پاورپوینت کامل شیب سقوط ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل شیب سقوط ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint دارای ۱۱۴ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل شیب سقوط ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل شیب سقوط ۱۱۴ اسلاید در PowerPoint :
۵
تحلیلی از پیامدهای جنگ طلبی در سیاست خارجی آمریکا
صعود جهانی آمریکا به یکی از قدرت های برتر جهان، طی یک فرایند درازمدت صورت گرفت . نقطه آغازین سلطه گری جهانی
آمریکا به سال ۱۸۷۳ برمی گردد . در این زمان، آمریکاجنگ داخلی خود را با موفقیت به پایان برد، و شروع به کسب سهم بیشتری از
بازار اقتصاد جهانی کرد . تا این که توانست از سال ۱۸۷۳ تا ۱۹۱۴ در تولید فلز و خودرو (اتومبیل) به مقام نخست جهانی دست یابد .
طی ۳۰ سال، آمریکا در یک رقابت اقتصادی و فکری با آلمان درگیر بود، ولی با به کارگیری نظری و عملی شعارهای فرانکلینی (۲)
چون: آزادی بیان و عبادت، آزادی از فقر و ترس و در پی اتحاد با روس ها، برآلمان پیروز شد .
با تاسیس سازمان ملل متحد و اعطای ظالمانه حق وتو به آمریکا، شوروی، انگلیس، چین، و فرانسه، آلمان به عنوان رقیب
فرهنگی و اقتصادی آمریکا از صحنه جهانی خارج گردید . از سوی دیگر، انگلیس و فرانسه شکست خورده از جنگ جهانی دوم،
نیازمند کمک آمریکا باقی ماندند . چین تازه انقلاب کرده نیز، ناتوان در مقابله با آمریکا بود .
در این شرایط، تنها روس ها توانایی رقابت با آمریکا را داشتند . از این رو، زمانی که جنگ جهانی دوم به پایان رسید، سربازان روسی
و آمریکایی، به ترتیب در اروپای شرقی و غربی در امتداد خطی که بعدها به oder – nwisse (3) معروف شد، روبه روی هم قرار
گرفتند; اما هیچ یک از دو طرف در بیرون راندن دیگری از زور استفاده نکرد . این مسئله در مورد تصرف ژاپن از سوی آمریکا و
تقسیم کشور کره بین شوروی و آمریکا هم به کار رفت . توافق های پنهانی در جلسه ای که دو ماه قبل از تاسیس سازمان ملل متحد،
بین سران سه کشور آمریکا (روزولت)، انگلیس (چرچیل) و شوروی (استالین) برگزار گردید، موجب سلطه و نفوذ غرب، به ویژه
آمریکا بر دو سوم جهان شد، و مابقی تحت نفوذ روس ها باقی ماند .
پس از آن، مهم ترین چالش جهانی آمریکا، شوروی بود که بزرگ ترین نیروی زمینی جهان را در اختیار داشت، اما آمریکا برای
کاهش نیروی نظامی و پایان دادن به نظام وظیفه اجباری در درون مرزهای داخلی با فشار مواجه بود . آمریکا این مشکل را با در
اختیار گرفتن انحصار تسلیحات هسته ای جبران کرد;
این انحصار خیلی زود با دستیابی روس ها به تسلیحات هسته ای از بین رفت . بعد از آن، تا سال ۱۹۹۱/۱۳۷۰یک موازنه وحشت یا
جنگ سرد توافق شده بین آن دو، پابرجا ماند که عدم تبلیغ آمریکایی هاعلیه شوروی در بحران های آلمان شرقی (۱۹۵۳/۱۳۳۲)،
مجارستان (۱۹۵۶/۱۳۳۴)، چک اسلواکی (۱۹۶۸/۱۳۴۷)، و بالاخره لهستان (۱۹۸۱/۱۳۶۰) نشانه ای از این توافق به شمار می رود . این
توافق تنها سه بار: محاصره برلین (۹ – ۱۹۴۸/۸ – ۱۳۲۷)، جنگ کره (۵۳ – ۱۹۵۰/۳۲ – ۱۳۲۹)، و بحران موشکی کوبا (۱۹۶۲/۱۳۴۱)
به صورت فرمایشی و نه چندان جدی به خطر افتاد; ولی سه حادثه، وقوع چند انقلاب (۴) در اروپای شرقی (۱۹۶۸/۱۳۴۷)، فروپاشی
دیوار برلین (۱۹۸۹/۱۳۶۸) وحملات تروریستی ۱۱ سپتامبر در آمریکا (۲۰۰۱/۱۳۷۹) منجر به کسب قدرت و سلطه سیاسی بیشتر
برای آمریکا و کاهش سلطه سیاسی دیگر کشورهای رقیب آمریکا شد .
