پاورپوینت کامل کنکاشی در عصر اطلاعات و مدیریت اسلامی ۸۶ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل کنکاشی در عصر اطلاعات و مدیریت اسلامی ۸۶ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۶ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل کنکاشی در عصر اطلاعات و مدیریت اسلامی ۸۶ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل کنکاشی در عصر اطلاعات و مدیریت اسلامی ۸۶ اسلاید در PowerPoint :

۱۸

از مدیریت ابزاری تا مدیریت معنوی

بخش دوم و پایانی

تبلیغات بین المللی و امپریالیسم فرهنگی

تبلیغات بین المللی دارای یک جنبه فرهنگی است که به آن «تبلیغات فرهنگی
بین المللی»(۱) اطلاق می شود؛ بعضی این نوع را امپریالیسم فرهنگی توصیف کرده اند. در
چارچوب تبلیغات فرهنگی بین المللی، هنر، آموزش، وسایل سرگرمی و تفریحی، ورزش
و… که در جوامع دیگر مؤثر است، داخل می شود. امپریالیسم فرهنگی پدیده ای است که
زاییده رشد شگفت انگیز تکنولوژی ارتباط و وسایل اطلاعاتی عصر جدید است. در واقع
آنچه مک لوهان در سال ۱۹۶۰ درباره «دهکده جهانی» گفت، اکنون به وقوع پیوسته و
دنیا به صورت یک دهکده درآمده است که در آن، همه از حال هم خبر دارند، ولی
متأسفانه هنگامی که دنیا به صورت یک دهکده جهانی شد، صاحبان تکنولوژی
ارتباطات به علت تسلطی که بر آن دارند، می توانند جوامع انسانی و مسیر افکار عمومی را
در جهت دلخواه خود سوق دهند. امریکا نیز که تاریخ آن توسعه سرمایه داری است، به
علت داشتن تکنولوژی پیشرفته، در این دهکده نقش بسیار تعیین کننده ای دارد و در
تلاش است تا جهان را به سمت امریکایی شدن پیش ببرد.

با نگاهی به آمار مربوط به میزان بهره وری وسایل ارتباط همگانی در نقاط مختلف
جهان، مشاهده می شود که این امر بیشتر از آنکه یک عامل فرهنگی باشد، یک عامل
سیاسی است؛ چرا که تسلط بر شبکه های ارتباطی، در واقع تسلط بر فرهنگ، دانسته ها، و
حتی تصمیم گیری های جهانیان است و در حقیقت فقر اطلاعاتی، نظیر دیگر صور فقر، از
سوی قدرتمندان دنیا به کشورهای محروم جهان تحمیل می شود.(۲)

می گردد.

هربرت شیلر استاد ممتاز دانشگاه کالیفرنیا، برای امپریالیسم فرهنگی مشخصات زیر را
ارائه کرده است: «واژه امپریالیسم فرهنگی، نشان دهنده نوعی نفوذ اجتماعی است که از
طریق آن، کشوری اساس تصورها، ارزش ها، معلومات و هنجارهای رفتاری، و همچنین
روش زندگی خود را به کشورهای دیگر تحمیل کند. امپریالیسم فرهنگی از طریق
ارتباطات، پدیده ای اتفاقی و اضطراری نیست، بلکه برای کشورهای امپریالیستی که
تلاش می کنند، بدین وسیله تسلط اقتصادی و برتری سیاسی خود را بر ممالک دیگر
برقرار و حفظ کنند، امری حیاتی است».

وی در دنباله نظریه خویش درباره سلطه فرهنگی، راجع به مفهوم امپریالیسم فرهنگی
و نقش خاص وسایل ارتباطی در فرآیند عملکرد آن نیز چنین نوشته است: «وسایل
ارتباط عمومی بهترین نمونه بنگاه های عامل هستند که در فرایند رسوخ به کار گرفته
می شوند؛ برای رسوخ کردن در سطح فراگیر، وسایل ارتباطی خود نیز باید به وسیله قدرت
سلطه گر رسوخ جو قبضه شوند. این امر به طور گسترده، از طریق تجاری شدن رادیو و
تلویزیون و… صورت می پذیرد.(۳)

(۴)

عمده ای از وابستگی مورد تحلیل واقع شده اند.(۵)

تکنولوژی ارتباطات استوار است، چندان دشوار نیست.

