پاورپوینت کامل فهم دین گرایانه ۸۸ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فهم دین گرایانه ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فهم دین گرایانه ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فهم دین گرایانه ۸۸ اسلاید در PowerPoint :
۲۱
فرض اصلی طرفداران رهیافت وجودی به دین مبتنی بر این عقیده است که تحقیق
منظم و اصولی درباره معنا و حقیقت پدیده دین تنها هنگامی امکانپذیر است که دین خود
را به عنوان یک نهاد زنده و ماندگار در زندگی بشر تثبیت کرده باشد نه اینکه صرفا به
عنوان یک اندیشه انتزاعی یا گونه ای نظام حقوقی یا اخلاقی نظری مطرح باشد. به دیگر
سخن، مدافعان این دیدگاه به دین تحقق یافته نظر دارند و دین را در مقام تحقق و
عینیت خارجی لحاظ می کنند نه دین انتزاعی و ذهنی که یک سلسله عقاید و آرا و مفاهیم
نظری و تجریدی باشد. دین در دیدگاه طرفداران رهیافت وجودی یعنی دین واقعی
خارجی انضمامی که در خارج تحقق یافته و در متن زندگی حضور دارد.
اما فلسفه دین عبارت از کاوش فلسفی و بنیادینی درباره دین است که کاملاً با دفاعیات
کلامی(۱) و مباحث اعتقادی و دفاع از یک جهان بینی خاص تفاوت دارد. هدف اصلی
دفاعیات کلامی، دفاع از یک جهانبینی خاص در برابر منتقدان آن است. هدف مباحث
اعترافی(۲) و عقیدتی نیز شهادت به حقانیت(۳) یک دین معین است. هر دو سنخ
بحث های یاد شده، فاقد ویژگی های تمایز بخش تحقیق فلسفی درباره دین یعنی فاقد
جنبه ارزیابی انتقادی(۴) به عنوان گوهر اساسی فلسفی درباره دین هستند. پس فلسفه
دین که عبارت از تذکر فلسفی و انتقادی درباره مقولات دینی است نباید با رهیافت
وجودی یکی انگاشته شود و از واژه وجودی که در «رهیافت وجود» بکار رفته نباید دچار
این توهم شد که رهیافت وجودی به دین، یعنی وجودشناسی دین و فلسفه دین؛ زیرا
فلسفه به معنای رایج آن در بین ما مسلمانان غالبا با علم وجود و هستی شناسی معادل و
مترادف گرفته می شود، در حالیکه اتفاقا برعکس، طرفداران رهیافت وجودی به دین،
غالبا عارف مشربند و میانه خوشی با فلسفه ندارند و تلقی شان از فلسفه اساسا غیر از
هستی شناسی و بحث از وجود چیزهاست.
بررسی فلسفی پیرامون دین و داده های دینی نباید محدود و محصور به محور و
چارچوب دینی خاصی باشد. چنین کاوشی نباید در پی دفاع یا توجیه داده های دینی
معینی باشد. همچنین نباید مبتنی بر هیچ گونه دیدگاه و داوری و التزام قبلی نسبت به
دین مورد کاوش باشد. علم کلام(۵) نیز تا آنجا که عبارت از «فهم دینگرایانه»(۶) و ایمانی
است نباید با فلسفه دین درآمیخته شود. فلسفه دین(۷)، به گونه ای متمایز از علم کلام،
جویا و خواستار فهم نقادانه پدیده گسترده دین است و به کارکرد(۸) دین در حیات بشری و
ارزش صدق(۹) احتمالی آن نظر دارد. فلسفه دین عمدتا به دنبال تبیین و تفسیر مقولات و
مفاهیم دینی است و رهیافتی غیرایمانی ـ هرچند نه ضرورتا ضدایمانی ـ نسبت به
مسایل دینی دارد و در پی فهم و توضیح آنها است و ابدا به دفاع از دین و حمایت از
گرایش دینی نمی پردازد. بلکه بحث و بررسی آزاد و کاوش عقلانی و استدلالی در باب
دین و مباحث دینی است و لذا خصلتی فلسفی و غیرکلامی دارد.
