پاورپوینت کامل نقدی بر لایه های پنهان مارمولک ۸۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقدی بر لایه های پنهان مارمولک ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقدی بر لایه های پنهان مارمولک ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقدی بر لایه های پنهان مارمولک ۸۸ اسلاید در PowerPoint :
۲۷
مارمولک ژرف ساختی جامعه شناسانه دارد و من می خواهم نقد فیلم مارمولک را از نقطه ای ظاهرا بی ربط شروع کنم، و بعد
خواهیم دانست که ربط ماجرا در کجاست:
مارشال برمن یک عنوان برای کتاب مشهورش
ش ژخذزححرذح رحح ذحخزرس ححخث :زخچرژذخژژدحذحخدرژژخژچخژددآ
برگزیده که شما نمی دانید قسمت اصلی آن ش ژخذزححرذح رحح ذحخزرس ب حخث است یا . زخآ
رژذخژژدحذحخدرژژخژچخژددآ در ایران این کتاب عنوان اصلی «و هر آنچه جامد است، در هوا ذوب می شود» منتشر شده است .
اما «هر آنچه سخت و استوار است، دود می شود و به هوا می رود» برگردان فارسی قشنگ تری است . اما لزوما وفادارانه تر نیست، زیرا
حخدرژ ضمن آنکه معنی سخت، استوار، محکم، خالص، یکپارچه، پر استقامت، قابل اعتماد، متقن، کامل و بی کم و کاست را
می دهد، اصلا همه این معانی را به سبب معنای جامد و منجمدش دارد و فعل ژدحذ به معنی ذوب شدن و نرم شدن است، نه دود
شدن و هیچ حذچ ی هم در این بین مشاهده نمی شود .
کاربرد فعل «آب شدن » نشان می دهد که منظور «برمن » از همه معانی حخدرژ همان جامد بودن است و در آن یک اشاره و کنایه
ضمنی وجود دارد مبنی بر اینکه مدرنیته با جزمیت، جمود و منجمد بودن می ستیزد و آن را به پدیده ای قابل انعطاف و سیال
تبدیل می کند و از آنجا که بنا به نگاه مدرن شالوده های جهان ما قبل مدرن و سنت مبتنی بر جزمیت و انجماد است، گزینش
کلمه ای مثل حخدرژ بیانگر اغراض، مقاصد واقعی و به اصطلاح حرف دال طرفداران مدرنیت است حخدرژ . ضمنا به خاطر
جامعیت خود می تواند به عناصر دیگری از این جهان به اصطلاح سپری شده، اشاره کند: اندیشه صلب، و پدیده هایی که خود را
کامل، خالص و محکم و ابدی می پندارند و استوار و قابل اعتماد و یقینی به شمار می آیند; گویی دارای یکپارچگی و بسی کم و
کاستی اند . مارشال برمن، به این ترتیب با گزینش دقیق کلمه ای، می خواهد از منظر مدرنیته درباره همه آن چیزهایی حرف بزند
که گویا در کوره تجربه جهان خود بنیاد، از جمود رهایی می یابند و سیال و منعطف می شوند! منظور برمن آن نیست که
پدیده های صلب گذشته دود می شوند، هیچ می شوند، به هوا می روند و محو می شوند، بلکه منظور او این است که پدیده ها از
جزمیت رها می شوند و جریان می یابند; برای مثال تبدیل دین از پدیده ای وحیانی و الهی به پدیده ای عرفی، جاری و ذوب شده در
جهان مدرن، حل شده در این هوا بنا به مقتضیات عصر بشر انگاری!
اما این ایده «دود می شود و به هوا می رود» ، بیش از هر ایده ای در میان ما، در این سال ها مورد استقبال مدرنیست ها، اصلاح
طلبان، روشنفکران دینی، طرفداران عرفی کردن امور ناب و آسمانی و سنت های الهی و … واقع شده است . ایده ای غلط درک شده
در زبانی نادرست، به خوبی به امکان بیان نگاه کنونی مدرن های ما بدل شد .
