پاورپوینت کامل حوزه های اندیشه ای امام موسی صدر ۸۵ اسلاید در PowerPoint
توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد
پاورپوینت کامل حوزه های اندیشه ای امام موسی صدر ۸۵ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۵ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است
شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.
لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.
توجه : در صورت مشاهده بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل حوزه های اندیشه ای امام موسی صدر ۸۵ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد
بخشی از متن پاورپوینت کامل حوزه های اندیشه ای امام موسی صدر ۸۵ اسلاید در PowerPoint :
۷
فلسفه در پیشگاه دین، گاه مقصر، بلکه قاصر می نماید؛ اما آنگاه که با
گزاره های دینی هم رأی می شود، کامل می شود. امام موسی صدر با آنکه
عالمی دینی و ژرف نگر در امور دینی بود، در مسائل و مشکلات فلسفه
یدی طولا داشت.
آری امام موسی صدر، در زمینه فلسفه یدی طولا داشت. ادعا
نمی کنیم که ایشان فیلسوف بود؛ ولی دست کم، اطلاعی عمیق و
گسترده از فلسفه اسلامی داشت، چنان که از فلسفه های جدید و معاصر
نیز آگاه بود و بدیهی است که از فلسفه قدیم و منطق ارسطویی نیز آگاهی
داشت؛ برای مثال، زمانی که از فلسفه اسلامی صدر الدین شیرازی
(ملاصدرا) سخن می گوید و آن را با فلسفه جدید مقایسه می کند، از
سارتر و اگزیستانسیالیسم (وجود باوری) و هوسرل و پدیدارشناسی و
برگسون و حدس باوری و اینشتین و نظریه نسبیت و مارکس و هگل و
ماتریالیسم دیالکتیک سخن به میان می آورد.
صدر معتقد است که ملاصدرا توانسته است، حرکت جوهری را با
برهان ثابت کند و حرکت جوهری منشأ حرکت کم و کیف و وضع است:
«بنابراین موجود مادی، با جوهر و تمام ذات خویش در حرکت است.
اساساً این موجود هم متحرک است و هم حرکت». صدر می خواهد به
این نکته توجه دهد که ملاصدرا با مقوله حرکت جوهری اش، بر اینشتین
که زمان را «بخشی از حقیقت یک موجود و تعبیری از حرکت درونی و
بعدی تازه از اشیا» می داند، پیشی گرفته است؛ چنان که بر فیلسوف
واقع گرا الکساندر ساموئیل و برگسون آرمان گرا نیز پیشی داشته است.
اما درباره اگزیستانسیالیسم می گوید: «ملاصدرا شیرازی توانست،
اصالت وجود را تنقیع کند؛ اصلی که برخی فلاسفه آلمانی، مانند کارل
یاسپرس و هوسرل که به مکتب اگزیستانس اعتقاد دارند و مکتب
اگزیستانس را به وجود باوری سارتری (اگزیستانسیالیسم) تبدیل
کرده اند که در حقیقت وجود باور و اصاله الوجودی نیست، بلکه اصالت
پدیده (پدیدارشناسی) است».
امام موسی صدر معتقد است که ملاصدرا شیرازی در موضوع اصل
تضاد که در منطق دیالکتیکی شناخته شده، برهگل برتری دارد، زیرا
ملاصدرا موجود را به ماده و صورت یا هیولی و صورت تقسیم کرده است.
امام موسی صدر توضیح می دهد که تضاد، به عنوان یکی از اصول
دیالکتیک، به معنای پدیده ای که ضدش را در خود می پرورد (تز + آنتی
تز)، در فلسفه اسلامی شناخته شده است، زیرا هر موجودی مادی، از
صورت و ماده تشکیل شده است، زیرا صورت حالت بالفعل یک شی ء
است؛ درست همانندتز و هر چه در آن امکان تحول و دگرگونی یا آنچه
قوه یا هیولی نامیده می شود. موجود در میان صورت و ماده در حرکت
مستمر است، زیرا در هر مرحله، صورت از طریق تکامل به ماده تبدیل
می شود.
