پاورپوینت کامل پلورالیزم دینی از منظر امام خمینی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پلورالیزم دینی از منظر امام خمینی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پلورالیزم دینی از منظر امام خمینی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل پلورالیزم دینی از منظر امام خمینی ۱۱۹ اسلاید در PowerPoint :

۱۲

پلورالیزم(۱) در واژگان لاتین، به معنی کثرت و تکثرگرایی است، و
وقتی به دین اضافه می شود، مقصود از آن کثرت ادیان است و در
اصطلاح از آن به حقانیت ادیان متکثر و متعدد اراده می شود؛ به این
معنی که در هر زمانی بشریت نه یک دین خاص حق، بلکه دین ها و
صراط های حق و مستقیمی دارد که بر هر کدام از آن ها متدین و ملتزم
باشد، تفاوتی نمی کند؛ مثلاً آیین یهودیت، مسیحیت، زرتشتی،
هندوئیسم در عرض هم آیین های حق الهی به شمار می آیند.(۲) این
تئوری در سده های پیشین در شاخه های عرفان به صورت کلی مطرح
بوده است، اما در نیم قرن پیش، جان هیک در آیین مسیحیت آن را
مطرح و زنده کرد(۳) و در دو دهه اخیر در ایران اسلامی توسط بعضی
روشنفکران مسلمان ترویج شد. از آنجا که بحث پلورالیزم دینی در عصر
امام خمینی (قده) پیش و پس از انقلاب، به صورت یک مسئله مطرح
نبوده است، ایشان نیز به صورت جدی و اصلی آن را مطرح نکرده است و
تنها به صورت ضمنی و اجمالی در بعض آثارش، اعم از مکتوب و
سخنرانی، آورده است که بدان اشاره می شود.

۱. اسلام آیین همه انسان ها

لازمه تئوری پلورالیزم دینی، حقانیت ادیان مختلف و توجه آن ها به
همه انسان هاست، به این صورت که اسلام یا مسیحیت، اختصاصا بر
همه انسان ها شامل نمی شود، بلکه ادیان دیگر نیز متوجه بشریت است؛
چنان چه اسلام به همه انسان ها خطاب و تکلیف دارد، آیین مسیحیت
نیز به همه انسان ها توجه کرده است. انسان ها در مقام پاسخ به دعوت
ادیان مجاز و آزادند که هر دینی را انتخاب کنند.

اما نظریه انحصار دین حق به آیین خاص، این لازمه را بر می تابد و
معتقد است که زمان خطاب ادیان دیگر به انسان ها منقضی شده است و
تنها دین خاص این صلاحیت و حقانیت را داراست که از همه انسان ها
دعوت کند که تنها به این آیین بگروند.

امام خمینی در جاهای متعدد بر این مسئله تأکید داشته است؛ چنان
که می گوید: «اسلام این طور نیست که یک مملکت
داشته باشد به اسم ایران مثلاً، یا به اسم عراق یا به اسم کذا، این جورها
نیست، تمام عالم تحت نظرش است، یعنی نظر اسلام به این بوده است
که بشر بسازد، تمام بشر را، هیچ قوم و خویشی با یک قطری دون قطری
ندارد. با شرق یا غرب، با شمال، جنوب، با جایی هیچ قوم و خویشی
ندارد. یک دین الهی است. همان طوری که خدای تبارک و تعالی خدای
همه است، نه خدای شرقی ها و مسلمان ها یا غربی ها یا مسیحی ها یا
یهودی ها، این طور نیست، خدای همه است و مال همه؛ یعنی [اسلام[
آمده است که همه بشر را به این صورتی که می خواهد درآورد، به یک
صورت عادلانه درآورد».(۴)

امام در جای دیگر تصریح می کند که عمومیت اسلام و رویکرد مردم به
آن، یک حکم و وجوب عقلی است: «ما گواه از خرد داریم بر این که قانون
اسلام امروز هم برای تمام بشر قانون است و باید همه بر آن به ناچار
گردن نهند.»(۵)