چشم ظاهربین هم واقعا می تواند، در هر سو شاهد دود شدن و به هوا رفتن پدیده های اصیل، باورهای سنتی، آرمان ها، ایمان ها،
نهادها و پدیده هایی باشد که در گذشته استوار، محکم، ابدی و سخت به نظر می رسیدند . به هر حال، همه چیز به هم جور آمده
است . روشنفکران طرفداران مدرنیته ما، چه مذهبی و غیر مذهبی، با شادمانی درباره تراژدی توسعه و رشد، استحاله ها،
دگردیسی ارزش ها، از دست رفتن هاله تقدس و قداست زدایی از همه پدیده های مقدس حرف می زنند . کافی است مطبوعات
مدرن ها، سخنرانی سخنرانان طرفدار مدرنیته، هنرمندان، اساتید، داستان نویسان، سینماگران، مترجمان فلسفی و علوم انسانی ..
. را مورد دقت قرار دهیم، گویی همه به طور آشکار، مثل آیه ای مقدس، از تجربه مدرنیته در زبانی نادرست و مفهوم غلط درک
شده «مارشال بر من » تاثیر پذیرفته اند یا نگاه او را شکل کامل آن چیزهایی یافته اند که به صورت نکته ای بسته در ذهن شان
می گذرد .
آنان با استهزاء می گویند، نه تنها کسانی که آگاهانه تسلیم مدرنیته شده اند، بلکه سرسخت ترین و جامداندیش ترین و جزم ترین
سنت گرایان هم، به نحوی از انحا بر ضرورت دود شدن و به هوا رفتن واقعی بسیاری از نظرها و عمل هایشان، سر اطاعت فرود
آورده اند . به رنگ روز در آمده اند و مهر زمانه را بر پیکر اعتقادات و منش و کنش خود پذیرفته اند .
با این مقدمه طولانی می خواهم بگویم که اگر تعارف را کنار بگذاریم و توجیه ها را رها کنیم و نانی را به سبب هم بستگی
ایدئولوژیک به سازندگان مارمولک قرض دهیم و یا از مواضع ارتدوکس خود عقب بنشینیم و تخطی هاشان را نادیده بگیریم، در آن
صورت، باید طبق نگاه مدرن با شادمانی بگوییم، بالاخره بیماری مدرنیت دامنگیر روحانیت هم شد و کسی از میان آنها و یا
نفوذی روشنفکری که اعتمادشان را جلب کرده بود، توانست آنها را قداست زدایی کند و با طنز که سلاح مدرنیسم در ذوب کردن
هر چیزی است که منجمد به نظر می رسد، آنها را نقد کند .
نقد کردن به معنی عدم وجود مانع در شوخی با هر کس، اعم از رئیس جمهور، پاپ و اسقف، مرد مقدس، مرد جانی و … است که
ویژگی نگرش مدرن است; نگرشی که پدیده های جامد را ذوب می کند و در زمان جدید مستحیل می سازد .
عدم شوخی با روحانیت، در همین بیست و پنج سال هم، اصلی چشم پوشی ناپذیر بود . یک کاریکار با لباس روحانیت جنجال
برانگیخت . دادگاه ویژه روحانیت، تلاشی بود تا تخطی های روحانیت از چشم افراد پوشیده بماند و جایی باشد که جرئت رسیدگی
به خطای آنها را پیدا کند . اما همان طور که در این راه حل عاقلانه آشکار است، این جا نمی توانست یک جای علنی و همگانی باشد .
بالاجبار خود باید سنگ هاشان را با خود وامی چیدند . اما حالا بر پرده عریض سینما، در سراسر کشور با روحانیت شوخی می شود
(نقد متینی هم در «زیر نور ماه » اتفاق افتاده بود) .
آنچه ذکر شد، زاویه نگاه روشنفکران مدرن ما درباره مارمولک است . آنان شادمانی خود را پنهان نمی کنند، اشتیاق تماشاگران
بیشتر آنها را شادمان می کند و آن را نشان دو گانه پیروزی خود می دانند; یک فیلم ساز که تا دیروز به محافل سنتی وابسته بود،
برای موفقیت فیلمش شوخی با روحانیت را مباح دانسته و بالاخره خود نظام، برای بقا محبوب القلوب واقع شدن، پذیرفته است
که به یک اصل مدرن تن دهد و از خود قداست زدایی کند . دزدی در لباس روحانیت!
تازه در این حدود، هزار و یک تفسیر و تاویل دیگر هم وجود دارد . خود مردم هم با اقبال از تقدس زدایی روحانیت و نقد آن،
همدلی خود را با رویکرد مدرن و اسلوب آن به نمایش می نهند .