نفوذ دین در زندگی
حیات دینی همواره در قالب اشکال عاطفی، اعتقادی و عملی در فرهنگ بشری رواج و
سیطره داشته و دارد و رفتار و تجربه آدمیان را شکل می بخشد. با توجه به این حقیقت که
دین تا این پایه در زندگی آدمی رسوخ و ریشه دارد، مسئله کاوش بی طرفانه درباره پدیده
دین که مدعای فیلسوفان دینی است امری کاملاً دشوار فهم است. زیرا با اعتراف و اعتقاد
به اهمیت و ریشه دار بودن دیدگاه های دینی مورد کاوش ما در زندگی، آیا معقول است که
توقع داشته باشیم آدمیان در بررسی و مطالعه چنین پدیده مهم و ارزشمندی که
قوامبخش زندگی آنهاست کاملاً بی طرف بمانند؟ آموزه ها(۱۰) و اعمال(۱۱) دینی متضمن و
مستلزم عواطف و تعلقات عظیم بشری هستند. یک فرد دیندار بشدت احساس می کند که
در هر پرسشی درباره حقانیت دین و اعتقاد او، دارای یک موضع و تعلق خاطر است. تحت
چنین شرایطی آیا می توان در بررسی مسایل و سنن دینی ادعای عینیت(۱۲) و بی طرفی و
آزادفکری(۱۳) کرد؟ آیا می توان توقع داشت که فرد پژوهشگر یکسره دست از عقاید
پیشین خود بشوید و بدون دلبستگی و جانبداری و رها از همه عقاید و دیدگاه های قبلی و
پذیرفته شده خود کاوش کند و سخن بگوید؟ اینجاست که مسئله ای دشوار پیش می آید
که مدعای فیلسوفان دین در مورد تفکر آزاد فلسفی و اندیشه بیطرفانه درباره مفاهیم
دینی را به شدت مورد تردید قرار می دهد. این مسئله هم ابعاد روش شناختی دارد و هم
دارای جنبه های عمیق و پیچیده معرفت شناختی است که حتی تعبیر فلسفه دین را در
نظر برخی کسان یک تعبیر پارادوکسیکال و تناقض آمیز جلوه داده است و موجب پیدایش
دیدگاه های متعارض در بین دین پژوهان و پدیده شناسان دین شده است که بررسی
وسیع و مفصل آن نیاز به مجال دیگری دارد و از حوصله مقاله کنونی خارج است.
پارادوکس عینیت
پس سؤال این است که آیا می توان یک تحقیق دینی کاملاً بی طرفانه داشت؟ آیا
می توان در مطالعه دین کاملاً بی طرف بود؟ به عقیده طرفداران رهیافت وجودی چنین
چیزی ابدا امکانپذیر نیست از نظر آنان مطالعه دین مستلزم و بلکه آغشته به تعلق دینی
است. بدون برخورداری از تجربه دینی نمی توان دین را فهمید. فهم دین در گرو داشتن
تجربه دینی است. دینداری نیز تنها یک گرایش عقلی و فکری نیست. بلکه یک
دلبستگی و کشش قلبی و درونی است. از نظر این محققان تحویل و فروکاهش(۱۴) دین به
پدیده ای کاملاً عقلی(۱۵) و معرفتی از بن نادرست است، لذا این کسان حتی گاه با تعبیر
علم دین و فهم دینی و معرفت دینی نیز مخالفت می کنند و از آن بر می آشوبند.
کوتاه سخن اینکه، برای فهم درست دین، مانند هر پدیده دیگری، همدلی(۱۶) لازم
است تا اینکه فهم پژوهنده فهمی عینی باشد که این سخن هم یک توصیه
روش شناختی است و هم به شدت مورد اعتقاد طرفداران رهیافت وجودی است، اما از
سوی دیگر همدلی با عینیت نمی سازد، زیرا برای عینی بودن فهم، به تعبیر
پدیده شناسان فاصله گرفتن(۱۷) و تعلیق حکم(۱۸) (اپوخه) لازم است. پس برای فهم عینی
و همدلانه هم باید به موضوع مورد کاوش نزدیک شد و هم باید از آن فاصله گرفت. این
همان «پارادوکس عینیت» است که ذهن بسیاری از فیلسوفان علم و معرفت شناسان
معاصر و همین طور اندیشمندان وابسته به نهضت «پست مدرنیسم»(۱۹) یا مکتب
فرانکفورت را به خود مشغول ساخته است و چنین می نماید که پاسخ صریح و زودیاب و در
دسترسی برای آن ندارند.
از نظر طرفداران رهیافت وجودی دین به دلیل اهمیت سرنوشت ساز و تعیین کننده ای
که برای زندگی بشر داشته و دارد پیوسته در وهله نخست متعلق حیرت(۲۰) آدمی بوده و در
وهله بعد موضوع اندیشه و تأمل او قرار می گرفته است و این نکته ای است که فیلسوفان
وجودی بر آن تأکید بسیار دارند و درباره آن به اشباع سخن رانده اند.
