پاورپوینت کامل گفتمان اسلامی و ضرورت عقلانیت ;«در نقد گفتمان اسلامی افراطی و ضد علمی» ۶۱ اسلاید در PowerPoint

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل گفتمان اسلامی و ضرورت عقلانیت ;«در نقد گفتمان اسلامی افراطی و ضد علمی» ۶۱ اسلاید در PowerPoint دارای ۶۱ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل گفتمان اسلامی و ضرورت عقلانیت ;«در نقد گفتمان اسلامی افراطی و ضد علمی» ۶۱ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد

بخشی از متن پاورپوینت کامل گفتمان اسلامی و ضرورت عقلانیت ;«در نقد گفتمان اسلامی افراطی و ضد علمی» ۶۱ اسلاید در PowerPoint :

۲۲

مقصودم از گفتمان اسلامی، هر گفتمان برآمده از شخصیت یا گروهی
است که نه تنها گرایش اساسی به اسلام دارد، بلکه خاستگاه، جوهره و
جهان بینی اش اسلامی است و می خواهد این جهان بینی را در مسائل
مطرح در سطح زندگی عمومی و زندگی روزانه اجرایی کند.

بسیاری از گونه های گفتمان اسلامی در جوامع اسلامی، نگرشی ضد
علمی به جهان و تکنولوژی و اکتشافات علمی و متضاد با اشکال
سازماندهی اجتماعی جدید (دموکراسی و نهادهای آن) و مخالف با
مؤلفه های اندیشه جهانی جدید، به ویژه در حوزه علوم انسانی و
اجتماعی دارند.

گفتمان دینی عموماً نگاهی شک آمیز به علم دارد و آن را معرفتی
متغیر و نسبی می داند و حقیقت علمی را حقیقتی محدود و قابل
بازنگری و تغییر، بنا به تغییر زمان و مکان می داند و آن را در مقابل
حقایق دینی می شمارد که حقایقی مطلق، یقینی و غیر مرتبط با زمان و
مکان و غیر قابل بازنگری و ابطال هستند.

گاه تشکیک در حقایق علمی و ردّ این حقایق از آن روست که از نظر
آنان، این حقایق با مسلمات دینی متعارض است؛ برای مثال یکی از
مفتیان بزرگ فتوایی داده و طی آن یکی از بدیهیات علم جدید را که
کروی بودن زمین و مرکزیت خورشید است، انکار کرده است.

کروی بودن زمین و مرکزیت خورشید، از حقایق علمی قطعی و به مثابه
بدیهیات اولیه علوم معاصر است که کوپرنیک در نیمه قرن پانزدهم
میلادی، بر آن برهان اقامه کرده است.

«بن باز» مفتی سابق عربستان سعودی در این فتوا که «ادله نقلی و
حسی بر امکان صعود به ستارگان و حرکت خورشید و ماه و سکون
زمین» نام دارد می گوید: «میان بسیاری نویسندگان و مؤلفان در
مدرسان عصر کنونی شایع است که زمین می چرخد و خورشید ثابت
است؛ در حالی که واقعیت عینی در عصر ما این است که خورشید چنان
که خدا مسخرش کرده، در فلک خود در حال حرکت و زمین ثابت است و
خدا آن را برای بندگانش گسترده است و آن را برایشان چونان بستر و
گهواره ای قرار داده است و با کوه هایی استوار گردانده است تا از هم
نپاشد.(۱)

بن باز در مخالفت با ادعای کروی بودن زمین و محوریت خورشید، ادله
و براهینی متکی بر ادراک حسی عادی و مشترک میان مردم ذکر می کند
تا جایی که معتقدان به کرویت زمین و محوریت خورشید را تکفیر
می کند.

وی می گوید: اعتقاد به کرویت زمین و مرکز خورشید، اعتقادی شنیع و
منکر است و هر کس که به دَوَران (چرخش) زمین و عدم حرکت خورشید
معتقد باشد، کافر و گمراه شده، واجب است توبه داده شود و اگر توبه کرد
که هیچ؛ و گرنه به عنوان کافر و مرتد کشته می شود و اموالش به نفع بیت
المال مسلمین مصادره می شود.