۲. درستی و حقانیت مسحیت در عصر خود

از منظر آیین مقدس اسلام و نظریه انحصار صراط مستقیم به اسلام،
ادیان آسمانی پیشین در عصر و وقت خود یک آیین الهی و آسمانی
محسوب می شدند و انسان های آن اعصار می باید به آیین و پیامبر وقت
می گروید؛ مثلاً در عصر حضرت موسی(ع) تکلیف مردم اقبال به آیین
آن حضرت بود. با ظهور حضرت عیسی(ع) تکلیف مردم به اقبال به
شریعت آن حضرت تغییر یافت؛ به دیگر سخن، با ظهور پیامبر جدید
مثل حضرت عیسی آیین حضرت موسی ظرف و زمان حقانیت خود را
پایان یافته تلقی می کند و به تعبیر کلامی و تفسیری آیین موسی نسخ
شده است. با ظهور پیامبر اسلام(ص) نیز شرایع پیشین از جمله شریعت
حضرت عیسی و موسی نسخ شده و پیروان آن باید به آیین حضرت
محمد (ص) روی آورند. به دیگر سخن، درستی و حقانیت شرایع پیشین
در عصر خود درست و در زمان ظهور اسلام به سر آمده است.

حضرت امام در این باره با اشاره به رسوخ تحریفات در مسیحیت
می گوید: «آقایان خیال می کنند مذهب مسیح آنی است که حالا دست
ماست، البته در زمان خودش درست بوده».(۶)

۳. مسیحیت منسوخ

حضرت امام در عبارت دیگر با تصریح به منسوخیت مسیحیت و
اکتفای آن به موعظه و ورد می گوید: «مسیحیت هم ـ این مسیحیت
منسوخ ـ این جور است، مسیحیتی که نسخ شده است.»(۷)

۴. یهودیت و نصاری منطبق بر مغضوبین و ضالین

در سوره حمد پیامبر اسلام(ص) و مسلمانان از خداوند می خواهند که
آنان را به «صراط مستقیم» هدایت نماید و در مقام تبیین و توضیح
«صراط مستقیم»، آیه بعدی خاطرنشان می سازد که نه راه غضب شدگان
و نه گمراهان.

«اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِیمَ * صِرَاطَ الَّذِینَ أَنْعَمْتَ عَلَیْهِمْ غَیْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَیْهِمْ وَلاَ
الضَّآلِّینَ».

در تفاسیر روایی ذیل آیه فوق روایتی وارد شده است که مقصود از
«المغضوب علیهم»، یهود و مقصود از «الضالین» مسیحیت است. لازمه
این روایت و تفسیر این است که آیین مسیحیت و یهودیت خارج از
صراط مستقیم قرار دارند، بر خلاف ادعای برخی که از همگامی یهود و
مسیحیت در صراط مستقیم سخن می رانند.

حضرت امام با اشاره به این آیه شریفه و روایت می گوید: «در یک
روایتی هست ـ من نمی دانم وارد است یا نه ـ هست، می گویند، نقل
می کنند که قضیه مغضوبین علیهم، بر حسب قول مفسرین، عبارت از
یهود است و ضالین عبارت از نصارا».(۸)

۵. پیامبران و شرایع پیشین مظهر پیامبر و شریعت اسلام

در فلسفه و عرفان مبرهن شده است که اولین صادر و وجود ممکن
حقیقت محمدیه است و وجودات ممکن دیگر در عالم عقول و اعیان از
وجود حقیقت محمدیه نشأت گرفته اند. شرایع و کتاب های آسمانی سایر
پیامبران نیز از حقیقت محمدیه دریافت می شود، پس حضرت
محمد(ص) اولین و کامل ترین جانشین و واسطه وجود و فیض الهی
است و شریعت وی نیز مبدأ و کامل ترین شریعت و سایر شرایع مظهر و
چکیده آن خواهد بود.