تاثیر فروپاشی دیوار برلین یا فروپاشی شوروی سابق و حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر بر افزایش قدرت آمریکا، کاملا روشن و
بی نیاز از توضیح است; اما جنبه های مختلف تاثیر انقلابات (۱۹۶۸/۱۳۴۷) عبارت بود از :
۱ . این انقلابات بیش از آن که برای محکوم کردن سلطه سیاسی آمریکا به کار آید، به محکومیت شوروی ختم شد . محکوم کردن
توافق سری آمریکا با شوروی از سوی انقلابیون، به محکومیت دولت های متحد شوروی نیز منجر گردید .
۲ . انقلابات ۱۹۶۸/۱۳۴۷ بر ضد گروهای چپ در جهان به کار رفت; زیرا انقلابیون، آنها را به هم دستی با امپریالیسم آمریکا متهم
می کردند .
نتایج مستقیم انقلاب های فوق، افزایش مشروعیت و ارتقای موقعیت ایدئولوژیک آمریکا بود; ولی مسائل دیگری مانند رکود رو به
رشد اقتصاد آمریکا از دهه ۱۹۷۰/۱۳۵۰ و به ویژه ۱۹۸۰/۱۳۶۰ به بعد، و حادثه بیرون ریختن سربازان آمریکایی توسط لبنانی ها در
۱۹۸۳/۱۳۶۲، این اعتبار را به شدت تضعیف و متزلزل کرد .
شاید برای جبران کاهش اعتبار جهانی، آمریکا (دولت ریگان) عملیات فروپاشی شوروی را به طرق مختلف از جمله طرح و اجرای
SDI (5) شدت بخشید . غافل از این که فروپاشی کمونیسم بزرگ یا به اعتقاد
ریگان امپراتوری شر، فروپاشی لیبرالیسم غربی به سردمداری آمریکا را علنی تر و سریع تر می کند، و تنها نقطه ثقل و ثبات سلطه
سیاسی ایالات متحده آمریکا را از بین می برد .
کاهش این سلطه، بر جرات عراق در حمله به کویت افزود . صدام حسین نشان داد که در شرایط کاهش سلطه گری آمریکا می شود
با ایالات متحده آمریکا وارد جنگ شد، و از آن جان سالم به در برد، و یا در جنگ احتمالی آتی به پیروزی دست یافت .
شکست آمریکا در نابودسازی حزب بعث، بیش از شکست در جنگ با ویتنام، اعتبار سیاسی دولت مردان آمریکایی، به ویژه آنهایی را
که به سیاست مداران جنگ طلب (Hawks) معروف اند، مخدوش کرد . برخوردهای نژادی در بالکان (Ethnification) هم
به ظاهر از سوی آمریکا حل و فصل شد، ولی آیا این کشمکش ها بدون دخالت آمریکا به شکل بهتری به پایان نمی رسید؟ پاسخ این
سؤال مثبت است; زیرا حضور آمریکا در بحران هایی چون خاورمیانه به تطویل آن منجر شده است .