مثال دوم در موضوع ردّ تکنولوژی و دستاوردهای جدید آن و تشکیک
در این دستاوردها است. پژوهشگر سعودی «عبدالله الغذامی» در کتاب
«الثقافه التلفز یونیه»(۲) می گوید: «یکی از علمای دینی کتابی تألیف
کرده و در آن، منکر مسئله صعود به کره ماه شده است. وی در کتابش
می نویسد که امریکایی ها دروغ نمی گویند؛ اما آنان نیز قربانی فریب و
حیله ابلیس شده اند، زیرا شکم ابلیس در فضا باد کرده است و تصویر آن
به گونه ستاره ای شناور در فضا، مانند ماه در آمده است. ابلیس منتظر
مسافران فضا می ماند تا فریبشان دهد. به این ترتیب که سفینه ها بر
پشت ابلیس فرود می آیند؛ به گمان این که بر سطح فضا فرود آمده اند».
این شیخ نمونه بسیاری از فقها است که به نام عقیده و دین، منکر
بسیاری اختراعات و دستاوردهای علمی و تکنولوژی جدید هستند و
مبنایشان نیز این است که این اختراعات و دستاوردها چیزی جز
نیروهای شیطانی و از اقسام سحر، طلسم و شعبده بازی شیطانی نیست.
چند ماه پیش در یکی از شهرهای پاکستان، مردم در نتیجه فتوا به
تحریم مشاهده تلویزیون، به دلیل دارا بودن برخی صحنه های مبتذل و
فریفتن مردم و باز داشتن آنان از یاد خدا، اقدام به آتش زدن گیرنده های
تلویزیونی خود کردند. این فتوا ادامه فتوایی است که چند سال پیش،
تحت عنوان «فتوا بن باز فی تحریم التلفاز»(۳) (فتوای بن باز در تحریم
تلویزیون) منتشر شده است.

پژوهشگر مسلمان دیگر از همین موضع، درباره حکم اسلام درباره
ابزارهای تبلیغاتی می گوید: «تا زمانی که تلویزیون در برنامه هایش، به
شرافت و غیرت چوب حراج می زند و به سمت فساد و اباحی گری جهت
دارد و مشوق بی حجابی و اختلاط است، تماشا کردن و گوش کردن به
برنامه هایش، از بزرگترین حرام ها و بزرگ ترین گناهان است»۴.

چند سال پیش پژوهشگر مغربی خدیجه البطار، به دلیل مناقشه در
صحت حدیثی منسوب به پیامبر بزرگوار که بخاری روایت کرده است،
تکفیر شد. وی در مناقشه بر صحت این حدیث، از آرای فقها و مفسران
پیش که منکر صحت این حدیث بوده اند و آن را معارض با عقل و ذوق
سلیم و نیز متعارض با اکتشافات علمی جدید در علم میکرب شناسی
دانسته اند، بهره گرفته است. نص حدیث منسوب به پیامبر (ص) این
است: «اذا وقع الذباب فی شراب احدکم فلیغمسه ثم لینزعه فان فی
احدی جناحیه داء و فی الاخر شفاء»؛ هرگاه مگسی در نوشیدنی یکی از
شما افتاد، آن را در آن مایع فرو برد و سپس بیرون آورد (و آن نوشیدنی را
بنوشد)، زیرا در یکی از بال های مگس بیماری و در دیگری شفا است.

مناقشه خانم خدیجه البطار درباره این حدیث، نزاع فقهی ـ رسانه ای
گسترده ای را در پی داشت و برخی به این جار و جنجال، عنوان معرکه
الذباب (معرکه مگس) دادند و چندین کتاب پیرامون آن منتشر شد که
یکی از این کتاب ها، تألیف خود این پژوهشگر، با عنوان «در نقد
بخاری» است.(۵)

از مظاهر افسانه پردازی در طبیعت، طی یکی دو سال اخیر، به حساب
آوردن دریا لزره (سونامی) به عنوان عقاب الهی سیاحت جنسی و کاترینا
به عنوان سرباز خدا است، چنان که در پایگاه اینترنتی اسلام اون لاین
آمده است.

رد دستاوردهای مدرنیسم

گفتمان اسلامی در بر دارنده بسیاری مظاهر شک و تردید نسبت به
سازمان های اداری ـ سیاسی و اجتماعی عصر جدید است. غالب
انتقادات به دموکراسی از این رو متوجه آن شده که دموکراسی، ملت را
منبع حاکمیت و اساسا قانونگذاری و حکومت می داند و به همین دلیل از
مظاهر کفر است. از نظر مروجان، این دیدگاه با روح دین که خدا را تنها
حاکم و تنها منبع قدرت می داند مخالف است.(۶)

رویکردهای اسلامی افراطی ای هم وجود دارند که همه مظاهر و
رهاوردها و دستاوردهای سازمانی و اداری مدرنیسم سیاسی، مانند قانون
اساسی، دموکراسی، احزاب، قومیت گرایی، مجالس نمایندگی، اعتبار
رأی اکثریت و حتی سازمان ملل متحد را به کلی طاغوت می داند،(۷)
زیرا معتقد است فقط خدا منبع حاکمیت و منشأ قانونگذاری و قدرت
است و تشکیل حکومت بر مبنای قانون اساسی و دموکراسی، با معیار
شریعت خدا سازگار نیست؛ بنابراین شرک و کفر است.

