پاورپوینت کامل مرگ مدرن ۵۷ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل مرگ مدرن ۵۷ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۷ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل مرگ مدرن ۵۷ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل مرگ مدرن ۵۷ اسلاید در PowerPoint :

۹

«برژینسکی روشنفکر آمریکایی می گوید: بررسی هایی که تا کنون انجام پذیرفته است، حاکی از آن است که انسان های دنیای
پیشرفته، ظرف چند دهه ای که در پیش است، جهشی عظیم را تجربه خواهند کرد جهشی که بالقوه معادل است با تمامی تحول
متدرج بشر از مرحله حیوانی به مرحله انسانی . فقط تفاوت جهش آینده در این است که چرخ آن سریع تر حرکت می کند و زمان را
پشت سر می گذارد و به این ترتیب، اثر سرسام آور تغییر، عمیق تر احساس خواهد شد . انسان به تدریج و به طرز فزاینده، توانایی آن
را خواهد یافت که در مورد جنسیت فرزندانش، خود تصمیم بگیرد، به برکت داورها، میدان برد هوشی انسان ها را وسعت دهد و
شخصیت آنها را دگرگون سازد یا مهار کند . مغز انسان از نیروهای بی حسابی برخوردار خواهد شد و به همان گونه که اتومبیل
تحرک و جنبش بشر را افزون و آسان ساخت، شمارگر، تعقل او را بسط خواهد داد . قدرت بدنی بشر، عمق و گسترش خواهد یافت
و پایداری و دوام آن، به اختیار او در خواهد آمد . برخی از آینده نگران برآورد می کنند که طی قرن آینده، متوسط عمر انسان به
تقریب به ۱۲۰ سال خواهد رسید . سیبرنتیک (۱) و خودکاری (اتوماسیون)، آداب کار کردن را زیر و رو خواهد کرد، فراغت به صورت
کار روزمره درخواهد آمد و کار عملی، در عداد مستثنیات قرار خواهد گرفت و آنگاه جامعه کار، جای خود را به جامعه تفریح و
تفنن خواهد بخشید» . (۲)

«علم – به معنای امروزی آن – وسیله مطلق نجات از مرگ و بیماری و ترس است و این توهم در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به
قدری غلبه داشت که وقتی با یک هنرپیشه سی ساله سخن از پیر شدن به میان آمد، جواب داد: هرگز پیر نخواهم شد زیرا علم در
آینده نزدیک و قبل از آنکه من به پیری برسم مساله پیری را حل خواهد کرد . از آن روز که علم، مرگ را نوعی بیماری می دانست
که بر اعضا عارض می شود و معتقد بود که می تواند در آینده بر آن فایق آید، این توهم بسیار به ضعف گراییده و از اعتبار و اطلاق
افتاده است . (۳) به همین علت است که تنها کنترل مرگ و میر کودکان زیر یک سال به عنوان شاخص توسعه یافتگی قرار گرفته
است (۴) نه کنترل همه مرگ و میرها .

کنترل مرگ و میر کودکان زیر یک سال، از مهم ترین دفاعیاتی است که از مدرنیته صورت گرفته است . طرفداران مدرنیته
معتقدند که قبل از تمدن صنعتی جدید، شمار زیادی از کودکان زیر یک سال به علت بیماری های عدیده ای که امروزه بسیاری از
آنها کنترل شده اند، می مردند . آمار و ارقام نشان می دهد که این فاجعه انسانی در کشورهای توسعه یافته تا حد بسیار زیاد و قابل
توجهی تنزل و تقلیل یافته است . امروزه کنترل مرگ و میر کودکان زیر یک سال، یکی از شاخص های توسعه یافتگی شمرده
می شود . و بر این اساس، بسیاری از کشورهای آسیایی، آفریقایی و آمریکای لاتینی را کشورهای توسعه نیافته، جهان سوم،
عقب مانده و … قلمداد می کنند . تلقی فوق از توسعه نیافتگی مخدوش و غیرمنصفانه است; زیرا;

اولا به فرایند مرگ و میر تنها از زاویه بیماری ها و دردها نگریسته و از بسیاری از دیگر علل و اسباب تشدید کننده مرگ و میر – که
در ادامه مقاله بدان ها خواهیم پرداخت – غفلت کرده است .

