پاورپوینت کامل کارکردهای مسجد ۷۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کارکردهای مسجد ۷۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کارکردهای مسجد ۷۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کارکردهای مسجد ۷۰ اسلاید در PowerPoint :

۱۹

اشاره

حجت الاسلام فخرزاده پس از ورود به حوزه علمیه در سال ۱۳۵۸ موفق به ادامه تحصیل تا سطح کفایه می گردد .

با توجه به علاقه وی به مباحث تاریخی در زمینه ثبت خاطرات جنگ تحمیلی، مجموعه تاریخ شفاهی انقلاب و در نهایت خاطرات
فعالیت انقلاب مشغول به کار می شود .

وی تاکنون همکاری های فرهنگی اش را با سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و مسئولیت فرهنگسرای انقلاب ادامه داده
است . گفت وگوی ذیل پیرامون مسجد و کارکردهای آن در قدیم و عصر جدید است که بدان می پردازیم .

لطفا در رابطه با نقش مساجد درصدر اسلام توضیحاتی را بفرمایید .

در قدیم مراکز ارتباطی در قالب مکان های فیزیکی بود تا تجمعی در آن مکان صورت بگیرد . بیشتر اطلاعات و اخبار بصورت
سمعی و بصری رد و بدل می شد . از این رو وقتی اسلام آمد، مسجد را بعنوان یک پایگاه جهت انتقال پیام دین به مردم معرفی کرد .
لذا ارتباطات مردم با دین از طریق همین مساجد بود، یعنی برای انجام فعالیت های عبادیشان به مسجد می آمدند و علاوه بر آن
محلی برای رفع مشکلات خانوادگی، آموزش، گفت وگو، حل مشکلات مالی و مشاوره های دینی بود .

بنابراین هرکسی می خواست با دین ارتباط برقرار کند و اطلاعاتی را کسب نماید به مسجد می آمد . افراد نیز وقتی وارد یک شهر
می شدند اولین جایی را که احساس می کردند در آن جا می توانند اطلاعات خوبی را بدست بیاورند، همین مساجد بود . در قدیم
جایی بعنوان مرکز اطلاع رسانی یا جایی، مثل شهرداری و … نبود . دارالحکومه یا دارالخلافه نیز به این راحتی پاسخگوی خیلی از
مسائل عمومی نبود . همین مساجد بودند که خیلی از مواعظ درس و بحث و گفت وگوها در آنها صورت می گرفت . نطفه
نهضت های اسلامی، در دوران صدر اسلام – علیه انحرافات – نیز از همین مساجد صورت می گرفت .

لذا می توانیم مسجد را تنها پایگاه ارتباطی برای عموم مردم بدانیم، زیرا وقتی قرار بود مردم در جریان خبری قرار بگیرند، مؤذن
به بالای گلدسته مسجد می رفت و اذان سر می داد و مردم نیز در مسجد از موضوعات مهم با خبر می شدند، لذا مساجد مکان
مناسبی بودند برای اینکه مردم بتوانند ارتباطات خودشان را با جامعه و مسائل دینی داشته باشند .

لطفا کارکردهای مختلف مسجد را بیان نموده و بفرمایید که شامل چه مواردی می شود و در طول تاریخ چه تغییر و تطوراتی
داشته است؟

هرچیزی به تناسب وسعت و کارکردی که دارد – با توجه به مسائل و شرایط – قابل تغییر است; مثلا کتاب یک جایگاه بسیار مهمی
دارد و مطالعه، جایگاه بسیار مهم تر; ما به مردم توصیه می کنیم که کتاب بخوانند، حالا فرض کنید که تکنولوژی باعث می شود
شما بدون مطالعه (از طریق گوش دادن) مطلب را بدانید، اینها به توسط امواج توانسته اند با ذهن ارتباط برقرار کنند و اطلاعات
را از این طریق به حافظه ذهن وارد می کنند . ما باید ببینیم که اسلام چه چیزی می خواهد . خواسته ما این است که مردم
اطلاعاتشان بالا برود، لذا در یک زمان بالا رفتن این آگاهی و اطلاعات از طریق کتاب و مطالعه است و یک زمان از طریق سیستم
جدید . ما نباید به ابزار و شکل متکی باشیم . با توجه به مشغله ها، فاصله ها و گرفتاری هایی که مردم پیدا می کنند و روز به روز
افزایش پیدا می کند باید ببینیم که مسجد چه مقدار از خواسته های ما را برآورده می کند . مثلا در زمانی چاپ سنگی کتب حوزه –
که عده ای آن را به بی روح بودن متهم می کردند – باب شده بود و افرادی چاپ های جدید را نمی پذیرفتند . خوب این چه تعصبی
است . اکثر حوزه ها چاپ های غیرسنگی استفاده می کنند .