در حوزه رسانه های اطلاعاتی، کنش های امریکایی علیه جهان سوم، به نسبت
اقدامات نظامی، خشونت بار و آشتی ناپذیر بوده است. در این زمینه برای سلطه غربی به
ویژه در زمینه مطبوعاتی مبارزه فشرده ای در گرفت. سیاستگزاری و اقدام عملی ایالات
متحده در زمینه جریان آزاد اطلاعات، از اواخر جنگ جهانی دوم به شکل قابل
ملاحظه ای موفقیت آمیز بوده است. این سیاست نظری و عملی، جز در دوره کوتاهی در
اواخر سال های ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ مسلط بوده است. دروازه های جهان، در برابر جریان
نیرومند تصویرها و پیام های ساخت آمریکا گشوده بودند.

فرهنگ عامه امریکایی، جوانان را در سراسر کره زمین تسخیرکرده است. فرآورده ها و
خدماتی که در این فرهنگ نهفته است، توسط سایر کشورها یا مورد اقتباس قرار گرفته یا
می گیرد. وزارت دفاع امریکا در سراسر جهان، یک شبکه پخش دارد که دارای ۳۸
فرستنده تلویزیونی و ۲۰ فرستنده رادیویی است. صدای امریکا، برای پیام گیر خارجی با
وسعتی ناشناخته، در حدود ۸۴۵ ساعت در هفته و ۳۸ زبان پیام می فرستد. برآورد می شود
که بیشتر از ۵ هزار ایستگاه وابسته به این آژانس، در هفته حدود ۱۵ هزار ساعت برنامه
پخش می کنند.(۶)

کشورها می شود.

خطاها و شکست ها در کشاورزی و صنعت، حتی اگر گاهی فاجعه آمیز باشند، باز جبران
پذیرند. الگوهای فرهنگی وقتی مستقر شدند، به شکل پایان ناپذیری پایدار می مانند.
همانند سازی فرهنگی که سال ها است در ایالات متحده اجرا می شود، هم اکنون سراسر
جهان را تهدید می کند. فرهنگ محلی به دلیل تولید انبوه پخش تجاری، در حال غرق
شدن است. نفوذ عظمت طلبانه و در عین حال بی پروای امریکا در ارتباطات فضایی که
پس از جنگ آغاز شد، امروز بیش از پیش آشکار شده است. در این عصر کاملاً نوین
توانایی علمی و دستاورد فنی بشر، برای تعیین هدف های سیاسی ـ تجاری در امریکا، به
شکل مستقیم مورد بهره برداری قرار می گیرد.

از آنجا که وسایل تبلیغاتی یکی از منابع قدرت است، نوعی نابرابری در توزیع قدرت
وجود دارد. این نابرابری در وجود اقلیتی پدیدار می شود که متولی کار فرستادن پیام
هستند. اما در مقابل اکثریتی هستند که دریافت کننده این پیام هستند.

کشورهای جهان به دو دسته فقیر و غنی تقسیم می شوند؛ کشورهای ثروتمند
کشورهایی هستند که به شکل اساسی متولی حاکمیت در کار فرستادن پیام هستند، اما
کشورهای فقیر کشورهایی هستند که معمولاً دریافت کننده پیام هستند. در جوامع جدید،
تبلیغات نقش قابل توجهی دارد؛ چنان که در تشکیل فرهنگ نیز سهم بسزائی دارد.
میزان پیشرفت اقتصادی در ارتباطات بین المللی منعکس شده، چنان که کشورهای
پیشرفته تر بر خبرگزاری های با نفوذ بین المللی و رادیوهای مشهور بین المللی حاکم
شدند؛ به عبارت دیگر، کشورهای پیشرفته حاکم بر منابع اساسی و اطلاعاتی خبر در
جهان هستند.(۷) این در حالی است که کشورهای عقب مانده در اغلب اوقات، مالک
خبرگزاری های محلی هستند و یا اصلاً خبرگزاری ندارند و کاملاً از لحاظ امکانات،
کادرهای اداری، تکنولوژی و تأثیرگذاری ضعیف هستند. این ضعف و ناتوانی در مورد
رادیوها و روزنامه های این کشورها نیز وجود دارد. حتی کار به جایی می رسد که این
وسایل، اساساً به خبرگزاری های بین المللی تکیه می کنند. روشن است که این
خبرگزاری ها، به هر صورت در خدمت سیاست کشورهای بزرگ هستند. کشورهای در حال
رشد از کمبود خدمات خبری و اطلاعاتی و کمبود ارتباطات با سیم و بی سیم و یا استفاده از
ماهواره در تبلیغات رنج می برند.