حضرت امام در آثار عرفانی خویش به صورت متعدد به این نکته تأکید
داشته است؛ چنان که در جایی می نویسد: «و فی الشرایع شریعته اکمل و کمال
شریعته بالولایه و نسبه شریعته الی سایر الشرایع کنسبته الی صاحب الشرایع فشریعته واقعه
تحت دوله اسم اللّه الذی کان حکمه ابدیا و ازلیا. فان سایر الشرایع ایضا مظاهر شریعته و
شریعته کمال سایر الشرایع».(۹)
«فاعیانهم مظاهر عینه فی الحضره العملیه و اعیانهم الخارجیه مظاهر هویته التی هی
الفیض المقدس و النفس الرحمانی و کل الشرایع مظاهر شریعته فهو خلیفه اللّه ازلا و
ابدا».(۱۰)

۶. اسلام آیین ناب و کامل

یکی از راهکارهای تشخیص دین ناب و کامل تحلیل و بررسی
آموزه های آن و مقایسه و تطبیق آن با ادیان دیگر است تا در پرتو
مقایسه و تطبیق، میزان کاملیت و ناب بودن دین روشن شود. امام
خمینی با توجه به این راهکار و تحلیل و مقایسه اسلام نسبت به یهود و
مسیحیت ناب، کاملیت اسلام را اثبات می کند. وی ملاک کاملیت و
برتری دین را در سه عرصه بیان می دارد.

۱. آموزه های اعتقادی و معرفتی

۲. اخلاق

۳. اعمال فردی و اجتماعی

از آنجا که مسیحیت در اصل اعتقاد به آفریدگار متعال، به دلیل اعتقاد
آنان به تثلیت (اقانیم ثلاثه: خدا، روح القدوس و عیسی) دچار مشکل
هستند و کتاب اصلی انجیل، محّرف بلکه مفقود شده است، از این منظر
با اسلام قابل مقایسه نیستند.

در عرصه اخلاق نیز مسیحیت اخلاق سازشگارانه را ترویج می دهد که
مورد سوء استفاده حاکمان جور قرار گرفته است.

در عرصه اعمال فردی و اجتماعی نیز نوعا فاقد اصول و راهکارهای
خاصی است و عبادت را به ساعت خاص یکشنبه در کلیسا اختصاص
داده است. برخلاف آیین مقدس اسلام که مشتمل بر اصول ارزشی و
اخلاقی و عبادات های مستمر و احکام و دستورهایی فردی، اجتماعی،
سیاسی، اقتصادی و نظامی است که از این حیث یک آیین متکامل و
کامل به حساب می آید.

با مقایسه اجمالی اسلام و مسیحیت برتری اسلام نمایان می شود.
امام خمینی برتری و کاملیت اسلام را یک بدیهی می انگارد(۱۱) و در
تقریر آن می نویسد: «پس از آن که می دانیم با علم ضروری که شریعتی
از جانب حق تعالی در بین بشر باید باشد و رجوع نماییم به شرایع معموله
در بین بشر که عمده آن ها سه شریعت است:یکی شریعت یهود و دیگر
شریعت نصارا و دیگر شریعت اسلام، می بینیم بالضروره که شریعت
اسلام در سه مقام ـ که اساس شرایع و مدار تشریع بر آن است، که یکی
راجع به عقاید حقه و معارف الهیه و توصیف و تنزیه حق و معاد و کیفیت
آن و علم به ملائکه و توصیف و تنزیه انبیا (ع) که عمده و اصل شرایع
است، و دیگر راجع به خصال حمیده و اصلاح نفس و اخلاق فاضله ؛ و
سوم راجع به اعمال قالبیه فردیه و اجتماعیه، سیاسیه و مدنیه و غیر آن ـ
کامل تر از دیگران است. بلکه هر منصف بی غرض نظر کند می یابد که
طرف نسبت با آن ها نیست و در تمام دوره زندگانی بشر، قانون و شریعتی
که به این اتقان باشد و در تمام مراحل دنیایی و آخرتی کامل و تام باشد
وجود نداشته، و این خود بزرگ ترین دلیل بر حقانیت آن است.
اثبات حقیقت دین اسلام احتیاج به هیچ مقدمه ندارد، جز نظر کردن به
خود آن و مقایسه بین آن و سایر ادیان و شرایع در جمیع مراحلی که
تصور می شود احتیاج بنی الانسان از معارف حقه و ملکات نفسانیه، تا
وظایف نوعیه و شخصیه و تکالیف فردیه و اجتماعیه(۱۲)».

