پاورپوینت کامل فلسفه خیابانی و جوانان فلسفی ۸۸ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه خیابانی و جوانان فلسفی ۸۸ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۸ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه خیابانی و جوانان فلسفی ۸۸ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه خیابانی و جوانان فلسفی ۸۸ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

اشاره:

مطلبی که پیش رو دارید، گزارشی از مراسم بزرگداشت روز فلسفه در پژوهشکده
حکمت و فلسفه است.

در این مراسم که با عنوان «اهمیت نگرش فلسفی در علوم و فناوری» برگزار شد، دکتر
علی پایا استاد دانشگاه، دکتر محمد صنعتی، دکتر کریم مجتهدی، ضیاء موحد پژوهشگر
فلسفه، دکتر غلامحسین دینانی، دکتر اعوانی، دکتر معصومی همدانی، دکتر شاپور اعتماد،
دکتر توکل، دکتر قدک جو از استادان دانشگاه به ایراد سخنرانی و ارائه مطالب خود
پرداختند.

کشاندن فلسفه به عرصه اجتماع و پیش بردن جامعه به سوی فلسفه، به عنوان اولین
موضوع، بحث را به مفهوم سازی فلسفه و تعبیرات و اصطلاحاتی چون تکنولوژی اسلامی
یا فلسفه اسلامی کشانده، این سؤال مطرح شد که اساسا کدام جامعه می تواند رشد علم و
فناوری را به حداکثر برساند؟

این مباحث با موافقت ها و مخالفت هایی از سوی شرکت کنندگان در میزگرد همراه بود؛
به طوری که برخی از گفت وگوی میان فلسفه و علم و برخی نیز از کشتن فلسفه در صورت
جذابیت بخشیدن به آن سخن گفتند.

فلسفه مربوط به گذشته و فلسفه مربوط به آینده نیز از مباحث دیگری بود که مناقشه
برانگیز بود.

دکتر توکل:

فلسفه مرکز سایر علوم است و قوه محرک فکری است که در مقابل یک
جریان بسیار عظیم فکری و عملی قد برافراشته و مرحله محدودیت ناپذیری است که
اراده دارای تسلط است و بعضا یک مشی فرهنگی و شعار علم جدید در چند صدسال
گذشته فلسفه نزد بسیاری از اندیشمندان یک مأمن و پناهگاه تلقی می شود؛ به عنوان
قوه فکری ای که یا درمقابل این جریان مسلط ایستاده است و یا آن را زیر سؤال برده و یا
آن را نقد کرده است و این دو نکته بسیار برجسته و مهم است و دو تا از کمترین شاهد و
مصداق و دلیل برای اینکه فلسفه بزرگداشته شود.

هدف از روز ۱۸ نوامبر ۲۰۰۴ روز جهانی، تحقق دو هدف به صورت عینی و عملی است؛
یکی شکستن برج عاج فلسفه، فلاسفه و فکر فلسفی، و بردن آن به درون جامعه. تأمل و
تعمق فکری و فلسفی که همراه و همساز و مناسب است با گوشه گیری و عزلت نشینی که
شاید اساتیدی باشند که این را تأیید کنند. در نتیجه بازکردن این حصار از دور فلسفه و
تفکرات فلسفی، با نقش هایی که برای آن شمرده می شود؛ بنابراین از اهداف برگزاری
چنین روزی، بیرون آوردن فلسفه از این حصار و آوردن آن به دامنه وسیع تر عام اجتماع و
کشاندن فلسفه با همه ارزش هایش به بخش های مختلف و نوع بحث هایی که در
کشورهای مختلف به مناسبت روز جهانی فلسفه مطرح شده است.

اتفاقا همین موضوع یعنی کشاندن فلسفه به وادی های مختلف فکری و عملی قدم اول
است. هدف دوم که آن هم مانند هدف اول کارآسانی نیست، بردن جامعه به طرف فلسفه
است؛ یعنی کشاندن جامعه و بخش های مختلف کشور از مدیریت های عام و بالای
جامعه تا شهروندان عادی کوچه و بازار و تشویق به تأملات فلسفی از نتایج این اقدام
تحقق عملی تر دیالوگ است که یکی از برنامه هایی که در پاریس و بسیاری از کشورهای
عضو در روز بزرگداشت فلسفه اجرا می شود، همین است.

