پاورپوینت کامل نقد نسبی گرایی در فلسفه علم معاصر ۷۳ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل نقد نسبی گرایی در فلسفه علم معاصر ۷۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۷۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل نقد نسبی گرایی در فلسفه علم معاصر ۷۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل نقد نسبی گرایی در فلسفه علم معاصر ۷۳ اسلاید در PowerPoint :
۱۸
نسبی گرایی یکی از رویکردهای مطرح در مباحث فلسفی، از جمله شناخت شناسی و
نظریه ارزش بوده است. از زمان پروتاگوراس تا کنون، برخی فلاسفه، از نسبی گرایی
معرفتی و اخلاقی حمایت کرده اند. در مقابل، رئالیست ها با یک موضع گیری تند،
اشکالاتی را متوجه این دیدگاه وارد ساخته و آن را ردّ کرده اند.
تا آنجا که در تاریخ مکتوب فلسفه گزارش شده است، می توان پروتاگوراس را اولین
نسبی گرا دانست؛ اصل اساسی نسبی گرایی را پروتاگوراس چنین بیان کرده است: انسان
مقیاس هر چیزی است، مقیاس هر آنچه هست، به اینکه هست و مقیاس هر آنچه
نیست، به اینکه نیست.
افلاطون در رساله ثئای تتوس (Theaetetus) آرای پروتاگوراس را چنین بیان می کند:
هر یک از ما مقیاسی است برای آنچه وجود دارد و نیز برای آنچه وجود ندارد… به مزاق
شخص بیمار، غذا تلخ است و به مذاق شخص تندرست، شیرین؛ در این موارد نمی توان
گفت که یکی از آن دو داناتر از دیگری است و نیز نمی توان بیمار را به دلیل تلقی خاصی
که دارد، نادان دانست و تندرست را به جهت آنکه طور دیگری درک می کند، دانا به شمار
آورد…؛ بدین لحاظ، درست است که بگوییم، برداشت هیچ یک نادرست نیست.
وی همچنین در همین رساله می نویسد: پروتاگوراس می گوید من یگانه کسی هستم
که حق داوری دارد؛ خواه درباره آنچه برای من هست و چگونگی آن، و خواه درباره آنچه
برای من نیست و چگونگی آن.
اندیشه نسبی گرایی در عصر جدید غرب، به خصوص در قرن بیستم احیا می گردد و در
حوزه های مختلفی گسترش داده می شود. نسبی انگاری معرفت در آرای بسیاری از
متفکران و فلاسفه غرب دیده می شود. ویتگنشتاین متأخر، پیری بارنز، دیوید بلور، جک
میلند، پل فایرابند، هارولد براون، ریچارد رورتی و کواین را می توان از نسبی انگاران عصر
جدید در حوزه معرفت شناسی نام برد.
ویتگنشتاین در دوره دوم فکری خود، حقیقت را به بازی قاعده مند زبانی تحویل
می برد؛ وی زبان را یک بازی تلقی می کند که جامعه قواعد آن را تعیین می کند. به نظر
وی، معنای یک کلمه، کاربرد آن در یک صورت زندگی است؛ نه مدلول آن چنان که
دیگران می پندارند. معناداری زبان مستلزم قاعده مندی آن است و قاعده هویت اجتماعی
دارد؛ بنابراین، برای اینکه بدانیم سخنی معنا دارد یا نه، باید ببینیم که آیا گوینده، آن گونه
که در جامعه برای سخن گفتن آموزش دیده است، بر طبق قاعده، سخن می گوید یا نه.
به نظر ویتگنشتاین، برای دانستن معنای گزاره های مابعدالطبیعی و دینی، باید ببینیم
که این گونه گزاره ها در زندگی مردم چه نقشی دارد. تحلیل این گزاره ها به این است که ما
آنها را از مرتبه زبان سطحی متعارف، به مرتبه عمقی کارکرد و نقش آن در ساحت های
زندگی برگردانیم. این کار، در واقع تحویل کردن حقایق مابعدالطبیعی و دینی به زبان
است که هویت اجتماعی دارد و صورتی از زندگی است؛ نتیجه این تحویل گرایی نسبیت
تمام عیار است. این نتیجه چنان آشکار است که نیازی به استدلال بیشتر مشاهده
نمی شود. در پلورالیسم دینی، یکی از مبانی این نظریه، همین دیدگاه ویتگنشتاین است.
علاوه بر این، ویتگنشتاین در ملاک صدق نیز مبنایی را برگرفته که نتیجه آن نسبیت
است؛ اگرچه ویتگنشتاین خود از این نتیجه تحاشی دارد. به نظر ویتگنشتاین، اگر گزاره،
ناظر به امور خارج از ذهن باشد، ملاک صحت گزاره قضاوت دیگران است. این تئوری به
تئوری تلائم در میان تئوری های صدق مشهور است؛ اگرچه ویتگنشتاین قضاوت دیگران
را به این جهت، به عنوان ملاک صدق پذیرفته است که به نسبی انگاری درنیفتد، اما توجه
نداشته است که قضاوت دیگران نیز متغیر است و خود این ملاک نیز به نوعی دیگر
نسبی نگری است.