صدر در مثالی برای این امر می گوید: دانه گندم جامد است و شیئیت یا
صورت گندمی آن (تز) تحرک نیافته است؛ اما دانه گندم می تواند به
خوشه گندم تبدیل شود؛ اما برای اینکه به خوشه تبدیل شود، نیازمند
شرایط مناسبی است. بنابراین دانه گندم، جز اینکه دانه گندم است،
شیئیت دیگری هم دارد. شی ء دوم ماده هیولی نامیده می شود. بنابراین
تبدیل دانه گندم به خوشه، بالقوه نامیده می شود… آنچه فلاسفه ما از آن
به انفعال تعبیر کرده اند، همان است که دیالکتیکی باوران به شکلی دیگر
بیان کرده اند».
صدر پس از تحلیل فلسفه ملاصدرا می گوید: «ملاصدرا اوج فلسفه
اسلامی و خلاصه قدما و الگوی متأخران و مؤسس حکمت متعالیه است
که فلسفه مشاء، حکمت اشراق و عرفان را یکجا گرد آورده است. زمانی
که فلسفه اسلامی را که در شخص صدر الدین شیرازی تجسم یافته، با
فلسفه قرن بیستم مقایسه می کنیم، تفوق روشنفکری وی را بر بسیاری
روش های فلسفی جدید احساس می کنیم».
صدر در معرفی نخستین پژوهشگر غربی که به مطالعه آرا و
اندیشه های ملاصدرا پردخته، از نبوغ فلسفی هنری کربن پرده بر
می دارد و به تحسین فلسفه شرق می پردازد که «توانست فلسفه اروپا را
از تیرگی و پراکندگی نجات دهد؛ اینکه اروپا به تجهیز به حکمت خالده
بسیار نیازمند است که ما آن را از شرق برانگیخته ایم».
مهم ترین مسایل فکری که امام موسی صدر مطرح کرده، مسایل
عقیدتی و فروع آن، چون بحث نبوت، اجتهاد، مسایل الهیات و
موضوعات مربوط به آن، چون بحث وجود و صفات و افعال است. ما در
ادامه این مقال، گزارشی از آرای این متفکر، در برخی مسایل نظری
فرهنگ اسلامی ارائه می دهیم. از نگاه صدر، فرهنگ اسلامی ستون
اصلی دین و شریعت اسلامی است.
صدر در بحث فرهنگ اسلامی دو محور مهم را مطرح می کند که یکی
مفاهیم اسلامی و دیگری آموزه های اسلامی است که وی در جای جای
بسیاری نوشته های خود به این دو اشاره کرده است .
مفاهیم اسلامی
اسلام با اصول و مبادی عقیدتی خود، مبانی فکری ای برای انسان
مسلمان قرار داده که مفاهیم معینی را در درون او تثبیت می کند که
عنصری جوهری برای ایمان و رفتار او به شمار می آید.
اسلام، مفهومی از ذات الهی و ماهیت و صفات آن به ما عرضه می کند،
زیرا خدا در ذات و حقیقت خود جز اراده مطلق و قادر ـ به تمام معنای
کلمه ـ نیست. خدا موجود واحد ازلی، عادل، حی و قادر است. این مفهوم
انسان را وا می دارد که با خرد، در تمام موجودات و مخلوقات پیرامون خود
و نظام ها و قوانین موجود در آن تدبر کند تا با عقل و وجدان به فضای
زیست ایمانی دست یابد. این مفهوم راه ایمان و معنای همه عبادات را
هم تبیین می کند، زیرا عبادات سودی به خدا نمی رساند و بر عظمت او
نمی افزاید. این مفهوم، تجسم اخلاص انسان در عبودیت مطلق نسبت
به خدا است؛ تجسم تقرب انسان به خدا و احساس قدرت گیری از او و
ارتباط با او و زیستن با او و نماد صفات او بودن و توجه به اوست.
این خدا، همان خدای واحد، در همه ادیان آسمانی است، همو که
کامل، منزه و متعال است. صدر در این باب می گوید: «خدا یگانه است…؛
این اقرار را در همه ادیان می یابیم». انسان ها حقیقت خدا را از دیر باز
شناخته اند، از همان روزگاران قدیم که جوامع درکی ابتدایی از خدا
داشتند. در مقابل الهه بابلی ها، رئیس کاهنان وجود داشت و خدای
فراعنه در عوامل طبیعی و حیوانات تجسم می یافت. درک دینی جوامع
از مفهوم خدا چندان تحول و تکامل یافت که به تعبیر صدر «مفهوم خدا
در اسلام، همان تکامل و فراگیری» شد.