دکتر پایا:

هر ارگانیزم زنده ای به خصوص انسان رویکردش با حیات رویکرد محور است
و رویکرد در آدمی برجسته تر است که در سه حوزه فلسفه، علم و تکنولوژی به خوبی
مشاهده می شود. دو حوزه اول مسائلی که آدمی با آن سروکار دارد، عمدتا مسائل نظری
هستند. پرسش برای دانستن نیاز، نیاز به آموختن چیزی است که آشکار نیست، در حوزه
تکنولوژی نیاز عملی است و مسئله از سنخ عمل است. از آنجا که در سه حوزه مسئله با
سؤال شروع می شود، پس می توان پرسید که تفاوت چیست؟

در حوزه فلسفی سؤال ها کلی است سؤال های کلی ای از واقعیت است؛ این واقعیت
می تواند شکل های مختلفی به خود بگیرد که در کلی ترین ابعاد واقعیت مطمع نظر کنشگر
و جست وجوگر باشد. اما باز هم می خواهد علم کارش را با سؤال از واقعیت شروع می کند،
اما نوع سؤال های آن با سؤالات فلسفه فرق دارد. فلسفه ابزار کارش عمدتا مفهوم سازی و
تبدیل مفهومی است، اما فکر تلاش می کند تا نظریه هایی را که عرضه می کند،
تجربه پذیر باشد. در همه قلمرو آدمی برای فهم آنچه در برابرش قرار دارد؛ چاره ای جز
نمونه سازی ندارد. همه ما کارمان را از مدل سازی شروع می کنیم؛ فرضیه ای را به عالم فرا
می فکنیم به این امید که در جایی با واقعیت برخورد کند. این سیر بی پایان ساخت
فرضیه ها و تلاش برای شکار واقعیت و تصحیح به وسیله واقعیت است. امری است که نام
آن را پیشرفت معرفت می گذاریم.

بین هر سه اینها، یعنی علم، فناوری و فلسفه ارتباط نزدیکی وجود دارد، اما تفاوت
عمده ای هم میان علم از یک سو و فناوری از سوی دیگر وجود دارد. من این را در جایی
نوشته ام که ما می توانیم تکنولوژی اسلامی داشته باشیم، اما فلسفه اسلامی نمی توانیم
داشته باشیم، زیرا علم و فلسفه پرسش از یک واقعیت است در حالی که تکنولوژی تلاشی
است برای تسهیل تکنولوژی ها ماشین های برساخته ما هستند، برساخته ها حداقل واجد
دو جنبه هستند؛ از یک جنبه ابزار صرف هستند و از جنبه دیگر حامل ارزش هایی هستند
که سازندگان و کنش گرانی که با آن برساخته کار می کنند، به آن برساخته تحمیل
می کنند.

بنابراین تکنولوژی در عین اینکه می تواند بومی باشد، به شدت به ظرف زمینه حساس
هستند، اما علم و فلسفه چون با یک واقعیت مستقل از شناسایی کار دارند، برساخته ما
نیستند. کدام جامعه می تواند رشد علم و فناوری و فلسفه را به حداکثر برساند؟ این
پرسش یک پرسش نظری در خور توجه است که باید به طور جدی به آن پرداخت؛
نظام های اجتماعی شرایط مختلفی را برای رشد این سه قلمرو ایجاد کرده اند. در گذشته
کسانی بودند که تلقی ایشان این بود که برای آنکه علم و تکنولوژی رشد کند، باید کار را
به دست جامعه علمی یا جامعه تکنولوژیست ها سپرد؛ بنابراین یک مدل این است که ما
جامعه ای نخبه گرا داشته باشیم و کسانی که متخصص هستند و در واقع نوعی پادشاهی
افلاطونی داشته باشیم. مدل بعدی می گوید که باید کار را به دست عامه مردم سپرد و یک
مدل دیگر کار را به دوش بروکرات ها می گذارد (دیوانسالارها).

اینکه کدام یک از این ها بهترین هستند، از پرسش های چند دهه اخیر است. آقای دکتر
توکل به درستی اشاره کردند که فلاسفه زمانی در برج عاج زیست می کردند، اما
مدت هاست که فلسفه از آن برج عاج پایین آمده و با همین نگاه به این پرسش پاسخ داده
شده است. این پاسخ به طور اجمالی از این قرار است که تنها در جوامعی که اداره اش به
نفع دموکراتیک انجام می شود، زمینه برای رشد نمونه علم و فلسفه فراهم می شود. شاید
جامعه ما شرایط بروکراتیک تعامل سازنده میان نخبگان علمی از یک طرف، و عامه
مردم از طرف دیگر برقرار کند، تنها تعامل سازنده میان این سه عنصر است که می توان
امیدوار بود، شرایط بهتری برای رشد هر سه در جوامع بشری پیدا شود. برخی از
بحث هایی که ذیل این عنوان کلی مطرح می شود، این است که پس پشت این سه قلمرو،
یک نوع نگاه فلسفی وجود دارد که اگرمدل عملیات نقادانه راهنمای عمل قرار گیرد، زمینه
برای رشد این سه قلمرو فراهم خواهد شد.