از آنچه گذشت معلوم می شود که علاوه بر انحصار و تمرکز در ارتباطات بین المللی،
وسایل تبلیغات بین المللی، اخبار، حواشی و تحلیل ها را از طریق مصالحی که در چارچوب
آن حرکت می کنند، انتقال می دهند. با توجه به مسائل سیاسی و اقتصادی ویژه
خبرگزاری ها، این یکی از مشکلات کشورهای در حال رشدی است که از ابزار اطلاعاتی
قدرتمندی برخوردار نیستند و به همین دلیل، مجبور هستند که به اطلاعات کشورهای
پیشرفته اعتماد کنند و در نتیجه از مواضع آنها متأثر می شوند.

بعضی از صاحب نظران از جمله Melody، Menon، Brotchiدوره جدیدی در
موفقیت رسانه، تحت عنوان «عصر ماهواره» را مطرح نموده اند. این عده عموماً معتقدند
که جامعه جدیدی در حال شکل گیری است که خصوصیت عمده آن حاکمیت تکنولوژی
ماهواره ای است. جامعه جدید که با تعبیری چون «جامعه اطلاعاتی»(۸) تعریف شده
است، عمر کوتاهی دارد. واقعیت حکایت، از این دارد که فرهنگ ها تنها تحت تأثیر
عوامل درونی خود تغییر نمی پذیرند، بلکه عوامل خارجی نیز در این تغییر پذیری مؤثر
هستند. رابطه فرهنگ ها با یکدیگر، اثرگذاری شرایط سیاسی و اجتماعی و نقش
تکنولوژی های جدید در تحول فرهنگ با اهمیت است. در دوره جدید، پدیده ماهواره به
طور جدی تر و همه جانبه مطرح شده و سیاست، اقتصاد، فرهنگ، ایدئولوژی، علایق،
روحیات و رفتار آدمیان را در اقصی نقاط جهان تحت تأثیر قرار داده است. طراحان و
اشاعه دهندگان تکنولوژی ماهواره ای در مقابل این سؤال که با گسترش و فراگیری
ماهواره ای جهان، در آینده از گوناگونی فرهنگی خبری نخواهد بود و فرهنگ های ملی و
بومی آسیب پذیر خواهند شد، اشاره می نماید که اگر فرهنگ بومی و محلی توان حضور و
مبادله فرهنگی به فرهنگ ارائه شده با واسطه ماهواره را ندارد، بهتر است بمیرد.

از نظر سازندگان و صاحبان تکنولوژی ماهواره ای، جهان باید به سوی یکسانی برود و از
سوی مخالفین، اصل بر عدم پذیرش و برخورد و مقابله است. در عصر ماهواره، رابطه
فرهنگ ها در حالت اعتدالی و برابر، به مشارکت نخواهند پرداخت، بلکه نوعی تقابل
فرهنگی صورت خواهد گرفت.(۹)

یکپارچه انسان بروز پیدا می کند.

در نظریات اولیه اصحاب مکتب فرانکفورت، کارکردهای پنهان ارتباطات نوین و نقش
سلطه گرانه فرهنگ صنعتی در خلق افکار عمومی، بیشتر در ساختار تکنولوژیک فرهنگ
جوامع صنعتی نهفته است. اما آنچه کسانی مثل هربرت مارکوزه تحت عنوان «فرهنگ
بسته بندی شده» با «تک ساحتی شدن انسان»، در جامعه صنعتی مطرح می کنند، ناظر بر
نوع جدیدی از آگاهی است که به وسیله نظام اجتماعی شکل و رنگ می گیرد. از میان
رفتن نظام مستقل نیازمندی های انسان در برابر شرایط و مناسبات اجتماعی، دستکاری
تردستانه آنها، و هضم شیوه های اندیشیدن و سخن گفتن، در نوعی یکپارچگی سرکوب
کننده موجب می شود که نه تنها آگاهی فردی، بلکه تمامی میراث ها و فراورده های
فرهنگی و معنوی انسان، خصلت یک گونگی بیابند.

یکسان سازی و همانند شدن خطوط کلی تمدن صنعتی اخیر نشان می دهد که تمرکز و
تنظیم، جایگزین استقلال فردی می شود و رقابت سازمان یافته عقلانی یک گونه تسلط
مشترک اقتصادی و بوروکراسی سیاسی را به وجود می آورد و دستگاه های ارتباط جمعی و
صنعت سرگرم کننده و وقت گذرانی و آموزش و پرورش، در تلاش برای ساختن جامعه ای
یکنواخت هستند.

