پاورپوینت کامل فلاسفه ونگرشی روانشناسانه به دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل فلاسفه ونگرشی روانشناسانه به دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلاسفه ونگرشی روانشناسانه به دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل فلاسفه ونگرشی روانشناسانه به دین ۸۰ اسلاید در PowerPoint :
۱۷
مقدمه
اندیشه دینی و دین پژوهی در قرن نوزدهم و مخصوصاً در قرن بیستم ترقی و حتی
تعالی شگرفی یافته است. یکی از اتفاقات حسنه قرن بیستم این بود که دانشمندان
بزرگی چون پوانکاره(۱)، ادینگتون(۲)، ماکس پلانک(۳)، اینشتین(۴)، هایزنبرگ(۵) و
دیگران در عین آنکه مجذوب پوزیتیویسم نشدند، شخصاً دیندار یا به نوعی معتقد به
حقایق دینی بودند و این امر برای عامه مردم که پیشرفت علمی را با دین و دیانت مخالف
می دانستند، مایه تأمل و عبرت بود. پس از شلایر ماخر ۱۷۶۸ـ۱۸۳۱)(۶) و امثال ویلیام
جیمز۱۸۲۴-۱۹۱۰)(۷)، دین پژوهانی چون رودلف اوتو(۸)، فاندر لیو(۹)، و میرچاالیاده
(۱۹۸۶ـ۱۹۰۷) و متکلمان و کلام شناسانی چون برونر ۱۹۶۶ـ۱۸۸۹)(۱۰)، بارت
۱۹۶۸ـ۱۸۸۶)(۱۱)، بولتمان ۱۹۶۷ـ۱۸۸۴)(۱۲) تیلیخ ۱۹۶۵ـ۱۸۸۶)(۱۳)، هیک(۱۴)، و
کونگ (۱۵) به عرصه آمده اند که آثار و آرائشان تأثیری درازدامنه و درازآهنگ بر فکر
دینی و دین پژوهی قرن حاضر به جای گذارده است. حجم و تنوع و عمق آثار دینی که در
غرب به سه زبان عمده منتشر می شود سالانه بیش از ۲۰۰۰ عنوان کتاب
می باشد(خرمشاهی۱۳۷۴).
مکتب کنشی نگری امریکا
الف. ویلیام جیمز(۱۶) (۱۸۲۴-۱۹۱۰)
جیمز روانشناسی کنشی نگری را بنیان نهاد و به روشن ترین و موءثرترین وجه درفضای
کنشی نگری حاکم بر آمریکای آن زمان قلم زد و به تفکر پرداخت و از طریق الهام
بخشیدن به نسل های بعدی روانشناسان برجنبش کنشی نگری تاثیر گذاشت (شولتز،
شولتز ۱۹۸۹، نقل از سیف و دیگران ۱۳۷۵).
جیمز از اهمیت توجه به عوامل تصعیدی و ناهشیار، آگاه بود اگر چه در آن موقع تماس
گسترده ای با «روانشناسی عمقی» اروپایی نیافته بود – و چنانکه در خاطرات مربوط به
زمان آماده شدنش برای سخنرانی نوشته است، به این نتیجه رسیده بود که: دینِ انسان،
عمیق ترین و خردمندانه ترین چیز در حیات اوست. رهیافت او کمتر تجربی و بیشتر
بالینی بود. او هر چند از داده هایی که بسیار از معاصرانش گرد آورده بودند، بسیار استفاده
می کرد، کانون توجهش را از تحلیل آماری و جست وجوی انگاره های کلی، به بی همتایی
تجربه های دینی و اخلاقی معطوف داشته بود. جیمز مانند «کو(۱۷)» (۱۸۶۲-۱۹۵۱)
مهم ترین ثمره عمرش را تدوین تست های انتقادی عملی نگرانه (پراگماتیسم) برای
سنجش اعتبار تجربه دینی می دانست (الیاده، ۱۹۸۷).
هر چند مطالعه علمی در زمینه مسائل دینی قدمت طولانی ندارد و این شاید بجهت
موانع متعددی باشدکه شیوه های بررسی تجربی و آزمایشگاهی در برخورد با دین دارند
ولی جیمز از اولین روانشناسانی است که بررسی نظامدار در خصوص علل و تجارب
عرفانی دعا و زهدورزی(۱۸) را انجام داده است(قربانی۱۳۷۷) .
