پاورپوینت کامل غرب و جنگ آخرالزمان ۹۹ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
1 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل غرب و جنگ آخرالزمان ۹۹ اسلاید در PowerPoint دارای ۹۹ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل غرب و جنگ آخرالزمان ۹۹ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل غرب و جنگ آخرالزمان ۹۹ اسلاید در PowerPoint :

۲

اشاره

توطئه ای بزرگ در کار است و عده ای سلطه گر و ماجراجوی
صهیونیست به بهانه وجود پیشگویی های دینی یهودی،درباره رویارویی
نهایی با مسلمانان،با همکاری مسیحیان افراطی دست راستی در
تدارک جنگی سهمگین با کشورهای اسلامی هستند. گرچه دولت
آمریکا و در رأس آن سیاست مدارانی چون بوش ،بلر و شارون،از حامیان
اصلی این توطئه محسوب می شوند،اما با پوشش فریب کارانه ای از قبیل
حمایت های ظاهری از مسلمانان غیربنیادگرا،برگزاری انواع
کنفرانس های اسلامی و … دست های پلید کهنه کاران سیاست
آمریکا،انگلیس و اسرائیل را در این توطئه از دید تحلیل گران
سطحی نگر پنهان ساخته،در حالی که اندکی تأمل در فعالیت سازمان
جاسوسی سیا، موساد و اینتلیجنت سرویس،نفوذ دیرین و عمیق آن ها در
کشورهای اسلامی،و بالاخره نقش آن ها در پیدایش انواع جریان های
تندروی مذهبی منحرف(مثل وهابیت)و تروریستی(طالبان)در منطقه،و
تأثیر تعیین کننده ای که این جریانات در روابط کشورهای اسلامی،با
دولت های غرب ایجاد می کنند،را مشخص می سازد که از این
طریق،تنها منافع استعمارگران تأمین می گردد. امید است با درایتی
شایسته از سوی عموم مسلمانان حقیقی ، یهودیان واقعی و مسیحیان
مذهبی،این توطئه خانمان سوز افشاء و خنثی گردد،تا برای مقابله با
بی عدالتی ها و نابسامانی ها و هم چنین توطئه ها، نیازی به جنگ و
خونریزی نباشد.

ولی اینک، صداهای هواخواه جنگ،دارد بلندتر می شود. مدرسه های
انجیلی بسیاری در سراسر آمریکا، اصول مشیت الهی گرایی و
خداشناسی جنگ آخرالزمان یا هارمجدون(آرماگدون)را بر پایه پرستش
اسرائیل تعلیم می دهند. دیل کراولی، کشیش پروتستان مقیم
واشینگتن دی سی و یکی از پایه گذاران مجمع ملی سخن پراکنان
مذهبی ، در این باره می گوید:”مدرسه هایی مانند مؤسسه انجیلی
لوس آنجلس،و حدود ۲۰۰ مؤسسه دیگر، دانشجویان را به سراشیبی تند
مشیت الهی گرایی و پرستش اسرائیل می رانند. “حتی گفته
می شود:تعداد قابل توجهی از استادان و دانشجویان، کتاب اسکوفیلد،یا
یکی از مهم ترین منبع مشیت گرایی مسیحی را می خوانند،و به
آرمان های هارمجدون یا جنگ هسته ای آخرالزمان اعتقاد دارند. در
حال حاضر،در مدرسه های آموزش انجیلی،حدود ۰۰۰/۱۰۰ دانشجو
تحصیل می کنند. این دانشجویان پس از فراغت از تحصیل، کشیش
پروتستان می شوند، به میان مردم می روند و دیدگاه های نظریه
مسیحیت صهیونیستی را تبلیغ می کنند؛ یا این که خودشان، مدرسه های
آموزش انجیل را به راه می اندازند و در آن ها مشغول تدریس آموزه های
انجیلی آخرالزمانی می شوند. آگاه شدن از کار این مسیحیان جنگجو،که
یک جنگ هسته ای محتوم و گریزناپذیر را تبلیغ می کنند، باید خود به
منزله آماجی برای مردان و زنان صلح خواه درآید،چون روشن می سازد
وظیفه ای که در برابر ما قرار دارد، بس سنگین است. در واقع،همه مردم
صلح خواه به جای این که در این باره ساکت بنشینند،لازم است با
بلندکردن صدای خود برضد اتحاد میان دولت اسرائیل و مسیحیان
جنگجوی دست راستی ایالات متحده آمریکا، به بهترین و مؤثرترین
صورت از یک هارمجدون (جنگ)هسته ای جلوگیری کنند.