پیری بارنز و دیوید بلور، از طریقی دیگر، تلاش کردند که نسبی نگری را تقویت کنند.
شاید بتوان لب سخن این دو را در این جمله از بلور یافت که می گوید: اعتبار حقیقت همان
اعتبار جامعه است. این دو، به تبعیت از مری هسه، انسان را به یک ماشین یادگیری
توصیف کردند و براساس آن، نظریه معقولیت طبیعی را ارائه نمودند؛ بنا به نظر بارنز،
معقولیت طبیعی از این حکایت می کند که مردم در حقیقت چگونه استدلال می کنند. نه
اینکه چگونه باید استدلال کنند.
به عقیده بارنز، این ماشین یادگیری، هرگز آنچه را که به طور طبیعی نامعقول است،
تولید و حفظ نخواهد کرد. بارنز با تقریری که برای معقولیت طبیعی ارائه می دهد،
نتیجه ای مهم می گیرد. هیچ نامعقولیت نهادینه شده ای در فرهنگ های بدوی وجود ندارد
که تبیین نشود؛ بنابراین، مثلاً نباید سحر را نامعقول خواند. در نتیجه مسئله تبیین آرای
نامعقول منتفی می شود و جمیع آرای نهادینه شده، به یک میزان حاوی معقولیت
طبیعی اند.
جالب توجه است که بلور در مقاله ای مدعی می شود که ویتگنشتاین برای ریاضیات و
منطق هویتی اجتماعی قایل بوده و از این حیث او را نسبی انگار می خواند. همچنین تذکر
این نکته خالی از لطف نخواهد بود که توماس کوهن نیز با بیانی ضعیف تر، چنین
نسبی انگاری ای را می پذیرد؛ به نظر او هیچ میزانی بالاتر از موافقت جامعه ذی ربط وجود
ندارد. ضعیف تر بودن بیان توماس کوهن از این جهت است که او میزان را به موافقت
جامعه ذی ربط منحصر نمی کند.
نسبی انگاری کواین، در کل گرایی او ریشه دارد؛ به نظر کواین علم بشر تنها از جملات
منفرد، دسته های به هم پیوسته جملات مرتبط با یکدیگر و آنچه ما صادق
می پنداریم،تدوین نشده است، بلکه اینها به معنایی مهم تر، عناصر اصلی علم بشری اند.
به نظر کواین، جملاتی که ما همواره آنها را صادق می پنداریم، یک شبکه باور برای ما
می سازند که ما تنها از طریق این شبکه باور به واقعیت راه پیدا می کنیم. به زعم کواین،
این شبکه باور، مجموعه ای گسترده از اشیای زبانی است.
کواین یک تجربه گرا است، اما معتقد است که نظریه های تجربی، تنها از مشاهده به بار
نمی آیند. تجربه گرایی او در کل گرایی او تعریف می شود. کل گرایی او سرنوشت هر گزاره از
علم را به سرنوشت همه گزاره های دیگر چنان پیوند می زند که تجربه گرایی جزء به جزء و
جمله به جمله غیرممکن می شود. کواین می نویسد: نظریه می تواند تغییر کند؛ گرچه
تمامی مشاهده های ممکن ثابت هستند. نظریه های فیزیکی می توانند با یکدیگر
ناسازگاری داشته باشند. در یک کلمه می توانند منطقا ناسازگار و از حیث تجربی هم
عرض باشند.
نسبی گرایی کواین را می توان در دو سطح مشاهده کرد؛ یکی در هم عرض تجربی
دانستن نظریه های منطقا ناسازگار، و دیگری در ملاک حقیقت او. کواین ملاک صدق را
تطابق با واقع می داند، اما به نظر او، واقع آن است که ما از طریق شبکه پیچیده باور به آن
راه داریم؛ با قدری تسامح، واقع عبارت است از خارج به علاوه شبکه باور؛ با توجه به
وابستگی این شبکه باور به زبان و متغیر بودن زبان، گزاره ای صادق برای یک فرد، ممکن
است برای دیگری کاذب باشد. به همین جهت، کواین تلائم را ملاک احراز صدق می داند،
اگرچه تئوری تطابق را پذیرفته است.
آرای نسبی انگارانه ای که تاکنون معرفی شدند، علاوه بر اشکالات خصوصی، یک
اشکال عام نیز دارند که آن تهافت است. لازمه همه این نظریه ها صدق نظریه مخالف
است؛ برای مثال پروتاگوراس نمی تواند این عقیده کسی را که معتقد است، «انسان معیار
حقیقت است»، نادرست بخواند، زیرا چنین اعتقادی، اعتقاد یک انسان و به عقیده
پروتاگوراس، هرآنچه را انسان حقیقت است و در نتیجه عقیده نقیض این پندار نیز یک
حقیقت خواهد بود؛ چنین اشکالی بر عقیده بلور و بارنز نیز قابل تقریر است؛ برای مثال در
برابر این جمله بلور که می گوید: «اعتبار حقیقت همان اعتبار جامعه است»، ممکن است
بگوییم اگر جامعه ای معتقد شد، «اعتبار حقیقت اعتبار جامعه است»، این اعتقاد جامعه
حقیقت است یا نه؟ اگر حقیقت است، جمله بلور حقیقت نیست و اگر حقیقت نیست، باز
جمله بلور حقیقت نیست.
