پاورپوینت کامل ایمان با حصول معرفت ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل ایمان با حصول معرفت ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ایمان با حصول معرفت ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل ایمان با حصول معرفت ۱۱۱ اسلاید در PowerPoint :
۲۲
نگرشی بر ایمان دینی در فرهنگ اسلامی
قسمت سوم
ایمان از دیدگاه روایات
در کلام معصومین(ع) ده ها و صدها حدیث درباره ایمان وجود دارد که هر یک گوشه ای
از سیمای این امر ارزشمند پرده برمی گیرد. غوص در بیکرانه احادیث، محقق را به عمق
دریای ایمان می برد و او را مات و مبهوت وامی نهد. تعداد مسائل اعتقادی، اخلاقی و
عرفانی در احادیث که درباره ایمان وارد شده است، به اندازه ای است که هر تشنه ای را
سیراب و هر آفت زده ای را مداوا می کند؛ کافی است انسان خود را در جهت نسیم روح افزای
آن جواهر درخشان قرار دهد.
جوامع روایی، به خصوص مآخذ و منابع روایی شیعه، آکنده از کلمات و سخنان ارزنده ای
است که هریک اطلاعی جدید و جنبه ای پنهان از ایمان را آشکار می کند؛ اگر احادیث باب
ایمان را گردآوری کنیم، می توانیم آنها را در ده ها عنوان دسته بندی کنیم. در اینجا به
برخی از اهم عناوین و احادیث اشاره کرده، این مختصر را به آنها مزین می کنیم.
۱. اهمیت ایمان و عظمت مؤمن
در روایات تعابیری در شأن و اهمیت ایمان و تعظیم مومن وارد شده است که در برابر
آنها انسان فقط می تواند اظهار شگفتی کند. به این چند حدیث توجه کنید:
الف. «قال الصادق(ع): المؤمن اعظم حرمه من الکعبه (بحار، ج ۶۸، ص ۱۶)؛ حرمت
مؤمن از حرمت کعبه بیشتر است».
ب. «عن النبی(ص): ان الله جل ثنائه یقول و عزتی و جلالی ما خلقت من خلقی خلقا
احب الی من عبدی المؤمن… (بحار، ج ۷۱، ص ۱۵۸)؛ از پیامبر (ص) است که خداوند
فرمود: به عزت و جلالم قسم! هیچ کس را خلق نکردم که نزد من از بنده مؤمن محبوب تر
باشد…».
ج. «روی عن الصادق(ع): المؤمنه اعزّ من المؤمن و المؤمن اعزّ من الکبریت الاحمر،
فمن رای منکم الکبریت الاحمر؟ (اصول کافی، ج ۲، ص ۲۴۲)؛ از امام صادق(ع) روایت
شده است: زن مؤمن از مرد مؤمن عزیزتر است و مرد مؤمن از کبریت احمر عزیزتر؛ پس
چه کسی از شما کبریت احمر را دیده است؟»
در قرآن کریم آیاتی است که عدد بندگان راستین را اندک می داند؛ «قلیل من عبادی
الشکور» (سبا / ۱۳) از بندگان من عده اندکی شکرگزارند، «و ما امن معه الاقلیل» (هود /
۴۰) و گرویدگان به نوح عده قلیلی بیش نبودند.
کمی مؤمنان در این احادیث به خوبی بیان شده است و به همین نسبت، ارزشمندی
ایمان و حساسیت بسیار زیاد آن پوشیده نمی ماند؛ اگر ایمان عزت دنیا و آخرت است؛ اگر
مؤمن عزیزترین خلق خدا روی زمین است؛ و اگر مومن حرمتی بیش از کعبه دارد، پس
ایمان و عظمت مؤمن و حقارت کافر حد و حصری نخواهد داشت. ایمان راهی است که
انسان با آن به امنیت می رسد، زیرا اصولاً ایمان امنیت است و جسم و جان انسان، تنها با
ایمان حیات می گیرد و نزد حق عظیم و مکرم می گردد.