دکتر صنعتی:

پرسش اساسی این است که چرا فلسفه جدا شد و حال چگونه باید آن را
باز گرداند؛ وقتی ما از علم و تکنولوژی و رابطه آن با فلسفه صحبت می کنیم، می توانیم آن
را به دو قسمت تقسیم کنیم، یک مسئله تحقیقات علمی است و دیگر کاربرد یافته های
علمی در عمل. آنچه موجب جدایی شد، خود متدولوژی علمی بود که تلاش کرد از فلسفه
با کمک خود فلسفه بی نیاز شود (یعنی بخشی از فلسفه علم). کسانی که در علم کار
می کردند تأمل بودند که یافته های علمی باید تجربه پذیر و ابطال پذیر باشد؛ یعنی ظاهراً
چیزی دیگر لازم نبود و گویی وقت تلف کردن بود.

بنابراین دانش پژوه علمی هم آنهایی هستند که علم را در تکنولوژی و عمل به کار
می گیرد؛ به آنچه می نگرند، این است که آیا کاری که ما می کنیم، ما را به دانش می رساند
و آیا این به همین جهت است که آنچه به واقعیت های فراانسانی می پردازد؛ مشکل از این
جا شروع شد که محقق مستقیما وارد تکنولوژی شد و به واقع فلسفه مصنوعی. حال
چگونه می توان این فلسفه را مجددا به این حیطه بازگرداند.

دکتر مجتهدی:

مسئله این است که ما گرفتار مسائل کاذب هستیم؛ بنابراین اولین کار
این است که این مسائل را کنار بگذاریم؛ یکی از راه های درون مسائل کاذب این است که
ما به هیچ وجه مسائل خود را نباید در سطح بین المللی طرح کنیم؛ خود این مسئله کاذبی
است، چون مسائلی که در یونسکوی پاریس در همین زمینه طرح می شود، با مسائل ما
فرق دارد. زبان ما فارسی است و مخاطبان ما کسانی هستند که مسائل مشترک داریم و
آنها هرچه باشد دیگری هستند، حتی شما وقتی کانت، هگل و دکارت هم که درس
می دهید، بالاخره درایران درس می دهید و کسانی که مخاطب شما هستند، ایرانی
هستند و به اصطلاح با یک قرائت ملی و داخلی بحث می شود.

نکته اول آن است که فلسفه کنار گذاشته شده است. فلسفه بیشتر از سایر علوم نیست.
فلسفه اصلاً قدمت ندارد، فن است که قدمت دارد. تغییر دادن مواد طبیعت به نفع انسان
فن است، چه آهن را تغییر شکل بدهند، چه چوب را.

انسان اولیه از لحاظ ماهیت کار با ما هیچ تفاوتی ندارد؛ انسان اولیه ساحر است؛ یعنی بر
اراده خود متکی است؛ یعنی در درون خود اراده می کند. این انسان اولیه فیلسوف نیست.
فیلسوف جدید است و فلسفه هنوز نیامده که خارج شود. فلسفه آینده است. کریستین ولف
آلمانی می گوید: فلسفه امکانات آینده است، پس مسئله انزوای فلسفه مسئله کاذبی
است. مگر فیزیکدان و شیمیدان که گوشه آزمایشگاه مشغول کار عملی خود است، در
کوچه و خیابان کار عملی می کند که ما می گوییم فلسفه را باید اجتماعی کرد. آن اجتماعی
شدن ولگردی است. دانشجویی که در کتابخانه کار می کند، اجتماعی تر است تا آن
دانشجویی که در خیابان پرسه می زند، چون دانشجوی گوشه کتابخانه شریک حیات
فرهنگی جامعه است. او علم تولید می کند. اگر فلسفه در جامعه ما به معنای غربی خود
جایگاهی ندارد، می خواهم بپرسم مگر علم جایگاه دارد. نفع و انتفاع ضابطه علم نیست،
همان طور که ضابطه فلسفه هم انتفاع نیست. یعنی چه که گفته می شود ما باید فلسفه را
جذاب کنیم، این یعنی کشتن فلسفه، همان سختی فلسفه ارزش و صلابت فلسفه است.
فلسفه باید ارزش ها را تعیین کند درست نیست که بگوییم فلسفه باید به جامعه برگردد،
فکر باید به من بگوید که چه چیز مفید است و چه چیز غیر مفید، نه آنکه فایده به من
بگوید فکر چیست؟ اما اینکه جامعه باید به طرف فلسفه بیاید، آرزوی هر کسی است.
تفکر نباید به خیابان برود، جوانان خیابان باید به طرف فلسفه بیایند.