وی در کتاب گونه های تجربه دینی خود که شامل ۲۰ سخنرانی وی است به بررسی
انواع تجربیات دینی پرداخته است. وی ضمن استناد به تجربیات شخصی افراد درحالات
جذبه، خلسه و احساس حضور نزد پروردگار به مسئله وحدت وجود که از مباحث اساسی در
فلسفه و عرفان است توجه می کند (جیمز، نقل از قائنی۱۳۵۶) .
دامنه مطالعات ویلیام جیمزدر زمینه تجربیات دینی از کشور آمریکا فراتر رفته و
فرهنگ شرق را نیز در بر می گیرد. این بررسی ها شامل سرگذشت غزالی و اشاره به
اشعار «شبستری» در «گلشن راز» نیز می شود. حاصل این مطالعات منجر به ارائه یک
فرضیه اساسی در زمینه روانشناسی دین می شود طبق این فرضیه محتوای ناهشیار
صرفاًَ شامل خاطرات ناقص، تداعی معانی عجیب و غریب و مانند آن نیست، بلکه
قسمت ناهشیار شخصیت انسان می تواند منبع و سرچشمه بسیاری از شاهکارها و آثار
نبوغ باشد(جیمز، نقل از قائنی ۱۳۵۶).
خلاصه جیمز صریحاً خود را فردی معتقد و دیندار معرفی می کرد:
اگر چه نمی توانم عقیده مردم عادی مسیحی را بپذیرم و یا طریقتی که دانشمندان
اسکولاستیک در قرون وسطی از آن دفاع می کردند قبول کنم، اما خود را جزو فلاسفه
ماوراءالطبیعیه می دانم …پس من بدون تردید گفته های آنان را که مذهب را پس مانده
افکار قدیمی می دانند رد می کنم، زیرا آن گفته ها از روی اشتباه گفته شده اند. منشأ این
اشتباه چیزی است که پدران ما نفهمیده مذهب خود را با آن مخلوط کرده بودند و به خطا از
طبیعت اخذ کرده بودند، این بود که مذهب آنها با بسیاری از چیزهای غلط همراه بود. بنابر
این ما نمی توانیم دربست از هر عقیده و ایمان مذهبی صرف نظر کنیم …چقدر خوب گفته
«تولستوی» وقتی که ایمان را جزو دسته ای از نیروها می شمارد که آدمی با آن زندگی
می کند: فقدان ایمان سقوط کامل زندگی است(جیمز۱۹۸۲، نقل از آذربایجانی۱۳۸۰).
ب. گرانویل استانلی هال(۱۹) (۱۸۲۴-۱۹۲۴)
به عنوان یکی از پیشکسوتان روانشناسی در آمریکا به بررسی «دین» علاقه مند بود و
نشریه ای را در زمینه روانشناسی دین تأسیس کرد که تا سال ۱۹۱۵ چاپ می شد. مقالات
چاپ شده در این نشریه عمدتاً به آموزش های اخلاقی و مذهبی کودکان و نوجوانان
مربوط می شد(رحیمی نژاد۱۳۷۹).
ج. جیمز لوبا(۲۰) (۱۸۶۸۱۹۴۶)
وی از شاگردان هال بود و از مصاحبه های شخصی برای گردآوری داده هایی در زمینه
مفاهیم کلیدی دینی استفاده کرد(الیاده، ۱۹۸۷).
روان تحلیل گری جدید
الف. آلفرد آدلر(۲۱) (۱۸۷۰-۱۹۳۷)
آدلر بعنوان نخستین پیشگام گروه روانشناسی اجتماعی در روان تحلیل گری، نظریه ای
را تدوین کردکه «علایق اجتماعی» [روابط اجتماعی [در آن نقش عمده ای را ایفا می کند
.آدلر شناختی از سرنوشت انسان بدست داد که در آن انسان را بعنوان قربانی غرایز و
تعارض و محکومِ زیستی و تجربه کودکی تصویر نمی کند. از نظر او شخصیت ما در
اثرمحیط و تعامل های اجتماعی فردی شکل می گیرد نه نیازهای زیستی و تلاش پیوسته
ما برای ارضای آنها .آدلر بجای ناهشیار(۲۲)، هشیار(۲۳) را به عنوان هسته اصلی
شخصیت در نظر می گیرد و بقول او این خود ما هستیم که رشد و آینده خویشتن را
می آفرینیم و جهت می دهیم نه نیروهای دور از دید و کنترل. او هدف غائی آدمیان را
برتری یا «کمال»(۲۴) می دانست. از نظر آدلرکمال عبارت است از نوعی چیرگی، تکاپویی
روبه بالا، یک افزایش، یک انگیزش از پایین به بالا یا نیروی محرکه ای از کاهش بسوی
افزایش (شولتز، ۱۹۹۰).
