پاورپوینت کامل استهلال در ادب فارسی ۵۰ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل استهلال در ادب فارسی ۵۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۵۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل استهلال در ادب فارسی ۵۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل استهلال در ادب فارسی ۵۰ اسلاید در PowerPoint :

۴

مدخل

رؤیت ماه مبارک رمضان و شوال، برخلاف سایر ماه ها، از دیرباز برای مسلمانان اهمیت
زیادی داشته است. شوق دیدن هلال این دو ماه فرخنده، دیدگان را به سوی آسمان سوق
داده است؛ نخست برای حلول ماه رمضان و آغاز ستیز سنت آدمی با اهریمن درون و
بیرونی و سپس برای پایان دوران روزه و امساک و دوران سبکباری از وزر و بال و طهارت
باطن «دیدن ماه شوال به معنی سربلندی مسلمانان از امتحانی دشوار است که پس از
سی روز مبارزه با شیطان نفس حاصل می شود.

شاعران و حکیمان پارسی گوی در طول تاریخ، هر یک نسبت به فرایند آمدن و رفتن
ماه پربرکت رمضان رویکرد متفاوتی داشته اند؛ در این نوشته برآنیم تا درباره حلول ماه،
آغاز رمضان، پایان رمضان و عید رمضان که بر ذهن و زبان شاعران پارسی سایه افکنده،
شواهدی را به همراه توضیحات مختصر بیان نماییم.

۱ ـ رؤیت هلال ماه:

رؤیت هلال ماه در آسمان، صرف نظر از ماه های دوازده گانه، در قرون آغازین پس از
اسلام، یکی از بحث انگیزترین موضوعات کلامی میان متکلمان و محدثان اسلامی بوده
است، زیرا تعدادی از آنها از دیدن ماه در آسمان، براساس بعضی روایات، برای اثبات
رؤیت خدا استدلال می کردند. فرقه اشاعره و در رأس آنها احمد بن حنبل در مسند و
بخاری در صحیح، رؤیت هلال ماه در آسمان را دلیل محکمی برای رؤیت خدا
می دانستند؛ برای مثال در صحیح بخاری به نقل از جریربن عبدالله (یکی از صحابه) آمده
است:

«کنّا جلوساً عند النبی(ص) اذنظر الی القمر لیله البدر، قال اِنّکُم سترون ربّکم کما ترون
هذاالقمر و لاتضامون فی رؤیته»؛ مطابق این روایت داستان در شب بدر اتفاق افتاده است
که حضرت به جمعی از اصحاب همراه خود فرمود: «شما پروردگار خود را خواهید دید،
همان گونه که این ماه را می بینید و در این رؤیت هم شکی نیست».

در مقابل این عقیده، نحله های معتزله و جهیمه که از عقلانیت بیشتری برخوردارند،
معتقدند خداوند نه تنها در دنیا، بلکه در آخرت نیز دیده نمی شود، آنان برای اثبات مدّعای
خود به این آیه قرآن متوسل می شوند؛ «لاتدرکه الابصار و هویدرک الابصار»(انعام /
۱۰۳).

نزاعی که میان احمد بن حنبل و به طور کلی اهل حدیث باجهیمه و معتزله، بر سر
مسئله رؤیت هلال و به تبع آن رؤیت خدا از اوایل قرن سوم در گرفت، یکی از مهم ترین و
پردامنه ترین حوادث تاریخی در تمدن اسلامی به خصوص در امور اعتقادی است. در آغاز
معتزله به دلیل حمایتی که دستگاه خلافت عباسی از ایشان می کردند، غلبه یافتند، ولی
به تدریج با کوشش های احمد بن حنبل مقلوب شدند. این کشمکش حدود سیصد سال
ادامه داشت.

۲ ـ جلوه های رؤیت هلال رمضان در شعر فارسی

فرا رسیدن ماه رمضان برای برخی از شاعران بزرگ مایه شادمانی است؛ به ویژه
شاعرانی که پیوسته در مراقبت و مکاشفت نفس بوده اند و روزه را لجامی برای مهار کردن
حیوان نفس می دانسته اند؛ جلال الدین مولوی شاعر تبتّل و استغنا، بیش از هر شاعری
نسبت به ماه روزه شور واشتیاق نشان می دهد؛ وی در یکی از غزلیات خود به جای رؤیت
هلال شوال، دیدن هلال رمضان را عید می داند:

آمد رمضان و عید با ماست

قفل آمد و آن کلید با ماست

بربست دهان و دیده بگشاد

و آن نور که دید دیده ماست

آمد رمضان به خدمت دل

و آن کش که دل آفرید با ماست

کردیم ز روزه جان ودل پاک

هر چند تن پلید با ماست

مولانا در جای دیگری آمدن ماه روزه را تبریک می گوید و بر فراز بام می رود، تا هلال
ماه صیام را رؤیت کند و از آن سرمست گردد:

مبارک باد آمد ماه روزه

رهت خوش بادای همراه روزه

شدم بر بام تا مه را ببینم

که بودم من به جان دلخواه روزه

نظر کردم کلاه از سر بیفتاد

سرم را مست کرد آن شاه روزه

این شاعر ژرف اندیش و معنی گرا، گاهی برای فرا رسیدن ماه رمضان سراز پا
نمی شناسد و ماه روزه را ماه معاشقه با محبوب هنگامه دلدادگی می داند که باید فرصت را
مغتنم بداند و بیشتر به محبوب نزدیک شود:

