پاورپوینت کامل ارتباطات جهانی؛ بوم شناسی فرهنگی ۸۳ اسلاید در PowerPoint


در حال بارگذاری
10 جولای 2025
پاورپوینت
17870
2 بازدید
۷۹,۷۰۰ تومان
خرید

توجه : این فایل به صورت فایل power point (پاور پوینت) ارائه میگردد

 پاورپوینت کامل ارتباطات جهانی؛ بوم شناسی فرهنگی ۸۳ اسلاید در PowerPoint دارای ۸۳ اسلاید می باشد و دارای تنظیمات کامل در PowerPoint می باشد و آماده ارائه یا چاپ است

شما با استفاده ازاین پاورپوینت میتوانید یک ارائه بسیارعالی و با شکوهی داشته باشید و همه حاضرین با اشتیاق به مطالب شما گوش خواهند داد.

لطفا نگران مطالب داخل پاورپوینت نباشید، مطالب داخل اسلاید ها بسیار ساده و قابل درک برای شما می باشد، ما عالی بودن این فایل رو تضمین می کنیم.

توجه : در صورت  مشاهده  بهم ریختگی احتمالی در متون زیر ،دلیل ان کپی کردن این مطالب از داخل فایل می باشد و در فایل اصلی پاورپوینت کامل ارتباطات جهانی؛ بوم شناسی فرهنگی ۸۳ اسلاید در PowerPoint،به هیچ وجه بهم ریختگی وجود ندارد


بخشی از متن پاورپوینت کامل ارتباطات جهانی؛ بوم شناسی فرهنگی ۸۳ اسلاید در PowerPoint :

۱۱

پروفسور حمید مولانا

ارتباطات، به عنوان زیر بنای محیط فرهنگی، هم در سنت های شرقی
و هم در سنت های غربی، نسبت به اندیشه سیاسی و اجتماعی،
محوریت داشته است. آنچه در این تفسیرها (از سنت های مذکور)، نهفته
و آشکار بوده، عبارت است از ایده توازن بوم شناختی در رابطه با
فعالیت های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی.

ظهور نظام های مدرن سیاسی و تعاملات فرهنگ های مختلف از
طریق گسترش سازمان های اجتماعی و زیر ساخت های تکنولوژیکی و
اقتصادی جهانی و رو به رشد، ابعاد جدیدی را به ارتباطات جهانی و
اجتماعی افزوده است. اکنون بیش از هر زمان دیگری، ضروری است که
تنش جهانی، نه تنها از حیث ساختارهای آشکارا اقتصادی، ژئوپلیتیکی
و نظامی، بلکه به همان میزان از حیث منازعات اطلاعاتی و ارتباطات
فرهنگی، به بحث گذاشته شود. دوران پس از جنگ سرد، ابعاد فرهنگی
سیاسی جهانی را به برجسته ترین وضعیت آن رساند. آینده فرهنگ ما
نیز ذاتاً با نگرش ما نسبت به محیط ارتباطی پیوند دارد و به اعتقاد من،
در حوزه های اطلاعات و ارتباطات است که باید در پی کشف علل زیر
بنایی مخمصه محیطی فرهنگی خود باشیم.

تقلیل گرایی مکتب محافظه کار واقع گرایی سیاسی، و نیز تقلیل
گرایی اقتصاد سیاسی که بیش از چهار دهه بر عرصه های دانشگاهی و
سیاست حاکم بود، در پاسخ گویی به سؤالات بسیاری درباره تحولات
گوشه و کنار دنیا، ناتوان از آب درآمد؛ وانگهی سنت معرفت شناختی
تحقیق که براساس آن، قلمرو ایده ها از قلمرو موضوع تفکیک می شود،
نه تنها از حیث تاریخی برای سنت علم و فلسفه غربی، سنتی خاص
بود، بلکه موجب ایجاد دو گانگی ای گردید که سد راه تدوین مفاهیم و
نظریه های دارای ماهیت عملی شد. مهم تر آن که تضعیف مشروعیت
دولتی، و تحول سیاسی ای که به دنبال وقایع اروپای شرقی و اتحاد
جماهیر شوروی سابق رخ داد و با بحران اقتصادی در غرب و چالش های
ناشی از فرهنگ غیر غربی ترکیب شده بود، هدایت «اجتناب ناپذیر»
مسائل بشری به دست قدرت های غربی را مشکل سازتر کرد.