گریس هال سل در کتاب تدارک جنگ بزرگ ،که به شیوه ای روان و
جذاب در سال ۱۹۸۹/۱۳۶۸ به نگارش درآمده،زوایای آشکار و پنهان
توطئه ای که از آن در سطور پیش از این،یاد کرده ایم،را با نقادی به میان
آورده،که اینک بخش هایی از آن را به منظور دست یابی به عمیق
توطئه،مرور می کنیم،و سپس خود نقدی دیگر بر آن افزوده ایم:

استارت جنگ بزرگ

هال لیندسی در کتاب:زمین، سیاره بزرگ مرحوم،که در حدود ۱۸
میلیون نسخه از آن،به فروش رفته،و در سراسر دهه ۷۰ پرفروش ترین
کتاب بوده، اعلام می دارد که خداوند از پیش مقرر فرموده که ما به یک
جنگ(هارمجدون)هسته ای دست بزنیم.لیندسی می گوید:که ما باید
هفت مرحله یا هفت مشیت الهی را از سربگذرانیم که یکی از آن ها، نبرد
هراس انگیز هارمجدون است که در آن همه گونه سلاح های بس
ویران گر هسته ای به کار برده خواهد شد. از آن جایی که این هفت مرحله،
هفت مشیت الهی نامیده می شود،این نظام اعتقادی، مشیت
الهی گرایی،و پیروان آن نظام، هواخاهان مشیت الهی خوانده
می شوند. مشیت الهی گرایی در سراسر ایالات متحده،بیشتر توسط
سیروس اینگرسون اسکوفیلد گسترش یافته. اسکوفیلد، نویسنده
کتاب:انجیل مرجع اسکوفیلد که با تیراژهای چندین میلیونی به فروش
رسیده، تعلیم می دهد که مسیحیان تجدید حیات یافته باید از
هارمجدون استقبال کنند،زیرا همین که آن جنگ آغاز شود،
رستگارشدگان به آسمان ها،عروج خواهند کرد، و ملکوت الهی را
درخواهند یافت.

از سال ۱۹۸۰/ ۱۳۵۹، کشیشان پروتستان در برنامه های تلویزیونی
آمریکایی،که بنا بر تحقیق نیلسن در سال ۱۹۸۵/ ۱۳۶۴،۶۰ میلیون
بیننده آنها را تماشا می کردند، شروع کردند به متقاعد کردن مردم که لازم
نیست در راه صلح بکوشند، بلکه به جای آن باید جنگ را بخواهند،زیرا
که خواست خداست. این کشیشان می گفتند که خداوند از ازل مقرر
فرموده که مردمانی که در این نسل زندگی می کنند،باید به این جنگ
هسته ای دست بزنند. این کشیشان، آیات انجیل و اغلب کتاب حزقیال
نبی ،دانیال نبی و مکاشفات یوحنا را نقل می کردند،تا اثبات کنند که ما
در دوره آخرالزمان هستیم. آن ها هرگز این را به یاد کسی نمی آورند که
راه و روش عیسی مسیح،بر قدرت نظامی استوار نبود،بلکه با پیام
صلح،ظهور کرد. اینک نیز،نظام اعتقادی کسانی که خداشناسی
هارمجدون را تبلیغ می کنند، بر روی سرزمین انجیلی صهیون و دولت
صهیونیستی اسرائیل متمرکز است،یعنی آن دو را یکی می گیرند. اینان
چون اعتقاد دارند:اسرائیل باید مقر فرود آمدن، دومین ظهور مسیح
باشد، سعی دارند پرستش سرزمین اسرائیل را به یک آیین مذهبی بدل
سازند.