آری هر آنچه سخت و استوار است، دود می شود و به هوا می رود . فیلم مارمولک نمایشی از دود شدن و به هوا رفتن یکی از
سخت ترین و استوارترین نهادهای سنتی بود که تا امروز در برابر شوخی و نقد مقاومت می کرد و به احدی جز خود اجازه انتقاد
نمی داد و به هر قیمت از تقدس و نقد ناپذیری همگانی خود دفاع می کرد . حال به دست خود با خود شوخی ناسوتی می کند و رنگ
و بوی لاهوتی اش را از دست می دهد . اصل این است و همه شگردهای روایی، دراماتیک، پایان بندی و پندهای اخلاقی همان
چیزهایی است که در پایان بی پرده ترین و مدرن ترین فیلم های آمریکایی هم می توان یافت و نان مدرنیسم را آجر نمی کند . پس
مارمولک از هر سو می تواند با اقبال و تفسیر دلخواه روبرو شود; اما آیا چنین است؟
جهان مردم می خواهد، دین را در پرتو سینما بنگرد، نه سینما را در پرتو دین، و حال مارمولک روحانیت را در پرتو سینما و قواعد
این هنر تکنولوژیک و عصاره مدرنیته در آورده است; با آن شوخی می کند; به یک دزد لباس روحانی می پوشاند، آن هم نه بنا به آن
ایده حکیمانه که اگر روحانی فاقد روحانیتی دیدید که از قداست تهی است، بدانید که او دزدی است که لباس روحانیت پوشیده
است! این دزد که لباس روحانیت پوشیده، به آن اعتبار خواهد داد . می خواهد به روحانیون چیزی بیاموزد; می خواهد به آنان یاد
بدهد که ضروری است با مردم باشند . به آنها چیزی فراموش شده را بیاموزد و آنها را وا دارد از او درس بیاموزند! آن هم در حالی
که فیلم سراپا دارای مشروعیت است، کسی نمی تواند درباره سازندگان انقلابی و وفادارش شک کند . در پیوند آنان با جناح قابل
اعتماد تردیدی نیست . جالب توجه آنکه خود این فرزندان انقلاب دینی، اکنون علمدار تحقق رویکردی مدرن در کاربرد خرد
انتقادی مدرن نسبت به روحانیت شده اند; البته بدون حلقه اتصال تهیه کننده به نظام و استفاده از رانت موقعیت، کس دیگری
نمی توانست فیلم را بسازد و خرد انتقادی مدرن را که اساس آن عرفی دیدن روحانیت و نفی قداست آن و ضرورت درس دادن و
درس گرفتن او از عقل مدرن است، بی مهابا به فیلم تبدیل کند; به هر رو مارمولک قصد دارد به یک نیاز درونی مدرن پاسخ
می دهد و برای همین، با استقبال همگانی مواجه می شود!
× × ×
آیا این منظر، منظردرستی در داوری در مورد مارمولک است؟ مسلما این منظر، حاوی تفسیری مدرنیستی و براساس عقل
مدرن است؟ آیا پس از نقد دین، باید منتظر نقد در حوزه سیاسی در سطح عالی، به زبان شوخی باشیم؟
پاسخ را به رجوع دقیق به فیلم و طرح نکات آن طی مراجعه به متن موکول می کنم . پس اول ببینیم که اصلامارمولک از نظر
محتوایی و فرمی چیست؟
رضا در مارمولک، دزد سابقه داری است با نام رضا مثقالی که باز دستگیر شده و اتهام او سرقت مسلحانه است . آقای مجاور، یک
رئیس زندان خشن و آشتی ناپذیر با روشی سنتی است و معتقد است که باید با مجرمین چنان سرسختانه و تند برخورد کرد که
دیگر دنبال کار غیر قانونی نروند . او معتقد است که کاربرد زور برای رستگاری مجرمان کاملا قابل قبول است . رضا در ذهن خود
مترصد فرصتی برای فرار است . با افتادن گذار رضا مارمولک به بیمارستانی در خارج از زندان و بستری بودن یک روحانی، فرصت
مناسبی دست می دهد . رضا لباس آن روحانی را می رباید و با جامه روحانیت می گریزد .