۲. آثار و علایم ایمان
در روایات ما بیشترین حجم به آثار و علایم ایمان اختصاص یافته است. بی شک
ایمان، از خود ثمراتی برجای می نهد؛ حاصل ایمان، گاهی امور درونی است و گاهی
بیرونی؛ هر دو قسم، گاهی در دنیا به ظهور می رسد و گاهی صحنه افشای آن آخرت است.
از سوی دیگر، آثار یک شی ء گاه آن شی ء، را از مشابهاتش ممتاز و متمایز می سازد و گاه
ما را با ماهیت آن آشنا ساخته، بر آن دلالت واضحی می کند؛ «الآثار تدل علی المؤثر»؛
بنابراین، درنگ و تأمل در این زمینه، شایسته و سزاوار است؛ ضمن آنکه می توانیم تصویر
ذهنی خود را از ایمان دینی در فرهنگ قرآنی اصلاح کنیم، و اگر کاستی و نقصی در
برداشت ما از ایمان وجود دارد، تصحیح کنیم.
دسته ای از روایات، تحت عنوان «حقیقه الایمان» قرار دارد که در واقع به بیان آثار و
علایم ایمان اشاره دارد:
«روی عن علی(ع): ان من حقیقه الایمان ان تؤثر الحق و ان ضرّک علی الباطل و ان
نفعک (بحار، ج ۷، ص ۱۰۷)؛ از حضرت علی(ع) نقل شده است که فرمود: حقیقت ایمان
آن است که حق را بر باطل ترجیح دهی، هرچند مضر باشد و باطل را ترجیح ندهی،
هرچند برای تو نفعی داشته باشد».
براساس این حدیث شریف، همه زمینه ها و ابعاد مختلف زندگی، ملاحظه حق و
حقیقت است. این امر در عین سختی، از علایم و آثار ایمان شمرده شده است. برای هر
فرد انسانی در روزها، هفته ها، ماه ها، سال ها و طول عمرش، صدها و هزاران مسئله اتفاق
می افتد که باید تصمیم بگیرد و خود انتخاب کند؛ ملاک انتخاب و گزینش چیست؟ این
حدیث بسیار ارزشمند، ملاک اراده و تصمیم را حق و رجحان حقیقت بر باطل شمرده
است.
در حدیث دیگری، با بسط بیشتر، به آثار و علایم ایمان اشاره شده است:
«عن النبی(ص): ثلاث من حقائق الایمان.. الانفاق من الاقتار و انصاف الناس من
نفسک و بذل العلم للمتعلم (کنز العمال، ج ۱، ص ۴۰)؛ پیامبر (ص) فرمود: سه چیز حقیقت
ایمان است…؛ انفاق به هنگام تنگدستی، برابر داشتن خود با مردم، و انتشار علم».
کسی که به خدا و روز قیامت مؤمن است، هر هستی و نعمتی را عطیه الهی می داند؛ از
این رو، همه آن را برای خود نمی خواهد و اضافه بر نیاز خود و زندگی خانوادگی اش را در
راه های خداپسندانه هزینه می کند. او همچنین همواره به خود گمان بد دارد و در هیچ
موردی تمام حق را به خود نمی دهد و دیگران را هم صاحب حق می داند. این نگاه انصاف
در عمل را به او هدیه می کند. فرد مؤمن نیز علمی را که هدیه الهی است، نشر داده، در
اختیار دیگران و علاقه مندان قرار می دهد.
«قال الصادق(ع): لقی رسول الله(ص) یوما حارثه… فقال له: کیف اصبحت یا حارثه؟»
امام صادق(ع) فرمود: روزی رسول خدا(ص) حارثه را ملاقات فرمود. از او سؤال کرد: چگونه
هستی؟ «قال یا رسول الله(ص): مؤمنا حقا، قال: ان لکل ایمان حقیقه فما حقیقه
ایمانک؟» پاسخ داد: مؤمن حقیقی هستم. پیامبر فرمود: هر ایمانی حقیقتی دارد، حقیقت
ایمان تو چیست؟ «قال: عزفت نفسی عن الدنیا و اسحرت لیلی و افلمئت نهاری (معانی
الاخبار، ص ۱۸۰)؛ گفت: نفسم از دنیا بیزار است و شب ها بیدار و روزها تشنه ام [روزه ام]».