لوی آلتوسر، رسانه های ارتباط جمعی را به عنوان بخشی از «دستگاه های
ایدئولوژیک»، از ابزارهای اساسی قدرت حاکم می داند که می توانند با ارائه تصویرهای
مطلوب نظام جهانی، اندیشه مناسب را بازتولید کنند. نقشی که رسانه های جمعی در
برآوردن نیاز «همانند جویی» و «فرافکنی» افراد دارند، به نظر گروهی از صاحب نظران
مکتب در «مطالعات فرهنگ توده»، مانند ادگارمورن، به تدریج فاقد جنبه های خلاقانه
گردیده، به سوی کالایی شدن و تجاری کردن فرهنگ سوق می یابد. در حقیقت
هدف های تجاری صنایع فرهنگی موجب می شود که رؤیای خوشبختی در این فضای
زیست فرهنگی، به کابوسی از تقلید، خشونت و آگاهی کاذب تبدیل گردد. در واقع
«تکنوپولی» نظامی است که در آن، تکنولوژی به ویژه تکنولوژی های ارتباطی جای هر
باور، قدرت، ارزش و اخلاقی را می گیرد و جامعه را به قربانگاه معنویت و اخلاق سوق
می دهد.(۱۰)

شدن روح.

این حالت بر حسب هنجارهای جمعی تولید صنعتی که از طریق تکنیک های
انتشارات جمعی اشاعه یافته است، ایجاد شده و ناظر به یک توده اجتماعی است. این
فرهنگ از نظر موقعیت، جهان وطن و از نظر گسترش، سیاره ای است. فرهنگ جمعی
ناشی از ضعف فرهنگی که از طریق وسایل ارتباط جمعی اشاعه یافته است، معمولاً به
وسیله روشنفکران طرد گردیده واز این جهت، روشنفکران به آن علاقمند نیستند که جنبه
انسانی ندارد و وابستگی ذهنی را جایگزین خلاقیت می کند.

در این حالت، تضادی میان فرهنگ افراد برگزیده و فرهنگ جمعی وجود دارد. فرهنگ
جمعی به شرحی که ادگارمورن می گوید، در حقیقت یک فرآورده صنعتی است و به خاطر
هدف های کاپیتالیستی به وجود آمده است. اما در هر جامعه ای، اعم از آنکه کاپیتالیستی
باشد یا سوسیالیستی، به رشد و نمو خود ادامه می دهد. فرهنگ جمعی شناسایی
ارزش های مصرفی را به مردم ارائه می کند. ارزش هایی که ویژگی دهنده این فرهنگ
است. نمایشگر فردی متوسط و عامی است. ادگارمورن معتقد است که فرهنگ جمعی
«فرآورده دیالکتیکی تولید ـ مصرف در بطن یک دیالکتیک کلی جامعه در تمامیت آن
است». (۱۱)

تأثیر عصر اطلاعات بر مدیریت اسلامی

همان طور که در ابتدای این نوشتار اشاره شد، اساس مدیریت اسلامی بر حرمت نهادن
به کرامت انسانی است. مدیریتی که منشاء آن «اللّه» است و از این زاویه، انسان خلیفه و
جانشین خداوند در روی زمین است؛ لذا در این نوع مدیریت، اصل «ساخته شدن انسان»
است. در مدیریت اسلامی نیرومندترین انگیزه ها، «انگیزه های معنوی» است. به همین
دلیل، این نوع مدیریت با دیگر مکاتب مدیریت تفاوت ماهوی دارد، زیرا مدیریت
اسلامی بر پایه «وحی» الهی قابل تبیین است، لیکن مدیریت غربی بر مبنای «اصالت
فایده» و حداکثر بهره برداری است.

در مدیریت اسلامی، اصلِ «تعالی» انسان هدف اصلی است و بازدهی و تولید وجه
دیگر آن است که به عنوان وسیله ای در خدمت «تعالی» و «معنویت» قرار می گیرد و هدف
تکامل انسان ها در جهت قرب الهی است. وجوه انسانی مدیریت غرب، حداکثر بر اساس
اومانیسم و اصالت انسان قابل توجیه است، در حالی که در مدیریت اسلامی اصالت به
«اللّه» و حاکمیت او باز می گردد؛ لذا در مدیریت اسلامی، اصل اساسی «انسان برای خدا»
مطرح است. در این نوع مدیریت «تولید» اصل و هدف نیست، بلکه باید در خدمت
«تعالی» قرار گیرد؛ هر چند که تولید نیز خود به عنوان وسیله ای برای رسیدن به هدف، از
جایگاه ویژه ای برخوردار است. بدیهی است که تبلیغات کشورهای غربی با استفاده از
تکنولوژی اطلاعاتی، در جهت مخالف اهداف مدیریت اسلامی است. در عصر اطلاعات
با استفاده از پیشرفته ترین و پیچیده ترین تکنولوژی پخش اطلاعات، اهداف مادی، غیر
انسان