یکی از اندیشه های مشهور آدلر این است که ما سعی می کنیم کهتری را که در خودمان
درک می کنیم جبران کنیم. فقدان قدرت اغلب براساس احساس کهتری واقع می شود.
طریقی که دین در این تصور وارد می کند در میان باورهای ما در مورد خدا قرار دارد،
باورهایی که مشخصه گرایش ما به تلاش برای کمال و برتری هستند. مثلاً در بسیاری از
ادیان، خدا مطابق با کامل بودن و قادرمطلق بودن و بعلاوه فرمان هایش هم برای
کامل شدن مردم است. درصورتی که ما تحصیل کمال کنیم با خدا یکی می شویم. با
شناخت خدا در این راه، ما عیوب خود و احساس های کهتری خود را اصلاح می کنیم
(نیلسن۲۰۰۱)(۲۵).
به نظر می رسد برای آدلر، دین حداقل از دو زاویه اهمیت دارد. نخست لازم است بدانیم
که آدلر اساساً مایل است اعتقاد به خدا را بعنوان یک عامل برانگیزاننده، ونه پاسخی به
سوءال وجود یا عدم خدا، درنظر بگیرد.آنچه مهم است این است که خدا (یا تصور خدا) افراد
را برای فعّالیت برمی انگیزاند وآن اعمال دارای پی آمدهای واقعی برای خود و دیگران
است. آدلر اظهار می کندکه ما با دو گزینه مواجه هستیم. یا می توانیم فرض کنیم که ما و
خدایمان درمرکز جهان هستیم و اینکه خدا مراقب ماست گو اینکه منفعلانه منتظر
عنایت او هستیم و یا اینکه ما مرکز جهان هستیم و فعّالانه برای رسیدن به سودمندی
اجتماعی کار می کنیم. هدف آدلر اینست که اگرما فرض کنیم بر محیطمان تسلط داریم در
این صورت به شیوه هایی عمل خواهیم کردکه به جهان اطراف خود فایده برسانیم. اعتقاد
ما به خدا از این جهت مهم است که اهداف و طرز اداره کردن تعاملات اجتماعی مان را در
برمی گیرد. دو جنبه ای که دین را حائز اهمیت می کند اینست که تأثیر شگرفی برمحیط
اجتماعی ما می گذارد و به عنوان حرکت اجتماعی قدرتمندی می باشد .از آنجا که دین
بطور موءثرتری مردم را برمی انگیزاند، درمقایسه با علم ( یا سایرحرکت های اجتماعی)
پیشرفته تر است. طبق نظر آدلر، علم، تنها زمانی می تواند شور دینی مشابهی را آغاز کند
و خیر و سعادت کل بخش های جامعه را ترقی دهد که هر دوی آنها از دید مردم مساوی
باشند(نیلسن، ۲۰۰۱).
یاری های آدلر به حوزه روانشناسی دین در مقایسه با امثال یونگ ناچیز و
نااستواربود(الیاده، ۱۹۸۷).
ب. کارل یونگ(۲۶) (۱۸۷۵-۱۹۶۱)
روانشناسی تحلیلی یونگ تا به امروز از نظر پیچیدگی و تأکیدهای منحصر به فرد
خود سوای دیگر رویکردهای موجود شخصیت باقی مانده است .یونگ در چند محور
بطور عمده به مخالفت با فروید پرداخت:
۱- نقش عوامل جنسی.
۲- انسان را قربانی اجباری گذشته تلقی کردن برخلاف یونگ که شخصیت انسان را
علاوه بر گذشته تحت تأثیر آینده نیز می دانست.
۳- مسئله ناهشیار. یونگ برمفهوم ناهشیار تأکید بیشتری کرد و ابعاد جدیدی به آن
افزود: تجربه های موروثی انسان ها و این موضوع را مسئله عمده در نظام شخصیت خود
قرار داد. در نتیجه، تاریخ، اسطوره شناسی(۲۷)، آداب و رسوم ابتدایی و نمادها(۲۸) و
مذهب(۲۹)، همه شان نقشی در ماهیت انسان در دیدگاه یونگ ایفا می کنند.
۴- تفاوت چهارمی که در این پژوهش با تاکید می توان اضافه کرد نگرش مثبت یونگ
به مسئله «دین» است. بر خلاف فروید که دین را یک «وهم» ویک «نورُزِ» جهانی و یک
مخدر می دانست و امیدوار بود که بشر روزی بر آن غلبه یابد(قربانی ۱۳۷۹).