در اسلام، جهان پدیده ای هماهنگ است که بر پایه عدل، حق و نظم
استوار است و هماهنگ با قوانین ثابتی است که آن را نظم بخشیده، به
سوی اهداف آرمانی اش رهنمون می شود. صدر این آیه قرآن را بر این
سخن گواهی می گیرد: «الم تر ان الله یسجد له من فی السموات و من
فی الارض و الشمس و القمر و النجوم و الجبال و الشجر و الدواب و کثیر
من الناس». (حج /۱۸).
صدر و همه مسلمانان بر این باورند که جهان حادث است و این اصل،
مبنای قواعد همه ادیان آسمانی است؛ چنان که همه ادیان بر این نکته
اتفاق نظر دارند که تنها موجود قدیم و ازلی خدا ست و او جهان را از عدم
خلق کرده است. بنابراین اراده خداست که جهان را آفریده است و اراده او
نیز توان فنای این جهان را دارد.
بنابراین، هر آنچه می بینیم و احساس می کنیم، از باب قاعده تداخل
در باب تقابل گزاره ها که به معنای صدق کردن صفات کل بر جزئیات،
حادث است، زیرا کلی مستقل از وجود افرادش نیست. صدر می گوید:
«جهان تمامی بر بنیادی دقیق پایه نهاده شده و بر نظامی دقیق نظم
یافته که در آن هیچ افراط و انحراف و خطایی نرفته است». در اینجاست
که علم و دین به طور جدی تلاقی می یابند، زیرا هر دو اعتراف می کنند
که هر بخشی درهستی، با دقتی تمام، به کار خویش مشغول است.
از دیدگاه وی، هستی فراهم آمده از اجزایی است که به لحاظ تکوین،
کار کرد و تداوم، ارتباطی شگرف با یکدیگر دارند: «هستی موجودی
یگانه است. تمام هستی حرکت و حیات و نظم و رویکرد به سوی
خداست»؛ اما خروج از قاعده نظم موجود در هستی که در برخی حوادث
غیر مترقبه، مانند طوفان، زلزله و… مشاهده می شود، از دیدگاه صدر خود
دارای قاعده ای است: «قاعده ای که برای این گونه حوادث از دل
آموزه های دینی می توان دریافت، تأکید فزون تر بر انسان است که بر
جهان و نیروهای طبیعی سیطره یابد، زیرا انسان… اگر با سرما، گرما و
دشمن مواجه نشود، برای غلبه بر این مشکلات، دست به کار نخواهد شد
و در مسیر کشف حقایق نخواهد شتافت».
افزون بر این، اسلام، مفهوم انسان را معین کرده است. انسان از
مخلوقاتی است که از دو نیروی عقلی و شهوانی، با هم بهره می برد؛ او
موجودی مستقل است که به لحاظ احساسات و مشاعر، از دیگر
موجودات متمایز است. خدا او را از ماده آفرید؛ اما به عقل مجهزش کرد و
به او آزادی بخشید و سلطه بر همه چیزهای دیگر را برای او فراهم کرد،
تا او خلیفه خدا بر روی زمین باشد. بنابراین، او موجودی یگانه در میان
موجودات است. صدر در این باب می گوید: «انسان، این بخش ممتاز از
جهان، ذاتاً نیکوکار است و فطرتش گرایش به دین راست و درست دارد و
بنا به آفرینش خود، می تواند در خطی که برایش ترسیم شده، حرکت
کند. او در سلوکش به سوی کمال، مجبور است؛ نه اینکه مجبور باشد تنها
تسبیح بگوید. او، یعنی انسان، هم چنین خلیفه خدا بر روی زمین قرار
داده شده و کلیدهای هستی به دست اوست… و تمام نیروهای هستی به
تسخیر او در آمده است. مفهوم خلیفه، به درستی گویای استقلال انسان
و آزادی کامل او در کار وکنش بر روی زمین است.
خدا انسان را آزاد آفرید و او را به علم و مدنیت و معرفت فرا خواند تا او را
تعالی بخشد و برتری اش را بر بسیاری مخلوقات به او بفهماند: «و لقد
کرمنا بنی آدم و حملنا هم فی البر و البحر و رزقناهم من الطیبات و فضلنا
هم علی کثیر ممن خلقنا تفضیلاً». (اسراء /۷۰)
آموزه های اسلامی تأکید می کنند که خدا به انسان، از هر کسی
نزدیک تر است و این همان چیزی است که در آیه «نحن اقرب الیه من
حبل الورید» (ق /۱۵)و «اذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوه
الداع اذا دعان»، بدان اشارت رفته است.
