پاورپوینت کامل تهران ۵۷ و زایش دین – انقلاب ۷۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل تهران ۵۷ و زایش دین – انقلاب ۷۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل تهران ۵۷ و زایش دین – انقلاب ۷۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل تهران ۵۷ و زایش دین – انقلاب ۷۸ اسلاید در PowerPoint :
۸
تحلیل گفتمان میشل فوکو در مورد انقلاب اسلامی ایران
اشاره
وقتی در ماه مه ۱۹۷۸، «ریزولی » ، ناشر معتبر ایتالیایی (۱) و سهام دار عمده روزنامه «کوریره دلاسرا» ، از «میشل فوکو» (۱۹۲۶
۱۹۸۴) خواست تا دیدگاه هایش در مورد مسایل جهان را به طور مرتب برای چاپ در روزنامه در اختیار وی بگذارد، کمتر کسی فکر
می کرد که حادثه آتش سوزی در سینما رکس آبادان و بازتاب های داخلی و جهانی پس از آن، موجب شود که اولین مجموعه از این
گزارش ها به قلم خود «فوکو» به ایران و مسایل انقلاب آن اختصاص یابد .
پیش از آن، برای تنظیم این سری گزارش ها، «فوکو» به «ریزولی » پیشنهاد تاسیس یک هسته روشنفکر روزنامه نگار را داده بود و
وقتی مقرر شد که خود وی درباره ایران بنویسد، مطالب و گزارشات فراوانی را در مورد ایران، فرهنگ و سابقه آن خواند، با برخی
مخالفان وقت نظام ملاقات کرد و در بحبوحه انقلاب ایران، یعنی در سال ۱۳۵۷ دوبار به ایران سفر کرد; از ۱۶ تا ۲۴ سپتامبر (۲۵
شهریور تا ۲ مهر) و ۹ تا ۱۵ نوامبر (۱۸ تا ۲۴ آبان) .
برنامه سفرهای «فوکو» به ایران، شامل دیدار از شهرهای تهران، قم و آبادان، برای بررسی های حضوری از متن انقلاب در حال اتفاق
و گفت وگو با رهبران نهضت بود . مجموعه یادداشت های این دو سفر (۲) و آنچه «فوکو» پیش از پیروزی انقلاب اسلامی درباره نهضت
اسلامی ایران نوشته است و یادداشت های پس از انقلاب وی، به ویژه مصاحبه مفصل (۳) با دو خبرنگار روزنامه «لیبراسیون » ، به
روشنی نشان می دهد که «فوکو» دریافته بود، انقلاب اسلامی ایران، تفاوتی عمده با انقلاب های دیگر قرن بیستم دارد .
آنچه در ادامه می خوانید، مروری بر گزارش هایی است که «فوکو» در مورد انقلاب ایران داده است و جمع بندی نظرات وی در این
زمینه در نوشته «این، تصویری است از تهران ۵۷» .
تهران ۵۷; «دین – انقلاب »
«از زمان انقلاب فرانسه تاکنون، برای نخستین بار، انقلاب و معنویت به هم پیوند خورده اند» . این تصریح «فوکو» درباره انقلاب
ایران از چه مبنایی ریشه گرفته است؟
شاید با وجود مطالعاتی که «فوکو» در مورد ایران داشت، به عنوان متفکر، تا زمانی که شخصا به این قضاوت نمی رسید، نمی توانست
چنین صریح در مورد انقلاب ایران سخن بگوید . «فوکو» به نقش دین در گذشته تاریخ و فکر ایران آشنا بود، اما اولین برخورد عینی
دو دیدگاه را که غلبه معنویت در انقلاب ایران را برای او محرز کرد وقتی دید که در ماجرای زمین لرزه «طبس » ، فرمان آیت الله
خمینی مانع رسیدن کمک های مردمی، از طریق حکومت، به دست آسیب دیدگان شده بود; «زیر گرمای سوزان، در سایه
نخل هایی که تنها بر پا مانده اند، آخرین بازماندگان طبس، با خشم ویرانه ها را می کاوند … بولدوزرها از راه رسیده اند و شهبانو هم
همراه آنها . اما از او به سردی استقبال شده است . با این حال، از هر سو ملاها به شتاب فرا می رسند و در تهران، جوانان محرمانه از
خانه این دوست به خانه آن دوست می روند تا کمکی جمع کنند و راهی طبس شوند . پیامی که آیت الله از تبعیدگاه خود در عراق
داده است، این است: به برادران خود کمک کنید، اما نه از طریق حکومت! هیچ چیزی به دولت ندهید» .