جماعت «عدل و احسان» در مغرب، دموکراسی را رد می کند، زیرا در
نظر شیخ این جماعت (عبدالسلام یاسین)، اصطلاح و مفهوم
دموکراسی غربی است و در نتیجه سکولار، زمینی و دنیوی است که بعد
معنوی و آخرتی را به کناری می زند و مسئله تدین را مسئله ای شخصی
می داند و مسلمانان و غیر مسلمانان را در جایگاهی برابر می نشاند و
حاکمیت مردم را جایگزین حاکمیت خدا می کند. شیخ عبدالسلام
یاسین معتقد است که دموکراسی «کفر و جدایی از دین را تثبیت
می کند(۸) و البته بر این اصل عللی شناخته شده در خود غرب، مانند
ارتباط دموکراسی با مال و رشوه و فساد و سودگرایی اضافه می شود.

رد مؤلفه های اندیشه جدید

روح علم باوری، اقتضای فهم پدیده ها را به همان شکل واقعی اش، به
دور از تأثیر عوامل شخصی مشاهده گر و دور از هرگونه عوامل درونی و
تفسیرهای پیشا علمی یا ضد علمی، یعنی تفسیرهای غیب گرا و افسانه
پرداز و اسطوره ای دارد.

روح علمی بر پیش زمینه ای فلسفی ـ عقلانی استوار است که به مثابه
مسلمی اساسی و ضمنی در علم است و آن اصل مسلم، علیت به معنای
ارتباط و کنش متقابل و ملازمه میان پدیده ها و تأثیر آنها در یکدیگر و
به معنای خود کار نبودن پدیده ها، بنابر اصل «هیچ چیزی بدون علت یا
سبب نیست» است.

نظریه علمی بر کنار زدن هرگونه انگاره غایی (Finalism)از پدیده ها و
کنار گذاشتن هرگونه تفسیر شخصی یا اسطوره ای استوار است، زیرا
پویایی پدیده های طبیعی، پویایی ای درونی و بر آمدن از مقالات و
تأثیرات روشن است و به اجبارها و اهداف خارج از کنش متقابل تن
نمی دهد.

این روح علمی، هم در علوم طبیعی جریان دارد و هم در علوم انسانی و
اجتماعی، زیرا پدیده های اجتماعی و انسانی، پدیده هایی عینی هستند
و همانند پدیده های طبیعی ـ و البته به شکلی متفاوت ـ تابع علیت
متعدد، نظم و نظام قوانین است، چنان که نتیجه عوامل انسانی ملموسی
در جامعه است؛ از آن رو که جامعه مجموعه ای از روابط تعاملی است. این
پدیده ها صرفاً نتیجه تاریخ و تکامل تاریخی نیستند. تاریخ بستر ظهور
این پدیده ها است و پدیده ها خود اسبابی برای حدوث دارند و قابل
تکامل و مرتبط با زمان و تحول پذیراند و تن به نسبت حقیقی یا
تاریخ مندی می دهند، بنابراین پدیده های اجتماعی و انسانی، مشروط
به تاریخ اند و فهم این پدیده ها، جز در چار چوب تاریخی میسر نخواهد
بود.

حوزه اجتماعی و انسانی، حوزه ای است که نگره اسطوره ای در آن، به
شکلی قابل توجه، در حال بزرگ شدن و گسترده شدن است.

از چند ماه پیش، این خبر در جهان عرب منتشر شد که دختر بچه ای
به دلیل اهانت به قرآن کریم، به قدرت خدا به میمونی زشت تبدیل شده
است. چیزی نگذشت که اسم آن دختر بچه و محل زندگی و بسیاری
صفات او در سطحی گسترده دهان به دهان گشت؛ ولی پس از مدتی
معلوم شد، چنین موجودی اساساً وجود خارجی نداشته است و صرفاً
تجسم خیال پردازی های زن پژوهشگری ا