به طور کلی آثار و حقایق ایمان دو دسته اند: برخی بیرونی اند؛ نظیر انفاق یا نشر علم، و
برخی در درون انسان تحقق می یابند. آثار دسته دوم، گرچه خود علایمی در بیرون دارند،
حقیقتشان در درون انسان متجلی می شود.
در این حدیث شریف به یکی از بلندترین حقایق و علایم ایمان، یعنی زهد اشاره شده
است. زهد و بی رغبتی به دنیا خواب را از چشم انسان می رباید و روزها و شب های او را
سرشار از نسیم روح افزای یاد حق می کند.
«قال علی(ع): لایصدق ایمان عبد حتی یکون بما فی یدالله اوثق منه بما فی یده
(بحار، ج ۱۰۳، ص ۳۷)؛ حضرت علی(ع) فرمود: بنده در ایمان صادق نیست؛ مگر آنکه به
آنچه نزد خداست، بیشتر اطمینان داشته باشد تا آنچه نزد خود او است.
امیرمؤمنان(ع) در این سخن بلند، به توکل که از علایم و اقران ایمان است، اشاره فرمود.
برای هر انسان در طول زندگی، بارها و بارها اتفاق می افتد که اموری به صورت کامل در
اختیار او است؛ از این رو، به این امور اعتماد و اطمینان کامل کرده است، ولی به ناگاه کلاً
نابود شده یا از اختیار انسان کامل خارج شده است. این گونه حوادث عبرت آموز برای ما
پیامی دارند و آن اینکه زمام امور دنیا به دست خداست و چون او اراده کرده است، در اختیار
بندگان قرار گرفته است؛ لذا باید اصالتا به او دل بست و بر او توکل کرد و این از خصایص
مهم ایمان دینی است.
اگر تیغ عالم بجنبد ز جای
نبرّد رگی تا نخواهد خدای
عن علی(ع): «لایذوق المرء من حقیقه الایمان حتی یکون فیه ثلاث خصال: الفقه فی
الدین و الصبر علی المصائب و حسن التقدیر فی المعاش (بحار، ج ۷۱، ص ۸۵)؛ حضرت
علی(ع) فرمود: انسان حقیقت ایمان را نمی چشد، مگر آنکه سه ویژگی در او باشد: تفقه در
دین، صبر بر مصایب، و تقدیر و تدبیر نیکو در امر معاش.
ایمان سه ویژگی را به همراه خود می آورد: اول تیزبینی در امور دینی؛ به عبارت دیگر،
شخص مؤمن، هم دین و مسائل دینی ـ اعم از اعتقادی و امور عملی ـ را خوب می شناسد،
و هم در تشخیص مسائلی که در حیات فردی یا جمعی او رخ می دهد و تطبیق آنها بر امور
دینی، بینا و بصیر است.
دوم، بر مشکلات و مصائب صبور است؛ یعنی ناگواری ها و دشواری های زندگی را
هدفدار می بیند. مشکلات یا برای تکامل انسان است و یا کاهش بار گناه را به دنبال دارد.
سوم، مؤمن عاقل است و در معاش خود حساب و کتاب دارد و برای امور زندگی با برنامه
است؛ نه اینکه به روزمرّگی و آنچه پیش آید خوش آید، مبتلا باشد. براساس این حدیث،
نه تنها مؤمن دارای تقدیر و برنامه است، بلکه دارای حسن تقدیر و تدبیر است. نکته
جالب توجه در این حدیث تعبیر، «ذوق ایمان» است که به این نکته اشاره دارد که ایمان
چشیدنی و یافتنی است و چنان طعم لذت بخشی دارد که هر که آن را بچشد، سراپا از شهد
شیرین ایمان و حلاوت طعم آن سرمست و هوشیار می شود.