«فوکو» می دانست با وجود همبستگی طبیعی ای که در مواقع بروز حوادث طبیعی بزرگ رخ می دهد، زلزله طبس نمی تواند
رابطه گسسته حکومت و مردم، و در واقع دین و سلطنت را جمع کند . برای او، غلبه دین بر ساختار سلطنتی حاکم، آن چنان
محرز بود که می دانست، اتفاقاتی مثل زمین لرزه، نمی تواند قضاوت مردم را از شاه و حکومت او عوض کند; او شنیده بود که زنی
بی پروا می گوید: «سه روز عزای ملی برای زمین لرزه بد نیست، اما نکند معنی اش این باشد که خونی که در تهران به زمین ریخته
شد، خون ایرانی نبود» .
«فوکو» به ایران از دو منظر نگریسته است; نخست از منظر کشوری که در سر راه اصلاحات، با شکست ها و افت های جدی مواجه
شده است و تجربه «رفرماسیون، در عین تاکید بر ناسیونالیسم افراطی » شاه، از آن چهره ای تازه ساخته است که نمی تواند آن را
پنهان کند، و دوم کشوری که نه تنها به خاطر تاکید بر ملیت، نفت و سیاست و … ، بلکه به خاطر «چیزی » که فوکو می داند «اعتقاد»
است، به یک اتحاد جمعی برای «بیرون کردن شاه » رسیده است .
در نگاه اول، «فوکو» تهران را به عنوان پایتخت این کشور، دو نیمه می کند; شهر ثروتمند و شهر فقیر . شهر ثروتمند، «در دل
کارگاه های ساختمانی و اتوبان های در دست احداث، آرام آرام از شیب رشته کوه در حال بالا رفتن است، و شهر فقیر ، «مرکز
قدیمی شهر و حومه های فقیر … در جنوب بازار که تا چشم کار می کند، آلونک های پست است که در میان غبار با بیابان یکی
می شود» .
وی می داند که «دو نیمه شهر که در طول هفته در کنار هم زندگی می کنند، جمعه ها از هم جدا شده، شمالی ها به سمت شمال تر،
به سوی ویلاهای کنار دریای مازندران رفته اند و جنوبی ها راهی شهر ری و مزارع قدیمی ای که یکی از نوادگان امام حسن (ع) در
آن خفته است می روند . شاه فعلی سعی کرده است که این رود را به سوی خود بکشد، در همان نزدیکی، مقبره ای برای پدرش برپا
کرده است، خیابان عریضی کشیده است و به جای صیفی کاری هایی پیشین، سکوهایی از بتون احداث کرده است . در این جا،
جشن هایی برپا کرده و هیات های خارجی را به حضور پذیرفته است، اما بیهوده; در رقابت میان مردگان، هر جمعه، نواده امام، بر
پدر شاه پیروز می شود .» (همان، ۲۶) .
دیدگاه دوم «فوکو» که تکمیل کننده نگاه اول اوست، دورتر از تصویری است که او از تهران و ایران ۵۷ دیده است; او می داند که
شورش علیه حکومت شاه، در تمام سال ۵۷ و پیش از آن، بیش از همه چیز، مجلس به مجلس در عزاداری های مذهبی، مساجد،
تکیه های شهرهای بزرگ و کوچک، در کنار وعظ و خطابه دینی وعاظ، پیش رفته، رشد کرده و تکمیل شده است و در عاشورای ۵۷
فقط برخی کودکان و معلولین بوده اند که از خانه ها بیرون نیامده اند تا عزاداری امامی از معصومان را، با انقلابی مذهبی پیوند
بزنند .