ثانیا مرگ را به حذف فیزیک تفسیر نموده است و بدین لحاظ، نسبت به مرگ های روحی و روانی (مثلا معتادی که اگرچه روح دارد
و بدنش هم حرکت می کند، اما نه تنها برای خود و اجتماع هیچ کاری نمی تواند انجام بدهد، بلکه وبال جامعه گشته است) سکوت
اختیار کرده است .

ثالثا دامنه مرگ و میرهای مسبب از بیماری و درد را هم به مرز یک سال محدود کرده است و نسبت به مرگ و میرهای پس از این
سن، هیچ تحلیلی ارایه نمی دهد .

کنترل مرگ و میر در صورتی می تواند به عنوان امتیازی برای دنیای مدرنیته تلقی شود که همه شاخص های فوق را داشته باشد;
یعنی علاوه بر اینکه مرگ های فیزیکی و روحی را در تمام سنین کنترل کرده و میزان آن را تقلیل داده باشد، عوامل مرگ زای
جدیدی تولید نکرده باشد، در حالی که دنیای مدرنیته فاقد این شاخص ها می باشد .

در خصوص کنترل مرگ و میر در مدرنیته، استدلال قوی تری نیز ارایه شده است; برخی معتقدند:

در تمامی طول تاریخ تا همین اواخر، میزان مرگ و میر بالا بوده است، طول عمر کوتاه و تعداد آنانی که فراتر از ۴۰ یا ۵۰ سال عمر
کرده اند، قلیل بوده اند . با این حال، از قرن نوزدهم میلادی ما شاهد نزول مداوم مرگ و میر و پیامد آن – افزایش چشم گیر طول
عمر – بوده ایم . این تحول به کاهش مرگ و میرهای ناشی از بیماری های عفونی مربوط است . طبق معمول تصور بر این است که
کاهش بیماری های عفونی، به مقیاس وسیعی، به ارتقای پزشکی و بخصوص شیوه های ایمنی سازی و درمان بستگی دارد . (۵)

ضمن تردید در صحت نقل میانگین عمر انسان های گذشته و تقلیل آن تا سنین ۴۰ الی ۵۰ سالگی، جواب دیگری از جانب مک
کئون به این ادعا داده شده است; وی معتقد است که «در واقع کاهش مذکور [کاهش مرگ و میر] در قرن ۱۸ و ۱۹ میلادی نتیجه
بهبود تغذیه و ارتقای سطح سلامتی و اقدامات بهداشتی بوده است . از نیمه دوم قرن ۱۹ میلادی به بعد، این اصول به ویژه شامل
تصفیه آب، تخلیه درست فاضلاب، تهیه شیر سالم و بهبود بهداشت غذا و حفظ سلامتی شخص می شود . این امر نشان می دهد که
کاهش مرگ و میر ناشی از بیماری های عفونی، آن گونه که پیش تر فکر می شد، ارتباط نزدیکی به توسعه پزشکی و به ویژه توسعه
معالجات پزشکی شخصی ندارد، اما نشان گر این هم نیست که این کاهش مرگ و میر به توسعه علمی ربطی نداشته است » . (۶)
ضمن اینکه اگرچه «از اواسط قرن ۲۰ میلادی به بعد تا هم اکنون، مرگ و میر رو به کاهش می رود، [اما] طول عمر تنها به میزان
جزیی رو به افزایش [بوده] است » . (۷)

پدیده مرگ و میر و نقش مدرنیته در آن را می توان از زاویه مباحث ذیل نیز پی گرفت:

۱ . تکنولوژی;