عملیات ۱۱ سپتامبر از جهات مختلف نشانه ای دیگر برافول رو به رشد قدرت سلطه گرایانه آمریکاست; زیرا از یک سو، سازمان سیا
ادعا می کند به دولت بوش در زمینه تهدیدات احتمالی به آمریکا هشدار داده است; اما چرا مقامات آمریکایی، اقدامات امنیتی و
تامینی لازم رابه عمل نیاورده اند؟ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که این ادعا نادرست است . در این صورت، انجام عملیات ۱۱
سپتامبر نشان از قدرت ناکافی سیا در آگاهی وکشف عملیات و یا جلوگیری از آن پس از آگاهی از آن است . از سوی دیگر، عملیات
۱۱ سپتامبر، نشان گر یک نوع چالش و مخالفت اساسی با قدرت ایالات متحده آمریکاست; به ویژه آن که مجریان عملیات نماینده
یک قدرت نظامی نبوده اند . در واقع، القاعده از نظر نظامی، هیچ به شمار می آمد، ولی در حمله به خاک آمریکا موفق بود .
به دنبال عملیات ۱۱ سپتامبر، بوش پسر، روش سیاسی خود را که همانند روش سیاسی رؤسای جمهور سابق از فورد تا کلینتون
بود، تغییر داد، و در پی آن جنگ علیه تروریسم را مطرح کرد، و به آمریکاییان اطمینان داد، در این جنگ، پیروزی با آمریکاست .
استراتژی جنگ طلبانه جدید آمریکا با حمله به افغانستان، حمایت واقعی و بیشتر از عملیات ضد فلسطینی شارون و تدارک حمله
نظامی به عراق آغاز شده است . با این وصف، نشانه هایی از شکست اولیه در این استراتژی به چشم می خورد; مانند ناتوانایی در
نابودسازی القاعده، ناتوانی در کاهش حملات شهادت طلبانه فلسطینی ها و مخالفت های تعداد قابل توجه ای از متحدین اروپایی و
خاورمیانه ای در مورد حمله به آمریکا .
چنین قضاوتی را با یادآوری سه جنگ جدی آمریکا پس از ۱۹۴۵/۱۳۲۴ می توان اثبات کرد . آمریکا در جنگ ویتنام شکست خورد;
در جنگ کره، سربازان آمریکایی از کره بیرون رانده شدند، و در جنگ دوم خلیج فارس (جنگ آمریکا و متحدانش علیه عراق) با
ناکامی مواجه شد . حمله به افغانستان نباید آمریکا را در حمله مجدد به عراق تشویق می کرد، آیا پیش بینی ماکیاول تحقق
نمی یابد که پیروزی بر برخی مناطق راحت، اما نگهداشت آن مشکل است؟ یا این که متحدان به ظاهر خاموش، ولی تاریخی عراق،
ممکن است علیه آمریکا دست به عمل بزنند؟ این همان احساسی است که ژانرال های ارتش آمریکا که جنگ ویتنام را تجربه
کرده اند، دارند . به نظر می رسد، تنها فایده جنگ طلبی آمریکا آن باشد که جناح جنگ طلب در میان سیاست مداران آمریکایی، با
تحمیل هزینه های گزاف نظامی، اقتصاد رو به ضعف آمریکا را ضعیف تر می کنند .
عقاب آمریکا از جهات زیر نیز در حال افول و سقوط است:
الف . از لحاظ سیاسی آمریکا تنهاتر از آغاز دهه ۱۹۹۰/۱۳۷۰ است . خیلی از کشورها و ملت های جهان، همراهی با سیاست مداران
جنگ طلب آمریکایی را برای منافع ملی خود مفید نمی دانند و سر به مخالفت برداشته اند . حتی موضع آنهایی هم که از مخالفت
مستقیم با واشنگتن هراس داشته یا نمی خواهند دست به مخالفت بزنند، به ضرر آمریکاست .
ب . از لحاظ اقتصادی، رقابت و مسابقه ای که اغلب مهندسین آمریکایی فکر می کردند در حال بردن آن هستند، هنوز دور از
دسترس است . اقتصاد آمریکا بر تسلیحات و جنگ طراحی شده، ولی اقتصاد کشورهایی همچون ژاپن که در حال پیشی گرفتن بر
اقتصاد آمریکایی است .