من فکر می کنم که نهایتا مساجد باید از شیوه های ارتباط گذشته شان بیرون بیایند و شیوه های نوینی را برای خودشان داشته
باشند تا بتوانند جایگاه خودشان را در انتقال مفاهیم و پیام های دینی داشته باشند . حتی معتقدم ما همان روش سنتی گذشته را
نیز از دست داده ایم . مثلا در برخی موارد درگیری بین امام جماعت و بسیج مسجد وجود داشته است . حالا کار نداریم که کدام
یک از اینها مقصر بوده اند . آیا هر دو به نوعی تقصیر داشتند یا نه؟ آنچه مسلم است من همیشه می گفتم: وقتی متولی مسجد،
تحمل بچه های بسیجی جان برکف را در مسجد نداشته باشد به طریق اولی در جذب جوانان دیگری که حالا آن علقه های خاص را
نداشته اند موفق نخواهد بود، یعنی من حتی معتقدم همان شکل سنتی گذشته هم دچار تعدیلاتی شده و کیفیتش را از دست
داده است . یعنی روحانی همان روحانی نیست که به اصطلاح روح تحمل و صبر و قدرت جذب بالا را داشته باشد .

بنابراین با توجه به اینکه شیوه های تبلیغات در سطح دنیا به گونه ای شده که طرف در خانه نشسته و می تواند با روشن کردن
رایانه و یا تلویزیونش که مثلا وصل شده به شبکه های جهانی مورد تهاجم اطلاعاتی قرار می گیرد، تهاجمی که غالبا با تحقیقات
دسته بندی و تنظیم شده است و بعد مستعد و فراخور ذهن عموم به شکل فیلم ساخته و تهیه شده است و ماجراهایی که در سطح
دنیا اتفاق می افتد با یک زیبایی خاصی مطرح می شود که جذابیت خودش را داشته باشد .

در قدیم تلویزیون، رادیو و کتاب آن چنانی نبود، بلکه همه دور هم بودند، یعنی پدربزرگ، مادربزرگ، نوه ها بودند (مجموع
خانواده) که سرشب می نشستند و شروع می کردند به صحبت کردن، یکی داستان تعریف می کرد و دیگری خاطره می گفت . به
هرحال خبرهای جامعه آن روز خودشان را به این نحو منتقل می کردند; بنابراین اطلاعاتی که به کودکان و جوانان می رسید،
اطلاعاتی بود که از کانون ها، مجالس عروسی، مجالس عزا و … به دست مردم می رسید . بنابراین فرهنگ روستا، شهر و منطقه، به
نوعی سینه به سینه نقل می شد و همین طور بود که خود به خود جوان ترها در معرض این فرهنگ قرار داشتند . یعنی صبح که
بلند می شد با پدر و مادر و فضای روستایی و همان فرهنگ بود و شب ها هم که قرار بود بخوابد همان داستان ها و تحلیل های آنها را
می شنید و به نوعی با آنها ارتباط داشت . اما نسل حاضر اصلا اینگونه نیست، زیرا پدر خانواده برای امرار معاش خانواده صبح تا
شب مشغول کار می شود و شب هم خسته از فعالیت روز استراحت می کند و هیچگونه ارتباط موثری با کودکان برقرارنمی کند، لذا
با ازدواج و نقل مکان، اجتماعات نیز کوچک شده است . الان دیگر طوری شده که متاسفانه حتی انقلابیون ما، کسانی که در
صحنه انقلاب حضور داشتند و خودشان از عاملین و پایه گذاران نظام بودند، نمی توانند ارتباط معنوی خوبی با فرزندانشان برقرار
کنند . حالا در یک چنین فضایی آیا مسجدهای ما نباید متحول بشوند؟ چرا؟

چگونه می توان از مسجد در پیشبرد برنامه های جامعه استفاده کرد؟ چه راهکارهایی پیشنهاد می کنید؟

مسجدهای ما باید متحول شوند . مثلا لازم است در خود مسجد سایت وجود داشته باشد تا وقتی کسی به مسجد مراجعه می کند
و از حاج آقا سؤال می کند، حاج آقا او را به فلان شبکه راهنمایی نماید . ارائه جزوات آموزشی و برگزاری کلاس هایی در خصوص
مسائل مذهبی در گوشه و کنار مساجد واقعا غنیمت است . شهرستان ها و برخی مناطق تهران از وجود اساتید برجسته محرومند
که می شود سخنرانی های آنها را به صورت نوارهای تصویری و سی دی های تصویری ضبط کرده و بعد به صورت موضوع بندی شده
برای آن مناطق و شهرستان ها ارسال نمود . برای کودکانمان می توانیم برنامه های آموزشی را از طریق مساجد گسترش دهیم .
برنامه های نقاشی، برنامه های خط و برنامه های دیگر، مثلا تفسیر قرآن، احکام و … از جمله اینهاست .