تجارب اجدادی موجود در ناهشیار جمعی به شکل تصاویری ظاهر می شوند که یونگ
آنها را کهن الگو [دیرینه ریخت(۳۰)] می نامند. از جمله دیرینه ریخت هایی که یونگ به
توصیف آنها پرداخته است:
خدا، مرگ، جادو، قهرمان(۳۱)، ستاره، خویشتن، مادر، کودک قدرت و پیرخردمند(۳۲)
است. برخی از دیرینه ریخت ها کامل و تحوّل یافته تر از بقیه هستند و لذا بطور مدام بر
روان تأثیر می گذارند این دسته شامل:
نقاب(۳۳)، مادینه روان(۳۴)، نرینه روان(۳۵)، سایه(۳۶) و مهمتر از همه خویشتن(۳۷)
است(شولتز، ۱۹۹۰).
«خویشتن» مانندکهن الگو [دیرینه ریخت]های دیگر، انگیزه ای برای رفتار بشر است و
سبب جستجوی او رسیدن به وحدت، تمامیت و تکمیل شدن شخصیت، بخصوص از
راه ها وطرق مذهبی می شود. از نظر یونگ تجارب مذهبی بارزترین تجارب مفهوم به
خویشتن رسیدن است و شخصیت های حضرت محمد(ص) و حضرت مسیح(ع) و
موسی(ع) نمودهای متفاوت کهن الگوهای خویشتن بشر است که امروزه ما آنها را
می بینیم. یونگ از طریق مطالعه مذاهب آسیایی که بر گرایش انسان به وحدت شخصیت
و اتصال و یکی شدن با دنیا تأکید می کند، به مفهوم «خویشتن» رسید(شاملو۱۳۷۴). نظر
یونگ نسبت به دین مبتنی بر این ملاحظه است که دین عنصری طبیعی درحیات روح
است. حقایق عینی مابعدالطبیعی نیستند بلکه واقعیت های حیات محسوب می شوند
(مک کواری(۳۸)، ۱۹۸۱، نقل ازسالکی ۱۳۷۸).
یونگ بر وجود ارزش والای عامل مذهبی در روح یا جان آدمی تأکید دارد:
«روح یا جان آدمی فطرتاً دارای کارکرد دینی است … اما اگر این واقعیّت تجربی وجود
نداشت که در روح آدمی ارزش های والایی نهفته است، به روانشناسی کوچک ترین
علاقه ای نمی داشتم، چرا که در آن حال روح و جان آدمی جزبخاری ناچیز و بی اهمیت
نبود حال آنکه از صدها آزمون و تجربه عملی دریافته ام که اصلاً چنین نیست و به عکس
جان آدمی حاوی همه آن چیزهایی است که دراحکام و دگم (جزم)های دینی آمده است»
(آ.مورنو(۳۹) نقل از مهرجویی۱۳۶۲).
درحالی که فروید دین را اساساً ناشی از روان آزردگی و نوعی عجز از جانب انسان دیندار
درحل مشکلات خوددانست، یونگ می گوید که او برای تمام ادیان، گونه ای ارزشِ واقعی
قائل است. شیوه نگرش او از عبارت زیر روشن می شود:
«درمیان همه بیماران من که در نیمه حیات خود بودند بیش از ۳۵سال حتی یک مورد
وجود نداشت که مشکل او در تحلیل نهایی یافتن نوعی نگرش دینی نسبت به حیات
نبوده است. با اطمینان می توان گفت که هریک از آنان بیمار شده بودند زیرا چیزی را از
دست داده بودندکه ادیان زنده هر عصر به پیروان خود آموخته بودند و هیچ یک از آنان تا
هنگامی که دیدگاه دینی خود را از نو باز نیافتند، واقعاً شفا پیدا نکردند» (مورنو نقل از
مهرجویی۱۳۶۲).
ملاحظه می کنیم که از دیدگاه یونگ دین پدیده ای شفابخش است یا باید اینگونه
باشد(مک کواری۱۹۸۱، نقل از سالکی۱۳۷۸). همچنین یونگ تأکید می کند هر ساختاری
که برای شخصیت انسان در نظر گرفته شود بدون درنظر گرفتن عامل دینی کامل نخواهد
بود(مورنو، نقل از مهرجویی ۱۳۶۲). یونگ در بیانی دیگر نسبت
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 