اگر چه این امکان برای آمریکا فراهم است که از روش جنگ طلبانه دست بردارد، اما با روحیه مستکبرانه ای که در آمریکائیان و به
ویژه در دولت مردان آمریکایی وجود دارد، به نظر می رسد، آمریکا روش سیاست مداران جنگ طلب را با همه عواقب منفی آن
دنبال خواهد کرد . این روش، در کوتاه مدت، برای جهان مصیبت و در دراز مدت، به نابودی آمریکا می انجامد . در آن صورت،
جهان بار دیگر، آسایش و آرامش را تجربه خواهد کرد . (۶) البته نشانه های دیگری از وخامت اوضاع در جامعه آمریکا دیده می شود
که در ادامه بدان می پردازیم .
بحران های متعدد و متنوع اجتماعی
هزینه دولت های محلی، ایالتی و فدرال در آمریکا از سال ۱۹۴۷ تا ۲۰۰۰/۱۳۲۶ تا ۱۳۷۹ رو به افزایش و به همان نسبت سهم بخش
خصوصی کاهش یافته است . به بیان عمیق تر، هزینه های اقتصادی دولتی از رشدی ۴ برابر برخوردار بود، و از ۱۲ درصد در سال
۱۹۴۷/۱۳۲۶ به ۳۹ در صد در سال ۲۰۰۰/۱۳۷۹ رسید; در حالی که در این دوره، سهم بخش خصوصی در اقتصاد از ۸۸ درصد به ۶۱
درصد تنزل یافت .
این آمار نشان از آن دارد که سهم هزینه دولت فدرال ۸ برابر شده است، و لذا شهروندان آمریکایی ناگزیرند ۳ برابر بیشتر از قبل
کار کنند تا بتوانند، مالیات های خود را بپردازند . در مجموع آنها، رقمی را که برای مالیات می پردازند، بیش از رقمی است که برای
غذا، مسکن و پوشاک صرف می کنند; در صورتی که رشد درآمدهای بخش خصوصی از ۳/۷ به ۵/۱ درصد کاهش یافته است .
بسیاری اعتقاد دارند سهم دولت های محلی، ایالتی و فدرال نباید از ۲۰ درصد تجاوز کند، و فقط در این صورت است که اقتصاد از
سلامت برخودار خواهد بود . برای نیل به این مقصود، هزینه های دولت های سه گانه فوق باید به نصف وضعیت مالی فعلی کاهش
یابد، یا این که سهم ۳۹ درصدی مذکور افزایش نیابد، و در کنار آن، حجم اقتصاد به ۲ برابر افزایش یابد، یا ترکیبی از دو اقدام مورد
اشاره در پیش گرفته شود .
نتیجه این گفتار آن است که آمریکا متمدن تر شده، و نیز، هزینه های دولتی و مالیات ها بیشتر شده، اما در عوض، بازار آزاد یا
فعالیت های اقتصادی عموم مردم محدودتر گردیده است . با این وصف، دولت قادر به تامین استانداردهای زندگی نیست، و درآمد
خانوار در مقایسه با ۵/۲ دهه گذشته، مثبت نخواهد بود . در جامعه امروز آمریکا، بر خلاف قبل، به جای یک نفر، ۲ نفر برای تامین
اقتصاد یک خانواده کار می کنند، ولی باز هم بدهکارند .
× × ×
شاخص های آموزشی در آمریکا، نسبت به دهه های قبل، ۷۱ درصد کاهش داشته، اما هزینه سرانه دانش آموزان بیشتر شده است .
فرایدمن – محقق مشهور آمریکایی – در این باره می گوید: کیفیت آموزشی مدارس آمریکا در طول ۳۵ سال اخیر، در بدترین
وضعیت قرار داشته است . نسبت دانش آموز به آموزگار، ۳۳ درصد کمتر از قبل است . طی سال های اخیر اعلام شده است که ۷۵
درصد دانش آموزان آمریکایی قادر نیستند، استانداردهای خواندن و نوشتن را به دست آورند . مشکل نه فقدان پول، بلکه فقدان
مدیریت و عدم مسئولیت پذیری والدین در این باره است .