به دلیل ارتباط دین با مهم ترین مسایل هستی آدمی، به طور قطع و یقین علایق
فکری و عقلی ما نیز به آن جلب می شود. پس سؤال این نیست که چرا ما آدمیان به تفکر
انتقادی(۲۱) و فلسفی درباره دین روی می آوریم، بلکه باید پرسید که از چه راهی و به کدام
شیوه می توان چنین تفکری را تحقق بخشید؟ نفی کردن و کنارگذاشتن مطالعه نقادانه و
فلسفی و عقلانی دین به نام دین، در حقیقت به معنای انکار بعد عقلانی ماهیت بشری
است.
آدمی با به کارگیری آزادانه عقل بشری، قادر است عقل را از سیطره و حاکمیت
مستبدانه احساسات و غرایز و نیز از آثار ماندگار و ویرانگر خرافات و جزمیات نامعقول
برهاند، رشد و گسترش مستمر معرفت و نیل به حکمت راستین مستلزم داشتن تعهدی
اساسی نسبت به تفکر نقادانه است و فلسفه یکی از هنرهایش همین آموختن نقادی
است به همین سبب هرگز نمی توان از به کارگیری تفکر فلسفی در ارزیابی و تفسیر
عقلانی مقولات دینی بی نیاز بود. همچنانکه فیلسوفان بزرگ مسلمان مانند فارابی،
غزالی، خواجه نصیر، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا و حکیم سبزواری در گذشته چنین
می کرده اند و فیلسوفانه در مباحث دینی می نگریسته اند و درباره آنها به بحث و فحص
می پرداخته، هرچند که در بخش اعظم مباحث شان عرفی متکلمانه و دفاعیاتی داشته و
بحث ها گاه کاملاً صبغه کلامی به خود گرفته است. اما به واقع مباحث فلسفه دین به
وضوح و به گستردگی در آثار این خردمندان مطرح شده و در واقع این نامداران از نخستین
بنیانگذاران فلسفه دیندارانه یا مؤمنانه دین بوده اند، همچنانکه در روزگار ما کسانی مانند
آنتونی فلیو از نمایندگان برجسته فلسفه ملحدانه دین هستند.
اندیشه دینی یا علم کلام
فلسفه دین یا تفکر نقادانه و فلسفی درباره دین را باید از اندیشه دینی(۲۲) و اعتقادات
کلامی متمایز ساخت. اما اگر اعتقاد داشته باشیم که هدف فلسفه دین و اندیشه دینی با
هم مطابقت دارند، در آن صورت می توانیم برای این تمایز اعتباری قائل نباشیم. پذیرش
چنان مطابقت خوشایندی البته، بسیاری از برخوردها و تعارض های عقل و دین را پایان
بخشیده، از میان می برد. به هر حال تفکر انتقادی در ماهیت خود ذاتا یک فعالیت و عمل
مجادله انگیز است. چنین تفکری از اینکه بسادگی در خدمت هرگونه تمایل و نحله
فکری خاصی قرار گیرد، خودداری می کند. در واقع این شیوه تفکر به دنبال یافتن موارد
شک در یقینگاه هاست و می خواهد یقینی ترین اعتقادات را نیز در معرض شک و ارزیابی
قرار دهد زیرا لازمه ارزیابی، شک کردن است. در فضای جزمیّت، مجالی برای ارزیابی و
نقادی نیست. بعلاوه، تفکر انتقادی نمی خواهد خود را به یک تجربه دینی خاص یا نوع
خاصّی از دلایل محدود سازد. افتخار این شیوه اندیشه در این است که هیچ عقیده
مفروضی را مسلّم نمی گیرد و هیچ اندیشه ای را بدون سنجش و ارزیابی وا نمی گذارد.
اکنون سؤال این است که آیا ما می توانیم پیش از هر گونه بررسی و مطالعه بدانیم که نتایج
تفکّر انتقادی و اندیشه دینی با یکدیگر مطابقت دارند یا خیر؟ به نظر می رسد پاسخ
درست این است که تنها پس از بررسی نقّادانه پدیده دینی است که آدمی قادر خواهد بود
به گونه ای معقول و سنجیده داوری و حکم کند که آیا «اندیشه درباره دین» و «اندیشه
دینی» هدف واحدی دارند یا نه. پیش از هر گونه تأمل و مطالعه اندیشمندانه در باب دین
نمی توان به نحو جزمی فرضیّه ای در این مورد ارائه کرد و لذا مشاهده می کنیم که انواع
بسیار متفاوتی از فلسفه های دین یا مکاتب فلسفه دین وجود دارند.
