پاورپوینت کامل حقوق بشر و توسعه طلبی امریکا ۶۰ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حقوق بشر و توسعه طلبی امریکا ۶۰ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۰ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حقوق بشر و توسعه طلبی امریکا ۶۰ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حقوق بشر و توسعه طلبی امریکا ۶۰ اسلاید در PowerPoint :
۲۷
در بسیاری از تحقیقات انجام شده در مورد رفتارشناسی و تعامل اجتماعی امریکایی ها، ثابت شده است که آنان مردمی مغرور
هستند و نمی خواهند خود را یک ملت معمولی مانند سایر ملل ببینند . امریکایی ها دوست دارند، خود را الگوی رفتاری و اخلاقی
مردم دنیا قرار دهند .
در مردم شناسی، معروف است که امریکایی ها معمولا خود را در «قله » می بینند . سیاستمداران امریکایی، همواره می کوشند تا
کشورشان را نسبت به رویکرد حقوق بشر، پیش قراول نشان دهند، در حالی که پیشینه مناسبی در داخل و خارج، نسبت به
عایت حقوق بشر، ندارند . در این نوشتار بر آنیم تا در ابتدا، به مبادی و زمینه های ایدئولوژی نقض حقوق بشر از طرف امریکایی ها
بپردازیم و سپس برخی از نمونه های عینی نقض حقوق بشر در امریکا را برمی شماریم .
زمینه نظری و ایدئولوژی
با روی کار آمدن میخائیل گورباچف در سال ۱۹۸۵ م در شوروی سابق و اعلام برنامه اصلاحات سیاسی و اقتصادی (پروستریکا)،
جنگ سرد میان دو قطب غرب و شرق عملا پایان یافت و اتحادها، قدرت همبستگی و همگرایی خود را از دست دادند . با این
رویکرد، نقطه عطفی در پایه ریزی یک عصر نوین در تعاملات سیاسی جهانیان به وجود آمد، اضمحلال قطب شرق و تک قطبی
شدن جهان، گفتمان های جدیدی را در عرصه بین المللی به وجود آورد . امریکایی ها که از مدت ها قبل مترصد چنین فرصتی
بودند، گوی سبقت را از دیگران ربودند .
برخی از نظریه پردازان سیاسی و اجتماعی امریکا، فضای به وجود آمده را این گونه ترسیم کردند که در حال حاضر، یک حکومت
جهانی یا پدیده ای مشابه آن وجود ندارد که امنیت دولت ها را تضمین کند، بنابراین امریکا باید در راستای تامین منافع ملی خود،
از هر حربه ای استفاده کند . در این دکترین جدید، منافع ملی امریکا، حوزه جغرافیایی خاص یا حتی، تعریف روشنی ندارد; به
عبارتی، کشور امریکا در هر نقطه و مکانی منافع دارد!
بر پایه دیدگاه رئالیست ها، پس از پایان جنگ های کلاسیک استعماری، جهان به صحنه رقابت اقتصادی تبدیل شده است و هر
کشوری به عنوان یک بازیگر در این میدان، به دنبال کسب بیشترین منافع اقتصادی است . طبق این نظریه، منافع مادی و معنوی
دولت، بر اخلاقیات اولویت دارد . هانس مورگانتا، پدر رئالیسم مدرن امریکایی، استدلال می کند که «رهبران سیاسی و ملی، هیچ
وظیفه اخلاقی دیگری ندارند، جز اینکه به دنبال منافع ملی و تامین قدرت باشند» .
در سایه چنین نظریه های «ماکیاول » گونه ای که متفکران سیاسی امریکا عنوان می کنند، نابه هنجاری هایی نظیر دروغ، تزویر،
دزدی، کشتار و جنایت، به اموری اخلاقی تبدیل می شوند که نه تنها ناروا، بلکه مستحسن هستند، زیرا این عناصر از ملزومات
دست یابی به منافع ملی است . از این رهیافت، هر پدیده سیاسی، خواه رابطه طولی و یا عرضی با حقوق بشر داشته باشد یا خیر،
قابل توجیه است .