می توان تکنولوژی مدرن را متهم به خشونت علیه بشریت کرد . چه، سیر تحول و تطور تکنولوژی نشان می دهد که چگونه در
خدمت خشونت و مرگ آفرینی علیه بشریت قرار گرفته است: «تکنولوژی مدرن محصول مدرنیته می باشد و خود، در سیر رشد و
تطورش سبب بروز و گسترش بسیاری از جنگ ها شده است . اگر تکنولوژی را در معنایی عام، مجموعه روش ها و ابزارهایی تعریف
کنیم که برای انجام و رسیدن به هر هدف خاصی به کار می آیند، مشاهده خواهیم کرد که تاریخ خشونت سیاسی به صورت
تفکیک ناپذیری با تاریخ تحول تکنولوژیکی سلاح ها پیوند خورده است . هر پیشرفت تکنولوژیکی به فاصله کوتاهی به دگرگونی
کوچک یا بزرگی در شکل و محتوای خشونت سیاسی انجامیده است . ۵۰۰ سال پیش همزمان با ساخت نخستین سلاح های فلزی
بود که قدرت سیاسی شروع به انباشته شدن کرد و انسان ها توانستند برای اولین بار سلسله مراتب قدرتی را در جوامع کوچک
خود به وجود بیاورند و نسبت به جوامع همسایه نیز با انگیزه دست یابی به منابع (غذا، آب، برده) حالت تهاجم به خود بگیرند . از
این زمان قدرت سلاح های انسانی در طیفی تقریبا پیوسته افزایش یافت . دگرگونی تکنولوژیکی سلاح ها دارای چندین بعد مختلف
بود:

«نخستین دگرگونی در افزایش پیوسته قدرت، جابجایی فیزیکی سلاح ها و ساده تر شدن هر چه بیشتر انتقال آنها بود . از زمان
اختراع چرخ در تمدن سومری در هزاره سوم پیش از میلاد مسیح تا امروز، از ورود اسب به میدان بخار گرفته تا اختراع و توسعه
ماشین های پرنده، انسان همواره در پی آن بوده است که بتواند نه فقط بعد عملیات خشونت آمیز خود را گسترده تر سازد، بلکه
مدت زمان لازم برای وارد آوردن ضربات خشونت خود را در نقاط مورد نظر خویش نیز به کوتاه ترین حد ممکن برساند . بسیاری از
اختراعاتی که در طول چندین هزار سال تاریخ بشری انجام شده اند تمایل به پراکنش جغرافیایی و افزایش سرعت و کاهش زمان
میان لحظه تصمیم گیری و لحظه اعمال خشونت را نشان می دهند . وجود بعد جغرافیایی در مراحل آغازین تحول
شونت سیاسی یکی از موانعی بود که می توانست این خشونت را کاهش داده یا آن را غیرکارآ کند . مرکزیت سیاسی دارای یک حوزه
قدرت بود که شدت آن با فاصله اش از مرکز نسبت معکوس داشت . قدرت های سیاسی حتی امپراطوری های بزرگ نظیر ایران و
روم، معمولا بعد محدودی را زیر قدرت خشونت سیاسی خود داشتند و در مرزهای دوردست آنها اثری از اقتدار مستقیم شان به
چشم نمی خورد و این اقتدار به قدرت های کوچک محلی یا منطقه ای واگذار می شد که نقش حفاظی را برای دولت های بزرگ
مرکزی داشتند . اما در دولت های جدید، افزایش امکان جابجایی فیزیکی، عملا بد جغرافیایی بالقوه، خشونت سیاسی را نامحدود
ساخته است و قدرت های بزرگ نظامی می توانند در کوتاه ترین زمان سخت ترین ضربات را بر هر هدفی در جهان وارد کنند .

دومین دگرگونی اساسی در قدرت کشندگی و تخریب سلاح ها بوده است . منطق توسعه تکنولوژیک در ساخت سلاح ها به گونه ای
بوده که از سل