«عن النبی(ص): من کان اکثر همّه نیل الشهوات نزع من قلبه حلاوه الایمان (تنبیه
الخواطر، ص ۳۵۷)؛ پیامبر(ص) فرمود: کسی که بیشترین همت او نیل به شهوات باشد،
خداوند لذت و شیرینی ایمان را از قلب او می برد».
هرچند انسان مجاز به سرکوب شهوات خود به طور کامل نیست، ولی نیل به شهوات
نباید تمام هم انسان باشد و همه وجود او را فرا بگیرد؛ در این صورت ایمان از قلب او
بیرون رفته است. مؤمن به آن دسته از غرایز تن می دهد که ناخشنودی خدا را در پی
نداشته باشد؛ بنابراین، همّ او رضایت حق است. او از مشتهباتی که با خواست الهی
ناسازگار است، چشم می پوشد و صبر پیشه می کند.
«قال الصادق(ع): ستهٌ لاتکون فی مؤمن: العسر و النکد و الحسد و اللجاجه و الکذب و
البغی (بحار، ج ۷۸، ص ۲۶۲)؛ امام صادق (ع) فرمود: شش امر در مؤمن نیست: تنگدستی
و تیره روزی و حسادت و لجاجت و دروغ و طغیان».
مؤمن مشربی نرم و برخوردی ملایم دارد؛ «عن النبی(ص): المؤمنون هیّنون لیّنون
(بحار، ج ۷۸، ص ۳۳۴)؛ پیامبر(ص) فرمود: مؤمنان آسان گیر و نرم خو هستند».
دیگر آنکه مؤمن از حسادت و لجاجت و دروغگویی برّی است. او همچنین به
هیجان های کاذب مبتلا نمی شود؛ یعنی در زندگی خود، همواره به اصل اعتدال پایبند
است.
احادیث در این زمینه بسیار فراوان، و فوق العاده جالب و روح بخش است. در پایان، کلام
را به بیان نورانی امیرمؤمنان(ع) متبرک می کنیم: «المؤمن بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه
اوسع شی، صدرا و اذل شی ء نفسا یکره الرفعه و یشنأ السمعه طویل غمّه بعید همته کثیر
صمته مشغول وقته شکور صبور مغمور بفکرته ضنین بخلّته سهل الخلیقه لیّن العریکه
نفسه اصلب من العتلد و هو اذل من العبد» (بحار، ج ۶۹، ص ۴۱۷ و نهج البلاغه حکمت
۳۳۳).
۳. ایمان و اسلام
در روایات، به صراحت ایمان از اسلام متمایز شده است؛ اسلام با اقرار زبانی حاصل
می شود، ولی ایمان امری درونی، اقراری قلبی و پذیرش از روی صدق و اخلاص است.
اسلام نوعی مصونیّت و امنیت ظاهری را به ارمغان می آورد، اما دل، تنها با ایمان به
آرامش و سکون می رسد. اسلام امر نکاح وارث و دم را سامان می دهد و ایمان عمل
مؤمنانه و مؤمنانه زیستن را می آموزد. ایمان با اسلام مشارکت دارد، ولی اسلام ایمان را به
شرکت نمی خواند؛ البته لازم به ذکر است که این اولین مرتبه اسلام است، والاّ اسلام خود
مراتبی دارد که برخی از آن شامل ایمان قلبی هم می شود.