موارد نقض حقوق بشر در امریکا
دولت امریکا، علیرغم اینکه در گستره بین الملل، ژست دفاع از حقوق بشر را به خود می گیرد و جنگ های خانمان براندازی را در
راستای استیفای حقوق بشر، به راه می اندازد، اما در پراگماتیست خود دچار تناقض گویی های فراوانی، در مورد حقوق بشر است .
نقض حقوق بشر از طرف دولت امریکا، فقط به جهان سوم و خاورمیانه منحصر نیست، بلکه حقوق فردی و اجتماعی افراد در
داخل آن کشور نیز به چپاول می رود; تاریخچه نقض حقوق بشر در مورد سیاهان و سرخ پوستان، موضوعی انکارناپذیر است .
سرکوب اعتراضات داخلی ضدجنگ در دولت فدرال جانسون و نیکسون، و حتی جورج بوش، از موارد بارز نقض حقوق بشر و نیز
نقض آزادی های دموکراتیک است .
گرچه، بر شمردن همه موارد نقض حقوق بشر از سوی دولت امریکا، در یکصد سال اخیر، امری دشوار است، اما ذیلا به برخی از
نمونه های بارز آن اشاره می کنیم:
الف . نژادپرستی و نقض حقوق بشر
پدیده منحوس نژادپرستی، از مصادیق بارز بی اعتنایی امریکایی ها به حقوق بشر، از آغاز به وجود آمدن این کشور و مهاجرت
اروپایی های ماجراجو، به آن دیار است . قلع و قمع نابرابر سرخ پوستان بومی و زندگی مشقت بار بردگان و سیاهان، سند روشنی از
رویکرد نژادپرستانه در میان امریکایی هاست .
از آغاز تشکیل دولت در قاره امریکا، سرخ پوستان بومی در سلسله جنگ هایی نابرابر، توسط رنگین پوستان متمدن! قربانی شدند و
یا در اختلاط نژادی با سفیدپوستان، تحول نژادی پیدا کردند . امروزه سرخ پوستان، در معادلات سیاسی و اجتماعی، وزن و
اعتباری ندارند، اما داستان سیاهان و محرومیت آنان از حقوق سیاسی و اجتماعی، همچنان باقی است .
سیاهان، پس از گذشت چند صد سال که ظاهرا از بردگی آزاد شده اند، هنوز هم از حقوق برابر با سفیدپوستان برخوردار نشده اند .
با اینکه بیش از یک سوم جمعیت گسترده امریکا را سیاه پوستان تشکیل می دهند، اما طبق آمارهای رسمی، فاصله طبقاتی و
نژادی فراوانی با سفیدپوستان دارند . میانگین متوسط درآمد سیاه پوستان، سالانه ۵۶ درصد سفیدپوستان است . از طرفی نرخ
بیکاری سیاه پوستان نیز دو برابر سفیدپوستان است . بسیاری از سیاهان شغل ثابت و دائمی ندارند و فاقد امنیت شغلی هستند .
سیستم قضایی و انتظامی امریکا نیز نسبت به سیاه پوستان بیدادگری می کند; امروزه درصد بالایی از زندانیان امریکا را سیاهان
تشکیل می دهند . طبق مطالعاتی که از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۹ انجام گرفت، با بررسی ۱۲۰۰۰ مورد محکوم قضایی در ایالت جورجیا،
معلوم شد که، اگر سیاه پوستی یک سفیدپوست را بکشد، ۷/۳ برابر بیشتر محتمل است که به اعدام محکوم شود .