جنگ آخرالزمان مسیحیان صهیونیست،در مجدو روی می دهد. در
زمان های قدیم، مجدو شهر بسیار مهمی بود. این شهر در محل تقاطع
دو جاده مهم استراتژیک نظامی و کاروان رو قرار داشت، جاده ماریس
یعنی جاده باستانی ساحلی که مصر را از راه مجدو به دمشق و مشرق
مربوط می ساخت،از این دره می گذشت،از این رو،این محل همیشه
میدان جنگ بوده است. حتی،برخی از تاریخ نویسان،اعتقاد دارند که در
اینجا،بیش از هر جای دیگر در جهان، جنگ روی داده. فاتحان
کهن،همیشه می گفتند هر فرماندهی که مجدو را داشته باشد،می تواند در
برابر همه مهاجمان پایداری کند.

در صحیفه یوشع بن نون،یعنی در باب ۱۲، آیه ۲۱،آمده که چگونه
یوشع و اسرائیلیان در اینجا،کنعانیان را شکست دادند،و در کتاب داوران،
باب چهارم و پنجم آمده که دو قرن پس از آن،نیروهای اسرائیلی در زیر
فرماندهی دبوره و باراق در نبردی بر سیسّرا، سردار کنعانیان،چیره
شدند،و بعد چنان که می دانیم،سلیمان نبی این شهر را مستحکم
ساخت،و به مرکزی برای اسب ها و ارابه هاهایش بدل کرد. جالب این
که،نزدیک به پایان نخستین جنگ جهانی(۱۹۱۸/۱۲۹۷)، ژنرال
انگلیسی آلن بی، درست در همین جا،یعنی،در مجدو به پیروزی قاطعی
بر ترک های عثمانی دست یافت.

کلمه عبری هار یعنی کوه که با مجدو، هارمجدو را می سازد. واژه
هارمجدون تنها یک بار در انجیل ثبت شده،و این همانی است که در
کتاب مکاشفه یوحنا، باب شانزدهم، آیه ۱۶ آمده که چنین است:”و
ایشان(مسیح)را به موضعی که آن را در عبرانی هارمجدون می خوانند،
فرود می آورد. “هنگامی که مسیح دوباره به زمین یا هارمجدو بازگردد،و از
آسمان ها به ارض اورشلیم نزول کند، همه تاریخ به یک معنی،توسط
خداوند رقم می خورد،و چون همه تاریخ مربوط و متمرکز است بر امت
اسرائیل که تخم چشم و برگزیده محبوب خداوندند،از این جهت،در نبرد
بزرگ آخرالزمان، خداوند با نزول مسیح و به کمک یهودیان،دوباره زمام
تاریخ بشر را به دست خود می گیرد.

به عقیده مسیحیان صهیونیست در زمان این جنگ بزرگ جهانی، و
در هنگامی که مسیح بازگردد،همه بدکاران را به هلاکت خواهد رساند و
درست کارانی که باقی خواهند ماند،اعم از نیکوکاران،چه یهودی و چه
مسیحی،به درون سلطنت هزار ساله مسیح فراخوانده می شوند،و مسیح
به عنوان پادشاه پادشاهان،به مدت هزارسال در زمین حکمرانی خواهد
کرد. مسیحیان صهیونیست عقیده دارند،وقتی مسیح ظهور کند،
مسیحیت و یهود، دوباره با هم متحد خواهند شد.

پیشتازان توطئه

رونالد ریگان به عنوان یک مسیحی صهیونیست،زمانی که فرماندار
ایالت کالیفرنیا بود،گفت:ابتدا، یهودانی که به خدا ایمان نداشته باشند،به
کنار و گوشه های جهان پراکنده می شوند،اما خدا آن ها را فراموش
نمی کند،بلکه پیش از بازگشت پسر خدا، خدا آن ها را دوباره در اسرائیل
گردهم می آورد،و حتی، جزئیات وسایل حمل و نقل آن ها به اسرائیل هم
در پیشگویی انبیا آمده،او می گفت که بعضی از یهودیان با کشتی به
اسرائیل و دیگران،به صورت کبوتر به لانه باز می گردند. به عبارت
دیگر،آنها با کشتی یا هواپیما برمی گردند،و در طی یک دوره کوتاه،امتی
دوباره به دنیا خواهد آمد.