دلایل نقلی و عقلی امام خمینی در نقد پلورالیزم

پیش تر گفته شد که مسئله پلوالیزم دینی به صورت مسئله و مستقل
مورد اهتمام امام قرار نگرفته و به صورت ضمنی بدان پرداخته است. از
مطالعه آثارشان می توان دلایل ذیل را در نقد پلورالیزم دینی استخراج
کرد که اشاره می شود.

امام برای اثبات جاودانگی اسلام و توجه آن به همه بشریت ـ که لازمه
آن عدم جاودانگی و توجه سایر ادیان به همه بشریت است ـ به چند آیه
شریفه استشهاد می کند و در صدر استدلال خود می گوید: «در قرآن کریم
گواهی هایی است بر این که قرآن و احکام اسلام برای همیشه و همه توده
بشر است که ما بعضی از آن ها را در اینجا می آوریم».

۱. «وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ
حَمِیدٍ(۱۳)» این که قرآن کتابی است که از هر گونه بطلان و آفت از هر جهت
مصون است، دلیل بر جاودانگی آن است.

۲. «وَأَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقا لِمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَمُهَیْمِنا عَلَیْهِ فَاحْکُم
بَیْنَهُم بِمَا أَنْزَلَ اللّه ُ(۱۴)»

۳. «وَمَن یَبْتَغِ غَیْرَ الاْءِسْلاَمِ دِینا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِی الآخِرَهِ مِنَ الْخَاسِرِینَ»(۱۵)

امام در تقریر آیه فوق می گوید: «اگر دین دیگری غیر از اسلام می آمد،
این آیه درست نمی شد(۱۶)».

از کلام امام بر می آید که اسلام در آیه شریفه برخلاف پندار بعضی
طرفداران پلورالیزم، به معنای تسلیم در برابر خدا یا هر دینی نیست،
بلکه مقصود دین اسلام است؛ علاوه بر آنکه غیر از اسلام دینی نخواهد
آمد و اسلام یگانه دینی است که مورد قبول الهی است.

۴. «وَلَن تَجِدَ لِسُنَّتِ اللّه ِ تَحْوِیلاً».(۱۷)

امام در توضیح آیه و انطباق آن بر آیین مقدس اسلام می گوید:

«هرگز نمی یابی از برای دستور خدا تبدیل و تغییری و این دلیل
همیشگی سنت و دستور خدایی است.»
۵. «تَبَارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَی عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرا»(۱۸).

۶. «إِنْ هُوَ إِلاَّ ذِکْرَی لِلْعَالَمِینَ»(۱۹).

۷. «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلاَّ رَحْمَهً لِلْعَالَمِینَ»(۲۰).

در سه آیه اخیر نبوت پیامبر اسلام(ص) برای همه جهانیان معرفی
شده است که آن شامل اهل کتاب و پیروان ادیان دیگر نیز می شود و این
با پیام پلورالیزم سازگار نیست. حضرت امام در توضیح آیات فوق
می گوید:

«در این آیات و بسیاری دیگر که به این مضمون وارد است، خدا پیغمبر
اسلام را بیم دهنده و رحمت برای تمامی جهانیان خوانده و قرآن را
تذکره و قانون همه جهانیان قرار داده و شک نیست تمام افراد بشر در هر
دوره پیدا شوند و در هر کشوری زیست کنند از جهانیان هستند.
پس به موجب این آیات پیغمبر برای همه قانون آورده و اسلام قانون
همه جهانیان است، هر کس باشد و هر وقت باشد و هر جا باشد.
اگر قانون برای یک زمان یا یک گروه باشد، تخلف از آن برای دیگر
مردم بیمی ندارد و عمل کردن به آن از نیکی ها نیست تا پیغمبر
بیم دهنده همه جهانیات و رحمت برای همه عالمیان باشد و قرآن تذکره
برای همه عالم باشد.»(۲۱)