از نگاه «فوکو» ، در چنین دوره ای، برای انسان ایرانی، هیچ چیز خنده دارتر از این نیست که «دین تریاک توده هاست » ; چرا که نود
درصد ایرانی ها شیعه هستند و در معتقدات شیعه، اصل «انتظار» ، اصلی است که پیروان خود را در مقابل قدرت های حاکم، به
«بیقراری مدام » مسلح می کند و در ایشان شوری می دمد که هم سیاسی و هم دینی است » .
روحانیت نیز در نگاه «فوکو» ، به عنوان رهبر نهضت در حال پا گرفتن، به معنای پوپولیستی رایج، نهادی «انقلابی » نیست و اساسا
سیاست را در اصول موضوعه فکری خود ندارد . برای روحانیت، پیروی از امامان معصوم، به عنوان تنها راه بقا و استمرار انتظار و
تمهید مقدمات آن، اصلی است که چون منشور، هر بار نوری در آن می درخشد و رنگی تازه به آن می دهد . در چنین نظام دینی ای
توده در انتخاب مرجع خود آزاد است، اما جمع شدن حول یک روحانی و اعتمادی چنین شگرف به یک فرد، تنها از «قدرت غلبه آن
فرد بر دیگر هم مسلکان خود» حکایت ندارد، بلکه تجمعی فراتر از تجمع حول یک فرد است; تجمعی پیرامون یک اعتقاد; اعتقادی
که تشیع در مسیر صعب و دشوار قرن ها، آن را به دوش کشیده و تا تهران سال ۵۷ با خود آورده است; اعتقادی که تابع سلسله
مراتب نداشته روحانیت نیست; با این دید، تهران ۵۷ از منظر «فوکو» ، در حال زایش یک «دین انقلاب » است .
شما چه می خواهید؟
عجیب است در کشوری که به قول «فوکو» ، با وجود سنی نبودن مسلمانانش و نداشتن تعصب شدید، باید بیشتر به «پان عربیسم »
و «پان اسلامیسم » می اندیشید، پاسخ سؤال «شما چه می خواهید» ، «حکومت اسلامی » باشد .
«فوکو» در یادداشت هایش از شهرهای قم و تهران آورده است: این سؤال را از سیاست مداران و صاحبان مشاغل مهم نپرسیده است،
بلکه تلاش کرده است که بادانشجویان، روشنفکران و مقامات دینی صحبت کند و برای این سؤال از آنها جواب بگیرد . «فوکو»
تصریح می کند که در مدت اقامت در ایران، حتی یک بار هم لفظ «انقلاب » را از کسی نشنیده است، اما بخش عمده ای از مخاطبان
او، «حکومت اسلامی » را خواسته خود ذکر کرده اند . در نگاه «فوکو» ، رسیدن به این نقطه ایدئولوژیک، معلول دلایل چندی است;
– نخست آنکه «اسلام شیعی » خصوصیات ویژه ای دارد که می تواند به «حکومت اسلامی » رنگی تازه بدهد; خصوصیاتی مانند «نبود
سلسله مراتب در میان روحانیت » ، «استقلال روحانیت از یک دیگر» ، «وابستگی روحانیت (حتی از لحاظ مالی) به مریدان » و «نقش
مرجعیت محض، یعنی راهنما و در عین حال بازتاب بودن » .
دوم آنکه اندیشه تشیع، به عنوان حلقه اتصال طبقات مختلف انقلابی و گونه های مختلف انسان اجتماعی، با وجود «انتظار» برای
حکومت امام، «امکان حکومت خوب در زمان غیبت » را نیز منتفی نمی داند، به همین دلیل، حکومت اسلامی در معادله ذهنی
انقلابیون ۵۷ ایران، صرفا حکومت روحانیون بر مردم نبوده است; «یکی از مقامات دینی به من گفت که برای روشن کردن مسایلی
که در پیش است و قرآن هیچ گاه ادعا نکرده است که به آنها جواب روشن داده، باید متخصصان روحانی و غیر روحانی که هم
متدین باشند و هم عالم، مدت ها کار کنند» .
