پاورپوینت کامل فلسفه بر فلسفه ۸۰ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل فلسفه بر فلسفه ۸۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل فلسفه بر فلسفه ۸۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل فلسفه بر فلسفه ۸۰ اسلاید در PowerPoint :

۲۵

در پایان آبان ماه همایش ها رنگ و بوی فلسفی به خود گرفته و بیشتر
موضوعات و محورهای نشستها و همایشها حول محور فلسفه برگزار
شد. ۲۸ آبان ، ” روز جهانی فلسفه” مناسبت این موضوع بود که حداقل
شش نشست تخصصی با محوریت فلسفه در محافل علمی و فکری
کشور برپاشد. در تمامی این همایشها ارتباط فلسفه و اندیشه، فلسفه و
هنر، فلسفه و طبیعت، فلسفه و عرفان، فلسفه و دین و بالاخره فلسفه و
فلسفه برجسته بود. از عمده ترین و مهم ترین این نشست ها، همایش
«پاورپوینت کامل فلسفه بر فلسفه ۸۰ اسلاید در PowerPoint» بود که در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه
تهران برگزار شد و در آن تعدادی از اساتید دانشگاه به ایراد مقاله و
سخنرانی پرداختند.

گسست فلسفه و زندگی

“دکتر محمدرضا حسینی بهشتی” ، استاد دانشگاه
تهران در این همایش طی سخنانی با عنوان “پندارهای بنیادین علوم و
فلسفه بین رشته ای” گفت: شیوه آموزش در رشته فلسفه در کشور ما
منحصر به قلمروهای معینی از فلسفه است و در نوع پرداخت ما به
موضوعات فلسفی، غلبه بیشتر با نگاه تاریخی است ،یعنی با آراء
اندیشمندان و جریان های فلسفی به نحو تاریخی آشنا می شویم و ربط
این جریان ها را کمتر مورد بحث قرار می دهیم . وی با اشاره به اینکه
گسستگی جدی در فلسفه با شئونی از زندگی ما وجود دارد ، اظهار داشت:
پرسش هایی که در ذهن دانشجوی فلسفه برانگیخته می شود ، کمتر
راجع به فلسفه است. میان رشته های مختلفی که در دانشکده ها نیز
تدریس می شود، پیوند وجود ندارد و گروه ها از یکدیگر اطلاع ندارند و
حتی یک نوع ایزوله بودن وجود دارد و ذهنیت گروه های مختلف نیز به
یکدیگر راهی ندارد، این وضعیت به نوع نگاه و حیطه ای بر می گردد که
برای فلسفه در ذهن ما وجود دارد . وی با اشاره به اینکه دغدغه فلسفه ،
دغدغه زندگی است ، گفت: در رشته فیزیک ، پرسش های عمیقی مطرح
هستند که بعضی از آنها آنقدر بنیادین هستند که از منظر فلسفی نیز
قابل پرسش هستند . بهشتی تاکید کرد : کوشش برای اینکه بتوانیم
انگیزه برای تلاش های مشترک رشته ها ایجاد کنیم ، نه فقط باعث
تقویت بنیه نظر می شود ، بلکه افق گشایی های مشترکی را برای رشته
ها ایجاد می کند. چه بسا اطلاع و وقوف نسبت به پرسش های سایر
رشته ها، نوع جهت دهی به مطالعه فلسفه و تحقیق در فلسفه را جهت
می دهد که باعث باروری رشته فلسفه و ارتباط با سایر رشته ها می شود