با توجه به آخر استدلال امام می بینیم که وی با اشاره به آیه «نذیرا
للعالمین» که پیامبر اسلام(ص) را بیم دهنده همه مردم توصیف می کند،
درصدد بیان این نکته و استدلال ظریف است که صدق بیم و نذیر بودن
حضرت محمد(ص) برای همه جهانیان با نظریه پلورالیزم دینی سازگار
نیست، چرا که در این نظریه هر پیامبر تنها بیم دهنده پیروان و امت
خویش است، اما چون قرآن حضرت محمد(ص) را نذیر برای همه
جهانیان معرفی کرده است. این معنا با شمول آن به پیروان ادیان دیگر
تحقق می یابد و این به معنای برنتافتن حقانیت ادیان دیگر از منظر
قرآن کریم است که حضرت امام به این نکته ظریف تفطن داشته است.

۸. «مَا کَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِن رِّجَالِکُمْ وَلکِن رَّسُولَ اللّه ِ وَخَاتَمَ النَّبِیِّینَ».(۲۲)

آیه فوق هشتمین آیه ای است که حضرت امام بر اثبات حقانیت اسلام
و جاودانگی آن استدلال کرده است و در تقریر آن می گوید:

«در این آیه خدا ختم پیغمبری را پیغمبر اسلام اعلان کرده، سپس
قانون آسمانی و دستور خدایی که باید به وسیله پیغمبران بیابد، دیگر
برای بشر نخواهد آمد. پس معلوم شد که قانون اسلام که آخرین قوانین
خدایی است، به حکم این آیه برای همیشه و همه توده بشر خواهد
بود.»(۲۳)

۹. «الأسلام یعلو و لایعلی علیه».(۲۴)

امام (قده) با اشاره به نقاط قوت و برتری اسلام در سه عرصه ۱.
اعتقادات ۲. اخلاقیات ۳. اعمال فردی و اجتماعی ـ که تفصیل آن ها
پیش تر گذشت ـ یکی از معانی حدیث فوق را همین معنا ذکر می کند که
لازمه اش گرویدن پیروان ادیان دیگر به اسلام می باشد، چنان که
می گوید:

«این یکی از معانی حدیث شریف است که می فرماید: «الاسلام یعلو و
لا یعلی علیه»؛ زیرا که هر چه عقول بشر ترقی کند و ادراکات آن ها زیاد
گردد وقتی به حجج و براهین اسلام نظر کنند، پیش نور هدایت آن
خاضع تر شوند و حجتی در عالم غلبه بر آن نکند.»(۲۵)

۱۰. حدیث تفسیر مغضوبین و ضالین به یهود و مسیحیت

در صفحات پیشین اشاره رفت که حدیثی در تفسیر و انطباق
مغضوبین بر یهود و مسیحیت نقل شده است که لازمه آن انقضای
حقانیت آن دو آیین است و گرنه، یعنی در صورت بقای حقانیت آن،
حدیث فوق بی معنا خواهد بود.

۱۱. دلیل عقلی

امام خمینی برای اثبات حقانیت منحصره اسلام، نخست به ضرورت
دین و بعثت پیامبران و ناکارآمدی عقل اشاره می کند. از سوی دیگر
تأکید می کند که خداوند در طول تاریخ شرایع و پیامبران متعددی فرو
فرستاده است که آخرین آن، آیین مقدس اسلام است.

عقل انسان به دلیل کرانمندی خود، به لزوم اقبال به پیام های آسمانی
حکم می کند؛ از سوی دیگر در مقام تعیین و انتخاب یک دین از میان
ادیان و شرایع مختلف آسمانی به عنوان دین کامل و برتر به دنبال ملاک
و تحلیل و مقایسه شرایع مختلف با یکدیگر است.

در این مقام یعنی مقام بررسی و مقایسه ادیان با یکدیگر عقل به قوت
و برتری اسلام حکم می کند. توضیح آن در صفحات پیشین گذشت. لذا
انتخاب آیین اسلام یک حکم عقلی است. کلام امام نیز پیش تر گزارش
شد.