در میان جوامع روایی، احادیثی وجود دارد که به اصطلاح نخست ناظرند؛ یعنی اسلام را
در اقرار زبانی خلاصه کرده، ایمان را به قلب ارجاع می دهند؛ «قال علی(ع): قالی لی رسول
الله(ص) یا علی اکتب؟ فقلت ما اکتب فقال: اکتب بسم الله الرحمن الرحیم، الایمان ما وقّر
فی القلوب و صدقته الاعمال و الاسلام ماجری علی اللسان و حلّت به المناکحه (تحف
العقول، ص ۲۱۸ و بحار، ج ۵۰، ص ۲۰۸): حضرت علی(ع) فرمود که پیامبر(ص) به من امر
کرد: ای علی(ع) بنویس. عرض کردم: چه بنویسم؟ پیامبر(ص) فرمود: بنویس به نام
خداوند بخشنده مهربان؛ ایمان چیزی است که در قلب جای گیرد و آن را وقار می بخشد و
عمل به آن تصدیق می کند. اسلام چیزی است که به زبان جاری می شود و موجب جواز
امر نکاح است».
همین معنا در حدیث دیگری به روشنی بیشتری اظهار شده است؛ آنجا که امام باقر(ع)
فرمودند: «الایمان ما کان فی القلب و الاسلام ما علیه التناکح و التوارث و حقنت به الدماء و
الایمان یشرک الاسلام و الاسلام لا یشرک الایمان (بحار، ج ۸۷، ص ۱۷۷)؛ امام باقر(ع)
فرمود: ایمان امری قلبی است، و اسلام منشأ جواز امر نکاح وارث و حفظ دم است؛ پس
ایمان با اسلام مشارکت دارد، ولی اسلام با ایمان مشارکت ندارد.
از این گروه احادیث برمی آید که اولاً در این اصطلاح، ایمان از اسلام جدا و منفک است؛
اسلام تنها اقرار زبانی و جاری کردن شهادتین بر زبان است، در حالی که ایمان علاوه بر
این، نیازمند خضوع و باور قلبی است. ثانیا روشن می گردد که جایگاه ایمان قلب است و
این همان چیزی است که قرآن آن را بیان فرموده است: «قالت الاعراب امنا قل لم تؤمنوا
ولکن قولوا اسلمنا و لما یدخل الایمان فی قلوبکم». (حجرات / ۱۴) اعراب گفتند: «ما
ایمان آوردیم» به آنها بگو: «شما که ایمانتان به قلب وارد نشده، هنوز ایمان نیاوردید؛
بگویید اسلام آوردم».
۴. ایمان و عمل
یکی دیگر از مطالبی که در روایات درباره ایمان مطرح شده است، این مسئله است که
ایمان با عمل همراه است و هیچ یک بدون دیگری مطلوب نیست. در روایات، ایمان
مقبول شمرده شده است که با عمل همراه باشد و نیز عملی نافع تلقی شده است که از
ایمان برخیزد؛ بنابراین، ایمان به تنهایی مکفی نیست؛ چنان که عمل نیز بدون ایمان
نافع نخواهد بود.
«روی عن النبی(ص): الایمان و العمل اخوان شریکان فی قرن لایقبل… احدهما الا
بصاحبه (کنز العمال، ج ۱، ص ۵۹)؛ پیامبر(ص) اکرم فرمود: ایمان و عمل دو برادر و دو
شریک و نزدیک یک دیگراند که یکی بدون دیگری قبول نمی شود.
«قال النبی(ص): لایقبل ایمان بلاعمل و لاعمل بلا ایمان (کنز العمال، ج ۱، ص ۶۸)؛
پیامبر(ص) فرمود: ایمان بدون عمل، و عمل بدون ایمان پذیرفته نیست».
ذیل عنوان «آثار و علایم ایمان»، احادیثی ذکر شد و احادیث فراوان دیگری وجود دارد
که همه بر این مسئله تکیه دارند که ایمان یک سلسله آثار عملی را به دنبال دارد. اگر
ایمان به حد نصاب برسد، قطعا محصولاتی عملی را به دنبال خواهد داشت و اصولاً
شخص مؤمن به گونه دیگری زندگی می کند و روش و منش و رفتار او ایمانی است. حضور
عمل در صحنه ایمان تا بدان اندازه مهم بوده است که در برخی روایات، منکران ارتباط
عمل با ایمان لعن شده اند؛ پیامبر اکرم(ص) در حدیثی فرمودند: «لعنت المرجئه علی
لسان سبعین نبیّا الذین یقولون الایمان قول بلا عمل (کنز العمال، ص ۶۳۷)؛ پیامبر(ص)
فرمود: هفتاد پیامبر، مرجئه را که می گویند ایمان قول بدون عمل است، لعنت کرده اند».