– نکته دیگر آنکه، اندیشه تشیع، حیطه آزادی گسترده تری را برای انتقاد و ادامه مسیر در راه انتظار و آماده شدن برای حکومت
مهدی (ع) در اختیار می گذارد، دیکتاتوری دینی را بی پروا نفی می کند، به زن و مرد با هر مشخصه ای و نقشی حقوق قابل توجه
آنها را می دهد، «عدالت » را به عنوان اصلی اساسی و بنیادین معرفی می کند، نظام طبقاتی حاکم و شکاف فقر و غنا را طرد می کند
و از فرمول های رایج حکومتی دوری می گزیند .
با این دیدگاه، حکومت صرفا یک انقلاب نیست که در دوره ای خاص تمام شود و به استقرار ساختار تازه ای از حکومت، با نام و
پی نوشت «اسلامی » بینجامد . وقتی یک ایرانی از حکومت اسلامی حرف می زند و در برابر مسلسل می ایستد، «نخست به حرکتی
می اندیشد که در زندگی سیاسی به نهادهای سنتی جامعه اسلامی، نقشی دایمی خواهد داد» ; اما در حقیقت «حکومت اسلامی (او)
، چیزی است که فرصت می دهد، این هزاران اجاق سیاسی که برای مقاومت در برابر رژیم شاه، در مسجدها و مجامع مذهبی
روشن شده، هم چنان گرم و روشن بماند» .
در واقع، حکومت اسلامی، تغییر ساختار سیاسی نیست; جنبشی است که می توان از طریق آن کاری کرد که «سیاست همیشه سد
راه معنویت نباشد، بلکه به پرورشگاه، جلوه گاه و خمیرمایه آن تبدیل شود» .
ارتش، نفت، فقر
ایران پنجاه و هفتی را که «فوکو» تصویر می کند، می توان واجد هر سه مشخصه فوق دانست; این یک قضاوت بسیار معمولی، اما به
شدت واقعی است . اما چرا با وجود این سه مشخصه (ارتش، نفت و فقر) که هر یک نشانه ای از قدرت هستند; یعنی قدرت سیاسی،
قدرت اقتصادی و قدرت اجتماعی (که زاینده فقر است)، آشوب های خیابانی که آبستن دین انقلاب است، قابل کنترل نیست؟ آیا
این سه قدرت، برای سرکوب و اتمام شورش هایی که هیچ نیستند (شورش با دست خالی) کافی نیست؟ جامعه شناسی سیاسی
ایران ۵۷ به ما چه می گوید؟
ایران سال ۵۷، از حیث قدرت نظامی، تشکیلات وسیع و منحصر به فردی دارد; ارتش ایران یک ارتش معمولی نیست، قدرت
نظامی عمده ای است که چهار ارتش را در خود دارد; «ارتش سنتی » که در سراسر خاک کشور ماموریت حراست و مدیریت را
عهده دار است، «گارد شاهنشاهی » ، یعنی سپاه جان نثار، با شیوه استخدام، آموزش و کار خاص که حتی در محلات مسکونی خاص
زندگی می کند که ساخته فرانسوی هاست، «ارتش دفاعی » یا جنگی که تا حد امکان مسلح است و گاه سلاح هایی پیش رفته تر از
ارتش آمریکا دارد و «ارتش نظامی » متشکل از نیروهای خارجی، یعنی مستشاران آمریکایی که شمارشان تا چهل هزار نفر می رسد .
آمار به ما می گوید که در این سال ها، حدود ۴ میلیون نفر ایرانی، به نحوی از طریق این ارتش نان می خورند، این میزان نیروی
نظامی، نیروی کمی نیست و قدرت پایینی ندارد . آیا ارتش ایران، بر
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 