امروزه با حرکت غرب به سوی الگوی «جامعه اطلاعاتی»، برداشت ها
از عدالت که نخبگان قرن های نوزدهم و بیستم، از جامعه مدنی انتزاع
کردند، با مشکل مواجه شده است. در حیطه بین المللی، این استدلال
معمول رایج می شد که اگر کسی خواستار صلح است، باید برای جنگ
آماده شود. نظام های دولت ملت های مستقل که درک اندکی از جامعه
داشتند، در فضای کثرت گرایی، برای قدرت و منافع واگرا می جنگیدند.
برای اکثر افراد بشر از حیث ملی و بین المللی، فرهنگ به نحو فزاینده ای
به کالایی بدل می شد که به صورت بسته بندی شده وارد می گردید. در
واقع بین ناسیونالیسم ملت های کوچک و اتحاد قدرت های بزرگ،
تعارضی در حال شکل گیری بود؛ از این رو، در حالی که ملل کوچک در
حال تقلا در برابر استیلا بودند، سلطه با پوشش جهانی شدن، مورد تأکید
قدرت های بزرگ بود. هم واقع گرایی و هم مادی گری تاریخی، توجه
خود را به این تعارض معطوف کردند!. در سطوح ملی و بین المللی نیز مرز
بین حقوق مدنی و حقوق دولتی مبهم می شد.

مفهوم محیط، چار چوب جدیدی به دست می دهد که در آن می توان،
روابط پیچیده بین ارتباطات، فرهنگ و جامعه را تجزیه تحلیل کرد. در
کانون این بحث، ایده جامعه بوم شناختی قرار دارد؛ برای مثال رابرت
نیسبت تأکید دارد که جامعه بوم شناختی، اساسی ترین هدف جامعه
سنتی در اندیشه غربی است. این الگو برای جست و جوی جامعه، یک
تلاش ریشه ای نیست، بلکه تلاشی صلح آمیز و غیر سرکوب گرانه است
که گرایش طبیعی انسان ها را نشان نمی دهد.

سه معنا برای «بو شناختی» مطرح می شود. این واژه که از ریشه یونانی
oikosگرفته شده، ناظر به خانواده است و نیز بر وابستگی های متقابل و
مسالمت آمیز جامعه خانوادگی دلالت ضمنی دارد. این همان معنایی
است که ارسطو واژه را oikosدر آن به کار می برد.

معنای دوم، از کاربرد امروزی و پست مدرن eclogyناشی می شود. این
واژه در این فضا به وابستگی های متقابلی نظر دارد که در میان موجودات
زنده، و بین موجودات زنده و محیط زیست آنها یافت می شود. واژه
eclogical، اخیراً معنای سومی به خود گرفته است؛ این بعد سوم، اخلاقی
بوده و به حفظ و احیای محیط مربوط است؛ به گونه ای که بتوان از
وابستگی های متقابل و در معرض خطر بین انسان ها و سایر موجودات
زنده محافظت کرد یا اگر از بین رفته اند، آنها را تجدید کرد.

تمامی این سه معنا، در سنت مشترک غربی پدیدار است. نخستین
تعبیر از جامعه بوم شناختی در غرب، نظام رهبانی است که در قرن ششم
با فرقه «سنت بندیکت» از اهالی نرسیا آغاز می شود. رهنمودهای
بندیکت برای روابط درون جامعه رهبانی و روابط آن با محیطی که آن را
احاطه کرده، در کتاب وی تحت عنوان Thc ruleآمده بود. تعبیر دوم در
سنت ادبیات غربی، در مورد مدینه فاضله آمده که در کتاب «سر توماس
مور» تحت عنوان utopia مطرح شده است. این کتاب که هنوز هم نفوذ
خود را حفظ کرده است، در اوائل قرن ششم، در انگلستان تألیف شد. سوم
آن که تب مدینه فاضله در جریان توسعه جوامع آتوپیایی، در قرن
نوزدهم در اروپای غربی و ایالات متحده آشکار شد. در این جوامع، اعم
از دینی و سکولار، همان نوع واکنش به مشکلات اجتماعی را که در
صومعه های قرن ششم و قرون پس از آن ابراز می شد، می توان مشاهده
کرد.

سرانجام این که تب بوم شناختی را می توان در فلسفه آنارشیسم نیز
یافت. این فلسفه ای است که با «ویلیام گادوین» در انگلستان، «پییر
ژوزف پرودا» در فرانسه، «پیتر کروپاتکین» در روسیه و «جوسایا وارن» و
«بنیامین تاکر» در ایالات متحده مرتبط است. نوشته های آنار شیستی
بیشتر بر تجدید از طریق کشف و نه انقلاب تأکید دارند.