ریگان در سال ۱۹۸۰/۱۳۵۹ به عنوان یکی از نامزدهای ریاست
جمهوری، باز هم درباره هارمجدون صحبت کرد. او در مصاحبه با
روحانی انجیلی جیم باکر از شبکه تلویزیونی پی.تی.ال گفت:ممکن
است ما همان نسلی باشیم که هارمجدون را می بیند. ریگان در سه نوبت
در سال های ۱۹۸۲ تا۱۹۸۴/۱۳۶۱ تا۱۳۶۳،برای بنگاه های
سخن پراکنی مذهبی ملی که اکثریت بسیار بالای آنان را،هواخواهان
مشیت الهی تشکیل می دهند و معتقد به نزدیک شدن یک جنگ
هسته ای هستند،در باره هارمجدون سخنرانی کرد.

جیمز میلز در ۱۹۸۳/ ۱۳۶۲ در مقاله ای سخنان ریگان را به گونه ای
دیگر تأیید می کند و می نویسد: هارمجدون، در دنیایی که خلع سلاح
شده باشد، نمی تواند تحقق پذیرد،آن هم در دنیایی که همه ملت ها
دارند،سلاح های بیشتر و بیشتری می سازند،اما چون هیچ کدام از آن ها
بیشتر و سریعتر از ایالات متحده سلاح نمی سازند،پس آمریکا
شایستگی رهبری جنگ آرماگدون را دارد.

گریس هال سل در کتاب خود می نویسد:مسیحیانی که در گشت
مسافرتی اول همسفر من بودند، مسیحیانی که تجدید حیات یافته
بودند، با پذیرفتن تصور ذهنی امت برگزیده ناگزیر بودند تصور ذهنی
امت نابرگزیده را هم بپذیرند. آن ها این امت های برگزیده و نابرگزیده را
در نظام اعتقادی خودشان قرار می دادند که به موجب آن، یهودیان در
فلسطین هستند و مسیحیان و مسلمانان بومی که قرن ها در فلسطین
زندگی کرده اند،از فلسطین خارج اند، حتی اگر هم عملا” در آنجا مقیم
باشند،باز هم از آنجا غایب اند و نامرئی هستند. وی هم چنین
می نویسد:در گشت مسافرتی دوم، من درک بهتری پیدا کردم از این که
چرا میلیون ها مسیحی انجیلی بنیادگرای آمریکایی،اعتقاد دارند که
خداوند یهودیان را دوست دارد نه عرب ها را. زیرا در این سفر با کسی
هم سفر بودم که می گفت:وقتی خداوند جهان را خلق می کرد، برکت
خاص خود را نسبت به یهودیان ابراز کرد. به این دلیل یهودیان،با
غیریهودیان،فرق دارند و از آنان برترند. از این رو اعتقاد دارند که پیش از
هر چیز، خداوند خواستار آن است که یهودیان مالک ارض قدس
باشند. در واقع،درباره این که چه کسانی مالک ارض قدس باشند، خداوند
خود مسئله را حل کرد. خداوند همه این سرزمین را به یهودیان وعده
داد. به دیگر بیان، خداوند همیشه امت خود،یعنی:یهودیان را زیر نظر
دارد،و لذا،مسیحیان صهیونیست وظیفه خود می دانند که یهودیان یا
امت برگزیده خدا را برکت دهند،و از آن ها در کوشش های شان حمایت
کنند و با آن ها همگامی نمایند.