صدر معتقد است که چنین نگره و آموزه ای، روحیه انسان را بالا می برد
و از گرفتاری در رنج ها، اندوه ها و پستی ها فرا می برد.
اسلام، انسان را محترم داشته، بر حفظ حیات او تأکید ورزیده و کشتن
یک انسان بی گناه را مساوی با کشتن همه انسان ها و احیای یک انسان
را مساوی با احیای همه انسان ها دانسته است: «من قتل نفساً بغیر
نفس او فساد فی الارض فکانما قتل الناس جمیعاً» (مائده /۳۲).
اسلام هم چنین بر توجه و یاری رسانی به دیگران تأکید ورزیده،
کسانی را که به وضعیت فقرا و ایتام بی اعتنا هستند، تهدید کرده است:«و
انفقوا فی سبیل الله ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکه» (بقره /۱۹۵).
اسلام بر آزادی اعتقاد دینی پای فشرده است، زیرا اعتقاد نتیجه
اندیشیدن است. قرآن تأکید می کند که لا اکراه فی الدین (بقره /۲۵۶)
عقیده ای هم که در نتیجه اندیشیدن و باور به درستی آن نباشد، ارزشی
ندارد. اسلام نیازهای انسان را نیز به رسمیت شناخته، این نیازها را از
نعمت های الهی بر شمرده است؛ از این رو تلاش انسان برای پاسخ
گویی به این نیازها، به صورت درست و مشروع، از دیدگاه اسلام، نوعی
عبادت است؛ به این ترتیب، اسلام پایه های اجتماعی ای را بنیان نهاده
که رابطه انسان را با دیگران، جامعه و هستی تنظیم می کند.
بر اساس چنین مفهومی از انسان و جایگاه اوست که اما موسی صدر،
ماهیت جامعه اسلامی را تعریف می کند: «این جامعه، جامعه ای انسانی
است؛ نه فردی و نه جمعی. جامعه ای یگانه و منسجم؛ نه پراکنده و
متنازع… در عین کثرت، واحد است؛ همانند دیگر عناصر هستی».
متفکر ما توضیح می دهد که مقصودش از این تعریف، تأکید جامعه
کمونیستی و نظام مارکسیتی نیست، زیرا معتقد است، راز غلبه شیعیان
لبنان بر مختشان این بود که لبنان، به دولتی کمونیستی تبدیل نشده
بود.
از دیدگاه امام موسی صدر، جامعه ای که اسلام برای تحقق آن تلاش
می کند، «جامعه ای است که وجود فرد را با تمام جوانب و ابعاد شخصی و
اجتماعی اش، به رسمیت می شناسد، بنابراین می توانیم، بر مبنای انگاره
خود از انسجام میان منافع افراد و منافع جامعه به جامعه بنگریم».
اسلام مفاهیم تازه ای از بسیاری مسایل و موضوعات مهم ارائه
می کند؛ مانند کار انسانی که وقتی هدفمند و دارای نقشی کار آمد در
تغییر جامعه به سوی خیر باشد. به مثابه عبادت خالصانه برای خداست.
امام موسی صدر مسئولیت های انسان را فراتر از حد اشباع غرایز و
تمایلات می داند و انسان را به تحقق انسانیتش و تعالی یافته بر دیگر
موجودات از راه عمل نیک مکلف می داند. از نگاه وی، کار انسان مورد
توجه اسلام است: «کار انسان، تنها نیروی شکل دهنده به تاریخ، حرکت
و تکامل تاریخ است… کار انسان نتیجه تعامل میان انسان و جهان
است…، پس قهرمان یگانه در عرصه تاریخ انسان است و مسئولیتی که
بر کار انسان مترتب است، بر جایگاه ویژه انسان و تأثیر ویژه وی تأکید
می کند: «فمن یعمل مثقال ذره خیراً یره و من یعمل مثقال ذره شراً
یره».
با مرور شتابانی که بر مفاهیم اسلامی داشتیم، البته نتوانستیم، تمامی
آنها را در سایه اندیشه امام صدر بکاویم؛ ولی این اندازه یاد آور می شویم
که متفکر ما معتقد بود، مفاهیم اسلامی به شرط درک درست و تطبیق
درک سالم، رکن اساسی سازندگی عقاید، افعال و اخلاق مسلمانان است.
<
- همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
- ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
- در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.
مهسا فایل |
سایت دانلود فایل 