تهافت دیگری که در آرا وجود دارد، نفی مفهوم «حقیقت» از بن است؛ عقیده ای که دو
عقیده ناسازگار را حقیقت می داند، جایی برای بقای مفهوم حقیقت و دروغ باقی
نمی گذارد. اگر چنین شد، دیگر نمی توان به چیزی اعتماد داشت؛ این دو تهافت را
افلاطون در رساله ثنای تتوس، از زبان سقراط بیان می کند.
از طرف برخی نسبی گرایان معاصر غرب، تلاش هایی صورت گرفته است تا دو تهافت
علیه نسبی انگاری پروتاگوراس را دفع کنند. غالب طرفداران نسبی انگاری گفته اند که
براهین تهافت علیه نسبی انگاری پروتاگوراس مصادره به مطلوب است؛ برای مثال
هارولد براون می نویسد: «این استدلال در قبال هیچ دیدگاه منسجمی از نسبی گرایی،
حتی نسبی گرایی افراطی پروتاگوراس کارایی ندارد، زیرا استحکام ظاهری آن از پذیرش
تلویحی این فرض مطلق گرایان اخذ می شود که ما در صورتی می توانیم ادعای معرفتی
موجهی را ابراز کنیم که آن را براساس یک مبنای تردیدناپذیر استوار نماییم. با قبول این
فرض، به محض آنکه امکان دعاوی معرفتی مخالف، اما مبنادار را بپذیریم، دعاوی
معرفتی ما ناموجه و غیرمعقول خواهد شد. اما باید توجه داشت که قبول این تز مسئله و
محل بحث اصلی در مشاجره میان نسبی گرایی و مطلق گرایی است».
آشکار است که براون میان مبناگرایی و مطلق گرایی خلط کرده است؛ سخن مطلق گرا
این است که اگر گزاره ای صادق است، ضد و نقیض آن کاذب است، آنچه در دو برهان
تهافت هم آمد، همین بود، بی آنکه سخنی از مبناگرایی باشد.
جک میلند نیز در نقد برهان تهافت می نویسد: «تلاش افلاطون در رساله ثنای تتوس،
برای آنکه نشان دهد نسبی گرایی پروتاگوراس دچار تناقض ذاتی است، کاملاً نادرست
است، زیرا افلاطون قید نسبت را (مثلاً قید نزد من را در عبارت «فلان قضیه نزد من صادق
است») در مواضع حساس حذف می کند».
کریس موریس و جیمز جردن نیز براهین تهافت را به مصادره به مطلوب بودن متهم
می کنند؛ کریس موریس وجه مصادره به مطلوب بودن را در وابسته بودن براهین مزبور به
نظریه مطلق گرایی در صدق می داند.
اما چنین ادعاهایی آشکارا بر عدم فهم دو برهان تهافت دلالت دارد؛ مدعای برهان
اول این بود که نسبی انگاری صدق و حقیقت را از مفهوم تهی می کند. این برهان حتی بر
مفهوم صدق نسبی که جک میلند مطرح می کند، جاری است؛ جک میلند در برابر صدق
مطلق، مفهوم صدق نسبی را پیش می کشد و آن را «صادق برای ×» تعریف می کند
که ممکن است یک شخص، مجموعه ای از اصول، جهان بینی با یک موقعیت باشد، اما
این گزاره که P برای × صادق است، مفهومی بیش از این ندارد که × به P باور دارد؛ این
نتیجه ای است که میلند در صدد فرار از آن است، اما آشکار است که چاره ای جز این ندارد.
علاوه بر اینکه فهم مفهوم صدق نسبی، مستلزم فهم مفهوم صدق مطلق است.
مدعای برهان دوم نیز این بود که اگر ملاک صدق چنان باشد که نسبی انگار می گوید،
پس ملاک صدق مطلق گرا درست است و اگر ملاک صدق مطلق گرا درست باشد، باز در
نتیجه ملاک صدق مطلق گرا درست است و در هر فرض، نتیجه اینکه ملاک صدق
نسبی گرا درست نیست؛ به عبارت دیگر، اگر نسبی گرا به گونه ای نسبی گرایانه از
نسبی گرایی دفاع کند، در حقیقت ناچار است ارزش معرفتی مطلق گرایی را بپذیرد. زیرا
مطلق گرایی نیز می تواند به طور نسبی درست باشد؛ از این رو نسبی گرایی برتری خاصی
بر مطلق گرایی نخواهد داشت و اگر دفاع نسبی گرا از نسبی گرایی مطلق گرایانه باشد، وی
در همان ابتدا ناچار اس
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 