عذاب یا نجات اکثریت مردم؟

یکی از دستاویزهای مهم طرفداران پلورالیزم دینی ادعای لزوم عذاب
اکثریت مردم در جهنم بنابر نظریه انحصارگرایی دینی است، چرا که
لازمه حقانیت یک دین مثل اسلام، باطل و ناحق انگاری ادیان دیگر و
به تبع آن حکم به ضلالت و گمراهی پیروان ادیان مختلف است که
لازمه آن نیز عذاب آنان در جهنم خواهد بود.

با توجه به این که از زمان آدم تا حال یک دین اکثریت مردم را به خود
اختصاص نداده است، لازم می آید که اکثریت مردم جهان در دین باطل
و به تبع در عذاب و گمراهی باشند.

اما اگر نظریه کثرت گرایی دینی را بپذیریم ادیان مختلف در عرض هم
حق و پیروانشان نیز هر کدام در صراط مستقیم و هدایت گام بر می دارند
که لازمه آن نجات اکثریت در پرتو پلورالیزم دینی است.

این اشکال را جان هیک فیلسوف دین معاصر غرب طرح و تقویت
کرده است.(۲۶) بعضی از معاصران نیز آن را پذیرفته و به تبلیغ آن
پرداختند.(۲۷)

در نقد این اشکال باید گفت طراحان اشکال فوق بین هدایت و صراط
مستقیم و معذوریت و حجت نتوانستند فرق قایل شوند، چرا که نظریه
انحصارگرایی دینی تنها هدایت، دین حق و صراط مستقیم را مدعی
است که در یک آیین منحصر شده است، اما پیروان ادیان دیگر یا
انسان هایی که اصلاً نام دین را نشنیده اند، دو فرض و تصویر وجود دارد،
فرض اول، فرض معذوریت و دست یافتن آنان به حجت است که در پرتو
آن از اهل نجات وره یافته گان خواهند بود. فرض دوم که به صورت عناد و
علم اختصاص دارد، فرض عذاب خواهد بود. پس لازمه انحصارگرایی
دینی عذاب اکثریت نخواهد بود.

توضیح بیشتر این که با مطالعه احوالات انسان ـ چنان که امام نیز
اشاره داشتند ـ انسان های خارج از دین و صراط حق را می توان به چهار
طیف تقسیم کرد.

انسان شماره اول، انسان های ابتدایی هستند که به دلیل زندگی در
مناطق محروم و دور دست، اصلاً نام خدا و دین را نشنیده اند. لذا پیرو
هیچ دینی نیز نیستند. این انسان می تواند انسان نیکوکار، با اخلاق
حسنه و به تعبیری پیرو عقل و فطرت درونی باشد. وضعیت چنین
انسانی در قیامت از منظر حکمت و فلسفه اسلامی سعادت و خوشبختی
مادی و حیوانی خواهد بود، به این معنا که این انسان چون از معارف
عقلی و کمالی اطلاع ندارد، نمی تواند به سعادت عقلی و مجرد در قیامت
نایل آید، بلکه سعادت وی سعادت مادی خواهد بود که زندگانی دلخواه از
حیث امکانات معیشتی مادی و درخور خود در قیامت خواهد داشت. این
زندگانی نیز محصول بروز و ظهور ملکات اخلاق نیکوی وی است.

انسان شماره دوم، همان انسان شماره اول است با این فرض که به جای
اخلاق نیکو، دارای اخلاق ناروا، زشت است و منقاد احکام عقل و فطرت
خویش نیست، در دنیا انسانی ضد اخلاق و ظالم و فردپستی بوده است.
چنین انسانی در آخرت در پرتو ظهور ملکات اخلاقی خویش به عذاب
مادی گرفتار خواهد شد.

انسان شماره سوم، انسانی است که اسم دین و خدا را شنیده و به یکی از
ادیان منسوخ مانند یهودیت یا مسیحیت ملتزم است. با این فرض که
حداقل به حکم فطرت خویش و همچنین احکام دین خود پای بند و
عامل باشد. این انسان نیز در پرتو تجلی ملکات اخلاقی خویش در
آخرت از سعادت مادی متنعم خواهد بود.

انسان شماره چهارم، انسان شماره سوم است با این تفاوت که تنها اسم
دین و آیین را ح

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.