انسان آزاد و تمنیات ابر افسانه ای

“سعید زیبا کلام” ، استاد دانشگاه نیز با
عنوان “تفلسف و تعلقات گریز ناپذیر فیلسوفان “گفت: “ویتگنشتاین”
ژرف بینانه می بیند که ما نباید فراموش کنیم که حتی تردیدهای فلسفی
ما بنیانی در غریزه دارند. وی در ادامه تصریح کرد : من تعجبم از این
است که چرا “ویتگنشتاین” تردیدها را معطوف به شالوده های غریزی
کرده است، در حالیکه نه فقط تردیدها ، بلکه مواضع فوق نیز انفسی
هستند. آیا مقصود او اینست که همه انسان ها ، فیلسوف یا فیل دوست از
آن جهت که انسان هستند، همگی در تردیدهایشان مشترکند، یعنی
ابنای بشر تردیدهای یکسانی دارند . زیبا کلام افزود : ابنای بشر نه تنها
چنین تردیدهایی ندارند، فلاسفه نیز در مواضعشان یکسان هستند .
فهم متداول از غرایز انسان آن است که آنها هر چه هستند در جمیع
ابنای بشر مشترک هستند . زیبا کلام با اشاره به اینکه انسان آزاد
رهایی رهیده از تمنیات وجود ندارد، اظهار داشت: هر چقدر در آثار
فلاسفه غور و غواصی کنیم ، در خواهیم یافت انسان رهیده از جمیع
تمنیات چیزی جز ساخته توهمات فیلسوفان نیست، چنین انسانی را در
عامه اقوام گذشته و حال نمی توان یافت. با باور خوش بینانه می توان
گفت فیلسوفان چنین انسان هایی هستند، گویی آنها موجوداتی همچون
ماشین های منطق هستند که صدق و کذب آرا را به طور قطعی اعلام
می کنند، اما بدون استثنا کتاب های تاریخ فلسفه شاهدی بر افسانه ای
بودن چنین انسانی هستند. وی افزود : هر موضوعی را که در طول تاریخ
بشر بررسی کنیم، به وضوح در خواهیم یافت که انسان آزاد فارغ از جمیع
تمنیات ، ابر افسانه ای است که هیچ جزئش شباهتی به انسان ندارد . اگر
آراء فلسفی را برای توجیه حکومت زر و زور ، تزویر و تملق حاکمان
دروغگو نخوانیم ، نظریات فلسفی و طراحان آنها را مشحون از تعلقات
خواهیم یافت .

هیدگر شناسی در ایران

دکتر” غلامرضا اعوانی” رئیس موسسه پژوهش
حکمت و فلسفه ایران در مراسم افتتاحیه همایش بین المللی “هیدگر و
آینده فلسفه در غرب و شرق” گفت: هایدگر بدون شک یکی از بزرگترین
فیلسوفان معاصر در قرن بیستم است عده ای او را بزرگترین فیلسوف در
قرن بیستم می دانند و عده ای او را در کنار” ویتگنشتاین “قرار می دهند
؛برای ما چند سوال مطرح می شود این که هایدگر چه به ما می آموزد یا ما
چه می توانیم از او بیاموزیم ؟ اصلا در ایران وقتی با او آشنا شدیم از او چه
یاد گرفتیم؟ وضعیت هایدگر شناسی در ایران چگونه است ؟ اعوانی
گفت : در غرب به هایدگر ظلمی نیز روا شده است و بعضی مسائل
سیاسی نیز درباره او نیز بوجود آمده است و سعی کرده اند شخصیت او را
لکه دار کنند متاسفانه در ایران نیز وضع مشابهی پیش آمده و گاهی
هایدگر از جنبه فلسفی خارج شده است و باید همچنین کنفرانسهایی
برگزار شود تا چنین ابهاماتی بر طرف شود .

وی با اشاره به اینکه عظمت یک فیلسوف به طیف مسایلی است که به
آن می پردازد و از این حیث هایدگر بی نظیر است گفت: ما می توانیم
مسائل بسیاری را از او یاد بگیریم مثل سیر مابعدالطبیعه در غرب و
تفسیری که از فیلسوفان بزرگ کرده است که حتی با فلاسفه دیگری که
در این زمینه کارکرده اند قابل مقایسه نیست مثلا درباره کانت، هگل ،
نیچه و افلاطون صحبت کرده است هر چند من درباره بعضی از عقاید او
درباره افلاطون موافق نیستم .