بنابراین، عمل به اندازه ایمان و ایمان به اندازه عمل، از اهمیت خاصی برخوردار است؛
به همین دلیل، ایمان هرگز از عمل جدایی نمی پذیرد.
اگر برخی نحله ها و اقوام، در مراحلی از حیات خود، عمل و شریعت را لازم نمی بینند و
قائلند که عمل چون نردبانی است که هرگاه انسان به بالای آن رسید، دیگر نیازی به آن
نیست، قولی شبیه قول مرجئه دارند. آنچه کلمه طیب ایمان را رشد می دهد و آنچه تا
لحظه آخر، انسان را بر صراط مستقیم ایمان نگاه می دارد، عمل صالح است: «الیه یصعد
الکلم الطیب و العمل الصالح یرفعه (فاطر / ۱۰)؛ یعنی کلمه نیکوی توحید به سوی خدا بالا
می رود و عمل صالح به آن رفعت می بخشد».
۵. درجات ایمان
از دیگر نکاتی که در اخبار و احادیث بر آن تأکید شده این است که ایمان استعداد
افزایش و کاهش دارد. در روایتی آمده است که هرگاه در قلبی ایمان جای گیرد، نقطه ای
نورانی به دنبال خواهد داشت؛ هرچه ایمان افزایش یابد آن نقطه سفید و نورانی نیز
می گسترد تا هرگاه ایمان کامل شد، سفیدی و درخشندگی آن تمام قلب را فرا می گیرد.
«عن علی(ع): ان الایمان یبدو لمظه بیضاء فی القلب فکلما ازداد الایمان عظما ازداد
البیاض فاذا استکمل الایمان ابیض القلب کله (کنز العمال، خطبه ۱۷۳۴)؛ حضرت علی(ع)
فرمود: هرگاه ایمان در قلب وارد شود، نقطه ای نورانی در آن پدید می آید؛ هرچه ایمان زیاد
می شود، آن نقطه گسترش می یابد و آنگاه که ایمان کامل شد، نور تمام قلب را فرا
می گیرد».
دسته ای از روایات تحت عنوان «افضل الایمان» بیان شده است؛ اگر برخی امور به
عنوان افضل ایمان معرفی شده است، طبعا بدین معناست که ایمان درجاتی خواهد
داشت که افضل آن، امور مذکور در این روایات است؛ برای مثال رسول گرامی اسلام
فرمودند: «افضل الایمان الصبر و السماحه (کنز العمال، خطبه ۷۴)، بالاترین درجه ایمان
صبر و گذشت است».
همچنین ایشان در حدیث دیگری می فرمایند: «افضل الایمان ان تعلم ان الله معک
حیث ما کنت (کنز العمال، خطبه ۶۶)؛ بالاترین درجه ایمان این است که حضور حق را در
هر حال که باشی درک کنی».
اگر ایمان ذومراتب است، مؤمنان هم دارای درجاتی خواهند بود و آن که در ایمان
کامل تر است، به خدا نزدیک تر خواهد بود.
این بود مختصری از آنچه در بحر روایات، در باب ایمان آمده است. مباحث فراوان
دیگری در اخبار و احادیث معصومین (ع) وجود دارد که ذکر و تحلیل آنها به مجالی دیگر
نیاز دارد.
ایمان از نظر دانشمندان مسلمان
اسلام و قرآن، اولین و مهم ترین خاستگاه مباحث کلامی است؛ البته حوادث تلخ و
شیرین تاریخی، در این جریان بی تأثیر نبوده اند، اما
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 