نیسبت، پنج رکن عمده برای جامعه بوم شناختی تعیین می کند. این
ارکان در هر یک از چهار نوع جامعه ای که پیش تر اشاره شد، وجود دارند.
نخستین مورد از این ارکان، «ایده طبیعت» است. در جامعه بوم شناختی
مفهومی پر رنگ از رکن طبیعی آن ، به عنوان گونه ای از تعامل متقابل
بشری وجود دارد؛ از این رو با تصنعی بودن جامعه اطراف آن مغایر است.
واژه طبیعت در اینجا، در اشاره به چیزی بیشتر از یک امر بیولوژیکی و
فیزیکی صرف به کار رفته است و حتی به سرشت ذاتی و فطری یک
موجود یا نحوه رشد در طول زمان اشاره دارد. علاوه بر گرایش دیر پای
بشر به فضائل «طبیعی» در قبال فضائل «تصنعی»، گرایش به طبیعت
نیز موجب پیدایش اشتیاق به یافتن و کشف کردن می شود یا گونه هایی
از روابط را بین افراد انسان پدید می آورد که هماهنگی بیشتری با
چگونگی وجود اصلی آنها (پیش از آن که حوادث و شرور بشری
جایگزین آنها شده باشد) دارد. همین کاربرد اخیر ایده طبیعت است که
در اینجا مد نظر است. در تمامی گونه های جامعه بوم شناختی، اعتقاد
راسخی وجود داشته، مبنی بر این که جامعه بزرگ تر از نیروهایی رنج
می برد که سرشت حقیقی آن را ضایع کرده است. پس این مهم است که
انسان ها طبیعت را از طریق ایجاد جوامعی عاری از فسادها و
تباهی های جامعه بزرگ تر احیا کنند.

این مفهوم از طبیعت، نه تنها فلاسفه مرتبط با سنت جامعه بوم
شناختی، بلکه تمامی اندیشه غربی را تحت تأثیر قرار داده است؛ برای
مثال آدام اسمیت، در پی باز سازی یک نظام اقتصادی اروپایی محض،
در چار چوب «سیستم طبیعی» بود که اعتقاد داشت، شالوده سنت
گرایی ها، سنت ها و قوانینی را تشکیل می دهد که تاریخ بر جای گذاشته
است.

رکن دوم جامعه بوم شناختی، «زندگی شبکه ای» است. این همان
معنای بنیادین بوم شناختی است؛ به همان صورت که امروزه به کار
می رود ؛ هم در تفکر علمی و هم در تفکر غیر تخصصی. اگر چه این
مفهوم، پیش از وی نیز وجود داشته؛ ولی این ایده را چارلز داروین رواج
داد. از ارسطو به بعد، اعتقاد به پیوستگی اشیا در دنیا یا همان «زنجیره
بزرگ وجود» وجود داشته است. این ایده در سنت بوم شناختی ظاهر شده
است. در کتاب The Ruleسنت بندیکت، به خاک، خواستگاه ها و گونه های
حیات که بر روی آن وجود دارد، توجه شده است. این ایده که بین بشریت
و طبیعت، پیوندی وجود دارد نیز در کتاب The ruleیمور و نوشته های
آنارشیست هایی چون کروپاتکین وجود دارد.

رکن سوم، «همکاری» است. همکاری، ماهیت بوم شناسی رهبانی بود.
خصومت با نظام های فرد گرا و رقابت طلب نیز در جوامع آتوپیایی قرن
نوزدهم یافت می شود. نکته چهارم آن که نیسبت، به ارتباط آزاد اشاره
دارد؛ منظور وی گروه ها، انجمن ها و جوامعی است که ـ تا آنجا که از لحاظ
انسانی امکان دارد ـ از اقتدار خودسرانه یا اعمال زور عاری هستند.
معنای این امر، این نیست که برخی گونه های معتدلی از اقتدار یا انواع
سودمندی از مقررات، باید کنار گذاشته شود. نکته اینکه جامعه بوم
شناختی، قرار است که خود انگیخته و آزاد باشد. درست نیست که بگوییم
آنار شیست ها اقتدار را محکوم می کنند؛ اما آنارشیسم نسبت به تمامی
انواع نظم و اقتدار که در حد امکان از رضایت خود انسان به آن ناشی
نمی شود، دیدگاهی بسیار مبهم ندارد؛ از این رو، اشکال نظم باید بسیار
خود خواسته و مطلوب باشد. نکته مهم دیگر، تمایل به قدرت غیر
متمرکز است ؛ همان گونه که پرودا می نویسد: «ارتباطات خود را چند
برابر کنید و آزاد باشید». در جامعه بوم شناختی، چنین حرمتی برای تنوع
و تمرکز زدایی وجود دارد. در واقع این تأکید مارکسیستی بر قدرت غیر
متمرکز در جریان انقلاب سال ۱۹۱۷ روسیه و پس از آن بود که به شکاف
قطعی بین کمونیست ها و آنارشیست ها منجر شد.