پایان فلسفه پایان تفکر نیست

رئیس فرهنگستان علوم هم به تبیین
پایان فلسفه نزد هیدگر پرداخت و گفت: پایان متافیزیک به معنای
پایان تفکر نیست و فلسفه همواره پیش رو بوده است. کار فلسفه همیشه
به معنای گوش فرا دادن به وجود است. ” دکتر رضا داوری اردکانی” با ذکر
این مطلب که هیدگر از جمله فیلسوفانی است که اهل تتبع به ساحت
فکری او راه ندارند، اظهار داشت : در مورد برخی از فیلسوفان می شود
تتبع کرد اما در مورد برخی دیگر باید با آنها مواجه شد و هیدگر نیز از
جمله فیلسوفانی است که به مواجهه با او باید رفت. وی به چگونگی و
تشریح پایان فلسفه از نظر هیدگر اشاره کرد و گفت : نظر هیدگر این
است که هر کدام از ادوار تاریخ با فلسفه قوام و تعین خود را یافته است.
هیدگر می گوید عصر ما عصر جهان بینی ها و عصر تصویر جهان و تمثل
است. معنای این حرف این است که تاریخ با فلسفه تعریف می شود.
تاریخ را که اروپاییها تنظیم کردند بر سه دوره قرار یافته است. در دوران
اول مثال بشر کامل پهلوان بوده و در دوران قرون وسطی مثال بشر،
قدیس بوده و اینک در دوران ما مثال بشر، مهندس است. این تصویر
است که عظمت و رهبری فلسفه را تعیین می کند. دکتر داوری با اشاره
به این مطلب که هیدگر با ما از تاریخ هستی سخن می گوید گفت: من
نمی دانم که معنای دقیق تاریخ هستی چیست؟ ما به دو معنا پرسش از
وجود می کنیم یکی می گوییم وجود هست و دیگری از وجود
می پرسیم.رئیس فرهنگستان علوم در پایان اظهار داشت: پایان
متافیزیک به معنای پایان تفکر نیست و فلسفه همواره پیش رو بوده
است. کار فلسفه همیشه به معنای گوش فرا دادن به وجود است.

هیدگر و گفتگو با شرق

“دکتر شهرام پازوکی”، عضو موسسه پژوهشی
حکمت و فلسفه ایران با عنوان “آینده شرق و غرب؛ گفتگوی میان
هیدگر و متفکران ایرانی مسلمان” گفت: ” هایدگر ” هیچ بحثی درباره
عرفان نکرده است، اما جای تعجب است که غربی ها کتاب های زیادی
چون مبانی “تفکر عرفانی هایدگر ” نوشته اند و عده ای او را تومیست
خوانده اند. اما این امکان وجود دارد که او را بتوان عرفانی یا دینی تفسیر
کرد. اگر “هایدگر ” راجع به عرفان یا شرق صحبت نکرده، آیا “هایدگر ”
اصلا به شرق می رسد یا نه شرق و غربی که “هایدگر “تفسیر می کند با
تفسیر شرق و غرب چه تفاوتی دارد. وی با اشاره به این نکته که شرق و
غرب به معنای ساحات وجودی انسان مطرح است، نه شرق و غرب
جغرافیایی اظهار داشت: “هایدگر “هیچ گاه سخن از شرق نگفته است، او
متفکر دردمند عالم غربی است. دوره ای که “هایدگر ” آغاز پایانش را
می گوید، دوره ای است که هستی به غفلت کامل سپرده شده است و
نیست انگاری حاکم شده است . وی به این نکته که در نظر “هایدگر ”
فلسفه در ذات، تفکر غربی است و غربی بودن یعنی یونانی و فلسفی
بودن، اشاره کرد و تصریح کرد: از نظر “هایدگر ” آنچه که در قوه فلسفه بود،
اکنون به فعلیت رسیده است. لذا او پایان فلسفه را بیان می کند. این عضو
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران اظهار داشت: “هایدگر ” با رسوخ
در تاریخ متافیزیک می گوید ما در دوره مدرن به نیست انگاری رسیده
ایم، ماهیت تکنولوژی، تکنیک نیست. ساحت قدس فرو بسته است و
خدایان غایب گشته اند. انسان بی وطن شده است و تفکر حسابگر
عرصه را برای تفکر معنوی تنگ کرده است .پازوکی با اشاره به اینکه
وجه مشرقی تفکر “هایدگر ” در علاقه به عارفان آلمانی چون “اکهارت”
آشکار می شود، تصریح کرد: “هایدگر ” از “اکهارت”، تفکر غیر غربی را
آموخته بود. درباره “اکهارت” ممکن است این پرسش طرح شود که آیا او
شرقی است؟ او از نظر فکری شرقی است، گرچه از لحاظ جغرافیایی
غربی است.