در ضمن باید در اداره مساجد اختیاراتی به جوانان بدهیم و در خصوص معماری مساجد هم تغییر و تحولاتی ایجاد نماییم . یک
موقعی گل دسته نیاز زمانه بوده و کاربردی خاص خودش را داشته، یعنی خانه ها یک طبقه بوده و گل دسته به خانه ها اشراف
داشته، بنابراین پیام رسانی و اذان گویی و حتی مداحی از این طریق صورت می گرفت و مردم نهایت استفاده را می کردند، ولی در
حال حاضر گل دسته ها میان آپارتمان ها گم شده و نمی توان از آنها استفاده کرد و بیشتر جنبه تزیینی دارد . بعضی از جوانان
معتقدند که ما باید مساجد را طوری بسازیم که هرکسی که از کنارش عبور می کند بخاطر زیبایی معماری جدیدی که وجود دارد
که آن هم ترکیبی از مفاهیم اسلامی است جذب بشود .

چه بهتر که دیوارهای مسجد شیشه ای باشد . مثالی که می زدند می گفتند; مسجد میدان هفت تیر، مسجد الجواد شکل جدیدی
دارد و وقتی وارد می شوی مشخص است که افرادی درون آن نشسته اند . حضور روحانیون در مساجد پررنگ تر باشد . بعضی از
مساجد ما صرفا هنگام نماز مغرب و عشا باز است بعد هم بلافاصله می بندند و می روند . در صورتی که باید روحانی باشد و به
مسائل مردم پاسخ دهد . ما می توانیم مراکز مشاوره ای که به نوعی با مسائل اجتماعی ارتباط دارند در مساجدمان داشته باشیم،
حداقل مشاوره هایی که با قضا و مسائل مذهب همخوانی داشته باشند . مثلا در خصوص ازدواج و طلاق یا سایر مسائل خانواده
می توان از مساجد استفاده کرد و به مردم مشاوره داد . همین طور که گفتم برای کودکان باید فکری کرد . در بعضی از مساجد که
می روید همین که کودکی شلوغ می کند بلافاصله می گویند آقا این بچه ها را داخل مسجد نیاورید . و بیرونش می کنند . در صورتی
که باید حداقل برای بچه ها یک جای خاصی را داشته باشند . ارتباط خودشان را با بچه ها حفظ کنند که من فکر می کنم این مسئله
خیلی مهم است . ببینید ما در عزاداری امام حسین (ع) در ماه محرم و صفر به بچه ها اجازه حضور می دهیم، به آنها اجازه مانور
می دهیم و لذا یکی از علت هایی که خانواده ها به هیئت ها می آیند و عزاداری می کنند کودکان آنها هستند . آنها می گویند: من
می خواهم به مسجد بروم و زنجیر بزنم، من می خواهم سینه بزنم و … . لذا اجازه داده می شود تا در هیئت برود و بلافاصله تا
می گوید آقا من می خواهم نقش داشته باشم توی این هیئت قبول می کنند .

آقا می توانم پرچم بگیرم؟ بله برو توی قسمت پرچم . بالاخره بچه ها به راحتی می توانند بیایند و نقش آفرینی داشته باشند . من
فکر می کنم که باید تعریف بکنیم موقعیت ارتباطات و نقش آفرینی را و اجازه بدهیم که جوانان ما، کودکان ما توی مسجد نقش
داشته باشند . حالا این چه طور شکل می گیرد و چه طور می شود تعریفش کرد باید از کارشناسان استفاده کرد، ولی من فکر
می کنم اگر این کار را نکنیم مراکز دیگر که اجازه نقش آفرینی به کودکان و نوجوانان می دهند آنها در جذب کودکان برنده خواهند
بود . خوب این تغییر و تحولات ظاهری بود . به نظرمن چه اشکالی دارد که طریقه تبلیغات را آموزش بدهیم . خیلی از آقایون فکر
می کنند حالا مثلا چون رفته اند درس طلبگی خوانده اند لزوما نیاز به شیوه های آموزش ندارند یا مثلا سنت ازدواج در مسجد، با
حضور امام جم