سرانجام این که سنت بوم شناختی به سادگی در تمام ابعاد زندگی
معتقد است و نسبت به سازمان ناآرام، پیچیدگی بیش از حد فرهنگ و
ازدیاد بی ثمر مقررات، انزجار دارد. این دیدگاه متضمن زندگی توأم با
ریاضت یا کف نفس نیست؛ برای مثال، بندیکت تا آنجا که ممکن باشد،
بر یک زندگی نرمال اصرار دارد، و اگر تحول مستمر سرشت معنوی و
ذهنی انسان مد نظر وی بوده، پس تأکیدی عمیق و صریح بر سادگی
مطرح است.

در اندیشه شرقی و به خصوص در سنت تمدن و تاریخ اسلامی، مفهوم
بوم شناختی، به عنوان توازنی میان افراد بشر، محیط طبیعی و حق الهی
مورد بحث شعرا، متفکران و فلاسفه بی شماری واقع شده است. تحلیلی
سطحی برخی از این آثار، تصویری کلی چگونگی نگاه متفکران
اسلامی در ادوار میانی، نسبت به جوامع، به عنوان نظام های بوم
شناختی به دست می دهد.

کتاب ابن خلدون در قرن چهاردهم، نشان دهنده روی گرداندن از
تفکر جهانی (که ارسطو گرایان مسلمان آن را بسط داده اند) در تلاش
برای یافتن قوانینی به منظور تسلط بر زندگی اجتماعی است. وی به
عنوان یکی از پیشتازان عرصه تاریخ و جامعه شناسی، وابستگی
ایدئولوژیی به شرایط زندگی و زمان را مد نظر قرار داد. وی از جبر گرایان
محیطی ای بود که خود را از یک سو، از ایدئالیسم ذهنی و از سوی دیگر،
از عقل گرایی بوم شناختی رها کرد. از نظر وی «عصبیّه» (وحدت و
انسجام گروهی) نیرویی است که تا حد بسیار زیادی تحول جامعه بشری
را تعیین می کند. به گفته وی، تبلیغات نمی تواند بی احساس گروهی
عینیت یابد. ابن خلدون تاریخ را به عنوان حلقه ای تلقی می کند و با
تئوری خود، رو در روی دیدگاه رایج در اروپا قرار دارد که تاریخ را یک
تحول خطی پیشرو می داند.

خلاصه این که تأکید مدل ابن خلدون بر فرهنگ، به عنوان کلیت
حیات بشری است. وی معتقد است که شرایط آب و هوایی و عوامل
جغرافیایی، تأثیر فراوانی بر زندگی بشر و نحوه تطور فرهنگ دارد.
انسان ها به عنوان موجوداتی بشری، محصول شرایط اقتصادی ای
هستند که تطور فرهنگ را معین می کند، و از نظر وی، کار کردن بشر،
مبنای تمام ارزش هاست. ابن خلدون به عنوان یک اقتصاددان سیاسی
نخستین کسی بود که بیان کرد، بهای کالاها را هزینه تولید، عرضه و
تقاضا تعیین می کند. نظریه محیطی ای که ابن خلدون در بحث خود
پیرامون جغرافیا و اقتصاد، از آن جانبداری می کند، می تواند د رمورد
محیط صادق باشد. وی معتقد بو دکه محیط اجتماعی برجسته ترین
تأثیر را بر افراد بشر دارد.

یکی از اصول بوم شناسی، اصل محیط کل نگر است که از بررسی
نظام های زنده به دست می آید. این اصل که عبارت است از اصل محیط
«کل گرا»، از چند قرن پیش، توسط بسیاری نویسندگان کاملاً پذیرفته
شده بود، نویسندگانی نظیر سعدی شاعر ایرانی قرن سیزدهم که جامعه
را سیستمی استثنایی می دانست که د رآن، همه چیز ـ مستقیم یا غیر
مستقیم ـ بر همه چیز تأثیر می گذارد و هیچ چیز به تنهایی عمل
نمی کند. دو اصل دیگر بوم شناسی ـ اصل دگرگونی بیولوژیکی و اصل باز
یافت و توزیع منابع ـ به تفصیل در نوشته های مولانا جلال الدین رومی،
متفکر برجسته صوفی بیان شده است، آنجا که می گوید:

«شما در ابتدا جماد بودید، بعداً به نبات تبدیل شدید، سپس به حیوان
بدل شدید؛ این امر چگونه می تواند بر شما پوشیده باشد؟

پس از آن شما انسان شدید، و علم، عقل و ایمان پیدا کردید: به جسم
نگاه کنید که بخشی از تلی از خاک است که به این خوبی رشد کرده
است!»

ب

  راهنمای خرید:
  • همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال خواهد شد به همین دلیل ایمیل خود را به دقت وارد نمایید.
  • ممکن است ایمیل ارسالی به پوشه اسپم یا Bulk ایمیل شما ارسال شده باشد.
  • در صورتی که به هر دلیلی موفق به دانلود فایل مورد نظر نشدید با ما تماس بگیرید.