حال رضا در لباسی است که برای او حفاظ و امنیت ایجاد کرده است . او به شهرکی مرزی می رود تا به خارج فرار کند; در آن شهر
کوچک او با یک روحانی دیگر اشتباه گرفته می شود و وادارش می کنند که امام مسجد شود . او حال ناچار است که با مردم صحبت
کند، بدیهی است که به زبان خود مردم را موعظه خواهد کرد . اعمال خلافش به نام اعمال مصلحانه و نیکوکارانه محسوب می شود
و مریدهای زیادی می یابد . اما سرانجام این موقعیت جدید است که کم کم بر روی رضا مارمولک تاثیر می گذارد . حال او عوض
شده است; آقای مجاور که او را می یابد، دیگر مایل نیست به او دستبند بزند، رضا مارمولک به انسانی شریف بدل شده است .
مارمولک یک فیلم سرگرم کننده و کمیک است و ما بعدا به علل موفقیت فیلم در ژانر کمدی خواهیم پرداخت، اما فیلم لایه
پنهان تری دارد که انتقاد از روحانیت است . من مایلم از آخر به اول بیایم و نخست درباره این وجوه عمیق و ژرف ساخت فیلم سخن
بگویم .
اصلا آیا مارمولک فیلمی چند لایه هست و با کنایه سخن می گوید؟ و این کنایه نقد روحانیت هست یا نه؟
به نظر من این لایه در فیلم وجود دارد و می توان آن را اثبات کرد و زاویه دید فیلم را در این انتقاد روشن ساخت .
اولین کنایه ای که در فیلم وجود دارد، ترفند پوشاندن لباس روحانیت به یک دزد، برای مخفی ماندن است . این لباسی است که در
جامعه ما یک حفاظ ایمنی است . به سبب موقعیت یک قشر ممتاز که روحانیت یافته این لباس، یک نشانه است . رضا مارمولک
می توانست گریم کند، ریش بگذارد و حتی لباس زنانه بپوشد چادر بر سر بگذارد، اما هیچ یک به اندازه لباس روحانیت برای او
امنیت ایجاد نمی کند . این لباس هیچ شکی بر نمی انگیزد، در حالی که حال در فیلم مارمولک، در زیر این لباس، رضا مارمولک
قرار دارد نه روحانی مقدس . رضا مارمولک یک دزد است; البته دزد ویژه ای است . او در همه سال سرقت می کند، به جز ماه رمضان
و ماه محرم و این هم یک کنایه مؤثر و به موقع است .
آیا در این کنایه، نگرش انتقادی پنهان است؟ نمی توانیم انکار کنیم که گزینش جامه روحانیت برای یک دزد که اکنون در قدرت
است، در وضعیت اوضاع کنونی، صرفا برای ایجاد یک موقعیت کمیک بوده و هیچ معنایی ندارد .
لایه نقادانه دیگر به حضور روحانی در بیمارستان باز می گردد که نامش حاج رضاست و کتاب شازده کوچولوی سنت دواکز و پری
می خواند . این داستان مشهور عام و خاص است . بسیاری از میانسالان و جوانان در کودکی و نوجوانی خود داستان سفر آن شازده
کوچولوی سیاره دور دست را مطالعه کرده اند که به سیاره های مختلف سر می زند و در هر جا انسانی آزمند، خود خواه، ثروت
پرست و … را می یابد که نفس او مایه تنهایی وبریدگی اش از مردم است . و بالاخره همه اینها را در زمین می یابد، ضمن آنکه دوای
درد و درمانگر این سرشت های پلشت، عشق و دوست داشتن دیگران است و نیز می دانیم که شازده کوچولو قصه کودکانی است که
مورد تحلیل روانشناختی نیز قرار می گیرد و آن سیاره ها و فرمانروایان شان، هر یک نشان یک رذیله نفسی انسان و مسیر سلوک
برای فائق آمدن برخود خویشتن و رهایی و وارستگی است .
شیخ رضا در وهله اول، پیام ضرورت و وارستن از نفس و تنهایی های شوم و گسست از مردم را به روحانیت می دهد، نه به رضا; او که
خود روحانی ربانی ای است، راه خلاصی و فرار را به رضا می آموزد . صحنه چیدن لباس روحانی پیش چشم های رضا، رفتن به حمام
و خواندن دعایی منسوب به امام زمان (عج) که روایت شده به شخصی محبوس تعلیم داده شده تا آن شخص خلاصی یابد .
اگرچه صحنه طوری طراحی شده که میزانسن علنا نمی گوید که حاج رضا لباس اش را گذاشته تا رضا مارمولک آن را بپوشد و
بگریزد، اما آشکار است که وقتی او می گوید تا نیامده اند دنبالت لباس هایم را بگذارم و بروم دو
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 