در همه سطوح اجتماعی دیگر نیز، سهم سیاهان از مواهب رفاهی اندک و ناچیز است; در فهرست مدیران ارشد و قدرتمند نیز
سیاه پوستان نسبت به میزان جمعیت خود، بسیار کمتر دیده می شوند . یکی از نویسندگان و فیلسوفان معاصر امریکایی می گوید:
«وقتی مردم دنیا ما را به سبب رفتار غیردموکراتیکمان سرزنش می کنند، حق با آنهاست; هر چند بیشتر تبعیض ها علیه سیاهان
آشکار نیست، بلکه در پس نقابی از تزویر است … ; وقتی درباره دموکراسی بزرگ امریکایی مان لاف می زنیم و روس ها را به
غیردموکراتیک بودن متهم می کنیم، این مطلب را از یاد می بریم » . (۱)
ب . نظامی گری و تضییع حقوق بشر
اروپایی ها اجداد پیشین امریکایی ها، ماجراجویانی بودند که توسعه طلبی و اشتهای سیری ناپذیر به تجاوزگری، از خصلت های ذاتی
آنها بود . کشور امریکا حیات تاریخی خود را با ۱۳ ایالت در سواحل شرقی آغاز کرد، اما تا سال ۱۹۰۰ م، به یک امپراطوری بزرگ
تبدیل شد و از همان سال های نخستین، همسایگان خود نظیر مکزیک را مورد تعرض قرار داد و چند ایالت شمالی آن کشور را به
زور تصاحب کرد . در سواحل اقیانوس آرام نیز به سمت جزایر هاوایی پیشروی کرد . حمله و کشورگشایی از کارهای مداوم امریکا
بوده است; استیس می گوید: «معیارهای سیاسی ما امریکایی ها به طرز نکوهش پذیری پست است . همه اینها از این
اقعیت سرچشمه می گیرد که بر دموکراسی ما، همان گونه که دشمنان می گویند، به جای آنکه عقل حکومت کند، تا اندازه زیادی
حرص، منفعت طلبی و توسعه طلبی حاکم است، ما به خود اجازه می دهیم، به جای ملاحظات عقلی به زور توسل جوییم » . (۲)
در سده بیستم، به ویژه پس از جنگ جهانی دوم و ضعیف شدن استعمار پیر، امریکا در جای جای گیتی، عرصه را بر جهانیان تنگ
کرد . و در کشورهایی مانند کره، ویتنام، گرانادا، لبنان و جمهوری دومینیکن به تاخت و تاز پرداخت . براساس آمارهای دقیق و
رسمی، امریکا پس از جنگ جهانی تا کنون ۴ تریلیون دلار در امور به ظاهر «دفاعی » ، اما در حقیقت جنگ و نظامی گری، هزینه
کرده است . جالب است که این هزینه ها در پوشش تبلیغاتی مانند «دست یابی به صلح » ، «امنیت جهانی » و «توسعه دموکراسی »
انجام گرفته است; این در حالی است که امریکا در عمل، از بسیاری از دیکتاتورهای ضد توده ای، نظیر چیانکایچک در چین، فرانکو
در اسپانیا، سالاز در پرتغال، تورخیلیو در جمهوری دومینیکن و با تیستا در کوبا پشتیبانی کرده است .
پدیده نظامی گری در هر کشوری، هیچ گاه به دموکراسی و مردم سالاری مجال نمی دهد، لذا کشورهایی که «تا دندان مسلح اند» ،
نمی توانند کشورهای دموکراتیکی باشند و امریکا با فروش اسلحه به کشورهای فقیر جهان، آنها را به رقابت تسلیحاتی وادار
می کند; هر چند معاملات تسلیحاتی به بهانه مبارزه با دشمن خارجی انجام می گیرد، اما امریکا در واقع حکومت های غیرمردمی را
برای سرکوب جنبش های ملی تجهیز می کند .
ج . فعالیت های اطلاعاتی امریکا و حقوق بشر
جامعه اطلاعاتی امریکا، از همان سال های آغازین ریاست جمهوری جورج واشنگتن به وجود آمد; واشنگتن، اندکی پس از
برگزیده شدن به ریاست جمهوری، از کنگره درخواست کرد تا بودجه ای را جهت «فعالیت های ضروری » در اختیار او قرار دهند .
کنگره موافقت نمود و در اول جولای سال ۱۷۹۰، یک بودجه موقت را به منظور «تعامل خارجی » در اختیار رئیس جمهور قرار داد .
این تعامل خارجی رفته رفته به همان چیزی تبدیل شد که امروزه خبرچینی و کسب اطلاعات محرمانه به طور مخفیانه و
غیرقانونی انجام می شود; بودجه فعالیت های اطلاعاتی جورج واشنگتن در سال ۱۷۹۲ م، به مبلغ
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 