مه روزه اندر آمد هله ای بت چو شکر

گر بوسه است تنها نه کنار و چیز دگر

چو عجوزه گشت گرایان سه روزه گشت خندان

دل نور گشت فربه تن موم گشت لاغر

رخ عاشقان مزعفر رخ جان و عقل احمر

منگر درون شیشه بنگر درون ساغر

وی گاهی هم عنصر روزه را کیمیای سلامتی جسم و روح می داند و هنرهای روزه را بر
می شمارد:

بر بندد دهان از نان کآمد شکر روزه

دیدی هنر خوردن بنگر هنر روزه

گر روزه ضرر دارد، صد گونه هنر دارد

سودای دگر دارد، سودای سر دارد

باریک کند، ایمن کند از مردن روزه

نخمه اتر خوردن، مستی اتر روزه

ملای رومی روزه دار را مستعد دریافت اسرار حق می داند و آه و ناله او را اثرگذار می داند
وی در غزلی، شخص روزه دار را به نی و سرنا تشبیه می کند که با شکم خالی بهتر می نوازد
و آوازش برای طلبِ معشوق، گیراترا است:

ماه رمضان آمد ای یار قمر سیما

بر بند سرسفره بگشای ره بالا

بر یاد لب دلبر خشکست لب مهتر

خوش با شکم خالی می نالد چون سرنا

خالی شو و خالی بر لب نابی نه

چون نی زدمش پرشو وانگاه شکر می خا

شاعران دیگر، هر چند کمتر چون مولوی مشتاقی خود را برای حلول رمضان ابراز
می کنند، امّا آغاز ماه روزه راه فرصتی برای تزکیه نفس و تطهیر روح می دانند و اغلب بر
این باورند که باید هوا و هوس و خواهش های نفسانی را برای مدتی بمیرانند در این ماه
«متفاوت» باشند؛ فروغی بسطامی می گوید:

رمضان آمد و شد کار صرامی از دست

به درستی که دل نازک ساغر شکست

ماه رمضان است و مرا شربت هجران روزی

روز توبه سست وترا نرگس جادو سرمست

قسمت من ز کارخانه عشق

داغ و دردی که ازحد افزون است

می حرام خاصه در رمضان

جز بر آن لعل لب که میگون است.

دراین میان لسان الغیب حافظ آمدن ماه روزه را فرصتی برای نوشیدن می ناب عرفانی
می داند؛ شراب روحانی روزه از نظر حافظ هر وجود تهی از عشقی را عاشق می کند و
موهبت یزدانی را به ارمغان می آورد:

زان می عشق کز او پخته شود خامی

گر چه ماه رمضان است بیاور جامی

روزها رفت که دست من مسکین نگرفت

زلف شمشاد قدی ساعد سیم اندامی

روزه هر چند که مهمان عزیز است ای دل

صحبتش موهبتی دان و شدن انعامی

شراب روحانی عشق از نظر لسان الغیب، نه تنها روزه را باطل نمی کند، بلکه نوشیدن آن
برای روزه دار واقعی فرض و لازم است تا روزه واقعی منعقد شود.

باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش

وین سوخته را محرم اسرار و نهان باش

زان باده که در میکده عشق فروشند

ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش

هلال عید رمضان برای حافظ گاهی نماد و سمبل نوشیدن «می عشق» است و عارف و
سالک به آن طهارت می کند:

به آب روشن می عارفی طهارت کرد

علی الصباح که میخانه را زیارت کرد

همین که ساغر زرین خور نهان گردید

هلال عید به دور قدح اشارت کرد

سعدی، آموزگار عشق و اخلاق، رؤیت هلال ماه شوال را یک آسانی پس از سختی
می داند و مانند همیشه هلال عید را بهانه ای برای پند و اندرز، و دعوت به صبر و بردباری
می داند:

نگفتم روزه بسیاری نپاید

ریاضت بگذرد، سختی برآید

پس از دشواری آسانی است ناچار

ولیکن آدمی را صبر باید

رخ از ما تا به کی کند عید

هلال آنک به ابرو می نماید

شاعر شیراز مانند شاعران دیگر گاهی هلال ماه را به رخساره محبوب تشبیه می کند و
از آمدن عید و هلال ماه تصویری زیبا ارائه می دهد:

گفتم مگر به خواب ببینم خیال دوست

اینک علی الصباح نظر بر جمال دوست

مردم هلال عید بدیدند و پیش ما

عیدست و آنک ابروی همچون هلال دوست

مولوی هلال ماه شوال و عید رمضان را به مثابه وصال عاشق با معشوق می داند که پس
از طی طریق و سلوک روزه، عاشق به وصال محبوب دست یافته است و از همه موانع و
مشکلات و مجاب ها عبور کرده است؛ موانعی که با روزه گرفتن و ریاضت نفس مرتفع
شده اند:

بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد

بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد

آن صبح چون صادق شد، عذرای تو وامق شد

معشوق تو عاشق شد، شیخ تو مرید آمد

شد جنگ و نظر آمد، شد زهر و شک

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.