کنفرانسی سیاسی

گریس هال سل در کتاب تدارک جنگ بزرگ می نویسد:آخرهای ماه
اوت ۱۹۸۵/ ۱۳۶۴ بود که من از واشینگتن دی سی به سوئیس پرواز
کردم تا در نخستین کنگره مسیحیان صهیونیست که در شهر بال
تشکیل می شد، شرکت کنم. من یکی از ۵۸۹ نفری بودم که از ۲۷ کشور
در این کنگره که به ابتکار وزیر سرپرستی سفارت بین المللی مسیحی
اورشلیم تشکیل می شد، شرکت می جستم. من با این امید به این کنگره
رفتم که بتوانم تعریف و سابقه ای از صهیونیسم سیاسی به دست بیاورم.
در مسیر حرکت به سوی شهر بال سوئیس،سابقه مسیحیت صهیونیست
را در ذهنم مرور می کردم:در گذشته یهودیانی بودند،و البته امروز هم
هستند که عمیقا” مذهبی بوده و هستند،و گاه خود را صهیونیست،معرفی
می کردند و می کنند. باز در گذشته، صهیونیست های بی مذهبی بودند،و
امروز هم هستند که به خدا،اعتقادی ندارند. تئودور هرتزل، روزنامه نگار
اطریشی که در سال ۱۸۹۷/۱۲۷۶ نخستین کنگره یهودیان
صهیونیست را در تالار موسیقی شهر بال تشکیل داد،یعنی در همین
تالاری که صهیونیست های مسیحی در سال ۱۹۸۵/۱۳۶۴ گرد هم
جمع شدند،خود از همین یهودیان بی مذهب بود. داوید بن گوریون،
نخستین نخست وزیر اسرائیل هم در شمار همین یهودیان بی مذهب
بود. اکثر یهودیان اسرائیل امروز می گویند که به خدا اعتقادی ندارند،
اینان خودشان را یهودیان بی مذهب معرفی می کنند. هرتزل که به
عنوان پدر صهیونیسم یهودی سیاسی شناخته می شود،در نخستین
کنگره صهیونیست ها پیامی به یهودیان فرستاد، و آن که:همه جهانیان
از یهودیان متنفرند،و این که یهودیان تنها در میان خودشان می توانند،در
امان باشند. من ۸۸ سال پس از آن، و در شهر بال و در برابر تصویر بزرگ
هرتزل، به سخنرانان مسیحی و یهودی اسرائیلی گوش می دادم. هر یک
از سخنرانان بر این نکته مرکزی صهیونیسم سیاسی تأکید می کردند:
همه جز یهودیان مبتلا به بیماری ضدسامی گرایی یا در حقیقت، بیماری
ضد یهودی گری اند،و این بیماری، بیماری علاج ناپذیری است.

من به سخن سخنرانان مسیحی که وحشت ها و سوزاندن یهودیان را
مرور می کردند،گوش می دادم،همان سرکوب و کشتار یهودیان توسط
نازی ها که همدردی مردم سراسر جهان را نسبت به یهودیان برانگیخت
و موجب به وجود آمدن دولت یهود شد،اما هیچ سخنرانی، چه یهودی
اسرائیلی، چه مسیحی، نگفت که همه ما، همه بشریت، در این عصر
هسته ای باید یاد بگیریم که مانند همسایگان خوب در کنار هم زندگی
کنیم،و نیز،از امید و از گام هایی که عرب ها و عبری ها و همه باید
بردارند،تا به آشتی و صلح متقابل برسند،یادی نشد.

پس از سه روز گوش کردن به سخنرانی های سیاسی نمایندگان کنگره،
قطعنامه هایی را به تصویب رساندند. صهیونیست های مسیحی در یکی
از قطعنامه ها،از همه یهودیانی که در بیرون اسرائیل زندگی می کنند،
خواستند که از کشورهایی که هم اکنون در آن ها سکونت دارند، را ترک
کنند و به کشور اسرائیل بروند. در این قطعنامه ها آمده است: رنج های
وحشتناکی را که یهودیان از سرگذرانده اند،قابل درک است، و از آن جا که
یهودیان هنوز هم با نیروهای شر و ویرانی روبرو هستند،لذا همه
آن ها،یعنی همه یهودیان در آمریکا و هر کشور دیگر جهان، باید به
اسرائیل بروند،و باید هر مسیحی این کار آنان را،تسریع کند. مسیحیان
صهیونیست به اسرائیل نیز اصرار ورزیدند،تا بخش اشغال شده
فلسطین در سال ۱۹۶۷/۱۳۲۶ را با نزدیک به یک میلیون جمعیت
فلسطینی هم چنان،ضمیمه خاک خود نگاه دارد، آنان در این باره،به
دولت ایالات متحده نیز توصیه هایی کردند.

گریس هال سل برآورد می کند در طی ۳۶ ساعتی که جلسه ها طول
کشید، مسیحیانی که ابتکار تشکیل این کنگره را در دست داشتند، کمتر
از یک درصد وقت آن را به پیام های مسیح و معنی آن پیام ها اختصاص
دادند؛ در حالی که بیش از ۹۹ درصد آن را صرف موضوعات سیاسی
کردند؛ و این شگفت انگیز نبود،زیرا برپاکنندگان این کنگره با اینکه
مسیحی بودند،در درجه نخست و پیش از هر چیز دیگر،صهیونیست
بودند،پس،در درجه اول به هدف های سیاسی صهیونیسم توجه و علاقه
داشتند،نه به مسیحیت؟

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.