پاورپوینت کامل پرسمان نوسازی و نواندیشی دینی ۴۲ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل پرسمان نوسازی و نواندیشی دینی ۴۲ اسلاید در PowerPoint دارای ۴۲ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل پرسمان نوسازی و نواندیشی دینی ۴۲ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل پرسمان نوسازی و نواندیشی دینی ۴۲ اسلاید در PowerPoint :

۲۴

سؤال التجدید فی الخطاب الاسلامی المعاصر

نویسنده: رضوان جودت زیاده

ناشر: دارالمدار الاسلامی

سال نشر: ۲۰۰۴ م

رضوان جودت زیاده، نویسنده سوری، محقق، کتاب شناس و کتاب
خوان پرکار و پر اطلاعی است که کاوش در حوزه مطالعات اسلامی، به
ویژه کتاب های منتشر شده در این حوزه را بر حرفه تحصیلی اش، یعنی
دندانپزشکی ترجیح داده است.

وی معمولاً کتابهای تازه منتشر شده در موضوع مطالعات اسلامی، را
در مجلات و روزنامه های معتبر عرب معرفی می کند.

بخش عمده «سؤال التجدید فی الخطاب الاسلامی المعاصر» نیز
بازنویسی همان معرفی کتاب ها است که به شکل موضوعی مرتب شده
است.

وی در مقدمه کتاب چنین می گوید: انفجارهای فاجعه آمیز نیویورک و
واشنگتن در یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ م، حاصل شاخص های متعدد
جهان جدیدی بود که در حال خلق شدن است.

در این میان گروهی بر آن اند که این حادثه صرفاً بهانه ای برای
سیاستمداران امریکایی فراهم کرد تا اصول روابط بین الملل را بر اساس
معیارهای خود بازسازی کنند، ولی گروه دیگری هم معتقدند که جهانِ
پس از دوران جنگ سرد، از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی
(۱۹۹۱م) و سقوط دیوار برلین و پیشقراولی امریکا در پیمان بین المللی
اخراج عراق از کویت، شکل بندی شده بود و همه این وقایع سیاسی
دارای ابعاد استراتژیک جهانی ای بودند که جهان را برای ورود به
مرحله ای جدید که دیگر چند قطبی بودن را بر نمی تابید و به موجب آن
ایالات متحده سیاست ساز جهان تک قطبی می شد، آماده می کرد.

ظهور جهانی شدن و انحصار نظام اقتصادی چیره، یعنی سیاست
اقتصاد بازار و گشودگی لیبرال مآبانه، موجب تثبیت نظام تک قطبی شد
و این وضع، «فوکویاما» را تشویق کرد تا پس از نازایی الگوهای تمدنی
دیگر و ناتوانی آنها از تولید سیستم های سیاسی و اقتصادی بدیل، پایان
تاریخ را اعلام کند…

حادثه یازدهم سپتامبر از راه رسید تا تمام محاسبات انسانی و بشری،
جای خود را به محاسبات امنیتی بدهد و اهتمام به مفاهیم چون فقر،
گرسنگی، محیط زیست و حقوق بشر از سر زبان ها بیفتد و مفاهیمی
مانند تروریسم و مبارزه با ترور و… جای آن را بگیرد…، اما مهم ترین
تأثیر حادثه یازدهم سپتامبر، تأثیر آن بر قدرت و توانایی مسلمانان بر
تجدید فهم اسلام و پدید آوردن انقلابی معرفتی در درون آن است، به
گونه ای که برای جهان این فرصت را فراهم آورد که به شکلی
صمیمانه تر و انسانی تر با آن ارتباط و آشنایی برقرار کنند.

اکنون دیگر اهتمام جهانیان به اسلام، از حوزه مطالعات شرق شناسانه
دانشگاه ها و مراکز پژوهشی بیرون آمده و موضوع روزنامه ها و مجلات
غربی شده است.

این کتاب از یک مقدمه و پنج فصل فراهم آمده است.

در فصل نخست با عنوان «اسلام معاصر و پرسمان نواندیشی» ابتدا
تاریخچه مفهوم «التجدید» و دیرینه تاریخی آن توضیح داده شده
است. در دوران جدید، نخست امین الخولی با کتاب «التجدید فی
الدین» در سال ۱۹۳۳م و وحید الدین خان (پاکستانی) در سال ۱۹۷۸ با
کتاب «تجدید علوم الدین» به موضوع تجدید اندیشه دینی اهتمام
گماردند.