به گزارش آسوشیتدپرس، دانش آموزان سال آخر دبیرستان آمریکا تقریبا پایین ترین نمرات را در بین کشورها، به استثنای قبرس و
آفریقای جنوبی می گیرند . کلینتون – رئیس جمهور سابق آمریکا – (۷) در شورای ملی زنان یهودی، ضمن قبول این فضاحت، گفت:
هیچ گونه عذر و بهانه ای در این باره پذیرفته نیست . به هر روی، دانش آموزان آسیایی پیوسته از دانش آموزان آمریکایی جلوترند .
بررسی های سال ۲۰۰۰/۱۳۷۹ نشان می دهد که ۸۵ درصد دانش آموزان متوسطه آمریکایی از کتاب هایی استفاده می کنند که پر از
غلط و غیر قابل قبول است . ۲۰۰ ریاضی دان که در بین آنها ۴ برنده جایزه نوبل و ۲ نفر از برندگان در زمینه تحقیق ریاضی قرار
داشتند، پس از بررسی های لازم اعلام کردند که اطلاعات پایه دانش آموزان آمریکا به طور وحشتناکی ضعیف است .
برخی می گویند، کیفیت پایین آموزشی دانش آموزان در صورت فعالیت بخش خصوصی در امر آموزش حل می شود; زیرا، آمارها
نشان می دهد دانش آموزانی که در سطح حرفه ای و یا پیشرفته در مدارس خصوصی آموزش می بینند، ۵۷ درصد بهتر از
دانش آموزان مدارس دولتی اند . همچنین، در اوت ۲۰۰۱/۱۳۸۰ تایم گزارش داد، دانش آموزانی که در خانه آموزش می بینند، بالاتر از
دانش آموزان دیگر نمره می آورند .
× × ×
بدهی آمریکا، اعم از بدهی دولت فدرال، ایالتی و محلی در سال ۲۰۰۰/۱۳۷۹ به ۳۰ تریلیون رسید . بدهی آمریکا از سرعت بیشتری
نسبت به رشد اقتصاد ملی، در حال افزایش است . به بیان دیگر، کل بدهی آمریکا ۲ برابر سریع تر از درآمد ملی رشد یافت . کل
بدهی آمریکا نسبت به حجم اقتصادی در زمان صلح به بالاترین حد خود رسید . افزایش بدهی نتیجه رشد منفی اقتصادی است، در
حالی که توماس جفرسون، رئیس جمهور سال های ۱۸۱۶/۱۱۹۵ به دولت مردان آمریکا توصیه کرد: ” من اقتصاد را بین اولین و
مهم ترین اولویت های جمهوری خواهان قرار می دهم و قرض را به عنوان خطرناک ترین تهدیدها تلقی می کنم . ” میزان قروض
بخش خصوصی که شامل هزینه های خانوار، بازرگانی و قروض بخش های اقتصاد داخلی است، به بالاترین حد خود در تاریخ آمریکا
رسید .
به علاوه، آمریکا از سال ۱۹۹۲/۱۳۷۱ به بعد دارای کسری تراز بازرگانی است . کشوری که کسری تجاری دارد، بدین معناست که در
حال وام گرفتن از بقیه کشورهاست، واین نیز به معنای کاهش توانایی رقابت در تولید است . کسری تجاری در سال ۲۰۰۰/۱۳۷۹ به
رکورد بی سابقه ۴۵۰ میلیارد دلار رسید . کسری این سال، ۳۹ درصد بیشتر از سال ۱۹۹۹/۱۳۷۸ بود، و در سال ۱۹۹۹/۱۳۷۸،
۴۲درصد بیشتر از ۱۹۹۸/۱۳۷۷ و در ۱۹۹۸/۱۳۷۷، ۲۵ درصد بیشتر از ۱۹۹۷/۱۳۷۶ . کسور تراز بازگانی در سال های اخیر، نشان از آن
دارد که آمریکایی ها ۶/۲ تریلیون دلار بیشتر از آنچه تولید کرده اند، خورده اند . علت این امر، تمرکز اقتصاد آمریکا بر بخش خدمات
است . در حالی که کشورهای خارجی و مشتریان آمریکا، کمتر به این خدمات نیاز دارند .