برای کسی که بخواهد نگاهی اندیشمندانه به دین داشته باشد معقول این است که خودِ
«اندیشه دینی» را به عنوان «پدیده دینی»(۲۳) مورد نظر قرار دهد. نتیجه و اثر چنین
نگرشی این است که دیگر در چنین کاوشی هیچ گونه فرض و عقیده اساسی قبلی وجود
نخواهد داشت و صرفاً با پایان گرفتن تحقیق است که می توان به داوری پرداخت. در واقع
چنین پژوهشی نقشی مانند نقش تاریخ در مورد رشته فلسفه و علم کلام ایفا می کند.
اندیشه دینی غالباً ابزار تبیین معنای شناخت و آگاهی دینی بوده است. «آموزه های
دینی» که در واقع پاسخ «پرسش های دینی» هستند، همواره کوشیده اند تا حقیقت
انتقال پذیر «تجربه دینی» را به شکلی معقول و دقیق تدوین و عرضه کنند. متفکّران
دینی و متکلمان معمولاً عقاید و آرای خود را از چارچوب تجربه و سنّتی که حقیقت و
حقّانیّت آن را هرگز به طور جدّی زیر سؤال نبرده اند اخذ می کنند. آنان تنها به منظور
تدوین دقیق عقاید و باورهای مقبول است که اصول اندیشه سنجیده و معقول را به کار
می گیرند و به نظریه پردازی های خنثی و آزاد فلسفی کاری ندارند و درست به همین سبب
است که ارزیابی و کنکاشی نظری و منطقی پیرامون ماهیّت و درستی یا کژی و ناراستی
عقاید دینی و این نکته که گفتیم در واقع یکی از واضح ترین و رایج ترین وجوه تمایز
فلسفه از علم کلام است که در تفکّر کلامی ارزیابی و نقّادی جایی ندارد چون اصل بر تعبّد
و پذیرش مطیعانه است.
به طور کلّی، اندیشه دینی و علم کلام حاوی پیام و حقیقتی است که قصد ابلاغ و بیان
آن را دارد، در حالی که تفکّر انتقادی و فلسفه دین به دنبال کشف و ارزیابی حقیقتی است
که مورد ادّعای ادیان می باشد. تدوین «آموزه های دینی» به گونه ای منظّم و
سیستماتیک(۲۴) و به هم پیوسته، نقطه اوج و هدف نهایی اندیشه دینی و الهیات و
تئولوژی است. بنابراین پاسخ هایی که به پرسش های دینی داده می شود خود جزو
«آموزه های دینی» است. برای مثال، در پاسخ به این پرسش که چه چیز «قدسی»(۲۵)
است؟ ممکن است گفته شود اللّه، مسیح یا بودا. در بسیاری از ادیان اصول و ضوابطی وجود
دارد که بر پایه آنها پرسش از «آموزه های دینی» تعیّن می یابد، اموری مانند متن مقدّس،
وقایع وحیانی، سنت ها و… . امّا بین دو پرسش «قدسی چیست؟» و اینکه «آیا اصلاً چیز
قدسی وجود دارد؟ تفاوت انکارناپذیری وجود دارد. از یک دیدگاه درون دینی و با توجه به
شناخت و سنّت دینی، پرسش نخست پاسخی می یابد که در قالب یک «آموزه» یا
دکترین و عقیده دینی است. امّا پرسش دوّم پژوهشی نقّادانه را درباره معنای «امر قدسی»
و معیار شناسایی آن با توجّه به عقاید گوناگون بر می انگیزد. تفکّر انتقادی یا فلسفه دین
درباره دین غالباً به داوری معقول و مستدلی درباره معنای آموزه های دینی و شیوه اثبات
آنها می انجامد.
پرسش از وجود یا عدم «امر قدسی» ممکن است صرفاً بیان یک کنجکاوی بیهوده و
غیر ضروری باشد که در این صورت راه به جایی نبرده و به هیچ گونه پژوهشی منجر
نخواهد شد. امّا اگر این پرسش از روی علاقه جدّید مطرح شود، آنگاه به احتمال بسیار
قوی منجر به تحقیق خواهد شد. اکنون سؤال این است که: چه علایقی منجر به تحقیق
می شوند؟ زیرا تردیدی نیست که پرسش ها همواره ریشه در علایق آدمی دارند و آدمی از
چیزی که به آن بی علاقه است پرسش نمی کند. این یکی از اصول مسلّم و مقبول
رهیافت وجودی به دین است.
آیا می توان گفت که برخی از علایق پیش از بقیّه، با ماهیّت تفکر انتقادی و رشته
فلسفه دین سازگار و هماهنگ اند یا چنین نیست و تمامی علایق با پرسش ها و مباحث
این دانش نسبت یکسان دارند؟
باید به خاطر داشته باشیم که عل
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 