحاظ روانی یک حالت جنون یا شوک به آمریکایی ها وارد آورد . آنها سعی کردند که
پس از این شوک، به نحوی خود را جمع و جور کنند و به کا