وخامت اوضاع اقتصادی به قدری جدی است که کنگره آن کشور، کمیسیون کسری بازرگانی را تشکیل داد . در اوت ۲۰۰۱/۱۳۸۰
صندوق بین المللی پول اعلام کرد، این کسری خطر کاهش ناگهانی پول آمریکا را به دنبال دارد . در جولای ۲۰۰۱/۱۳۸۰ پل واکر،
رئیس خزانه داری آمریکا گفت: ما ملتی مقروض هستیم، بدون داشتن پس اندازهای شخصی، بخش زیادی از سپرده های
کشورهای دیگر را جذب می کنیم . این کسری های بزرگ و فزاینده خارجی، علائم عدم تعادل اقتصاد ملی آمریکا و اقتصاد جهانی
است که غیر قابل تحمل و تداوم است .
× × ×
آمریکا با برخورداری از ۵ درصد از جمعیت دنیا (۸) به ۲۶ درصد از کل تولید جهانی نفت، ۲۰ میلیون بشکه نفت برای مصرف روزانه،
۷ میلیارد بشکه نفت در سال که معادل ۳ برابر تولید داخلی است، نیاز دارد . این در حالی است که تولید نفت ایالات متحده آمریکا،
طی ۵۰ سال گذشته کاهش یافته، یعنی به ۲ میلیارد ۸/۵ میلیون بشکه در سال رسیده است . این مقدار، تنها پاسخ گوی ۳۰ درصد
مصرف نفتی آمریکا است; یعنی یک شکاف ۷۰درصدی همراه با کاهش ذخایر زیرزمینی نفت به وجود آمده است . در زمینه گاز هم
ذخایر طبیعی گاز ایالات متحده آمریکا رو به کاهش و واردات گاز رو به افزایش است . اما در دوران جنگ جهانی دوم، آمریکا نه تنها
نفت و گاز مصرفی خود را از سرزمینش تامین می کرد، بلکه بخشی از آن را به کشورهای دیگر صادر می کرد; ولی هم اینک سه
چهارم انرژی مصرفی خود را به دیگران وابسته است . این نیاز از دهه ۱۹۷۰/۱۳۵۰ آغاز شد، و اکنون به اوج خود رسیده است . از این
رو، می توان گفت، بدون یافتن راه حلی برای بحران انرژی، رفاه، امنیت ملی و روش زندگی آمریکایی ها در معرض خطر است . به
این دلیل است که برخی بر آنند، مهم ترین علت حمله احتماعی آمریکا به عراق (۹) دستیابی به نفت و گاز عراق و تامین نیازهای
نفتی خود و نیز، محروم کردن سایر رقبا از دسترسی آسان به این مواد حیاتی در رشد صنعت است، یا حداقل، رقبای خود را که
آنها نیز، به نفت خلیج فارس و عراق شدیدا نیازمندند (۱۰) به کنترل خود در می آورد، و یا به تحمیل خواسته های خود بر آنان بپردازد .
همچنین، دستیابی آمریکا به نفت و گاز عراق موجب خواهد شد که این کشور بتواند بر بازار جهانی نفت در ابعاد میزان تولید و
قیمت نفت، تاثیر بگذارد، و مخالفان خود را که از طریق نفت ارتزاق می کنند، تحت فشار قرار دهد . (۱۱)
بحران اقتصادی (اضمحلال دلار آمریکایی)
عواملی چند، بحران مالی را در آمریکا تشدید کرده است; از جمله:
الف . از اوایل دهه ۱۹۸۰/۱۳۶۰، واردات محصولات خارجی به آمریکا افزایش یافته است، خرید میزان زیادی از این محصولات با
استقراض فراهم شده، بخشی از این استقراض، استقراض از بانک مرکزی آمریکا است، و بخش دیگر، چاپ و خرج کردن دلار بدون
پشتوانه است; یعنی پول بدون پشتوانه . بی رغبتی شهروندان آمریکایی به مصرف کالاهای
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 