دکتر ضیاء موحد:

خوشبختانه در سال های اخیر نسبت به ۲۵ سال قبل، ما گروه فلسفه
علم داریم و بسیاری از دانشجویان بیشتر از رشته های علوم آمده اند و من دلم می خواهد
بدانم که چرا اینها اکثرا از رشته های مهندسی (که شغل برایشان هست) به رشته فلسفه
آمده اند؟ دلیلشان برای این انتخاب چه بوده است؟ این میراث ابن سینا و فارابی است؛
شما به کشورهای منطقه نگاه کنید و ببینید که نداشتن آدم هایی مثل ابن سینا چه تأثیری
در فرهنگ آنها داشته است. اما امروز مسئله حساس تر شده، زیرا تکنولوژی و بیولوژی و
تولیداتی که به بازار می آید، عنان گسیخته عمل می کند. گزارشی که سازمان ملل چند
سال پیش درباره داروسازی و تکنولوژی فارموکولوژی داد، تکان دهنده است؛ یعنی یکی از
رشته هایی که نه تنها پیشرفت نکرده بود، بلکه بالاترین ضررها را به بار آورده بود؛
قرص هایی به بازار آمد که مجبور شدند با از بین بردن بسیاری از انسان های بی گناه آن را
از بین ببرند. این مسئله به دلیل آن است که میان علم و اخلاق که یکی از فاکتورهای مهم
فلسفه است، چنان جدایی افتاده که دیگر این به حالت اصل درآمده که کسانی که در
رشته های دیگرکار می کنند، با فلسفه آشنایی داشته باشند.

اخیرا تعریفی از روشنفکر داده بودند که روشنفکر کسی است که در یک رشته تخصصی
خوب کار کرده، اما از رشته های دیگر هم اطلاعاتی دارد که این تعریف را باید این طور
کامل کرد که روشنفکر کسی است که در یک رشته تخصصی خوب کار کرد و در فلسفه هم
خوب کار کرده باشد. در حال حاضر، اگر در اینترنت به دپارتمان های فلسفه توجه کنید،
می بینید که فلسفه اخلاق در دست بالا قرار دارد. علت مطرح شدن دوباره کانت، فلسفه
اخلاق او است، زیرا به جد مورد نیاز است، چون تکنولوژی واقعا عنان گسیخته عمل
می کنند؛ بنابراین لازم است با این دید تاجرمآب سوداگرانه را کنار بگذاریم و مسائل را از
دیدگاه های مختلف و با معرفی کردن مفاهیم مختلف فلسفی بررسی کنیم.

دکتر دینانی:

مسائل خوبی مطرح شد. اما با توجه به صحبت های برخی از همکاران،
می خواهم بگویم که فلسفه هیچ وقت در برج عاج نبوده، بلکه همیشه در کوچه
خیابان های آتن و تهران بوده است. اما مسئله مهمی که اینجا مطرح شد، مقایسه میان
علم، فلسفه و تکنولوژی است. علم و تکنولوژی تا حدودی با معیارهایی که در این جلسه
هم به آن اشاره شد، قابل تعریف است. اما تعریف فلسفه کار دشواری است، چون همه
حضار برداشتی از فلسفه دارند. پاسخ این سئوال را خود فلسفه باید بگوید. فلسفه در
مقابل علم و تکنولوژی آدمیزاد است. هیچ کس فیلسوف نیست، چون هیچ کس پرسش
نمی کند و فلسفه یعنی پرسش، آن هم پرسش های اساسی «کیستم؟ چیستم؟ از کجا
آمده ام؟ به کجا می روم؟» این ساده ترین شکل پرسش است. حال آیا علم، تکنولوژی و
حتی اخلاق می توانند به این پرسش ها پاسخ بگویند. اینها سئوال هایی است که بشر
اولیه هم داشته است.

من فقط در دو مورد با آقای دکتر مجتهدی اختلاف دارم؛ یکی آن که ایشان گفتند بشر
اولیه فیلسوف نبوده. من می خواهم بگویم بوده و دیگ

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.