مفهومی که وحیدالدین خان از تجدید علوم دین مراد کرده بود،
مفهومی احیاگرایانه بود؛ یعنی زدودن زنگارها و غبارهایی که بر دامن
دین نشسته است. مؤلف سه مرحله برای پرسمان نواندیشی در یک قرن
و نیم اخیر بر می شمرد: مرحله نخست، مرحله (اثبات) امکان نواندیشی
است که در واکنش به اتهام برخی شرق شناسان به اسلام که این دین را
فاقد قدرت تطّور و تجدّد دانستند و عقب ماندگی مسلمانان را به دین
اسلام ربط دادند، ظهور یافت.

در پاسخ به این اتهامات و ادعاها، عبدالمتعال الصعیدی کتاب «المجد
دون فی الاسلام» را که از نخستین کتاب ها در این موضوع در قرن
بیستم است، نگاشت و طی آن تأکید کرد که اسلام ظرفیت تجدید و
تجدد در هر زمانی را دارا است. در همان سال «محمد اقبال لاهوری»
کتاب «تجدید اندیشه دینی در اسلام» را نوشت و در آن اصل اجتهاد را
به عنوان مبدأ حرکت و پویایی اسلام معرفی کرد.

مرحله دوم نواندیشی دینی، مرحله اثبات مشروعیت آن است و مرحله
سوم مرحله ضرورت یا نیاز به آن، پس از اینکه این اصطلاح،
مشروعیتی تاریخی یافت، تقریباً همه از آن سخن می گویند؛ هر چند
خواسته ها و اهداف متفاوت است.

نویسنده از محمد عابد جابری نقل می کند که پرسش از تجدید فکر و
نواندیشی، پرسشی معرفتی نیست؛ یعنی از نوع پرسشهایی نیست که
پاسخ خود را در حجم کمی یا کیفی از معارف که به پرسشگر عرضه
می شود، می جوید. پرسش از نواندیشی، پرسشی عمل است؛ پرسشی که
پاسخ خود را تدریجی، متجددانه، رو به رشد، همراه با ممارست در درون
(پراکسیس) می جوید؛ نه پیش از آن، نه بالاتر از آن و نه خارج از آن.
جابری هم چنین تأکید می کند که راهی به سوی تجدید و نواندیشی
نیست، مگر از درون میراث و مگر با ابزارهای خاص و امکانات ذاتی
میراث و در عین حال یاری گیری از ابزارهای روش شناختی و
معرفت شناسی عصرما.

فصل دوم کتاب، طیف های متنوع و متعدد گفتمان اسلامی معاصر را
مورد توجه قرار داده است. در ابتدای این فصل، چالش قدرت و معرفت
در جامعه عرب، با تأکید بر نمونه سید قطب و کتاب پرآوازه اش «معالم
فی الطریق» و با استفاده از نظریه میشل فوکو بررسی شده است.
نویسنده با اشاره به نظریه فوکو درباره ارتباط دانش و قدرت و چالشی که
از روزگاران قدیم میان اصحاب قدرت و دانش برقرار بوده و در جریان آن
اصحاب قدرت سعی در تولید دانشی متناسب و دلخواه قدرت داشته اند و
دانش را تحت سانسور قرار می داده اند و اصحاب دانش نیز با اظهار
این که عالم معرفت، عالم حقیقت و آزادی است و عالَم قدرت سراسر شر
و خطاست، نشان می دهد که چگونه خلأ معرفتی ای که جریان
اخوان المسلمین، پس از کشته شدن زود هنگام بنیاد گذارِ آن «حسن
البنا» از آن رنج می برد، به ظهور جریانی تندرو که سید قطب پیشتاز آن
بود، انجامید.

سید قطب با تولید اندیشه حاکمیت و جاهلیت، تقریباً همه جوامع
بشری زمان خود و از جمله جوامع اسلامی را جوامعی جاهلی نامید و
بیشترین تأثیر را بر جریان های اسلام گرای معاصر بر جای نهاد. وی
طیفی از گفتمان اسلامی یا حتی نواندیشی اسلامی را نمایندگی می کند
که از میراث فقهی کلاسیک فاصله گرفت و راه ارتباطی جدیدی با نص
دینی پیدا کرده؛ این روش مورد اعتراض و انتقاد بسیاری فقهای سنتی و
در رأس آنها شیخ الازهر قرار گرفت که او را به جسارت نسبت به نص
متهم کردند.

در مقاله دیگری از فصل دوم با عنوان «نقد عقل اسلامی از دیدگاه
محمد ارکون؛ پرسش تاریخی در بستری اجتماعی»، چهار مرحله
اصلی ای را که ارکون برای میراث اسلامی