وی در ادامه اظهار داشت: نسبت “هایدگر ” با عارفان مسلمان ناگفته
مانده است، شاید تنها کسی که وارد این خط شده است؛ “هانری کربن”
است، او با “هایدگر ” همزمان است . ” کربن” می توانست اولین واسطه
میان عرفان اسلامی و “هایدگر “باشد. مباحث اصلی “هایدگر را ”
می توان در مثنوی نیز مشاهده کرد. در عرف تصوف و عرفان ، شرق و
غرب ، مفهومی معنوی و مربوط به حقیقت وجودی انسان است . به نظر
عارفان مسلمان، عقل و قلب دو بعد وجود انسان هستند . وی اظهار
داشت: “هایدگر ” معتقدست وجهه غربی استیلا یافته است و در این
غلبه غرب، بی تردید مشرقیان عالم اندک هستند که در این جا بحث
سکونت در شرق مطرح نیست؛ هر کس رو به جانب مغرب خود دارد،
غربی است و هر کس رو به جانب شرقی خود دارد، شرقی است . پازوکی
خاطر نشان کرد: “هایدگر ” معتقدست غربیان باید متوجه وجهه شرقی
خود و شرق شناس شوند، در این حالت است که امکان گفتگوی شرق و
غرب ایجاد می شود .”هایدگر ” می گوید “دوباره می گویم به نظر من هر
چه زودتر باید گفتگوی میان متفکران عالمی که میان ما شرقی نامیده
می شوند، آغاز شود.”

نقد فلسفی غرب و رویکرد توحیدی

“پروفسور لئوناردو کلریچی “رییس
انستیتو اسکریپ تورا، در دانشگاه آزاد اسلامی اراک و همایش فلسفه
اسلامی نهضت فوتوریسم را مبین تفکر و تکنیک و خلاقیت برای
رساندن انسان به هدف متعالی خدایی شدن و توحید دانست و گفت: بعد
از انقلاب اسلامی جرقه توحید در خرمن غرب وحشت زده شعله ور شد و
نقد فلسفی از خرافه های اندیشه متراکم در اروپا به سمت پویایی به
جهت فطری شدن و توحید شروع شد. او در ادامه سخنان خود به
تشکیل انستیتواسکریپ تورا، پرداخت و گفت: اندیشه های تابناک و
انقلابی امام خمینی (ره)، عملکرد حاکمان اروپا پس از جنگ جهانی
دوم و آزادی اسارت بار در اروپا، سه انگیزه و هدف مهم در ایجاد این
انستیتو بوده که در این رهگذر الهام از حرکت های پالوزونی سینماگر
ایتالیایی و شاعر مصری که با استفاده از شعر و ادبیات به جنگ فرهنگ
غرب رفته است، ما را در پیشبرد و ایده گرفتن به هدف نزدیک کرد.

مدرنیته و مقاومت دینی: دکتر “موسی نجفی” عضو هیأت علمی

پژوهشکده علوم انسانی همایش “حکمت معنوی و فلسفه هنر” و در
تبیین اندیشه های مرحوم “محمد مددپور ” با اشاره به جریان پرسش از
غرب که از زمان مرحوم “فردید” آغاز و پس از گذر از “آل احمد” در شهید”
آوینی” تقویت شد گفت : مرحوم مددپور در پرسش از غرب به بحرانی که
ورای ظواهر پیشرفت و مدرنیته غربی بود توجه داشت. این ضد
سکولاری انقلاب با تفکر امام خمینی(ره) بعد اثباتی یافت. دکتر نجفی
به جایگاه مفهوم مدرنیته و تجدد سیر مرحوم مددپور اشاره کرد و گفت :
به نظر من در سیر کتابها و زندگی او باید پژوهش جدی صورت گیرد .
ولی به طور اجمال باید گفت : ورای فراز و نشیب افکارش او منتقد
مدرنیته است تا جایی که خود را ترانس مدرن می نامید . او در مورد ایران
نیز معتقد بود پس از نهضت مشروطه اندیشه مدرن و پس از دوره
پهلوی دولت مدرن ایران را از خود بیگانه کرده است او معتقد بود